شعر تا اربعین
می شود خون دیده ها در اربعین
با توأم من همصدا در اربعین
قطره اشکی کز دو چشمت می چکد
می شود آب بقا در اربعین
این پیام ماست با یاران خویش
وعده ی ما کربلا در اربعین
طایری داریم ، نام او دل است
می کنیم آن را رها در اربعین
شور و شوق دیگری دارد کنون
کربلا ، ای دل بیا در اربعین
با نسیمی از حریم کربلا
جان صفا گیرد صفا در اربعین
گر پیام عشق می خواهی ز یار
آیدت اینک ندا در اربعین
قیمت جان را بیا ارزش بده
مسّ دل را کن طلا در اربعین
ای که گفتی جان دهم بهر حسین
کن به عهد خود وفا در اربعین
حنجر خود را معطّر کن ز شوق
نینوا تا نینوا در اربعین
توشه را بردار ” یاسر ” بعد ازین
کربلا بینم تو را در اربعین
شاعر:محمود تاری
پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام
بازدیدها: 246