شهیدی که عاشق موعظه بود

خانه / انقلاب و دفاع مقدس / شهیدی که عاشق موعظه بود

شهید حميدرضا فرشته حكمت، عاشق موعظه بود و با تمام وجود مواعظ را با گوش جان می شنيد و خريدار آنها می شد؛ در عمل نيز با اعطاي جان خويش مُهر تأييد بر تمامي اين نصايح و مواعظ زد و جان خود را در قربانگاه عاشقي تقدیم یار نمود.

طلبه وارسته «شهيد حميدرضا فرشته حكمت» در نخستین روز از مهرماه سال 1344 در يك خانواده مذهبي و خدمتگزار در كازرون ديده به جهان گشود. دوره ابتدايي را در دبستان مجتهد و دوره راهنمايي را در مدرسه ادب (شهيد قائدي) پشت سر گذاشت. سپس به هنرستان دكتر شريعتي رفته و پس از مدت كوتاهي براي ادامه تحصيل به دبيرستان ابواسحق راه يافت.

35

در همين ايام بود كه به منظور دفاع از اسلام عزيز براي آموزش نظامي به شيراز رفت و بعد از آموزش به جبهه جنوب اعزام شد؛ وی در عمليات پيروز «طريق القدس» شركت كرد و پس از مراجعت جهت فراگيري علوم فقهي و ديني به حوزة علميه كازرون رفته و به جرگه شاگردان امام جعفر صادق (عليه السلام) پيوست.

شهید براي دفاع از حريم مقدس جمهوري اسلامي در بندرعباس و كردستان حضور يافت و در عمليات ‌هايي كه موجب فتح بستان و آزادي فاو شد و نيز در عمليات «كربلاي هشت» شركت داشت.

حميد پيوسته در جهاد با نفس و دشمنان اسلام و قرآن بود و عمر خود را در اين راه سپري كرد. او خود را به صفاتي كه مولايش علي (عليه‌السلام) براي يك فرد مؤمن ترسيم نموده آراسته بود و بر اثر روزه و شب ‌زنده‌ داري اندامي نحيف و اراده ‌اي قوي داشت. حميد بسيار خوشرو، ساده پوش و با تكبر و غرور بيگانه بود؛ در سلام كردن سبقت مي ‌گرفت و كلامش هميشه ذكر حق بود؛ از غيبت و دروغ دوري مي ‌جست و رضاي پروردگار را در اندیشه داشت.

شهيد حمید رضا فرشته حكمت براي اداي تکلیف الهی، هفت بار بسيجي وار به جبهه رهسپار شد و در عمليات «كربلاي 10» بعد از این که در سنگرهاي فتح شده مستقر شده بودند، گلولۀ خمپاره دشمن در ميانشان افتاد و حميدرضا در حالي كه ذكر خدا را بر لب داشت به درجه رفيع شهادت نايل آمد.

وی در تاریخ چهارم اردیبهشت سال 1366 در ارتفاعات ماووت به شهادت رسید.

«عاشق موعظه»

شهيد حمید رضا فرشته حكمت عاشق موعظه بود. امام جمعه شهر كازرون -حاج آقاي ايماني- می گوید: يك شب حدود ساعت 10 شب زنگ خانه به صدا درآمد يكي از فرزندانم در را باز کرد و گفت: يكي از طلبه ‌هاست و اصرار دارد شما را ببيند. وقتي آمدم، ديدم آقاي فرشته‌ حكمت است؛ با عذرخواهي گفت: حاج آقا! حالم دگرگون است. جمله ‌اي نصيحت يا حديثي بفرماييد، من تعجب كردم كه وی اين موقع شب و براي شنيدن يك حديث به درِ منزل ما آمده است.

بازدیدها: 234

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *