مرحله دوم مصاحبه با شاعر آیینی جناب آقای سید مهدی حسینی
شاعـری؛ سلـوک انقلابـی
در شماره گذشته (120) پای صحبتهای شاعر متعهد و آیینی کشورمان آقای سید مهدی حسینی رکن آبادی متولد سال ۱۳۴۸ در شهر قم نشستیم و او از خاطرات شیرین دوران نوجوانی و افتخار شاعری و نوحهسرایی در جبهههای حق علیه باطل و همچنین سابقه راهیابی به انجمن های ادبی و محافل مذهبی و تجربه سالها فعالیت شاعرانه و ادبی از نویسندگی تا تدریس تخصصی در حوزه شعر و توفیق چندین دیدار با مقام معظم رهبری (حفظه الله) سخنان شیرین و شنیده نشده ای را ارائه کرد که مورد استقبال و رضایت مخاطبان ماهنامه واقع شد. در شماره جدید ادامه گفتگوی تخصصی با سید مهدی حسینی در مورد انواع مکاتب شعری به ویژه شعر آیینی و دغدغه های این عرصه ادبی و فرهنگی، تقدیم شما همراهان فرهیخته ماهنامه هیأت میگردد.
در مورد مکاتب شعری و حوزههای تخصصی خودتان که در آن شعر میگویید لطفاً توضیح بفرمایید.
اشعاری که الآن سروده میشوند و سبک دوره معاصر هستند و همچنین اشعاری که در دهههای انقلاب سروده شده، تلفیقی از همه سبکهای شعری هستند؛ یعنی در شعر معاصر، شاعرانی که برای انقلاب و برای اهداف انقلاب شعر میگویند، هم بهرهای از «شعر خراسانی» بردهاند و هم بهرهای از «شعر عراقی»؛ هم بهرهای از «بیدل» و «صائب» بردهاند و هم تمام ویژگیهای شعر مدرن در دوره معاصر را سعی میکنند در آثارشان داشته باشند؛ بنابراین، یکی از دورههای پرافتخار شعری را داریم سپری میکنیم و ما هیچ تعصبی نداریم بر اینکه در چه مکتبی شعر گفته یا چه مکتبی را نقد کنیم.
با توجه به اینکه شما در شعر آیینی تخصص کامل دارید و الحمدلله در بین شعرای کشور هم خوش درخشیدید، درمورد شعر آیینی و انواع آن قدری بیشتر توضیح دهید.
شعر آیینی یعنی شعری که موضوع آن آیینها، اعتقادات و نیز میراث فرهنگی یک قوم است، ولی شعر مذهبی که یکی از شاخههای شعر آیینی به شمار میرود، شعر دفاع مقدس، شعر مناجات، شعر توحیدی و امثال آن میباشد. شعر مذهبی دو شاخه دارد:
الف) شعری که درباره مذهب است؛ ممکن است موضع منفی یا مثبت درباره مذهب را بیان کند. ب) شعری باورمدارانه که موضوع آن باورهای مذهبی است. یکی از شاخههای شعر مذهبی، شعر ولایی است که با محوریت تبیین ولایت الله و ولایت اهلبیت: سروده میشود. در شعر ولایی با موضوع اهلبیت: به دو شاخه مهم میرسیم: مدح و رثای اهلبیت:. امروزه شعر ولایی به سه شکل در هیئات مذهبی و مراکز فرهنگی ارائه میشود:
الف) شعر ویژه خواص شعری: این نوع شعر، شعری است خلاقانه که در انجمنهای ادبی مطرح میشود. ب) شعر ویژه عموم مردم: اشعاری است که در هیئتهای مذهبی به دو شکل ارائه میشود: گاه به شکل دکلمه که توسط خود شاعر ارائه میشود و این نوع شعر، وظیفه دارد فضای هیئت را با شعر ولایی خلاقانه آشنا کند و پویایی هیئت و ارتقای سطح فکری مخاطبان را رقم بزند. ج) شعری که باید به شیوه «سهل ممتنع» سروده شود تا هم شاعرانگی شعر رقم بخورد و هم ساده و مأنوس باشد تا مداح بتواند در هیئت اجرا داشته باشد و مخاطب نیز با یکبار شنیدن بهراحتی با آن ارتباط برقرار کند. اصطلاحاً و تسامحاً به آن «شعر هیئت» میگوییم. متأسفانه برخی اشعاری که در هیئتها فعلاً اجرا میشود با این تعریف، بسیار فاصله دارد.
علت رشد شعر در دوران انقلاب و به ویژه پس از آن را در چه میبیند و آیا شعر امروز در عین رشد، تعهد هم دارد یا بیقید است؟
از یک طرف فضایی که در انقلاب حاکم است، این موضوعات را میطلبید؛ مثلاً موضوع حماسه که هم در اول انقلاب و هم در دفاع مقدس و هم دفاع از حرم [وجود داشته است]. ما در طول دوران انقلاب همواره در حال جنگ بودیم؛ یا نظامی یا فرهنگی و یا اقتصادی؛ لذا موضوع حماسه همیشه جزء لاینفک ادبیات انقلاب بوده است.
از طرف دیگر موضوع عرفان و شناخت الهی است که در اصل مبنای شعر ما رسیدن شاعر به ولایت «الله» است و تعریف ولایت الله در شعر اهلبیت: است، چون شعر ما شعر متعهدانهای است، شعر خنثی نیست؛ مخصوصاً که شعر ما پیوند عمیقی با فرهنگ اهلبیت:، عاشورا و مهدویت دارد و اینها جنبههای محتوایی قویای است و اگر بخواهیم عرفان را در شعر خودمان رصد کنیم، ملزم به خواندن اشعار گذشتگان هستیم.
از عنایات خاصی که اهلبیت: به شما داشتهاند برای ما بگویید.
به نظرم هیچ شاعر و مداحی بدون اذن اهلبیت: نمیتواند کار کند و همهی ما که در این دستگاه، قدم یا قلم برمیداریم همه با اذن اهلبیت: است؛ البته برای خودم عنایات خاصی اتفاق افتاده که اجازه بدهید برای خودم، شخصی بماند.
با توجه به تأکید رهبری در بحث تمدن سازی، جایگاه شعر را در تمدن سازی یا شعر تمدنی چگونه میبینید؟
ما در ادبیات اصطلاحی داریم به نام «جهانبینی» که اگر شاعر جهانبینی قوی داشته باشد، میتواند برای تمدن سازی اسلامی نقشه راه تعیین کند؛ مثلاً بحث وحدت مسلمانها که بحث خیلی مهمی است و مورد تأکید رهبری است، اگر ما شعرا در این زمینه مطالعه دقیق کنیم و مفهوم وحدت را بدون تعصب در نظر بگیریم و بتوانیم یک جامعهی جهانی را ترسیم کنیم، بخش مهمی از تمدن اسلامی را در شعر ترسیم کردهایم. اگر شاعر جهانبینی داشته باشد و فقط جلوی پایش را نبیند و آینده اسلام و محبت به اهلبیت: را در شعرش ترسیم کند، بخشی از این تمدن اسلامی را که آقا ترسیم نموده، متجلی کرده است.
شما بهعنوان یک شاعر باتجربه و دغدغهمند انقلابی چه اقداماتی برای گام دوم انقلاب انجام دادهاید یا خواهید داد؟
من در مجلهای کار میکنم که مخاطبش نوجوان است. ما کل بیانیه را به بخشهای متفاوت تقسیم کردهایم و کاری میکنیم که مخاطبین، نظرات آقا را بخش بخش بخوانند و بهطور کلی درباره بیانیه صحبت شود؛ ولی این کار، خارج از بحث شاعری است. برای استفاده از شعر در این کار نیاز به بررسی تخصصی دارد؛ «آیا اینکه صرفاً شعر بگوییم و شعار بدهیم، کافی ست یا باید برای عبارات و جملات بیانیه مصداق پیدا کنیم و آن مصادیق را در اشعار بیاوریم؟» که البته بنده مشغول مطالعه در این موضوع هستم.
شما چه آفتهایی را متوجه قشر جوان از شاعران آیینی میبینید و لطفاً با توجه به تجربهتان توصیهای بفرمایید.
دوست ندارم در مورد آسیبشناسی شعر صحبت کنم بلکه بیشتر دوست دارم در مورد زیباییهای آن صحبت کنم. البته منکر این مطلب هم نیستم که در کار هنری اگر کسی مطالعه و تجربه نداشته باشد و از آثار بزرگان استفاده نکند، اثری که خلق میکند اثر قابل دفاعی نخواهد بود. یک شاعر باید در انجمنهای ادبی شعرش را در محل نقد قرار بدهد و برای شعرش دلواپسی داشته باشد و صرفاً به این مقدار بسنده نکند که یک مداح شعرش را پسندیده و خوانده است درحالیکه آن مداح، متخصص شعر نیست. رعایت نکردن این نکته، اثر منفی روی شعر ولایی میگذارد؛ اما اگر به زیباشناسی شعر بپردازیم، نسبت به 40 سال قبل شعر ما از نظر سطح و مضمون فنی، بسیار رشد کرده است. البته بعضی از شعرا به خاطر پرگویی و بدون وسواس شعر گفتن، آثار ضعیفی میدهند که غربال زمانه اینگونه اشعار را کنار خواهد گذاشت.
اوج نقاط قوت را در کجا میبینید؟
ما در این چهل سال تجربههای بسیار خوبی درزمینه شعر داشتهایم؛ در قالبهای شعری، در فنون شعری و زیباییهای آن و حتی در سلامت شعری. امروز «شعر خلاق» زیاد داریم، نگاههای جذاب در شعر ولایی خیلی داریم؛ مثلاً در شعر حادثه کربلا و رثای حضرت علیاصغر7 آنقدر مضامین جذاب و خوبی داریم که در آثار گذشتگان نیست.
آیندهی شعر ولایی را چطور میبینید؟
هنوز هم راه نرفته بسیار است لذا شعر امروز در مسیر کمال است و روزبهروز بهتر هم خواهد شد و آیندهی شعر ولایی را بسیار مثبت میبینم با اینکه در یک جاهایی وسواس شعری وجود ندارد و بعضی از اشعار بهصورت یکبارمصرف ارائه میشود؛ ولی مطمئن باشید زمینههای رشد در این دهه خیلی زیاد است.
در فرمایشات رهبری تأکید نسبت به شعر سیاسی و انقلابی را میبینیم. آیا در این زمینه از شما آثاری خواهیم دید؟
ما اگر قرار باشد شعر انقلابی و سیاسی بگوییم اول باید شعر سیاسی و انقلابی را تعریف کنیم و یک خلأ بزرگ که در جامعه شعر آیینی داریم، این است که ما مراکزی فرهنگی که بنشینند و مباحث شعر ولایی را تئوریزه کنند نداریم؛ مثلاً ما الآن اگر به شاعری بگوییم شعر شما نباید «غلو» داشته باشد، غلو بهدرستی تعریف نشده است که همه به یک نظر برسند. ما نظرات متعدد داریم و لذا هر شاعری نظری در غلو دارد و وحدت نظر نداریم و مرکز تخصصی هم برای این امر نداریم.
چه کسی باید متصدی این امر باشد؟
مثلاً همین هیئت رزمندگان، مجمع شعر اهلبیت:، شهرستان ادب و هرکسی که یکجوری خودش را متولی شعر ولایی میداند و وظیفهی اولیهاش این است. الآن شعرای ما شعر میگویند و اشعار انقلابی را هم متجلی میکنند ولی عدهای به اینها تهمت شعار میزنند و شاید هم درست بگویند چون شاعر ما نمیداند مرز شعر و شعار کجاست یا مرز نظم و شعر کجاست؛ لذا این مباحث باید تئوری شود و بنده بهاندازهی توانم عبارتهایی را در این زمینه نوشتهام که ارائه خواهم کرد. بنده در مقابل استاد مجاهدی ذرهای بیش نیستم.
شما بهعنوان یک شاعر باتجربه که هم مورد توجه رهبری هستید و هم جریان ساز و الگویی برای بسیاری از شعرای جوان، بهشخصه چه اقدامی در این زمینه انجام خواهید داد؟
من در کلاس و مباحث آموزشی، شعر تراز انقلاب را تدریس و تفهیم کردهام و الآن هم مشغول تبدیل این مطالب به کتاب هستم ولی من بهتنهایی کافی نیستم و باید آرای دیگر هم دیده شود و متأسفانه بزرگان ما به این مطالب ورود نکردهاند و قلم نزدهاند که به یک جمعبندی علمی در شعر برسیم و باید بنشینیم و درباره مسئلهی شعر ولایی تولید علم کنیم.
از چالشهای شعر آیینی بفرمایید.
مهمترین مسئله همان مباحث تئوریک است و اگر این مسئله حل شود هیچ چالشی نخواهیم داشت.
آسیبهایی مثل نداشتن انگیزه و حال معنوی شاعر و یا دریافت هزینه را چگونه تحلیل میکنید؟
اینکه شاعر به خاطر زحمتی که میکشد صلهای دریافت کند عیبی ندارد و آنچنان مهم نیست هر چند صله زدگی خوب نیست. البته شاعر اهلبیت: باید به شعر نگاه حرفهای داشته باشد و لازمهی کار حرفهای، عدم دغدغه اقتصادی است چون باید آرامش داشته باشد که به کار حرفهای شعر بپردازد.
آیا اگر این اتفاق بیفتد شاعر متهم به «شاعر درباری» بودن نمیشود؟
این کلمه بسیار زشت است زیرا شاعر بر اساس باورهای خودش شعر میگوید و اگر به یک حکومت باور داشت برایش شعر میگوید و وظیفهی آن حکومت است که وقتی شعر، رسانهی آن حکومت شده است باید از شاعرش دفاع کند؛ مثلاً وقتی فلان شاعر برای جمهوری اسلامی شعر میگوید، حکومت باید او را تشویق کند که او مستمراً طبق باورش شعر بگوید. این فرق دارد باآنکه سفارشی شعر بگوید؛ چون اگر جایی طبق باورش نباشد، شعر نمیگوید و سفارش احزاب را نمیپذیرد. موضوعاتی مثل دفاع از حرم، شهادت، ما تا آخر ایستادهایم، ما هیچوقت دست به بیگانه نمیدهیم و مذاکره نمیکنیم، موضوعات و شعارهای اصلی نظام است. وقتی شاعری در این موضوعات شعر بگوید چرا نظام از او دفاع نکند؟!
البته جامعه ما نمیپذیرد که مثلاً نظام بگوید شعرای حرفهای را شناسایی کنید و حقوق بدهید و از آنها بخواهید فقط شعر حرفهای بگویند؛ لذا شاعر باید بر اساس همان شعر دلی و واکنشهای عاطفی خودش شعر بگوید و هر آنچه تا الآن بوده است خوب بوده و به این ترکیب نباید دست بزنیم.
بهترین لحظات و خاطرات شما در این دوران شعر و شاعری اهلبیت: کی بوده است؟
تکتک این لحظات که در فضای شعر حضور داشتهام؛ چه بهعنوان شاعر و چه منتقد شعر، هر لحظهاش برایم ارزش معنوی داشته و لذتبخش بوده است اما آن لحظاتی که نکتهای در مورد یک شعر میگویم و برق شادی در چشم شاعر اهلبیت: دیده میشود و خوشحال است از اینکه شعرش را دیدهام و آن را نقد کردهام، لحظات خاص، شورانگیز و جذابی است.
از کدامیک از اشعار خودتان بیش از همه لذت میبرید؟
شعر، فرزند معنوی انسان است به همین علت اکثر شعرهایم را دوست دارم ولی «چهل رباعی» که برای حضرت علیاصغر7 بر اساس چهلهای که در ماه رمضان داشتم، سرودم که رباعیات پیوستهای بود و خیلی هم انتشار پیدا کرد، بهطور خاص دوست دارم و با خاطرات خوش این شعر زندگی میکنم.
کلام آخر؟
ما همه در یک مبارزه جدی فرهنگی که از گذشته بوده و الآن هم ادامه دارد هستیم که بسیار هم سخت است. نکتهی مهم این است که برای مبارزه با دشمن همیشه باید آماده بود؛ هم آمادگی معنوی و هم آمادگی فنی. به ما در زمان جنگ دو جور آمادگی یاد میدادند: هم ارتباط با خدا بود و هم آمادگی فنی و رزمی. امروز هم همان تجربه احساس میشود. ما شاعرها اگر قرار است برای اهلبیت: کاری بکنیم، باید آمادگی داشته باشیم؛ هم آمادگی معنوی و هم آمادگی فنی.
مداح و شاعر باید اهل مطالعه باشند و پای منبر و درس اخلاق بزرگ شوند. پای درس قرآن و تفسیر قرآن، باید پامنبری باشند؛ مثلاً مرحوم حسان چایچیان با علامه امینی همصحبت بود و مجالست داشت. اگر پای منبر و درس اخلاق و تفسیر بزرگ نشویم، شعرمان بیمایه و عوامانه میشود.
پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام
بازدیدها: 635