دکتر مصطفی ملکوتیان در یادداشت امروز کیهان و در تحلیل حوادث اخیر عراق نوشته است: از مدتی پیش و به ویژه پس از شکست تروریستهای وابسته به استکبار جهانی در نبرد سرنوشتساز القصیر در مرز لبنان (که شکست توطئه خارجی در سوریه- توطئهای که به سرکردگی آمریکا آغاز شد و تداوم یافت و غربیان سعی نمودند با آوردن تروریست از بیش از 85 کشور جهان شعله جنگ را روشن نگه دارند- را به دنبال داشت) مشخص بود که دشمنان جبهه مقاومت، همه امکانات بالقوه و بالفعل خود را به میدان خواهند آورد تا اکنون که در سوریه شکست خوردهاند، تا جایی که امکان دارد جای پای خود را در منطقه از دست ندهند. زیرا نتیجه طبیعی شکست یک توطئه بزرگ، مجازات توطئهگران است و حداقل این است که این شکست در منطقه دوستان آمریکا را بسیار ضعیف و مستعد ایجاد تغییرات سیاسی ناخواسته نموده و در نهایت جغرافیای سیاسی منطقه را به ضرر بازیگران غربی و وابستگان آنها تغییر خواهد داد.
گروه تروریستی داعش در عراق، دقیقا در چارچوب این راهبرد آمریکا عمل میکند و هرگونه تحلیل دیگری در این رابطه غیرواقعی است. آمریکاییها اقدامات داعش را مدیریت میکنند و با سلطه بر رهبرانشان، از آنها برای حمله به هرکسی که مطابق راهبردشان لازم است، بهره میگیرند. برای تحلیل درست قضایا باید به این موارد توجه کنیم:
1- آمریکا در سوریه مستقیما به داعش و گروههای مشابه کمکهای بزرگ مالی، تسلیحاتی و اطلاعاتی میکند و آنها از این کمکها در حمله به عراق استفاده میکنند.
2- گزارشها حاکی از آن است که آمریکا از حمله قریبالوقوع داعش به استانهای شمالی عراق خبر داشته و دولت عراق را از آن مطلع نکرده است.
3- گزارشهای زیادی وجود دارد حاکی از اینکه آمریکاییها در اردن مستقیما داعش را آموزش نظامی میدهند.
4- اساسا آمریکا و رژیم صهیونیستی اینگونه استدلال میکنند که شکست دادن ایران، حزبالله، حماس، سوریه و نیروهای طرفدار ایران غیرممکن است و راه بهتر به راه انداختن جنگهای مذهبی در منطقه است تا توان نیروهای طرفدار ایران تحلیل رود. حال در صورتی که این نیروها به فرض محال برای غرب خطرناک شوند، غرب با توجه به اینکه کنترل گروههایی مانند داعش را خود در اختیار دارد، آنها را کنار زده یا مانند برخوردی که با صدام کرد آنها را حذف خواهد کرد.
5- رسانههای غربی و به ویژه آمریکایی بعد از حمله داعش به عراق کاملا در اختیار پخش اخبار این گروهک بود و آنها مدام میگفتند که داعش به سوی بغداد در حرکت است.
6- آمریکا با کشورهایی مانند عربستان (و امارات، قطر و ترکیه) که از حامیان اصلی گروههای تکفیری هستند، روابط راهبردی ویژه دارد و هیچ فرد عاقلی نمیپذیرد که این گروههای وابسته برخلاف منافع غرب و رژیم صهیونیستی عمل کنند. به ویژه که جمع کردن این گروهها برای آمریکا نیاز به حمله زمینی و حمله از طریق نیروی هوایی یا پهپادها ندارد و کافی است کمکها قطع و رژیمهای وابسته به آمریکا راههای ورود آنها به عراق و سوریه را ببندند.
7- گروههای تکفیری تاکنون اقدامی علیه رژیم صهیونیستی انجام نداده و فقط بر اساس دستورات دیکته شده و دستهای پشت پرده که شامل هماهنگی میان آمریکا، رژیم صهیونیستی، ارتجاع عرب و ترکیه است اقدام میکنند.
این واقعیتها و بسیاری وقایع دیگر نشان میدهد که آنچه اکنون در عراق میگذرد یک توطئه برنامهریزی شده بزرگ برای شکلدهی ترتیبات امنیتی منطقه بعد از شکست طرحهای غربیها در سوریه است. شکست در سوریه برای غرب بسیار رسوا و تلخ بوده و آنها با پذیرش این شکست اکنون میخواهند از طریق:
1- توطئهچینی برای عراق، حضور مستقیم در منطقه از طریق حضور مجدد در عراق و القای این توطئه که بدون آمریکا عراق نمیتواند باقی بماند.
2- تقویت مجدد گروههای تکفیری مانند داعش برای بازگشت به سوریه و…
3- بدنام کردن ایران با دروغپراکنی مبنی بر همکاری ایران با آمریکا در مسئله عراق.
از واقعیات تلخی که میتواند ناشی از شکست در سوریه باشد- یعنی تغییرات سیاسی بزرگ در نظامهای سیاسی ارتجاع عرب که حامیان تروریستها در سوریه بودهاند و تضعیف خردکننده رژیم صهیونیستی- جلوگیری و در شکلدهی ترتیبات امنیتی جدید منطقه ایفای نقش نمایند.
توصیهها:
ملت و دولت عراق برای موفقیت پایدار در برابر توطئههای بیگانه و وابستگان داخلی آنها حداقل باید موارد زیر را اجرایی کنند:
1- در عراق شیعیان از نظر ترکیب جمعیتی اکثریت قاطع دارند و آمارها جمعیت شیعه عراق را از بیش از 60 تا بیش از 80 درصد گفتهاند. وحدت مردم، مرجعیت و حمایت و همراهی اقلیتهای عراقی با آنها وضعیتی شکستناپذیر ایجاد میکند که میتواند هر مشکلی- از توطئههای آمریکا گرفته تا نقشههای معارضان ظالم داخلی- را از میان بردارد. راهبردی که امروزه مردم و دولت عراق در مقابل گروههای تکفیری در پیش گرفتهاند، بدون شک در صورت ادامه میتواند عراق را به ساحل نجات هدایت، و دشمنان این کشور را ناکام گذارده به متجاوزان بیگانه درسی فراموش نشدنی داده، آنها را تضعیف و شرایط منطقهای را برای ایجاد یک منطقه آرمانی آماده کند. بدین ترتیب، مردم عراق نباید فقط به دفع متجاوزان داعش اکتفا نمایند، آنها باید برای ایمن کردن کل منطقه، با برنامهریزیهای دقیق با همه آنهایی که در حمله به عراق نقش داشتهاند برخوردی شایسته کنند. عراق به دلیل موقعیت جغرافیایی و داشتن برخی مزایای ژئوپلتیک به گونهای است که میتواند دشمنان خود را که در نزدیکی او قرار داشته و نقاط ضعف فراوانی دارند، بر سر جای خود بنشاند.
2- عراقیها در مبارزه با گروههای تکفیری نباید با قدرتهای سلطهگر جهانی مانند آمریکا (که خود عامل اصلی تشکیل این گروهها هستند و این گروهها در راستای برنامهریزی آنها وارد عراق شدهاند)، متحد شوند. زیرا این قدرتها در میانه راه آنها را تنها گذارده یا بعد از پایان ماجرا در عراق باقی میمانند و از این طریق در این کشور و در سطح منطقه، به دستکاری سیاسی میپردازند.
این قدرتها فقط بر اساس منافع راهبردی خود وارد ماجرا میشوند. در جریان حمله داعش به عراق، آمریکاییها یک خیمه شببازی به راه انداختند. آنها با تناقضهای گفتاری بسیار مدام میگفتند، حمله میکنیم، حمله نمیکنیم، با نیروی هوایی و پهپادها حمله میکنیم، حمله زمینی نمیکنیم و… آنها که امیدوار پیشروی داعش به سوی بغداد بودند، منتظر حوادث باقی میمانند تا در نهایت وقتی ملت عراق توانست تروریستها را شکست دهد، مزورانه این پیروزی را به نام خود ثبت کنند.
تزویر آمریکاییها وقتی آشکارتر میشود که به این درخواست اخیر آنها که گفتهاند اگر نوری مالکی (که در انتخابات اخیر پارلمانی حزبش اکثریت را بدست آورده است) از قدرت کنار برود به تروریستها حمله میکنیم دقت کنیم.
3- همزمان با مبارزه با تروریستها، عراقیها نباید از حامیان اصلی منطقهای تروریستها غافل شوند. آنها مستعد تغییرات سیاسی و بسیار ضربهپذیر و نسبت به آینده ناامید هستند.
4- یکی از بهترین راهکارهایی که دولت و ملت عراق را در مقابل توطئهها بیمه خواهد کرد تشکیل نیروهای نظامی مردمی- بسیج- در سراسر عراق و بهرهگیری از آنها در مبارزه با مهاجمان و امر دفاع میباشد. این نیروها بسیار مطمئن بوده و بدون هیچ گونه چشمداشتی در مقابل توطئهها در صحنه حضور مییابند.
5- تحکیم اتحاد اکثریت (شیعیان) با اقلیتهای قومی مذهبی عراقی به ویژه کردها و اهل تسنن بدون واسطهگری خارجی؛ در این رابطه عراقیها نباید فقط با شخصیتها و ساختارهای رسمی اقلیتها تماس داشته باشند. زیرا اینان به خوبی توسط آمریکا، رژیم صهیونیستی و… شناسایی شده و حتی ممکن است نفوذهایی در برخی از افراد آنها به دست آورده باشند.
6- کمک به دولت سوریه برای زدن ضربههای خردکننده نهایی به تروریستها و محاصره آنها از جبهههای مختلف شمالی، جنوبی، غربی و شرقی.
7- بیتوجهی به میانجیگریهای عناصر وابسته به غرب برای آتشبس تا رسیدن به اهداف نهایی راهبردی.
بازدیدها: 97