پاسخ به شبهه یکی از شاگردان حسن بصری؛تا چه زمان به گِرد اين خانه مى چرخيد؟
از عيسى بن يونس نقل است كه گفت: ابن أبى العوجاء از شاگردان حسن بصرى بود و از يگانهپرستى برگشت، به او گفتند: چرا مذهب استادت را وانهادى و در وضعى درآمدى كه اصل و حقيقتى ندارد؟ گفت: استادم يك نواخت نبود، يك بار قائل به قدر مىشد و بار ديگر معتقد به جبر، و من گمان ندارم بر سر عقيدهاى بماند.
بارى وارد مكّه شد و هدفى جز سركشى و انكار حاجيان نداشت، به همين جهت علما از مجالست با او اكراه داشتند، روزى خدمت امام صادق عليه السّلام رسيده و با همفكرانش نزد آن حضرت نشسته و گفت:
اى أبا عبد اللَّه، مجالس حكم امانت را دارد، و هر كه پرسشى دارد بايد بگويد، بمن اجازه مىدهى سخن آغاز كنم؟ حضرت فرمود: هر چه خواهى بگو.
ابن أبى العوجاء گفت: تا كى گرد اين خرمن مىچرخيد و به اين سنگ پناه بريد و پروردگار اين خانه گلين را پرستيد و چون شتر رم خورده دور آن دور زنيد، هر كه در اين كار انديشد و آن را اندازه كند داند كه اين قانون از غير حكيم است و از جز صاحب نظر، جوابم را بگو كه تو آقا و سرور اين امرى و پدرت بنياد و نظام آن بود!!.
فرمود: هر كه را خدا گمراه ساخته و دلش را كور نموده؛ حقّ بر او تلخ آيد و آن را شيرين نداند، و در نهايت شيطان دوستش شده و او را بوادى فلاكت افكنده و از آنجا خارجش نسازد! اين خانهاى است كه خدا خلق خود را توسّط آن بپرستش واداشته تا فرمانبرى ايشان را بيازمايد و به تعظيم و زيارت آن تشويق كند، خداوند كعبه را مركز پيغمبران و قبله نمازگزاران ساخته، كعبه شعبه اى است از رضوان خدا و راهى است به آمرزش و غفران او، آن بر استوارى كمال و بنياد عظمت برجا است، خداوند آن را دو هزار سال پيش از دحو (كشش) زمين آفريده، بنا بر اين شايستهتر فردى كه بايد از آن فرمان برد؛
و از آنچه ممنوع ساخته و بازداشته باز ايستاد همان كسى است كه جانها و كالبدها را آفريده است!.
ابن أبى العوجاء گفت: اينها كه گفتى حواله به ناديده و غايب بود!.
حضرت فرمود: واى بر تو! چگونه كسى كه حاضر بر خلق خود است و از رگ گردن بديشان نزديكتر است، و كلامشان را مى شنود و اشخاصشان را بيند و بر اسرارشان واقف است؛ ناديده و غائب است؟
ابن أبى العوجاء گفت: پس او در همه جا هست!؟ پس اگر در آسمان باشد چگونه در زمين خواهد بود و اگر در زمين باشد در آسمان جايى ندارد؟!! امام صادق عليه السّلام فرمود: تو وصف و شرح مخلوق و آفريدهاى را نمودى كه در انتقال از مكانى به مكان ديگر جايى را فراگيرد و جاى ديگر از او خالى شود و در جايى كه آمد از جايى كه بوده خبر ندارد كه چه پيش آمد كرده، ولى خداى عظيم الشّأن و سلطان جزا بخش، نه مكانى از او خالى است و نه جايى او را فراگيرد، و به هيچ مكانى نزديكتر از مكان ديگر نيست.
پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام
بازدیدها: 150