سفارش هایی در مورد ماه مبارک رمضان
افضل اعمال در ماه مبارک
پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله در جواب سؤال امیرالمؤمنین علیه السلام که عرض میکند. «ما أفضل الاعمال فی هذا الشهر» (1) فرمودند: «یا أباالحسن أفضل الأعمال فی هذا الشهر الورع عن محارم اللَّه عزّوجلّ»؛ بهترین اعمال در این ماه پارسایی از محرّمات خداست، آنچه را که خداوند تحریم فرموده انسان نسبت به آنها ورع داشته و وارسته باشد. ورع درجاتی دارد:
اولین درجه آن که از همه نازلتر است ورع اهل توبه است که انسان از هر معصیتی میپرهیزد و توبه میکند و به اطاعت روی میآورد.
از این بالاتر ورع اهل صلاح است که آنها از مشتبهات نیز میپرهیزند: «دَعْ ما یُرِیبُک الی ما لایُرِیبُک» (2) «کاری که مشتبه است و حلال بودن آن روشن نیست را ترک کنید.» غذای شبهه ناک را نخورده و حرف شبهه ناک نزنند.گرچه ظاهراً حلال است ولی چون حلیّتش مشکوک است، ترک کن. این ورع صالحین است.
درجه بالاتر از آن ورع اهل تقواست. اینان نه تنها از محرمات پرهیز داشته و از مشتبهات نیز اعراض میکنند بلکه از حلالهایی که انسان را به سوی مشتبه میکشاند نیز میپرهیزند. گاهی انسان درباره افراد سخن میگوید، همین که دید کمکم ممکن است سخن به جایی بکشد که احتمال هتک حیثیت یا غیبت میدهد، ترک میکند. یا در مسائل مالی که کمکم ممکن است دستش به مال مشتبه آلوده بشود، ترک میکند. آن حلالی را که احتمال میدهد که کمکم پیامد شبههناک داشته باشد را ترک میکند. این ورع اهل تقواست.
بالاترین درجه ورع صدیقین است. و آن این که از هر چه غیر خداست وارستهاند، از هر چه غیر حق است پرهیز میکنند. اگر قلب جز محبت خدا چیز دیگر را نپذیرفت قلب صدّیق است. در سوره احزاب خداوند فرمود: مَا جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَیْنِ فِی جَوْفِه (3) قلب یعنی همان لطیفه الهی و همان جان الهی، و انسان بیش از یک قلب ندارد. اگر هر انسانی یک قلب دارد و اگر به ما آموختند که از خدای سبحان مسئلت کنید که در این قلب جز محبت حق چیزی راه پیدا نکند: «وَ قَلْبِی بِحُبِّکَ مُتَیَّماً»، این تربیت، صدیقین است، آنگاه چیزی در قلب غیر از یاد حق نیست و این قلب از هر چه غیر حق است پرهیز کرده و وارسته میشود.
انس با قرآن
ماه مبارک رمضان مستقیماً به خداوند سبحان استناد دارد. تنها ماهی که در قرآن کریم نام او آمده است ماه مبارک رمضان است و این ماه را خداوند سبحان به نزول قرآن معرفی کرد و فرمود: شَهْرُ رَمَضان الَّذُی انْزِلَ فِیهِ الْقُرْآن عظمت این ماه به نزول قرآن کریم است نه به روزه گرفتن. قرآن کریم احکام و حکمی دارد که یکی از آن احکام روزه گرفتن است. ماه مبارک رمضان ماه نزول قران کریم است، انسان در این ماه میهمان خداوند است و خداوند هم در این ماه غذایی به نام قرآن برای انسانها فرستاده است. از رسول اللَّه صلی الله علیه و آله رسیده است: «انّ هذا القرآن مأدبة اللَّه» قرآن غذای آماده الهی است. قرآن سفره نیست که هر کسی غذای خود را همراه بیاورد و آن را در سر سفره قرآن بخورد. کسی حق ندارد که خواستههای خود را بر قرآن تحمیل کند، برداشتهای خود را به حساب قرآن گذارد. قرآن غذایی است آماده، هر کسی گرسنه معارف باشد از این غذا استفاده میکند.
خداوند در این ماه, ما را به قرآن خواندن فرا خوانده است و با ما در این ماه سخن میگوید. اگر کسی بخواهد با ظاهر قرآن در تماس باشد باید ظاهر پاک و طاهری داشته باشد، بدون طهارت و وضو نمیشود با ظاهر قرآن در تماس بود، حتی نمیشود قرآن را به لب گذاشت و بوسید. امّا با محتوا، معنا، تفسیر و جان قرآن را لایَمَسُّهُ الّاالْمُطَهَّرُون (احزاب، آیه 33) اهل بیت عصمت و طهارت را خدا از هر آلودگی منزه و پاک کرد، اینها که مطهّرند. میتوانند با محتوای قرآن در تماس باشند. با جان و روح قرآن در ارتباط بوده و خود، قرآن متحرک باشند. انسان در این ماه مهمان سفره پربار قرآن است، هر کسی به اندازه نیاز و استعدادش میتواند از آن تغذیه شود.
دعا در ماه مبارک
طبق فرمایش پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله دعاها در ماه مبارک مقبول است که فرمود: «ودعائکم فیه مستجاب». باید توجه داشت که چه دعایی بکند و برای چه کسی، دعا در سطح بلند و برای همه باشد، اینطور نباشد که تنها خودمان را دعا کنیم. مردی در حضور رسول خدا صلی الله علیه و آله عرض کرد: خدایا پیامبر را بیامرز، مرا بیامرز. لسانشلسان حصر بود. حضرت فرمودند: تو چرا دور رحمت خدا را سنگ چین کردی. بگو: «إذا دعا أحدکم فلیعمّ فإنّه اوجب للدّعاء». بنگرید دعای امام رضا صلی الله علیه و آله را چقدر کریمانه است: «واغفر لمن فی مشارق الأرض و مغاربها من المؤمنین و المؤمنات» (4) «خدایا درمشرق و مغرب عالم هر کسی که اهل ایمان است او را بیامرز».
آن دینی که میگوید سحر در نماز شب عده زیادی را دعا کن، حداقل چهل نفر، همان دین میگوید روز به فکر حلّ کار چهل مؤمن هم باش، برای این که و قتی میگوید شب برخیز و دیگران را هم دعا کن، یعنی روز هم مواظب کارشان باش. این دین درس کرم به انسان میآموزد که دیگران مهمان سفره انسان باشند.
ابوحمزه ثمالی از شاگران خوب امام سجّاد علیه السلام بوده و امام علیه السلام در دعای معروف به ابوحمزه ثمالی به ما میآموزند که عرض کنیم: خدایا بزرگ و کوچک ما، زن و مرد، روستایی و شهری، دور و نزدیک، همه و همه را بیامرز.
این چنین نباشد که انسان در دعا فقط به فکر خود و بستگان نزدیکش باشد. و امّا این که برای خود چه بخواهد در بخش پیشین گذشت که روح بینیازی و کریمانه را مسئلت کند، از خدای سبحان مسئلت کند که توفیق یاری نصیب او کرده و او را در راه اسلام و انقلاب و شهدا ثابت قدم بدارد، و تداوم حاکمیت اسلام را به رهبری ولیّ فقیه تا ظهور حجّت الهی «عجل اللَّه تعالی فرجه الشریف» طلب نماید.
فضیلت صلوات بر پیامبر صلی الله علیه و آله در ماه مبارک
وجود مبارک پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در این خطبه فرمود: «و من أکثر فیه من الصلّوة ثقل اللَّه میزانه یوم تُخَفّف فیه الموازین» هر کس در این ماه بر من زیاد صلوات بفرستد ترازوی اعمالش سنگین خواهد شد، روزی که ترازوی اعمال بسیاری از مردم سبک میشود.
در قیامت اعمال انسان را با یک واحد مخصوصی میسنجند، نه با اجرام مادی و امثال آن در دنیا انسان اگر خواسته باشد متاع مادی را بسنجد آن را با یک ترازوی خاصّ مادّی توزین میکند مثلًا درجه حرارت را با میزان مخصوص آن، اشیای کیلویی را با کیلو، اشیای متری را با متر، مسائل ادبی مثل شعر را با وزن خاص آن. امّا اعمال ما را در روز قیامت با حق میسنجند که قرآن میفرماید: وَالوَزْن یَومَئِذٍ اْلحَقُّ(اعراف، آیه 8) یعنی در آن روز اعمال و عقاید و اخلاق مردم را با حق میسنجند. حق در یک طرف و اعمال در طرف دیگر که مشخص میشود حق است و چه عملی از حق بیبهره بود. و در قرآن میفرماید: آنان که اعمالشان سنگین است اهل سعادت بوده و آنان که اعمالشان سبک است از سعادت محرومند.
در بیانات امیرالمؤمنین علیه السلام آمده است، چه این که در بیان رسولاللَّه صلی الله علیه و آله هم رسیده است که حضرتش فرمود: «زِنُوا قَبْلَ أنْ تُوزَنوا» در نهج البلاغه، خطبه 90 چنین آمده است: «زنوا أنفسکم من قبل أن توزنوا و حاسبوها من قبل أن تحاسبوا …»
روزی میرسد که انسانها را وزن میکنند که کدام انسان سبک و کدام انسان سنگین است. کمال انسان به عقل و معارف عقلی اوست، خود را با یک میزانی که خدا نازل کرده است بسنجد، با میزان قرآن کریم و با وزنی که حق است. حضرت فرمود: در ماه مبارک رمضان هر کس بیشتر بر من صلوات بفرستد خدا ترازوی او را سنگین میکند. چون صلوات بر آن حضرت یک دعایی مستجاب است و چون همراه صلوات حاجت خود را خواستید، خدای سبحان اینچنین نیست که یکی را برآورده کند و دیگری را برآورده نکند، لذا در برنامههای آموزنده امام سجاد علیه السلام که مَثَل اعلای نیایش و دعا را به ما میآموزاند، در بسیاری از فرازهای ادعیه ایشان صلوات به چشم میخورد، هر مطلبی را که آن حضرت از خدا میخواهند قبل و بعدش صلوات است، چون آن اول و این آخر را خداوند مستجاب میکند بین آنها را هم مستجاب خواهد کرد.
ماه مبارک و رهایی انسان از اسارت گناهان
حضرت فرمود: «أیّها النّاس انّ انفسکم مرهونة بأعمالکم ففکّوها باستغفارکم» مردم شما آزاد نیستید، جانتان در گروِ کارهای شماست، یعنی این کارهایی که انجام دادهاید یک قفسی و طنابی از آنها ساختهاید و دست و بال خود را با آن قفس و طناب بستهاید، پس شما در رهن و گرو هستید. کسی که بدهکار است گرو میسپارد، مثلًا خانه و فرش را گرو میدهد، کسی که از لحاظ عقیده و اخلاق و عمل صالح بدهکار باشد، دیگر با مال قابل گرو نیست، این جا خود شخص را گرو میگیرند.
نعمتی به ارزش نعمت آزادی بسیار کم است و آزاد، آن انسانی است که علی علیه السلام فرمود: «و من ترک الشّهوات کان حراً»؛ «کسی که شهوتها را ترک کرد آزاد است.» فرمود: در این ماه خودتان را آزاد کنید و این فکّ رهن به استغفار و طلب مغفرتاست. در قرآنکریم فرمود: کُلُنَفْسٍ بِمَاکَسَبَتْ رَهِینَةٌ* إِلَّا أَصْحَابَ الْیَمِینِ (سوره مدثر، آیه 38) آنهایی که با میمنت کار کردند آزادند، آنها که گرفتار شهوت و غضب نبودند آزادند. آن کسی که میگوید هر چه دلم بخواهد میگویم و هر چه دلم بخواهد میکنم و هر جا دلم بخواهد میروم، معلوم میشود صاحب این سخن در گروِ شهوت است نه در اختیار عقل. انسان برای این که ببیند آزاد است یا در قفس، ببیند چگونه میاندیشد. و انقلاب برای این بود که جز خدای سبحان کسی بر ما مسلط نشود، برای این بود که ما بنده خدا بشویم ولاغیر.
این که گفتند چندین بار در شبانه روز بگویید: «استغفر اللَّهَ رَبّی و أتوب إلیه» در نماز و در غیر نماز برای خود و دیگران طلب مغفرت کنید برای آن است که این میلههای فولادین را یکی پس از دیگری بشکنید و از بین ببرید.
صله ارحام و حفظ لسان از دستورهای ماه مبارک
وجود مبارک پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در آن خطبه نورانی فرمود: «وَ صِلُوا ارحامَکم واحفظوا الْسِنَتکم». «ارحام را صله و دیدن و زبانتان را حفظ کنید». نه تنها در روز که روزه هستید، بلکه در تمام ماه، زیرا این امور آداب روز نیست، بلکه آداب ماه روزه است. در این ماه باید زبان را حفظ کرد و چیزی بهتر از فراگیری علوم الهی، گفتن و شنیدن معارف دین نیست، علم است که زمینهای برای به عقل رسیدن انسان میگردد و انسان عاقل آسوده است، هرگز انسان عاقل در عذاب نیست، لذا فرمود: در این ماه زبانتان را حفظ کنید.
امام صادق علیه السلام از اجداد گرامیشان از رسول اللَّه صلی الله علیه و آله نقل فرمود: «مَن عرّف اللَّه و عظّمه منع فاحسن الکلام و بطنه من الطعام و عنّا نفسه بالصَّیام و القیام». (5) حضرت فرمود: برای این که انسان مواظب دهان باشد و هر حرفی را بزند معرفت خدا لازم است: کسی که خدا را بشناسد و او را بزرگ بشمارد در پیش خدای عظیم هر حرفی را نمیزند و شکم را به هر غذای حرام آلوده نمیکند، کنار هر سفرهای نمینشیند، عنایت دارد که خود را با روزه گرفتن بپروراند، خود او مورد عنایت اوست و خودش را فراموش نمیکند.
