ghadir

ولایت الهی از سجده بر آدم تا بیعت در غدیر

خانه / پیشنهاد ویژه / ولایت الهی از سجده بر آدم تا بیعت در غدیر

در واقع باید گفت که فاعل اصلی در ماجرای سجده بر آدم (علیه السّلام) و غدیر خم، یکی است و آن فاعل، خودِ «الله» است. این خداست که در هر دو جا اصرار دارد. در ماجرای آدم (علیه السّلام)، خدا اصرار بر سجده دارد.

ولایت الهی از سجده بر آدم تا بیعت در غدیر

یک موضوع بسیار جالب و زیبا که انسان در خطبه‌ی غدیر با آن مواجه می‌شود، موضوع سجده‌ی آدم (علیه السّلام) و شباهت این موضوع با مسأله‌ی غدیر می‌باشد.

     عَنِ الرِّضَا علیه السّلام قَالَ: … وَ مَثَلُ الْمُؤْمِنِینَ فِی قَبُولِهِمْ وَلَاءَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ فِی یَوْمِ غَدِیرِ خُمٍّ کَمَثَلِ الْمَلَائِکَهِ فِی سُجُودِهِمْ لِآدَمَ وَ مَثَلُ مَنْ أَبَى وَلَایَهَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ فِی یَوْمِ الْغَدِیرِ مَثَلُ إِبْلِیسَ وَ فِی هَذَا الْیَوْمِ أُنْزِلَتْ هَذِهِ الْآیَهُ الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ‌…  إقبال الأعمال (ط – القدیمه) ج ‌۱ ص ۴۶۵

     امام رضا علیه السّلام فرمود: مثال کسانى که ولایت أمیرالمومنین (علیه السّلام) را در روز غدیر پذیرفتند، مانند فرشتگانی است که آدم را سجده کردند، و مثال کسانى که ولایت أمیرالمومنین (علیه السّلام) را در روز غدیر قبول نکردند مانند إبلیس است، و در این روز این آیه نازل شد: «الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلَامَ دِینًا…» مائده – ۳

۱ – در ابتدای خلقت، پس از اینکه خداوند آدم (علیه السّلام ) را خلق می‌کند، از تمامی ملائک می‌خواهد تا بر آدم(علیه السّلام) سجده نمایند.

«وَ إِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِکَهِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ أَبَىٰ وَ اسْتَکْبَرَ وَ کَانَ مِنَ الْکَافِرِینَ» بقره – ۳۴

و چون فرشتگان را فرمودیم‌: «برای آدم سجده کنید»، پس بجز ابلیس ـ که سر باز زد و کبر ورزید و از کافران شد ـ [همه‌] به سجده درافتادند.

     در روز غدیر خم ما دوباره شاهد چنین ماجرایی هستیم. رسول‌الله (صلّی الله علیه وآله) دست‌های امیرالمؤمنین (علیه السّلام) را بالا برده و ایشان را به عنوان ولی معرفی می‌کنند و سپس از همگان می‌خواهند که با ایشان بیعت نمایند.

qadir
ولایت الهی از سجده بر آدم تا بیعت در غدیر

عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ علیه السّلام أَنَّهُ قَالَ‌: حَجَّ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه وآله و سلم مِنَ الْمَدِینَهِ وَ قَدْ بَلَّغَ جَمِیعَ الشَّرَائِعِ قَوْمَهُ غَیْرَ الْحَجِّ وَ الْوَلَایَهِ … فَقَامَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه وآله فَوْقَ تِلْکَ الْأَحْجَارِ ثُمَّ حَمِدَ اللَّهَ تَعَالَى وَ أَثْنَى عَلَیْهِ فَقَالَ الْحَمْدُ لِلَّه‌ … مَعَاشِرَ النَّاسِ … فَعَلِیٌّ وَلِیُّکُمْ وَ مُبَیِّنٌ لَکُمُ الَّذِی نَصَبَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بَعْدِی وَ مَنْ خَلَّفَهُ اللَّهُ مِنِّی وَ مِنْهُ یُخْبِرُکُمْ بِمَا تَسْأَلُونَ عَنْهُ وَ یُبَیِّنُ لَکُمْ مَا لَا تَعْلَمُونَ أَلَا إِنَّ الْحَلَالَ وَ الْحَرَامَ أَکْثَرُ مِنْ أَنْ أُحْصِیَهُمَا وَ أُعَرِّفَهُمَا فَآمُرَ بِالْحَلَالِ وَ أَنْهَى عَنِ الْحَرَامِ فِی مَقَامٍ وَاحِدٍ فَأُمِرْتُ أَنْ آخُذَ الْبَیْعَهَ مِنْکُمْ وَ الصَّفْقَهَ لَکُمْ بِقَبُولِ مَا جِئْتُ بِهِ عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِی عَلِیٍّ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّهِ مِنْ بَعْدِهِ الَّذِینَ هُمْ مِنِّی وَ مِنْهُ أَئِمَّهٌ قَائِمَهٌ مِنْهُمُ الْمَهْدِیُّ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَهِ الَّذِی یَقْضِی بِالْحَقِّ … (الإحتجاج على أهل اللجاج – للطبرسی) ج ‌۱ ص ۶۵ و ۶۶

     امام باقر (علیه السّلام ) فرمودند: رسول خدا (صلّى الله علیه و آله) از مدینه عازم حجّ بود، در حالى که تمام شرایع را بجز حجّ و ولایت، به مردم ابلاغ [تفهیم] کرده بود … رسول‌الله (صلّی الله علیه وآله) بالاى آن سنگها ایستادند و پس از ستایش و ثنای خداوند متعال، فرمودند: … می‌ستایم الله را … ای مردم، … على ولى شما است و براى شما تبیین می‌کند. همین کسی که خداوند عزّ و جلّ او را پس از من منصوب کرده و او را از جانب من و خودش خلیفه قرار داده است. هر چه بپرسید به شما خبر مى‌دهد و آنچه را ندانید براى شما روشن مى‌کند. همانا امور حلال و حرام بیش از آن است که براى شما بشمارم و معرفى کنم. پس همین جا شما را به تمام حلالها امر می‌کنم و از همه‌ی حرامها نهی می‌کنم. و من مامورم که از شما بیعت بگیرم و دست پیمان دهید که آنچه را از سوى خداوند عزّ و جلّ درباره على امیر المؤمنین و امامان پس از او که از من و اویند و امامان قائم هستند، آوردم، بپذیرید. و مهدى قائم (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) از ایشان است که به حق تا روز قیامت حکم مى‌کند.

۲ – در موضوع آدم ماجرا به این صورت است که برای خلق آدم (علیه السّلام) خداوند مدتها او را پرداخت می‌کند و آماده می‌سازد و خلق می‌نماید و فضایلی به او عطا می‌کند. سپس این فضایل را در پیشگاه ملائک قرار داده و به رُخ ایشان و اهل آسمان‌ها می‌کشاند. آنگاه به ایشان می‌فرماید: «اکنون همگی بر آدم سجده نمایید».

«وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ کُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِکَهِ فَقَالَ أَنْبِئُونِی بِأَسْمَاءِ هَٰؤُلَاءِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ» بقره – ۳۱

و [خدا] همه [معانی‌] نامها را به آدم آموخت‌؛ سپس آنها را بر فرشتگان عرضه نمود و فرمود: «اگر راست می‌گویید، از اسامی اینها به من خبر دهید».

«قَالُوا سُبْحَانَکَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا ۖ إِنَّکَ أَنْتَ الْعَلِیمُ الْحَکِیمُ» بقره – ۳۲

گفتند: «منزهی تو! ما را جز آنچه [خود] به ما آموخته‌ای‌، هیچ دانشی نیست ؛ تویی دانای حکیم‌».

«قَالَ یَا آدَمُ أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ ۖ فَلَمَّا أَنْبَأَهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُلْ لَکُمْ إِنِّی أَعْلَمُ غَیْبَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ أَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَ مَا کُنْتُمْ تَکْتُمُونَ» بقره – ۳۳

     در ماجرای غدیر خم نیز چیزی شبیه به این ماجرا واقع می‌شود و صحیح‌تر این است که گفته شود این ماجرا اصل بوده و در زمان خلقت آدم(علیه السّلام) نیز ماجرایی شبیه به این ماجرا واقع گردید. در آنجا نیز خداوند ابتدا امیرالمؤمنین(علیه السّلام) را خلق می‌کند و سپس توسط رسول الله(صلّی الله علیه وآله) ایشان را رشد می‌دهد و بزرگ می‌کند. فضایل مختلف را در وجود ایشان قرار می‌دهد و رسول الله(صلّی الله علیه وآله) به این فضایل اقرار می‌کنند.

رسول الله(صلّی الله علیه وآله) یکبار دیگر در غدیر خم، فضایل امیرالمؤمنین(علیه السّلام) را بر می‌شمارد و به آن اقرار می‌نماید و تصدیق می‌کند، از همگان می‌خواهد با ایشان بیعت کنند.

اگر بخواهیم دقیق‌تر صحبت کنیم، باید بگوییم: فضایل زیادی را خداوند درباره امیرالمؤمنین (علیه السّلام) مطرح می‌کند.

فضائل زیادی را رسول الله(صلّی الله علیه وآله) درباره ایشان تصدیق می‌کنند و شهادت می‌دهند. در روز غدیر خم، خدا اصرار دارد که «یا رسول الله بگو همه تسلیم ایشان بشوند! همه مطیع ایشان بشوند»!

در واقع باید گفت که فاعل اصلی در ماجرای سجده بر آدم(علیه السّلام) و غدیر خم، یکی است و آن فاعل، خودِ الله است. این خداست که در هر دو جا اصرار دارد. در ماجرای آدم(علیه السّلام)، خدا اصرار بر سجده دارد. و در غدیر خم، خدا اصرار بر بیعت دارد و به هیچ عنوان به کمتر از بیعت راضی نمی‌شود.

qadir
ولایت الهی از سجده بر آدم تا بیعت در غدیر

     نکته‌ی عجیب و جالب این است که بر طبق تاریخ، رسول الله(صلّی الله علیه وآله) بعد از ایراد خطبه و بیان سخنان‌شان، سه شبانه روز در غدیر خم توقف می‌کنند تا همه بیایند و با امیرالمؤمنین (علیه السّلام) بیعت کنند. ایشان در آن روز می‌فرمایند: «هر تازه واردی که حضور دارد را بیاورید! بگویید بیاید بیعت کند!» و در این موضوع تفاوتی میان زن و مرد وجود نداشت. چه زن و چه مرد؛ همه باید بیعت می‌کردند.

۳ – در ماجرای سجده بر آدم (علیه السّلام)، وقتی که ابلیس سجده نمی‌کند، خداوند به شدت از این رفتار او ناراحت می‌شود و می‌فرماید:

«قَالَ یَا إِبْلِیسُ مَا مَنَعَکَ أَنْ تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِیَدَیَّ ۖ أَسْتَکْبَرْتَ أَمْ کُنْتَ مِنَ الْعَالِینَ» ص – ۷۵

ای ابلیس! چه شده است که امر مرا اجابت نکردی و بر آنچه من با دست خویش پرداخت نمودم، سجده نکردی!؟» در آنجا خداوند ابلیس لع را توبیخ می‌کند. یعنی همان کسی که طغیان نموده و امر پروردگار را اطاعت ننموده است . سپس کسانی را که به او می‌پیوندند نیز توبیخ می‌کند.

     در ماجرای غدیر خم نیز این موضوع واقع می‌شود. در آنجا نیز افرادی وجود دارند که طغیان می‌کنند و زیر بار نمی‌روند. افرادی نیز وجود دارند که علیرغم اینکه به ظاهر حرف‌شنوی دارند و بیعت می‌کنند، ولی اندک زمانی بعد، بیعت خویش می‌شکنند و طغیانگری می‌کنند.

۴ – در ماجرای سجده بر آدم (علیه السّلام)، شاید این مطلب برای انسان ایجاد سئوال کند که «چرا خداوند یک موجود جدید را خلق می‌کند و از دیگر موجودات می‌خواهد که بر او سجده کنند؟!».

سوره‌ی اعراف در آیه ۱۱ ماجرا شروع می‌شود

خداوند پس از اشاره به خلقت آدم، می‌فرماید: به آدم (علیه السّلام) سجده کنید. ابلیس از این کار اِبا ورزیده و می‌گوید: من سجده نمی‌کنم.

خداوند علت را جویا می‌شود و می‌فرماید: ای ابلیس چه چیز مانع سجده‌ی تو گردیده است؟ ابلیس در پاسخ می‌گوید:

«خَلَقْتَنی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طینٍ» تو مرا از آتش آفریدی و او را از خاک آفریدی، لذا دلیلی ندارد بر او سجده کنم و اساساً برای چه باید بر او سجده کنم؟!

     انسان عاقل با شنیدن این کلام می‌گوید: «این موضوع نمی‌تواند علّت دعوا باشد! باید بیشتر بایستم، تا برای من مشخص شود که علت این نزاع چیست!». به هرحال گفتگو بالا می‌گیرد تا اینکه خدا در آیه‌ی ۱۶ سوره‌ی اعراف ماجرا را آشکار می‌سازد و موضوع اصلی را از زبان ابلیس، برملا می‌سازد.

     در این آیه ابلیس می‌گوید: من با صراط المستقیم تو دشمنی می‌کنم.‌ صبر کن! خواهی دید». جالب است! خداوند به ابلیس می‌گوید به آدم (علیه السّلام) سجده کن، ابلیس به صراط المستقیم می‌پردازد و می‌گوید: «من بر صراط مستقیم تو می‌نشینم و آنجا را در قبضه‌ی خود در می‌آورم و تا آنجا که توان داشته باشم، نمی‌گذارم کسی از آنجا به سلامت عبور کند».

     انسان عاقل با خود می‌گوید: «پس اصل دعوا بر سر صراط المستقیم است و اینکه ابلیس نمی‌خواهد که صراط المستقیم وجود داشته باشد و یا آنجا را برای خود و تحت فرمان خود می‌خواهد». نکته‌ی جالب‌تر این است که در غدیر خم نیز دعوا بر سر صراط المستقیم است. جدیّت خدا به خاطر صراط المستقیم است. دعوای دشمن هم بخاطر صراط المستقیم است. گویا تمام این نزاع بر سر صراط المستقیم است.

تفاوت این دو ماجرا این است که در ماجرای حضرت آدم (علیه السّلام)، خداوند نور صراط – یعنی امیرالمؤمنین (علیه السّلام) – را در صلب آدم (علیه السّلام) قرار داد و سپس امر نمود که بر او سجده کنند.

منبع: پایگاه تخصصی منبرها

بازدیدها: 0

پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *