مسابقه معارفی | ویژه اربعین حسینی
مسابقه معارفی پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام در آستانه ایام ماه صفر 1443 و اربعین سید و سالار شهیدان امام حسین علیه السلام منتشر شد. علاقه مندان می توانند با پاسخ درست به سوالات برنده این دوره از مسابقه معارفی سایت هیات رزمندگان اسلام باشند.
به افرادی که به تمام سوالات پاسخ درست بدهند، به قید قرعه جوایز نفیس و ارزنده اهداء می گردد.
پس از فالو کردن پیج اینستاگرام هیات و لایک پست مسابقه اربعین با وارد کردن آیدی اینستاگرام خود شانستان را دوبرابر کنید.
مخاطبان گرامی:
پاسخ سوالات فوق را می توانید در متن ذیل بیابید.
اربعين؛ پايهگذارى سنّت زيارت و احياى ياد كربلا
اهمّيت اربعين از كجاست؟ صرف اينكه چهل روز از شهادت شهيد ميگذرد، چه خصوصيتى دارد؟ خصوصيت اربعين به اين است كه در اربعين حسينى، ياد شهادت حسين (عليه السّلام) زنده شد؛ و اين بسيار مهم است.
شما فرض كنيد اگر اين شهادت عظيم در تاريخ اتّفاق مىافتاد؛ يعنى حسينبنعلى (عليه السّلام) و بقيهى شهيدان در كربلا شهيد ميشدند، امّا بنىاميه موفق ميشدند همانطور كه خود حسين (عليه السّلام) و ياران عزيزش را از صفحهى روزگار برافكندند و جسم پاكشان را در زير خاك پنهان كردند، ياد آنها را هم از خاطرهى نسل بشر در آن روز و روزهاى بعد محو كنند، آيا اين شهادت فايدهاى براى عالم اسلام داشت؟ يا اگر هم براى آن روز اثرى ميگذاشت، آيا اين خاطره در تاريخ، براى نسلهاى بعد هم براى گرفتاريها و سياهيها و تاريكيها و يزيدهاى دوران آيندهى تاريخ هم اثرى روشنگر و افشاكننده داشت؟!
اگر حسين (عليه السّلام) شهيد ميشد، امّا مردم آن روز و مردم نسلهاى بعد نمىفهميدند شهيد شده، اين خاطره چه اثرى و چه نقشى ميتوانست در رشد و سازندگى و هدايت و برانگيختگى ملّتها و اجتماعات و تاريخ بگذارد؟
ميدانيد هيچ اثرى نداشت. آرى؛ حسين (عليه السّلام) شهيد ميشد، خود او به اعلا علّيين رضوان خدا ميرسيد؛ شهيدانى كه كسى نفهميد و در غربت، سكوت و خاموشى شهيد شدند، به اجر خودشان در آخرت رسيدند، روح آنها فتوح و گشايش را در درگاه رحمت الهى به دست آورد؛ امّا چقدر درس و اسوه ميشدند؟
شهيدان چقدر اسوه شدند؟ سيرهى آن شهيدى درس ميشود كه شهادت او و مظلوميت او را نسلهاى معاصر و آينده بدانند و بشنوند. آن شهيدى درس و اسوه ميشود كه خون او بجوشد و در تاريخ سرازير شود.[1]
مظلوميت يك ملّت آن وقتى ميتواند زخم پيكر ستم كشيده و شلّاق خوردهى ملّتها را شفا بدهد و مرهم بگذارد كه اين مظلوميت فرياد بشود، اين مظلوميت به گوش انسانهاى ديگر برسد. براى همين است كه امروز ابرقدرتها صدا در صدا انداختهاند تا صداى ما بلند نشود. براى همين است كه حاضرند پولهاى گزاف خرج كنند تا دنيا نفهمد جنگ تحميلى چرا و با چه انگيزهاى، با دست چه كسى، با تحريك چه كسى بهوجود آمده است.
