گفتگو با علی‌محمد نائینی رئیس ستاد مرکزی بزرگداشت حماسه نهم دی؛ ۱۷ سفارتخانه غربی به جمع‌آوری اطلاعات حساس، ارتباط هدفمند با برخی از مراکز نظام و ... ‌مشغول بودند

گفتگو با علی‌محمد نائینی رئیس ستاد مرکزی بزرگداشت حماسه نهم دی؛ ۱۷ سفارتخانه غربی به جمع‌آوری اطلاعات حساس، ارتباط هدفمند با برخی از مراکز نظام و … ‌مشغول بودند

خانه / ویژه نامه / ویژه نامه های مناسبتی / ویژه نامه 9 دی / مصاحبه 9 دی / گفتگو با علی‌محمد نائینی رئیس ستاد مرکزی بزرگداشت حماسه نهم دی؛ ۱۷ سفارتخانه غربی به جمع‌آوری اطلاعات حساس، ارتباط هدفمند با برخی از مراکز نظام و … ‌مشغول بودند

رئیس ستاد مرکزی بزرگداشت حماسه نهم دی می‌گوید در ماه‌های منتهی به انتخابات ۸۸ دست کم ۱۷ سفارتخانه غربی به جمع‌آوری اطلاعات حساس، ارتباط هدفمند با برخی از مراکز نظام و … ‌مشغول بودند.

گفتگو با علی‌محمد نائینی رئیس ستاد مرکزی بزرگداشت حماسه نهم دی؛ ۱۷ سفارتخانه غربی به جمع‌آوری اطلاعات حساس، ارتباط هدفمند با برخی از مراکز نظام و … ‌مشغول بودند

*: ماهیت حوادث سال 88 چه بود و چرا اتفاق افتاد؟

– نائینی: انقلاب اسلامی طرح و اندیشه‌ای نو بود که توانست نظام‌های موجود را به چالش بکشاند؛ از این‌رو از همان ابتدای پیروزی انقلاب به‌طور طبیعی طرح‌ریزی‌های متنوعی مشخصاً توسط آمریکایی‌ها برای مهار و به چالش کشیدن آن در دستور‌کار قرار گرفت و در این زمینه روش‌های فراوانی اعم از خشونت‌آمیز و غیر‌خشونت‌آمیز به کار گرفته شد و از عوامل داخلی و ظرفیت‌های قدرت در محیط‌های خارجی به صورت سخت‌افزارانه و نرم‌افزارانه استفاده کرد تا نظام را به چالش بکشانند و در نهایت آن را به سمت فروپاشی هدایت کنند.

از این منظر می‌توان دهه اول انقلاب را دهه تهدید سخت علیه انقلاب اسلامی نامید که دشمن طی آن مجموعه روش‌های تجربه شده برای مقابله سخت با این نظام نوپا را به کار گرفت.

از آغاز دهه دوم انقلاب اسلامی، زمانی که روش‌های سخت‌افزاری ناکارآمدی خود را نشان داد، مقابله نرم با آن طراحی شد و می‌توان گفت به‌طور مشخص از خرداد 76 مرحله جدیدی برای مقابله با انقلاب اسلامی آغاز شد که جنس این مقابله نرم‌افزاری بود و تلاش شد با تأثیرگذاری بر رفتار مردم و نخبگانی که با غرب همگرایی دارند، زمینه‌های فروپاشی از درون را فراهم کنند.

این هدف از دو طریق پیگیری شد؛ یکی تهی کردن نظام از درون از طریق تضعیف باورها و ارزش‌های پایه‌ای و دگرگون ساختن هویت انقلاب و در نهایت تغییر مدل سیاسی در ذهن مردم؛ و دیگری بی‌ثبات‌سازی نظام جمهوری اسلامی در عرصه‌های مختلف به ویژه در حوزه سیاسی؛ یعنی آنها تلاش کردند به تدریج نظام را از اعتبار بیندازند و با تضعیف مقبولیت و مشروعیت نظام، زمینه‌های برانگیختن مردم و سپس اعتراض و اغتشاش را فراهم سازند.

*: ویژگی ها و مشخصات براندازی نرم چیست؟

– نائینی: یک‌جا براندازی با لشکرکشی و تصرف سرزمین و کشتار و حذف فیزیکی است، کاملا قابل درک است. نکته اصلی این است که براندازی نرم چون عمدتاً از ابزار و روش‌های سیاسی و فرهنگی بهره می‌گیرد، پیچیده و نامحسوس است و درک درستی نسبت به آن وجود ندارد و همین جاست که اکثر خواص جبهه حق دچار مشکل می‌شوند؛ چرا‌که نمی‌‌توانند خوب تحلیل کنند.

به تعبیر مقام معظم رهبری، فضا فضای فتنه‌آلود می‌شود و هنگامی که این فضا شکل گرفت، جبهه حق و باطل در آمیخته شده و تشخیص مشکل می‌شود. مقام معظم رهبری در سفر ‌قم فرمودند: برخی متوجه نشدند که موضوع فتنه براندازی بود.

حالا این براندازی چگونه شکل می‌گیرد؟ قطعاً به زمینه‌های فرهنگی اجتماعی نیاز دارد. باید دگرگونی‌هایی در حوزه ذهن و عواطف و رفتار و روحیات افراد در یک دوره زمانی به تدریج ایجاد شود و افراد و گروه‌هایی از جامعه به تدریج تحت تهاجم فرهنگی دشمن قرار بگیرند و با آلودگی‌های اقتصادی، سیاسی و مالی دگرگون شوند و جوهر و درونمایه خود را از دست بدهند تا به سربازان دشمن در پروژه براندازی تبدیل شوند.

*: در ماه‌های اخیر گروه‌های اصلاح‌طلب دوباره ‌در آستانه انتخابات سال 1392 فعال شده‌اند. ارزیابی شما در این زمینه چیست؟

– نائینی: به طور طبیعی انتخابات برای جریان دوم خرداد یک فرصت است. مساله این است که در فتنه 88  پیوند برخی دولت‌های غربی، ضد انقلاب و فعالان جریان دوم خرداد در یک جبهه واحدآشکار شد و با قانون گریزی و مقابله با نتیجه یک انتخابات بی نظیر، جمهوریت نظام جمهوری اسلامی را به چالش کشیدند.

مشکل اصلی این است که پس از سه سال این جریان تاکنون مرز خودش را با دشمن و ضد انقلاب مشخص نکرده است. پس از قیام مردمی نهم دی و 22 بهمن سال 1388 توقع بود، جریان فتنه به ندای مردم گوش فرا دهد و از ستیزه جویی با نظام دست بردارد. لیکن اطلاعیه‌ها و بیانیه‌های بعدی نشان داد که آنها از هیچکدام از مواضع خود عدول نکرده‌اند.

الان هم پس از سه سال با رصد سایت‌ها، محتوای بیانیه‌ها و نامه‌های احزاب دوم‌خردادی که در مدیریت فتنه نقش داشتند، هیچ فرقی در گفتمان و مواضع آنها با موضع گیری آمریکایی‌ها و ضد انقلاب ایرانی دیده نمی‌شود. همچنان به‌دنبال فرصت برای ایجاد یک حرکت اجتماعی جهت به چالش کشیدن نظام هستند و اوج آن در 25 بهمن سال 89 و همراهی آنها با آمریکا در مشابه‌سازی جمهوری اسلامی با حکومت‌های دیکتاتور منطقه و درخواست از مردم جهت حضور در خیابان‌ها بود.

با گذشت زمان، جریان فتنه و عناصر خارج‌نشین آنها کاملاً خود را به سیاست‌های آمریکا هم جهت کردند و جریان تند و ساختار‌شکن جنبش راه سبز امید و اصـلاح‌طلبان همـسو همان مسیـری را طی می‌کنند که آمریکایی‌ها ترسیم کرده‌اند.

آمریکا می‌خواهد‌ ایران الگوی انقلاب‌های منطقه نباشد و آنها نیز با بیانیه‌ها و نامه‌نگاری‌های خود با سران این جنبش‌ها همین خواسته را پیگیری می‌‌کنند.

آمریکا می‌خواهد با ایجاد یک جریان اعتراضی و جنبش اجتماعی در داخل کشور همراه با سیاست‌های تحریم و به بهانه نقض حقوق بشر و مباحث هسته‌ای دایره فشار داخل و خارج را بر نظام افزایش دهند و جریان فتنه نیز درست همین خط را دنبال می‌کند. نه تنها مرز‌بندی با گروه‌های ضد انقلاب، سلطنت‌طلب و آمریکائی‌ها دیده نمی‌شود، بلکه این جریان در تشدید فضاسازی و عملیات روانی و سیاه‌نمایی علیه کشور توسط غربی‌ها و مجامع بین‌المللی موثر بوده‌اند. 

فتنه 88 براندازی و یک اقدام ضد امنیت ملی بود. عده‌ای در طراحی نقش داشتند، عده‌ای در مدیریت و عده‌ای هم حمایت کردند. برخی به صورت طلبکارانه، بدون پذیرش هزینه اقدام ضد‌امنیتی خود و به تعبیر جنابعالی بدون پذیرش عملکرد نامناسب خود انتظار دارند، مردم و نظام رویکرد خودش را نسبت به جریان تغییر دهد و معنای تغییر رویکرد از منظر این آقایان این است که خیانت جریان دوم‌خرداد در فتنه 88 توسط مردم و نظام نادیده گرفته شود.؛ خیانت کسانی که هیچ تغییری در مواضع آنها دیده نمی‌شود.

قطعاً این یک مطالبه بی‌ جهت است. چون مرزبندی با ضد انقلاب دیده نمی‌شود و همچنان از آن اقدام براندازانه 88 دفاع می‌شود. در چند ماه اخیر موضع طلبکارانه به خود گرفته‌اند. گفتمان انتخابات آزاد مطرح می‌کنند. شرایط کشور را شرایط خفقان توصیف می‌کنند. برای اصلاح‌‌طلبان همراه با نظام خط و نشان می‌کشند. آنها را اصلاح‌طلبان بدلی معرفی می‌کنند. به اختلاف در اصولگرایان دامن می‌زنند. فضای کشور را بحرانی توصیف می‌‌کنند.

اینها فشارهای خارجی علیه نظام ‌مانند تحریم‌ها، هسته‌ای و مسائل حقوق بشری را جهت شبکه‌سازی اجتماعی همزمان با انتخابات برای خود فرصت می‌دانند.

تجربه نشان داده است‌ نظام جمهوری اسلامی ایران هیچ‌گاه نگران ورود گرایش‌های سیاسی مختلف در رقابت‌های انتخاباتی نبوده است، بلکه می‌توان گفت رقابتی‌ترین انتخابات در ایران تاکنون برگزار شده است.

مساله ورود آن بخش از جریان ‌دوم خرداد ‌است که در فتنه 88  به مردم و نظام خیانت کرد. آبرو‌ریزی کردند، به وجهه نظام لطمه زدند، قطعاً مردم اینها را در انتخابات نمی‌پذیرند و حیات سیاسی این گروه ساختار‌شکن و قانون‌گریز پایان یافته است و ظرفیت‌ اجتماعی خود را از دست داده است.

*: ‌چه دلایلی در خصوص نقش نظام سلطه در طراحی و راه اندازی حوادث سال 88 وجود دارد؟ چگونه این همسویی که شما می‌فرمائید، با ضد انقلاب، آمریکا و رژیم صهیونیستی بوجود آمد؟

– نائینی: براساس بررسی‌های به عمل آمده از طریق اسناد راهبردی در کانون‌های تفکر غربی و اظهارات و اعتراف‌های برخی از دولت‌مردان آنها، نظام سلطه از مدت‌ها قبل برنامه تغییر از درون را در ایران دنبال می‌کرد.

در این راستا محافل آکادمیک و رسانه‌ای آمریکا، دفاتر ویژه آمریکا در کشورهای مختلف، رسانه‌های غربی و همچنین سفارتخا‌نه‌های غربی حداقل چهار کانونی بودند که طی دو دهه فعالیت گسترده‌ای را با هدف تغییر در ایران دنبال می‌کردند.

ادبیات دوره بوش پسر در ارتباط با ایران به «Regime change» ‌موسوم شده بود. این ادبیات در دوره اوباما هم علیرغم آن که توقع نمی‌رفت استمرار پیدا کرد. براساس گزارشی مستند، حداقل 19 مرکز مجرب و برخوردار از کارشناس‌های امور ایران در فاصله سال‌های 1380 تا 1388 روی پروژه تغییر ایران متمرکز بوده‌اند و در ماه‌های منتهی به انتخابات تا یک سال پس از آن به حجم فعالیت خود به شدت افزوده‌اند.

بعضی از این مؤسسات از جمله بنیاد هریتیج و مؤسسه سیاست خاور نزدیک واشنگتن حداقل 40 نشست تخصصی درباره ایران برگزار و مسائل ایران را از نزدیک رصد کردند.

حداقل هشت «دفتر ویژه» به منظور ارتباط‌گیری، هماهنگ‌سازی، آموزش و تجهیز به مرور و در فاصله سال‌های 1371 تا 1388 راه اندازی کردند. این دفاتر بعضاً زیر نظر سیا و بعضاً زیر نظر پنتاگون – وزارت دفاع- فعالیت می‌کردند.

اسناد می‌گویند این دفاتر به سرشاخه‌هایی در تهران وصل بوده‌اند و از طریق این سرشاخه‌ها، نخبگان را در حوزه‌های مختلف را شناسایی کرده و به این دفاتر می‌کشاندند. ده‌ها هزار نفر به مرور به این دفاتر منتقل و در یک برنامه چند لایه و چند مرحله‌ای توجیه و هماهنگ می‌شدند و در نهایت به‌عنوان پیشتازان تحول در نظام سیاسی ایران مورد استفاده قرار می‌گرفتند.

سرپل‌های این «دفاتر ویژه» همان حلقه‌هایی بودند که در دوره سازندگی و اصلاحات در دستگاه‌های مختلف فعالیت می‌کردند و سکولاریزه‌کردن نظام و جامعه ایران در دستور کارشان بود.

علاوه بردفاتر ویژه، دست کم 17 سفارتخانه غربی شامل سفارتخانه‌های انگلیس، کانادا، فرانسه، آلمان، هلند، بلژیک، سوئیس، دانمارک، فنلاند و… به جمع‌آوری اطلاعات حساس، ارتباط هدفمند با برخی از مراکز نظام، برگزاری جلسات با بعضی از نخبگان سیاسی مخالف نظام دینی، تهیه و تجزیه و تحلیل‌های دوره‌ای و سنجش درجه و ماهیت تغییرات در جامعه ایران مشغول بودند.

بعضی از این سفارتخانه‌ها به خصوص سفارت انگلیس در فتنه سال 1388 به‌صورت عملیاتی‌تر به مقابله با نظام اسلامی پرداختند؛ به‌گونه‌ای که بعضی از عوامل سفارتخانه‌های غربی به دلیل حضور مستقیم در آشوب‌های خیابانی بازداشت و محاکمه شدند.

رئیس جمهور آمریکا در گزارش خود که برای رؤسای کنگره و مجلس سنای آمریکا ارسال می کند، اعلام کرد که از شبکه های تلویزیونی ماهواره ای، شبکه های اجتماعی در اینترنت از جمله؛ توییتر و فیس بوک برای ایجاد ناآرامی و هدایت اغتشاشگران استفاده کرده‌اند.

وی در فرازی از گزارش خود گفت؛ به توییتر دستور داده که تعمیرات فنی را تا زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ایران به عقب بیاندازد تا اخلالی در ارتباط با معترضان انتخاباتی ایران پدید نیاید. کما اینکه تلویزیون بی‌بی‌سی فارسی یک هفته قبل از زمان انتخابات ریاست جمهوری ایران برنامه های خود را از 6 ساعت در روز به 24 ساعت در روز افزایش داد و از ظهر روز 22 خرداد روز انتخابات گزارش‌های پی در پی مبتنی بر تقلب گسترده در انتخابات و در عین حال پیروزی قطعی میرحسین موسوی را مخابره می‌کرد. این تلاش‌ها از 11 شب روز انتخابات تشدید شد.

همچنین در گزارش دولت آمریکا در مورد ابزارها آمده است؛ اداره  شورای مدیران پخش، به منظور پشتیبانی از برنامه ها، فرکانس های ماهواره ای جدیدی را پیش بینی نمود تا از قبل بر انسداد فرکانس های امواج پخش اخبار توسط دولت ایران پیش دستی کند.

همچنین یک مسیر اینترنتی حفاظت شده و منحصر به فرد برای ایرانی ها تعبیه شد تا تصاویر ویدئویی خود را به شبکه خبر فارسی صدای آمریکا ارسال کنند. خدمات وب سایت «توییتر» نیز به صفحات وب سایت «فیس بوک» و وبلاگ‌ها افزوده شد.

نقش توئیتر در ناآرامی‎های ایران آنقدر محسوس بود که موسسه آمریکایی صلح از اندیشکده‎های آمریکایی در مقاله‎‌ «پیش‌بینی چگونگی دیپلماسی شهروندی» در سال 2011 حوادث پس از انتخابات ایران را نمونه بارز کارکرد شبکه‎های اجتماعی بیان کرد.

اگر نگاهی به سیاست‌های رسمی و رسانه‌ای کشورهای غربی و هم‌پیمانان منطقه‌ای آنان در فاصله آذرماه 87 تا انتخابات خرداد 88 و پس از آن بیندازیم، به وضوح شاهد یک اقدام برنامه‌ریزی شده خواهیم بود.

تلویزیون بی‌بی‌سی فارسی، V.O.A آمریکا و سایت‌های فارسی الجزیره قطر و العربیه عربستان یک جبهه مشترک رسانه‌ای به نفع موسوی به وجود آورده و در حالی‌که مراکز تحقیقاتی آن‌ها پیروزی دکتر احمدی‌نژاد را قطعی اعلام کرده بودند، میرحسین را پیروز قطعی اعلام کرده و در عین حال روی جدی‌بودن احتمال تقلب به نفع احمدی‌نژاد تأکید می‌کردند. خود این موضوع دلیل مستقلی بود که پیوستگی داخل و خارج را نشان می‌داد.

*: آیا می‌توان گفت‌ ایجاد انقلاب رنگی در ایران از طریق نافرمانی مدنی بخشی از راهبرد آمریکا برای تغییر ساختار جمهوری اسلامی ایران از درون در سال 1388 بود؟ ‌آیا شواهدی وجود دارد که بازیگران داخلی ‌از الگوی انقلاب‌های رنگی برای دستیابی به اهداف خود استفاده کرده‌اند؟

– نائینی: هرچند بازیگران مؤثر و تصمیم‌ساز در صحنه سیاسی آمریکا و غرب و همچنین نظریه‌پردازان در طیف‌های مختلف فکری، راهبردهای گوناگونی برای مقابله با ایران از جمله اقدام نظامی، اجماع و فشار بین‌المللی هماهنگ را توصیه می‌کنند اما می‌توان گفت در حال آستانه انتخابات 1388 با توجه به گرایش‌ها و دیدگاه‌های موجود در آمریکا، رویکرد جنگ نرم با بهره‌گیری از کارویژه‌های انقلاب رنگی و یا براندازی نرم با روش‌های غیر‌خشونت در اولویت قرار گرفت.

نظریه‌پردازان این رویکرد معتقد بودند، در صورتی که عملیات فرهنگی و سیاسی و جنگ نرم در براندازی نظام‌های سیاسی موردنظر، همانند تجربه انقلاب‌های رنگی در کشورهای اروپای شرقی و جمهوری‌های استقلال‌یافته شوروی سابق  به موفقیت برسد، تبعات ناشی از روش‌های رویکرد تقابل گرایانه را با خود نخواهد داشت.

همزمان یکی از کانون‌های تفکر آمریکایی توصیه می‌کند؛ جنگ نرم‌افزاری  با رژیم ایران را باید جدی بگیرید و بروید سراغ روزنامه‌ها، سایت‌های ارتباط جهانی(اینترنت)، نویسندگان و هنرمندان، اینها کسانی هستند که افکار عمومی را هدایت می‌کنند و می‌توان از طریق آنها با تجربه انقلاب رنگی رژیم ایران را ازدرون فروریخت.

از توضیحات فوق استفاده می‌شود‌ که ایجاد انقلاب رنگی در ایران از طریق نافرمانی مدنی بخشی از راهبرد آمریکا برای تغییر ساختار جمهوری اسلامی ایران از درون است که تاکنون به دفعات طراحی شده اما در هر نوبت با شکست مواجه شده است.

پیشینه انقلاب مخملی در ایران به سال 1378 و حادثه کوی دانشگاه باز می‌گردد. در روزهای آغازین سال 1378 نتانیاهو، نخست‌وزیر وقت رژیم صهیونیستی، خواستار اجرای فوری پروژه انفجار از درون ساختار حکومتی ایران شد و تأکید کرد باید با ایران کاری کرد که همان اتفاقی که در شوروی سابق صورت گرفت، پیش آید و آن هم انفجار از درون است. در همین راستا یکی از تجدید‌نظر‌طلبان در همان زمان  نیز طی مصاحبه‌ای با هفته نامه راه نو تصریح کرد‌ انقلاب اسلامی متأثر از الگوی حکومت شوروی سابق است و سرانجام آنها نیز یکسان است‌.

ساماندهی انقلاب مخملی در ایران توسط بنیاد سورس با واسطه افرادی همچون هاله اسفندیاری، کیان تا جبخش و رامین جهانبگلو نیز از دیگر برنامه‌های براندازی نرم در ایران بوده است.

براساس اعترافات هاله اسفندیاری، بنیاد سورس با حمایت از برنامه‌های خاورمیانه‌ای مرکز آمریکایی ولسون، به دنبال ایجاد یک شبکه غیررسمی در ایران جهت عملی کردن اهداف براندازی نرم بوده است.

در این راستا کیان تاجبخش مدیر و نماینده بنیاد سورس در ایران با اقداماتی همچون راه‌اندازی کارگاه‌های مطالعاتی متشکل از جوانان و دانشجویان و تدریس اصول و مبانی شبکه‌سازی اجتماعی سعی کرد زیر‌ساخت‌های براندازی نرم در ایران را ایجاد کند.

شواهد و قرائن فراوانی نشان می‌دهد که جریان فتنه در سال 1388 با کانون‌های تفکر غربی، اقدام به طراحی و عملیاتی کردن پروژه دیگری از سلسله پروژه‌های انقلاب رنگی در انتخابات ریاست‌جمهوری دهم بودند؛ پروژه‌ای که برخی آن را گرجستانیزه کردن و یا اکراینیزه کردن ایران نامگذاری کردند.

اشاره مقام معظم رهبری را هم در آن خطبه تاریخی 29 خرداد 88 داشتیم. به این مضمون فرمودند‌ احمق‌ها فکر می‌کنند که ایران گرجستان است که با  دادن پولی به یک نفر نظام براندازی کند.

بررسی دقیق و تطبیقی مجموعه سخنان و عملکرد سران معترض به انتخابات ریاست جمهوری سال1388، نشان می‌دهد الگوی رفتاری آن‎ها از تئوری‎های نظریه‎پردازان حکومت‎های غرب برداشته شده است که از آن به انقلاب‎های رنگی یا مخملی یاد می‏‌شود.

بنابر اسناد و اعترافات متهمین جریانات پس از انتخابات، در اغلب موارد ‏از 198 دستورالعمل‏ جین شارپ برای مبارزات خشونت پرهیز و نافرمانی مدنی الگو برداری شده است.‏ اسناد درون گروهی جریان اصلاحات واقعیت‎های تلخی را روشن می‎سازد. در جلسات کمیسیون تدوین استراتژی حزب مشارکت پس از بررسی مدل‎های مختلف برای در دست گرفتن قدرت، یکی از اعضای مرکزی حزب با اشاره به مدل «جین شارپ» برای کودتای مخملی با تأکید بر فشار از پایین و استفاده توده‎ای، تئوری جین شارپ و براندازی نرم ‎را بهترین مدل معرفی می‌کند.

صرف‌نظر از الگوی شارپ و تطبیق صددرصدی وقایع فتنه 88 با آن، الگوی رفتار فتنه‌گران با الگوهای کلاسیک کودتای مخملی هم کاملاً تطبیق داشته است. در تمامی نمونه‎های شناخته شده کودتای مخملی یک انتخابات در قلب فرآیند قرار داشته است.

در تمامی این موارد کاندیدای مامور کودتای مخملی به کمک عوامل رسانه‎ای و اطلاعاتی غرب از قبل از انتخابات مردم را به خیابان می‎کشاند و اعلام می‎کند که اگر نام کسی غیر از وی به عنوان پیروز انتخابات اعلام شود، حتماً در انتخابات تقلب شده است.

پس از انتخابات نیز کاندیدای مأمور کودتای مخملی سعی می‌‌کند نظام را وادار به خشونت وسیع کند و به این ترتیب زمینه لازم برای حضور بیشتر مردم در خیابان و تبدیل آن به اعتصاب و تحصن فراهم آورد و نهایتاً دولت پیروز در انتخابات را ساقط کند.

این دقیقاً همان فرآیندی است که پس از انتخابات رخ داد و با مستندات موجود می‌توان مورد به مورد آن را تشریح کرد. تمرین‎های خیابانی هواداران موسوی که در قالب گروه‎های مختلف جذب ستادها شده بودند با فرماندهی ستاد قیطریه و با هدف آمادگی برای آشوب‎های پس از انتخابات در طول دهه آخر منتهی به 22خرداد انجام گرفت.

