واژه قدر به معنای ارزش، ارزیابی، تخمین، توانایی، تدبیر و مانند آنها است. بر اساس آموزههای قرآن، شبقدر زمانی برای تقدیر مقدرات امور هستی است. خداوند درباره اهمیت شب قدر میفرماید: والکتاب المبین انا انزلنا فی لیلهًْ مبارکهًْ انا کنا منذرین فیها یفرق کل امر حکیم؛ سوگند به کتاب روشنگر که ما آن را در شبی فرخنده نازل کردیم؛ زیرا که ما هشدار دهنده بودیم. در آن شب هرگونه کاری به نحوی استوار فیصله مییابد. (دخان، آیات 2 تا 4)
از این آیات چند مطلب به دست میآید: 1. قرآن به عنوان یک کتاب روشنگر، در شبی مبارک برای انذار مردم، یک باره انزال یافته است؛ 2. در این شب هر امری دارای حکمت، از هم جدا میشود؛ 3. این تفکیک در مقام امری است نه خلقی؛ 4. بر اساس حکمت الهی و اهداف آفرینش این تفریق انجام میشود؛ 5. تفریق پس از مقام جمع انجام میگیرد.
از نظر قرآن، این شب مبارک همان شب قدر است. خداوند در آیه 1 سوره قدر میفرماید: انا انزلناه فی لیله القدر؛ ما در شب قدرش نازل کردیم. البته آنچه در شب قدر نازل شده، میتواند حقیقت محمدی(صلی الله علیه و آله و سلم) نیز باشد؛ به این معنا که تکوین و تدوین با هم از نظر زمانی در یک شب نازل شده باشد. با این همه با توجه به آیه 3 سوره دخان میتوان احتمال قوی داد که مراد همان انزال دفعی و یکباره قرآن است.
خداوند در آیه 185 سوره بقره درباره نزول قرآن در ماه رمضان میفرماید: ماه رمضان [همان ماه] است که در آن، قرآن فرو فرستاده شده است، کتابی که مردم را راهبر و متضمن دلایل آشکار هدایت و میزان تشخیص حق از باطل است. پس هرکس از شما این ماه را درک کند باید آن را روزه بدارد.
با توجه به آیات میتوان گفت قدر در ماه رمضان است. در این شب دست کم دو اتفاق مهم رخ داده و میدهد: 1 انزال دفعی قرآن بر قلب مبارک پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)؛ 2. تفریق امور هستی.
حال سوال این است که مراد از تفریق امر حکیم یعنی چه؟
علامه طباطبایی مینویسد: از ظاهر لفظ آیه چنین برمیآید که شب مزبور یکی از شبهایی است که در روز زمین دور میزند از ظاهر جمله «فیها یفرق کل امر حکیم» با در نظر داشتن اینکه صیغه مضارع (یفرق) استمرار را میساند، فهمیده میشود که شب مزبور همواره در روی کره زمین تکرار میشود و از ظاهر جمله «شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن» چنین برمیآید که مادامی که ماه رمضان در کره زمین تکرار میشود، آن شب نیز تکرار میشود، پس نتیجه میگیریم که شب مزبور همه ساله تکرار میشود و در هر سال قمری در ماه رمضان همان سال یکبار تکرار میگردد. (المیزان، ذیل آیه 4 سوره دخان)
امین الاسلام طبرسی مینویسد: در این شب سرنوشتساز و مبارک است که آفریدگار هستی نعمتهای خود را از شب قدر این سال تا شب قدر سال آینده میان بندگانش تقسیم میکند و سرنوشت هرکسی را مقرر میدارد؛ به همین جهت در همه طول سال برکت آن شب در جهان امتداد دارد و به این دلیل شب مبارک عنوان یافته است. (مجمع البیان، ذیل آیه 4سوره دخان)
باید توجه داشت فرق به معنای جدا کردن در برابر جمع قرار میگیرد، از این رو از جمع و تفریق سخن به میان میآید، اما تفصیل در برابر اجمال و نه ابهام است. در حقیقت تفصیل، تشریحی در برابر اجمالی قرار میگیرد که نوعی کلیگویی است. به نظر میرسد قرآن در مقام انزال دفعی، به شکل اجمالی در شب قدر نازل شده و سپس در طول بیست و سه سال به صورت تفصیلی و تدریجی نازل شده است. از این رو خداوند میفرماید: کتاب احکمت آیاته ثم فصلت من لدن حکیم خبیر؛ کتابی که آیاتش نخست در هم فشرده بود و سپس از ناحیه خدای حکیم خبیر قسمت شده است. (هود، آیه 1)
امضای مقدرات به دست امامزمان(عجل الله التعالی الفرج الشریف)
با کنار هم گذاشتن آیات سوره قدر و آیات نخست سوره دخان، حقیقتی آشکار میشود که بسیار شگفتانگیز است. در این آیات این مطلب اثبات میشود که هر ساله در شب قدر ماه رمضان، تفریق امور حکیم انجام شده و روح و فرشتگان، برای کسب دستور نسبت به آن امر حکیم فرود میآیند.
چنانکه مفسران گفتهاند، امر حکیم همان مقدرات هستی از مرگ و میر و ارزاق و مانند آن است. به این معنا که هر چه باید در طول مدت یکسال رخ دهد در آن شب، جداسازی میشود.
بر اساس آیات قرآن، همه امور هستی در امالکتاب نوشته شده است و چون خداوند بیرون از زمان و خالق آن بوده و از احاطه کامل بر آن برخوردار است، چیزی به معنای قبل و بعد برای خداوند معنا و مفهومی ندارد، اما از آنجایی که غیر خدا و به ویژه امور مادی هستی در چارچوب زمان قرار میگیرد، این قبل و بعد مفهوم و معنا مییابد.
خداوند در اینباره میفرماید: هیچ مصیبتی نه در زمین و نه در نفسهای شما به شما نرسد، مگر آنکه پیش از آنکه آن را پدید آوریم، در کتابی است. این کار بر خدا آسان است تا بر آنچه از دست شما رفته اندوهگین نشوید و به سبب آنچه به شما داده است شادمانی نکنید و خدا هیچ خیالباف، خودپسند و فخرفروشی را دوست ندارد. (حدید، آیات 22 و 23)
پس امور همه هستی و آنچه باید اتفاق بیفتد در یک کتاب نوشته شده که همان امالکتاب است. البته برای تحقق خارجی هر یک از این امور، باید مراحلی طی شود که شامل قدر، امضا و قضا است. به این معنا که اول تعیین تکلیف شده و میزان و مقدار آن مشخص میشود و سپس به امضا و تایید میرسد و سپس به عنوان قضای جزیی در عالم، تحقق خارجی مییابد.
خداوند امور هستی را بر اساس حکمتی قرار داده که حکمت آفرینش و غایت آن است. این حکمت هرگز تغییر نمییابد و هیچ چیزی آن را تغییر نمیدهد. از اینرو امام سجاد(ع) میفرماید: یا من لاتبدل حکمته الوسائل؛ ای کسی که حکمتش را وسایل، تبدیل و تغییر نمیدهد. (صحیفه سجادیه، دعای 13) به این معنا که وسایل مادی و غیرمادی چون دعا و توسل و مانند آنها نمیتواند موجب تغییر و تبدیل در حکمت الهی شود؛ چنانکه سنتهای حاکم بر طبیعت و جان و جامعه و جهان نیز تغییر و تبدیلناپذیر هستند. (احزاب، آیه 62؛ فاطر، آیه 43؛ فتح، آیه 23؛ روم، آیه 30)
امکان تغییر مقدرات، پیش از امضا
این امور هستی که بر اساس حکمت الهی سامان یافته است، برای تحقق خارجی و وقوع باید مراحل نزولی را بپیماید که در روایات از مشیت، اراده، قضای کلی، تقدیر، امضا و قضای جزیی سخن به میان آمده است.
بر اساس آموزههای اسلام، مقدرات پیش از امضا قابل تغییر و تبدیل است به شرطی که منافی حکمت نباشد؛ به این معنا که بر اساس مصلحت نه حکمت میتوان امید به تغییر و تحویل و تبدیل در مقدرات داشت. پس اگر امری به امضا نرسیده باشد میتوان آن را تغییر داد؛ اما پس از امضا، آن امر در طول سال تحقق خواهد یافت.
آیات سوره قدر و آیات نخست سوره دخان این معنا را بیان میکند که امضای مقدرات به دست امام زمان(عجل الله التعالی الفرج الشریف) در عصر ما است؛ چنانکه در زمانهای دیگر در دست خلیفه الهی و حجت خدا در همان زمان بوده است. از همینرو، روح اعظم با چهار فرشته مدبرات امر که عرش و فرمانروایی الهی جهان پیش از قیامت بر دوش آنان است، برای امضا همه آنچه به عهده خلیفه نهاده شده، نزد او میآیند و امضا میگیرند و مقدرات امضا شده را بالا برده و در طول سال به فرشتگان عامل و کارگزار میدهند تا هر شب فرود آمده و آن را تحقق بخشند.
البته همراه این روح اعظم و جبرئیل، میکائیل، اسرافیل و عزرائیل، فرشتگان تحت امر ایشان از کارگزاران نیز فرود میآیند و این تنزل که در آیه به شکل فعل و مضارع آمده، هر ساله اتفاق میافتد و پس از امضای خلیفه الهی برای اجرا به کارگزاران ابلاغ میشود.به نظر میرسد که در زمان نزول هر ساله روح و فرشتگان به محضر مبارک امام زمان(عجل الله التعالی الفرج الشریف) برای کسب تکلیف و امضای امور حکیمانه هستی، آسمان قرق میشود و شیاطین و ابلیس در حبس قرار میگیرند. از اینرو هیچگونه اطلاعاتی از آن جلسه به بیرون درز نمیکند؛ اما در طول سال وقتی کارگزاران برای اجرای احکام امضایی هر شب فرود میآیند، برخی از این شیاطین برای استراق سمع و کسب اطلاعات از مقدرات آن روز به آسمان بالا رفته و اطلاعاتی را میربایند و به کاهنان خویش میرسانند. (صافات، آیات 6 تا9؛ جن، آیات 6 تا9)
براساس آیات قرآن، روح غیر از فرشتگان است؛ زیرا روح همان حقیقتی است که به همه موجودات هستی جان میدهد و چهار فرشته تحت فرمان او هستند؛ زیرا وقتی جان و روح به چیزی داده میشود آنگاه است که نیازهایی پیدا میکند که باید چهار فرشته مدبرات کلی امر به آن بپردازند. (نازعات، آیه5) همچنین آیات قرآن بیان میکند که فرشتگان به انواع و اقسام بسیار تقسیم میشوند که همه آنان در چارچوب مأموریت، عمل کرده و تخطی و تخلف نمیکنند. (ذاریات، آیات 1تا4؛ تحریم، آیه6)
با توجه به آنکه در شب قدر ماه رمضان، همه امور هستی در اختیار خلیفهالله برای امضا گذاشته میشود تا در طول سال به وسیله فرشتگان کارگزار اجرایی شود، باید آن شب قدر را شب سرنوشتساز دانست، چنانکه امام صادق(ع) میفرماید: آغاز سال، شب قدر است. در آن شب برنامه سال آینده نوشته میشود. (وسائل الشیعه، ج7 ص258 ح8) از نظر آن حضرت(ع) شب قدر، آغاز سال حقیقی و واقعی است؛ هر چند که اول ماه محرم به عنوان آغاز سال هجری قرار داده شده، ولی از نظر قرآن، زمان آغاز سال برنامه و اجرای آن، همان شب قدر است. در این شب است که برنامهها امضا و برای اجرا ابلاغ میشود.
این شب چنان مبارک و ارزشمند است که در آیات قرآن برتر از هزار ماه یعنی حدود هشتاد و چهار سال قمری دانسته شده است. چنانکه وقتی از امام صادق(ع) در برابر چرایی برتری شب قدر و اعمال آن پرسیده میشود: حضرت میفرماید: کار نیک در آن شب از کار در هزار ماه که در آنها شب قدر نباشد بهتر است. (وسائل الشیعه، ج7 ص256، ح2)
اهمیت شبهای قدر
پس عمل در این شب بسیار ارزشمند است؛ زیرا زمانی است که امور به خدمت خلیفهالله(عجل الله التعالی الفرج الشریف) عرضه میشود تا ایشان به این عنوان امضا و ابلاغ کند؛ اگر انسان در آن شبها توبه کند گویی پاک شده و همین زمینه را برای تغییر قبل از امضا فراهم میکند. اگر تا آن شب توبه نکردهایم توبه کنیم تا شاید در تغییر و تبدیل سرنوشت و تقدیر خود پیش از امضا و ابلاغ، تأثیر مثبتی به جا بگذاریم.
البته در روایتی از امام صادق(ع) شبهای سهگانه19، 21 و 23 ماه رمضان نقش اساسی و کلیدی دارند و هر چند که یک شب همان شب امضا است، ولی دو شب دیگر زمینهساز است و نباید آنها را از دست داد. در حقیقت خداوند در کارگاه ماه رمضان انسان را برای کسب تقوا آماده میکند و با دربند کردن شیاطین امکان وسوسهگری از بیرون را از آنان سلب مینماید.
در این شرایط آرمانی، انسان میتواند خود را برای توبه آماده کند و با توبه زمینه را برای تغییرات سرنوشتساز فراهم آورد؛ زیرا برخی از تغییرات براساس مصلحت است نه حکمت کلی الهی. به این معنا که خداوند مثلاً برای هر انسانی دو اجل مسمی و معلق در نظر گرفته است. اجل مسمی در قالب حکمت است که تغییرناپذیر است، اما اجل معلق در قالب مصلحت است. پس اعمالی که انسان انجام میدهد بویژه توبه، زمینهای است تا تقدیر اعمال منفی به مثبت تغییر یابد و بگونهای دیگر امضا و اجرایی شود.
امام صادق(ع) درباره تأثیر و تفاوتهای شبهای قدر فرموده است: التقدیر فی لیله تسعه عشر و الابرام فی لیله احدی و عشرین و الامضاء فی لیله ثلاث و عشرین؛ برآورد اعمال در شب نوزدهم انجام میگیرد و تصویب آن در شب بیست و یکم و تنفیذ آن در شب بیست و سوم. (وسائل الشیعه، ج7 ص259)
پس شبهای قدر برای ارزیابی اعمال، امضا و تصویب اعمال آینده و تنفیذ و اجرایی شدن آن است که در شب سوم، ابلاغ رسمی انجام میگیرد و تغییر در آن شاید ناشدنی باشد.
بازدیدها: 110