سلوک اجتماعی رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم
“هو الرحمن”
پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام: پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم در جامعهای مبعوث شد که از جهات مختلف، بهویژه روابط اجتماعی، با ناکارآمدی فراوانی مواجه بود؛ چنانکه تعصب قبیلگی، رقابتهای ناصواب، غارت و تجاوز، فقر فرهنگی، فقدان امنیت اجتماعی و نادیدهگرفتن ارزشهای انسانی و اخلاقی، جامعه را دچار بحران کرده بود. در چنین فضایی، حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم مأموریت یافت تا انسانها را نجات داده و مکارم اخلاقی را جایگزین ارزشهای جاهلی کند. پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم با کنار زدن برخی سنّتهای عصر جاهلی، اصلاح و تقویت بعضی فرهنگها و ارائه تعالیم اسلامی و پیاده کردن آن، تحولی شگرف در اجتماع به وجود آورد. از این رو، توجه حضرت به ارزشهای انسانی، رعایت عدالت اجتماعی و رواج ارزشهای دینی، سبب تغییر ماهوی جامعه عربی گردید.
کتاب سلوک فردی و اجتماعی نوشته سید مجتبی حسینی را در انتشارات نیستان به چاپ رسیده است. نویسنده در این کتاب پس از واکاوی سیره و رفتار پیامبر در زندگی شخصی خود در قالب کتاب «سلوک فردی» که با سبکی منحصر به فرد نوشته شده، در این اثر به موضوع رفتارها و حرکات اجتماعی پیامبر با تکیه بر احادیث و روایات و نیز آیات قرآن کریم پرداخته است.
دراین جا گزیده ای از رفتار پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم با اقشار مختلف را تقدیم شما عزیزان می کنیم:
- خانواده و اقوام:
آیا به شما بگویم از همه به من شبیه تر کیست؟
گفتند: بله ای پیامبر خدا!
فرمودند: ۱٫ اَحسَنُکُم خُلقا (خوش اخلاق ترین شما) ۲٫ و َأَعظَمُکُم حِلما (صبورترین شما) ۳٫ وَ اَبَرُّکُم بِقَرَابَتِهِ (نیکوکارترین شما) ۴٫ وَ اَشَدُّکُم حُبّا لاِخوانِهِ فى دینِهِ (آنکه محبتش به برادر دینی اش بیشتر باشد) ۵٫ وَ اَصبَرُکُم عَلَى الحَقِّ (شکیبا ترین شما بر حق) ۷٫ وَ اَکظَمُکُم لِلغَیظِ (آن کس که بیشتر از دیگری خشمش را فرو میخورد) ۸٫ وَ اَحسَنُکُم عَفْوا (خوش گذشت ترین شما) ۹٫ وَ اَشَدُّکُم مِن نَفْسِهِ اِنْصافا فِى الرِّضا وَ الْغَضَبِ (آن که انصافش در مورد خودش، به هنگام خرسندی و نا خرسندی بیشتر باشد)
همچنین پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم توصیه به مهربانی، محبت، هم نشینی و گذران اوقات خوش با همسر داشتند و این کار را جز سرگرمی های غیر باطل می دانستند.۱
نقل شده است که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم وقتی نزد همسرشان می رفتند، نه تنها خودشان بلکه کل اتاق را هم خوشبو می کردند.۲
به طور کلی می فرمودند: “خیرکم خیرکمن للنسا، و انا خیرکم لنسائی” (بهترین شما ، بهترین ها برای همسرانشان است.)
ایشان توجه ویژه به فرزندان و فرزندان فرزندان داشتند، چنان که هر صبحگاهان دست نوازش به سر فرزندان و فرزندان آنها می کشیدند۳ و آنها را مورد ملاطفت قرار می دادند و دیگران را نیز به محبت به فرزندان سفارش می کردند. در بحث ملاطفت ایشان می توان به جریان اقرع بن حابس اشاره کرد. ایشان به پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم عرض کردند: من ده فرزند دارم و تا کنون هیچ کدام را نبوسیده ام! پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: “من لا یرحم لا یرحم” (کسی که رحم نکند مورد رحم وصی قرار نمیگیرد.)۴
همچنین یک شب که علی بن ابی طالب علیه السلام از شدت تب بی خواب و دردمند شده بودند. صبح که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم به نماز آمدند این گونه دعا کردند: “اللهم اشف علیا فانه اسهرنی اللیله مما به” (خدایا علی علیه السلام را شفا ده که از بیماری او دیشب خواب بر چشمم نیامد.)۵
- اصحاب و نزدیکان:
پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم با همه خوش رو، خوش رفتار و خوش خلق بودند اما اصحاب و نزدیکان را به طور خاص مورد تفقد قرار می دادند.۶ به طوری که این تفقد نه مانع رعایت انصاف و عدالت می شد و نه انصاف و عدالت مانع این کار.
برای مثال اگر یکی از اصحاب را سه روز نمی دیدند، سراغش را می گرفتند، اگر غایب بود (در شهر نبود) برایش دعا می کردند، اگر مسافرت نبودند به دیدارش می رفتند و اگر بیمار بود عیادتش می کردند.۷
- نیازمندان و فرودستان:
پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم قلبا به نیازمندان و اقشار ضعیف محبت می ورزیدند و می فرمودند: “خداوند مرا به دوست داشتن و نزدیک شدن با مساکین سفارش میکند.”۸ البته ایشان در تعاملات متداول مانند پیش دستی در سلام کردن میان فقیر و غنی تفاوتی نمی گذاشتند، اما نگاه ویژه ای به ناتوانان داشتند و لذا فرمودند: “تا آخر عمر همنشینی با بردگان و غذا خوردن با ایشان را ترک نخواهم کرد.”۹ در احوالات ایشان نقل شده که هیچ گاه سائلی را رد نمی کردند و اگر کسی چیزی از ایشان می خواست، یا برآورده می کردند و یا اگر قابل انجام نبود، با سخن مناسبی با او برخورد می کردند.۱۰ پیگیری نیاز نیازمندان و رسیدگی به ایشان، در حد رفع تکلیف ظاهری و واکنش به درخواست ها نبود بلکه قلبا معتقد و مشتاق به پیگیری بودند، تا جایی که چنین فرمودند:”چه بسا نیازمندانی به دلایل متعدد نتوانند حاجت خود را به من برسانند. شما نیاز نیازمندان را به من ابلاغ کنید که هر کس حاجت نیازمندی را به حاکم ابلاغ کند، خدا قدم هایش را روز قیامت بر صراط تثبیت و به دور از لغزش و انحراف می نماید.”
- کودکان:
قلب مهربان پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم با کودکان ملاطفت خاص داشتند، به طوری که امام صادق علیه السلام در این باره فرمودند: “پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم وقتی در نماز بودند و صدای گریه کودکی را می شنیدند، نماز را کوتاه تر می خواندند تا مادر طفل به کودک برسد.)
مهربانی پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم همراه با تکریم و تحول در قلوب کودکان بود، چنان که آورده اند: “پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم کودکان را با کنیه (نشانه احترام) صدا می زدند و این چنین قلب های ایشان را نرم می کردند.” به عبارت بهتر انسان سازی پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم ، تصنعی و بخشنامه ای نبود. کودکان از همان سنین کودکی در نظر ایشان محترم بودند و تحت تأثیر تعلیم و جاذبه الهی قرار داشتند. پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم درس جذب و هدایت را این گونه با رفتار خود به مردم می آموختند. لذا از ایشان نقل شده است که: “تا زنده ام سلام کردن بر کودکان (پیش دستی بر سلام کردن)را ترک نمی کنم تا پس از من هم سنت شود.)۱۱
برای ملموس شدن بیشتر به این گزارش توجه کنید: گاهی کودک کم سنی را برای دعا و برکت و نام گذاری نزد پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم می آوردند. پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم جهت احترام به خانواده اش او را در آغوش می گرفتند و دعا می کردند و گاهی پیش می آمد که کودک ادرار می کرد و بعضی افراد که او را می دیدند بر کودک فریاد می زدند، پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم می فرمودند: به کودک هنگامی که ادرار می کند تندی و مخالفت نکنید تا کارش را تمام کند. سپس پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم دعا و نام گذاری را انجام می دادند و خانواده غرق در سرور می شدند، به طوری که به هیچ وجه آثار ناراحتی و اذیت شدن از این اتفاق در ایشان مشاهده نمی کردند. وقتی می رفتند پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم لباس خود را میشستند.
- خطا کاران:
نگاه انسانی پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم به خطا کاران به ویژه خطاکاران پشیمان که بر خواسته از قلب سلیم و نفس پاک ایشان بود، هم آموزنده برای همه پیروان و هم تأثیر گذار بر شخص خطاکار بوده است.
امام صادق علیه السلام فرمودند: “عیب ها و خطاهای دوستان را طعنه نزنید و آنها را سرافکنده نکنید که این، از اخلاق پیامبر خدا صلی الله علیه و آله وسلم و اولیا خدا نیست.”۱۲ و لذا ایشان نه تنها در پذیرش عذر و بهانه زود راضی می شدند، بلکه اگر کسی غایب بود و خطایی از او بیان می شد، خودشان برای او عذر و بهانه ای در نظر می گرفتند و غیابا او را ملامت نمی کردند.۱۳
همچنین اگر کسی خطای بزرگی می کرد که مستحق اجرای حد بود، پیامبر او و خانواده اش را از سایر حقوق مسلمانی محروم نمی کردند.
