ویژگی های ابالفضل العباس(ع) در زیارت ناحیه مقدسه
در خطاب حضرت حجت(ع) به «ابو منصور بن عبدالمنعم بن نعمان بغدادی» زیارتنامه ای را برای شهیدان کربلا نوشتند. که به زیارت ناحیۀ مقدسۀ ویژۀ زیارت شهیدان کربلا مشهور است. در فرازی از این زیارتنامه دربارۀ قمر منیر بنی هاشم حضرت ابوالفضل(ع) آمده است:
سلام بر عباس، فرزند امیرمؤمنان(ع) که جان خویش را در راه برادرش داد. و از دیروزش برای فردایش توشه برگرفت. در راه برادر جانبازی کرد. و خود را فدایش کرد. از او حفاظت نموده. خود را سپر بلایش ساخت. و برای او آب آورد. تا دستهایش قطع شدند.
یادم ز وفای اشجع الناس آید
وز چشم ترم سوده الماس آید
آید به جهان اگر حسین دگری
هیهات برادری چو عباس آید
بهترین منبع برای شناخت شخصیت قمر بنی هاشم، عباس بن علی(ع)، سخنان امامان معصوم(ع) و زیارتنامه دربارۀ ایشان است. از جمله، زیارتنامه های مأثوره، مرجع اساسی برای آگاهی یافتن از امتیازات و ویژگی های حضرت است. برای ایشان چند زیارتنامۀ مأثوره وجود دارد. یکی هنگامی که امام صادق(ع) به زیارت مرقد عموی خویش حضرت ابوالفضل(ع) رفتند. و به ابوحمزۀ ثمالی املا فرمودند. امام زمان(عج) نیز خطاب به «ابو منصور بن عبدالمنعم بن نعمان بغدادی» زیارتنامه ای را برای شهیدان کربلا نوشتند. که به زیارت ناحیۀ مقدسۀ ویژۀ زیارت شهیدان کربلا مشهور است.
در فرازی از این زیارتنامه دربارۀ قمر منیر بنی هاشم حضرت ابوالفضل(ع) آمده است:
«السَّلَامُ عَلَی أَبی الْفضْلِ الْعَبَّاسِ بْنِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ(ع) الْمُوَاسِی أَخَاهُ بِنَفْسِهِ الْآخِذِ لِغَدِهِ مِنْ أَمْسِهِ الْفَادِی لَهُ الْوَاقِی السَّاعِی إِلَیهِ بِمَائِهِ الْمَقْطُوعَةِ یدَاه لَعَنَ اللَّهُ قَاتِلِیهِ یزِیدَ بْنَ الرُّقَادِ وَ حَکیمَ بْنَ الطُّفَیلِ الطَّائِی. [1] سلام بر عباس، فرزند امیرمؤمنان(ع) که جان خویش را در راه برادرش داد. و از دیروزش برای فردایش توشه برگرفت. در راه برادر جانبازی کرد. و خود را فدایش کرد. از او حفاظت نموده. خود را سپر بلایش ساخت. و برای او آب آورد. تا دستهایش قطع شدند. خداوند قاتلانش، یزید بن رقّاد و حکیم بن طفیل طائی را لعنت کند.»
با ارزش و روشنگری که از ناحیۀ مقدسه صادر گشته. برخی امتیازات حضرت اباالفضل(ع) یادآوری شده است. متن این زیارت سندی مکتوب از حضرت ولی عصر(عج) دربارۀ ابعاد شخصیتی ایشان است.
1. مواسات و جانبازی
مواسات به معنای کمک، هم یاری، هم کاری و مساعدت است. [2] در زیارتنامه، حضرت ابوالفضل(ع) با وصف زیبای «الْمُوَاسِی أَخَاهُ بِنَفْسِهِ» ستوده شده. و امام زمان(عج) بر ایشان درود فرستاده اند.
مواسات با جان، بالاترین و با ارزش ترین نوع مواسات است. و فراتر از مواسات یا کمک مالی، زبانی، قلمی و قلبی می باشد. این سطح از ایمان و وفاداری در حضرت اباالفضل(ع) بی نظیر است.
البته این ارتباط صمیمی و عارفانه، متقابل بود. در فرمان امام حسین (ع) به حضرت عباس(ع) برای گفتگو با دشمنان به منظور گرفتن مهلت تا روز عاشورا، آمده است: «یا عَبَّاسُ ارْکبْ بِنَفْسِی أَنْتَ یا أَخِی؛ ای عباس! برخیز جانم فدایت ای برادر!». دقت در این کلام امام معصوم، جایگاه بلند و بی نظیر حضرت عباس(ع) را آشکار می کند.