یکی از نصیحت طلبان به اباذر نوشت که مرا نصیحت کن. اباذر هم در جواب مرقوم فرمود: به عزیزترین دوستانت ستم نکن. دوباره آن شخص در جواب نوشت که این یک مطلب روشنی است، انسان که به دوست عزیزش جفا نمیکند. من از شما نصیحت خواستم و شما آن گونه جواب گفتید. اباذر در جواب فرمود: عزیزترین افراد نسبت به آدم خود آدم است، هیچ کس به اندازه خود آدم پیش انسان عزیز نیست. فرمود: جان خود را نیازار، نرنجان و آسیب نرسان چون هر گناهی را که انسان مرتکب میشود فشاری است که به جان خود وارد میکند. (6)
و در سوره مبارکه مائده به ما فرمود: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا عَلَیْکُمْ أَنفُسَکُمْ مؤمنین مواظب جانتان باشید، از حریم جانتان پاسداری کنید. و در سوره مبارکه اعراف فرمود: متقین کسانی هستند که با یاد خدای سبحان اجازه نمیدهند که شیاطین در اطراف کعبه جانشان به طواف بپردازند. إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنْ الشَّیْطَانِ تَذَکَّرُوا فَإِذَا هُمْ مُبْصِرُونَ (اعراف، آیه 201.)
مقدار خوردن در ماه مبارک
انسان در ماه مبارک رمضان احساس عظمت میکند و بزرگی خود را مییابد، میگوید: «من بزرگتر از آن هستم که آلوده بشوم و تن به گناه بدهم». این بزرگی خود را یافتن، در اثر روزه گرفتن است، که مقدمات اولیّه روزه، امساک و کمخوری است.
از ارسطو سؤال کردند: چرا شما کم میخورید؟ گفت: من میخورم برای این که بمانم و دیگران میمانند برای این که بخورند، بگذار زیاد بخورند. آنان که پرخور هستند، هم عمرشان کم است و هم به آن معارف الهی دسترسی ندارند. هرگز انسان پرخور به فهم در نمیآید.
امام صادق علیه السلام از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل فرمود که: یک وقتی جبرئیل- سلام اللَّه علیه- در روزی و زمانی که سابقه نداشت وارد شد، گفتم: در وقتی آمدی که بیسابقه بود، آیا خبری مهمّی است، برای این که حالت شما، حالت ارعاب است. فرمود: تو ترسی نداری برای این که «غفراللَّه لک ما تقدّم من ذنبک و ما تأخّر». فرمود: پس برای چه آمدهای؟ جبرئیل گفت: خدای سبحان شما را از چند چیز نهی کرد: اول از بتپرستی، دوم از میگساری، سوم از جدال با مردم و بحث علمی را به صورت مجادله درآوردن، آن گاه فرمود در کنار این دستورات، یک خصلتی دیگر را خدای سبحان به شما امر کرد که برای همه شؤون زندگی است که برای مبدأ و منتهایت سودمند است: «یقول لک ربّک ما ابغضتُ وعاءً قطّ کبغضی بطناً ملأناً».
خدا میگوید: چیزی پیش من مبغوضتر از شکم پر نیست، که انسان همیشه سیر باشد. چون او که مانند بهائم میخورد، مانند جماد میافتد. پرخوری هم عمر را کم میکند و هم سلامت را از انسان میگیرد، و بالاتر از همه فهم و اندیشه و شعور را از انسان میرباید، اگر انسان بخواهد به اسرار عالم راه پیدا کند چارهای جز سبکبار بودن درون ندارد و این را کسی میگوید که میفرماید: «أنا والسّاعة کهاتین».در خاتمه از خدای سبحان مسئلت میکنیم که توفیق عنایت کند تا از روزه داران واقعی بوده و از بار بافتهگان به ضیافت الهی باشیم.
«و آخر دعوانا أن الحمدللَّه ربّ العالمین».
پی نوشت:
1- خطبه شعبانیه، اربعین شیخ بهایی، حدیث 9
2- بحارالأنوار، ج 2، ص 259، ح 7.
3- سوره احزاب، آیه 4
4- بحارالانوار، ج 12، ص 23
5- اربعین شیخ بهایی، حدیث 2
6- ارشاد القلوب دیلیم.
منبع: اهل البیت
پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام
بازدیدها: 346