آن روز هم دستگاههاى استكبارى حاضر بودند هرچه دارند، خرج كنند، به قيمت اينكه نام و ياد حسين (عليه السّلام) و خون حسين (عليه السّلام) و شهادت عاشورا مثل درس در مردم آن زمان و ملّتهاى بعد باقى نماند و شناخته نشود. البتّه در اوايل كار درست نمىفهميدند چقدر مطلب، باعظمت است. هرچه بيشتر گذشت، بيشتر فهميدند. در اواسط دوران بنىعبّاس حتى قبر حسينبنعلى (عليه السّلام) را ويران كردند، آب انداختند؛ خواستند از او هيچ اثرى باقى نماند.[2] نقش ياد و خاطرهى شهيدان و شهادت، اين است. شهادت بدون خاطره، بدون ياد، بدون جوشش خون شهيد، اثر خودش را نمىبخشد. و اربعين، آن روزى است كه برافراشته شدن پرچم پيام شهادت كربلا در آن آغاز شد و روز بازماندگان شهداست؛ حالا چه در اربعين اوّل، خانوادهى امام حسين (عليه السّلام) به كربلا آمده باشند[3] و چه نيامده باشند.[4]
امّا اربعينِ اوّل آن روزى است كه براى اوّلين بار زائرانِ شناخته شدهى حسينبنعلى (عليه السّلام) به كربلا آمدند؛[5] جابر بن عبد الله انصارى[6] و عطيه[7] از اصحاب پيغمبر (صلّى الله عليه و آله) و از ياران اميرالمؤمنين (عليه السّلام) به آنجا آمدند. آنطور كه در نوشتهها و اخبار هست، جابربنعبدالله نابينا بود، عطيه دستش را گرفت و برد روى قبر حسينبنعلى (عليه السّلام) گذاشت. او قبر را لمس كرد و گريه كرد و با حسينبنعلى (عليه السّلام) حرف زد.[8]
او با آمدن خود و با سخن گفتن خود، خاطرهى حسينبنعلى (عليه السّلام) را زنده كرد و سنّت زيارت قبر شهدا را پايهگذارى كرد. روز اربعين، چنين روز مهمّى است.[9]
انقلاب اسلامى؛ تجربهى دوبارهى پيروزى خون بر شمشير
شما خانوادههاى شهيدان عزيز ما، امروز در وضع خاصّى از تاريخ قرار گرفتهايد. مسئلهى امروز در جمهورى اسلامى با مسئلهى حسينبنعلى (عليه السّلام) تفاوتهايى دارد. امروز شما در جامعهاى زندگى ميكنيد كه انديشهى حسين (عليه السّلام) و روح حسينى بر آن جامعه حاكم است؛ جامعهاى است كه با حركت حسينى بهوجود آمده؛ با فرياد حسينى، يزيديان زمان از اوج قدرت به زير كشيده شدند.
مردان و زنان ما توانستند با درس گرفتن از حسين (عليه السّلام) تجربهى
پيروزى حق بر باطل را در روزگار غربت و محروميت اهل حق زنده كنند و نشان بدهند؛ در حالى كه در دنياى امروز هيچ نشانى از اين وجود نداشت كه حق بر باطل پيروز بشود و تفكّر الهى جاى خودش را در ميان مردم و در زندگى مردم باز كند. مردم ما توانستند با جان دادن، با خون دادن، با شهيد دادن و شهادت را براى خود و عزيزان خود پذيرفتن، به اينجا برسند…
همانطور كه زينبكبرى (سلام الله عليها) عصر عاشورا و شب يازدهم، ميان آن همه شدّت و محنت، دست و پاى خودش را گم نكرد و مأيوس نشد، ما هم امروز مأيوس نيستيم و نبايد باشيم.
همان عصر عاشورا _ بنا به نقل بعضى از روايات زينب (سلام الله عليها) به برادرزادهى خودش علىبنالحسين (عليه السّلام) گفت: اى برادرزادهى من! اوضاع اينگونه نميماند؛ اين قبرها آباد خواهد شد، اين پرچم برافراشته خواهد شد، مردم و ملّتها و نسلها، گروهگروه مىآيند و از اينجا درس ميگيرند و برميگردند.[10] اينجا مَدرس[11] آزادىخواهان عالم خواهد شد، و شد. آن روز اين اميد، آينده را نشان ميداد.[12][13]
اربعين؛ پايهگذارى ياد نهضت حسينى
اساساً اهمّيت اربعين در آن است كه در اين روز، با تدبير الهى خاندان پيامبر (صلّى الله عليه و آله)، ياد نهضت حسينى براى هميشه جاودانه شد و اين كار پايهگذارى گرديد. اگر بازماندگان شهدا و صاحبان اصلى، در حوادث گوناگون، از قبيل شهادت حسينبنعلى (عليه السّلام) در عاشورا، به حفظ ياد و آثار شهادت كمر نبندند، نسلهاى بعد، از دستاورد شهادت استفادهى زيادى نخواهند برد.
