آنطور که سخنگوی جدید گردانهای قدس میگوید، آنها صعود عملی قوی خود را (در قیاس با گذشته) خلال جنگ اخیر ثابت کردند. آنچه در پی میآید، ترجمه متن کامل مصاحبهی ابوحمزه (سخنگوی گردانهای قدس، شاخهی نظامی جنبش «جهاد اسلامی») با روزنامهی الاخبار لبنان است:
*در جنگ گذشته و پیش از آن، شاهد صعود گردانهای قدس و تثبیت آن به عنوان قدرت دوم نظامی در باریکه غزه بودیم. در جنگ اخیر چطور برخورد کردید و مهمترین واحدهای درگیرتان در جنگ کدامها بودند؟
-واحدهای ما دارای مأموریتهای درهم تنیده و همپوشان هستند و تقریبا همه آنها در خلال جنگ درگیر بودند. شاید بشود گفت که واحدهای موشکی بیشتر فعال بودند چون هدف اساسی آنها فشار آوردن بر جبههی داخلی دشمن بود. در روزهای آخر جنگ و هنگام هجوم زمینی دشمن هم واحد توپخانهای نقشی اساسی در کشتن تعداد هرچه بیشتری از دشمن داشت. البته نباید نقش واحدهای تک تیراندازی و زرهی و کمینهای مناطق مقدم و نیروی پشتیبانی رزمی و دیدهبانی را هم فراموش کرد.
*تونلها به عنوان یک روش پیشرو در عملیاتهای مقاومتی ظاهر شدهاند، شما چه استفادهای از آنها داشتید؟
– گردانهای قدس عملیاتهای درخشانی روی زمین انجام داد، و تونلها نقش محوری در موفقیتآمیز بودن این عملیاتها داشتند. مهمترین این عملیاتها منفجر کردن تانکهای دشمن در بیت حانون در شمال نوار غزه بود که به اسم «کشتارگاه مرکاوا» معروف شد.
ما از تونلها برای نابود کردن تانکهای مرکاوا و نفراتش و غنیمت گرفتن مسلسلهای نظامیان دشمن استفاده کردیم. همچنین با این روش توانستیم دو نفربر را درست چند ساعت بعد از عملیات قبل، در خیابانهای نزدیک آنجا منفجر کنیم. به عبارت دیگر ما به جای آنکه در جغرافیای صاف غزه که در دید هواپیماهای دشمن بود حرکت کنیم به صورت روشمند از سلاح تونلها بهره گرفتیم.
*گزارشهایی هست که میگوید تشکیل اتاق مشترک عملیات بین گروههای مسلح فلسطینی تا زمان ورود زمینی صهیونیستها به تأخیر افتاد. میزان هماهنگیتاهن با دیگر گروهای نظامی مقاومت تا چه حد بود؟
-کار مشترک با همهی گروههای مقاومت انتخاب اساسی ما بای مقابله با تهاجمات اسراظیل است. و در جنگ اخیر با گردانهای قسام (شاخهی نظامی جنبش حماس) برای موشک باران تل آویو با موشکهای برد متوسط هماهنگ بودیم.
همچنین در عملیاتهای زمینی دیگری هم با گردانهای ناصر صلاح الدین (شاخه نظامی کمیتههای مقاومت مردمی) و گردانهای شهدای الآقصی (شاخه نظامی فتح) مشارکت داشتیم. خاطرم هست که در یکی از عملیاتها، نیروهای دشمن یک سری از رزمندگان گردانهای قسام را در شرق خان یونس محاصره کرده بودند ما هم تلاش کردیم تمرکز آنها روی نیروهای محاصره شده را به هم بزنیم. مجاهدین ما با سیلی از خمپاره، نیروهای دشمن را در آنجا زیر آتش گرفتند و از فاصله نزدیک با آنها درگیر شدند، همین موجب شد که نیروهای دشمن حواسشان از افراد محاصره شده پرت شود و آنها هم با غنیمت شمردن فرصت با سلامت به پایگاههایشان بازگشتند.
