مهدویت در قرآن – قسمت ۴۸ – آیه ۳۴ توبه

خانه / انتظار و مهدویت / مهدویت در قرآن – قسمت ۴۸ – آیه ۳۴ توبه

مهدویت در قرآن – قسمت ۴۸ – آیه ۳۴ توبه

مهدویت در قرآن – قسمت ۴۸ – آیه ۳۴ توبه

مهدی در قرآن 0362

تفسیر جامع : 

قوله تعالى: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّ کَثِیراً مِنَ الْأَحْبارِ وَ الرُّهْبانِ لَیَأْکُلُونَ أَمْوالَ النَّاسِ بِالْباطِلِ.

این آیه بیان میفرماید حال علماء و رهبانان (کشیش) یهود و نصارى را که آنها رشوه میگیرند و حکم میکنند میان مردم و از طرق باطل ثروت و دارائى جمع و اندوخته مینمایند و منع کنند مردم را از پیروى کردن دین مقدس اسلام چه اسلام راهى است بسوى خدا و پیغمبر اکرم مردم را بآن راه دعوت فرموده و هر کس ممانعت کند مردم و مسلمین را از پیروى کردن قوانین و آئین اسلام و اوامر نواهى آن مشمول این آیه میباشد و داخل در زمره احبار و رهبان یهود و نصارى بوده باشد در کافى ذیل آیه وَ الَّذِینَ یَکْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّهَ از معاذ بن کثیر روایت کرده گفت شنیدم از حضرت صادق علیه السّلام که فرمود وسعت داده بر شیعیان ما در آنچه میتوانند از اموال خود انفاق کنند در راه خیر و معروف تا آنکه قائم ما ظاهر شود در آنوقت باید هر صاحب ثروتى دارائى خود را به امام زمان تسلیم دارد تا صرف شود بر جهاد کنندگان در راه خدا و استعانت بجویند مؤمنین بسبب آن اموال بر علیه دشمنان شیخ در کتاب امالى از مفضل بن عمر روایت کرده گفت فرمود حضرت صادق علیه السّلام هر مالیکه زکوه او داده شده گنج محسوب نمیشود اگر چه در هفت طبقه زمین پنهان باشد و اگر زکوه مال را نداده گنج است هر چند روى زمین باشد.

عیاشى از حضرت باقر علیه السّلام روایت کرده فرمود طلا و نقره هر گاه بدو هزار درهم رسید گنج است و نیز از پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله و سلّم روایت کرده فرمود امعاء مانع زکوه در آتش است.

منبع اصلی: تفسیر جامع، ج‏۳، ص۱۱۲(نرم افزار جامع التفاسیر)

مهدی در قرآن 0363

اصول کافی : 

«وَ الَّذینَ یَکْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّهَ وَ لا یُنْفِقُونَها فی‏ سَبیلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلیم»‏

وکسانى که طلا ونقره را گنجینه (و ذخیره و پنهان) مى‏سازند،ودرراه خدا انفاق نمى‏کنند، به مجازات دردناکى بشارت ده

توبه: ۳۴

مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ مُعَاذِ بْنِ کَثِیرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) یَقُولُ: «مُوَسَّعٌ عَلَى شِیعَتِنَا أَنْ یُنْفِقُوا مِمَّا فِی أَیْدِیهِمْ بِالْمَعْرُوفِ فَإِذَا قَامَ قَائِمُنَا حَرَّمَ عَلَى کُلِّ ذِی کَنْزٍ کَنْزَهُ حَتَّى یَأْتِیَهُ بِهِ فَیَسْتَعِینَ بِهِ عَلَى عَدُوِّهِ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- وَ الَّذِینَ یَکْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّهَ وَ لا یُنْفِقُونَها فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِیم»‏

محمد بن یعقوب به اسنادش از امام صادق (علیه السلام) روایت کند که فرمودند: بر شیعیانمان توسعه داده شده که از آنچه در اختیار دارند به نیکی انفاق کنند، پس هرگاه قائم ما (علیه السلام) به پا خیزد بر هر گنجینه کنندهای ذخیره ساختن را تحریم خواهد کرد تا اینکه آن را بیاورد و آن حضرت به وسیلهی آن بر دشمنش یاری جوید و این است (معنی) فرمودهی خداوند عزوجل در کتاب خود که: «وَ الَّذِینَ یَکْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّهَ وَ لا یُنْفِقُونَها فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِیم»

منبع اصلی: کافی، ج ۲، ص۶۱

مهدی در قرآن 0364

تفسیر کوثر : 

آیه (۳۴) یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّ کَثِیراً مِنَ الْأَحْبارِ وَ الرُّهْبانِ … به دنبال سخنانى که درباره احبار و رهبان یا همان دانشمندان یهود و نصارى گفته شد، اینک در این آیه بعضى از کارهاى زشت آنان بیان مى‏شود و این براى آگاه ساختن مؤمنان از وضعیت آنهاست و لذا آیه خطاب به مؤمنان است و در آن از افزون خواهى و حرام خوارى و جاه طلبى بسیارى از دانشمندان یهود و نصارى سخن گفته شده است. توجه کنیم که این موضوع مربوط به بسیارى از آنهاست نه همه آنها. اشاره به اینکه در میان آنان کسانى هم هستند که دست به این کارهاى زشت نمى‏زنند و این، دلیلى بر عادلانه بودن قضاوتهاى قرآن است.

آنها دو کار زشت مى‏کنند: یکى اینکه اموال مردم را به باطل مى‏خورند و منظور از آن رشوه خوارى این گروه از احبار و رهبان است که از مردم رشوه مى‏گرفتند و احکام خدا را به نفع آنها تغییر مى‏دادند. دیگر اینکه آنها مردم را از راه خدا باز مى‏دارند و مانع از آن مى‏شوند که مردم معمولى به اسلام روى آورند و این کار را با تبلیغات سوء و پنهان سازى آیات تورات و انجیل درباره پیامبر اسلام انجام مى‏دهند.

پس از بیان ثروت اندوزى احبار و رهبان از راه باطل، یک حکم کلّى را بیان مى‏کند که شامل همه است و مسلمانان را هم در بر مى‏گیرد و آن ناپسندى اندوختن سیم و زر و مصرف نکردن آن در راه خدا ست. مى‏فرماید: و کسانى که سیم و زر را مى‏اندوزند و آن را در راه خدا انفاق نمى‏کنند، آنان را به عذابى دردناک مژده بده.

اینکه مى‏فرماید: مژده بده، از روى استهزاء آنهاست.

در تاریخ آمده است که ابو ذر غفارى صحابى بزرگ پیامبر که راستگویى او را پیامبر خدا تضمین کرده بود، در مجلس عثمان و یاران او این آیه را خواند و بر ثروت اندوزى خلیفه و اطرافیان او به شدت اعتراض کرد. کعب الاحبار یهودى تازه مسلمان در آن مجلس حضور داشت و به ابو ذر پاسخ داد که این آیه مربوط به احبار و رهبان است و مسلمانان را شامل نمى‏شود. او «واو» را از «و الذین» حذف مى‏کرد گویا که این جمله صفتى براى احبار و رهبان است. ابو ذر خشمناک شد و به خاطر این تصرف در آیه به او حمله کرد و اعلام داشت که آیه «و الذین» است نه «الذین» و این مى‏رساند که این جمله جمله مستقلى است و شامل تمام کسانى مى‏شود که طلا و نقره مى‏اندوزند و آن را در راه خدا نفاق نمى‏کنند چه از یهود و نصارى باشد و چه از مسلمانان.

مهدی در قرآن 0365

اکنون باید دید که منظور آیه از اندوختن سیم وزر چیست؟ آیا منظور این است که هر گونه ثروت اندوزى ممنوع است اگر چه انسان زکات و حقوق واجبه آن را پرداخته باشد؟ یعنى اسلام بطور کلى با هر نوع سرمایه دارى مخالف است؟ و یا منظور این است که ثروتى که زکات و حقوق واجبه آن داده نشده و روى هم انباشته گردیده است ناپسند است.

با توجه به آیات و روایاتى که درباره مشروعیت مالکیت و جمع آورى از مال راههاى مشروع وجود دارد، احتمال اول قابل قبول نیست و اسلام سرمایه را محترم مى‏شمارد و به تجارت و معاملات دیگر فرمان مى‏دهد و تنها حقوقى را به عنوان خمس و زکات قرار داده که با پرداختن آن بقیّه مال پاک و حلال مى‏شود و نگهدارى یا هر گونه تصرف در آن جایز است. در روایتى از پیامبر اسلام (ص) آمده که فرمود:

کل مال یؤدى زکاته فلیس بکنز و ان کان تحت سبع ارضین، کلّ مال لا تؤدى زکاته فهو کنز و ان کان فوق الارض. «۱»

هر مالى که زکات آن داده شود «کنز» یعنى اندوخته نیست اگر چه زیر هفت زمین باشد و هر مالى که زکات آن داده نشود کنز است اگر چه بالاى زمین باشد.

در آیه شریفه نیز همه کسانى را که طلا و نقره را مى‏اندوزند وعده عذاب نمى‏دهد بلکه آن گروه از ثروت اندوزان را وعده عذاب مى‏دهد که آن را در راه خدا انفاق نمى‏کنند و این دلالت دارد بر اینکه منظو کسانى هستند که زکات مال خود را نمى‏دهند چون انفاق در راه خدا را باید به مفهوم زکات و خمس و حقوق واجبه بگیریم چون مسلم است کسى که ثروت خود را در جهت تأمین معاش خود و خانواده‏اش صرف مى‏کند کار بدى نکرده ولى به آن انفاق در راه خدا گفته نمى‏شود.

مهدی در قرآن 0370

به عبارت دیگر اگر منظور آیه ممنوعیت هر نوع ثروت اندوزى بود، باید انسان تمام مال خود را در راه خدا انفاق مى‏کرد و حق نداشت که از آن در زندگى خصوصى خود استفاده کند چون آیه مى‏فرماید «آن را در راه خدا انفاق نمى‏کند» و این چیزى است که با ضرورت اسلام سازگار نیست و هیچ مکتبى حتى افراطى‏ترین مکتب سوسیالیستى آن را نمى‏گوید. بنا بر این مسلم است که منظور آیه از اینکه مى‏فرماید:

 «آن را در راه خدا انفاق نمى‏کند» همه مال نیست بلکه قسمتى از آن است و آن همان خمس و زکات است.

البته در اسلام علاوه بر خمس و زکات صدقات مستحبى هم داریم و نیز حاکم اسلامى مى‏تواند در صورت نیاز جامعه علاوه بر خمس و زکات مقدارى از اموال مردم را از آنها بگیرد همان گونه که در روایاتى آمده که وقتى مهدى ظهور کرد قسمتى از اندوخته‏ هاى مردم را از آنها خواهد گرفت تا به وسیله آن بر دشمن خود پیروز شود. «۲»

پی نوشت:

(۱)- امالى طوسى، ج ۲، ص ۲۳٫

(۲)- رجوع شود به اصول کافى، ج ۴، ص ۶۱

گردآورنده:طیبه فدوی

منبع اصلی: کوثر، ج‏۴، ص ۴۷۵-۴۷۶ (نرم افزار جامع التفاسیر)

بازدیدها: 28

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *