پنج شنبه 25 تیر ، عفاف و حجاب، فراگیر و برازنده همه

خانه / مطالب و رویدادها / پنج شنبه 25 تیر ، عفاف و حجاب، فراگیر و برازنده همه

از مجموع سخنان مفسران قرآن و عالمان لغت بر می آید که حجاب به معنای پرده و یا پارچه و مانند آن است که بدن انسان و یا حقیقتی را بپوشاند تا آن را از صدمات احتمالی مصون دارد و یا از اثر چیزی ممانعت شود

از مجموع سخنان مفسران قرآن و عالمان لغت بر می آید که حجاب به معنای پرده و یا پارچه و مانند آن است که بدن انسان و یا حقیقتی را بپوشاند تا آن را از صدمات احتمالی مصون دارد و یا از اثر چیزی ممانعت شود.کلمه «حجاب» مصدر از ریشه (ح ج ب) است معنای حجاب از نظر لغت:

1- پرده    2- رادع     3- مانع     4- سد    5- حائل بین دو چیز  می‌باشد که این چند معنا همه برگشت به حائل حسی میان دو جزء می‌کند و یا می‌توان گفت به معنای هر حائلی و اعم از حسی و غیر حسی می‌باشد یعنی، “کل ستر مطلوبک عن عینک فهو حجاب” هر چیزی که بین تو و بین آنچه دوست داری حائل شود، آن حجاب است، چه مادی و حسی باشد و چه نادیدنی و معنوی. (لغت نامه دهخدا، لغت حجاب)

حجاب در آیاتی از قرآن به معنی حائل و پرده حس و مادی به کار رفته است مانند:

آیه «وَ إِذا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتاعًا فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ» و هنگامی که چیزی از وسایل زندگی را (بعنوان عاریت) از آنان [= همسران پیامبر] می‌خواهید از پشت پرده بخواهید؛ این کار برای پاکی دلهای شما و آنها بهتر است!(سوره احزاب، آیه 53(

و در آیاتی دیگر بمعنی حائل و ستر معنوی و نوری آمده است مانند:

آیه «وَ ما کانَ لِبَشَرٍ أَنْ یُکَلِّمَهُ اللّهُ إِلاّ وَحْیًا أَوْ مِنْ وَراءِ حِجابٍ أَوْ یُرْسِلَ رَسُولاً فَیُوحِیَ بِإِذْنِهِ ما یَشاءُ إِنَّهُ عَلِیٌّ حَکیمٌ» (سوره شوری، آیه 51( و شایسته هیچ انسانی نیست که خدا با او سخن گوید، مگر از راه وحی یا از پشت حجاب، یا رسولی می‌فرستد و بفرمان او آنچه را بخواهد وحی می‌کند؛ چرا که او بلندمقام و حکیم است.

از این منظر هر آنچه دو چیز را از هم جدا کند و فاصله اندازد، از مصادیق حجاب خواهد بود (از هر جنس و نوعی که باشد) اما تعاریف دیگری نیز به چشم می‌خورد که در آنها نوع این حائل و مانع مشخص شده و آمده است: «اصل الحجاب الستر الحائل بین الرائی و المرئی» (طریحی، 1375: ج، ص 34(.

بنابراین این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش می‌دهد که پرده، وسیله ی پوشش است، ولی هر پوششی حجاب نیست؛ بلکه آن پوششی حجاب نامیده می‌شود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد. (استاد مطهری، مسئلهء حجاب، ص 78.(

حاصل آنکه با تأمل در تعاریف واژه حجاب، دو مفهوم قابل تمایز به نظر می رسد؛ مفهوم اول، جدا کردن دو چیز، مرز گذاشتن میان آنها و فاصله انداختن بین دو امر می‌باشد که این معنا از واژه‌های حائل، مانع و حاجز مستفاد است.

مفهوم دوم، پنهان کردن، پوشاندن و از مقابل دیده افراد خارج کردن است که این معنا از کلمه «ستر» و مانند آن قابل استفاده می‌باشد.

از مجموع سخنان مفسران قرآن و عالمان لغت بر می آید که حجاب به معنای پرده و یا پارچه و مانند آن است که بدن انسان و یا حقیقتی را بپوشاند تا آن را از صدمات احتمالی مصون دارد و یا از اثر چیزی ممانعت شود.

به زعم بسیاری از صاحب‌نظران، حجاب مترادف و هم معنی پوشش است؛ اما اینگونه نیست که بتوان پوشش را قائم مقام حجاب کرد و به جای آن به کار برد؛ چرا که حجاب پوشش خاصی است که شرع حدود و شرایط آن را تبیین کرده و زنان و مردان را به رعایت آن فرا خوانده،؛ حال آنکه پوشش، مفهومی عام‌تر و وسیع‌تر دارد و هر لباسی را با هر نوع و رنگی شامل می‌شود.

تساوی و اختلاف زنان و مردان در چیست؟

زنان و مردان از جهاتی مانند؛ خلقت از یک ذات و گوهر [1]، و بهره مندی از حقوق اجتماعی همچون؛ ازدواج، تعلیم و تربیـت، احقاق حقوق، آزادی اندیشه، بیان و قلم و … مساوی هستند.

گرچه زن و مرد در عین این که از جهات متعدد مساویند از جهات متعدد دیگر با هم اختلاف دارند.

علامه طباطبایی در این مورد چنین می فرمایند:«زن در عین دارا بودن مشترکات، از جهاتی با مرد اختلاف دارد، چون ویژگی های ساختمانی متوسط زنان نظیر: مغز، قلب، شریانها، اعصاب، قامت و وزن، طبق آن چه که در کالبد شناسی توضیح داده شده است از متوسط مردان در همان ویژگی ها مۆخرتر است و این مسئله موجب شده است که جسم زن لطیف تر و نرم تر از مرد باشد و در مقابل، جسم مرد درشت تر و سخت تر باشد. و احساساتی لطیف نظیر: دوستی، رقت قلب، زیباگرایی و آرایش جویی در زن بیشتر و اندیشه گرایی در مرد فزون تر شود. بنابر این؛ زندگی زن «احساس گرا» و زندگی مرد «اندیشه گرا» است». [ترجمه المیزان، ج2، ص 416]

rpz_zaqn_01-300x160

پوشش مخصوص خانم ها نیست

اصل پوشش مخصوص خانمها نیست و بر مردان نیز لازم است.

مادام که تلقی ما از خویش عوض نشود، حجاب هیچ مفهومی نخواهد داشت و چیزی جز کفن سیاه و قبرستان خانه و مرگِ نشاط زندگی و نابودیِ شادی‌ها، عنوان نخواهد گرفت و هزار عذر، خواهی داشت که خودت را از آن آزاد کنی.[ روابط متکامل زن و مرد، ص: 39]

حجاب؛ یعنی… دقّت در برخورد، که آلوده نشوی و آلوده نسازی؛ که اسیر نشوی و اسیر ننمایی. حجاب، فقط این نیست که زن خود را بپوشاند؛ که زن و مرد، هر دو باید در این دنیایی که راه است و میدان حرکت است و کلاس و کوره است؛ سنگ راه نباشند و دیگران را در خود اسیر نسازند و چشم‌ها و دل‌ها را نگه ندارند و در دنیا نمانند.[ نامه‌های بلوغ ص: 133]

حجاب تنها مخصوص زن نیست که مردها هم باید حساب شده حرکت کنند و گرد و خاک بالا نیاورند و دل‌ها را به خود گره نزنند، که هر کس در سر راه دل‌ها بنشیند، او راهزن است و طاغوت. و این مسأله در آن وسعت مطرح می شود که حتی زن و شوهر را هم می گیرد، که هیچ یک نباید بر دیگری حکومت کنند و هیچکدام نباید صاحب دل این و آن باشند، که دلدار دیگری است. و هر کس خلق را در خود نگه دارد و باتلاق استعدادهای عظیم او شود او هم طاغوت است.

مقدار حجاب و پوشش، با در دست داشتن این بینش و این ملاک، روشن می شود که همیشه یک شکل و یک مقدار ندارد. تو در برابر آتش سوزانی که حتی کفش‌ها و دمپایی‌ها تحریکش می کنند و تمام وجودش را می سوزانند، وضعی خواهی داشت که در برابر وجود سازمان گرفته ی دیگر نداری. در برابر آنها که در دلشان مرض‌ها و آتش‌هاست، حتی صدای تو و رفت و آمد تو کنترل می شود و پوشیده می گردد.[ روابط متکامل زن و مرد، ص: 45]

2700_16320_0

مفهوم و ابعاد حجاب در قرآن

حجاب در لغت به معنای مانع، پرده و پوشش آمده است. استعمال این کلمه، بیش‎تر به معنی پرده است. این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش می‎دهد که پرده، وسیله‎ی پوشش است، ولی هر پوششی حجاب نیست؛ بلکه آن پوششی حجاب نامیده می‎شود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت ‎گیرد.

