شکوفاتر از بهار
به آرامش عشق، به لطافت نسیم، به رهایی موج، شکوفاتر از بهار، درخشان تر از آفتاب، نستوه تر از کوه، آبی تر از آسمان، سبزتر از جنگل، سپیدتر از سپیده و زلال تر از آب بود؛ مردی که از مرزهای خاک گذشت و به افلاک پیوست. از او در زمین بسیار گفتند، می گویند و خواهند گفت، امّا عظمت و حقیقت مردانی هم چون امام، هرگز چنانچه هست، وصف شدنی نیست؛ و به راستی مگر می شود شکوه آفتاب را به تعریف کشید و عشق را شرح کرد؟
شناخت عمیق امام
زنده نگاه داشتن یاد و نام مردان بزرگ، که سرنوشت ملّت ها را با اندیشه الهی و اراده پولادین خود ورق زده و جریان رودخانه تاریخ را دست خوش تغییر کرده اند، وظیفه همه انسان های دردمند و دل سوزانِ هدایتِ نسل هاست.
امام خمینی که با قیام الهی خود در عصر غربت انسانیت، بت ها را شکست و دریچه های نور را به روی انسان های دردمند و منتظر گشود، در زمره این بزرگ مردان است. برای شناخت امام خمینی، بررسی مقطعِ زمانیِ خاص یا بُعدی از زندگی او کافی نیست. آن امام عارف را باید در تمامت عقیده و ایمان و عملش و در همه ادوار زندگی اش شناخت.
روز کوثر
بیستم جمادی الثانی روز «کوثر» است. در آن روز بزرگ، کوثر ولایت و امامت در زمین جاری گشت و بانوی عفت و ایمان، صدیقه طاهره علیهاالسلام ، دیده به جهان گشود تا امامِ عدالت و انسانیت را مونس و همسر باشد و نسلی پدید آورد که یازده ستاره امامت و روشنانِ راه هدایت انسان ها از آن جمله اند. قرن ها بعد، در سالگشت تولد این بانو و از سلاله پاکش، مولودی دیده به جهان باز کرد که بعدها راه امامت را استمراری نو بخشید و جلوه ای از انوار ولایت را بر جهانیان تاباند میلاد مسعود حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام و رهبر کبیر انقلاب امام خمینی بر رهروان راهشان مبارک باد.
امام از زبان برادر
برادر بزرگوار امام، آیت اللّه پسندیده، درباره دوران طفولیت حضرت امام رحمه الله می فرمایند: «امام، دوران کودکی را در خمین گذراند. بانوی مؤمنه ای بود به نام خاور، که به او ننه خاور می گفتیم، او دایه امام بود و امام را نگهداری می کرد و به او شیر می داد. ننه خاور از زن های بسیار لایق و با شهامت بود. شوهرش «کربلایی میرزا آقا» تفنگدار و خادم پدرمان بود.
در شناسنامه امام… تاریخ تولد ایشان 1279 ش ذکر شده ولی…. ایشان در روز بیستم جمادی الثانی 1320 ق متولد شده اند… در شناسنامه ایشان این مشخصات ثبت است: نام خانوادگی: مصطفوی، نام پدر: آقا مصطفی، نام مادر: خانم هاجر، سال صدور شناسنامه 1305 ش…».
خاندان امام
روح اللّه الموسوی الخمینی در بیستم جمادی الثانی 1320 ق (مطابق با بیست شهریور 1281 ش و 24 سپتامبر 1902 م) در شهرستان خمین، در خاندانی از سلاله زهرای اطهر علیهاالسلام و از خانواده ای اهل علم، که به هجرت و جهاد در راه خدا معروف بودند، پا به عرصه وجود نهاد. او وارث آبا و اجدادی بود که نسل در نسل در کار هدایت مردم و کسب معارف الهی می کوشیده اند. پدر بزرگوار امام خمینی، آیت اللّه سیدمصطفی موسوی از معاصران میرزای شیرازی بود و مادر مؤمنش، بانو هاجر، نیز از خاندان علم و تقوا و از نوادگان مرحوم آیت اللّه خوانساری بوده است. امام دوران کودکی را در دامان مادر و عمه مکرمه اش، صاحبه خانم، که بانویی شجاع و حق جو بود، سپری کرد.
احیاگر دین خدا
در حالی که سال 1320 ق از نیمه می گذشت، مولودی در ایران دیده به جهان گشود که بعدها با قیام الهی خود سرنوشت ایران و جهان اسلام را دگرگون کرد و انقلابی پدید آورد که امید همه ملت های آزاده در سرتاسر گیتی گردید. آن روز هیچ کس تصور نمی کرد که این کودک همان است که فردا، دنیا او را به نام «امام خمینی» خواهد شناخت و احیاگر دین خدا در عصر مسخ ارزش های دینی خواهد شد.
