گفت و گو با حجت الاسلام و المسلمبن خضری
گفت و گو با حجت الاسلام و المسلمبن خضری در بیست و یکمین نشست سخنرانان هیات رزمندگان اسلام با موضوع گام دوم انقلاب که متن کامل آن را در پی می خوانید.
بررسی بیانیه گام دوم
دو تا جهت را بنده در رابطه با بیانیه گام دوم عرض میکنم. یکی بحث گفتمان سازی و ضرورت تبلیغ و ترویج بیانیه گام دوم مخصوصا با استفاده از تریبون منبر و هیأت که یکی از مهمترین ابزارهای گفتمان سازی منبر هست و درخواستی که حضرت آقا داشتند فقط از یک طریق نبوده و ما طرق مختلف شنیدیم مخصوصا مبلغین که خودشان درخواست داشتند . گفتمان در کلام حضرت آقا به دو صورت انجام میشود . معنایی که حضرت آقا استفاده میکنند گفتمان به معنی همان مطالبه عمومی هست. یک خواسته ای را که از اصول انقلاب و ارکان و شاخص هاست و بحث محوری است که توسط ایشان مطرح میشود لازم است که تبدیل به یک مطالبه عمومی بشود این مطالبه عمومی یک باور عمومی نیاز دارد و برای ایجاد باور تبیین لازم است.
آقایی مثال میزدند که در ورزشگاهی که یک عده تماشاچی هستند و یک عده زیادی پنجاه هزار نفر ، باهم اسم یک بازیکنی را میاورند که روی نیمکت ذخیره ها نشسته، مربی یک دقیقه سه دقیقه نهایتا ۲۰ دقیقه تحمل میکند و بالاخره آن بازیکن را میفرستد داخل زمین. چون یک مطالبه عمومی است.
گفتمان سازی
گفتمان سازی اینجوری است . باید به این نحو باشد که تبدیل شود به مطالبه عمومی که مسئولین مجبور شوند در مسیر حرکت کنند. حضرت آقا در دیداری با دانشجویان فرمودند شما از من درخواست میکنید که دستور بدهم این معضل حل بشود و سریع این دیدارها و خواسته ها تبدیل به عمل از طریق دستور رهبری شود . در حالی که وظیفه شما تبدیل مطلب به گفتمان سازی و مطالبه عمومی است.
ما آموخته ایم توپ را در زمین رهبری بیاندازیم. دغدغه را باید تبدیل به مطالبه عمومی کنیم. گفتمان در کلام رهبری به معنای مطالبه عمومی هست. معنای دیگر در کلام ایشان همان محتوا و منظومه فکری انقلاب اسلامی هست که این گفتمان برگرفته شده از بعثت پیامبر و ولایت امیرالمومنین هست و این بیانیه محتوایش بر اساس اسلام ناب طراحی شده. این یک مساله که در واقع روش گفتمان سازی هم در قسمت اول یک موقع هست که ما روی منبر کلمات حضرت آقا را میخوانیم و تکرار میکنیم که خیلی خوب است استفاده از جملات ایشان که استفاده کنند مخصوصا در جمع حزب اللهی ها. اما در قشر عمومی و خاکستری از روش غیر مستقیم باید استفاده کنیم.
ماموریت حضرت آقا
ما باید اصول و چارچوب بیانیه را در قالب محورها یا پیام های سخنرانی بیاوریم که سخنرانی بر اساس آن چارچوب باشد. ما نمیتوانیم در زمین دیگری بازی کنیم. آقا ماموریت دادند به همه.
بحث خودباوری یک اصلی هست در بیانیه گام دوم. بحث مسئولیت پذیری که شانه های خود را زیر مسئولیت قرار بدهید که درباره به عهده گرفتن مسئولیت انقلاب صحبت کنیم در واقع درباره بیانیه گام دوم صحبت کردیم حتی اگر به فرمایشات ایشوچان توجه نکنیم. به راحتی میشود از این دو روش استفاده کرد.
اما در بحث دوم شاه کلید گام دوم به زعم خیلی از کارشناسان همین جمله حضرت آقا ست که فرمودند ما وارد دومین مرحله خودسازی جامعه سازی و تمدن سازی شدیم.
خودسازی ، جامعه سازی و تمدن سازی
این در واقع محور اصلی بیانیه گام دوم هست. چند نکته درباره همین عبارت هست. یکی اینکه ما در چهل سال اول انقلاب هم یک مسیری را داشتیم. یعنی مسیر خودسازی ، جامعه سازی و تمدن سازی را داشتیم. نکته دوم این است که جامعه سازی وقتی اتفاق میفتد که خودسازی داشته باشیم یعنی جامعه سازی و تمدن سازی مبتنی بر خودسازی هست و این تقدم و تأخر خیلی مهم است ما نمیتوانیم به بخشی از این حرکت اکتفا کنیم یا از وسط راه شروع کنیم.