گفتگو با علی‌محمد نائینی رئیس ستاد مرکزی بزرگداشت حماسه نهم دی؛ ۱۷ سفارتخانه غربی به جمع‌آوری اطلاعات حساس، ارتباط هدفمند با برخی از مراکز نظام و ... ‌مشغول بودند

*: رسانه‌هایی که در این زمینه ‌نقش داشتند، از چه ماهیتی برخوردار بودند؟

– نائینی:‌ به زعم محققان و نظریه‌پردازان برجسته و صاحب نام، در دنیای امروز هیچ کنش جمعی و جنبش اجتماعی شکل نمی‌گیرد‌ یا استمرار نمی‌‌یابد، مگر آنکه یکی یا چند رسانه جمعی، آتش تهیه آن را فراهم کنند. چه‌‌ رسانه‌ها با پوشش خبری مستمر و فراگیر خود، می‌توانند‌ توده‌های مختلف را تهییج و تحریک کنند، با بهره‌گیری از اصول سرایت و همرنگی، گروه‌های خاکستری و بی‌تفاوت را برای دست یازیدن به کنش‌های جمعی برانگیزند، جرات خشونت‌ورزی معترضان ‌و آشوبگران را افزایش دهند، انسجام آنها را افزایش دهند.

حوادث و رخدادهای پس از انتخابات 88 نیز از این قاعده مستثنی نیست. رسانه‌های متعدد برخی کشورهای خارجی بخش عمده‌ای از  برنامه‌های خود را به حوادث پس از انتخابات اختصاص دادند. تحلیل محتوای برخی از آن رسانه‌ها آشکار ساخت که آنها با این پوشش خبری و گسترده خویش درپی تحقق اهداف و مقاصد خاصی هستند و برای این منظور از فنون و روش‌های مختلف عملیات روانی بهره می‌گیرند.

خلاصه آنکه، رسانه‌های خبری غرب (‌به ویژه آمریکا و انگلستان‌) در انتخابات 88 به طرز بی‌سابقه‌ای محتوای خود را به آشوب‌‌ها و اغتشاشات ایران اختصاص دادند. حجم برنامه‌ها و گزارش‌های اختصاص داده شده به ایران در روزهای پس از انتخابات 22 خرداد ‌از سوی رسانه‌های غربی و الجزیره و العربیه، به قدری افزایش یافت که گویی آن رسانه‌ها رسالتی جز پوشش گسترده حوادث ایران برای خود قائل نبودند.

تحلیل محتوای رسانه نشان داد که آن رسانه‌ها در پی تحقق اهدافی از‌جمله‌ کاهش مقبولیت و مشروعیت سیاسی نظام جمهوری اسلامی در نزد افکار‌عمومی و دولت‌ها‌ی جهان، بسط شکاف ملت و دولت در ایران،کاهش مشروعیت نهادهای انتصابی (نظیر شورای نگهبان و قوه قضائیه)،کاهش مقبولیت و منزلت نیروی سپاه، بسیج و ناجا و فرماندهان آنها، تضعیف جایگاه رهبری در نزد افکار عمومی، افزایش و گسترش انسجام گروه‌های اپوزیسیون، زیرسئوال بردن نتیجه انتخابات 22 خرداد، گسترش دامنه اعتراضات علیه انتخابات و بزرگنمایی آن، القای یاس و نا‌امیدی در مردم نسبت به نظا‌م و در نهایت ترویج نا‌فرمانی مدنی و تقویت جنش اجتماعی اعتراضی در ایران با هدف براندازی از درون.

شبکه‌های تلویزیونی فارسی زبان BBC، تلویزیون فارسی صدای آمریکا  VOA، تلویزیون CNN، تلویزیون بی‌بی‌سی جهانی World BBC، شبکه تلویزیون عربی و انگلیسی الجزیره، تلویزیون انگلیسی فرانسه و تلویزیون العربیه، شبکه‌های تلویزیونی فعال بودند.

تأسیس ‏شبکه تلویزیونی بی‎بی‎سی فارسی تنها 6 ماه پیش از برگزاری انتخابات، افزایش برنامه‎های آن به 24 ساعت در ‏روزهای نزدیک به انتخابات و تأثیر فزاینده آن بر هدایت، کنترل، مهره‌چینی و بازی‏گردانی حوادث پیش و ‏پس از انتخابات، تنها یک مورد از موارد نشان‌دهنده تدوین سناریوی دشمنان خارجی و داخلی جهت براندازی ‏نظام است.

فراخوان‎های سازگارا و نوری‌زاده در شبکه‌های ‏VOA‏ و ‏BBC‏ برای اغتشاشات روز عاشورا از ‏دیگر مصادیق این امر هستند که بر تأثیر رسانه‎های خارجی بر وقایع و تحولات داخلی گواهی می‎دهند. ‏ بررسی فعالیت‌های خبری شبکه تلویزیونی ‏CNN‏ در روزهای پس از انتخابات نشان می‌دهد این شبکه تمام ‏توان خود را در جهت بهره‌برداری از اغتشاشات بسیج کرده است.

گردانندگان ‏CNN‏ با قطع برنامه‌های عادی ‏به طور ویژه به انعکاس تحولات ایران پرداختند و با استفاده از تصاویر دریافتی از بینندگان که قابل استناد نیست، ‏حتی کمترین معیارهای حرفه‌ای انتقال خبر را زیر پا گذاشتند. ‏این شبکه حتی پا را فراتر گذارده و به آموزش اغتشاشگران روی آورد. شبکه مزبور در برنامه‌های مختلفی ‏راه‌های هک کردن سایت‌های دولتی کشور مانند وزارت کشور و… را به بینندگان خود آموزش داد.

تحریک و ترغیب اغتشاش‎گران به ادامه خشونت و درگیری، یکی دیگر از محورهایی است که توسط ‏CNN‏ ‏دنبال شد. جهت‎گیری بسیاری از رسانه‏‌های دیگر از‌جمله‌ روز‌آنلاین، گویا، گذار، رادیو فردا، رادیو زمانه، رادیو ‏رژیم صهیونیستی، شبکه‌های ماهواره‌ای ضدانقلاب مانند منافقین، گروه‌های سلطنت‌طلب، پارس، رنگارنگ، ‏کانال بک و سایت‌های اینترنتی ضدانقلاب و همسو با جریان فتنه مانند جرس، کلمه، بالاترین، قلم و… در ‏جریان انتخابات و وقایع بعد از آن و تأثیر آن‎ها به عنوان عوامل مؤثر بر اعتراض و آشوب، ذیل عملکرد بی بی سی، مهندسی شده بود.

رسانه‌های غربی به ویژه بی‌بی‌سی و صدای آمریکا در روزهای پس از انتخابات از ابتکارات و‌یژه‌ای نیز استفاده کردند. زمانی که خبرنگاران و گزارشگران آنها از ادامه فعالیت در ایران باز‌ماندند، بلافاصله از خبرنگاران، عکاسان، گزارشگران و فیلمبرداران آماتور استفاد‌ه کردند.

این افراد آماتور به سرعت اخبار و گزارشات مربوط آشوب‌ها را در داخل ایران به آن شبکه‌ها منتقل می‌کردند ‌و آن رسانه‌ها نیز بلافاصله مبادرت به پخش آن می‌کردند.

این گزارشگران آماتور‌ که در سراسر ایران سازماندهی شده‌اند، در طول 2 ماه پس از انتخابات صدها گزارش تصویری، تلفنی و نوشتاری برای شبکه‌‌های خارجی تهیه و ارسال کردند.

استفاده فراگیر از کار‌شناسان به ویژه ایرانیان فراری، از جمله روش‌های دیگر رسانه‌های فارسی زبان خارجی بود. دو شبکه تلویزیونی آمریکا و بی‌بی‌سی با بهره‌گیری از کار‌شناس ایرانی مبادرت به تهیه، فرمول‌بندی و معرفی روش‌های انجام اعتراض علیه نظام کردند.

سویچ محل پخش برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی آمریکا و بی‌بی‌سی از هات‌برد بر روی تمام ست‌های دیگر، در مدت زمان اندکی پس از فیلتر‌شدن آنها در ایران، نشا‌ن داد که آن شبکه‌ها از پیش از انتخابات خود را مهیا کرده بودند.

استفاده از عباراتی نظیر دولت کودتا، مرگ جمهوری، نه به ‌جمهوری ولایت فقیه، مهندسی انتخابات و انتخابات مهندسی شده، تشبیه مسئولان کشور به موسیلینی، استالین و هیتلر و نیز تکرار مکرر عبارات جنبش سبز، جنبش مدنی از جمله ترفند‌ها و روش‌هایی بود که شبکه‌های بی‌بی‌سی‌، صدای آمریکا‌، CNN‌، العربیه و الجزیره با بهره‌گیری از آنها می‌کوشیدند تا بر افکار عمومی داخل و خارج ایران تاثیر بگذارند.

