آیت الله محمد تقى مصباح یزدى درنوشتاری رسالت مجالس ذکر اهل بیت علیهم السلام و تعظیم و بزرگداشت یاد و خاطره پیشوایان بى همتاى دین به ویژه عظمت و منزلت ایام منسوب به حضرت صدّیقه طاهره علیها السلام را بیان کرده است.
آنچه در ذیل می خوانید یادداشت این عالم ربانی به مناسبت ایام فاطمیه است.
میزان عظمت و منزلت هر «روز» به اندازه فضیلت و بزرگى صاحب آن است؛ از این روى ایامى که متعلق به اهل بیت علیهم السلام مى باشد، شایسته والاترین تکریم ها و تعظیم هاست. در این میان، ایامى که منسوب به حضرت صدّیقه طاهره علیها السلام مى باشد، سزاوار والاترین بزرگداشت هاست؛ چرا که فاطمه علیها السلام در پیشگاه خداوند و در نزد فرشتگان، پیامبران، امامان و اولیاى الهى، داراى مقامى بى بدیل و منزلتى بس عظیم است.
او یگانه دختر رسول خدا صلی الله علیه و اله و سلم، تنها کفو على مرتضى علیه السلام ، مادر مهربان ائمه هُدى علیهم السلام و بزرگ ترین بانوى جهان اسلام؛ بلکه برترین بانوى عالم است:
مگو دختر! نه! تاج خلقت آباى روحانى *** مگو دختر! که او سبع المثانى را بُوَد ثانى
مخوانش زن که مردان خرد در وى به حیرانى *** مگر امّ الکتاب است این بتول از وحى سبحانى.
آرى، به فرموده ذریه فاطمه، تجلیل از مقام فاطمه علیها السلام ؛ تکریم ایمان، تقوا، علم، ادب، شجاعت، ایثار، جهاد، شهادت و در یک کلام، مکارم اخلاق است؛ مکارم اخلاقى که پدر بزرگوار آن بانو براى اتمام آن مبعوث شد.
برپایى مراسم جشن و سرور در ایام ولادت اهل بیت علیهم السلام و نیز تشکیل محفل هاى سوگوارى در ایام شهادت آن بزرگواران، از جمله شعایر الهى است که تعظیم و بزرگداشت آن، هم نشانه پاکى و تقواى قلوب است و هم تثبیت کننده آن: وَ مَنْ یُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَاِنَّهَا مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ؛هر که نشان هاى خداوند را بزرگ بدارد، آن از تقوا و پرهیزگارى دل هاست.
اساساً آنچه در اسلام شعائر الهى و دینى معرفى شده، به سبب تأثیر مطلوبى است که در نفوس و اذهان مردم مى تواند داشته باشد. احترام و بزرگداشت شعایر، اثرى عمیق در روح مردم برجاى مى نهد و این از آن روى است که یک تبلیغ دسته جمعى، مى تواند از بسیارى تبلیغ هاى انفرادى پراثرتر و کارى تر باشد.
یکى از واقعیت هاى روان شناسى اجتماعى این است که امور دسته جمعى و عمومى، چه حق باشد، چه باطل، تأثیرات عظیم و عمیقى در اذهان و نفوس انسان ها بر جاى مى گذارد.
تعظیم و بزرگداشت یاد و خاطره پیشوایان بى همتاى دین، از جهات پُرشمارى حایز اهمیت است که به مهم ترین آنها در این مقام، اشارتى مى کنیم:
طراوات بخش ایمان دین باوران
یادآورى گفتار و رفتار خدایى اهل بیت عصمت و طهارت، همچون جوى هاى سرشارى است که در جان مؤمنان روان مى گردد و باغستان اندیشه و گلستان دل هاى ایشان را آبیارى نموده، به آن شادابى و سرزندگى مى بخشد و افسردگى و پژمردگى را از آن مى ستُرَد.
آرى، همین مجالس ذکر و یاد اهل بیت علیهم السلام است که احساسات دینى ما را زنده نگه مى دارد و آن را به بالندگى و کمال مى رساند.
پیامبر رحمت، محمد مصطفى صلی الله علیه و اله و سلم امت خویش را به برگزارى این گونه مجالس و محافل تشویق مى نمایند و مى فرمایند: یکدیگر را ملاقات کنید و از احادیث ما بگویید؛ چرا که حدیث ما جلابخش قلوب است. همانا دل ها، چونان شمشیرها، زنگار مى گیرند؛ جلا و صیقل دل ها به ذکر حدیث است.
بارى، زُداینده زنگارهاى غفلت از آینه هاى دل و جان ما، یادآورى گفتار و کردار بیان اهل بیت علیهم السلام مى باشد و بس؛ کسانى که روحشان، سراسر جلوه نماى جمال و جلال الهى گردیده است.
دل هاى مُرده و افسرده بر اثر دنیاگرایى ها، شهوت جویى ها، جاه طلبى ها و… در پى یادآورى احادیث اهل بیت و سیره عملى ایشان جان تازه اى مى یابد، و بانشاط و پرتوان در سیر به سوى حق، سرعت مى گیرد. امام صادق علیه السلام مى فرمایند: همانا احادیث ما، قلب ها را زنده مى گرداند.
به هر میزان که ارتباط قلبى و عملى ما با این خاندان پرعظمت کاهش یابد، ایمان ما به خاموشى و دل هاى ما به پژمردگى مى گراید؛ از این روى باید بکوشیم که این مایه حیات و دَم جان فزا را هرچه عمیق تر در روح خویش و جان جامعه بدمیم.
تقویت ارتباط قلبى با پیشوایان علیهم السلام
رمز سعادت و موفقیت شیعیان در دنیا و آخرت ، رابطه قلبى و روحى با اهل بیت علیهم السلام و توسل مداوم به ساحت مقدس ایشان است؛ از این روى مجالس و محافل مذهبى مى باید ایجادگر آن رابطه هاى عمیق روحى و تقویت کننده این توسل ها و اتصال هاى ژرف معنوى باشد.
علامه طباطبایى به نقل از استاد اخلاق و عرفانشان، مرحوم آیت الله قاضى رحمه الله علیه مى فرمودند: اگر من به چیزى رسیده ام، در سایه قرآن و توسل به سیدالشهدا رسیده ام.
آرى، راز پیروزى در سیر و سلوک به سوى حق و رمز ایمنى از آفات دنیا و آخرت، توجه و توسل مداوم به اهل بیت علیهم السلام، آن مقتدایان حق جویى، است. با تقویت رابطه قلبى و روحى با آن بزرگواران و توجه مدام به وجود مقدس ایشان، به ویژه در سایه توجه به ساحت مقدس مولایمان ولى عصر ارواحنا فداه، مى توانیم بدان مقام نایل آییم که همواره مشمول عنایت هاى ویژه و دعاهاى خالصانه آن حضرات باشیم.
اگر آدمى به سوى این پناه گاه هاى امن الهى بگریزد و از ایشان پناه جوید و خویش را وقف و فناى ایشان گرداند، به تدریج به ایشان نزدیک و نزدیک تر مى شود تا آن جا که با وجود مقدس ایشان پیوند روحى مى یابد. این توجه و پناه جویى، باید با پذیرش ایمانى و عملى گفتار و کردار ایشان همراه شود تا آن پیوند والاى روحى به دست آید وگرنه توسل بدون عمل، فایده چندانى نخواهد داشت.
توسل حقیقى، در واقع پیوند قطره اى است ناچیز به اقیانوسى بى کران از عظمت، معنویت و نورانیت؛ مصون کننده انسان است در مقابل همه آفات و بلاهاى دنیا و آخرت؛ سدّ سدیدى است در مقابل وسوسه هاى شیاطین جنى و انسى؛ تبدیل کننده احساس تنهایى و وحشت است به اُنس و یگانگى و وحدت؛ روشنى بخش دل هاست و زمینه ساز نورافشانى براى دیگران.
محبت افروزى در قلوب شیعیان
وابستگى هاى عمیق قلبى و عاطفى به اهل بیت علیهم السلام همچون سپرى پولادین، بیمه کننده فرد و جامعه در برابر گناهان، آلودگى هاى اخلاقى و فسادهاى اجتماعى است.
پاى بندى به مظاهر مذهبى و بزرگداشت شعایر الهى، بر انگیزنده و استوار کننده عواطف پاک و مقدس نسبت به خاندان پیامبر مى باشد؛ همان عواطف مقدسى که از جانب خداوند در مقام اجر رسالت بر همه مسلمانان واجب گردیده است: قُلْ لاَ أَسْئَلُکُمْ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّهَ فِى الْقُربَى؛بگو من هیچ پاداشى بر رسالتم نمى خواهم؛ جز دوست داشتن نزدیکانم (اهل بیتم).
با دقت در اخبار متواترى مانند حدیث ثقلین، حدیث سفینه و امثال آنها که شیعه و سنى از رسول خدا صلی الله علیه و اله و سلمروایت کرده اند؛ روایاتى که مردم را براى فهم کتاب خدا و درک حقایق آن و شناسایى اصول و فروع دین به اهل بیت علیهم السلامارجاع داده است، هیچ شکى باقى نمى ماند که مراد از وجوب عشق و مودت اهل بیت به عنوان اجر رسالت، این بوده است که این عشق و محبت را وسیله اى براى ارجاع همیشگى مردم به ایشان قرار دهد تا اهل بیت در هر جا و هر زمان، مرجع تقلید علمى و عملى مردم قرار گیرند. پس این مودتى که اجر رسالت معرفى شده، لازمه استمرار رسالت است که منافع این اجر عاید خود بشر مى شود نه عاید رسول و عترت او.
اما محبت و مودتى که در ازاى اجر رسالت بر همه ما واجب شده است، داراى مراتبى گوناگون مى باشد.
به طور کلى براى محبت از نظر شدت و ضعف، مى توان سه مرتبه قایل شد:
* مرتبه ضعیف که مقتضى نزدیک شدن به محبوب در شرایط عادى است ؛ ولى هیچ نوع فداکارى و از خودگذشتگى در آن وجود ندارد؛
* مرتبه متوسط که افزون بر میل نزدیک شدن، مقتضى فداکارى در راه محبوب مى باشد؛ ولى تا حدى که با منافع کلى و مصالح اساسى شخصى مزاحمت نداشته باشد؛
* مرتبه شیفتگى و خودباختگى که مُحبّ از هیچ نوع فداکارى در راه محبوب دریغ نمى کند و کمال لذت خود را در تبعیت از اراده، صفات و اطوار او مى بیند؛ بلکه اوج لذت خویش را در تعلق وجودى و فناى خود در او مى داند. این مرتبه محبت، نشانه هایى دارد که یکى از آنها اظهار خشوع و کرنش در برابر محبوب است و نشانه دیگرش آن است که خواست محبوب را بر همه چیز و بر همه کس، بدون هیچ قید و شرط، مقدم مى دارد.
مودت حقیقى نسبت به پیامبر و اهل بیت پاک نهادش آن است که تبعیت کامل و بى چون و چرا از ایشان حاصل شود و کمال سعادت و لذت، فناى کامل در وجود ایشان دانسته شود ؛ به گونه اى که همه صفات و اطوار آنان در وجود محبّ تجلى یابد.
فناى درایشان، فناى در خداست؛ چرا که ایشان فناى در خدا گردیده اند و تجلى گاه کامل انوار عظمت الهى اند. اینان آینه تمام نماى اسما و صفات بارى شده اند و مظهر کامل ذات بى همتاى خدایى. ایشان به مقامى رسیده اند که از خدایشان جدا نیستند: لا فَرْقَ بَیْنَکَ وَ بیْنَها اَِّلا اَنَّهُمْ عِبادُکَ وَ خَلْقُکَ، فَتْقُها رَتْقُها وَ بِیَدِکَ بَدْوءُها مِنْکَ وَعَوْدُها إِلَیْکَ؛میان تو و آنها هیچ جدایى نیست؛ جز این که ایشان بندگان و آفریدگان تو هستند و تدبیر آنها به دست تو و آغاز و فرجامشان به سوى توست.
آرى، اهل بیت علیهم السلام داراى چنان مقام عالى و بى نظیرى هستند که گویى در مرز مقام وجوبى قرار گرفته اند. کارهایى که خدا مى کند از آنان سر مى زند؛ با این تفاوت که خدا به طور استقلالى و آنان ظلّى و به اذن و مشیّت خداوند انجام مى دهند.
عشق به ایشان، عین عشق به خداست: مَنْ اَحَبَّکُمْ فَقَدْ اَحَبَّ اللّه، و تنها راه مطمئن در وصول به قرب الهى، اقتداى کامل علمى و عملى به ایشان مى باشد: مَنْ أَرادَ اللّهَ بَدَءَ بِکُمْ.
این عشق مقدس هرچه بیشتر اوج یابد، استقامت و ثبات قدم بیشترى در راه دین دارى به ارمغان مى آورد؛ به شرط آن که این شور و عشق پاک، با شعور و بصیرت و معرفت همراه گردد.
منبع:حوزه
بازدیدها: 48