فردگرایی؛ زاییده ی دنیای مدرن و ناشی از تغییر سبک زندگی اولویت پیش روی افراد را تغییر داده است و بعبارتی دیگر سبک زندگی مدرن تحدید جمعیت را به یک عادت برای جامعه تبدیل کرده است.
ترویج فرهنگ فردگرایی و گریز از مسئولیت از دلایلی است که در کاهش موالید و به تبع آن کاهش جمعیت تأثیر بسزایی داشته است. توجه به این نکته حائز اهمیت است که فرزندآوری و قبول مسئولیت برای تربیت انسان دیگر، مستلزم ازخودگذشتگی و صرفنظر از بسیاری لذّات و یا عوامل رفاهی است.
نکته دیگری که به این امر در جامعه ی کنونی دامن زده است باور نادرستی مبنی بر این موضوع بوده که خانواده ی پرجمعیت از تربیت صحیح فرزندان خود غافل خواهند شد.
تشویق و ترغیب نهادهای کنترل جمعیت در این موضوع بی تأثیر نبوده و به موازات آن در سقوط جمعیتی نقش داشته است.
نقش مخرب فرهنگ مهاجم غرب در جامعه نیز خانواده را به سراشیبی کاهش فرزند، گسترش طلاق و تأخیر در ازدواج انداخته است.
اشتغال بدلیل کسب استقلال مالی و مشارکت در اقتصاد خانواده، کسب هویت و جایگاه اجتماعی تهدیدی برای پذیرش مسئولیت زندگی بویژه در زنان بشمار می رود.
افزایش سطح تحصیلات نیز نوعی تمایل روانی- فرهنگی و یا اجتماعی به سمت فرزند کمتر ایجاد کرده است تا آنجا که فرد برای کسب جایگاه اجتماعی موردنظر فرزندآوری را به تعویق انداخته و یا اینکه اصلاً وارد پذیرش مسئولیت خانوادگی نمی شود.
با توجه به آنچه بیان شد داشتن یک برنامه ی جامع از سوی نهادهای مسئول برای حمایت از تولید نسل در جامعه ضرورتی انکارناپذیر است.
تغییر آنچه در سالیان اخیر با تبلیغ شعار فرزند کمتر و یا دو فرزند کافی ست به یک فرهنگ در خانواده های ایرانی بدل شده؛ مستلزم عزمی راسخ برای تدوین و معرفی الگوی صحیح سبک زندگی است.
آسان نمودن شرایط ازدواج جوانان و پایین آوردن سن ازدواج از راهکارهای ممکن است. و از سویی آموزش زنان و اطلاع رسانی به آنان قطعاً مؤثر خواهد بود. بیان این نکته که اشتغال، ادامه ی تحصیل و فعالیت های اقتصادی و اجتماعی در عین حال که هیچ منافاتی با پذیرش نقشهای بی بدیل همسری و مادری ندارند؛ هیچگاه جایگزینی برای این دو نقش مقدس نیز نخواهند بود.
انتهای مطلب/
بازدیدها: 0