جستجو‌گر گوگل بلافاصله پس از انتخابات، نرم‌افزار مترجم خود را فعال کرد تا امکان ترجمه پیام‌های فارسی به زبان‌های دیگر‌ و یا از زبان‌های دیگر به فارسی‌ را فراهم سازد‌، اقدامی که قرار بود چند ماه بعد صورت گیرد.

سایت‌های تویتر و فیس‌بوک ظرفیت‌ها، سرویس‌ها و امکان بهره‌گیری بیشتر را برای کار بران ایرانی فراهم ساختند. بگونه‌ای‌که این دو سایت به رسانه‌ای برای معترضان تبدیل شدند.

بلافاصله پس از سناریوی کشته‌سازی از‌جمله‌ قتل کسانی همچون ندا آقا سلطان، صحنه قتل در هزاران سایت و رسانه خارجی انعکاس یافت. شش روزنامه پرتیراژ و مطرح غربی ازجمله نیویورک تایمز، واشنگتن پست، نیوزویک و تایمز در طول 70 روز پس از انتخابات، بالغ بر60 مقاله و گزارش تحلیلی رابه حوادث بعد از انتخابات ایران اختصاص می‌دهند.

خلاصه آنکه، بررسی رسانه‌های خارجی آشکار ساخت که پس از انتخابات، کشورهای اروپایی و آمریکایی از تمام توان رسانه‌ای، و حتی دیپلماتیک، خود بهره گرفتند تا مردم ایران را ترغیب به انجام یک کنش فراگیر اجتماعی علیه نظام کرده و افکار عمومی جهان را برای حمایت از آنان تهییج کنند.

*: ‌حماسه نهم دی در چه بسترهایی شکل گرفت؟ ‌دلائل و چرایی 9 دی را توضیح دهید.

– نائینی: حماسه 9 دی در بستر فتنه 88 به جریان انقلاب افتاد. فتنه 88 پیچیده‌ترین و خطرناک ترین چالش بود. دشمن از همه تجربیات و سرمایه‌های خود بهره گرفت. همه افراد و جریاناتی که از ابتدای انقلاب در فتنه‌های مختلف نقش‌آفرین بودند از جمله منافقین، جبهه ملی، نهضت آزادی، برخی از روحـانیون و لیبرال ها و بـرخی از بـا سوابـق انقلابی نقش‌آفرین بودند. در واقع در این فتنه همه دارایی‌های دشمن در محیط داخلی و خارجی و رسانه‌های آنها به صحنه آمدند. این چالش با جسارت به مقدسات مردم به ویژه عاشورا و کربلا به اوج خود رسید.

قیام مردمی، تاریخی و ماندگار نهم دی 1388 به تعبیر مقام معظم رهبری “‌یکی از قله‌های فراموش نشدنی”، “‌حرکت برخاسته از بصیرت”، “شناختن موقعیت و حضور در لحظه‌های مورد نیاز”، “حرکتی در فضای غبارآلود”، “‌حرکتی متکی بر ایمان و اراده الهی” در تاریخ انقلاب اسلامی بود.

تدابیر هوشمندانه و مدبرانه مقام معظم رهبری در مدیریت و مهار فتنه و آشکارسازی ابعاد آن برای جامعه، بصیرت و حضور هوشمندانه و سریع مردم ایران، حماسه ماندگار و تاریخی 9 دی 1388  را در سراسر کشور به جریان انداخت.

ملت ایران پس از روشن شدن تقابل آشکار این جریان با اسلام، نظام و رهبری‌، با درک درست از یک نیاز تصمیم گرفتند. حادثه عاشورای 1388 حرکت مردم را عاشورایی کرد.

*: به‌عنوان رئیس ستاد بزرگداشت حماسه نهم دی فلسفه اصلی شکل‌گیری ستاد را چگونه می‌توان توضیح داد؟ در مورد اهداف ستاد بزرگداشت حماسه نهم دی بیشتر توضیح ‌دهید.

– نائینی: فلسفه ستاد بزرگداشت حماسه نهم دی یادآوری یک رویداد و روز تاریخی است.  توجه دادن به اتفاقی است که در آن روز افتاد. کمک به تبیین یک حرکت مردمی بی نظیر در تاریخ انقلاب اسلامی است. ستاد تلاش می‌کند که آن انگیزش و تبشی که در این روز اتفاق افتاد مورد غفلت قرار نگیرد. مقام معظم رهبری در دیدار با اعضای ستاد دو توصیه فرمودند، فرمودند شعار، شور و هیجان لازم است لکن مراقب باشید کار شعاری غلبه پیدا نکند، توصیه دوم معظم‌له این بود که روح حرکت مردم و حرف اصلی مردم تبیین شود.

هدف اصلی در ستاد، تبیین و ترویج پیام‌های یوم الله نهم دی است. آشکار‌سازی ابعاد این حماسه، بررسی، مدیریت و هماهنگی فعالیت‌های مردمی، توجه دادن سازمان‌ها و نهادهای فرهنگی به این رویداد مهم تاریخی و بستر‌سازی برای توسعه تولیدات تبیینی و توجیهی با بهره‌گیری از ظرفیت‌های مختلف رسانه‌ای، هنری و فرهنگی.

ستاد بزرگداشت حماسه 9 دی یک نقطه یادآوری است که این رویداد در کشور مورد غفلت قرار نگیرد. نقش اصلی را در ماندگاری این حماسه خود مردم دارند. انقلاب اسلامی یک جریان دائمی است و برای تداوم آن روزها و رویدادهای تاریخی آن باید هر سال بهتر از سال‌های قبل تعریف و تبیین و باز تولید شود. همچنان که انتظار است برای سالگرد فتح خرمشهر در سوم خرداد که یکی از قله‌های درخشان و ماندگار دفاع مقدس است، هر سال مناسبت‌تر و گرم‌تر تجلیل و تبیین شود.

اصل ماجرا این است که 9 دی یک روز تاریخی بود و اتفاقی که در این روز افتاد، آن را در تاریخ انقلاب اسلامی ماندگار کرد. 9 دی به عنوان بارزترین حرکت مردمی بعد از انقلاب اسلامی هر سال نیازمند تعریف و تبیین است. پیام این روز هم این بود که مردم با انحراف از مسیر انقلاب مقابله می‌کنند ممکن است مصادیق آن در تاریخ انقلاب متفاوت باشد.

*: آثار، پیامدها و دستاوردهای حماسه نهم دی برای کشور چه بود؟

– نائینی: با وجود چالش‌های جدی فتنه 88 و تلخی‌های آن، این فتنه برکات فراوانی برای کشور داشت. شواهد و قرائن نشان داد که دشمنان نظام جمهوری اسلامی ایران، همچنانکه ‌وزیر امور خارجه آمریکا در گفتگو با شبکه bbc  فارسی اعلان کردند‌ در فکرعملیاتی کردن پروژه از سلسله پروژه‌های انقلاب رنگی و مخملین در انتخابات دهم ریاست‌جمهوری بودند.

این پروژه که گرجستانیزه کردن انتخابات ایران نام گرفته بود، از مدت‌ها قبل در مراکز آکادمیک غربی فرموله و تئوریزه شده بود و توسط سرویس‌ها و سفارتخانه‌های دولت‌های غربی و دفاتر ویژه آنها پیگیری شد، برخی از عوامل سفارتخانه‌ها در اغتشاشات خیابانی شهر تهران، بویژه کارکنان انگلیس دستگیر شدند.

این پروژه با تدابیر و هوشمندی مقام معظم رهبری همچنانکه فرمودند؛ ایران گرجستان نیست، با حرکت بارز و عاشوری مردم ایران در نهم دی شکست خورد.  بنابراین یکی از آثار حماسه نهم دی، شکست تئوری‌های غربی و کپی‌برداری از مدل انقلاب مخملی در ایران بود.

نظام جمهوری اسلامی در مهار فتنه و آشکار‌سازی ابعاد آن در جامعه نقش اساسی داشت. حماسه 9دی این باور را ایجاد کرد که تفکر انقلاب اسلامی و مدیرت نظام جمهوری اسلامی ظرفیت لازم را برای مقابله با چالش‌های پیچیده دارد و می‌‌تواند آسیب‌های داخلی خود را ترمیم کند.

درفتنه 1388 پیوند ضد انقلاب، احزاب و گروهای سیاسی و برخی از نخبگان کشور با دولت‌های غربی در یک جبهه واحد نمایان شد. چهره همه عناصر و جریاناتی که بعد از رحلت حضرت امام خمینی رضوان الله علیه به عنوان حلقه‌های انحرافی خط امام مطرح بودند و در جریان فتنه موثر و نقش آفرین بودند، آشکار شد.