- غیرمسلمین:
رفتار زیبا، برخورد محبت آمیز، وجود جذاب، کلام نافذ ونیکو، همگی از الطاف الهی بود که خداوند در ضخصیت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم قرار داده و ایشان را راهنما و مجری هدایت الهی کرده بود.
همزیستی و حتی دوستی با اهل کتاب، داشتن تعاملات مناسب اجتماعی با غیر مسلمین – آنها که قصد خیانت و جنگ نداشتند- در سیره پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم بیش از آنی است که بتوان در یک مختصر همه را گنجاند.
تاریخ افراد زیادی را گزارش کرده که پس از مناظره با پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم ، به دلیل منطق و اخلاق و وجود جذاب ایشان و ایمان قوی که داشتند، به اسلام گرویدند و از حامیان و دل سپردگان به پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم شدند. برای توضیح بیشتر رجوع شود به کتاب بحارالانوار، ج۲۲، ص۱ تا ۱۵۰٫ ۱۴
- نماز:
پیامبر تاکید ویژه ای بر نماز جماعت با صفوف منظم به هم فشرده داشتند و در بسیاری از موارد شخصا به منظم کردن صف ها می پرداختند و صفوف را به هم متصل و منظم می نمودند و می فرمودند فاصله نیاندازید و گرنه میان قلب هایتان هم فاصله می افتد. ۱۵
هنگامی که مشغول نماز بودند و کسی کنار ایشان می نشست که با پیامبرصلی الله علیه و آله وسلم کار داشت، حضرت نماز را کوتاه تر از معمول اقامه می کردند و به کار او می پرداختند و هنگامی که از پیگیری کار و نیاز او فارغ می شدند، دوباره به نماز بر می گشتند.۱۶
حضرت امیر علیه السلام فرمودند:
رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم نمازشان در عین تمام بودن، از همه کوتاه تر بود، خطبه های ایشان هم از همه کوتاه تر و از بیهوده گویی به دور بود. ۱۷
به راستی پیامبرصلی الله علیه و آله وسلم تاب سختی و ناراحتی مردم را نداشتند. چنان که قرآن به صراحت می فرماید: عزیز علیه ما عنتم آنچه شمارا بیازارد بر و سخت و ناگوار است.۱۸
سفره و غذا
سفره، طعام و اطعام و موضوعات مرتیط با تغذیه، اهمیت خاصی برخوردارند و از جنبه های مختلف بهداشتی، اجتماعی، روحی و … قابل تامل هستد. در اینجا به چند مورد از رفتار پیامبرصلی الله علیه و آله وسلم در این خصوص اکتفا می کنیم.
پیامبرصلی الله علیه و آله وسلم به جهت اینکه دیگران خجالت نکشند و اگر میل دارند از سفره بهره ببرند، اولین کسی بودند که دست به سفره می بردند و آخرین نفری بودند که دست از سفره می کشیدند. ۱۹
بهترین سفره را سفره ای می دانستد که تعداد بیشتری بر سر آن سفره باشند. خود نیز طعام را باخانواده و خدمتگراران صرف می کردند مگر اینکه مهمان بودند یا مهمان بر ایشان بود. مهمترین غذا برایشان حلال بودن غدا بود. و از تنها خوردن پرهیز داشتند.۲۰
در هنگام خوردن وآشامیدن، آب رابه فرد دست راستی و غذا را به فرد روبرو تعارف می کردند و می خوراندند. ۲۱
منابع:
- (سنن النبی، ص۱۵۲)
- (سنن النبی، ص ۱۴۲)
- (سنن النبی، ص ۱۵۴)
- (العمده، ص۴۰۲)
- (بحارالانوار، ج۳۸، ص۲۹۹)
- (سنن النبی، ص ۱۵)
- (سنن النبی، ص ۴۶)
- (بحارالانوار،ج۶۹، ص۳۸۸)
- (بحارالانوار،ج۶۶، ص۴۱۳)
- (سنن النبی، ص ۴۵)
- (بحار الانوار، ج۶۶، ص ۴۲۵)
- (سنن النبی، ص۶۸)
- (نهج البلاغه، قصار ۲۸۹)
- (سلوک فردی و اجتماعی پیامبر اکرم (ص)، ص۷۹ تا ۱۰۹)
- سنن النبی، ص ۲۶۷
- سنن النبی، ص ۲۵۰
- سنن النبی، ص ۴۵-۴۶
- سوره توبه ،آیه ۱۲۸
- (بحار الانوار، ج۷۵، ص ۴۵۴)
- سنن النبی، ص ۱۶۶
- بحار الانوار، ج۶۶، ص ۳۴۹
بازدیدها: 0