آشنایی با جریان موازی سلفیت تکفیری در شیعه
(جریان شیرازی ها)
مقدمه:
به موازات جريانهاي تكفيري منتسب به اهل سنت كه آتش فتنه را به جان مسلمانان انداخته و پديده اسلامهراسي را به نفع صهيونيستهاي مسيحي تقويت ميكنند، جريان تكفيري ديگري؛ منتسب به اهل تشيع و مدعي مرجعيت نيز با اهانت به مقدسات اهل سنت و تبليغ خرافههاي مذهبي منتسب به شيعه به اختلافافكني بين شيعه و سني و بهانهتراشي به سود تكفيريهاي سني رو آوردهاند كه محوريت آن در بيت سيدصادق شيرازي مدعي مرجعيت شيعه قرار دارد. اين جريان مشكوك كه با گذشت زمان، وابستگي آن به استعمار پير انگلستان، آشكارتر ميگردد بدنبال توسعه نفوذ خود به هيأتهای مذهبی و ترویج نوعی سکولاریسم ميباشد. تشديد فعاليتهاي اين جريان همزمان با راهبرد جهان غرب به بهرهبرداري از شكافهاي قومي- مذهبي براي فتنهانگيزي در جهان اسلام و فرسايش توان مسلمانان و جلوگيري از احياء تمدن اسلامي با به راه انداختن آتش اختلافات دروني، انگيزهاي براي معرفي آن فراهم ساخته كه اين نوشتار بدنبال تأمين آن است.
الف- معرفي جریان شيرازيها
شيرازيها بازمانده خاندان معروف و شاخص فقاهت و مرجعيت در 150 سال گذشتهاند كه شخصيتهايي چون آيتالله سيدحسن شيرازي معروف به ميرزاي شيرازي، صاحب فتواي مشهور تحريم تنباكو و آيتالله ميرزا محمدتقي شيرازي رهبر مقابله با اشغال عراق توسط انگليس را پرورش دادهاند اما پس از فوت آيتالله سيدمهدي شيرازي، مرجعيت در اين خاندان به بازيچهاي سياسي تبديل و به انحراف كشيده شد. سيدمحمد فرزند ارشد ايشان در دهه 40 شمسي در عين نداشتن صلاحيت مرجعيت، ادعاي مرجعيت نمود. اين ادعا با مخالفت حضرات آيات سيدابوالقاسم خويي و سيدمحمود شاهرودي بزرگ مواجه و پا نگرفت. در عین حال با فوت سيدمحمد، برادرش سيدصادق همان مسير را ادامه داد. اين جریان جنگ با صدام را برادركشي ناميده و مواضعي عليه نظام مقدس جمهوري اسلامي اتخاذ كرده و براي پيشبرد اهداف سياسي خود حتي از اهانت عليه مراجع گرانقدري چون آيات عظام بهجت، مكارم شيرازي، حسنزاده آملي، شهيد مطهري و رهبر معظم انقلاب فروگذار نبوده است. پايگاه اصلي سيدصادق شيرازي عراق بوده و مقلدين وي عمدتاً در كشورهاي عربي و تعدادي در تركيه ميباشند. جالب اين كه شیرازی ها برخلاف داشتن ريشهي ايراني امروز مروج ناسيوناليسم عربي بوده و مدعي دفاع از اسلام عربي در برابر اسلام ايرانی هستند كه برگردان همان اسلام صفوي مورد ادعاي گروهكهاي بعثي و تكفيري امثال داعش ميباشد.
