لحظهها بسختی میگذشت، اما مولای مهربان آرام و نستوه راه بهسوی مسجد داشت… اما… زهر آلودهترین شمشیر، به دستان شقیترین انسان، انتظار او را میکشید، انتظار حیدر خیبرشکن.
علی(علیه السلام) میداند که باید برود؛ پس ضربت شمشیر را مرهم زخمهایش میداند؛ اگرچه هیچکسی معنای لبخند مولا را در خضاب خون و سرودن «فزت و رب الکعبه» را درک نکند…
راستی.. او نیامده بود که بماند. پرندهترینِ نسل آدم بود، پس چگونه میتوانست در اسارت خاک بماند؟
علی(علیه السلام) با آوای ملکوتیاش به افلاک پرکشید، اگرچه ناهلان آن روزگار کوفه میپرسیدند، مگر علی(علیه السلام) نماز میخواند؟
همزمان با فرارسیدن دومین شب قدر و شهادت مظلومانه نخستین پیشوای بر حق شیعه، تجسم عینی عدالت و حقانیت تمام، حضرت علی(علیه السلام)، ویژگیهای شبهای قدر و تلاقی این شبها با مناسبت شهادت این امام همام را در گفتوگو با مرجع عالیقدر شیعه، استاد اخلاق و معارف اسلامی آیتالله ناصر مکارم شیرازی مورد بررسی قرار داده ایم که در ادامه میخوانید:
* در آستانه دومین شب قدر قرار داریم؛ شبی که بر اثر تقدیر الهی مقارن با شهادت مظلومانه مولی الموحدین حضرت علی(علیه السلام) است. چه رازی در این حقیقت و تلاقی این دو مناسبت نهفته است؟
** حضرت علی(علیه السلام) شخصیتی متفاوت از همه بشریت است؛ شخصیتی که خداوند متعال تمام هستی را در آسمان و زمین، برای معرفی ایشان خلق کرده است. مولیالموحدین(علیه السلام) نمونه عینی ممزوج شدن در خدای متعال است، چنانکه در بررسی ابعاد شخصیتی و سیره زندگی نورانی و پربرکت حضرت، گواه متعددی برای این تعریف وجود دارد. تاریخ بصراحت در حقیقت علی(علیه السلام) اعتراف میکند که در دنیا جز عبادت پروردگار، حرکت در مسیر الی الله و دستگیری نیازمندان برای علی(علیه السلام) لذت دیگری وجود نداشت. وقتی از عبادت خدا صحبت میشود، علی(علیه السلام) نمونه عصرها و نسلهاست. چنانکه در جنگی تیر بهپای حضرت نشسته بود و بهزعم طبیبان، خارج کردن آن از پای حضرت مکافات بسیار و درد بیشمار داشت، اما گفتند بگذارید علی(علیه السلام) به نماز بایستد، آن وقت تیر را از پای ایشان بکشیم. مولا آنقدر در نماز محو خدا و لذت صحبت با حضرت حق بود که دیگر به اطراف توجهی نداشت. اما جایی دیگر همین شخصیت ارجمند در حین نماز نسبت به درد نیازمندان بیتفاوت نبود تا آنجا که انگشتر خویش را در رکوع به سائل درمانده داد. همین ابعاد شخصیتی حضرت علی(علیه السلام) کافی است که خداوند شهادت مظلومانه ایشان را با شبهای قدر مقارن کند. علی(علیه السلام) حقیقت ناپیدای شبهای قدر است، حقیقتی که شاید هنوز برای بشر روشن نیست، شب قدر به معنای گذشتن از منیتها و رسیدن به خداست و مولیالموحدین با کلام حقانی خود مبنی بر «فزت و رب الکعبه» در هنگام ضربت خوردن در محراب عبادت، حقیقت رستگاری را بر همگان تعریف کرد و چه حقیقتی در شب قدر از این بالاتر که بنده خدا، مجذوب و ممزوج حقتعالی شود.
* اگر شهادت مولیالموحدین علی(علیه السلام) در شبهای قدر مقدر نمیشد، آیا این شبها میتوانست برای بندگان خدا فرصت بازگشت دوباره باشد؟
** شب قدر که برتر از هزار ماه است، جلوهای روشن از مهربانی و رأفت بی انتهای خدای متعال است و حضرت حق همیشه برای بخشیدن بندگان خویش از هر بهانه ای استفاده میکند. چنانکه آمدن ماه مبارک رمضان برای همه ما فرصت آمرزش است و صد البته رسیدن به شبهای قدر نور علی نور دیگری برای ماست که از این شرایط برای توبه، ترک معصیت و قرب الهی بهره ببریم و به سمت خدا برگردیم. اما تقارن شهادت مولا با این شبها تأکید دیگری بر بخششهای الهی است؛ یعنی خدای متعال که همیشه میبخشد، در این تقارن علی(علیه السلام) را به عنوان نمونه عینی و الگوی خداباوری و رستگاری قرار داده تا با تأسی به ایشان، خودمان را به خدای متعال عرضه کنیم. نکته دیگر اینکه حضرت علی(علیه السلام) واسطه فیض الهی است، واسطه ای که ما با توسل به حضرت میتوانیم به خدا نزدیکی بیشتری پیدا کنیم و این هم لطف خدا برای ماست که حق تعالی میخواهد به واسطه توسل به علی(علیه السلام) ما را ببخشد.
* اشاره کردید، شب قدر برتر از هزار ماه است، دلیل آن چیست؟
** همه ما میدانیم که شب قدر، شبی برای تعیین مقدرات و سرنوشت انسانها براى یک سال است و البته این مقدرات بر اساس لیاقتها و شایستگىهاى آنها، تعیین مىشود. باید این شبها را با شب زنده داری، توبه و خودسازى، قدر بدانیم. بنابراین در شبی که قرار است سرنوشتها تعیین شود، نباید انسان در خواب باشد. اما شاید برای برخی این پرسش به وجود بیاید که چرا نام این شبهای سرنوشت ساز، قدر انتخاب شده است؟
خداوند متعال در آیات 3 و 4 سوره دخان بصراحت پاسخ این پرسش را ارایه کرده است چنانکه میفرماید: ” إِنّا أَنْزَلْناهُ فی لَیْلَة مُبارَکَة إِنّا کُنّا مُنْذِرینَ * فیها یُفْرَقُ کُلُّ أَمْر حَکیم؛ ما این کتاب مبین را در شبى پر برکت نازل کردیم، و ما همواره انذار کننده بوده ایم * در آن شب که هر امرى طبق حکمت خداوند تنظیم و تعیین مىشود.»
* آیا تعیین سرنوشت و مقدرات در شبهای قدر با صاحب اختیار بودن انسان در تضاد نیست؟
** در شبهای قدر مقدرات یک سال انسانها تعیین مىشود و ارزاق و سرآمد عمرها و امور دیگر نیز در آن تفریق و تبیین مىشود. البته این امر هیچ تضادى با آزادى اراده انسان و مسأله اختیار ندارد؛ زیرا تقدیر الهى به وسیله فرشتگان طبق شایستگىها و لیاقتهاى افراد و میزان ایمان، تقوا، پاکى نیت و اعمال آنهاست؛ یعنى براى هر فردی چیزهایی را مقدر مىکنند که لایق آن است، یا به تعبیر دیگر زمینههایش از ناحیه خود او فراهم شده، و این نه تنها منافاتى با اختیار ندارد که تأکیدى بر آن است. نکته دیگر اینکه قرآن با تمام قدر و منزلتش در چنین شبهایی به قلب مطهر رسول مکرم اسلام(ص) و به وسیله فرشته صاحب قدر نازل شده است و از آنجا که قرآن، یک کتاب سرنوشت ساز است، و خط سعادت، خوشبختى و هدایت انسانها در آن مشخص شده است، باید در شب قدر ـ شب تعیین سرنوشتها ـ نازل شود تا همه با تدبر بیشتر در آیات وحیانی آن، در مسیر سعادت و قرب الهی گام برداریم.
* پس میان تلاش و کوشش ما برای رسیدن به سعادت و تعیین مقدرات الهی در شبهای قدر، ارتباطی وجود دارد؟
** همین طور است و بی تردید سرنوشت ما تا آنجا که به کار و کوشش و تلاش ما مربوط است، به دست خود ماست و آیات قرآن نیز با صراحت این موضوع را بیان مىکند، مانند: «و أن لَیْسَ لِلاِْنْسانِ إلاّ ما سعى؛ انسان بهره اى جز سعى و کوشش خود ندارد.» و یا در آیه دیگری چنین آمده است:”کُلُّ نَفْس بِمَا کَسَبَتْ رَهینَهٌ؛ هر کس در گرو اعمال خویش است. اما در کنار این سعی و تلاش، هرآنچه خارج از دایره تلاش و کوشش ما قرار بگیرد، دست تقدیر تنها حکمران است و آنچه به مقتضاى قانون علیت که منتهى به مشیت و علم و حکمت پروردگار مىشود؛ مقدر شده است، انجام پذیر خواهد بود.
اما افراد با ایمان و خداپرست که به علم، حکمت، لطف و رحمت او مؤمن هستند، همه این مقدرات را برابر با «نظام احسن» و مصلحت بندگان مىدانند، و هر کس طبق شایستگىهایى که اکتساب کرده است، مقدراتى مناسب آن دارد، یعنى یک جمعیت منافق، ترسو، تنبل و پراکنده، محکوم به فنا هستند، و این سرنوشت براى آنها حتمى و قطعی است.
* راز مخفی ماندن شب قدر در میان شبهای رمضان چیست؟
** این مسأله که شب قدر در ماه مبارک رمضان قرار دارد، تردیدی نیست و در قرآن نیز بصراحت به آن اشاره شده است؛ زیرا از یک سو مىگوید: «قرآن در ماه رمضان نازل شده» و از سوى دیگر مىفرماید: «ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم» اما در این که کدام شب از شبهاى ماه رمضان، قدر است، گفتوگو بسیار است و البته تفسیرهاى زیادى هم ارایه شده است مانند، شب اول، شب هفدهم، شب نوزدهم، شب بیست و یکم، شب بیست و سوم، شب بیست و هفتم، و شب بیست و نهم. اما روایت مشهور و معروف این است که شب قدر و تعیین سرنوشتهای ما در دهه آخر ماه رمضان و شبهای نوزدهم، بیست و یکم و بیست و سوم قرار گرفته، بنابراین در دهه آخر ماه مبارک، پیغمبر اکرم(ص) تمام شبها را به احیا و عبادت مشغول بودند. اما در روایات متعددى که از طریق اهل بیت(علیه السلام) رسیده است، بیشتر روى شب بیست و سوم تکیه شده، در حالى که روایات اهل سنت بیشتر روى «شب بیست و هفتم» تاکید دارد. امام صادق(علیه السلام) در روایتی مسأله تعیین مقدرات در شب قدر را این چنین تبیین فرمودند: «أَلتَّقْدِیْرُ فِى لَیْلَةِ الْقَدْرِ تِسْعَةُ عَشَرَ، وَ الْاِبْرامُ فِى لَیْلَةِ اِحْدى وَ عِشْرِیْنَ وَ الْاِمْضاءُ فِى لَیْلَةِ ثَلاثُ وَ عِشْرِیْنَ؛ تقدیر مقدرات، در شب نوزدهم، تحکیم آن در شب بیست و یکم، و امضا در شب بیست و سوم است.»
بازدیدها: 52