میراث دار همه انبی
رادمردی از قبیله فضیلت بود و پیش آمد تا پرچم حقیقت را در گستره جهان برپا کند و منادی حاکمیت صالحان بر زمین باشد. او چونان «نوح»، مستضعفان را بر کشتی هدایت سوار کرد و با موج های شهادت به ساحل توحید رهنمون شد. تبر ابراهیمی اش را بر بت های زر و زور و تزویر کوبید و با عصای هوشیاری موسایی اش نیرنگ ساحران زمان را بی رنگ کرد. بی تردید امام در دم مسیحایی اش فیض روح القدس داشت که توانست در کالبد بی جان قرن حاضر روح ایمان و عشق بدمد. خمینی، مفسرِ با فراستِ قرآنِ محمد بود و در مقابل تندیس ظلم و طغیان و وارث خلف ضلالت شیطان، به حق قیام کرد تا به خواست تمامی رسولان الهی، تحققی تاریخی بخشد. خمینی وارث شایسته همه انبیای الهی بود.
پیر بیدار
گرمای ظلم بیداد می کرد. تابستانِ ستم، شلاق شقاوت بر تن مظلوم ملت می کوبید. امیدهای ملّت برای رهایی از جور زمان به پاییزی زرد می گرایید و زمستان، سیاهی سرمای سخت خود را بر سر مردمان افکنده بود. قصه ها رنگ غصه داشت و دل های مردمان گنج رنج های بی شمار بود. در این میان، امام خمینی، پیر بیدار یلدای بلند تاریخ ایران شد و با کلامی که عطر تقدس داشت، بر دل های زمستان زده نشست و بزرگ ترین شگفتی قرن را آفرید. امام، بهار همیشه سبز و جاوید ملت ایران است.
ظهور امام
شخصیت امام و ظهور او نوید امن و ایمان بود. در میانه عصری که به بی خدایی خو گرفته بود، ظهور و حضور امام باعث شد تا امت ها به شور آیند. چنین بود که بلافاصله پس از آغاز حرکت انبیایی امام، نه فقط در کشورهای اسلامی، بلکه در تمامی سرزمین هایی که نام و یادی از خدا هنوز باقی است، حرکت های پیاپی و عظیم پدید آمد که هدف اصلی این طوفان ها درهم شکستن بت های کفر و شرک در زمین و حرکت به نام خدا بود.
خنده و شوخی امام
یکی از مستخدمان حضرت امام رحمه الله می گوید: «بعد از ظهرها که می شد خانواده امام، نوه ها، دخترها و عروس ایشان می آمدند و دور ایشان می نشستند و چنان با امام گرم می گرفتند و شوخی و مزاح می کردند که تصور چنین حالتی برای یک رهبر سیاسی با آن همه گرفتاری شاید غیر ممکن می نمود».
خنده و شوخی امام
نوه حضرت امام نقل می کند: «هر کس از خانواده امام که به دیدار ایشان می رفت احساس می کرد آقا خیلی دوستش دارد. همه ما این احساس را داشتیم که امام بیشتر از همه به ما علاقه دارد… من هنوز یادم نمی آید که به اتاق امام وارد شده باشم و ایشان لبخند نزده باشند».
هرچه دارم متعلق به مردم ایران است
خبرنگار اعزامی روزنامه اطلاعات به پاریس تعریف می کند: اولین خبرنگاری که توانست از آیت اللّه خمینی، در حالی که لبخندی بر لب داشت، عکس بگیرد، من بودم. لبخند ایشان به خاطر سؤالی بود که یک خبرنگار فرانسوی از امام پرسید: «شایع است آیت اللّه خمینی خیلی پول دار هستند و حتی از شاه هم بیشتر پول دارند، آیا این سخن درست است؟» امام لبخندی زدند و فرمودند: «من هیچ ندارم و آن چه هم دارم متعلق به مردم ایران است».