ب- حركت روي خط تفرقه و تحريك
اين جريان عليرغم آشنايي با تاريخ و فضاي جهاني كه گوياي سوءاستفاده دشمنان اسلام از اختلاف در بين مسلمانان است و اطلاع از آثار شكلگيري وحدت در جهان اسلام و روحيه جهادي در برابر بيگانگان برای صیانت از عزت اسلام و مسلمین، برخوردار از عملكرد مشكوكي است كه بوي عمل به دستورات اتاقهاي فكر و ابسته به جهان غرب بهويژه انگليس و آمريكا را براي پيادهسازي تز ((اختلاف بيفكن، حكومت كن))، ميدهد. اقدامات متفرقه افکنانه و مشکوک این جریان عبارتند از:
1- تاكيد بر مسائل اختلافي شيعه و سني
اين جريان نه تنها اسلام عربي را مقابل اسلام عربي ميگذارد، بلكه با اهانت به مقدسات اهل سنت و تشويق هواداران به سب و فحاشي عليه سه خليفه و عايشه زوجه حضرت نبي، به احساسات مذهبي اهل سنت علیه شیعه دامن زده و در مقابل بزرگداشت هفته وحدت كه از 12 تا 17 ربيع است، ايام 9 تا 15 ربيعالاول را هفته برائت ناميده است.
2- ترويج خرافهها و اعمال غيرمتعارف مذهبي
در حالي كه اكثر مراجع بزرگ شيعه، اعمالي چون قمهزني را شنيع و حرام دانسته و با آگاهي از قضاوت ناظران غيرشيعه به استفاده از زنجير تيغدار و راه رفتن روي خار و آتش و … عزاداران را از چنين اعمالي برحذر ميدارند، جريان شيرازي مهمترين مصاديق بزرگداشت شعائر حسيني را در مواردي چون قمهزني، استفاده از زنجير تيغدار و راه رفتن روي خار و آتش و … در مراسم عزاداري دانسته و تنها از هيأتهايي كه به اين اقدامات مبادرت ميورزند پشتيباني مالي ميكنند.
3- حرمتشكني حريم مراجع و توهين به علما
گرچه اولويت اين جريان، نفوذ به بيوت مراجع و علماء ديني است ولي آنجا كه از اين خط بازمانده و نتوانند همراهي مراجع و علما را كسب كنند رو به هتاكي و بياعتبارسازي آنان ميآورند كه حرمتشكني عليه آيات عظام بهجت، مكارم و امام خامنهاي نمونه آن است. در عوض اين جريان با برخي مدعيان مرجعيت مثل آقاي صانعي روابط حسنهاي دارد.
ج- جاده صاف كن سلطه غرب و مروج سكولاريسم
جريان منتسب به آقاي سيدصادق شيرازي، كه مديون شهرت نياكان مبارزي چون ميرزاي شيرازي صاحب فتواي تنباكو و ميرزامحمدتقي شيرازي رهبر مبارزه با اشغالگران انگليسي در عراق بوده و به خط انگليسي مذهبزدايي از سياست وسكولاريسم آشنايي دارند، انحراف خود را در عرصه عمل از پيشينيان مبارز خويش با دفاع از جدايي دين از سياست و همراهي با جهان سلطه برملا ساختهاند كه موارد ذيل شاخصهاي اين انحراف بزرگ است:
1- اين جريان در دوره سيدمحمد شيرازي عليرغم استقبال اوليه از حضرت امام خميني(ره) در دوره تبعيد به عراق و خواندن نمازجماعت پشت سر ايشان، پس از اطلاع از خط مبارزه و نظريه ولايت فقيه ایشان، به تدريج رابطه خود را با معظم له سرد و سرانجام تيره ساختند، بهگونهاي كه پس از استقرار سيدمحمد شيرازي در كويت او و حاميانش، حملاتي را عليه امام(ره) صورت داده و حتي مدعي تفسیق و تكفير ایشان شدند.
اين روند پس از پيروزي انقلاب اسلامي نيز ادامه داشت و عليرغم روشن بودن ماهيت صدام و حاميان شرقي و غربي او در جنگ 8 ساله جريان شيرازي حتي پس از ورود به جمهوري اسلامي اين جنگ را برادركشي ناميده و با طرح نظريه ((ولايت شوراي مراجع)) مقابل نظريه(( ولايت فقيه))، و حاكميت وليفقيه موضعگيري داشت كه سيدصادق هم همان را ادامه داده است.
2- ترويج اسلام خنثي و بياثر و مبارزه با مباني اسلام انقلابي و در رأس آن ارزشيهاي جهادي و شهادت كه با توصيه علني مداحان و هيأتهاي مذهبي به جمعآوري عكس شهدا و مسكوت گذاشتن مفاهيم جهاد و شهادت و اسم نياوردن از شهيدان تجلي ميكند. يكي از شروط اين جريان در كمكهايشان به هيأتهاي مذهبي سخن نگفتن از شهيد و شهادت ميباشد. همچنين اعضاء وابسته به اين جريان در سخنرانيهاي خود هيچ نامي از امام و رهبري نبرده و سكوت نسبت به سرنوشت انقلاب اسلامي را ترجيح ميدهند.
3- سكوت جريان شيرازي در برابر جنايات گروهكهاي تكفيري، اشغالگران غربي و جنايات رژيم صهيونيستي همراه با حمله حزبالله و سيدحسن نصرالله قهرمان مبارزه با سلطه صهيونيستها بر سرزمينهاي اسلامي يكي ديگر از شاخصهاي تفكر سكولار اين جريان انحرافي است كه در مهمترين مسائل جهان اسلامي موضع انفعالي ميگيرد.
د- شبكهسازي براي ترويج افكار انحرافي
جريان انحرافي شيرازيها با در اختيار داشتن منابع مالي وسيع و حمايت دولت انگليس و سرويسهاي اطلاعاتي برخي كشورهاي عربي توان بالايي در ايجاد شبكههاي اجتماعي مجازي و حقيقي دارد كه در قالبهاي زير پياده شده است.
1- شبكه مداحان و عناصر تبليغي:
بهرهبرداري از عواطف و احساسات مذهبي يكي از شيوههاي توسعه نفوذ اين جريان است كه با ارتباطگيري با هيأتهاي مذهبي، حوزههاي علميه، مداحان و طلاب و روحانيون و پيشنهاد كمكهاي مالي و حل مشكلات آنها دنبال ميشود. هيأتها و مداحاني كه گرايش افراطي به تحريك احساسات و استفاده از شيوههاي نامتعارف و جنجالي مثل قمهزني و اهانت عليه مقدسات اهل سنت دارند، از جمله اهداف اصلي اين جريان براي وصل به شبكه تبليغي بهشمار ميآيند.
2- تأسيس مؤسسات ديني:
يكي از شبكههاي فرهنگي و اجتماعي اين جريان با تأسيس حوزههاي علميه و مراكز فرهنگي اجتماعي مثل كتابخانه و صندوق قرضالحسنه شكل گرفته كه گفته ميشود به 1000 مؤسسه در زمينههاي مذهبي، مالي، اجتماعي، علمي و فرهنگي ميرسد. تنها در داخل كشور 17 حوزه علميه و 23 كتابخانه و دهها صندوق قرضالحسنه در اختيار اين جريان انحرافي ميباشد.
3- شبكه وسيع رسانهاي
بهرهبرداري از فضاي مجازي و شبكههاي ماهوارهاي از جمله ويژگيهاي جريان شيرازيها است كه با سخاوت و حمايت انگليس و سرويسهاي دول غربي تبديل به شبكهي گسترده و توانمندي شده است. اين جريان با در اختيار داشتن دهها شبكه ماهوارهاي و سايت اينترنتي تحت عناوين مقدسي چون شبكه جهاني امام حسين(ع)، شبكه جهاني چهارده معصوم، شبكه ماهوارهاي فدك، شبكه ماهوارهاي حضرت ابوالفضل، شبكه جهاني مرجعيت، شبكه القائم، سايت عقايد شيعه، سايت حرم امام حسين(ع) و… به زبانهاي فارسي، عربي، انگليسي و تركي و … فعاليت ميكند. اين شبكهها در حالي با بهترين كيفيت اداره ميشوند كه رسانههاي جمهوري اسلامي ايران تحت تحريم قرار داشته و حتي به شبكه قرآن جمهوري ا سلامي ايران اجازه فعاليت داده نميشود. جالب اينكه شبكه فدك كه توسط ياسرالحبيب داماد سيدمجتبي شيرازي اداره ميشود در لندن قرار داشته و هيچ مزاحمتي از سوي انگليس عليه آن صورت نميگيرد.
4- ارتباط آشكار با پيراستعمار و سرويسهاي اطلاعاتي
نه تنها شبكههاي ماهوارهاي و سايتهاي اينترنتي اين جريان بدون هيچگونه مزاحمتي با عناوين مذهبي فعال ميباشند و انتقال پول به راحتي از طريق شبكههاي بانكي كشورهاي مختلف براي آنها مقدور است، عناصر اصلي شبكههاي رسانهاي آنها در انگليس مستقر ميباشند. عناصر اصلي که در دامن پير استعمار مشغول فرقهسازي هستند، عبارتند از مجتبي شيرازي و ياسر الحبيب داماد وي كه چند سال قبل، پس از اهانت به عايشه و مقدسات اهل سنت توسط عوامل پليس كويت دستگير و به اعدام محكوم اما با وساطت انگليسيها آزاد و به لندن منتقل و الا آن نه تنها شبكة ماهواره بلكه حوزة علميه امامين العسكرين را هم در انگليس مديريت ميكنند جالبتر اينكه او در لندن حسينيهاي نيز به اسم رسول اعظم راهاندازي و مراسم قمهزني را روزهاي تاسوعا و عاشورا با تأمين پليس انگلیس در خيابان منتهي به اين حسينيه ودر ملاء عام برگزار ميكند. دولت انگليس هم با اعزام تعدادي آمبولانس، مداواي مجروحان و عزاداران قمهزن را پشتيباني ميكند. همچنين اين جريان عليرغم تندرويهاي مذهبي در كويت كه در دورة راهاندازي هيأت خدام المهدي انجام ميداد و الان هم در هيأتهاي خود دنبال ميكند، هيچ محدوديتي براي تردد به كشور كويت ندارد كه از همسويي عملكرد آن با خواستههاي سرويسهاي امنيتي كشورهاي عربي حكايت ميكند.
جمعبندي:
جريان شيرازيها كه با ادعاي مرجعيت سيدمحمد شيرازي و پس از مرگ او با سيد صادق شيرازي شناخته ميشود، گرچه به اعتبار نياكان عالم و مجاهد آنان در بين بخشي از تودة مردم در كويت، عراق و تركيه شهرت يافته اما به صورت مشكوكي همسو با سلفيت تكفيري، بزرگنمايي اختلافات و شكاف بين شيعه و سني را دنبال و از تندرويها و خرافههايي حمايت ميكند كه نتيجةآن كمك به پديدة شيعه هراسي است.
به علاوه دسترسي آسان اين جريان به شبكة گستردة رسانهاي و ماهوارهاي كه به نام اهلبيت و شيعه، توهين عليه مقدسات اهل سنت را پيگيري ميكند، نشان از انحرافي دارد كه با سياست جهان غرب و پير استعمار براي فرسايش توان جهان اسلام با تحميل تفرقه و ترويج كينة مذهبي هماهنگ است. اين جريان نه تنها با رهبري و آموزههاي انقلاب اسلامي و جمهوري اسلامي سر همراهي ندارد بلكه عليه چهرههاي بزرگ بيداري اسلامي مثل سيدحسن نصر الله نيز موضع داشته و همزمان چشم بر جنايات تكفيري ها در سوريه و عراق ميبندد. آنچه بيشتر از همة عوامل اين جريان را با شك و ترديد جدي مواجه ساخته حمايت علني انگليس و ميزباني از بخش عمدة رسانهاي و ماهوارهاي آن در لندن ميباشد كه همراه با حضور عناصر كليدي بخش تبليغات جريان شيرازيها يعني سيدمجتبي شيرازي و ياسر الحبيب در لندن و توانايي تأمين هزينههاي سنگين شبكة تبليغي وابسته، ترديدي در حمايت غرب از آن باقي نميگذارد.
بازدیدها: 399