سرانجام «حلب» آزاد شد. آزادی حلب را نمی توان آزادی یک منطقه یا یک شهر راهبردی و اقتصادی مهم به شمار آورد. آزادی حلب یک دنیا معنا و طوماری بی پایان پیام، برای تمام طرف ها و بازیگران، در تمام سطوح دارد. اگر غیر از این بود، دنیا با دقت و وسواس تحولات میدانی جاری در این شهر را رصد نمی کردند و محور ضد سوری به رهبری آمریکا برای مانع تراشی در روند آزادی این شهر هر آنچه در چنته داشت را رو نمی کرد.
در این راستا مهمترین پیام های آزادسازی حلب را می توان در موارد زیر ملاحظه کرد:
– آزادی حلب روند نبردها و موازنه های میدانی داخلی سوریه را به کلی تغییر خواهد داد. پس از ناکامی گروه های تروریستی در دو استان دمشق و حمص، حلب آخرین پایگاه و تنها نقطه امید و پناهگاه و مامن گروه های تروریستی و عناصر مسلح و حامیان آنها شمرده می شد. حال با از دست دادن حلب دیگر هیچ نقطه از خاک سوریه برای آنها امن شمرده نمی شود، به ویژه آنکه به موازات موفقیت یگان های ارتش و نیروهای مسلح سوریه در آزادی حلب، دیگر یگان های نظامی این کشور نیز عملیات های نظامی موفقی را در جبهه های عملیاتی دیگر سوریه از جمله در جنوب سوریه محقق کردند.
– سوختن آخرین برگ برنده دشمنان سوریه و محور مقاومت؛ در واقع آزادی حلب آخرین برگ برنده گروه های مسلح تروریستی در عرصه میدانی و حامیان غربی و منطقه ای آنها را به آتش کشیده و با سوختن آن، برای تروریست های تکفیری و محور ضد سوری به رهبری آمریکا غربیها هیچ برگ برنده ای باقی نمی ماند. در چنین شرایطی نه تنها معادلات میدانی و موازنه های قدرت در داخل سوریه به سود نظام این کشور و در منطقه به سود محور مقاومت رقم خواهد خورد، معارضان سوری پای میز مذاکره نیز حرفی برای گفتن نخواهد داشت و مجبور به پذیرش شروط دمشق هستند.
بازتاب عملیات آزادی حلب خیلی سریع خود را نمایان ساخت، به نحوی که هنوز آزادی کامل این شهر اعلام نشده بود که روز شنبه برابر با دهم آذرماه «ژان مارک آیرو»، وزیر خارجه فرانسه در جریان نشست پاریس درباره سوریه در سخنانی از آمادگی معارضان سوری برای مشارکت در مذاکرات با دولت دمشق بدون پیش شرط، خبر داد. بی شک این درخواست از درک درست معارضان سوری از حقایق و واقعیت های درحال شکل گیری در میدان سوریه و موقعیت آنها در این معادلات و گزینه های پیش روی آنها نشات می گیرد.
– خط بطلان بر تقسیم و تجزیه سوریه، آزادی حلب در عمل به معنای بر باد رفتن تمامی آمال گروه های تروریستی و محور ضد سوری به رهبری آمریکا در منطقه است. با آزادی حلب دیگر جایی برای طرح ترکیه و عربستان جهت تشکیل منطقه حائل در شمال سوریه و سپس جنوب آن باقی نمی ماند و در عمل طرح تقسیم و تجزیه سوریه به زباله دان تاریخ انداخته می شود.
رویاها از هیچ اقدامی جهت حمایت و پشتیبانی از گروه های تروریستی از جمله داعش و جبهه النصره فرو گذاری نکرد.
بی تردید هیچ کس انتقال کارخانه های حلب به ترکیه و غارت و چپاول این کارخانه ها توسط مزدوران آنکارا طی سال های 2014 و 2015 را فراموش نکرده است. اما اردوغان نه سودای کارخانه های حلب و نه ایجاد منطقه حائل را در شمال سوریه در سر داشت، چون وی خواهان استان حلب بود و الحاق آن به خاک ترکیه به عنوان یکی از استان های این کشور بود و در این راستا چشم پوشی آتاتورک از حلب را غیر قابل پذیرش و خیانت به ملت ترکیه توصیف کرده بود و در طول بحران سوریه به هر بی آبرویی و وقاحتی متوسل شد تا حلب را حفظ کند، حتی ورود نظامیان ترک به شمال سوریه و نقض تمامیت ارضی این کشور را باید در راستای همین اطماع و چشم داشت های اردوغان ارزیابی کرد.