حضرت امام از خودسازی در جوانی شروع کردند تا رسید به جامعه سازی و تمدن سازی. این راهرو و کانال رفتن به سمت جامعه سازی از اینجا میگذشت. نکته بعد اینکه حضرت آقا در فرمایش ها میفرمایند خودسازی ، هم علمی است هم فکری هم روحی و هم اخلاقی. شاید خودسازی در ذهن بسیاری انصراف داشته باشد به خودسازی اخلاقی و روحی . لذا بسیاری از مسائل گام دوم می آید همینجا . پس آن بحث علمی که ایشان مطرح میکنند، اقتصاد و … برمیگردد به همان بحث خودسازی.
خودسازی روحی
اما در صحبت ایشان دیدم که حضرت آقا هرجا صحبت از خودسازی هست یک تاکید ویژه ای به خودسازی روحی دارند. نکته بعدی که وجود دارد این که ما در منبرها به خودسازی اشاره داریم اما قدم دوم را بیان نمیکنیم. خیلی از منبرها طبیعتا وظیفه شان و نسبتشان با بحث منبر این هست که در رابطه با خودسازی صحبت میکنند اما قدم های بعدی یعنی جامعه سازی و تمدن سازی را ذکر نمیکنند در واقع ما باید آن خودسازی را بگوییم که به جامعه سازی و تمدن سازی منتهی میشود. خودسازی بدون جامعه سازی و تمدن سازی ، این خودسازی سکولار خواهد شد. به آن منجر میشود که شما با قدم های بعدی و جامعه سازی کاری ندارید. اما نکته مهمی که وجود دارد این است که چه ارتباطی بین خودسازی و جامعه سازی وجود دارد؟
خودسازی به تمدن سازی
در چه فرآیندی خودسازی منجر به تمدن سازی میشود ؟ من چندتا علت را عرض میکنم که علت های زیادی دارد. علت اول بازهم مبتنی بر صحبت های حضرت آقا ست . در جمع فعالان فرهنگی میفرمایند که اگر ما بخواهیم در میدان های مجاهده که در مقابلمان گشوده شده حالا چه میدان های فرهنگی، اقتصادی، نظامی، پیروز بشویم و بر تمدن غرب بر جبهه ارتجاع صهیونیزم پیروز بشویم اولا باید در درون خودمان پیروز بشویم. در مبارزه با نفس. ایشان میفرماید اگر ما در مبارزه با بت درون شکست خوردیم در مبارزه با شیاطین بیرونی هم شکست خواهیم خورد .
لذا اصلا رمز موفقیت را خودسازی درونی میدانند و آن جمله معروف شهید چیت سازیان را میگویند که وقتی از سیم خاردار عبور میکنی که از سیم خاردار نفس عبور کنی. این یک نکته و یک ارتباط. چون ما در جامعه و در تمدن سازی نیاز است تمدن غرب را سست کنیم و از بین ببریم . نمیتوانیم در کنار آن تمدن ، تمدن دیگری درست کنیم و موازی با هم باشند. اصلا وظیفه ما در نهج البلاغه، حضرت میفرمایند اگر در سست کردن باطل کوتاهی نکرده بودید آن ها بر شما مسلط نمیشدند.
نفس هایتان را عمیق قرار دهید
چون نمیتوانی به طور همزمان و موازی در کنار تمدن شیطانی زندگی کنی و تلاش کنی . رمز موفقیت هم میفرمایند این مسیر است. نکته دیگری هم که حضرت آقا میفرمایند اینکه نفس هایتان را عمیق قرار دهید. یک قاری قرآن که میخواهد آیه را تلاوت کند اگر نفسش کم باشد باید فرود بیاید و قطع کند. بعد فرمودند یک الزامات روحی – مدیریتی دارد که الزامات روحی باید خودسازی داشته باشد. لذا امام نفس عمیق کشیدند. فرمودند ما هدفمان این است که پرچم را به دست صاحبش برسانیم و خود را آماده این هدف کردند.
خیلی ها که امروز در مسیر انقلاب خسته میشوند برای عمیق نکشیدن نفس اول هست. این که حضرت آقا میفرمایند بعضی ها خسته شدند از مسیر انقلاب ، در حالی که امام هرچه سن ایشان بیشتر می شد بیشتر انقلابی می شدند، بخاطر عدم خودسازی آنهاست. اینطور نباشد که منبرها هرچه سن بالاتر می رود محافظه کارانه تر باشد. چون خسته شدیم. امام میفرمود من از همه شما خسته تر هستم اما ایستاد در این مسیر .
خودسازی و تمدن سازی
نکته دیگر این است که چه پیوندهایی وجود دارد بین خودسازی و تمدن سازی و جامعه سازی ؟ طبیعتا نیاز به راه اندازی یک جریان داریم. جریان تاثیرگذار که از مزرها عبور کند. حضرت آقا فرمودند که امام یک طوفان عظیم در دنیا ایجاد کرد که مبتنی بر ویژگی های شخصی امام صرفا نبود. چون امام قاطعیت تیزبینی و شجاعت داشت که خیلی ها دارند اما امام عنصر ارتباط با خدا و روح تقوا را داشتند که این را حضرت آقا میفرمایند برای خود ایجاد کنید. هنری کسینجر مشاور سیاست خارجی آمریکا گفت امام ما را با بحران برنامه ریزی مواجه کرد. تصمیمات رعدآسای امام در واقع خلع سلاح میکرد آمریکا را . ایشان میگوید که امام با قواعدی غیر از قواعد مرسوم دنیا فکر میکرد گویا از جایی الهام میگرفت.
نکته بعدی درباره ارتباط با خودسازی و جامعه سازی بحث نیاز جامعه سازی به محورهاست . اگر جامعه سازی بخواهد رخ دهد باید محورهای اجتماعی شکل بگیرد و نمیشود صرفا با سازمان و ساختار این کار کرد. امام قبل از ساختار و سازمان محور بوده اند. حضرت آقا میفرماید آن چیزی که باعث محوریت امام شد، تقوای ایشان بود. مراقبت امام بود. ما امروز در بحث محوریت اجتماعی محورهای بادکنکی داریم. سلبریتی ها.
محور تقوا
آدم هایی که درون مایه و تقوایی ندارند. ما از ابزار دستگاه باطل نمیتوانیم استفاده کنیم. همان افرادی که بزرگشان میکنیم بدون داشتن زمینه و محتوا، اینها روزی تبدیل میشوند به جریانی علیه حق. ما در جنگ نظامی اشکالی ندارد از سلاح های آن ها استفاده کنیم. در جنگ فرهنگی از برخی از ابزارهایشان استفاده میکنیم که حضرت آقا فرمودند اشکالی ندارد و از این ابزار در مقابل خودشان استفاده میکنیم.
اما از ابزارها و روشهای محتوایی آن ها نمیتوانیم استفاده کنیم . نرم افزارشان این است که ما بیایم شخصیت سازی کاذب کنیم. یعنی بیایم شخصیت هنرمند یا کارگردان را رسانه ای کنیم و … آقا میفرماید ما در بحث جامعه سازی محور میخواهیم و محوری که بر اساس خودسازی باشد.
مقابله جهت ایجاد تمدن اسلامی
نکته بعدی در این ارتباط این که ما برای مقابله جهت ایجاد تمدن اسلامی نیاز به یک بازدارندگی داریم. یعنی ما نیاز به سپر موشکی داریم که موشک های دشمن در قلب فرهنگی و معرفتی ما فرود نیاید. دچار مکاید و حیله های آنها نشویم. حضرت آقا یک نکته در دیدار با دانشجویان دانشگاه امام حسین فرمودند که ان تصبروا و تتقوا لایضرکم کیدهم شیئا. اگر دو ویژگی داشتیم صبر و تقوا ، کید دشمن به ما ضرری نمیزند.
بعد میفرماید اگر این دو ویژگی را ایجاد کردید آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند. مبتنی بر آیه قرآن است. چون امام این دو ویژگی را در توده جامعه میبینند و حضرت آقا هم این را میبینند که فرمودند آمریکا با تحریم ها هم هیچ غلطی نمیتواند بکند. روی همین قواعد هست و روی همان سنت الهی است. لذا ما برای مواجهه نیاز به بازدارندگی داریم. یک بازدارندگی فیزیکی و سپر موشکی و … و یک بازدارندگی روحی که تقوا باشد.
تغییر محاسباتی
نکته آخر در این بحث این هست که دشمن در نفوذ هدفش تغییر محاسباتی در مردم و مسئولین هست. یعنی آنطوری مردم ایران فکر کنند که رئیس جمهور آمریکا فکر میکند. این جنگ شناختی که ما با آن مواجه هستیم محاسبات را تغییر میدهد. دستگاه ابلیس دستگاه اغواست یعنی تغییر محاسبات. آن آدمی که اینجا مسئول هست نظام رفتاری اش طبق نظام ارزشی اش میشود و آن را تغییر میدهد. راهکار چیست؟ آقا میفرمایند در مقابل دستگاه اغوای ابلیس دستگاه تقوا را داریم. سامانه ای که انسان را مراقبت و صیانت میکند تقوا و خودسازی است.
و نکته آخر بحث نصرت الهی است که حضرت علی در نهج البلاغه میفرماید وقتی صداقت ما را دید نصرت الهی خود را بر ما نازل کرد و نکبت رو به دشمنان ما. صدق در لسان روایات به معنای همخوانی با عمل است. نصرت الهی در این جنگ آخر الزمانی وقتی می آید که عامه صداقت داشته باشند و این هم با خود سازی ربط دارد.
آسیب شناسی
ما یک آسیب شناسی در این بحث داریم . همه خودسازی را میگویند . ماه رمضان ، ماه محرم و …. معطوف به خودسازی هست، اما باید به آسیب ها دقت کنیم. به نظر من هیئت رزمندگان منبرها، و هیئت های انقلابی دقیقا نسبت خودش را با گام دوم باید تعیین کند. چون وظیفه خودسازی و ایجاد این باور و انگیزه در منبر ایجاد میشود. اما خودسازی گام دوم، خودسازی که در آن جامعه سازی و تمدن سازی باشد که جریانات رهبانیت و عزلت اینها در آن نباشد .
حالا آسیب هایی دارد که نوعا شاید در هیئت ها مشاهده میشود، یک اینکه این تصور در مخاطب هیئتی ایجاد میشود که با محبت اهل بیت خودسازی آمده و در همین حد متوقف بشود و به قول حضرت آقا توهم معنویت پیدا کند. در مرتبه خودسازی و ارتباط با خدا سستی کند. محبت اهل بیت سوخت انسان برای خودسازی هست . هیئت نسبتش با خودسازی این است که ارتباط را ایجاد میکند. سوخت ماشین را حرکت میدهد . آن حرکت با خودسازی هست که بدون محبت اهل بیت حرکت نمیکند. بعضی منبر ها یا مداحی ها در همین سطح موقف میکنند افراد را.
آسیب دوم
آسیب دوم این که وقتی گفتیم خودسازی افراد را سوق بدهیم سمت عرفان نظری بجای اینکه سمت عرفان عملی بروند. حضرت آقا خیلی پرهیز دادند از این موضوع و تاکید میکنند که منظور عرفان عملی است. چون عرفان نظری یک علمی است و ارزشمند که در جای خودش حائز اهمیت هست. اما برای خودسازی و رشد ایشان میفرماید حضرت امام من خدمتشان گفتم شما از میرزا جواد آقا ملکی استفاده کردید ایشان افسوس خوردند گفتند خیر با اینکه رفته بودند درس ایشان.
گفتند ما اینقدر با کلمات جذاب عرفان نظری که از استادمان آیت الله شاه آبادی رفته بود در ذهنمان و پر بود، کلمات ساده میرزا جواد آقا برایمان کوچک می آمد و استفاده نکردیم . حضرت آقا در دیدار با اعضای شورای حوزه میفرمایند که سوق بدهید افراد را به عرفان عملی . نه فقط صرفا الفاظ و زیبایی های عرفان. بعد مشخصا میگویند ما باید در دیدار با تهذیب حوزه ، بیست هزار طلبه داشته باشیم که این افراد سه تا کار را انجام بدهند. به واجبات ملتزم باشند. محرمات را ترک کنند و نماز شب بخوانند. میفرمایند برای درست شدن خیلی از چیزا همین سه تا ویژگی را برای بیست هزار طلبه در بین صد و پنجاه هزار و دویست هزار طلبه ملتزم بشوند ، تهذیب اتفاق میفتد .
آسیب سوم
و آسیب بعدی که در منبرها ممکن است ایجاد کند این که ما مراحل بالای خودسازی را برای افراد بعنوان الگو معرفی کنیم و افراد دچار جوری سختی نمایی از خودسازی میشوند مثلا شیخ رجب علی خیاط که چجور نماز میخواند و غذا نمیخورد و مراقبت های سختی که داشتند. الگوهایی که ایجاد میکند خوب است اما افراد میگویند ما اهل اینها نیستیم و نا امید میشوند و احساس میکند کار سختی هست. هرچه ما میگوییم میگویند که این ها غیر از ما بودند ما نمیتوانیم این راه را برویم . باید حداقل ها را بگوییم که احساس کنند برایشان مقدور هست و میتوانند برسند به خودسازی.
پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام
بازدیدها: 12