در منامه، حکومت بحرین سرانجام احکام اعدام سه جوان بحرینی را به اجرا گذاشت. اقدامی که نقطه عطفی بزرگ و مهم در تاریخ بحرین و «انقلاب اللؤلؤه» مردم این کشور محسوب خواهد شد و پیامدهای اجتناب ناپذیر بسیاری از خود برجا خواهد گذاشت که ممکن است به براندازی حاکمیت آل خلیفه در بحرین نیز منجر شود.
در اینجا نمیخواهیم از بازتابها این جنایت و روند تشدید فشار آل خلیفه بر مردم بحرین سخن بگوییم، روندی که با حبس «شیخ علی سلمان»، دبیرکل جمعیت «الوفاق» آغاز شد، با سلب تابعیت «شیخ عیسی قاسم»، رهبر شیعیان این کشور ادامه یافت و با اعدام سه جوان بیگناه به اوج رسید.
میخواهیم از ابعاد دیگر بنویسم..
تعجب میکنید اگر بگوییم در تار و پود جنایات رژیم بحرین در قتلها، شکنجهها و سرکوبهای آل خلیفه «عشقی خاص» نهفته است!! علاقهای که به آل خلیفه جرات ایستادن مقابل یک دنیا را داده است.
راست گفتهاند شور و جرات چون با هم درآمیزند، هیج چیز جلودار آنها نیست .. دیدیم آل خلیفه چگونه «وجدان» را از پای درآورد، منطق را گردن زد، قوانین و عرفها را لگدمال کرد، زبان مخالفتها را از حلقوم بیرون کشید و از هیچ اقدامی هرقدر سخت و غیرممکن فروگذار نکرد .. آیا نباید این را تجسم عینی یک علاقه شمرد؟
تعجب میکنید در رثای این سه جوان بیگناه بحرینی، از چه میگوییم .. همه محکوم میکنند و لعن میفرستند اما ما از علاقه پر شور آل خلیفه میگوییم.
**********
بیایید کمی به عقب برگردیم. ۲۶ دسامبر و خبر منتشر شده در خبرگزاریها را به یاد آورید .. مراسم جشن و پایکوبی صهیونیستها و خاندان خلیفه را میگویم. فیلم منتشر شده از مراسم، شور و شوق وصف ناپذیر شرکت کنندگان را به تصویر میکشید.
آیا چنین بزم و ابراز چنین شور و شوقی، تنها از علاقهای عمیق و نزدیک خبر میدهد؟ همه میدانند، ارادت آل خلیفه به صهیونیستها و علاقه آنها به رژیم صهیونیستی زاده امروز و دیروز نیست. «عشق حرام آنها» قدمتی دیرینه دارد و آل خلیفه در هر فرصت و مناسبتی از آن سخن گفته و به آن مباهات کرده است.
اما چون زبان را در بیان این ارادت و علاقه قاصر دیدند، گفته را با عمل همراه کردند، بهمین دلیل است که میبینیم همچون رژیم صهیونیستی که در زندانهایش جوانان فلسطینی را شکنجه میکند، آل خلیفه نیز با جوانان بحرینی چنین کرد.
– همچون رژیم صهیونیستی که شهرکهای فلسطینی نشین را محاصره و رفت و آمد فلسطینیان را کنترل و برگزاری نماز جماعت و جمعه را ممنوع کرد، آل خلیفه نیز در منطقه الدراز چنین کرد.
– همچون رژیم صهیونیستی که قیام مردمی و مطالبات مسالمتآمیز فلسطینیان را با گلوله پاسخ گفت، آل خلیفه نیز با انقلاب مردم بحرین و خواستههای برحق آنها چنین کرد.
– همچون رژیم صهیونیستی که مساجد و اماکن اسلامی و مقدس فلسطینیان را تخریب کرد، آل خلیفه نیز با مساجد و مقدسات مردم بحرین چنین کرد.
– همچون رژیم صهیونیستی که فلسطینیان، صاحبان اصلی کشور را از خانه و کاشانه خود آواره کرد، آل خلیفه نیز با سلب تابعیت دهها شهروند بحرینی و تبعید آنها چنین کرد.
مطابقتها و شباهتها بسیارند و از حوصله این مقال خارج، فقط در این بین یک مقوله در بیان این علاقه و تجسم این ارادت از قلم افتاده بود که آل خلیفه را آن هم عینیت بخشید و – همچون رژیم صهیونیستی که حکم به کشتار فلسطینیان بیگناه در زندانهایش میدهد، آل خلیفه نیز با جوانان بحرینی چنین کرد.
با این اوصاف آیا نباید چنین تبعیت و وابستگی را تجلی علاقه و ارادت بیحد و حصر آل خلفیه به صهیونیستها دانست؟
منبع:فارس
بازدیدها: 90