*منطقهی خزاعه جزو مناطقی بود که گردانهای قدس در بیانههای نظامیاش اشاره میکرد که شاهد نبردهای سختی ضد دشمن بوده است. مشخصا چرا خزاعه؟
-منطقه خزاعه در شرق خان یونس منطقهای بزرگ و باز و در کنار کمربند مرزی است و در آن بخشهای کشاورزی وسیع و خالی [از موانع]ی وجود دارد. به همین دلیل دشمن حساب کرده بود که اینجا یک منطقهی بیتحرک و از نظر نظامی «ساقط شده» به حساب میآید. ارتش اسرائیل خواست با خیال راحت وارد آنجا شود ولی ناگهان و به صورت غافلیگیر کنندهای مواجه شد با کمینها و تونلها و همین باعث تلفات سنگینی در نیروهایش شد و از اینجا بود که تصمیم گرفت سیاست زمین سوخته را ضد کل این منطقه در پیش بگیرد و با کشتاری دستهجمعی، اهالی منطقه را مجازات کند.
*گروههای مقاومت به طور عام و گردانهای قدس به صورت خاص در طول جنگ سلاحهای جدیدی را نشان دادند و به رغم شدت نبرد نوعی اصرار وجود داشت مبنی بر اینکه سلاحهای مورد استفاده همهاش ساخت غزه است و همپیمانان مقاومت هیچ نقشی در بهبود و پیشرفت این سلاحها نداشتهاند.
-گردانهای قدس حق هیچ کس را ضایع نمیکند. ما اولین سازمانی بودیم که از کشورها و طرفهای حامی مقاومت فلسطین تشکر کردیم و از آنها اسم آوردیم و از این موضوع خجالت نمیکشیم. با این وجود، تأکید داریم که تکیه ما بر سلاحهای ساخت داخل از قبیل «براق 70» بود، در عین حال از موشکهای «فجر 5» ایرانی هم استفاده میکردیم. اگر بخواهم خلاصه کنم باید بگویم نمیشود کتمان کرد که پیشرفت و بهبود موشکهای ساخت داخل فقط بعد از یک سلسله تجربه به دست آمد که ما آن را از محور مقاومت و کشورهای دارای نقش بارز در آن کسب کردیم.
*گفته میشود که در خلال مذاکرات آتشبس، چند «نفوذ» به صفوف گردانهای قدس صورت گرفت که موجب کشته شدن تعداد قابل توجهی از رزمندگان و فرماندهان این گردانها شد. آیا واقعا اینطور بود؟
-اینها یک سری ادعای دروغ است که ستون پنجم دشمن آنها را رواج میدهد، ستون پنجمی که در خلال نبرد با بالاترین توان خود مشغول فعالیت بود. این ستون پنجم هیچ گروهی از گروههای مقاومت را از دایرهی شلیک خود بری تضعیف روحیهی مجاهدین بیرون نگذاشت. ولی سحر ساحر به خودش بازگشت و دستگاههای امنیتی مقاومت توانستند بسیاری از شایعهپراکنان را تعقیب [و بازداشت] کنند. این افراد روابط مستحکمی با دستگاههای امنیتی دشمن داشتند. بله، ما در خلال نبرد اخیر 129 شهید در اماکن مختلف تقدیم کردیم و طبیعتا بنا به دلایل امنیتی نمیتوانیم همه چیز را توضیح دهیم. ترورها هم به طور عام گریبانگیر همهی گروههای مقاومت شد و این درصدی طبیعی در هر نبردی است.
*به رغم اینکه گردانهای قدس پیشرفت محسوسی در عملکردش داشت، ولی بازتاب رسانهای گستردهای مثل گردانهای قسام نداشت، مشکل کجاست؟
-مشکل آنجاست که برخی رسانهها (بنا به دلایل سیاسی و منافع برخی طرفهای منطقهای) تلاش دارند فقط اخبار برخی گروههای خاص مقاومت را پخش کنند ولی این بدان معنا نیست که ما در میدان رسانهای حضور نداشتیم، بلکه وجودمان واضح و قبل توجه بود.
*تا چه حدی از تجربیات حزب الله در ساختن سیستم پشتیبانی رزمی و شبکهی اختصاصی تماس استفاده کردید؟ و آیا با حزب تماس دارید؟
-طبعا بله. ما خیلی از تجربیات مقاومت اسلامی لبنان استفاده بردهایم، نه فقط در سطح آموزش و شبکهی تونلها و شبکهی تماس و امور لوجستیکی، بلکه در تمامی امور نظامی. هماهنگی بین ما و حزب الله مستمرا ادامه دارد و هیچ وقت قطع نشده است. حزب الله یک شریک اساسی در مقاومت ضد دشمن اسرائیلی است.
*آیا عملیات واردت مخفیانه سلاح [به غزه] در طول جنگ هم انجام گرفت؟
-با توجه به بستن سفت و سخت تونلها در مرزها مصری و پوشش هواییای که دشمن اسرائیلی ایجاد کرده است، وارد کردن مخفیانه سلاح پیچیده شده است. به رغم اینها ما توانستیم این شرایط سخت را بشکنیم ولی ضرورت ندارد جزئیات را ذکر کنم.
*اسرائیلیها از تخریب تعداد زیادی از تونلها سخن گفتند و بنا به همین حجتِ تکمیل تخریب تونلها بود که پیشروی زمینی شان را تمام کردند. آیا شما شروع به بازسازی تونلها کردهاید و اساسا این حرف اسرائیلیها تا چه حدی درست بود؟
-خیلی نمیتوانم وارد جزئیات این مسئله شوم. چیزی که میتوانم بر روی آن تأکید کنم این است که اسم رمز نبرد «بنیان مرصوص» [جنگ 50 روزهی اخیر] استفاده از تونل برای پرتاب موشک و انجام عملیاتهای هجومی بود. اطمینان میدهم که تونلها امن و امان و در سلامتیاند. خوب است اشاره کنم که ما تونلها را بعد از جنگ 2012 بهبود و پیشرفت دادیم و توانستیم از اشتباهات آن نبرد درس بگیریم. جزئیاتی که مربوط به شکل مهندسی تونلها و عمق آنهاست را نمیتوانم بنا به دلایل امنیتی ذکر کنم. مهم این است که تونلها متناسب با جغرافیای باریکه غزه و کیفیت خاک آن طراحی شده است.
*هفتهی آخر نبرد شاهد افزایش شلیک خمپارهها طبق تاکیتیک نظامیای که ظاهرا جدید است بودیم.
-میتوانیم بگوییم که همهی بخشهای نبرد طبق تاکیتیکهای حساب شده و مستحکم رزمی مدیریت شد. در روزهای آخر، تمرکز برو روی مناطق غصبشدهی اطراف باریکهی غزه [شهرکهای صهیونیستی] بود، خصوصا منطقهی اشکول که محل تجمع اکثر نیروهایی بود که بعد از اتمام نبرد زمینی باریکه غزه را ترک کرده بودند. مهمترین چیزی که این عملیات را متمایز میکرد رصد مستقیم نیروهای دشمن و دادن جهت دقیق به خمپارهها بود. به این ترتیب، نگرانی دشمن اسرائیلی از موشکها رسید به ترس از خمپاره که پیدا کردن یا متوقف کردنش سخت است.
*مهمترین اشتباهاتی که در دو جنگ قبل رخ داده بود و سعی کردید در این جنگ از آنها اجتناب کنید چه بود؟
-توانستیم نیروی هوایی را [در زدن اهداف نظامی مقاومت] برکنار نگه داریم. همچنین دادههای اطلاعاتی دشمن هم در تعیین مکان موشکهای مقاومت به خطا رفت و همین موجب شد که ذخیره موشکیمان را حفظ کنیم و از آن به صورت ایدهآلی استفاده نماییم. به علاوهی موفقیتمان در تشکیل اتاق مشترک عملیات که نبرد را اداره کرد.
*چه طرحیدارید که در صورت به راه افتادن مجدد جنگ آماده باشید؟
-بعید میدانیم درگیری مجددا شروع شود، به چند دلیل و از همه مهمترش رسیدن دشمن به این یقین که سخت است بتواند مقاومت ملت فلسطین و پایداری این ملت برای حفظ سلاحش را بشکند. در هر حال، ما در بالاترین آمادگی برای هر نبرد تازهای هستیم و خصوصا که در دست خود سلاحها و برگههای برندهای داریم که میتواینم تلفات و شکست به دشمن تحمیل کنیم. به ملتمان وعده میدهیم که اگر باز هم بنا به رفتن به صحنهی نبرد باشد، غافلگیریهای جدید و کیفیای را رو خواهیم کرد.
بازدیدها: 245