به نقل از آنتی وار؛ در میان تمامی حساسیت های جهانی که در قبال اقدامات تروریست های داعش ایجاد شده، ایالات متحده با ادعای “وجود هیچگونه چکمه نظامی بر روی زمین ” بار دیگر به خاک عراق تجاوز کرده است. در اکثر مواقع مقامات آمریکایی مدعی هستند که باید شوروشیان در سوریه (البته شورشیان و تروریست های خوب!) را تجهیز و تسلیح نمود تا از این طریق بدون استفاده از اعزام نیروی زمینی ارتش آمریکا در خاک عراق در کنار کردها و ارتش ناکارآمد عراق مبارزه کرد.
دلیل چیست؟ در عراق هیچگونه حمایت استراتژیکی از حمله آمریکا به مواضع تروریست های داعش در این کشور نمی شود و برخی مقامات بغداد معتقدند چنین اقدامی بزرگترین فاجعه استراتژیک در تاریخ ایالات متحده است. طرح کنونی دولت باراک اوباما _ اگر بتوان آن را چنین نامید _ انجام حملات هوایی علیه مواضع داعش درحمایت از نیروهای زمینی ارتش عراق و کردهای این کشور است. مشکل اینجاست که اولی از نظر تعدادی، اندک است و دومی غیرقابل اعتماد. نمی توان این اقدام را به منزله یک نیروی جنگجوی حرفه ای برای مقابله و شکست داعش دانست. در نگاه نخست داعش به منظور براندازی نظام در بغداد راه اندازی و فعالیت نمود اما اکنون و با تقویت احتمال تسخیر شهرهای بیشتری از عراق توسط این گروه تروریستی و جنگی که آنها بر ضد کردها به راه انداخته اند، هدف اولیه تا حدود بسیار زیادی از سوی واشنگتن فراموش شده است.
بدیهی است که بمباران های هوایی به تنهایی برای نابودی داعش کافی نیست. تسلیح و آموزش کردها و نیز تثبیت و تقویت رژیم در بغداد نیز زمان زیادی نیاز دارد که اکنون وجود ندارد. پس چه باید کرد؟
در ادامه این مقاله آمده است: “لسلی گلب” برای این سوال یک راه حل پیشنهادی دارد: تنها راهی که برای ایالات متحده به منظور کنترل و تسلط بر داعش _ که در سطح گسترده اعلام خلافت کرده است _ همکاری با بشار اسد در سوریه و نیز مشارکت با ” جمهوری اسلامی ایران ” است. این اقدام یک راه حل زیرکانه و البته مخاطره آمیز است. اما واقعیت این است که هیچ راه حل جایگزین دیگری در برابر واشنگتن قرار ندارد. گلب، مدیر بازنشسته شورای روابط خارجی سابقه طولانی مدتی در امور سیاسی و بین المللی دارد. این مقام سابق پنتاگون و خبرنگار دیپلماتیک نیویورک تایمز از افرادی محسوب میشود که حمایت قاطعانه ای از جنگ آمریکا در عراق انجام داد. وی هرگز فردی مخالف سیاست های مداخله جویانه ایالات متحده نبوده اما این شهامت را داشته که به شکست های استراتژیک خود و کاخ سفید اذعان نماید.
وی در توضیح این مساله می گوید: “حمایت اولیه من از جنگ علامتی از گرایش های تاسف بار در جامعه سیاست خارجی ایالات متحده بود بدین معنا که از منش و انگیزه های جنگی به منظور کسب اعتبار سیاسی و حرفه ای استفاده می کردم.”
این گرایش تاسف بار و نامیمون اکنون در بخش اعظمی از جوامع سیاست خارجی ایالات متحده دیده می شود بعنوان مثال بسیاری از جوامع فکری و نومحافظه کار تحت سلطه واشنگتن از جنگ در عراق استقبال کرده و بارها از اوباما خواستند نقش آمریکا را در این جنگ افزایش دهد. نویسنده این مقاله همچنین نوشت: کوبندگان برطبل جنگ در آمریکا دائما فریاد “دولت بشار اسد را سرنگون کنید” یا “به عراق حمله کنید” سر می دهند دریغ از آنکه این افراد هرگز از تجربیات گذشته چیزی یاد نگرفته اند و در ادامه نیز نخواهند آموخت. اگرچه بخش هایی از نوشته “گلب” مورد پذیرش نیست اما وی معتقد است آموزش به تروریست ها و آزاد گذاشتن دست آنان در عمل به هر جنایتی می تواند عواقبی به مراتب بدتر از معامله به شیعیان علوی در سوریه داشته باشد.
“لسلی گلب” در این باره میگوید: فقط بشار اسد در سوریه و ایران می توانند در کوتاه مدت نیروی زمینی قدرتمند و قابل توجهی را در مدت زمان کوتاه فراهم کنند. ترکیه که شریک بالقوه و احتمالی دیگری در مبارزه با داعش میتواند محسوب شود بیشتر به تسلط و کنترل برمنطقه کردنشین خود دارد تا مبارزه با تروریست های تکفیری _ بعثی. بر روی کاغذ تعداد نیروی ارتش زمینی بشار اسد 100 هزار تن است و نیروی هوایی وی شامل حدود 300 جت جنگی. حتی اگر این تعداد به نصف هم تقلیل یابد باز هم می توان به موفقیت آنها در برابر داعش امیدوار بود. مهم تر اینکه ارتش ایران بسیار قویتر از همه اینهاست. از سوی دیگر روسیه نیز می تواند همکاری میان ایران، سوریه و ایالات متحده را تسهیل نماید چرا که مسکو نیز از افزایش قدرت تروریست های تکفیری _ بعثی در خاورمیانه متضرر خواهد شد . در چنین شرایطی این امکان وجود دارد که بتوان در کوتاه مدت مانع پیشروی تروریست های داعشی شد.
بازدیدها: 74