امام خمینی در کلام امام خامنه ای
امام خامنه ای، دامت برکاته، درباره شخصیت والای امام راحل می فرمایند:
«امام خمینی، شخصیتی آن چنان بزرگ بود که در میان بزرگان و رهبران جهان و تاریخ به جز انبیا و اولیا [و] معصومین علیهم السلام ، به دشواری می توان کسی را با این ابعاد و این خصوصیات تصور کرد». «الحق شخصیت آن عزیز یگانه، شخصیتی دست نیافتنی و جایگاه والای انسانی او جایگاهی دور از تصور و اساطیرگونه بود. او رهبر و پدر و معلم و مراد و محبوب ملت ایران و امید روشن همه مستضعفان جهان و به خصوص مسلمانان بود. او عبد صالح و بنده خاضع خدا و نیایشگر گریان نیمه شب ها و روح بزرگ زمان ما بود. او الگوی کامل یک مسلمان و نمونه بارز یک رهبر اسلامی بود».
شکوه اهل قبله
یکی از برجسته ترین و محبوب ترین الگوهای رفتاری و سیروسلوک معنوی در عصر حاضر، امام خمینی، رحمه الله ، است. او تمام عمر را یکسره در طریق بندگی و اخلاص گام زد و همه هستی خویش را وقف راه خدا و عبودیت او نمود. نهضت الهی او که امت ما را به آزادی رساند و اهل قبله را در جهان شکوهی دوباره بخشید زمینه ساز حیات دین و احیای معنویت و توجه به خدا در این عصر مادیت و گریز از مذهب بود، رضوان همیشگی خدا بر روح بلند او باد که دمی ازخداجدانبود و هرچه داشت از رهگذر همین اتصال و پیوند بامبدأ قدرت وعظمت بود.
عاشق نماز و نیایش
عشق ویژه امام به نماز و نیایش شبانه، جلوه ای از شکوه عارفانه او بود. به گفته تمام کسانی که با وی محشور بودند، از آغاز تکلیف تا روزهای آغاز قیام و از آن زمان تا روز کوچ ابدی اش، حتی یک شب نیایش شبانه اش ترک نشد. او همان مردی است که وقتی در روزهای پایانی اقامتش در «نوفل لوشاتو»ی پاریس، صدها خبرنگار و فیلم بردار از سراسر جهان برای ضبط آخرین مصاحبه اش در فرانسه گرد آمده بودند، دقایقی پس از آغاز گفت وگو، به محض رسیدن وقت نماز، مصاحبه را نیمه کاره رها کرد. به راستی کارنامه حیات هیچ رهبری، چنین آکنده از فضیلت های الهی نیست.
مجموعه اضداد
همه شگفتی ها در وجود «خمینی» به تجلّی می نشست، مردی با مجموعه ای از اضداد، که تأمّل کردن در ژرفای وجودش اندیشه سوز بود و تفکر در اعماق کلامش اندیشه ساز؛ مردی که بزرگ ترین حرکت و انقلاب قرن حاضر را پدید آورد و همه زرداران، زورمداران و تزویر پیشگان را با هراسی ابدی دست به گریبان ساخت و در همان حال بال های فروتنی خویش را در برابر مؤمنان و ستم دیدگان فرود آورد و نیمه شبان در پیشگاه کبریایی معبودخویش، سجاده را با اشک چشمان خدابینش دریا ساخت. به راستی تاریخ، کم تر ظهور چنین مردانی را به یاد دارد؛ مردی با مجموعه ای از اضداد.
راز شگرف رهبری امام
جهان، شخصیت های برجسته مبارز و رهبران سیاسی بسیار به خود دیده است، امّا آنچه کار امام را شکوهی جاودانه می دهد و انقلاب او را از دیگر انقلاب ها جدا می کند و به نهضت انبیا پیوند می دهد آن است که او هدایتگر انسان ها به سمت وسوی ارزش ها بود و به خوبی توانست دین را با سیاست به هم آمیزد. امام خمینی رحمه الله با هوشمندی و موضع گیری های خاص خود توانست نیروهای مبارز را به همدلی سوق دهد و روشنان امید به فردایی آکنده از آزادی و استقلال را در جای جای میهن بپراکند. راز شگفت تأثیر پیام و کلام امام را باید در اصالت اندیشه ها، صلابت رأی و صداقت بی شائبه اش با مردم جست.
بینشی آسمانی
وقتی که ده ها میلیون ایرانیِ چشم به راه، در 12 بهمن 1357 در استقبال باشکوه از امام، مقدمش را گرامی داشتند، آن گاه که خبرنگاری سؤال کرد: «اکنون که پس از پانزده سال به کشور باز می گردید، با این همه شکوهی که می بینید، چه احساسی دارید؟»، پاسخ شنیده بود: «هیچ!» خبرنگار نمی دانست که امام، چون دیگر رهبران سیاسی نیست که با انگیزه های قدرت طلبی در چنین صحنه های هیجان انگیزی، از خود بی خود می شوند. پاسخ امام نشان داد که خمینی از تباری دیگر است و ملاک تمامی رفتارها و حرکت ها را جلب رضای خالق و عمل به وظیفه می دانست. در بینش او آن گاه که کار و حرکت برای خدا باشد، حبس و تبعید با اوج اقتدار، یکسان است.
حقیقتی جاودانه
امام خمینی رحمه الله حقیقتی است جاودانه که بر تارک دنیای معاصر می درخشد. او مظهر کامل انسان تربیت شده در مکتب اسلام و از شمار مصلحان کم نظیری است که مشعل فروزان همه حق جویان و انسان های آزاده در سرتاسر جهان خواهد بود. خمینی اگرچه در جوار حق آرامش یافته است، امّا نام و یاد و پیامش، تا کرانه های روزگار جاویدان خواهد ماند.
امام خمینی، عالم را محضر خدا می دانست و به اصلاح جامعه انسانی و نجات بشر از سلطه اصحاب شیطان و بازگشت بشر به هدایت فطری الهی خویش می اندیشید. او جهاد الهی را از این زاویه می نگریست و با هیچ یک از کسانی که به رویارویی اش آمده بودند، دشمنی شخصی نداشت. راز موفقیت های امام خمینی را باید در مجاهده طولانی او با نفس و نیل به معرفت شهودی حقیقت جست وجو کرد. فهم انگیزه های والا و اهداف مبارزات سیاسی امام خمینی، بدون نظر کردن به مراحل تکامل شخصیت روحی و معنوی وی ممکن نیست.
یتیمی که پدر جهان شد.
امام خمینی، گنجینه رنج های بی شمار بود. او حضور پر محبت پدر را در پنج ماهگی به خاطره ها سپرده بود. طاغوتیان زمان و عمال حکومت وقت، ندای حق طلبی پدر را که در برابر زورگویی هایشان به مقاومت برخاسته بود، با گلوله پاسخ گفته بودند. بدین ترتیب امام خمینی از همان کودکی با داغ یتیمی آشنا و با مفهوم شهادت روبه رو گردید. امام از نعمت نوازش های مادر نیز در پانزده سالگی محروم شد؛ اگرچه بعدها، با روح آسمانی و با انقلاب الهی اش، ابهت پوشالی همه مستکبران جهان را شکست و چشم امید همه مستضعفان دنیا را به خود دوخت. امام یتیمی بود که پدر همه مظلومان و مستضعفان عالم شد.
خمینی پنهان
هرچه گویم عشق را شرح و بیان | چون به عشق آیم خجل باشم از آن |
روح آسمانی امام، در باور واژه ها نمی گنجد و قلم را تاب نوشتن درباره او نیست. اما:
آب دریا را اگر نتوان کشید | هم به قدر تشنگی باید چشید |
درباره امام خمینی حرف ها گفته اند و می گویند، امّا:
خوشتر آن باشد که سرّ دلبران | گفته آید در حدیث دیگران |
«بروس مازلیش» نویسنده و متفکر معاصر غربی در کتاب خویش به نام «خمینی پنهان» درباره امام می نویسد: «دو چیز، امام خمینی را امام خمینی کرده است: یکی عشق به خاندان وحی و دیگری روح عرفانی ویژه اش».
امام و حضور اجتماعی زنان
در فرانسه به اطلاع امام رسانده بودند که عده ای چنین ابراز می دارند که بانوان در تظاهرات شرکت نکنند. امام در پاسخ فرموده بودند: «خیر، شرکت نمایند و چنانچه کشته شوند، شهید به حساب می آیند». امام پس از بازگشت به وطن هم ملاقات هایی نیز برای خانم ها گذاشتند. برنامه ملاقات طوری بود که صبح ها آقایان به حضور امام می رسیدند و خانم ها بعدازظهر به حضور امام مشرف می شدند و با پارچه ای که روی دست مبارکشان بود، برخی به دست بوسی ایشان رفتند. درباره آموزش نظامی خواهران، امام رسما دستور دادند که باید آموزش ببینند و این در حالی بود که عده ای تلاش داشتند خانم ها خانه نشین باشند و از صحنه جامعه منزوی و طرد شوند.
وفاداری به خانواده
یکی از یاران امام راحل درباره اهمیت و جایگاه خانواده از نظر امام می گوید: نکته ای که شاید از ویژگی های امام در برخورد نسبت به زن و خانواده برجسته است، نفرتی بود که امام از مردانی داشتند که به همسرانشان جفا کرده و آنها را طلاق داده و همسر دیگر گرفته بودند. امام از این افراد به شدت نفرت داشتند. البته مسایل اخلاقی ایجاب می کرد که این تنفر را ابراز نکنند… به هر حال اگر امام احساس می کردند در بین دوستان و علاقه مندانشان کسی نسبت به همسرشان جفا و بی حرمتی کرده است به وی تذکر می دادند و تأثرشان را ابراز می کردند.
زن در اندیشه امام
با سیر در دفتر سخنان امام، می یابیم که ایشان زنان را برخوردار از همه حقوق انسانی و اجتماعی می دانستند و در راه رشد و تکامل معنوی آنان، مانعی نمی دیدند. در اندیشه امام، زن می تواند سبب معراج روحانی مرد باشد و در نیل به فضیلت ها مددکار وی گردد.
امام خمینی، حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام را نمونه انسان کامل و الگوی همه زنان مسلمان می دانستند و معتقد بودند که سرمشق گرفتن از آن حضرت، به زنان جامعه ما، هویت انسانی و الهی می بخشد.
امام و نقش مادر
خانم طباطبائی همسر حاج احمدآقا، دیدگاه امام عزیز را درباره مادر چنین ترسیم می کند: امام نقش مادر را در خانه بسیار تعیین کننده می دانستند و به تربیت بچه ها بسیار اهمیت می دادند. گاهی که ما شوخی می کردیم و می گفتیم: پس زن باید همیشه در خانه بماند؟ می گفتند: «شما خانه را کم نگیرید. تربیت بچه ها کم نیست. اگر کسی بتواند یک نفر را تربیت کند، خدمت بزرگی به جامعه کرده است. ایشان معتقد بودند که تربیت فرزند از مرد بر نمی آید و این کار دقیقا به زن بستگی دارد؛ چون عاطفه زن بیشتر است و قوام خانواده هم باید بر اساس محبت و عاطفه باشد.
سفارش مادر
یادگار امام، جناب حجت الاسلام و المسلمین حاج احمدآقا به سفارش های امام در ارتباط با مادرشان می فرمایند: هر وقت برای حضرت امام حادثه ای مانند بیماری اتفاق می افتاد، ایشان نزدیک ترها را فرا می خواندند و سفارش مادرمان را می کردند. از سختی ها و مشقاتی که مادرمان کشیده است صحبت می کردند و می فرمودند: باید رضایت مادرتان را جلب کنید.»
هدیه برای مادر
نوه حضرت امام در ارتباط باتشویق و سفارش امام به بزرگداشت مادر نقل می کند: «روز مادر» بود. آقا به ما پولی دادند که به مناسبت آن روز، با آن پول برای مادرانمان چیزی بخریم و به ایشان تقدیم کنیم.
جمال آفتابی
جمالت آفتابی بود و چشمت رنگ باران داشت | دل خورشیدی ات، اشراقی از آیات قرآن داشت |
به چشمت رازهایی بود کان را محرمان خواندند | ولی ابرویت از نامحرمان هر رازْ پنهان داشت |
که بودی،ای که عشق آوردی وهرکس به سهم خویش | دراین شوریدگی، مستانه، جریان داشت، جولان داشت |
ابوالقاسم حسینی(ژرفا)
ای گل
نام تو کنار سبزه جاری ای گل | تو شهرت آفتاب داری ای گل |
تو رویش لاله های زخمی، یعنی | تاریخ تولد بهاری، ای گل |
صادق رحمانی
ای خوب
ای مایه انقلاب ای شهر آشوب | ای رهبر دوست پرورِ دشمن کوب |
با خشم و خروش خویش کردی بیدار | این ملّت خفته را تو از خواب ای خوب |
جواد محدثی
کلمه خدا
آفتاب با تو طلوع کرد
و صبح با تو به صداقت نشست
و زندگی از تو آغاز شد، ای همیشه جاری در امتداد زمان.
گلواژه هایت، هنوز بر در و دیوار شکوفاست
هنوز چلچله ها شعر تو را می سرایند
و باد نام تو را زمزمه می کند.
صدای پایت هنوز از قلب کوچه ها به گوش می رسد.
درخت بارورت هنوز هم میوه می دهد: سبد سبد انسان.
در سبزی کلامت گل خدا می شکفت و در زلال نگاهت خورشید جاری بود.
در آیینه دستانت راه را دیدم،
و در عمق نگاهت خویش را باور کردیم.
تو کلمه خدا بودی در کتاب هستی.
مهدی کرباسی (با تلخیص)
منبع:حوزه
بازدیدها: 0