وطنم عاشقانهتر برخیز تا جهان نظارهات مانده است
بال و پر را به خون بزن ققنوس، آسمان در نظارهات مانده است
رنگ این روزها اگر پائیز، تو بهاران به باورت داری
سربداران دل سپرده به درد، پر سیمرغ در پرت داری
وطنم سربلند کن با عشق، در تو رستم، قدم زد از تو سام
سرنوشت تو ایستادن هاست، در شکوه شگفتنی آرام
شال همت کمر بگیران چون، همت سرخ حاج همتها
خنده دشت و کوهسارت، برهاند تمام منتها
وطنم سرنوشت تو جاریست در تن غیرت سوارانت
با من بلندتر برخیز از دل بیقرار یارانت
شاه مردان قصههای تواند ، مرد، مردان لحظههای تواند
این جوانان در کفن خفته، این شهیدان که در وفای تواند
بیگمان فصل سال برگردد، مهر تو با بهار برگردد
رنگ پائیز در تو مختوم است، مهر این روزگار برگردد
مهر این روزگار یعنی تو، آیه اقتدار یعنی تو
بنویس از پرنده و بگذار، بنویسم بهار، یعنی تو
تو که خلوت نشین سومهای، تو که حافظترین شراب منی
عاشم با تو فاش میگویم، تو فراتر زهر حساب منی
اصفهان یک کرشمه از چشمت، در تو شیراز پایتخت جهان
عاشقان در نگاه تو جمعاند، عاشقانی که بیتو دلنگران
وطنم، وعده من و تو شود، روز دیدار عاشقان ظهور
آنکه با عدل و داد میریزد، بر سکوت من و تو عطر حظور
هیات رزمندگان اسلام
شاعر: فاطمه طارمی
بازدیدها: 87