حجت الاسلام سید جواد حسینی
خدمترسانی به مردم
خدمترسانی و همياري در بين پيروان اهلبیت باعث نزديكي دلها و تحكيم ارتباطها میشود، ائمه ما از جمله امام صادق(ع) نهتنها در گفتار، شيعيان را به همكاري و همياري و خدمترسانی دعوت میکردند بلكه با عمل نيز اين مسئله را به اثبات رساندند. امام صادق (ع) در زمينه خدمترسانی به مردم به شيعيان خود چنين سفارش فرمود: «یا بن جندب الماشي في حاجه اخيه كالساعي بين الصفا و المروه و قاضي حاجته كالمتشحّط بدمه في سبيل الله يوم بدر و احد و ما عذب الله امه الا عند استهانتهم بحقوق فقراء اخوانهم (1)؛ اي پسر جندب! هر كه در راستاي برآوردن حاجت برادر (ديني) اش گام بردارد، چون كسي باشد كه ميان صفا و مروه (براي انجام حج) گام برداشته است؛ و برآورنده حاجت برادر (ديني) همچون كسي است كه در جنگ بدر و احد (در صدر اسلام) در راه خدا، به خون خويش آغشته است (و به شهادت رسيده است) خدا هيچ امتي را دچار عذاب نساخته مگر هنگامي كه به حق و حقوق برادران مستمندشان سستي (و بي اعتنايي) نمودهاند». در ادامه میفرماید: اي پسر جندب! به شيعيان ما برسان و به آنها بگو: مبادا گروهها (و طرز فكرهاي منحرف) شما را اغفال كنند، به خدا سوگند! به ولايت ما (اهلبیت) نتوان دست يافت مگر با تقوا… و ياري كردن برادران ديني (با مال و جان) در راه خدا و هر كس بر مردم ستم نمايد، شيعيان ما به شمار نيايد. (2) راستي چرا اين سفارشها و انتظارات در جامعه تشيع کمرنگ شده است؟ با اینکه از علامت بارز شيعه همدردي و همياري و خدمترسانی بوده است چنانکه آن حضرت میفرماید: «بهراستی شيعيان ما به چند ويژگي شناخته شوند: (از جمله) بذل و بخشش به برادران ديني.» (3) انتظار فوق را تمام امامان معصوم (ع) از شيعيان خويش دارند، امام باقر (ع) پدر بزرگوار امام صادق (ع) نيز چنين انتظاري را از پيروان خود دارد. شخصي به امام باقر (ع) عرض كرد الحمدالله شيعيان شما خيلي زياد هستند، امام نگاه پرمعنايي به او كرد و فرمود: اینها كه میگویی شيعيان ما هستند، آيا اين كارها را انجام میدهند؟ «آيا ثروتمندان اين افراد به حال فقراء و مستمندان خود توجهي دارند و به آنها رسيدگي میکنند؟ آيا بزرگان و نيكوكاران اين افرادي كه شما آنها را شيعه میخوانید خطاها و اشتباهات خطاكاران را میبخشند و آنها را مورد عفو و گذشت قرار میدهند (يا آنها را چندين برابر مجازات میکنند و زجر میدهند؟!) آيا اینها مواسات و همدردي دارند؟ خوشبختیهای خويش را بين همديگر تقسيم میکنند، (شادیهایشان را با هم قسمت مینمایند؟) آن مرد (وقتي اين ویژگیها را شنيد شرمنده شد) و گفت: نه (اين صفات را دارا نيستند) حضرت فرمود: چنين افرادي شيعه ما نيستند، شيعه كسي است كه آنچه را گفتم عمل كند.» (4)
ولايتمداري و ولایتپذیری
يكي ديگر از انتظارات امام صادق (ع) از شيعيان اين است كه نسبت به امامان خويش معرفت و شناخت داشته باشند و بعد از شناخت، بادل و جان، ولايت آنها را بپذيرند و سراپا تسليم فرامين آن بزرگواران باشند و آنچنان به ولايت اهلبیت دلبسته باشند كه شادي و حزن خود را، خوشي و ناخوشي و تمام لذائذ و شداید زندگي را با ولايت و محبت ائمه اطهار (ع) پيوند زنند، محبت اهلبیت آنچنان در دل و جانشان رسوخ كرده كه تمام گفتار و كردار و عکسالعملها را با ولايت و محبت آنها میسنجند، امام صادق (ع) در اين زمينه میفرماید: «خداوند شيعيان ما را رحمت كند كه از زيادي سرشت ما آفريده شدهاند و با آب ولايت ما عجين گشتهاند، آنان به خاطر اندوه (و غصههای) ما غمناك میشوند و شاد میشوند به خاطر شادي ما». (5) البته هميشه اینگونه بوده و هست كه مدعيان ولايتمداري فراواناند ولي ولايتپذيران واقعي كم و اندك میباشند، امام صادق (ع) با تبيين علائم هر يك، صفوف ولايتمداران اصلي را از غيرش جدا فرموده است، آنجا كه میفرماید: «شيعه سه دستهاند، گروهي به وسیله ما زينت مییابند (و ما را وسيله عزت و آبروي خويش قرار میدهند) و گروهي به وسیله ما میخورند و ما را وسيله درآمد زندگي دنيايي خويش قرار داده از اين طريق زندگي میکنند و گروهي از ما و بهسوی ما هستند با امنيت ما آرامش مییابند و با ترس ما ترسانند و در برابر جفاكاران خودنمايي ندارند، اگر پنهان باشند كسي سراغ آنها را نمیگیرد و اگر آشكار باشند به آنها اعتنا نمیشود (يعني شهرت گريز و بینام و نشانند) آنها (به حقیقت) چراغهای هدایتاند (و راهنمايان خلق)». امام صادق (ع) علاوه بر سفارشهای مكرر بر ولایتپذیری و ولايتمداري شيعيان خويش، در مكتب تربيتي خويش شيعيان ولايي تربيت نموده و آنان را ولايتمدار بار میآورد، در اين زمينه داستان عبدالله بن يعفور يكي از شيعيان با اخلاص و فداكار كه در پذيرش ولايت ائمه اطهار (ع) اسوهاي كامل و نمونهای بارز براي تمامي شيعيان میباشد، شنيدني است. او با همه عظمت علمي و موقعيت اجتماعي در برابر فرمان امام خويش تسليم محض بود. وي روزي در حضور پيشواي ششم نشسته بود و از وجود حضرتش بهره میبرد، در اين بين عبدالله ضمن سخناني، كلامي را به امام (ع) اظهار نمود كه مورد عنايت حضرت قرار گرفت، اين سخن كه از ژرفاي جان او و عمق ايمان وي ريشه میگرفت، میتواند درسي فراموشنشدنی و الگويي مناسب براي تمام پيروان و دوستداران اهلبیت باشد. عبدالله به امام صادق (ع) عرض كرد: «سوگند به خدا! اگر اناري را از وسط دو نصف كني و بفرمايي كه نصف آن حلال و نصف ديگرش حرام است، مطمئناً گواهي خواهم داد كه: آنچه را گفتي حلال و نصف ديگرش حرام است، مطمئناً گواهي خواهم داد كه آنچه را گفتي حلال، حلال است و آن نصفي را كه فرمودي حرام، حرام است (و هیچگونه اعتراضي نخواهم كرد). پس آن حضرت فرمود: خدا تو را رحمت كند، خدا تو را رحمت كند». (6) آري شيعه واقعي سرا پا تسليم فرمان امام خويش میباشد و هرگز اهلبیت را رها نخواهد كرد، چنانکه آن حضرت در جاي ديگر فرمود: «كذب من زعم انه من شيعتنا و هو متمسك بعروه غيرنا (7)؛ دروغ پنداشته آنکسي كه خود را شيعه ما میداند ولي به ريسمان (سرپرستي و ولايت) غير ما (اهلبیت) چنگ میزند» چرا كه رستگاري و سعادت ابدي جز در سايه پذيرش امامت امامان معصوم (ع) ميسر نيست. امام صادق (ع) فرمود: «به خدا قسم ما (همان) نعمتي هستيم كه خداوند به بندگانش عنايت فرموده و به وسیله ما رستگار شود آنکسي كه رستگار شده است (و به سعادت ابدي دست يافته است) و شيعه واقعي آن است كه به دنبال امامان خويش باشند و پا جاي پاي آنها گذارند.» (8) به همين جهت امام صادق (ع) فرمود: «شيعه ما نيست كسي كه به زبان بگويد شيعه هستم ولي در عمل با ما مخالفت كند و آثار ما را زير پا گذارد، لکن شيعه كسي است كه با زبان و دل با ما موافق باشد و آثار ما را پيروي كند و مانند ما رفتار نمايد، چنين كساني شيعه (واقعي) ما هستند.» (9)
انجام عمل شايسته و دارا بودن اوصاف بايسته
يكي ديگر از مهمترین انتظارات امام صادق (ع) از شيعيانش اين است كه از نظر رفتاري به دنبال انجام كارهاي نيك و شايسته باشند و از نظر اخلاقي برخوردار از اوصاف نيك و پسنديده و قرين به اخلاق زيباي اسلامي. حضرتش بر اين انتظار سخت پاي فشرده و با بيانهاي مختلفي آن را ابراز فرموده است، در یکجا میفرماید: «شيعتنا اهل الهدي و اهل التقي و اهل الخير و اهل الايمان و اهل الفتح و الظفر؛ (10) شيعيان ما اهل هدايت و تقوا، اهل خير و نيكي و اهل ايمان و پيروزي و موفقيت میباشند». در جاي ديگر فرمود: «به خدا قسم شيعه ما نيست مگر كسي كه عفت شكم را داشته باشد (و از خوردن حرام دوري نمايد) و براي خدا عمل كند و اميد ثواب از او داشته باشد و (تنها) از عقاب او ترس داشته باشد» (11) و گاه با بررسي بازتاب اعمال نيك شيعيان و اخلاق برجسته آنها در جامعه، انتظار خويش را با تأكيد بيشتري از پيروان خود اعلام میدارد، از جمله میفرماید: «به هر كس كه پيرو ما است و به گفتههای ما گوش فرا میدهد سلام مرا ابلاغ كن و (بگو) من همه شما (شيعيان) را به تقوا، پرهيزكاري در دين و تلاش و كوشش در راه خدا و راستگویی و امانتداری و سجده طولاني و نيكو همسايه داري…، سفارش میکنم، زيرا هرگاه كسي از شما به اين سفارشها من عمل كند مردم میگویند: اين «جعفریمذهب» (شيعه) است؛ و من از اين (اثر اجتماعي) و از اعمال شما شادمان میشوم و ساير مردم نيز میگویند: اين است روش ادب و تربيت امام صادق (ع). ولي اگر برخلاف اين (روش صادقانه و مورد انتظار) بوديد، من از عملكرد شما غمگين و شرمنده میگردم! و مردم نيز (با ناراحتي) خواهند گفت: اين هم اثر تربيتي امام صادق (ع)! (و اين هم شيعه امام صادق (ع)» (12) بياييم با رفتارمان امامان خويش را شرمنده و سرشكسته نسازيم و آبرو و عظمت آنها را حفظ كنيم. امام صادق (ع) درخواست میکند كه: «كونوا لنازينا ولاتكونوا علينا شيناً، قولوا للناس حسنا و احفظوا السنتكم و كفوا عن الفضول و قبح القول (13)؛ (شيعيان) زينت (آبرومندي) ما باشيد نه باعث ملامت و سرزنش ما، با مردم نيكو سخن بگوييد و زبانتان را حفظ كنيد و از زیادهروی و زشتگویی بازداريد». يكي از شيعيان حضرت به نام «شقراني» از تقسيم خليفه وقت «منصور دوانيقي» محروم ماند، در كنار خانه خليفه منتظر فرصت بود تا با شفاعت و وساطت كسي حق خود را بگيرد، حضرت صادق (ع) سهم او را گرفت و به وي داد آنگاه فرمود: «اي شقراني اعمال نيك از همه نيكو است، ولي از تو نيكوتر است چون به ما نسبت داري (شيعه ما هستي) و كارهاي زشت از همه زشت است ولي از تو زشتتر است (چونکه به ما نسبت داري)». (14) لازم به يادآوري است كه شقراني از خدمتگزاران پيامبر اكرم (ص) بود و عمر طولاني كرده بود و تا زمان امام صادق (ع) زنده بود، ولي گرفتار مشروب بود، لذا امام صادق (ع) به او تذكر داد كه تو با ديگران تفاوت داري، تو به ما اهلبیت نسبت داري لذا احترام اين مقام و موقعيت را حفظ كن، چرا كه شيعه بايد اهل عمل نيك، ورع و پرهيزكاري باشد، چنانکه امام صادق (ع) فرمود: «احق الناس بالورع آل محمد و شيعتهم، كي تقتدي الرعيه بهم (15)؛ سزاوارترين مردم به تقوا و دوري از حرام، آل محمد (ص) و شيعيان آنها هستند، تا ساير مردم نيز به آنان تأسي نمايند». در اين زمينه امام صادق (ع) فرمود: «كونوا دعاه الناس بغير السنتكم ليرو امنكم الورع و الاجتهاد و الصلاه و الخير فان ذلك داعيه (61) مردم را با غير زبان خود به كارهاي نيك دعوت كنيد تا آنان از شما تقوي و ورع و تلاش و كوشش در نماز و كارهاي خير ببينند و اين راه (عمل) جاذبه بيشتري دارد (و بهتر مردم را بهسوی نیکیها جذب میکند)».
حسابرسي اعمال
انتظار ديگري كه امام صادق (ع) از شيعيانش دارد، رسيدگي به اعمال و داشتن محاسبه در شبانه روز است، لازم است انسان در ابتدای هر روز نسبت به اعمال نيك و دوري از گناه خود «مشارطه» و قراردادی داشته باشد و در طول روز مواظبت و «مراقبه» داشته باشد و در پایان روز «محاسبه» و حسابرسي، در اين زمينه امام صادق (ع) سخنان ارزشمندي دارد كه به برخي از آنها اشاره میشود، در ادامه حديث تحف العقول میفرماید: «اي پسر جندب لازم است هر مسلماني كه ما را میشناسد (شيعه ما هستند) در هر شب و روز به ارزيابي اعمال خود بپردازد و محاسبه نفس نمايد، اگر (بعد از محاسبه) در کارنامه خود کردار نيكي ديد بر آن بيفزايد و اگر گناهي مشاهده كرد از آن آمرزش بخواهد تا روز قيامت رسوا نگردد. خوشا به حال بندهای كه بر خطاکارانی كه از نعمتها و خوشیهای دنيا برخوردار شدهاند غبطه نبرد. خوشا به حال بندهای كه دنبال آخرت باشد و براي به دست آوردن آن بكوشد». (17) در جاي ديگر فرمود: «بيدار باشيد سپس محاسبه كنيد نفستان را قبل از آنكه مورد محاسبه قرار گيريد. بهراستی در قيامت پنجاه موقف (براي حسابرسي) وجود دارد كه در هر موقفي هزار سال توقف لازم است. سپس آيه را تلاوت كرد كه «در روزي كه مقدار پنجاههزار سال» (18) حسابرسي براي آن است كه انسان گذشته را جبران و در مقابل عمر اين سرمايه گرانبها كه از دست داده چيزي به دست آورده باشد، واي به حال آنکسي كه سرمايه را از دست بدهد و سودي نبرد و بدا به حال آنکس كه سرمايه را بدون هيچ نتیجهای از دست بدهد». امام صادق (ع) در اين زمينه میفرماید: «كسي كه دو روزش مساوي باشد ضرر كرده (چرا كه سرمايه را از دست داده و سودي نبرده) و كسي كه آخرين روزش بدتر از روز قبل باشد، ملعون (و از رحمت خدا به دور) میباشد و كسي كه (از نظر روحي و معنوي) فزوني در جان خود نمییابد روبه كاستي است و هركسي كه رو به كاستي باشد مرگ براي او بهتر است (چرا كه جلو ضرر و زيان بيشتر او گرفته میشود)». (19)
دوري از گناه و محرمات
از انتظارات مهم تمام امامان مخصوصاً امام صادق (ع) اين است كه شيعيان از گناه به شدت دوري نمايند و هرگز به بهانه شفاعت و محبت اهلبیت، دور گناه نروند، چرا كه گناه راه رسيدن به محبت و ولايت اهلبیت را نيز سد میکند، متأسفانه امروزه در جامعه بر اين باورند كه میتوانند هر گناهي انجام دهند و هر عمل زشتي را مرتكب شوند، آنگاه به گريه و عزاداري در محرم و صفر و اظهار محبت به اهلبیت (ع) همه را جبران كنند. از طريق ربا و کلاهبرداری پول درمیآورند ولي مقداري از آن را نذر امام حسين (ع) میکنند به خيال اينكه حساب پاك شده است. خمس و زكات مال خود را نمیپردازند ولي به زيارت ثامنالحجج يا به عتبات عاليات (كربلا و نجف) مشرف میشوند، نماز نمیخوانند اما در شب عاشورا تا نصف شب سينه میزنند و… اينان بدانند كه هرگز ائمه ما از آنها راضي نمیشوند، مگر دست از گناه بردارند امام باقر (ع) دراینباره میفرماید: «به خدا قسم كسي به خدا تقرب نمییابد مگر به وسیله طاعت و بندگي، ما مدركي براي دوري از آتش در دست نداريم و نه كسي به نفع خود از خدا حجتي گرفته است، (بنابراين) هر كس مطيع و فرمانبر خدا باشد او براي دوست و نزديك است و هر كس خدا را معصيت كند دشمن ما شمرده میشود و (بدانيد كه) رسيدن به ولايت و دوستي ما جز از راه عمل و دوري از حرام ميسر نيست». (20) علي (ع) فرمود: «دوست و نزدیک پيامبر اسلام كسي است كه خدا را فرمان برد، اگرچه خویشاوندیاش با آن حضرت دور باشد و دشمن رسول خدا (ص) كسي است كه خدا را فرمان نبرد، هرچند از نزديكان نسبي آن سرور باشد.» (21) آري در پیشگاه خداوند و معصومان سلمان فارسي مطيع خدا و بلال حبشي پيرو حق، از ابالهب كه عموي پيامبر است ولي كافر به خداوند است و متمرد نسبت به فرامين الهي، برتر و بالاتر است. امام صادق (ع) نهتنها انتظار دارد كه شيعيان، گناه و معصيت نكنند بلكه از شركت در مجالس گناه نيز خودداري كنند. چرا كه يكي از عوامل تأثيرگذار بر روح آدمي محيط اطراف، از جمله محفلهای آلوده است، لذا امام صادق (ع) مؤمنين را از شركت در چنين محافلي نهي نموده است. آنجا كه فرمود: «لا ينبغي للمؤمن اني يجلس مجلساً يعصي الله فيه و لا يقدر علي تغييره (22)؛ براي مؤمن شايسته نيست كه در مجلسي بنشيند كه در آن معصيت خداوند انجام میشود و او توانايي تغيير آن را ندارد».
رسيدگي به خانواده
انتظارات ائمه (ع) و امام صادق (ع) منحصر به معنويات و مسائل عبادي نيست، بلكه در مسائل خانوادگي و روزمره نيز امام صادق (ع) سفارشها و انتظاراتي دارد، يكي از آنها توسعه دادن به زندگي خانوادگي و خوشرفتاری و برخورد نيك با همسر و فرزندان است. @شيعه راستين امام صادق (ع) هیچگاه نسبت به اهل و عيال خويش، تنگنظر، سختگیر و بدرفتار نيست. بلكه تلاش میکند به نحو شایستهای با خانواده معاشرت نمايد و در حد امكان و توان به امور معيشتي و رفاهي خانواده توسعه دهد@، حضرت صادق (ع) در اینباره میفرماید: «عيال يك مرد (زن و فرزند همانند) اسير اويند، هركسي كه خداوند نعمتي به او عنايت كند پس بايد به خانواده (زيردستان) خود گشايشي در زندگي ايجاد كند كه اگر چنين نكند قريب است كه اين نعمت از دست او خارج میشود.» (23) در روايت ديگري آن حضرت پيروانش را به خوشاخلاقی و نيكي به خانواده سفارش نموده آن را موجب طولاني شدن عمر انسان میداند، آنجا كه فرمود: «من حسن بره في اهلبیته زيد في عمره؛ هر كس با خانواده خود نيكو رفتار نمايد عمرش طولاني خواهد شد.»
توجه به قرآن و تلاوت آن
قرآن به عنوان كتاب هدايت الهي براي انسان، همه ساحتهای مادي و معنوي او را در برمیگیرد. تمام قلمروهاي زندگي ظاهري و باطني فردي و اجتماعي اخلاقي و حقوقي دنيايي و آخرتي و جز آن از آغاز آفرينش و مبدأ شناسي تا مسير و برنامه زندگي و سرمنزل نهايي، همه مورد توجه تشريع و تبيين الهي است بدين جهت يكي از انتظارات مهم امام صادق (ع) از شيعيان اين است كه به اين كتاب الهي و گنجينه بیپایان معارف الهي و عهدنامه ميان خدا و انسان بيشتر توجه كند، لذا فرمود: «@قرآن عهدنامهای است بين خدا و خلقش، براي مسلمان شايسته است كه به عهدنامه خود بنگرد و در هر روز پنجاه آيه از آن را تلاوت كند@» (24) قطعاً مراد خواندن تنها نيست، بايد خواندن توأم با انديشه و تفكر و عمل همراه باشد، چنانکه امام قرآن ناطق حضرت صادق (ع) فرمود: «بر شما باد به (تلاوت و مراجعه) قرآن. پس هر آیهای يافتيد كه كساني قبل از شما (با عمل نمودن به آن) نجات يافتهاند، شما نيز به آن عمل كنيد (تا نجات يابيد) و هر آیهای را مشاهده كرديد كه بيانگر هلاكت پيشينيان است شما هم از آن پرهيز كنيد.» (25) درباره آثار و بركات قرآن خواندن فرمودند: «خانهای كه در آن قرآن تلاوت شود و يا خداي عزوجل شود بركتش فراوان و ملائكه در آن حضور مییابند و شياطين از آن دور میشوند و براي اهل آسمان روشن ديده میشود چنانکه كواكب براي زمينيان نوراني ديده میشود و خانهای كه در آن قرآن تلاوت نشود و خداي بزرگ ياد نشود بركتش كم و ملائكه از آن فاصله میگیرند و شياطين در آن حضور مییابند.» آنچه گفته شد و ناگفتههای زياد، انتظاراتي است كه امام صادق (ع) از شيعيان خويش دارند. باشد كه چنين باشيم.
پى نوشتها:
- تحف العقول، ص.540- بحار، ج 71، ص.313
- تحف العقول، ص.540- بحار، ج 71، ص.313
- تحف العقول، ص.540- بحار، ج 71، ص.313
- تحف العقول، ص.540- بحار، ج 71، ص.313
- شيخ محمدمهدی حائري، شجره طوبي (نجف، مكتبه الحيدريه)، ج 1، ص.3
- رجال كشي، ص.249
- ابي جعفر محمد بن بابويه الصدوق، فضائل الشيعه و صفات الشيعه، ص.45
- بحارالانوار، ج 24، ص.51
- وسائل الشيعه ج 11، ص 196 و بحارالانوار ج.68 ص.164
- اصول كافي. ج.2 ص 233 و فيض كاشاني، المحجه البيضاء، ج 4، ص.353
- صفات الشيعه ص.49
- وسائل الشيعه، ج 8، ص.389
- ابوالفضل طبري، مشكوه الانوار، ص.173
- شيخ عباس قمي، سفينه البحار، ج 1، ص 708 و مناقب ابن شهر آشوب، ج 4، ص.236
- سفينه البحار، ج 2، ص 643
- اصول كافي، ج 2، ص 78 و سفينه البحار، ج 2، ص.643
- تحف العقول، ص.536
- تفسير نورالثقلين ج.5 ص.413
- شيخ صدوق، امالي ص.531
- اصول كافي، ج 2، ص 74 و تحف العقول، ص.540
- نهج البلاغه فيض الاسلام، حكمت 92، ص.1129
- وسائل الشيعه، ج 11، ص.503
- اربلي، كشف الغمه، ج 2، ص.207
- كافي ج 2، ص.609
- بحار ج 92، ص 94
بازدیدها: 3