شعر مدح و میلاد امام هادی علیه السلام
امشب اگر مرغ دلم نوای خوشتر آورد
به سامرا پر کشد و خبر ز دلبر آورد
مژده ای از شکفتن گلی معطر آورد
مادر او ز خرمی دست دعا برآورد
دعا کند ز جان و دل ز بهر نور دیدهاش
به وجد و شادمانی از مقدم نو رسیدهاش
مرا به جان و دل بود شور و نوای سامرا
مدام بر سرم بود حال و هوای سامرا
عمر اگر طلب کنم هست برای سامرا
مگر که قسمتم شود صحن و سرای سامرا
من ز ازل شیفته و محو امام هادیم
اوست به سر قریب حق به صبح و شام هادیم
ای که شدند ما سوی ریزه خور عطای تو
باب نجات دوستان دست گره گشای تو
کنند خیل انبیاء مدح تو و ثنای تو
حصن امان من بود مهر تو و ولای تو
خلق دو کون چون گدا نشسته اند بر درت
توئی امام هادی و فاطمه است مادرت
تو با نگاه رأفتت دل از همه ربوده ای
راه بهشت را به ما ز مرحمت نموده ای
باب عنایت و کرم به روی ما گشوده ای
گرد ملال و رنج را ز جان ما زدوده ای
من ار بدم دوخته ام دیده به یک اشاره ات
به جان فاطمه مرا شاد کن از نظاره ات
من که به عمر خویشتن قبر تو را ندیده ام
سپید گشته موی من به راه مانده دیده ام
زهجر سامرای تو دگر به جان رسیده ام
من که ندیده روی تو مهر تو را خریده ام
که را بگویم این غم و برم کجا شکایتم
هادی و رهنما توئی تو خود نما هدایتم
نمانده مهلتی دگر ز عمر این سفر مرا
کسی نه اگه از دلم به غیر دادگر مرا
به غیر وصل کوی او چه حاجتی دگر مرا
فراق و هجر مهدیش نموده خونجگر مرا
خدا کند حکومت جهانیش به پا شود
مگر به دست او رضا دشمن دین فنا شود
شاعر:شادروان حاج غلامرضا حسین زاده (رضا)
پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام
بازدیدها: 0