شعر ناخدای کشتی قیام ویژه دهه فجر
از ره رسید امام و به بستان جلوس کرد
اوّل کنار قبر شهیدان جلوس کرد
در بحر پُر تلاطم نهضت بدون ترس
آن ناخدای کشتی ایمان جلوس کرد
آن باغبان که بود جدا از وطن ولی
بار دگر به گلشن ایران جلوس کرد
مردی ز نسل حادثه ها ، از تبار عشق
توفان شد و به مهد دلیران جلوس کرد
بر خاک سرخ شهیدان افق افق تابید
آنگه طلوع کرد و درخشان جلوس کرد
نَصْرُ مِنَ الَّه از دو لبش عطر می فشاند
با ذکر آیه آیه ی قرآن جلوس کرد
خاک وطن خدا همه ویران شد و امام
گنجینه بود ، در دل ویران جلوس کرد
“یاسر” چو ماه بود دو چشم خجسته اش
این ماه پُر فروغ چه تابان جلوس کرد
شاعر:حاج محمود تاری
پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام
بازدیدها: 224