بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
«یَوْمَ نَدْعُو کُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ فَمَنْ أُوتِیَ کِتَابَهُ بِیَمِینِهِ فَأُولَئِکَ یَقْرَءُونَ کِتَابَهُمْ وَلَا یُظْلَمُونَ فَتِیلًا؛ [یاد کن] روزى را که هر گروهى را با پیشوایشان فرا مىخوانیم پس هر کس کارنامهاش را به دست راستش دهند آنان کارنامه خود را مىخوانند و به قدر نخک هسته خرمایى به آنها ستم نمىشود». (اسراء/ 71)
چرا اسامی ائمه اطهار(علیهم السلام) در قرآن نیامده است؟
در قرآن اولیالامر گفته شده، اما اسامی نیامده است. اگر اسم ائمه در قرآن برده میشد، اسلام و اساس قرآن از بین میرفت. اولیالامر را باید پیروی کرد، اما در قرآن اسم آنها نیست. پیامبر(صلوات الله علیه) آنها را معرفی کردند.
در غدیر خم پیامبر(صلوات الله علیه)، امام علی(علیه السلام) را معرفی کرد. ایشان فرمودند بعد از من، علی(علیه السلام) امیر است. هیچ زمانی دنیا خالی از اولیالامر نیست. اینها معصوم هستند، پس ما وظیفه داریم که قائل باشیم قرآن کتاب خداست و احدی در آن دخالت ندارد.
تفاوت حاکم الهی و طاغوتی
امام بخواهد حاکم باشد، مردم باید بپذیرند. اگر بخواهد با زور بیاید امام نمیشود. فرق حاکم الهی و طاغوتی در همین است، حکومت طاغوتی با زور است اما حاکم الهی از مردم میآید.
قرآن میگوید دین با اکراه نمیشود. با اجبار میشود که طاغوتی محسوب میشود. امام معصوم و حاکم الهی باید با تبعیت مردم باشد.
وظیفه امام علی(علیه السلام) ریاست نبود، هدف ایشان حفظ قرآن و اسلام بود. امام اگر میخواست جلوی دشمنان بایستد، آنها در جامعه نفوذ میکردند و اسلام به حاشیه میرفت، اما امام علی(علیه السلام) در جوانی که پیامبر(صلوات الله علیه) از دنیا رفت؛ یعنی 33 سالگی سکوت کرد و گوشهنشین شد. زور داشت، اما وظیفه ایشان چیز دیگری بود.
مردم باید سراغ کعبه بروند نه کعبه بیاید. امام مثل کعبه است، باید مردم بیایند دور آن تا جامعه را اداره کند. زمام حکومت را در دست میگیرد و اجرا میکند و اگر کسی هجوم آورد، دفاع میکند.
چرا امام علی(علیه السلام) پس از رحلت پیامبر(صلوات الله علیه) سکوت کرد
پیامبر(صلوات الله علیه) جنگ زیاد داشت، اما هیچوقت جنگ هجومی نداشت، بلکه همواره دعوت به دین میکرد. 13 سال در مکه بود کسی دشمن نبود، اما تا یار گرفت دشمن خود را نشان داد.
امام هم همینطور است. 25 سال امام علی(علیه السلام) با همه مصیبتها نشست و فرمود: فکر کردم چه کنم با نبودن یار برخیزم در قبال شما یا صبر کنم؟ صبر کردم مانند کسی که استخوان در گلویش گیر کرده باشد و خار در چشم فرو رفته باشد.
ناله همسر عزیرتر از جانش را شنید، اما دم نزد. آیا زورش نمیرسید؟ سکوت کرد، چون اسلام در خطر بود. بعد 25 سال مردم درب خانه ایشان آمدند تا بیعت کنند. آنقدر هجوم آوردند که امام حسن و حسین(علیه السلام) زیر دست و پا رفتند. اگر باز سکوت میکرد نمیشد، بنابراین فرمود به خدا قسم وقتی دیدم مردم جمع شدند، حجت بر من تمام شد و قبول کردم. دنیا برای من از آب بینی بز پستتر است. وظیفه دارم قیام کنم و حکومت را در دست بگیرم.
امام کیست؟
همانهایی که آمدند برای بیعت کردن، امام را به شهادت رساندند. امام دوازدهم غایب است، چون مردم آماده نیستند. باید زنده بماند و پنهان تا زمانی که مردم آماده بیعت شوند و قیام کنند. امام زمان(عجل الله تعالی) مبلغ، مبین و مجری است، اما شرایط نیست و یار و یاوری ندارد.
امام کسی است که پیشرو باشد. ما هم باید تابع امام باشیم. شعار خوب است اما مقدمه است. باید از عمق جان امام را دوست داشت. در قرآن داریم «الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الْأُمِّیَّ الَّذِی یَجِدُونَهُ مَکْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِی التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِیلِ یَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْکَرِ» میخواهد ملاک فلاح و رستگاری را نشان دهد.
آنهایی که پیامبر(صلوات الله علیه) را تبعیت میکنند رستگار میشوند. در حدیث داریم که میفرماید: کسی ولایت ما را نمیپذیرد مگر با کوشش در امر بندگی و پرهیز از گناهان. دروغ گفته کسی که میگوید تابع امام صادق(علیه السلام) هستم، اما عملاً دنبال دیگران رفته است.
عصم از بزرگان اهل عمل بود. در شهرها میگشت و مردم را نصیحت میکرد. رسید به مدینه دید خانههای بلند و زیبا، گفت اینجا کجاست؟ مردم گفتند اینجا مدینه شهر پیغمبر(صلوات الله علیه) است. گفت: قصر پیغمبر کجاست، بریم نماز بخوانیم؟ مردم گفتند پیامبر قصر ندارد، او گفت قصر اصحابش کجاست؟ گفتند اصحاب پیامبر قصرنشین نیستند. پس گفت اینجا شهر فرعون است. مردم ناراحت شدند و او را پیش والی بردند، والی با تندی گفت چرا این حرف را زدی؟ گفت با من آرام حرف بزنید، من یک روستایی هستم، کجای این شهر مثل شهر پیامبر است؟ کدامیک از ما سبک زندگی و محافلش براساس پیامبر است.
نگاه به نامحرم باعث رشد شهوت میشود
حاتم شنید، یکی از علمای شهر پول جمعکن و ریاستطلب است، رفت نزد او و گفت به من وضو گرفتن را یاد بده، وقتی آموزش داد گفت حالا من وضو بگیرم تا ببینید درست است یا نه؟ 3 بار آب ریخت در حالی که باید 2 بار آب میریخت. عالم گفت اسراف کردی. بعد حاتم گفت در دیار شما یک مشت آب اسراف است، اما این همه زر و زیور اسراف نیست؟ مرد عالم به فکر فرو رفت و تا 40 روز از خانه بیرون نیامد.
کجای زندگی ما شبیه امام است؟ دینداری کار دشواری است. قدم اول ترک محرمات و انجام واجبات است. باید مراقب باشیم گناه نکنیم. اگر به مستحبات نرسیدی به واجبات توجه کن. نگاه به نامحرم باعث رشد شهوت میشود. یک نگاه! این همه بیپروایی شایسته نیست. ما قرآن میخوانیم، اما خود را با آن تطبیق نمیدهیم. اخلاص در کار مهم است.
منبع:حلقه ی وصل
بازدیدها: 0