وی که از گروه های تروریستی مایوس شده بود، با اشغال شهر «منبج» و پس از آن شهر «الباب» تلاش کرد خود را بیش از پیش به حلب نزدیک کرده، با استفاده از یک لحظه غفلت دمشق با در دست گرفتن شهر و سپس استان، حلب را از آن خود کند، اما اکنون همه رویاها و خواب و خیال های رئیس جمهوری ترکیه سوخته و به هوا رفته است.
– اما تنها ترکیه بازنده بزرگ میدان حلب نیست، بلکه آمریکا و عربستان سعودی نیز دیگر بازندگان و طرف های ناکام در نبرد حلب هستند. در خصوص آمریکا و غرب باید گفت که آزادی حلب به معنای شکست طرح آمریکایی – غربی – صهیونیستی حذف بشار اسد و ساقط کردن دولت قانونی سوریه است. در نگاهی کلان تر باید پیروزی حلب را شکست طرح خاورمیانه آمریکا جهت ترسیم مجدد مرزهای منطقه ارزیابی کرد که تماما به متزلزل شدن موقعیت آمریکایی ها در منطقه منتهی می شود.
– در خصوص عربستان سعودی نیز باید گفت، آزادی حلب به معنای شکست طرح وهابی – تکفیری آل سعود در منطقه است. سعودی ها طی 55 سال بحران سوریه با حمایت همه جانبه از گروه های تروریستی، از جمله تروریسم تکفیری و «بولد کردن» اشتراکات فکری و اعتقادی گروهی چون داعش با وهابیت تکفیری ثابت کردند، تروریسم تکفیری روی دیگر، وهابیت سعودی است و آل شیخ و آل سعود را باید پدر خوانده و پدر معنوی داعش شمرد. در این راستا داعش و دیگر گروه های تروریستی منطقه هر سود و منفعت یا ضرر و زیانی متحمل شود، ریاض نمی تواند، از آنها بی تفاوت بگذرد.
– اثبات کارآمدی محور مقاومت و ناکارآمدی ائتلاف ضد داعش، آزادی حلب بیانگر این واقعیت در پروسه مبارزه با تروریسم بین المللی از جمله تروریسم تکفیری داعش است که 64 کشور عضو ائتلاف ضد داعش که بزرگ ترین حامیان نظامی و مالی این گروه هم در میان آنها قرار دارند، اقدامی چشمگیر در جهت مقابله با آن انجام نداده اند، اما جبهه متحد و منسجم مقاومت اسلامی و روسیه اقدامات بزرگی در جبهه های مختلف سوریه انجام داده که سرآمد آنها بیرون راندن عناصر مسلح و گروه های تروریستی از شرق حلب و آزادی این شهر است و با آزادی آن باید در انتظار تغییر موازنه راهبردی در بحران پنج ساله سوریه به نفع نظام سوریه و متحدین دمشق بود.
افزون بر اینکه این شکست که در پروسه مبارزه با داعش و تروریسم در منطقه قابل ارزیابی است، بار دیگر نشان داد که ائتلاف ضد داعش در مبارزه خود با این پدیده برخلاف تمام شعارهایی که در زمینه مبارزه با تروریسم سر داده، فاقد دو اصل جدیت و صداقت در مبارزه با این پدیده شوم است و با فقدان این دو اصل نباید در انتظار برداشتن حتی یک گام در مسیر مبارزه با تروریسم در هر نقطه از جهان باشیم.
– با شکست گروه های تروریستی و آزادی حلب باید در انتظار کاهش فشارهای میدانی و نظامی علیه نظام سوریه از طرف آمریکا و دو متحد منطقه ایش یعنی ترکیه و عربستان سعودی باشیم. گروه های تروریستی چه تکفیری و چه غیر تکفیری در واقع ابزاری در دست آمریکا و ترکیه و عربستان بودند که در قبال نظام سوریه همچون اهرم فشار عمل می کردند و اکنون با شکست و فروپاشی آنها در حلب، آمریکا یکی از مهمترین اهرم های فشار و اعمال قدرت علیه نظام سوریه و محور مقاومت را از دست داده است.
آزادی حلب در واقع برافراشته شدن مجدد پرچم و نشان پیروزی نظام سوریه است. تروریست ها دو سه سالی که حلب را تصرف کرده بودند، تلاش داشتند، با محوریت حلب بقیه خاک سوریه را هم تصرف کنند. بنابراین از دست دادن حلب برای گروه های تروریستی فقط به معنای از دست دادن یک موضع نظامی نیست، بلکه به معنای خنثی شدن نقشه و راهبرد نظامی آنهاست و در راهبرد جدید اشغال کل سوریه و براندازی نظام جایی ندارد.
منبع:مشرق
بازدیدها: 141