شیخ احمد کافی در سال ۱۳۵۵ه.ق در شهر مشهد به دنیا آمد، بعد از طی مراحل مقدماتی در ۱۸ سالگی راهی حوزه علمیه نجف شد و بعد از به پایان رساندن دروس سطح خارج بعد از یک مدت طولانی به کشور بازگشت. زندگی کافی و اندیشه وی را باید در روضههایش بر منبرها دید که سمتوسوی آن در محور دو موضوع میچرخد؛
اول:بازگویی زندگانی اهلبیت علیهم السلام با سبکی که باب میل مردم زمانه خود باشد و در این سبک، توجه به ساحت امام زمان علیهم السلام جایگاه بسیار والای دارد تا مردم در لحظهلحظه زندگیشان متوجه حضور و وجود امام زمان علیهم السلام باشند.
دوم: مبارزه با نابسامانیهای فرهنگی، اجتماعی زمانه خود که بهواسطه حکومت رژیم وقت حاصلشده و در این مبارزه تمامقد از امام خمینی رحمه الله علیه و نهضت او حمایت کرده و امام را بهعنوان فقیهی طراز اول و نایب امام زمان علیهم السلام مطرح کرده و برای ایشان دعا میکند.
با بازگشت کافی از نجف، سخنرانیها و روضههای وی در منزل علمای اعلام مشهد شروع شد. یکی از اولین سخنرانیهای وی بعد از حادثه مدرسه فیضیه قم است که در منزل آیتالله قمی سخنرانی کردند، امری که منجر به دستگیری وی گردید. بعد از قیام پانزده خرداد ۱۳۴۲ که امام و برخی از روحانیون از دیگر شهرها بازداشت شدند، شیخ احمد کافی که در این زمان به تهران سفرکرده بود در بخشی از سخنرانی خود در مسجد قندی واقع در خانیآباد با اشاره به دستگیری امام و دیگر علما بیان کرد که« بزرگترین شاگرد مکتب اسلام را گرفته و تحت شکنجه قرار دادهاند. ایشان در پایان حضرت امام را نایب امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و مظلوم معرفی و برای سلامتی و خلاصی او دعا کرد».
در سال ۱۳۴۳ امام خمینی به ترکیه تبعید میشود و کافی از روضههای خود برای آگاهسازی مردم استفاده میکند بااینحال طی نامهای به آیتالله میلانی از وی درباره منبرهای خود و سختگیریهای رژیم سؤال میکند گه پاسخ مثبتی از سوی ایشان دریافت نمی کنند، گویا به خاطر شرایط خفقان سیاسی بوده باشد.
روضههای گیرای کافی، او را به واعظی مشهور در تهران مبدل ساخت.اکنون همه کافی را میشناختند. در راستای فعالیتهای فرهنگی، مهدیه تهران را در نوزدهم بهمن سال ۱۳۴۷ در خیابان ولیعصر تأسیس کرد. او همچنین مؤسس مهدیه های دیگر در شهرستانها ازجمله رشت، سیرجان، کرمان و…بود که البته مهمترین آنها همان مهدیه تهران بود. با تأسیس این پایگاه مذهبی و اجتماعی، دعای کمیل و ندبه در این مکان تمرکز یافت. کافی علاوه بر سخنرانی در مهدیه که بیشتر پیرامون امام زمان علیهم السلام و مباحث اخلاقی و احکام دینی بود، با تشکیل کلاس های آموزش سخنوری و تعلیم فن خطابت و دوره فن تبلیغ و ارشاد کوشید تا نسل منبری جوانی پرورش دهد.
همانگونه که اشاره کردیم، رویکرد کافی در روضهها و منبرها تنها به بیان احوالات اهلبیت علیهم السلام نمیگذشت؛ توجه به آسیبهای اجتماعی و فرهنگی جهان اسلام و کشور از دیگر محورهای سخنرانیهای کافی بود. کافی در زمان خود، ازجمله افرادی بود که در مقابل ترویج فساد از سوی رژیم بهشدت اعتراض میکرد. او نسبت به احکام اسلامی و فقهی حساسیت بالایی داشت. وی از وضعیت بی حجابی در جامعه، خوردن مشروبات الکلی، نمایش فیلم های غیراخلاقی در سینماها، رواج فحشاء در جامعه و مراکز فساد بهشدت انتقاد میکرد، چراکه کافی شخصی نبود که منکرات جامعه اسلامی را ببیند و در مقابل این هجمههای فرهنگی سکوت کند.
بر اساس سند بهجای مانده در مرکز اداره پلیس وقت، کافی دریکی از سخنرانیهای خود به شرایط موجود اعتراض میکند:« شیخ کافی به منبر رفت و ضمن سخنان خود بیان کرد در زمان قدیم پدران بچه های خود را به مدرسه می فرستادند قرآن و نماز یاد می گرفتند ولی امروز شاگردان مدارس بی سوادند و محصل ۱۲ ساله نمازخواندن را نمیداند و درتلویزیون زنان میرقصند و دین ما را از ما گرفته اند و قصد دارند ما را از قرآن جدا کنند…» وی همچنین به پوشش اسلامی زنان جامعه اسلامی بسیار حساس بود:« ..زن وقتی بی حجاب بیرون بیاید مردها توجه شان به آنها معطوف میشود و منحرف به گناه میشوند…این مملکت اسلامی می باشد…، اگر این آزادی میباشد پس مرگ بر این آزادی. آقایان من برای این ملت ازلحاظ دین خطر بزرگی را پیشبینی میکنم، با این وضع نگهداشتن دختران وزنان بسیار مشکل شده است شما نگذارید فرزندانتان بی حجاب از منزل خارج شوند.»
توجه به مشکلات جهان اسلام و خطراتی که بنیان اسلام را تهدید میکرد، از دیگر مباحثی بود که موردتوجه کافی در سخنرانیهایش بود.ازجمله این مباحث، قدرت گیری بهاییان در کشور با حمایت رژیم بود که توانسته بودند در بسیاری از مقامات حساس دولتی نفوذ کنند. کافی در مقابل بهاییان موضع بسیار سرسختانهای گرفت. دریکی از گزارشهای اداره پلیس تهران در خصوص سخنان او علیه بهاییت اینچنین آمده است:« شیخ احمد کافی خراسانی در مسجد حضرت علی علیهم السلام به منبر رفت، پس از بحث پیرامون مسائل مذهبی اضافه نمود آقایان بهاییان بااخلاق و رفتار خودشان مسلمانان را اغفال میکنند وعدهای دیگر تبلیغ میکنند…» او دریکی دیگر از سخنرانیهای خود میگوید:« .. شما مسلمانان نباید با یهودیان معامله کنید، برای اینکه از شما استفاده میکنند و از پول شما اسلحه میخرند و بر جان شما مسلط میشوند…».
مسئله اسرائیل، امری نبود که کافی نسبت به آن واکنش از خود نشان نداده باشد. کافی بهمانند دیگر علمای جهان اسلام که درد دین و درد جوامع اسلامی را داشتند نسبت به رویکردهای اسرائیل در قبال کشورهای اسلامی بخصوص فلسطین موضعهای قاطعانه گرفت. کافی دریکی از سخنرانیهای خود در سرای خالقی بازار تهران در خصوص لزوم دفاع ایران از کشورهای مسلمان درگیر جنگ با اسرائیل چنین بیان کرد:« …اگر دولت ایران پشتیبانی فوری خود را از برادران عرب ما اعلام نکند، ما مسلمانان ایران سرشکسته خواهیم بود. من از روی این منبر با صدای بلند به دولت و مسئولین اعلام مینمایم که هر چه زودتر به کمک برادران مسلمان ما بشتابید و شّر مردم یهود را از سر آنان کوتاه کنند، ملت یهود سه روز است که روزه میگیرند تا در مقابل اسلام و قرآن پیروز شوند، آنها برای نابودی قرآن میجنگند. به همین مناسبت مجلس دعا و نیایشی برای پیروزی برادران مسلمان از ساعت ۱۵ الی ۱۷ امروز در مسجد ارگ برقرار است…».
نگاهی گذرا به سخنرانی های شیخ احمد کافی نشان از آن دارد که وی در اغلب سخنرانی های خود در این سال به مسئله قوم یهود، جنگ اسرائیل با اعراب و ظلم و ستم های آنها بر ملت مظلوم فلسطین پرداخته و در پایان برای پیروزی مسلمانان دعا و اسرائیل را لعن کرده است.
این اقدامات فرهنگی و مبارزاتی کافی منجر به این شد که درنهایت رژیم تصمیم بگیرد او را به مدت دو سال به ایلام تبعید کند ولی در اثر تلاش های آیتالله سید احمد خوانساری و فلسفی در آذرماه ۱۳۵۵ بعد از یک سال تبعید مجدداً به تهران بازگشت و سخنرانی و منابر خود را دنبال کرد.
کافی در سال ۱۳۵۷ به همراه عموی خود شیخ زینالعابدین کافی به حج عمره مشرف و در بازگشت به سوریه سفر کرد. در همین سفر بود که با امام موسی صدر در شهر صور لبنان دیدار کرد. و درنهایت۳۰ تیر ۵۷ در اثر تصادف بین راه قوچان و مشهد به همراه پسر دهسالهاش کشته شدند. تصادف او از سوی مردم ساختگی و از جانب ساواک تعبیر و در فضای انقلابی سال ۱۳۵۷۷ بوی سیاسی به خود گرفت و بازتاب وسیعی در مشهد و در کشور یافت.
مبارزات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی کافی بعد از یک مدت طولانی اثرات ماندگاری را از خود بر جای گذاشت.یکی از مهمترین اثرات فعالیتهای وی منجر به تداوم راه فعالیتهای فرهنگی وی در مهدیهها شد. در این خصوص مهدیه تهران تبدیل به مرکز مهم دعای کمیل و ندبه در تهران شد که این رویکرد تبدیل به الگوی در سایر شهرها گردید که مکانهای تحت عنوان مهدیهها شکلگرفته و ازاینپس دعای کمیل، زیارت عاشورا و بخصوص ندبه در این مهدیهها خوانده میشد.
یکی دیگر از اثرات فعالیتهای ماندگار کافی،در نوع نگاه واعظین و خطباء به نحو و چگونگی ارائه روضهها در منبرها و جذب مخاطب هست. در همین رابطه میبینیم بعد از کافی تغییرعمدهای در نوع نگاه و نگرش واعظین به چگونگی ارائه روضههاپیش آمد که جذابیت و گیرایی بیشتری برای مخاطب داشته باشد که در این منظر دو نگاه جدید شکل گرفت؛ اول کاربردی کردن مباحث با مسائل و مشکلاتی که جامعه اسلامی ایران و دیگر جوامع با آن مواجه هستند و دیگر توجه بیشازپیش به ساحت مقدس امام زمان علیهم السلام.
منبع:فرهنگ
بازدیدها: 96