حجت الاسلام والمسلمین خدامراد سلیمیان، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در کتاب «نقش مردم در انقلاب جهانی حضرت مهدی علیه السلام» مینویسد:
نقش مردم در حکومت آن حضرت، فراهمآوردن مقدمات و فراهمکردن زمینه برای برپایی حکومت جهانی آن حضرت است. پذیرش مردمی فقط در، درخواست و رأی اکثریت نمایان میشود. نه فقط بیشتر مردم با امام بیعت میکنند، بلکه زمانی فرا خواهد رسید که آنان به چنان عطش و شیفتگی میرسند که اضطرار حکومت جهانی موعود را با همه هستی خود درک میکنند و آن را یگانه سازوکار پدیدآورنده آرمانها و اهداف عالی انسانی میدانند و به آن عشق میورزند. اینچنین نظام سیاسی نه فقط بر آرای مردمی متکی است و پذیرش مردمی را به همراه دارد، آرمش خاطر مردم را نیز سبب میشود. در این نظام، بین حکومت امام و مردم فقط رابطه «دولت ـ ملت» نیست، بلکه رابطه “مرید” و “مراد” و “محبوب” و “محب” است.
شیخ طوسی از امام باقر علیه السلام روایت کرده که درباره ورود حضرت مهدی علیه السلام به کوفه و سخنرانی برای مردم، فرمودند: «مردم به خاطر اشتیاق به آن حضرت آنگونه گریه می کنند که سخنان مهدی علیه السلام شنیده نمی شود و مردم نمی فهمند چه می گوید.»
انسانی که برای رسیدن به سعادت، هر راهی را پیش گرفته و به بنبست رسیده، حال اینگونه به اشتیاق و اضطرار حکومت موعود علیه السلام میرسد و با همه هستی مهیای یاری و جانبازی در کنار او میگردد.
از آنچه گذشت، می توان نتیجه گرفت که کوشش و تلاش فرهنگ سیاسی ـ تربیتی اسلام در باب حکومت این است که پیروان خود را به گونه ای پرورش دهد که خود از حکومت اسلامی سر نتابند، با خواست و میل درونی خویش به آنچه از سوی خداوند مشروعیت دارد، بگرایند؛ به گونه ای که خود را از آن و آن را از خود بدانند و در راه آن از هیچ کوششی دریغ نورزند، با حاکم اسلامی بیعت کنند و فرمان او را به گوش جان بشنوند و ولایت او را نسبت به خویش از ولایت خود بر خویش، برتر بدانند؛ همانند آنچه در پیوند بین امت اسلامی و شخص پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بود.
یاران رسول خدا صلی الله علیه و آله می دانستند که ریشه مشروعیت و اعتبار حکومت اسلامی، وحی الهی و از سوی خداوند است. در عین حال، با پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در پایبندی به اسلام و قوانین زندگیبخش آن، به ویژه در حوزه سیاست و حکومت، با میل و خواست خویش بیعت کردند.
۳- مشارکت مردمی
با توجه به آنچه گذشت، میتوان گفت که مردم و نهاد حاکمیت از یکدیگر جدا نبوده، یار و پشتیبان هم هستند، و حاکم و مردم بر یک دیگر حقوق متقابلی دارند.
برخی از این حقوق در روایات اشاره شده است:
یک. حقوق مردم بر امام
مردم به عنوان آفریدههای خداوند و پدیدآورنده جامعه، از دو سویه فردی و گروهی نیازهایی دارند که بخشی از آن بر عهده رهبر و پیشوای جامعه است که از آن به عنوان حقوق مردم بر رهبر و امام جامعه یاد میشود که برخی از آنها بدین قرارند:
۱- نیکخواهی
بنیاد و شالوده حکومت در آموزه های اسلامی بر نیکخواهی برای مردم جامعه است. و البته برپایی حکومت عدل جهانی به دست موعود منجی در یک گستره جهانی بر این امر پافشاری فراوان کرده است. چرا که پایه این حکومت بر برپایی دادگری بر کره زمین است و چه نیکخواهی بالاتر از گسترش عدالت در همه زمینه ها برای همه انسانها.
۲- رفاه و آسایش
از ویژگی های برجسته حکومت جهانی حضرت مهدی علیه السلام فراهمساختن زمینه ها برای رفاه عمومی و آسایش برای همگان است. البته نه رفاهی که سبب دوری مردم از خداوند است. و نیز نه رفاهی که خود به خود حاصل شود که در پس تدبیر آن حضرت و تلاش فراوان مردم خواهد بود.
امام صادق علیه السلام میفرماید: إِذَا قَامَ الْقَائِمُ حَکَمَ بِالْعَدْلِ وَ ارْتَفَعَ فِی أَیَّامِهِ الْجَوْرُ وَ أَمِنَتْ بِهِ السُّبُلُ وَ أَخْرَجَتِ الْأَرْضُ بَرَکَاتِهَا وَ رَدَّ کُلَّ حَقٍّ إِلَى أَهْلِه؛ وقتی که قائم ما قیام کند، داوری را بر پایه عدالت قرار میدهد و ظلم و جور در دوران او برچیده میشود و جاده ها در پرتو وجودش امن و امان میگردد و زمین برکاتش را خارج میسازد و هر حقی به صاحبش برگردانده میشود.
۳- آموزش همگانی
بی گمان آموزش در عرصه های گوناگون زندگی فردی و اجتماعی، نقش مهم و اساسی در رشد و کمال جامعه دارد. یکی از مهم ترین شاخص های حکومت جهانی حضرت مهدی علیه السلام گسترش علم و دانش بین همه انسان ها است.
این فراگیرشدن به گونهای که در برخی از روایات سخن از چندین برابر شدن دانش بشری به میان آمده است. در این باره روایتی به امام صادق علیه السلام نسبت داده شده که فرمود: الْعِلْمُ سَبْعَهٌ وَ عِشْرُونَ جُزْءاً فَجَمِیعُ مَا جَاءَتْ بِهِ الرُّسُلُ جُزْءَانِ فَلَمْ یَعْرِفِ النَّاسُ حَتَّی الْیَوْمِ غَیْرَ الْجُزْءَیْنِ فَإِذَا قَامَ الْقَائِمُ أَخْرَجَ الْخَمْسَهَ وَ الْعِشْرِینَ جُزْءاً فَبَثَّهَا فِی النَّاسِ وَ ضَمَّ إِلَیْهَا الْجُزْءَیْنِ حَتَّی یَبُثَّهَا سَبْعَهً وَ عِشْرِینَ جُزْءاً؛ علم، ۲۷ جزء دارد، تمامی آنچه رسولان آوردهاند دو جزء بوده و مردم تا به امروز بجز این دو جزء، چیزی نمیدانند. وقتی قائم قیام فرماید، ۲۵ جزء دیگر علم را خارج ساخته، در بین مردم منتشر میسازد و این دو جزء را هم بدان میافزاید تا به ۲۷ جزء میرسد.
و البته دلیلی ندارد که همه این توسعه علمی از راه کرامت و خارق العاده باشد که به طور قطع سهم فراوانی از آن به سبب تلاش انسانها در عرصه علم و دانش است.
۴- گسترش خردورزی
یکی از راه های رسیدن به کمال انسانی رشد عقلانی جوامع انسانی است که حضرت مهدی به عنوان حجت الهی همه زمینه ها و ظرفیت های ممکن را در این راه به کار می گیرد.
امام باقر علیه السلام فرمود: إِذَا قَامَ قَائِمُنَا وَضَعَ اللَّهُ یَدَهُ عَلَی رُءُوسِ الْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُمْ وَ کَمَلَتْ بِهِ أَحْلَامُهُمْ؛ چون قائم ما قیام کند خداوند دست رحمتش را بر سر بندگان گذارد، پس خردهایشان را گردآورد و (تا پیروی هوس نکنند و با یک دیگر اختلاف نورزند) در نتیجه خردشان کامل شود (متانت و خود نگهداریشان کامل شود) و این لطف الهی نیز به سبب شایستگیهایی است که انسانها در خود فراهم کردهاند.
۵- رشد و تربیت
از اهداف مهم پیامبران، تربیت الهی انسان ها است. حضرت مهدی علیه السلام به عنوان واپسین ذخیره الهی از همه ظرفیت های ممکن برای تربیت انسان ها بهره می گیرد، تا در واپسین سال های عمر انسان ها بر زمین این هدف پیامبران الهی را به فرجام رسانده، کامل کند.
منبع: عقیق
بازدیدها: 238