شعر به مناسبت شهادت حضرت زین العابدین علیه السلام
کوچههای مدینه و بوی زخمهای تنی که میآید
چشمهای سپید یعقوب و بوی پیراهنی که میآید
مرد سجادهای که درک نکرد هیچ کس آیهی مقامش را
در هیاهوی شهر کوفه نداد هیچ کس پاسخ سلامش را
تا عزاداریش شروع شود دیدن شیرخوارهای کافیست
تا صدایش به گوش ما برسد دیدن گوشوارهای کافیست
وقت افطار کردنش هر شب تا که چشمش به آب میافتاد
تشنگی ضریح لبهایش یاد طفل رباب میافتاد
من نمیدانم این که خاکستر چه به روز سر امام آورد
زیر زنجیر پیکر زردش معجزه بود اگر دوام آورد
گیرم از دست کوفه راحت شد سنگ طفلان شام را چه کند؟
گیرم از دست کوچه سنگ نخورد مردم پشت بام را چه کند؟
تا که این مرد قافله زندهست حرفی از طفل کاروان نزنید
پیش این مرد گریه، جانِ حسین حرفی از چوب خیزران نزنید
علی اکبر لطیفیان
پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام
بازدیدها: 575