مشکل باور به وجود جنگ نرم و انکار آن توسط برخی از نخبگان و جامعه‌ای که در فتنه 1388 ظهور و بروز یافته بود، با بصیرتی که در 9 دی به جامعه تزریق شد، به میزان قابل توجهی برطرف شد.

به عبارتی خلا 20 سال بی‌توجهی نسبت به راهبرد تهاجم فرهنگی با این فتنه به صورت جهشی حل شد. تقویت بازدارندگی در برابر تهدیدات دشمن، تقویت اتحاد و انسجام ملی، تقویت پیوند جامعه با ارزش‌های دینی، محرم و عاشورا، تقویت پیوند اسلام و جمهوریت و در پیوند عمیق و بیشتر ملت ایران با ولایت و مقام معظم رهبری حضرت امام خامنه‌ای‌- دامت برکاته‌-  را می توان از برکات فتنه 88 و حماسه نهم دی نام برد.

*: ‌درس‌های حوادث سال 88 و حماسه نهم دی برای مردم ایران با توجه به انتخاباتی که در سال آینده در پیش است، چه می‌تواند باشد؟

– نائینی: انتخابات یکی از مولفه‌های مشارکت سیاسی است، به‌طوری‌که محور اصلی مشارکت سیاسی، مشارکت‌های انتخاباتی است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، زمینه مشارکت مردم در عرصه‌های گوناگون به‌ویژه در عرصه سیاسی و اداره جامعه فراهم شد.

به طور متوسط هر سا‌ل در کشور یک انتخابات برگزار شده است. همواره مشارکت انتخاباتی ملت ایران برای نظام پشتوانه جدی به شمار آمده است. اعتماد عمومی، امنیت و قدرت نظام را افزایش داده است.

فتنه 88 نشان داد دشمن برای تاثیر بر انتخابات از قبل برنامه داشته است تا انتخابات را برای نظام جمهوری اسلامی از فرصت به تهدید تبدیل کند. برای جریان فتنه، ضد‌انقلاب خارجی و دولت آمریکا انتخابات ایران یک فرصت طلایی است.

هدف آنها کاهش اعتماد، مشروعیت از طریق کاهش مشارکت است. متقابلاً هدف اساسی ما باید در انتخابات، انتخاباتی پرشور، بدون چالش امنیتی، با مشارکت گسترده و نتیجه‌ای که شاخص‌های گفتمان پیشرفت را در دهه چهارم تقویت کند، باشد.

ملت ایران با همان سلاح بصیرتی که در مقابله با فتنه 88 نشان دادند، باید بدانند هر جریانی که دنبال عدم مشارکت، تحریم و امنیتی کردن انتخابات است، دقیقاً در چارچوب اهداف آمریکایی عمل می‌‌کند‌.

همچنانکه فتنه 88 با پشتوانه خارجی از طریق انتخابات نظام را به چالش کشید، خط فعلی دمیدن یاس در جامعه است‌ تا مشارکت مردم کاهش یابد. فشارهای خارجی از طریق حربه حقوق‌بشر و تحریم‌های اقتصادی درچارچوب ناکارآمدسازی نظام در داخل و بی‌اعتبارسازی نظام در محیط خارجی برای تاثیر برانتخابات است.

مردم ایران باید توجه داشته باشند در حال حاضر، جریانات سیاسی تجدید‌نظر‌طلب، ضد‌انقلاب خارجی و دولت‌های غربی در یک جبهه واحد بدنبال القاء بحرانی بودن شرایط کشور دارند.

اکنون انتخابات جدیدی در پیش‌رو است. در انتخابات ریاست جمهوری در سال آینده نیز سیاست آمریکا زیر سئوال بردن مشروعیت نظام جمهوری اسلامی با هدف پایین آوردن مشارکت مردمی و باز‌تولید جریان فتنه است. در شرایط فعلی راهبرد آمریکا تشدید فشار و تحریم اقتصادی با هدف ناکارآمدسازی جمهوری اسلامی در داخل کشور و اعتبار‌زدایی از جمهوری اسلامی در خارج از کشور است.

نظام سلطه می‌خواهد قبل از انتخابات مسئولان کشور را دچار اشتباه محاسباتی کند تا از طریق تعامل و مذاکره اهداف خودش را که قطعا تسلیم و عقب‌نشینی نظام جمهوری اسلامی است، تحمیل کند. همچنین نظام سلطه و جریان فتنه با القاء ناکارآمدی نظام و برجسته‌کردن آثار تحریم‌های اقتصادی و ضعف‌های داخلی می‌خواهد‌ مردم را ناامید و در حمایت از نظام از طریق مسائل اقتصادی و معیشتی مایوس سازد‌ و در نهایت مشارکت مردم در انتخابات آتی کاهش یافته و یا بر نتیجه انتخابات تاثیر گذارند‌ و دوباره آبرو‌ریزی کنند.

در شرایط فعلی جریان فتنه‌ بدنبال انشقاق در جبهه انقلاب اسلامی است. با نادیده گرفتن خیانت‌های خود در انتخابات 1388 که اعتبار نظام را مخدوش ساختند. همچنان با برجسته‌کردن آثار تحریم‌های اقتصادی غرب و برخی از آسیب‌های داخلی از طریق دامن‌زدن به نارضایتی‌های اجتماعی، اعتراض و آشوب و در نهایت بی‌ثبات‌سازی کشور را دنبال می‌کند.

همچنانکه ملت ایران با رهبری‌های الهی حضرت امام خمینی رضوان الله علیه، توانست جنگ تحمیلی هشت ساله را در یک شرایط کاملا نابرابر به فرصت تبدیل کند. بطور قطع مسئولان و ملت ایران با حماسه دیگر، تحریم و جنگ اقتصادی دشمن را با استفاده ازشعار سال1391؛ ” تولید ملی از طریق راهبرد اقتصاد مقاومتی” به انقلاب و دگرگونی اقتصادی” استقلال کامل اقتصادی” تبدیل خواهد کرد.

بی‌ثبات‌سازی اقتصادی از طریق برجسته‌سازی آثار تحریم‌های اقتصادی، بزرگنمایی ضعف‌های داخلی و بی‌ثبات‌سازی سیاسی از طریق به اشتباه انداختن مسئولان در محاسبه و برآورد دشمن، ایجاد انشقاق در نیروهای انقلاب، درونی کردن چالش‌ها به ویژه بین مسئولان کشور، انفعال در برابر دشمن جهت مذاکره و تسلیم، دامن زدن به نارضایتی‌های اجتماعی و اعتراض در گروه‌های مختلف جامعه و کلید زدن پروژه آشوب قبل و یا بعد از انتخابات اهدافی است که غربی‌ها، جریان ضد‌انقلاب و فتنه در جبهه‌ای واحد قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال 1392 پیگیری می‌کنند.

در شرایطی که کشور با پیشرفت‌های علمی و صنعتی در اوج اقتدار قرار دارد. نظام جمهوری اسلامی‌ توانست با بهره‌گیری از قدرت مردمی جریان فتنه را شکست دهد. بیداری اسلامی و حرکت اسلام‌گرایان در منطقه موازنه قدرت را به نفع جمهوری اسلامی تغییر داد و منافع آمریکا و صهیونیست‌ها به خطر افتاد و آمریکا را ‌در تامین اهداف راهبردیش در منطقه با چالش مواجهه ساخت، بنابراین باید در این شرایط استثنایی تحرکات جریان فتنه و دولت‌های معارض غربی را با همان ‌حضور بارز مردمی و بصیرت در هم شکست.

*: حادثه عاشورای 88 چگونه رخ داد و چه نقشی در به وجود آوردن حماسه 9 دی و برچیدن آشوب‌ها داشت؟

– نائینی: تا پیش از ماجرای عاشورای 88، مقابله فتنه‌گران با دین و مبانی آن و مقدسات چندان باور‌پذیر نبود، چرا‌که تعداد قابل توجهی از سران فتنه را روحانیونی تشکیل می‌دادند که سابقه‌ای هم در انقلاب داشتند و بعضی هم به بیت حضرت امام خمینی سلام الله علیه انتساب و یا رفت و آمد داشتند.

طبعاً تمیز قائل شدن میان سابقه و وضع فعلی این‌ها برای متدینین تا حدی دشوار بود. در این میان یک حادثه ویژه نیاز بود‌ تا فضا شفاف شود و غبار تردید کنار رود البته پیش از این وقتی در تظاهرات روز قـدس 88 عده‌ای از هـواداران فتنه شعار «‌نه غزه، نه لبنان» سردادند و یا در یک تجمع مرتبط با فتنه‌گران در روز 16 آذر 88 تصویر حضرت امام خمینی رضوان الله علیه پاره و به آن بزرگوار جسارت شده بود، متدینین نگران شده بودند ولی نوعاً آن را بی‌ارتباط با سران فتنه ارزیابی می‌کردند.

تا اینکه روز عاشورا فرا‌رسید و جریان فتنه تصمیم گرفت از غیبت مردم در خیابان انقلاب تهران به دلیل حضور متمرکز مؤمنین در حسینیه‌ها، مساجد، تکایا و هیئات استفاده کرده و تصویری بحرانی از انقلاب و نظام به خارج ارائه کند.

در این میان سران فتنه هواداران خود را به تجمع در خیابان انقلاب دعوت کردند و رسانه‌‌های غربی بخصوص بی‌بی‌سی انگلیس تلاش گسترده‌ای برای شکل‌دهی به این تجمع دنبال کردند.

به هر ترتیب در روز عاشورا جمعیتی کمتر از 5000 نفر به خیابان انقلاب آمدند و در ایـن بین آنچه از آن خبری نبود، تـجمع و تظاهرات مسالمت ‌آمیز بود.

حوالی ساعت 30/11 صبح که آتش‌سوزی‌ها، تخریب بانک‌ها، حمله به مغازه‌ها و اموال عمومی به اوج خود رسید، تلویزیون بی‌بی‌سی و … با پخش مستقیم این صحنه‌ها، تصویری از یک شهر جنگ‌زده را از پایتخت ایران به نمایش گذاشتند.

ظهر عاشورا که زمان شهادت حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام است، تبدیل شد به صحنه آتش‌زدن علم‌ها و علامت‌های بزرگداشت عاشورا و فتنه عمق ماهیت خود را نشان داد و تردیدها را برطرف کرد‌ و در این میان هیچ‌کدام از سران داخلی فتنه نه تنها واکنش منفی به موضوع نشان ندادند و از بی‌حرمتی به امام حسین (ع) برائت نجستند بلکه میرحسین موسوی اهانت‌کنندگان به ساحت ابی‌عبدالله الحسین علیه‌السلام را مردمی خداجو لقب داد.

سه روز پس از حوادث روز عاشورای 88 با فراخوان شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی حداقل چهار میلیون نفر از مردم تهران در عصر یک‌روز غیرتعطیل 9 دی به خیابان آمدند و مشابه این تجمع در همه شهرهای ایران و در برخی از استان‌ها بمدت چند روز از هفتم دی برگزار شد و طومار فتنه‌گران را درهم پیچید.

بدون تردید بدون بروز این خبط بزرگ سران داخلی و خارجی فتنه، پرده‌برداری از ماهیت فتنه‌ای که حدود 8 ماه کشور را بشدت درگیر کرده بود، به راحتی امکان‌پذیر نبود.

به تعبیر مقام معظم رهبری یکبار دیگر ابی‌عبدالله الحسین علیه‌السلام به کمک مردم و انقلاب اسلامی آمد و ملت ایران با قیام مردمی خود در نهم دی که حقیقتا قیام عاشورائیان علیه عاشوراستیزان بود، بساط فتنه را برچیدند.

*: با چه دلیل و شواهدی گفته می‌شود که این حوادث در تشدید فشارهای غربی‌ها و افزایش تحریم‌ها نقش اساسی داشته است؟

– نائینی: آمریکایی‌ها‌ تصور می‌کردند ایران در محیط داخلی آنقدر ضعیف شده که دیگر آماده درگیر شدن در یک بحران خارجی را ندارد، بنابراین اگر فشار خارجی به اندازه کافی شدید باشد، حاضر به مصالحه خواهد بود تا فرصتی برای رسیدگی به بحران‌های سیاست داخلی خود داشته باشد.

مسئولان آمریکایی در همان ایام به صراحت گفتند حس می‌کنند تحولات بعد از انتخابات، باعث شده سطح اول تصمیم‌گیری در ایران دچار اختلاف‌‌های شدید و لاینحل شده و قادر به گرفتن تصمیم‌های بزرگ بویژه در مسائل سیاست خارجی نباشد. به همین دلیل، ظاهراً آمریکایی‌ها به این نتیجه رسیدند که اگر ایران را در سیاست خارجی با گزینه‌های دشوار مواجه کنند، آن وقت نه تنها قادر به تصمیم‌گیری درباره آن نخواهد بود بلکه اختلافات درونی‌اش شدیدتر هم می‌شود.

مسئله دیگر این بود که تحلیلگران غربی با دریافت آدرس‌های غلط از فتنه‌گران و منافقین پس از فتنه 88 به این باور رسیده بودند که پیوند مردم و نظام در ایران بسیار سست شده و بنابراین مردم در موقعیتی نیستند که حاضر باشند پای کار تصمیم‌های سیاست خارجی نظام بایستند و هزینه‌ها و فشارهایش را تحمل کنند.

نتیجه این عوامل، باعث شد که آمریکا مجددا راهبرد فشار را در دستور‌کار خود قرار داد یکی از نمونه‌های تاثیر فتنه 88 بر افزایش تحریم‌ها موضع وزیر دفاع سابق آمریکا است، گیتس که پیش از این وزیر دفاع دولت بوش و قبل از آن هم رئیس سازمان سیا بود، در گفت‌وگو با فاکس‌‌نیوز اظهار داشت‌ انتخابات سال 88 در ایران نشان داد جامعه ایران چند دسته شده‌اند. تاکنون تصور می‌کردیم، تحریم‌ها‌ هیچ تاثیری ندارند‌ اما افزایش فشارهای اقتصادی می‌تواند به تسلیم شدن ایران بینجامد.

*: شما در صحبت‌های خود به این اشاره کردید که برخی سعی دارند شرایط کشور را بحرانی جلوه دهند. در این میان برخی چهره‌های سیاسی اصلاح‌طلب ‌با طرح بحرانی بودن ‌شرایط، ‌موضوع “دولت وحدت ملی” را برای برون‌رفت از این وضعیت مطرح می‌سازند، شما ‌آیا بحرانی بودن شرایط کشور در وضعیت فعلی را قبول دارید؟ اصلاً شرایط بحرانی دارای چه‌ویژگی‌هایی است؟ در شرایط کنونی کدام یک از بازیگران سیاسی اعم از داخلی و خارجی از بحرانی جلوه دادن شرایط کشور نفع می برد؟

– نائینی: از زمان پیروزی انقلاب اسلامی بدین سو، همواره مجموعه‌ای از علائم و نشانه‌ها در فضای سیاسی و اقتصادی کشور با هدف القای وضعیت بحرانی در کشور صورت پذیرفته است. بحران‌نمایی، سیاه‌نمایی ضعف‌ها و نارسایی‌ها، مغالطه و نادیده گرفتن نقاط قوت و پیشرفت‌های جمهوری اسلامی در برخی تریبون‌های رسانه‌ها و محافل سیاسی، از‌جمله آسیب‌های همیشگی عرصه‌‌ سیاسی و رسانه‌ای کشور بوده که به تحلیل نادرست از شرایط کلی منجر شده است.

القای وضعیت بحرانی در کشور، در وهله‌‌ اول، با هدف زیر سؤال بردن مشروعیت جمهوری اسلامی و ناکارآمد نشان دادن نظام اسلامی، صورت می‌پذیرد. القای شکاف میان مردم و حاکمیت و تخریب وجهه‌‌ الگو بودن و الهام بخشی ایران در منطقه و جهان، مهم‌ترین اهدافی است که دشمنان از بزرگ‌نمایی مشکلات و ترسیم چشم‌انداز تیره و تار از کشور دنبال می‌کنند. همچنین از دیگر اهداف مهم سیاه‌نمایی‌ها، جنگ روانی، ایجاد موج ناامیدی، یأس و تخریب روحیه‌‌ مقاومت در ملت در راستای ایجاد روحیه‌‌ انفعال و تسلیم است.

در سوی دیگر ماجرا، علاوه بر قدرت‌های استکباری، برخی جریان‌های مردود داخلی نیز بیشترین سود را از بحرانی جلوه دادن فضای کشور و وارونه‌نمایی حقایق می‌برد، چرا‌که تصور می‌کنند بحران برای آن‌ها حاشیه‌‌ امنیت ایجاد خواهد کرد و می‌توانند با هزینه‌ای حداقلی به اجرای پروژه‌های خود بپردازند.

بزرگ‌نمایی تحریم‌های خارجی و ضعف‌های داخلی و در نهایت القای وضعیت بحرانی در کشور با هدف تحت فشار گذاشتن نظام برای تعدیل خط قرمز پر رنگ و راهبردی‌اش یعنی ارتباط با غرب و مذاکره با آمریکا به عنوان راه‌حل کذایی همه‌‌ مشکلات، کارکرد دیگری است که برخی جریان‌های مخالف نظام از بحران‌نمایی بدان می‌اندیشند.

این در حالی است که انقلاب اسلامی شرایط به مراتب سخت‌تری را پشت سر گذاشته است، انقلابی که با کمترین امکانات مادی، توانسته است در 8 سال جنگ تحمیلی کشوری را که تا بن دندان مسلح و مستظهر به حمایت تمام جبهه‌‌ استکبار بود، به زانو درآورد و با وجود هزاران توطئه و فتنه‌‌ داخلی و خارجی هم ‌اکنون که در اوج اقتدار و عزت خود است، در مقابل دشمنان واهمه‌ای به خود راه نمی‌دهد.

آمریکا و جریان فتنه بیشترین سود را از بحرانی جلوه دادن فضای کشور می‌برد. این جریان به طورمشخص در پی دستیابی به دو هدف عمده است؛ اول، به حداقل رساندن مشارکت مردم چرا‌که در شرایطی که این جریان در صحنه حضور ندارد، مشارکت بالا به این معناست که مردم برای قهر آنها هیچ ارزش و اهمیتی قائل نیستند و مشروعیت نظام سیاسی بر خلاف آنچه آنها در پی آن بودند، روز به روز در حال مستحکم‌تر شدن است.

دلیل دوم این است که جریان فتنه تصور می‌کند‌ تنها در صورتی می‌تواند امیدوار به بازگشت دوباره به صحنه سیاسی باشد که وضعیت کشور به اندازه کافی بحرانی جلوه داده شده و چاره‌ای جز روی آوردن به پروژه‌هایی مانند نجات و وحدت ملی برای نظام باقی نماند. در واقع نوعی تقسیم کار بین طرف خارجی و جریان فتنه وجود دارد.

طرف خارجی سعی می‌کند محیط امنیت ملی و سیاست خارجی ایران را بحرانی کند به این امید که نظام چاره‌ای جز انعطاف در مقابل جریان فتنه و پذیرش مجدد آنها در جامعه سیاسی کشور نبیند.

نکته دیگر این است که جریان فتنه و منحرفان تصور می‌کنند اگر وضعیت کشور بحرانی جلوه داده شود، آنها در موقعیتی خواهند بود که استدلال کنند راه‌حل همه این مشکلات نزدیک شدن به غرب و مذاکره با آمریکاست و به این ترتیب نظام را برای تعدیل خط قرمز پر‌رنگ و راهبردی‌اش در این باره تحت فشار بگذارد.

*: راهبردهای مقام معظم رهبری در مهار حوادث سال 88 ‌معطوف به چه مواردی بوده است؟

تمام تلاش مقام معظم رهبری در مدیریت مرحله معطوف به پیشگیری از وقوع جریانات فتنه و مواجه شدن نیروهای مختلف انقلاب با یکدیگر و به چالش کشیدن ارزش‌های انقلاب اسلامی بود، ازجمله آگاهی‌بخشی به نخبگان و خواص در مراحل مختلف، جلوگیری از رفتار غیراسلامی و بی‌انصافی در نقد توسط کاندیداها، گوشزد کردن مکرر اهمیت راهبردی حضور حداکثری مردم در انتخابات، بازخوانی مکرر هویت و سیره انقلاب اسلامی، جلوگیری از زیر سؤال بردن نهادهای قانون اساسی و تخطئه ساز و کارهای قانونی انتخابات، تبیین دقیق اهداف دشمن در زیر سؤال بردن سلامت انتخابات و ابعاد مختلف فتنه برای مردم، تلاش برای جداکردن صف معترضین به انتخابات از ضد انقلاب و دشمنان نظام و تاکید بر جذب حداکثری و جلوگیری از ریزش در درون نظام.

مقام معظم رهبری در فرایندی درازمدت با پیش‌بینی بسیاری از وقایع و برخی انحرافات از خطوط اصلی انقلاب، با گفتمان‌سازی بر مدار عقلانیت و اصول اساسی انقلاب اسلامی به تبیین سیرت انقلاب و متوقف نشدن در صورت آن پرداختند.

همچنین برای بهبود مستمر وضعیت افراد از‌جمله برخی نخبگان تلاش کردند و با اتمام حجت با نخبگان در پیشگاه مردم و در میان گذاشتن بسیاری از مسائل با گروه‌ها و اقشار مختلف مردم، با سنت‌شکنی‌ها، بداخلاقی‌ها و بدعت‌گذاری‌های رقابتی مبارزه کردند.

از سوی دیگر در برابر اشتباهات و نقدهای وارد بر کارگزاران کوتاه نیامدند و با بیان نقدهای آنان به شیوه‌ای اخلاقی و تبیین و ترویج دینی، عقلانی و منطقی شیوه صحیح رقابت، تلاش کردند از رخ نمودن انحراف و بروز فتنه‌ای که مانند آتش زیر خاکستر در کمین انقلاب اسلامی و نظام است، جلوگیری کنند.

هنگامی که فتنه رخ نمود، مقام معظم رهبری به دنبال بازگرداندن آرامش به فضای جامعه و مطمئن شدن خود و مردم از عدم بروز تخلف و کم کردن هزینه‌ها و خطرها برای نظام و مردم بودند. همچنین سعی داشتند تا حد امکان مانع از خروج نیروهای خانواده انقلاب از آن شوند.

از سوی دیگر نیز اجازه زیر سؤال بردن مقبولیت و کارآمدی نظام را ندادند و به دنبال نشان دادن توان، جایگاه، نقش و انعطاف ولایت فقیه و پویایی این مقوله در برابر چالش‌ها و بحران‌ها بودند.

تلاش برای حل مسائل از طریق گفت‌وگو با کاندیداها و ستادهای آنها، دعوت به رعایت قانون و تأکید بر پیگیری مطالبات از طریق نهادهای قانونی، تبیین مسئولیت خواص حاضر در متن فتنه، تبیین دشمن شناسی و شناخت ترفندهای دشمن برای خواص و آحاد ملت، در پیش گرفتن استراتژی جذب حداکثری و دفع حداقلی و قاطعیت در برخورد با اقدامات مجرمانه نیروهای نظام در برابر مخالفان اهم فعالیت‌های ایشان در این مقطع بود.

دیدیم که مقام معظم رهبری در این مرحله با انعطاف کامل و مدارای همرا با قاطعیت حرکت می‌کنند. به گونه‌ای که مردم نیز در این حرکت با رهبری هم نفس و هم صداست و حماسه 9 دی را می‌آفریند.

معیار رهبری در فرایند حرکت از مدارا به قاطعیت نیز رعایت ارزش‌های دینی و سنت‌های اسلامی، عقلانیت، اخلاق و انضباط قانونی است. چارچوبی که برای آحاد مردم ملموس است و هر کس برخلاف آن حرکت کند، به طور واضحی محکوم است.

رهبری در این مقطع هیچگاه از فرایندی که می‌بایست طی شود، غفلت نورزید تا از طرفی فرصتی باشد برای بازگشت برخی افراد و از سویی ماهیت مخالفان، خود به خود مشخص شود تا مردم خودشان او را از صحنه بیرون کنند.

بررسی این هم‌افزایی آحاد مردم با رهبری خود مجالی وسیع می‌طلبد تا ابعاد جامعه‌شناختی و روان‌شناختی آن هر‌چه بیشتر باز شود‌ البته این هم‌افزایی محصول مجموعه‌ای از دین‌مداری، مکتب‌گرایی و عقلانیت‌محوری و قانون‌گرایی است که در مقاطع مختلف انقلاب اسلامی رخ نموده و مسائل انقلاب را حل کرده است.

بنابراین رهبری مهم‌ترین عامل در مقابله و مهار فتنه 88 بود. مهم‌ترین عامل آفرینش حماسه 9 دی بود. مقام معظم رهبری با مدیریت حکیمانه، تبیین و آشکارسازی ماهیت فتنه با استراتژی نرم و با بهره‌گیری از قدرت مردمی نظام انرژی و ظرفیت جامعه را به جریان انداخت و با مدیریت مردمی و انقلابی بساط فتنه را جمع کردند پیام‌ها، بیانات و تبیین‌های ایشان اثرات شگرفی داشت و ملت ایران را برای آفریدن قیام مردمی فراگیر و پرشکوه 9 دی بدون دعوت و فراخوان رسمی برانگیخت.

پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام

بازدیدها: 62

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *