در قرن اخیر یکی از اهداف استعمار غرب در ایران، تهاجم به ارزشهای دینی و ملّی از جمله حجاب زنان بوده است. اقدام رضاخان علیه حجاب زنان به تقلید از فرهنگ غرب نشانه عملی و خشن این تهاجم فرهنگی بود. اهداف این حرکت از آن جا ناشی می شود که با استقرار سلطنت پهلوی و تثبیت آن، در حقیقت دوره اجرای سیاست مذهب زدایی و استحاله فرهـنگی از طـریق فرهنگ تجددگرایی در دستورکار هیئت حاکمه قرار گرفت. جامعه ایران برای تبدیل شدن به جامعه ای بیهویت و غیر مولّد باید از فرهنگ و ارزشهای ملی و اسلامی تهی می شد.
از آنجا که به دلیل ریشه دار بودن تفکر و تقیدات مذهبی و عرف و سنن ملّی، سـیاست مذهـب زدایی با مشکلات جدی و مقاومت اجتماعی مواجه بود، بنابراین دولتمردان رژیم پهلوی همانند تجربه اروپا تهاجم به مذهب را از طریق رواج سکولاریزم و تحقیر نمادهای دینی و سنن ملّی آغاز کردند.
امام خمینی با فراست خاص خود دریافته بود که استعمار و ایادی آن بر اساس سلطه طلبی خود در جستجوی راهها و شیوه های مناسب برای نفوذ فرهنگی- سیاسی در جامعه ایرانی هستند و لذا برای رسیدن به هدف، موقعیت زنان را بهانه قرار داده و با شعار به ظاهر زیبای آزادی و مساوات، فرهنگ برهنگی و بی بندو باری را اشاعه می دادند و در این راه حتی خشن ترین رویه های استبدادی را نیز در قالب کشف حجاب رضاخانی به کار گرفتند. این منش در دوران فرزند رضاخان یعنی محمد رضا پهلوی، شکل زیرکانه تر و موذیانه تری به خود گرفت که در سخنان شاه بعضاً به عنوان «فریبابودن» از آن یاد شده است.
در منطق شاه زن مدرن و زن آزاد رسالتش فریبایی است و همه موانع موجود بر سر راه تحقق این رسالت باید برداشته شود. بدین سان بود که نه تنها زنان بلکه نیم دیگر جامعه یعنی مردان را نیز به بند افسون فریبایی کشاندند. این ویژگی نظام ماتریالیستی و لیبرالیستی غرب است که زن را در حد کالا و شیء برای بهره وری و سودآوری مادی تنزل داده است زیرا پس از انقلاب صنعتی اروپا و حاکمیت تفکر منحط سکولار و دیدگاه های لیبرالیستی بر پایه اومانیسم، برای دنیای غرب تنها ملاک های مادی شاخص ارزیابی قرار گرفتند و با چنین ملاک هایی ارزشهای مقدس انسانی- از جمله هویت زن- تا حد ملعبه بودن تنزل می یابد و همه چیز در تحکیم نظام سرمایهداری نقش ابزاری پیدا می کند.
امام خمینی(ره)، که خود از نزدیک شاهد این گونه برداشتهای متحجرانه از جایگاه زن بود و نتیجه آن یعنی ابتذال و فساد و از خود بیگانگی و خودباختگی جوامع مسلمان را به خوبی احساس میکرد، با تعمق مجتهدانه در میراث گرانقدر سنّت نبوی (ص) و تعالیم ائمه معصومین(ع) به نقد این دیدگاه پرداخت و در سخنان خویش زن مسلمان را دارای شخصیتی آزاد و قدرتمند و شایسته توصیف می نمود که قادر است در کنار مسئولیت های خانوادگی با حفظ شرافت و کرامت و عفاف و نجابت در عرصه فعالیت های اجتماعی حضور یافته و با اتکاء به الگوهای دینی ثابت کند که اسلام هرگز خواستار انزوای زن در جامعه نیست. امام خمینی، انقلاب و پیروزی آن را وام دار زنان می شمارد. چراکه آنان سبب تقویت روحیه و انگیزه انقلابی مردان شدند. ایشان می فرمایند: “این پیروزی را ما از بانوان داریم قبل از اینکه از مردها داشته باشیم. بانوان محترم ما در صف جلو واقع بودند. بانوان عزیز ما اسباب این شدند که مردها هم جرأت و شجاعت پیدا کنند. ما مرهون زحمات شما خانمها هستیم.” (صحیفه امام،ج7،ص6)
امام، با الهام از تعالیم انبیاء و اولیاء الهی نه تنها رهبر سیاسی جامعه بلکه تجسم اخلاق و فلسفه و فقه و عرفان نیز بود. ایشان هرگاه درباره زنان سخن می گفتند با زیباترین و شیواترین کلمات، جایگاه و ارزش آنان را بیان و معرفی می کردند. امام که تعلیمات اسلام را پیکره و چارچوب شأن و مقام و شخصیت انسانها و حقوق و آزادی های آنان می دانستند با اتکاء به چنین دیدگاهی «زن» را دارای شخصیت و مقامی والا برشمرده و دیدگاه های منحط جوامع غیرمذهبی و سرمایه داری را نفی می کردند.
حمایت ایشان از زنان و قدردانی از آنها در سخنرانی ها و دیدارهایی که برگزار می شد بخوبی مشهود است. در روزهای نخستین بازگشت امام به وطن در مدرسهای که با ایشان ملاقات صورت می گرفت، کثرت جمعیت به حدی بود که مسئولین نگران وضعیت امام شده تصمیم گرفتند، ملاقات خواهران را حذف کنند. امام که متوجّه این مطلب شدند فرمودند: «زنها سهم افزون تری در انقلاب داشتند، شما میخواهید این نیروی فعّال را که مشوق مردها بودند و تشجیع کننده آنان در میدان مبارزات از صحنه خارج کنید.»
امام خمینی، انقلاب و پیروزی آن را وام دار زنان می شمارد. چرا که آنان سبب تقویت روحیه و انگیزه انقلابی مردان شدند. حضور زنان در انقلاب، هر چند پدیده ای بی سابقه نبود و تاریخ جنبشهای سیاسی و اعتراض آمیز ملت ایران، از شور وشعور زنان مسلمان ایرانی حکایت دارد، اما با توجه به فراگیربودنِ انقلاب، باید گفت که آنان الهام بخش همگان بودند.
زنان در پرتو معنویت و عظمت انقلاب اسلامی به این واقعیت رسیدند که اسلام برای آنها هویتی انسانی قائل است که ریشه در گرایش های عالی دارد و الگوگیری از مکتـب حضرت زهرا(س)، بزرگ بانوی عالم بشریت و اتکال به قوّه لایزال الهی و چـنگ زدن به ریســمان حق آنان را در جایگاهی رفیع و ارزشمند قرار می دهد.
زنان متعهد در دوران انقلاب اسلامی نقشی ماندگار از خود به جای گذاشتند و به همگان ثابت کردند که شخصیت زن مسلمان در تبعیت از الگوهای مصرفی غرب و مد و مدپرستی و آنچه آنها برایش به ارمغان می آورند نیست بلکه چیزی که بر اعتبار و ارزش او می افزاید نجابت، شرافت و فداکاری در راه آرمان های اصیل دینی است که خداوند به آنها ارزانی داشته است.
زن ایرانی که بر اساس اعتقادات مذهبی، زمینه های لازم را داشت به برکت روشنگری ها و راهنمایی های امام خمینی از حاشیه به متن جامعه آمد. جامعه زنان مسلمان و متعهد ایرانی برپایه ایمان و عفت و صبر و هوش، حقیقت را دریافت کرد و با تلاشی روزافزون درصدد جبران عقب ماندگی های گذشته برآمد.
انتهای مطلب/
بازدیدها: 2