درست است كه خداى متعال شهدا را در همين دنيا هم زنده نگه ميدارد و شهيد به طور قهرى در تاريخ و ياد مردم ماندگار است، امّا ابزار طبيعىيى كه خداى متعال براى اين كار _ مثل همهى كارها _ قرار داده است، همين چيزى است كه در اختيار و ارادهى ماست. ما هستيم كه با تصميم درست و بجا ميتوانيم ياد شهدا و خاطره و فلسفهى شهادت را احيا كنيم و زنده نگه داريم.
اگر زينبكبرى (سلام الله عليها) و امامسجّاد (عليه السّلام) در طول آن روزهاى اسارت _ چه در همان عصر عاشورا در كربلا، و چه در روزهاى بعد در راه شام و كوفه و خود شهر شام و بعد از آن در زيارت كربلا و بعد عزيمت به مدينه و سپس در طول سالهاى متمادى كه اين بزرگواران زنده ماندند[14] _ مجاهدت و تبيين و افشاگرى نكرده بودند و حقيقت فلسفهى عاشورا و هدف حسينبنعلى (عليه السّلام) و ظلم دشمن را بيان نميكردند،[15] واقعهى عاشورا تا امروز جوشان و زنده و مشتعل باقى نميماند.
چرا امام صادق (عليه السّلام) _ طبق روايت _ فرمودند كه هر كس يك بيت شعر دربارهى حادثهى عاشورا بگويد و كسانى را با آن بيت شعر بگرياند، خداوند بهشت را بر او واجب خواهد كرد؟[16] چون تمام دستگاههاى تبليغاتى، براى منزوى كردن و در ظلمت نگهداشتن مسئلهى عاشورا و كلّاً مسئلهى اهلبيت (عليهمالسّلام) تجهيز شده بودند تا نگذارند مردم بفهمند چه شد و قضيه چه بود. تبليغ، اينگونه است. آن روزها هم مثل امروز، قدرتهاى ظالم و ستمگر، حداكثر استفاده را از تبليغات دروغ و مغرضانه و شيطنتآميز ميكردند. در چنين فضايى، مگر ممكن بود قضيهى عاشورا كه با اين عظمت در بيابانى در گوشهاى از دنياى اسلام اتّفاق افتاده، با اين تپش و نشاط باقى بماند؟ يقيناً بدون آن تلاشها، از بين ميرفت.[17]
آنچه اين ياد را زنده كرد، تلاش بازماندگان حسينبنعلى (عليه السّلام) بود. به همان اندازه كه مجاهدت حسينبنعلى (عليه السّلام) و يارانش به عنوان صاحبان پرچم، با موانع برخورد داشت و سخت بود، به همان اندازه نيز مجاهدت زينب (سلام الله عليها) و مجاهدت امام سجّاد (عليه السّلام) و بقيهى بزرگواران، دشوار بود. البتّه صحنهى آنها صحنهى نظامى نبود، بلكه تبليغى و فرهنگى بود. ما به اين نكتهها بايد توجّه كنيم.
درسى كه اربعين به ما ميدهد، اين است كه بايد ياد حقيقت و خاطرهى شهادت را در مقابل طوفان تبليغات دشمن زنده نگه داشت. اگر در مقابل تبليغات دشمن، تبليغات حق نبود و نباشد، دشمن در ميدان تبليغات غالب خواهد شد. ميدان تبليغات، ميدان بسيار عظيم و خطرناكى است.
دستگاه ظالم جبّار يزيدى، با تبليغات خود، حسينبنعلى (عليه السّلام) را محكوم ميساخت و وانمود ميكرد كه حسينبنعلى (عليه السّلام) كسى بود كه بر ضدّ دستگاه عدل و حكومت اسلامى و براى دنيا قيام كرده است! بعضى هم اين تبليغات دروغ را باور ميكردند. بعد هم كه حسينبنعلى (عليه السّلام) با آن وضع عجيب و با آن شكل فجيع، به وسيلهى دژخيمان در صحراى كربلا به شهادت رسيد، آن را يك غلبه و فتح وانمود ميكردند؛ امّا تبليغات صحيح دستگاه امامت، تمام اين بافتهها را عوض كرد. حق اينگونه است.[18][19]
[1] خامنهای، علی، رهبر جمهوری اسلامی ایران، جاذبهی حسینی، صفحه: ۴۵، مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی، دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی خامنهای، انتشارات انقلاب اسلامی، تهران – ایران، 1398 ه.ش.
[2] . مقاتل الطالبيين، صص ۴۷۸-۴۷۹؛ مناقب آل أبىطالب، ج ۲، ص ۵۳؛ بحارالأنوار، ج ۴۵، ص ۳۹۴-۳۹۵.
[3] . الآثار الباقية عن القرون الخالية، ص ۴۲۲.
[4] . العدد القوية، ص ۲۱۹؛ بحارالأنوار، ج ۹۸، صص ۳۳۴-۳۳۵.
[5] . همان.
[6] . رجال الطوسى، صص ۳۱-۳۲؛ الإستيعاب، ج ۱، صص ۲۱۹-۲۲۰.
[7] . قاموس الرجال، ج ۷، صص ۲۰۹-۲۱۱.
[8] . تنبيه الغافلين، ص ۹۰؛ مقتل الحسين، خوارزمى، ج ۲، صص ۱۹۰-۱۹۱؛ بحارالأنوار، ج ۶۵، صص ۱۳۰-۱۳۱.
[9] خامنهای، علی، رهبر جمهوری اسلامی ایران، جاذبهی حسینی، صفحه: ۴۶، مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی، دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی خامنهای، انتشارات انقلاب اسلامی، تهران – ایران، 1398 ه.ش.
[10] . كامل الزيارات، ص ۴۴۷؛ بحارالأنوار، ج ۴۵، ص ۱۸۲.
[11] . محلّ درسآموزى.
[12] . در ديدار جمع كثيرى از خانوادههاى شهداى تهران و حومه، ۱۳۶۳/۸/۲۲
[13] خامنهای، علی، رهبر جمهوری اسلامی ایران، جاذبهی حسینی، صفحه: ۴۷، مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی، دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی خامنهای، انتشارات انقلاب اسلامی، تهران – ایران، 1398 ه.ش.
[14] . (دورهى حيات امام سجّاد (عليهالسّلام)) الكافى، ج ۱، ص ۴۶۸؛ تاريخ مدينة دمشق، ج ۴۱، ص ۴۱۵؛ بحارالأنوار، ج ۴۶، ص ۱۲. (دورهى حيات حضرت زينب (سلام الله عليها)) أخبار الزينبات، ص ۱۲۲؛ قاموس الرجال، ج ۱۱، ص ۴۳.
[15] . افشاگريهاى امام سجّاد (عليهالسّلام) در كوفه، شام و مدينه: الفتوح، ج ۵، ص ۱۲۳؛ مقاتل الطالبيين، صص ۱۱۹-۱۲۰؛ الإحتجاج، ج ۲، صص ۳۳-۳۴؛ مناقب آل أبىطالب، ج ۳، ص ۳۰۵؛ اللهوف، صص ۹۲-۹۳؛ بحارالأنوار، ج ۴۵، صص ۱۴۸-۱۴۹. افشاگريهاى حضرت زينب (سلام الله عليها) در كربلا، كوفه، شام و مدينه: أخبار الزينبات، صص ۱۱۵-۱۱۹؛ أنساب الأشراف، ج ۳، ص ۲۰۶؛ الفتوح، ج ۵، صص ۱۲۱-۱۲۲؛ الإرشاد، ج ۲، صص ۱۱۵-۱۱۶؛ الإحتجاج، ج ۲، صص ۳۳-۳۴؛ بحارالأنوار، ج ۴۵، ص ۱۹۸؛ مقتل الحسين، مقرّم، ص ۳۲۲.
[16] . ثواب الأعمال، صص ۸۳-۸۵؛ بحارالأنوار، ج ۴۴، صص ۲۸۲-۲۸۳.
[17] خامنهای، علی، رهبر جمهوری اسلامی ایران، جاذبهی حسینی، صفحه: ۵۱، مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی، دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی خامنهای، انتشارات انقلاب اسلامی، تهران – ایران، 1398 ه.ش.
[18] . در ديدار اقشار مختلف مردم نائين و ابرده خراسان و جمعى از خانوادههاى شهداى تهران، گرگان و چهاردونگه، اعضاى جمعيّت هلال احمر، مسئولان واحدهاى فرهنگى بنياد شهيد و خواهران دانشجوى دانشگاه اصفهان، ۱۳۶۸/۶/۲۹.
[19] خامنهای، علی، رهبر جمهوری اسلامی ایران، جاذبهی حسینی، صفحه: ۵۲، مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی، دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی خامنهای، انتشارات انقلاب اسلامی، تهران – ایران، 1398 ه.ش.
بازدیدها: 0