نکاتی پیرامون زمینه های دستیابی به توافق جامع هسته ای و نتایج آن

خانه / مطالب و رویدادها / نکاتی پیرامون زمینه های دستیابی به توافق جامع هسته ای و نتایج آن

ارزیابی دقیق این توافق منوط به مطالعه دقیق متن تفصیلی آن است، اما به عنوان یک ارزیابی کلی می توان گفت که این توافق، یک توافق مبتنی بر مقدورات است و عموم خطوط قرمز نظام در آن دیده شده است

534535

خلاصه سخنرانی دکتر باقری درباره توافق جامع هسته ای

نکاتی پیرامون زمینه های دستیابی به توافق جامع هسته ای و نتایج آن

ارزیابی دقیق این توافق منوط به مطالعه دقیق متن تفصیلی آن است، اما به عنوان یک ارزیابی کلی می توان گفت که این توافق، یک توافق مبتنی بر مقدورات است و عموم خطوط قرمز نظام در آن دیده شده است

یک موضوع مقدماتی و مهم در بحث هسته ای این که نوع رابطه جمهوری اسلامی ایران با آمریکا، موضوعی نیست که بر سر یک سوء تفاهم رخ داده باشد، بلکه در این جا موضوع دشمنی آمریکا با ایران مطرح است. اگر این رابطه را سوء تفاهم تلقی کنیم، آن را به صورت محترمانه بین طرفین تعریف کرده ایم، چرا که  سوء تفاهم در زمانی اتفاق می افتد که اطلاعات غلطی از طرف مقابل از ما رسیده باشد، یا متقابلا این طور باشد. با این تعریف اگر اطلاعات درست به ویژه در حوزه هسته ای و شفاف سازی های درستی صورت بگیرد، مشکلات حل می شود، در حالی که در طی این دوازده سال، هزاران صفحه شفاف سازی و بازرسی ها درباره برنامه هسته ای ایران صورت گرفت، اما همه این ها نتوانست سوء تفاهم کاذب و پوچ آمریکا و غرب را درباره ایران و برنامه هسته ای آن از بین برد. این موضوع نشان می دهد که اولا رابطه آمریکا با ایران بر مبنای دشمنی است و ثانیا دشمنی که غرب با ما دارد به حوزه قدرت جمهوری اسلامی ایران بر می گردد.

جمهوری اسلامی ایران بعد از انقلاب از پنج مولفه اصلی قدرت برخوردار شد. که عبارتند از: ارزش ها و آرمان های انقلاب اسلامی، دستیابی به عمق استراتژیک بر مبنای این ارزش ها، هدایت گری ولی فقیه در نظام جمهوری اسلامی، قدرت نظامی و توان بازدارندگی ایران و وحدت و انسجام داخلی. از سال های 70 به بعد قدرت دیگری به نام دستیابی به فناوری هسته ای نیز به مؤلفه های قدرت ایران افزوده شد.

از این جهت نگرانی غرب به زعم خود از ایران بیشتر شد و بنابراین جهت مقابله با ایران و مهار آن در ابتدای امر آمدند از طریق ابزارهای سخت و نیمه سخت این قدرت را مستقیما تضعیف کنند، تا این که  اوباما خصوصا در دوره دوم ریاست جمهوری خود به این نتیجه رسید که به هیچ وجه این ابزارها قادر بر ناتوان سازی ایران نیستند و لذا بحث دیپلماسی هوشمند را جهت مهار ایران ارائه کردند و البته دیگر ابزارها همچون جنگ نیابتی، بدل سازی ایدئولوژیک در مقابل انقلاب اسلامی ایران، یعنی ایجاد گروه های تکفیری، تلاش برای محدودسازی صنعت نظامی ایران و حمایت از سکولارها و میانه روها در داخل را نیز دنبال کردند.

در این زمینه چنانچه گفته شد در موضوع هسته ای، دیپلماسی هوشمند را دنبال کردند. آنچه آن ها را به این وضعیت رسانید این بود که  در جمع بندی نهایی خود به این نتیجه رسیدند که هیچ ابزاری به گفته اوباما نمی تواند پیچ و مهره هسته ای ایران را بردارد. دلایل این موضوع عبارتند از:

1- نوع مدیریتی که رهبر معظم انقلاب از سال 1382 به بعد درباره موضوع هسته ای داشتند این بود که در هر بزنگاهی وارد شدند و تذکر دادند و آنجایی که انحراف صورت می گرفت، جلوی آن را گرفتند و آنجایی که آمریکائی ها زیاده خواهی می کردند، وارد میدان شدند و جلو زیاده خواهی آن ها را گرفتند و نقش تعیین کننده ای را در حفظ دستاوردهای هسته ای ایفا کردند.

2ـ سهم و نقش دانشمندان هسته ای ما که علیرغم فشارها و تهدید و ترور دانشمندان هسته ای، آنان مرعوب نشدند و کار را رها نکردند و با قوت آن را ادامه دادند. ما در سال1384 چیزی نداشتیم، اما در طی هشت سال موفق شدیم اورانیوم بیست درصدی را تولید کنیم و لذا غربی ها مجبور شدند بیایند با ما مذاکره کنند و بگویند ما غنی سازی شما و حتی نطنز و فردو را می پذیریم.

3ـ سهم و نقش نیروهای دفاعی ما که اوباما به صراحت در جمع  صهیونیست ها آن را مطرح کرد، بسیار اساسی است. اوباما گفت ما قادر نیستیم از طریق بمب های عمق شکن و صخره شکن برنامه هسته ای ایران را نابود کنیم و در اینجا سهم نیروهای نظامی کشور به ویژه سپاه پاسداران در حفظ دستاوردهای هسته ای اساسی است.

4ـ سهم و نقش کسانی که در عرصه دیپلماسی از سال 1382 تاکنون فعال بوده و هستند نیز بسیار اساسی است.

6ـ همچنین سهم و نقش مردم در تحمل فشارها و تحریم ها و حضور در راهپیمایی روز قدس و جشن های انقلاب اسلامی با شعار برنامه هسته ای حق مسلم ماست که سبب شد تبدیل به یک گفتمان شود، را نیز باید مهم دانست.

این مسائل باعث شد که امروز توافق نهایی هسته ای به دست آید و غربی ها مجبور به پذیرش شرایط ایران شدند و در روزهای اخیر مذاکرات با مقاومت تیم دیپلماسی ایران و نیز حضور گسترده مردم در راهپیمایی روز قدس و دفاع از مذاکرات عزتمندانه و حقوق هسته ای کشور، غرب مجبور شد از خواسته های زیاده طلبانه خود تا حد زیادی عقب نشینی کند.

با این حال ارزیابی دقیق این توافق منوط به مطالعه دقیق متن تفصیلی آن است، اما به عنوان یک ارزیابی کلی می توان گفت که این توافق، یک توافق مبتنی بر مقدورات است و عموم خطوط قرمز نظام در آن دیده شده است. نکته دوم این که این توافق که الان شاهد آن هستیم به معنای پایان کار نیست و باید در داخل ایران توسط رهبر معظم انقلاب، رئیس جمهور، شورای عالی امنیت ملی و مجلس شورای اسلامی مورد تأیید قرار گیرد. همچنین در آمریکا نیز باید مورد تأیید کنگره آمریکا و رئبیس جمهوری آن قرار گیرد.

در این میان به نظر می رسد که در طی این مدت شاهد دو اقدام از سوی آمریکا و غرب باشیم:

1ـ تاخیری سازی؛ به نظر می رسد که از سوی کنگره آمریکا و از سوی صهیونیست ها و حتی سعودی ها این بازی دنبال شود. چنانچه باب کروکر، نماینده کنگره آمریکا گفته است اگر بخواهیم ما این موضوع را بازبینی و بازرسی کنیم حداقل تا شهریور و مهرماه طول می کشد.

2ـ تبلیغ رسانه ای مبنی بر پیروزی آمریکا و غرب؛ رسانه های غربی همسو با آمریکا طی این مدت تبلیغ زیادی خواهند داشت که آمریکا موفق شد بخشی از برنامه هسته ای ایران را برچیند که این تبلیغات با تفسیرهای متناقضی که از توافق صورت خواهند داد، انجام می شود تا انسجام داخل ایران را به هم بریزند. بنابراین ممکن است چندقطبی کردن جامعه را از طریق این اقدامات دنبال کنند.

 

نتایج خارج از مباحث هسته ای این توافق

جدای از جزئیات فنی توافق و نتایج آن در حوزه هسته ای، در دیگر حوزه ها به نظر می رسد که توافق نهایی هسته ای می تواند نتایج مثبت و منفی ذیل را داشته باشد:

1- باز شدن دست ایران در افزایش عمق استرتژیک خود؛ که البته دشمن ممکن است از این مقوله جهت افزایش تبلیغات ایران هراسی در منطقه استفاده کند، چنانچه روزنامه الحیات این موضوع را به عنوان یک امر منفی تلقی می کند و می گوید اگر توافق صورت بگیرد موقعیت و سیطره ایران در منطقه افزایش پیدا خواهد کرد.

2- گرفته شدن بهانه های دشمن در اجماع سازی علیه ایران؛ دشمن سه اتهام اصلی تروریسم، حقوق بشر  و سلاح هسته ای را علیه ایران جهت ایجاد اجماع جهانی علیه کشورمان تبلیغ می کرد. در این میان بُرد مباحث حقوق بشری و تروریسم آن قدر نبود که اجماع علیه ایران صورت گیرد و قطعنامه علیه ما در ماده هفت منشور سازمان ملل صادر شود، در حالی که با اتهامات در موضوع هسته ای این کار را کردند و با توافق نهایی این ابزار دشمن خنثی می شود.

3ـ الگو شدن مدل حل موضوع هسته ای ایران برای دیگر کشورها؛ در مدل مذاکرات هسته ای ایران با قدرت های دنیا، جمهوری اسلامی ایران با پافشاری  بر حقوق مشروع خود توانست فناوری هسته ای خود را حفظ کند و این مدل از مدل لیبی که کاملا تسلیم آمریکا شد و مدل کره شمالی که راه تولید بمب اتم را رفت، بسیار ارزشمندتر و والاتر است. از همین رو گفته می شود چندین کشور می توانند مدل ایران را دنبال کنند که از جمله الجزایر، مصر و به ویژه ترکیه هستند.

4- بروز شکاف بین کاخ سفید و رژیم صهیونیستی؛ ممکن است بعضی ها تعبیر کنند که اختلافات آمریکا و رژیم صهیونیستی بازی است، ولی در هر صورت به نظر می رسد که این اختلافات بازی صرف نیست و اختلافاتی با هم دارند.

5- در عین حال ممکن است ما شاهد یکسری پیامدهای منفی نیز باشیم. از جمله این که  برخی از دوستان ایران چنین تلقی کنند که ایران از موضع انقلابی خود عقب نشینی کرده است. این تصور ممکن است با توجه به عملیات روانی که دشمن انجام می دهد،  شکل بگیرد، در حالی که این گونه نیست و در ابتدا گفته شد که بحث رابطه ایران و آمریکا، مبتنی بر یک دشمنی است.

6- در داخل کشور نیز نتایج و پیامدهای این توافق عبارتند از: شکسته شدن فضای روانی حاکم بر اقتصاد ما که یکی از پیامدهای مهم است. یعنی در آینده می تواند ریسک سرمایه گذاری ما را پایین بیاورد و این از آثار مثبت تفاهم خواهد بود که یک امر روشنی است و البته شکل گیری این وضعیت به سرعت نخواهد بود./

منبع : سایت بصیرت

Views: 26

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *