شب قدر اثبات گر وجود حضرت حجت
هیات: خدای متعال در سوره قدر می فرماید: «تَنَزَّلُ الْمَلَائِکهُ وَ الرُّوحُ…». طبق ادبیات عرب، تنزّل، فعل مضارع است و بر استمرار دلالت دارد و این مطلب گویای آن است که در هر شب قدری در هر سال ملائکه نازل می شوند.
حال سؤال این است که از زمان وفات پیامبر تا زمان حاضر ـ که شب قدر، موجود و تنزل ملائکه ادامه داشته ـ فرشتگان بر چه کسی نازل شده اند؟! آیا بر بزرگان و علمای شیعه یا اهل سنت و یا بر مردم هر زمان؟! آیا کسی این ادعا را داشته است که ملائکه بر من نازل می شوند؟
جواب قطعاً منفی است.
در اینجا برای مقرون به ذهن شدن مطلب، توجه به چند نکته قابل توجه است. آیا شب قدر فقط اختصاص به زمان پیامبر اکرم داشته، تا دنیا پا برجاست، شب قدر نیز وجود دارد؛ چرا که تقدیر هر سال، در آن شب، مقدّر می شود؟
یکی از مثال های مرتبط و نزدیک به بحث ما، مثال فرود هواپیما در فرودگاه می باشد، چنان که در زیارت جامعه کبیره، اهل بیت علی را «مهبط وحی» خطاب می کنیم؛ حال اگر محضر پیامبر اکرم را مهبط و محل فرود وحی بدانیم و به منزله فرودگاه بگیریم و ملائکه و روح را هواپیما، و قرآن و امور سالیانه را محموله آن ها فرض کنیم، می توان چنین گفت که اولاً هر هواپیمایی برای فرود، باند و مکان مناسب خود را می خواهد.
ثانیاً جای هیچ شک و شبهه ای نیست که محل نزول ملائکه، در زمان پیامبرk، محضر خود پیامبر بوده، نه محضر شخص دیگری. از طرفی، قرآن کریم هم تأکید می کند که در هر شب قدری، ملائکه نازل می شوند. حال بعد از رحلت پیامبر اکرم ملائکه بر چه کسی نازل می شوند؟ محل نزول ملائکه، باید محضر کسی باشد که بیشترین شباهت و نزدیکی را در رفتار و گفتار به پیامبر داشته باشد.
از طرفی هواپیما در فرودگاهی می تواند فرود بیاید که شبیه فرودگاه قبلی باشد، نه ناقص و کوچک؛ زیرا که هواپیمای فعلی (ملائکه و روح) همان هواپیماهای زمان پیغمبر هستند. حال که هیچ سالی از شب قدر، خالی نیست، پس ما هر سال با نزول ملائکه مواجه هستیم. لذا در هر زمانی قطعاً شخصی مانند پیامبر اکرم وجود دارد تا ملائکه بر او نازل شوند. از سویی دیگر، همان طور که پیامبر را خدا تعیین می کند، باید جانشین پیامبر را نیز خدا تعیین کند. در نتیجه در هیچ زمانی زمین، از حجت الهی، خالی نمی باشد.
ما معتقدیم مهبط ملائکه در زمان حال، با استناد به روایات شیعه و اهل سنت، فرزند بلا فصل امام عسکری می باشد که زنده، حاضر و ناظر ما می باشد.
همان طور که هیچ لامپی نمی تواند مستقیم از منبع اصلی انرژی، برق بگیرد و روشن شود، بلکه نیاز به واسطه هائی دارد تا انرژی الکتریسیته را برای استفاده لامپ، مناسب کنند، انسان هم توانایی دریافت فیوضات دائمی الهی را بدون وسائط فیض ندارد، چرا که اشکال از قابل و دریافت کننده است نه فاعل و فرستنده. چنانچه در روایت آمده است: «و لو خَلَت الارض… من حجه الله؛ لساخت بأهلها؛ اگر زمین از حجت الهی خالی شود، اهلش را در خود، فرو می برد». چرا که توان دریافت فیوضات را ندارند و یا به بیان دیگر، فیض الهی به علت نقص گیرنده فیض، دریافت نمی شود.
پیامبر اکرم با آن وسعت وجودی نیز در بعضی از دفعات نزول وحی، از خود، بی خود می شدند و عرق بر صورت مبارکشان ظاهر می شد و گویا از دنیای مادی فارغ، و در مواردی حتی بیهوش می شدند؛ چه رسد به انسان های عادی! پس در هر زمانی باید واسطه فیضی بین ما و خداوند باشد که اولاً زنده و حاضر، و ثانیاً در حد پیامبرk باشد.
همچنان که وقتی ما لامپ روشن را می بینیم و به وجود واسطه، اطمینان پیدا می کنیم، همان طور هم با وجود شب قدر، وجود امام زمان ـ ارواحنا له الفداء ـ اثبات می شود.
برادران اهل سنت معتقدند واسطه نزول و فیض می تواند حضرت خضر، روح و یا قرآن باشد و نیازی به شخص دیگری، به عنوان امام زمان نیست. به طور اجمال در جواب می گوییم:
حضرت خضر، در زمان حضرت موسی و عیسی علی نیز بود؛ اما جایگاه حجت الهی را در زمان خود نداشت. از سویی دیگر ما به دلائلی استناد می کنیم که اثبات می کند ائمه معصومین علی بعد از رسول خدا بر همه انبیا فضیلت دارند؛ هم چون اعطای امامت به حضرت ابراهیمg، بعد از آزمایش های فراوان، نماز خواندن حضرت عیسی پشت سر امام زمان بسم الله الرحمن الرحیم، تولد امیرالمومنین در کعبه و خروج مریم مقدس از مسجد برای زایمان عیسی. ائمه اطهار علی، عین و نفس پیامبر اکرم می باشند.
با توجه به این مطلب، برتری ائمه اثنی عشر علی بر حضرت خضر نیز مسلم می باشد. پس حضرت خضر، نمی تواند مهبط وحی باشد؛ چرا که علاوه بر نکات قبل، اگر ایشان این جایگاه را بعد از پیامبر اسلامk داشتند، حتماً پیامبر خدا ایشان را معرفی می کردند، در حالی که در منابع شیعه و سنی به این مسئله هیچ اشاره ای نشده است.
عده ای دیگر «روح»، معتقدند که روح، واسطه نزول ملائکه می باشد. در جواب باید بگوییم، خود روح به همراه ملائکه، حامل و فرود آورنده امور و واسطه بین خدا و حجت الهی می باشد، چنانچه در سوره قدر آمده: «تَنَزَّلُ الْمَلَائِکهُ وَالرُّوحُ…». پس روح بر خودش نمی تواند فرود بیاید!
قرآن نیز نمی تواند مهبط وحی باشد؛ چرا که با استناد به آیه اول سوره قدر که فرموده: «إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِی لَیلَهِ الْقَدْرِ»، قرآن، خود، جزء محموله فرود می باشد. پس نمی تواند مهبط و دریافت کننده خودش هم باشد.
با توجه به مطالب فوق و از آنجا که ما در هر زمان، نیاز به حجت الهی داریم و زمین بدون حجت خدا نابود خواهد شد و نیز با استناد به دلائل عقلی و روایی، اصل نیاز به حجت اثبات می شود؛ اما شخص و نام حجت را پیامبرk تعیین فرموده اند که به روایات معتبر و متواتر از پیامبر، امام زمان بسم الله الرحمن الرحیم، مهدی آل محمدk، حجت خدا، حاضر و ناظر و فعال در زمان حال می باشد.
منبع: پایگاه اطلاع رسانی حوزه
بازدیدها: 0