شعر زبان حال امام سجاد علیه السلام

شعر زبان حال امام سجاد علیه السلام

از گلستان لاله ‏های پرپرم آید به یاد 
از نیستان داغ‏ های خاطرم آید به یاد 
با دل خود هر زمانی را که خلوت می‏ کنم‏ 
در اسارت آنچه آمد بر سرم آید به یاد

شعر زبان حال امام سجاد علیه السلام
شعر زبان حال امام سجاد علیه السلام
از گلستان لاله ‏های پرپرم آید به یاد
از نیستان داغ‏ های خاطرم آید به یاد
با دل خود هر زمانی را که خلوت می‏ کنم‏
در اسارت آنچه آمد بر سرم آید به یاد
سالها از ماجرای کربلا بگذشت باز
هر نظر آن صحنه ‏ی حزن‏ آورم آید به یاد
هر کجا آب است آتش می ‏زند بر جان من‏
چون نوای آب آب خواهرم آید به یاد
هر جوانی را که می‏ بینم به یاد کربلا
گاهی از قاسم گهی از اکبرم آید به یاد
چونکه بینم شیرخواری را کنار مادرش‏
از رباب و گریه‏ های اصغرم آید به یاد
من که بر جسم پدر از بوریا کردم کفن‏
روز و شب زآن جسم از جان بهترم آید به یاد
حنجر خونین او بوسیدم و کردم وداع‏
وای دل چون آن وداع آخرم آید به یاد
چون که بینم کودکی سرگرم بازی با گلی‏
سرگذشت خواهر کوچکترم آید به یاد
شاعر:مؤید

پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام

بازدیدها: 1456

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *