مادرِ گریه! مادرِ غم ها! جان از غصه آمده بر لب!
روضه دارِ شبانه روز حسین! السلام علیکِ یا زینب!
چشم های تو از نجابت و نور، چشم های تو جنس باران است
گریه های زیاد آبت کرد، بس که زخم دلت فراوان است
بین بستر که روضه میخوانی، وسط گریه می روی از حال
وسط روضه در و دیوار، وسط روضه سر و گودال
رو به کربُبلا بکن بانو، لحظه های وداع سنگین است
درد دل کن تو با برادر خود، روضه بی شک دلیلِ تسکین است
خاطرم مانده ای برادر من، زلف هایت به چنگ گرگ افتاد
گره در بین زلف تو می خورد، روی سینه نشست یک صیاد
حرمتت را حرامیان بردند، غارت پیکر تو یادم هست
دست و پا می زدی مقابل من، شمر بالا سر تو یادم هست
نیزه ای میخ را به یاد انداخت، ناله ی مادر تو درآمد
آن قدر سعی کرد خواهر تا، نیزه از پیکر تو درآمد
از تو سر ولی ز خواهر تو، پیش چشمت غرور می بردند
دل من را که خوب سوزاندند، سر تو تا تنور می بردند…
حجتالاسلام محسن حنیفی
پايگاه اطلاع رساني هيأت رزمندگان اسلام
بازدیدها: 0