عباس حاجی نجاری | امتحان دولت دوازدهم در حفظ عزت ملی پس از خروج آمریکا از برجام
بسمه تعالی
چکیده
با اعلام خروج رسمی آمریکا از «برجام » در شامگاه روز سه شنبه 18 اردیبهشت ماه سال 1397 و دستور ترامپ برای بازگرداندن تحریمها علیه ایران، توافق هسته ای ایران با گروه 1+5 به نقطه پایان خود نزدیک شده است.تجربه سالهای اخیر به ویژه دوران تعامل دولت های یازدهم ودوازدهم با غرب در پرونده هسته ای نشان داد که استراتژی نظام اسلامی در طول سالهای پس از انقلاب در عدم اعتماد به غرب درست بوده واگر این مسیر به درستی دنبال می شد وبسیاری از ظرفیتهای ملی وتوان هسته ای کشور برای جلب اعتماد غرب در ماجرای مذاکرات هسته ای محدود ویا ازبین نمی رفت،اکنون دست دولت در مقابله با عهد شکنی های ترامپ وکاخ سفید بازتر بود
بعداز خروج ترامپ ،از برجام واعلام دکتر روحانی رئیس جمهور بر ادامه همکاری با اروپا ، ،رهبر معظم انقلاب در دیدار فرهنگیان در روز 19 اردیبهشت ماه ضمن باز خوانی روند گذشته پروند هسته ای و انذارهایی که نسبت به بدعهدی وبی اعتمادی به غرب وگلایه از عدم دریافت تضمین های لازم در فرایند مذاکرات داشتند، یادآور شدند : مسئولین کشور در امتحان بزرگی هستند، آیا عزت ملت را حفظ خواهند کرد یا نه؟… گفته میشود با 3کشور اروپایی ادامه میدهیم. من به این 3کشور هم اعتماد ندارم؛ به اینها هم اعتماد نکنید. اگر میخواهید قرارداد بگذارید، تضمین عملی بگیریم وَالّا اینها همان کار آمریکا را خواهند کرد. اگر نتوانستید تضمین قطعی بگیرید، دیگر نمیشود برجام را ادامه داد.
بررسی اجمالی روند گذشته مذاکرات هسته ای وچگونگی رسیدن به شرایط کنونی ،اهداف اصلی غرب در خروج از برجام، دشواریهای دولت دوازدهم در دریافت تضمین از اروپائیها ومشکلاتی که در داخل دارد وهمچنین الزامات دولت دوازدهم برای حفظ عزت ملی در شرایط پیش رو مباحثی است که در این مقاله به آن پرداخته خواهد شد
مقدمه
با اعلام خروج رسمی آمریکا از «برجام » در شامگاه روز سه شنبه 18 اردیبهشت ماه سال 1397 و دستور ترامپ برای بازگرداندن تحریمها علیه ایران، توافق هسته ای ایران با گروه 1+5 به نقطه پایان خود نزدیک شده است. این توافق محصول دور جدید مذاکرات ایران با گروه 1+5 در دولت یازدهم است که از سال 1392 آغاز و در سال 1394 به تصویب و روند اجرای آن آغاز شد.
با توجه به راهبرد های آمریکائیها علیه ایران از زمان پیروزی انقلاب اسلامی و با توجه به اینکه در طول سالهای پس از انقلاب سران کاخ سفید از هیچ توطئه و دشمنی علیه ایران فروگذار نکرده بودند،در جریان این دور مذاکرات هم از همان آغاز مذاکرات تلاش آمریکائیها در تحمیل شرایط بر ایران نشان از ادامه خوی استکباری کاخ سفید داشت وبه همین دلیل از همان آغاز هشدارهایی نسبت به ضرورت هوشیاری نسبت به روند رسیدن به توافق و عدم اعتماد به آمریکائیها و دریافت تضمین های لازم برای اجرای توافقنامه داده شد، اما از زمان اجرای توافقنامه از دولت قبلی آمریکا این نگرانیها به اثبات رسید و آمریکائیها به رغم تعهدات خود و به بهانه های مختلف تحریمهای گوناگونی را علیه ایران اعمال کردند.اوباما رئیس جمهور آمریکا از همان زمان امضاء برجام از مطالبه اصلی آمریکا از برجام رونمایی کرد واعلام داشت که هدف آمریکا تحقق روح برجام است .روح برجام آنگونه که اوباما تأکید می کرد تغییر در ایران بود. اوباما فروردین ۹۵ در کنفرانس خبری نشست امنیت هستهای در واشنگتن با اشاره به اینکه روح برجام تغییر رفتار ایران است،مدعی شد: «شرط برخورداری ایران از امتیازات اقتصادی، کنار گذاشتن توانایی موشکی و متوقف کردن اقدامات منطقهای است».«جان کری» وزیر خارجه سابق آمریکا- دی ماه ۹۵- در یادداشتی که به مناسبت نزدیک شدن به روزهای پایانی حضور در کابینه آمریکا نوشته بود، تاکید کرد: «مذاکرات با تهران برای عقب نشاندن ایران از برنامه هستهای به نتیجه رسید و حالا دولت بعدی آمریکا باید ضمن ادامه اعمال فشار بر ایرانیها، برای عقب نشاندن برنامه موشکی ایران تلاش کند»
اکنون بهانه، ترامپ برای خروج از برجام همان روح برجام است و به صراحت اعلام کردهاست که ایران روح برجام را نقض کرده وتحقق روح برجام منوط به این است که ایران باید برای مهار توان موشکی ونفوذ منطقه ای وغروب هسته ای مذاکره کند .اما یک تفاوت عمده میان «دونالد ترامپ» رئیس جمهور فعلی و «باراک اوباما» رئیس جمهور سابق آمریکا وجود دارد و آن اینکه ترامپ، برخلاف اوباما، نماد آمریکای بدون نقاب است.
با روی کار آمدن دولت جدید آمریکا با توجه به نفوذ ویژه ای که صهیونیستها،منافقین و دیگر دشمنان نظام اسلامی در دستگاه تصمیم گیری و تصمیم سازی آمریکا یافته اند، ترامپ با بهره گیری از ضعفهای ساختاری برجام تلاش کرد این توافقنامه را به بستری برای افزایش فشارها و تحریمها علیه ایران تبدیل و شکستهای 4 دهه گذشته آمریکا از انقلاب اسلامی و ناکامی های دو دهه اخیر این کشور در منطقه را از این طریق وتشدید تحریمها علیه ایران جبران کند.
امتحان بزرگ وانتظاری که از مسئولان می رود
پس از اعلام خروج آمریکا از برجام ،دکتر روحانی در سخنان خود بعد از اعلام مواضع ترامپ با بیان اینکه از این لحظه توافق برجام بین ایران و ۵ کشور است٬ گفت: از این لحظه 5+1 ، یک، خود را از دست داده و در این شرایط ما باید منتظر آن باشیم که شش کشور بزرگ جهانی نسبت به این توافق چگونه عمل خواهند کرد.روحانی افزود: من به وزارت خارجه دستور دادم که ظرف چند هفته آینده با کشورهای اروپایی و دو کشور بزرگ دیگر یعنی روسیه و چین رایزنی ها، هماهنگی ها و مذاکرات لازم را انجام دهد؛ اگر در پایان این مهلت و زمان کوتاه ما به این نتیجه رسیدیم که با همکاری ۵ کشور می توانیم، همه آنچه در برجام خواست ملت ایران بوده را به دست آوریم، علیرغم میل آمریکا و رژیم صهیونیستی، تلاش ها و حرف های بی نزاکت امشب ترامپ، برجام پایدار خواهند ماند و ما می توانیم به نفع صلح و امنیت منطقه و جهان قدم های خودمان را برداریم.
در پی این اعلام مواضع ،رهبر معظم انقلاب در دیدار فرهنگیان در روز 19 اردیبهشت یادآور شدند : مسئولین کشور در امتحان بزرگی هستند: آیا عزت ملت را حفظ خواهند کرد یا نه؟… گفته میشود با 3کشور اروپایی ادامه میدهیم. من به این 3کشور هم اعتماد ندارم؛ به اینها هم اعتماد نکنید. اگر میخواهید قرارداد بگذارید، تضمین عملی بگیریم وَالّا اینها همان کار آمریکا را خواهند کرد. اگر نتوانستید تضمین قطعی بگیرید، دیگر نمیشود برجام را ادامه داد.
مقام معظم رهبری در همین دیدار ،با بازخوانی هشدار های گذشته ،عملا به بسیاری از سؤال ها وابهامها در مورد دیدگاه رهبری در مورد توافق هسته ای پاسخ دادند.ایشان با اشاره کوتاه به روند منتهی به قرارداد برجام ،با تأکید بر ضرورت دستیابی ایران به توانمندی هسته ای صلح آمیز همچون دیگر کشورها ،در مورد بهانه جویی غربیها که یکی از دلایل اصلی دولت برای رفتن به سمت برجام بود، خاطر نشان کردند: همان موقع به مسئولان میگفتم: «انرژی هستهای بهانه است، اگر این را کوتاه بیایید آمریکاییها بهانهی دیگری میگیرند»؛ آنها میگفتند: «اینجوری نیست»، اما حالا دیدید که همینجوری است و آنچه میگفتیم تحقق یافت.
رهبر معظم انقلاب سپس با بیان به اینکه مسئلهی هستهای را به شکلی که مخالفان ایران میخواستند قبول کردیم و زیر بار رفتیم اما دشمنی آمریکا و بهانهگیری آنها تمام نشد، به بهانههای آمریکا دربارهی توان دفاعی و حضور منطقهای ایران،اشاره و تأکید کردند: اگر فردا اعلام کنید که دیگر موشک تولید نمیکنیم یا بُرد آنها را محدود میکنیم، این مسئله تمام می شود؛ اما حتماً یک بهانه و قضیهی دیگر را مطرح میکنند چرا که دعوای آنها با ما بنیادی است و آمریکا با اصل جمهوری اسلامی مخالف است.
حضرت آیت الله خامنه ای با یادآوری تذکرات مکرر خود در جلسات خصوصی و عمومی به مسئولان دربارهی پرهیز از اعتماد به آمریکا افزودند: به مسئولین گفتیم قبل از هر قرارداد، از طرف مقابل تضمینهای واقعی بگیرید و به حرف آنها اعتماد نکنید.ایشان با یادآوری شروط خود برای پذیرش برجام از طرف ایران گفتند: یکی از این شروط، تضمین کتبی و امضای رئیسجمهور وقت آمریکا مبنی بر برداشته شدن تحریمها بود، البته مسئولان محترم تلاش کردند اما نتوانستند و نتیجهاش این شد که بعد از دو سال و نیم عمل کردن ایران به همهی تعهدات، رئیسجمهور آمریکا ضمن خروج از برجام، ملت ایران را تهدید هم میکند!
مواضع متفاوت دولت دوازدهم
تردیدی در این نیست که آنچه را که دشمنان را از اثر گذاری بر فرآیند های سیاسی و اجتماعی کشور از بستر برجام امید وار ساخته است وجود برخی از ضعفهای جدی در برجام و از آن مهمتر انتظاراتی که در سالهای اخیر در مورد کارکرد برجام در رفع مشکلات اقتصادی ومعیشتی مردم از بستر آن ایجاد وسبب شد که افکار عمومی و شرایط اقتصادی کشور نسبت به آن شرطی شده و به تبع آن دشمن بتواند با جنگ روانی فراز وفرود مواضع خود نسبت به برجام عملا عرصه اقتصادی کشوررا مدیریت کند به گونه ای که یکی از پیامدهای آن روند سعود افسار گسیخته نرخ ارز در ماههای اخیر در کشور است
اگر چه تغییر مواضع اخیر آقای روحانی نسبت به بدعهدی آمریکائیها ودیگر کشورهای غربی ،تا حدودی روند های گذشته را روشن می کند ،اما بدیهی است که این روند نیازمند اصلاح جدی مسیر گذشته است .به برخی از مواضع اخیر اشاره می شود:
-دکتر روحانی در گفتگوی مورخ 19 اردیبهشت خود با مکرون رئیس جمهور فرانسه نقض عهدهای مکرر آمریکا از ابتدای برجام را سرشکستگی تاریخی برای دولت این کشور برشمرد و تاکید کرد: اروپا در شرایط کنونی فرصت بسیار محدودی برای حفظ برجام در اختیار دارد و باید هرچه سریع تر موضع روشن و قاطع خود را درباره تعهداتش در برجام، مشخص و اعلام کند.
-رئیسجمهور شامگاه سه شنبه 18 اردیبهشت هم پس از اعلام رسمی خروج آمریکا از برجام توسط ترامپ ،گفت: امشب شاهد یک تجربه مهم تاریخی بودیم؛ بر همان سخنی که از چهل سال پیش آن را می گفتیم و تکرار می کردیم و آن اینکه ایران کشوری است که به تعهدات خود پایبند است و آمریکا کشوری است که هیچگاه به تعهدات خود پایبند نبوده است.وی ادامه داد: تاریخ گذشته چهل ساله ما و حتی قبل از آن به خوبی به ما نشان داده که آمریکایی ها نسبت به ملت بزرگ ایران و ملت های منطقه همواره رفتار خصمانه ای داشتند.وی یادآور می شود که آمریکا بگوید از زمان توافق هسته ای تا امروز کِی به همه تعهدات خود عمل کرده است، جز چند امضا و چند بیانیه، آیا هرگز به نفع مردم ایران و در چارچوب تعهدات برجام عمل کرده بودند یا نه؟
-آقای ظریف وزیر امور خارجه هم سوم اردیبهشت ماه در گفتگو با المانیتور وقبل از خروج آمریکا از برجام با اذعان به اینکه ایران تا کنون نفعی از برجام نبرده می گوید : دولت ترامپ، هرگز در برجام نبوده است. آنها در طول 15 ماه گذشته اطمینان یافتند که ایران از منافع اقتصادی برجام بهرهای نمیبرد، بنابراین آنچه(اروپائیها) در طول این سه هفته انجام دهند، تفاوت چندانی با گذشته نخواهد داشت.
اهداف اصلی غرب در خروج از برجام
اگرچه موضوع مهار قدرت هسته ای ایران محور اصلی مذاکراتی بود که به برجام منتهی شد ولی با توجه پیامدهای تحریمها در عرصه سیاسی و اقتصادی کشور، راهبرد اصلی آمریکا در خروج از برجام، فارغ از اهداف اعلامی در زمینه مهار قدرت موشکی ، نفوذ منطقه ای ایران و یا تحقق دائم غروب هسته ای و دیگر شروطی که رسماً اعلام شده، اثر گذاری بر تحولات سیاسی و به نتیجه رساندن تغییر در ایران است و تحقق آن را در سه گام دنبال می کنند.
- اجماع سازی علیه ایران در میان کشورهای منطقه، با هدف افزایش فشار بر ایران و قطع دسترسی های منطقه ای ایران
2-شکاف بین رهبران و مسوولین و دامن زدن به دو قطبی های کاذب
3-چالش سازی در درون با تشدید تحریمها و دامن زدن به گسلهای قومی ومذهبی
تحقق این سه گام از منظر دشمنان منجر به از دست رفتن انسجام ملی و اوج گیری چالشهای داخلی خواهد انجامید و این همان مرحله ای است که دشمنان انتظار دارند آن را به بستری برای تغییر نظام تبدیل کنند.
اواخر اردیبهشت ماه وبسایت خبری-تحلیلی «واشنگتن فری بیکن» که به طور غیررسمی مواضع کاخ سفید را رسانهای میکند، اخیرا سندی را منتشر می کند که نشان میدهد کاخ سفید مشغول کار کردن روی براندازی نظام ایران از طریق حمایت از جنبشهای مردمی و بدون دخالت نظامی است. این طرح سهصفحهای که اخیرا در میان اعضای کمیته امنیت ملی آمریکا در کاخ سفید دست به دست میشود به ترامپ پیشنهاد میکند از طریق برنامههای دموکراتیک که میان مردم ایران و حکومت آخوندی فاصله میاندازد به دنبال تغییر رژیم در ایران باشد.
به نوشته این وبسایت ،شاکله اصلی این طرح که توسط کمیته امنیت ملی طراحی شده ،مبتنی بر محورهای زیر است
1-حمایت از مردم ایران و روحیه دادن به آنها
2- القاء ناکارآمدی نظام در حل مشکلات مردم
3-حمایت از اقوام ایرانی باهدف تحریک آنها به تجزیه طلبی چه به صورت علنی و چه مخفیانه، در این طرح آمده است:«این امر میتواند رژیم ایران را مجبور کند تا نیرویش را صرف مقابله با این حرکات تجزیهطلبانه کند و بدین ترتیب توانش برای دخالت در منطقه را از دست بدهد.»
4- جریان سازی علیه نیروهای مؤثر نظام با القاء اینکه نظام اسلامی درآمد حاصل از نفت را خرج جنگ در منطقه می کند .در بخشی از طرح با اشاره به حوادث دیماه ۹۶ ادعا شده است که : «در حالی که رژیم ثروتهای ایران را به خارج از کشور میفرستد تا از یک طرف حساب بانکی آخوندها و سرداران سپاه را پر کند و از طرف دیگر هزینهی جنگهای توسعهطلبانه رژیم در منطقه را تامین کند، مردم عادی در ایران از بحران شدید اقتصادی رنج میبرند. همین باعث شده مردم در چند ماه اخیر تظاهرات گستردهای در سرتاسر کشور برگزار کنند.»
5- ایجاد دوگانگی میان حاکمیت ومردم ،محور دیگر طرح است .در بخشی از طرح آمده است: هرگونه پیام به رژیم ایران باید کاملا خط کشی میان حکومت آخوندی سرکوبگر و مردم رنجدیده ایران را مشخص کند. ما باید به مردم ایران کمک کنیم تا یوغی را که رژیم آخوندی بر گردنشان انداخته فرو افکنند و به آزادی که شایستهی آن هستند دست یابند.»
6- دامن زدن به نافرمانی ومقاومت مدنی نظیر آنچه که در ماجرای برداشتن حجاب در خیابانهای تهران وبرخی دیگر از شهرهای کشور اتفاق افتاد ویا موج جدید شعار نویسی روی اسکناس ها با هدایت صدای آمریکا و رادیو فردا که البته پا نگرفت
7- برنامهریزی دقیق و جدی برای دخالت نظامی در صورت به بنبست رسیدن تمام راههای دیگر برای دلگرم ساختن عوامل داخلی
8- تغییراتی که در کاخ سفید با قرارگرفتن پمپئو به جای تیلرسون در وزارت خارجه آمریکا ویا انتخاب جان بولتن دوست وحامی منافقین به عنوان مشاور امنیت ملی آمریکا صورت گرفته به عنوان بخشی از اجزاء این پروژه قابل ارزیابی است
دشواریهای دولت دوازدهم در دریافت تضمین از اروپائیها
بخشی از مشکلات دولت در حفظ واعتلای عزت ملی معطوف به اروپائیها است.
مقامات اروپایی در دوران اجرایی شدن برجام بسیاری از تعهدات خود را زیر پا گذاشتند. نباید فراموش کرد که تا چند ساعت قبل از اعلام خروج رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا از برجام، مقامات اروپایی همچنان در صدد تغییر توافق هسته ای و گنجاندن شروط 4 گانه غیر قانونی ترامپ در آن بودند! حتی در حوزه عادی سازی روابط بانکی نیز کشورهای مختلف اروپایی به تبعیت از وزارت خزانه داری آمریکا، همکاری های خود با ایران را از سر نگرفتند.
نکته دیگر اینکه طی سه سال اخیر و خصوصا از زمان اجرایی شدن برجام، بارها تروییکای اروپایی در حمایت از ایالات متحده آمریکا در کمیته مشترک برجام مواضع تندی را علیه کشورمان اتخاذ کردند. آن ها در زمان تمدید قانون آیسا و تصویب قانون کاتسا، از کنار نقض عینی برجام توسط ایالات متحده به سادگی گذشتند.
فارغ از ادعاهایی که در خصوص حفظ برجام از سوی مقامات اروپایی مطرح می شود، مقامات اتحادیه اروپا اذعان کرده اند که حفظ برجام بدون ایالات متحده آمریکا و با وجود وضع دوباره تحریم های ثانویه وزارت خزانه داری این کشور علیه ایران، وجود نخواهد داشت. در این میان، دولت های اروپایی نیز دارای قوت زیادی برای اعطای “تضمین های اقتصادی و اعتباری قطعی” به کشورمان نیستد. نباید فراموش کرد که در اقتصاد اروپا، بخش خصوصی بر بخش دولتی غلبه دارد. همین مسئله ، قدرت مانور دولت های اروپایی در برابر شرکت های غربی را سخت تر کرده است.
موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا باقی بودن در برجام را فرصتی برای رسیدگی به موضوعات دیگر نظیر مسئله موشکی و منطقهای، دانسته و درباره ارائه تضمین به ایران، با اشاره به دشواری مسیر اروپا گفت: ممکن است نتوانم درباره ضمانتهای حقوقی یا اقتصادی صحبت کنم، اما میتوانم درباره کار جدی، مصمم و متعهد از سوی طرف اروپایی و همچنین طرف ایرانی برای حفظ تعهدات مان صحبت کنم.
اما در عین حال وجود انگیزه در برخی از کشور های اروپایی برای خروج از زیر بار سلطه آمریکائیها ، برای ایران فرصت است. دونالد تاسک رئیس شورای اروپا با بیان این که ترامپ اروپا را از توهم خارج کرده، گفت: اروپاییها باید آماده باشند که خود به صورت مستقل درباره موضوعات مختلف اقدام کنند.وی افزود:با وجود داشتن دوستی مانند ترامپ اروپا به دشمن نیاز ندارد! ، برونو لومر، وزیر دارایی فرانسه، نیز در مصاحبهای که روز یکشنبه (۳۰ اردیبهشت) با تلویزیون “سی نیوز” فرانسه داشته به قوانین سال ۱۹۹۶ اتحادیه اروپا اشاره کرده که “به اتحادیه اروپا اجازه مداخله در این زمینه و محافظت از شرکتهای اروپایی” در صورت تحریمهای احتمالی از سوی آمریکا را میدهد.او با تأکید بر بهره گیری از این قانون برای جلوگیری از اعمال تحریمهای ثانویه وزارت خزانه داری آمریکا علیه کشور های اروپایی، از اتحادیه اروپا خواسته موضع خود را در این زمینه تحکیم کند.آقای لومر گفته است: “آیا میخواهیم به آمریکا اجازه دهیم که پلیس اقتصادی جهان باشد؟ پاسخ نه است.”
بخش دیگری از مشکلات دولت دوازدهم به داخل کشور باز می گردد
1-نگاه به غرب در مجموعه دستگاههای اجرایی سبب شده است که ایران نتواند از ظرفیت دیگر قطب های اقتصاد جهانی به درستی استفاده کند . این نگاه به ویژه در سالهای اخیر سبب شده است که فاصله معنا داری میان تعاملات سیاسی و اقتصادی ایران با این کشورها نظیر چین وروسیه ایجاد شود.
2-عدم همراهی مدیران میانی وبدنه اجرایی دولت با تصمیمات کلان واجرای آن مشکل دیگر دولت دوازدهم در مواجهه با شرایط تهدید وتحریم است ،رئیس جمهور اخیرا در چند جلسه عمومی نسبت به لختی و سستی وزرا ومدیران عالی معترض شده است.بخشی از این امر می تواند ناشی از ضعف روحیه جهادی در دولت،نگاه به غرب،منفعت طلبی های فردی و.. باشد
3-عدم باور به ظرفیتهای ملی در مواجهه با فزون خواهی های غرب که در مسیر تحقق اقتصاد مقاومتی خود را نشان داده است ،سبب شده است که بسیاری از طرح های کلان وتصمیمات ستاد اقتصاد مقاومت روی کاغذ باقی بماند.
4- نقش ومطالبات جریان سیاسی حامی رئیس جمهور و تمرکز دولت بر جلب اعتماد این جریان که در عرصه رسانه وفضای مجازی ید طولایی دارد سبب شده است که تمرکز دولت به جای بخش محروم به راضی نگهداشتن طبقه متوسط معطوف شود که بخشی از دلایل آشوبهای اخیر نیز ناشی از آن است
الزامات دولت دوازدهم
برخلاف برخی تصورات، ضعفها وکاستی های ایران نیست که سبب فزون خواهی های غرب شده است ،بلکه این دست برتر ایران در تحولات منطقه ، اقتدار دفاعی ایران ونفوذ منطقه ای ایران است که سبب شده است دشمنان از هر ظرفیتی برای مقابله ومحدود سازی مؤلفه های اصلی اقتدار ایران استفاده کنند .تا به زعم خود بتوانند ایران را مهار کنند.
نفوذ منطقهای ایران که ترامپ و صهیونیستها و حکام مرتجع منطقه از آن عصبانی هستند نه با ارسال سلاح به دستآمده و نه با توزیع پول، چرا که اگر این دو کارساز بود، باید سران امریکا و سعودیها با نفوذترین چهرههای منطقه و محبوب قلوب ملتهای مسلمان و مستضعف باشند و نه منفورترین، اما ایران اسلامی تنها با ارائه تصویری روشن از اسلام و مقابله با قدرتهای سلطه و البته ایثار و از خودگذشتگی نیروهایش توانسته است، اینگونه محبوب قلوب ملتهای منطقه باشد که ترامپ از بین بردن آن را مهمترین وظیفه کاخ سفید در شرایط کنونی میداند و همینگونه است دیگر نقاط قوت و ظرفیتهای ملی که بیگانگان را اینگونه وادار کرده است برای مهار آن تمامی معیارها و مبانی پذیرفته شده، حقوق بینالملل و معاهدات را زیر پا بگذارند.
در این عرصه مهمترین مسئولیت دولت دوازدهم ومطالبه نیروهای انقلاب در عبور عزتمندانه از این شرایط ،باید معطوف به تقویت ظرفیتهای درونی باشد که به بخشی از آن اشاره می شود:
- ناامیدسازی دشمن با تأکید بر حفظ انسجام و وحدت ملی
- پرهیز از حاشیه سازی ها و دو قطبی سازی هایی که می تواند به افزایش التهابات در جامعه بیانجامد.
- عدم شرطی سازی نسبت به روند مذاکرات با اروپا و عدم تکرار تجربه تلخ گذشته.
- حمایت از اقتدار دفاعی و تقویت بنیه دفاعی کشور.
- تغییر سیاستهای تبلیغاتی ومواضع دولتمردان در باقی ماندن در برجام به هرقیمت و تأکید بر مطالبه مردم در خروج از برجام به عنوان یک خواسته ملی در عرصه رسانه ای وفضای مجازی
- تحول در تعاملات بین المللی و بهره گیری بهتر از ظرفیت همسایگان و کشورهای شرق آسیا به ویژه تعاملات راهبردی با جین و روسیه
- پیگیری جدی شعار سال و تلاش عملی برای تحقق اقتصاد مقاومتی
- توجه به اقشار محروم و عدم اتکاء صرف به طبقه متوسط و مرفه شهری
- برداشتن گامهای مقدماتی عملی برای اجرایی سازی تهدیدات در زمینه فعال سازی مراکز هسته ای
10-میدان دادن به نسل جوان به ویژه نیروهای انقلابی ومدیران جهادی
11-تغییر بنیادی در عمل دستگاه دیپلماسی کشور در مواجهه با فزون خواهی های غرب در تعاملات متکی بر سه اصل عزت،حکمت ومصلحت
“تعهدی” که جای ” تضمین” را نمی گیرد!
واقعیت امر این است که در بیانیه بروکسل، اساسا سخنی از “تضمین های قطعی” به ایران به میان نیامده است. در این بیانیه، صرفا شاهد تجمیع تعهدات طرف مقابل هستیم. بدیهی است که این می تواند “مقدمه لازم” برای اجرای تعهدات طرف اروپایی و ارائه تضمین های عینی از سوی تروییکای اروپایی باشد، اما “مقدمه کافی” نیست! بدون شک، “تعهد” در این معادله جای ” تضمین ” را نمی گیرد.
مسئولان در معرض «آزمون بزرگ» قرار دارند که آیا عزت و اقتدار این ملت را حفظ خواهند کرد یا نه» (19/2/1397)
آنچه در این نرمش قهرمانانه از سبک مدیریتی رهبر معظم انقلاب قابل ادراک است همانا ارتقای سطح جمهوریّت نظام می باشد. بدین معنا که معظم له برای کسب یک تجربه ی تاریخی که 40 سال است برخی در انقلاب اسلامی در کشور آنرا تنها راه علاج می دانند از برخی منافع کوتاه مدت و میان مدّت کشور صرف نظر کردند. اقناع مستدلّ افکار عمومی در باره ی رابطه با آمریکا و برملا کردن ذات کاپیتالیستی این رژیم و مهر بطلان بر تجویز جریان روشنفکری که از دوره ی مشروطه به این سو غرب را راه سعادت می خواند از کمترین فواید مدیریت جامع و کامل آیت الله خامنه ای در برجام است.
حفظ اصول حکومت ولایی، تأمین اقتدار و عظمت جامعه اسلامی، پذیرش نظرات مخالف، صداقت تامّ با مردم ورشد ذکاوت سیاسی عموم مردم و… همه از اجزای مدیریّت بی بدیل ایشان در مواجهه با تجربه ی برجام بود.
موارد 9 گانه ای که فدریکا موگرینی به عنوان مفاد مورد تفاهم مذاکرات ایران و اروپا بیان کرد، (به جز بند 9 که مربوط به شرایط داخلی اقتصاد ایران است بقیه موارد 8 گانه) گرچه از اصلی ترین موضوعاتی است که درصورت تامین منافع ایران در آن، می توان به حیات برجام بدون آمریکا امیدوار بود اما تااین جای کار آن چه خانم موگرینی می گوید، همان مواردی است که سه سال پیش در برجام آمده بود؛ با این تفاوت که در این 2.5 سال اجرای برجام با این که آمریکا در برجام بود و از تحریم های ثانویه این کشور هم خبری نبود اما منافع ایران در توافق هسته ای تامین نشد تا جایی که به تازگی ظریف در نامه اش به سازمان ملل گفته بود که نقض های فاحش برجام «…باعث زیان غیرقابل جبرانی به ایران و روابط تجاری بینالمللیاش شده است.» اکنون که تحریم های ثانویه آمریکا می تواند همچون سمی مرگبار برای شرکت ها و بانک های بین المللی فعال در ایران یا خواستار همکاری با ایران باشد، اگر اروپا نخواهد «تضمین واقعی و عملی» برای اجرای این مفاد 8 گانه بدهد، آن چه خانم موگرینی به عنوان شفاف کردن تجارت و تسهیل مسیر های مالی و … نام برده، همه و همه فقط حرف های زیبا یی است که منفعتی برای ایران ندارد و اروپا و نیز کسانی که با اروپا مذاکره می کنند باید بدانند که این کلی گویی ها، برای مردم ایران منافع نمی شود. این را با ادبیاتی دیگر، یک خبرنگار در نشست خبری موگرینی پس از مذاکرات بروکسل به او گفته بود: «شما تعدادی از اقدامات را ذکر کرده اید. آن ها چه هستند؟ آیا آن ها وعدهاند؟ تعهداتاند؟ چیزهایی هستند که ما (اروپا) انجام خواهیم داد؟ یا مواردی که هر دو طرف مشتاق هستند؟ یا این ها اهداف تعیین شده اند؟ و آیا هیچ تضمینی وجود دارد؟…». موگرینی در پاسخ به این سوال نکاتی گفت که شاید برخی در آن نشست خبری پذیرفته باشند اما واقعیت این است که این ها برای ما «تضمین عملی و واقعی» نمی شود.
تأکید دوباره مرکل و مکرون بر مذاکرات موشکی در گیر و دار مذاکرات برجامی
اظهارات مرکل پس از بیانیه سران سه کشور آلمان، فرانسه و انگلیس بود که در آن خواستار حفظ برجام و در عین حال مقابله با برنامه موشکی ایران و فعالیتهای منطقهای ایران شده اند. مکرون هم دو روز پیش مدعی شد که مذاکرات موشکی و منطقهای با ایران، پیش از این آغاز شده است. وی تصریح کرد: میخواهیم در برجام بمانیم، اما در عین حال درباره آینده فعالیت هستهای، برنامه موشکی و فعالیتهای منطقهای هم با ایران گفتوگو کنیم. در همین باره سفیر فرانسه در روسیه اعلام کرد: ماکرون معتقد است که برنامه موشکی و اقدامات منطقهای ایران باید به برجام افزوده شود.
پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام
بازدیدها: 174