سوار مترو بودم و برای تشییع شهدای غواص می رفتم . رسیدم ایستگاهی که باید قطار را تعویض می کردم تا به میدان بهارستان برسم . در این گرمای طاقت فرسا جمعیت زیادی از چادر مشکی ها مرا به یاد حماسه ۹ دی انداخته بود. ماموران مترو مردم را به بیرون راهنمایی می کردند و می گفتند ایستگاه بهارستان ، توقف نداریم. وارد خیابان شدم تا پیاده برسم به بهارستان. انبوه جمعیت پیاده ، تمام خیابان را بسته بود. بهت زده بودم. الله اکبر از این سیل جمعیت ، از این بارش رحمت الهی. باز هم تهدیدات دشمن و سهل انگاری بعضی از مسولین باعث شده بود مردم انقلابی ما غافلگیرانه به خیابان ها بیایند.
تقریباً در تمام تشییع شهدا هایی که در پایتخت برگزار شده بود حضور داشتم. تا به حال چنین جمعیتی ندیده بودم. خانم هایی آمده بودند با کالسکه بچه ، چادر مشکی هایی که حجاب شان در آن شدت گرما احترام برانگیز بود. مردانی که از لباس و وسایل همراه ایشان می شد فهمید دانشجو و بازاری و کارمند هستند و جیب شان در شدیدترین تحریم ها پر از عشق به شهداست.
کودکانی که دیگر یاد گرفته اند جایشان کنار تابوت شهدا و روی تریلرهای حامل شهداست با عشق و علاقه ؛ تسبیح و چفیه و قلم و پارچه مردم را می گرفتند و پس از تبرک به شهدا ، آنها را برمی گرداندند به مردم.
نوجوان ۹ ساله ای را دیدم که به پدرش می گفت باباجون دعا کن یا من هم سرباز امام زمان شوم یا در راه امام زمان شهید شوم.
جانباز ویلچر نشینی فریاد می زد خاطرات شهدای کربلای چهار را از همرزمان شهدا بخواهید نه از . . . در حالی که پوستر بزرگی در دست داشت که دست های یک دانشمند هسته ای را بسته بودند ادامه می داد ؛ آنها که به لبخندهای شیطان بزرگ دلخوش کرده اند همان هایی هستند که در سال ۶۵ فریب شیطان بزرگ را خوردند و … .
و دوباره ادامه می داد ؛ حمایت از ولایت فقیه ، وحدت در سایه اسلام ناب ؛ پیام شهدا بود.
دو خانم مانتویی تابلوی بزرگی در دست داشتند که روی آن نوشسته بودند : ما به عشق شهدا آمده ایم .
برای اولین بار در تاریخ تشییع شهدا ، دو ساعت از شروع برنامه گذشته بود و هنوز تشییع شهدا به دلیل شدت حضور مردم و فشردگی جمعیت در مسیرها متوقف مانده بود. برای اولین بار خیل جمعیت باعث شد فیلمبرداری و عکاسی با بالگرد هم انجام بشود. برای اولین بار تشییع شهدا مثل ۲۳ تیر ۷۸ یا شبیه به ۹ دی ۹۴ بود.
سینه به سینه جمعیت نفس نفس زنان در تمام خیابان و پیاده رو ها منتظر بودند شهدایی را تشییع کنند که با دستان بسته دفن شده بودند و امروز آمده بودند تا برخی بفهمند ما با دستان بسته هم می توانیم تحریم ها را بی اثر کنیم. شهدای غواص یکی از زلال ترین و معنوی ترین طیف های رزمندگان بودند که در خاطرات دفاع مقدس فراوان به آن اشاره شده است . غواصان شهید این بار آمده بودند تا فتنه ای را پیش از شکل گیری خنثی کنند.
غواصان شهید این بار هم خط شکن بودند و دل به دریای مذاکرات زده بودند تا تحریم ها چه باشند و چه نباشند بی اثر شوند.
بازدیدها: 67