«شعری برای شهیدان»
مردم چه ساده میگذرند از كنارتان
ديگر كسی ندارد كاری به كارتان
رنگ از شما گرفته شقايق ولی دريغ
كمرنگ گشته نقش خطوط مزارتان
***
نام غريبتان چقدر خاک خورده استش
ترسم ز ياد هم رود اين يادگارتان
از روی لطف هم شده آيا به تازگی
دستی كشيده پيرزنی بر غبارتان
نام غريبتان چقدر خاک خورده استش
ترسم ز ياد هم رود اين يادگارتان
از روی لطف هم شده آيا به تازگی
دستی كشيده پيرزنی بر غبارتان
***
اين سنگهای تشنه گواهاند هفتههاست
حتی نگشته قطره آبی نثارتان
جز عكسهای نم زده در قاب شيشهای
انگار نيست هيچكسی غمگسارتان
اين سنگهای تشنه گواهاند هفتههاست
حتی نگشته قطره آبی نثارتان
جز عكسهای نم زده در قاب شيشهای
انگار نيست هيچكسی غمگسارتان
***
خوش آرميدهايد ولی چون فرشتگان
در سايه مراحم پروردگارتان
از راههای عرش الهی كه هيچ وقت
در كوچههای شهر نيُفتد گذارتان
خوش آرميدهايد ولی چون فرشتگان
در سايه مراحم پروردگارتان
از راههای عرش الهی كه هيچ وقت
در كوچههای شهر نيُفتد گذارتان
***
فرهنگتان چه زود به بازی گرفته شد
بعد از شما چه زود خزان شد بهارتان
نان میخورند از قِبل نامتان هنوز
سوءاستفاده میشود از اعتبارتان
فرهنگتان چه زود به بازی گرفته شد
بعد از شما چه زود خزان شد بهارتان
نان میخورند از قِبل نامتان هنوز
سوءاستفاده میشود از اعتبارتان
***
رفتید تا شعور بماند، قرار بود
تا نشكنيم حرمت قول و قرارتان
ما ماندهايم بعد شما با شعارها
با شعرهای بی سر و ته شرمسارتان
رفتید تا شعور بماند، قرار بود
تا نشكنيم حرمت قول و قرارتان
ما ماندهايم بعد شما با شعارها
با شعرهای بی سر و ته شرمسارتان
منبع: دفاع پرس
بازدیدها: 185