همین تعبیر در لسان سایر ائمه(ع) نیز به چشم می خورد.
از امام رضا(ع) به امام جواد (ع) نیز همین نقل شده است. زکریا بن آدم(ع) می گوید: در خدمت حضرت رضا(ع) بودم. که امام جواد(ع) را در حالی که سن شریف ایشان کم تر از چهار سال بود. نزد پدر آوردند. ایشان دست خود را بر زمین زد. و سر خود را به طرف آسمان بلند کرد. و مدتی در فکر فرو رفت. امام رضا(ع) فرمودند:
«بنَفْسِی أَنْتَ، لِمَ طَالَ فِکرُک. جانم به فدایت. دربارۀ چه چیز اینقدر فکر می کنی؟» عرضه داشت: «فیمَا صنِعَ بِأُمِّی فَاطِمَةَ (عَلَیهَا السَّلَامُ ). أَمَا وَ اللَّهِ لَأُخْرِجَنَّهُمَا ثُمَّ لَأُحْرِقَنَّهُمَا. ثُمَّ لَأُذَرِّینَّهُمَا. ثمَّ لَأَنسِفَنَّهُمَا فی الْیمِّ نَسْفاً فَاسْتَدْنَاهُ. وَ قَبَّلَ مَا بَینَ عَینَیهِ، ثُمَّ قَالَ: بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی، أَنْتَ لَهَا؛ یعنِی الْإِمامَةَ.
جانم به فدایتان به چه می اندیشید؟فرمود در مورد رفتار زشت و ظالمانه ای که با مادرم فاطمه(ع) کردند. (فکر می کنم) به خدا قسم! آن دو ظالم را از قبر بیرون می آورم. بدن آنها را با آتش می سوزانم. و خاکسترش را بر باد می دهم و به دریا می ریزم. پس حضرت رضا(ع) او را در بر گرفته. بین دو چشمان مبارکش را بوسیدند. و فرمودند: پدر و مادرم به فدایت. تو شایسته و سزاوار منصب امامتی.»
در دعای ندبه نیز به ما آموخته اند که همین گونه با امام زمان(ع) ندبه کنیم.
یگانه حامی خون خدا، بنفسی انت!
سلالۀ سرِ از تن جدا، بنفسی انت!
بیا که می گذرد قرن ها هنوز دهند. تو را هماره شهیدان ندا، بنفسی انت. بیا که حضرت صدیقه چارده قرن است. کند برای ظهورت دعا. بنفسی انت. بیا که از جگر چاه، اشک می جوشد. ز بس گریست علی بی صدا. بنفسی انت. بیا که طشت بود. مثل باغ لاله هنوز ز پاره های دل مجتبی، بنفسی انت. بیا که چشم به راه ظهور توست. هنوز سر بریدۀ خون خدا، بنفسی انت. بیا که نالۀ «عجل علی ظهورِ» حسین رسد به عرش، ز طشت طلا، بنفسی انت. بیا دعای فرج بشنو از لب زینب به شهر کوفه و شام بلا، بنفسی انت. بیا که دیده “میثم” به عارضت نگرد کنار تربت پاک رضا، بنفسی انت.
2. آخرت گرایی
حضرت ولی عصر(عج) در این زیارتنامه صفت: «الْآخِذِ لِغَدِهِ مِنْ أَمْسِهِ؛ از دیروز برای فردایش توشه برداشت». را برای حضرت عباس(ع) آورده اند. آخرت گرایی نشانۀ معرفت بالا و دنیاشناسی عمیق است. از آنجا که سرگرمی ها و لذایذ مادی و مظاهر فریبندۀ دنیا غالباً انسانها را از درک باطن آن با اینکه چندان پوشیده نیست. غافل می سازد. برای هشدار به این افراد غافل و بی خبر و حتی به مؤمنان آگاه. مَثلهای مختلفی در روایات اسلامی بیان شده. که هر یک از دیگری گویاتر و بیدار کننده تر هستند. از جمله:
1). «إنَّ الدُّنْیا ظِلُّ الْغَمامِ وَ حُلُمُ الْمَنامِ… . وَ الْعَسَلُ الْمَشُوبُ بِالسَّمِّ سَلاّبَةُ النِّعَمِ أکّالَةُ الأُمَمِ جَلاّبَةُ النِّقَمِ. [3] دنیا همچون سایۀ ابرهاست. (که هرگز پایدار نیست). و همچون صحنه های دل انگیز خواب… . و مانند عسلی است. که مشوب به سم کشنده باشد.»
2). «أَنَّ الدَّهْرَ مُوتِرٌ قَوْسَهُ لاَ تُخْطِئُ سِهَامُهُ وَلاَ تُؤْسَی جِرَاحُهُ. [4] دنیا همانند کمانی است. که تیر در چلۀ آن گذارده شده. کمانی که تیرش هرگز خطا نمی رود. و [زخم و] جراحتش مداوا نمی شود.»
3). «مَثَلُ الدُّنْیا کَظِلِّکَ إنْ وَقَفْتَ وَقَفَ وَ إنْ طَلَبْتَهُ بَعُد. [5] دنیا همچون سایۀ انسان است. [هرچه به دنبالش بدود. به آن نمی رسد] و اگر بایستد. می ایستد و اگر دنبالش برود دور می شود.»
4). «اَلا وَ إنَّ الدُّنْیا دارُ غَرَّارَة خَدّاعَة تَقْتُلُ فی کُلِّ یَوم بَعْلاً وَ تَقْتُلُ فی کُلِّ لَیْلَة أهْلاً. [6] آگاه باشید. دنیا فریبندۀ فریب کار است. که هر روز همسر خود را می کُشد. و در شب اهل خود را به قتل می رساند.»
5). «مَثَلُ الدُّنْیَا مَثَلُ مَاءِ الْبَحْرِ کُلَّمَا شَرِبَ مِنْهُ الْعَطْشَانُ ازْدَادَ عَطَشاً حَتَّی یَقْتُلَهُ. [7] دنیا همچون آب شور دریاست. که هر قدر انسان از آن بیش تر بنوشد. عطشش فزون تر گردد. و سرانجام او را خواهد کشت.»
6). «قالَ الْمسِیحُ لِلْحَوَارِیِّینَ: إِنَّمَا الدُّنْیَا قَنْطَرَةٌ فَاعْبُرُوهَا وَ لاَ تَعْمُرُوهَا. [8] حضرت مسیح به حواریون خود گفت: دنیا همچون پل [و گذرگاهی] است که باید از آن عبور کرد. نه ایستاد و به تعمیر آن پرداخت.»
رهایی از دنیاگرایی و وسوسه های شیطانی و سودجویی های گوناگون و قرار دادن دنیا زیر پای خویش برای تأمین آخرت و فردای برتر، از امتیازات حضرت ابوالفضل(ع) است.
3. فدایی اسلام و ولایت
در این زیارتنامه امتیاز «الْفَادِی لَه؛ فدا شده برای او» نشانگر اوج ایثار حضرت ابوالفضل(ع) در راه ولایت و اطاعت از امام زمانش است. چراکه همۀ سرمایه اش را که عمر و جان خویش بود، فدا کرد.
وَاللَّهِ إنْ قَطَعْتُمُوا یَمینی
إِنِّی أُحامِی أَبَداً عَنْ دینِی[9]
«به خدا سوگند! (حتی) اگر دست راست مرا ببرید، همواره از دینم حمایت خواهم کرد.»
فدایی ولی، امام و رهبر بر حق جامعۀ خود بودن. از ویژگی های خاص قمر بنی هاشم(ع) است. سرّ اینکه روز ولادت این بزرگوار را به نام روز جانباز نامیده اند. همین ویژگی ایشان است. چراکه جانبازان سرافراز ایران نیز با تأسی به همین ویژگی و با شعار فداییان ولایت در جبهه ها حضور پیدا می کردند.
4. حافظ امام خویش
«الوَاقِی» در کتب لغت به معنای حمایت کننده، پشتیبان، پاسدار و نگهبان آمده است. حضرت ابوالفضل(ع) حامی و پشتیبان امام خویش. یعنی پاسدار. رهبر قیام عاشورا و انقلاب کربلا بود. او در حمایت و پشتیبانی از امام حسین(ع) هرگز کوتاهی نکرد.
جامعۀ بدون امام، جامعه ای زنده نیست. و ما نه تنها از جهت معنوی؛ بلکه از جهت حیات مادی نیز مدیون امام جامعه ایم.
حضرت ابوالفضل(ع) در روز عاشورا به برادرانش: عبدالله، جعفر و عثمان که همگی فرزندان اُمّ البنین (ع) بودند، فرمودند:
«قَدَّمُوا، بِنَفسِی أنتُم! فَحَامُوا عَن سَیدِکم حَتَّی تَمُوُتُوا دونَهُ فَتَقَدَّمُوا جَمِیعَاً، فَصَارُوا أَمَامَ الحُسَینِ(ع) یقونَهُ بوُجوهِهِم و نحورِهِم.
پیش قدم شوید. فدایتان شوم. و از سرورتان حمایت کنید. تا پای او جان دهید. آنان همگی پیش قدم شدند. و پیش روی حسین(ع) با سر و گلوی خود، از او محافظت کردند.»
هانی بن ثُوَیب حَضرَمی لعین، عبدالله و جعفر را به شهادت رساند. و یزید اَصبحی ملعون نیز عثمان را شهید کرد. و سپس به سوی او رفت و سرش را جدا کرده. نزد عمر بن سعد آورد و به او گفت: به من پاداش بده. عمر گفت: برو از امیرت (عبیدالله بن زیاد) بگیر.
ادامۀ این نقل تاریخی عبارتی آمده است که نشان از حفاظت حضرت ابوالفضل از امام حسین (ع) دارد. نقل شده است:
«و بَقِی العَبّاسُ بنُ عَلِی(ع) قائِماً أمامَ الحُسَینِ(ع) یقاتِلُ دونَهُ، و یمیلُ مَعَهُ حیثُ مالَ، حتّی قُتِلَ رَحمَةُ اللّهِ عَلَیهِ؛[11]
عباس بن علی(ع) باقی ماند و پیشِ روی حسین (ع) می جنگید و هر جا امام می رفت، همراهش بود تا آنکه کشته شد. خدایش رحمت کند!»
5. سقا و یار ولی
«الساعِی إِلَیه بِمَائِهِ» ویژگی دیگر حضرت اباالفضل(ع) در زیارتنامه ناحیۀ مقدسه این است. که ایشان کوشید آب برای امام خویش بیاورد. بنابراین آب آورنده و تلاشگر برای خدمت به امام حسین(ع) و اهل بیت ایشان بود.
6. از جانبازی تا شهادت
در کلام امام زمان(عج) حضرت ابوالفضل(ع) «الْمَقْطُوعَةِ یدَاه» توصیف شده است. یعنی فداکاری در راه خدا تا قطع دستان که در کارنامۀ حضرت ابوالفضل(ع) وجود دارد.
«از تو به یک اشاره از ما به سر دویدن» را نه در گفتار که در عمل اثبات نمودن از ویژگی های پیروان امام جامعه الهی است.
اینها شش ویژگی حضرت ابوالفضل(ع) بود. که ایشان را محبوب دل امام حسین(ع) و شیعیان کرده است. نقل شده است:
«لَما قُتِلَ الْعَبّاسُ(ع) بانَ الْانْکِسارُ فی وَجْهِ الْحُسَیْنِ(ع)؛[12] وقتی قمر بنی هاشم به شهادت رسید. شکست در چهرۀ امام حسین(ع) ظاهر شد.»
پی نوشت ها:
[1] بحار الانوار، ج45، ص64 و ج101، ص269.
[2] برگرفته از فرهنگ فارسی معین و لغتنامه دهخدا.
[3] غرر الحکم و درر الکلم، عبدالواحد آمدی. دارالکتاب الاسلامی، قم، 1410 ق، ص249.
[4] نهج البلاغه، سید رضی، خطبه 114.
[5] غرر الحکم، ص130، ح 2214.
[6] بحارالانوار، محمدباقر مجلسی. دار احیاء التراث العربی، بیروت، 1403ق،ج 74، ص374.
[7] همان، ج1، ص152.
[8] همان، ج14، ص319، ح 20.
[9] بحارالانوار، ج45، ص40.
[10] پایگاه اطلاع رسانی افسران به نقل از: feghahat.com
[11] المناقب، ابن شهر آشوب مازندرانی، نشر علامه، قم، 1379ق، ج٤، ص١٠٨؛
[12] مجموعه آثار شهید مطهری، انتشارات صدرا. تهران، ج17، ص261.
بازدیدها: 0