حجاب، به معنای پوشش اسلامی بانوان، دارای دو بُعد ایجابی و سلبی است. بُعد ایجابی آن، وجوب پوشش بدن و بُعد سلبی آن، حرام بودن خودنمایی به نامحرم است؛ و این دو بُعد باید در کنار یکدیگر باشد تا حجاب اسلامی محقق شود؛ گاهی ممکن است بُعد اول باشد، ولی بُعد دوم نباشد، در این صورت نمی‎توان گفت که حجاب اسلامی محقق شده است.

اگر به معنای عام، هر نوع پوشش و مانع از وصول به گناه را حجاب بنامیم، حجاب می‎تواند اقسام و انواع متفاوتی داشته باشد. یک نوع آن حجاب ذهنی، فکری و روحی است؛ مثلاً اعتقاد به معارف اسلامی، مانند توحید و نبوت، از مصادیق حجاب ذهنی، فکری و روحی صحیح است که می‎تواند از لغزش‎ها و گناه‎های روحی و فکری، مثل کفر و شرک جلوگیری نماید.

علاوه بر این، در قرآن از انواع دیگر حجاب که در رفتار خارجی انسان تجلی می‎کند، نام برده شده است؛ مثل حجاب و پوشش در نگاه که مردان و زنان در مواجهه با نامحرم به آن توصیه شده‎اند.

پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله): … زنی که برای حفظ غیرت، استقامت ورزید و برای خدا وظیفه خود را به خوبی انجام داد، خداوند پاداش شهید را به او خواهد داد.

دلیل تأکید بیشتر حجاب بر زن ها

دلیل لزوم پوشش بیشتر و کامل برای زنان علاوه بر نکات گفته شده ویژگی های خاصی است که در خانم ها وجود دارد؛ زیرا زن مظهر جمال و مرد مظهر شیفتگی است. قهرا به زن باید بگویند خود را در معرض نمایش قرار نده نه به مرد. لذا با این که دستور پوشیدن برای مردان (مثل زنان) مقرر نشده است عملا مردان پوشیده‌تر از زنان از منزل بیرون می‌روند، زیرا تمایل مرد به نگاه کردن و چشم چرانی است نه به خودنمایی، و بر عکس تمایل زن بیشتر به خودنمایی است نه به چشم چرانی.

تمایل مرد به چشم چرانی، بیشتر زن را تحریک به خودنمایی می‌کند و به همین جهت ‌«تبرج‏» (بزک نمودن) از مختصات زنان است.»[مطهری، مرتضی، مجموعه آثار ج 19، مسأله حجاب، ستر عورت]

و در آخر به شما خانم ها ی عزیز از قول مولایمان علی علیه السلام عرض می کنم: محجبه ها فرشته اند، امام علی علیه السلام می فرمایند: لکاد العفیف ان یکون ملکا من الملائکه؛ همانا عفیف و پاکدامن فرشته ای از فرشته هاست. (نهج البلاغه حکمت 474)

????? ??????? ???? ? ????? ??????? ??????

چه تفاوتی میان حجاب و عفت است؟

واژه «حجاب» و «عفت» در اصل به معنای منع و امتناع هستند. تفاوتی که بین منع و بازداری حجاب و عفت است، تفاوت بین ظاهر و باطن است.

یعنی منع و بازداری در حجاب مربوط به ظاهر است، ولی منع و بازداری در عفت، مربوط به باطن و درون است؛ چون عفت یک حالت درونی است، ولی با توجه به این که تأثیر ظاهر بر باطن و تأثیر باطن بر ظاهر، یکی از ویژگی‌های عمومی انسان است؛ بنابراین، بین حجاب و پوشش ظاهری و عفت و بازداری باطنی انسان، تأثیر و تأثّر متقابل است.

 بدین ترتیب که هرچه حجاب و پوشش ظاهری بیش‌تر و بهتر باشد، این نوع حجاب در تقویت و پرورش روحیه‌ی باطنی و درونی عفت، تأثیر بیش‌تری دارد؛ و بالعکس هر چه عفت درونی و باطنی بیش‌تر باشد باعث حجاب و پوشش ظاهری بیش‌تر و بهتر در مواجهه با نامحرم می‎گردد.

هدف و فلسفه حجاب

هدف اصلی تشریع احکام در اسلام، قرب به خداوند است که به وسیله‌ی تزکیه‌ی نفس و تقوا به دست می‎آید:

إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ (حجرات؛13( بزرگوار و با افتخارترین شما نزد خدا با تقواترین شماست.

-=هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ إِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلالٍ مُبِینٍ؛

اوست خدایی که میان عرب امّی (قومی که خواندن و نوشتن هم نمی‎دانستند) پیغمبری بزرگوار از همان قوم برانگیخت، تا بر آنان وحی خدا را تلاوت کند و آنها را (از لوث جهل و اخلاق زشت) پاک سازد و کتاب سماوی و حکمت الهی بیاموزد؛ با آن که پیش از این، همه در ورطه‌ی جهالت و گمراهی بودند.

از قرآن کریم استفاده می‎شود که هدف از تشریع حکم الهی، وجوب حجاب اسلامی، دست‌یابی به تزکیه‌ی نفس، طهارت، عفت و پاکدامنی است. آیاتی هم‎چون:

قُلْ لِلْمُۆْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِکَ أَزْکى لَهُمْ؛ ای رسول ما مردان مۆمن را بگو تا چشم‎ها از نگاه ناروا بپوشند و فروج و اندامشان را محفوظ دارند، که این بر پاکیزگی جسم و جان ایشان اصلح است.

حجاب چشم قُلْ لِلْمُۆْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ (نور؛30) ای رسول ما به مردان مۆمن بگو تا چشم‎ها را از نگاه ناروا بپوشند.

قُلْ لِلْمُۆْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ(نور؛31) ای رسول به زنان مۆمن بگو تا چشم‎ها را از نگاه ناروا بپوشند.

نگاه به نامحرم در لسان روایات

پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله) در روایتی چنین می فرماید: «هر کس به جنس مخالف نگاه آمیخته با شهوت بنماید روز رستاخیز چشمان او را پر از آتش نموده تا اینکه حساب مردم محشر به پایان رسد، آنگاه به حساب او رسیدگی خواهند کرد.»

– حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) فرمودند: «غضوا ابصارکم ترون العجائب» یعنی: «هر کس چشم از مناظر شهوت انگیز بپوشاند مناظر ملکوتی در برابر دیدگان او مجسم خواهد شد»

– حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) می فرماید: «النظره بعد النظره تزرع فی القلب الشهوه و کفی بها صاحبها فتنه: نگاه دوم… نگاهی که بعد از نگاه اول صورت گیرد در قلب تخم شهوت را می پاشد و کافی است که صاحب نگاه را به فتنه بزرگی دچار نماید»(وسائل الشیعه؛ 22)

حجاب در گفتار

نوع دیگر حجاب و پوشش قرآنی، حجاب گفتاری زنان در مقابل نامحرم است:

فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ(احزاب؛32) پس زنهار نازک و نرم با مردان سخن نگویید؛ مبادا آن که دلش بیمار (هوا و هوس) است به طمع افتد.

حجاب رفتاری

نوع دیگر حجاب و پوشش قرآنی، حجاب رفتاری زنان در مقابل نامحرم است. به زنان دستور داده شده است به گونه‎ای راه نروند که با نشان دادن زینت‎های خود باعث جلب توجه نامحرم شوند

وَ لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ(نور؛31) و آن طور پای به زمین نزنند که خلخال و زیور پنهان پاهایشان معلوم شود.

از مجموع مباحث طرح شده به روشنی استفاده می‎شود که مراد از حجاب اسلامی، پوشش و حریم قایل شدن در معاشرت زنان با مردان نامحرم در انحای مختلف رفتار، مثل نحوه‌ی پوشش، نگاه، ‌حرف زدن و راه ‎رفتن است.

بنابراین، حجاب و پوشش زن نیز به منزله‌ی یک حاجب و مانع در مقابل افراد نامحرم است که قصد نفوذ و تصرف در حریم ناموس دیگران را دارند.

منابع:

مقاله استاد علی صفایی حائری؛ سایت لیلة القدر

 

بازدیدها: 1

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *