aboozar-roohi

ویژه برنامه محرم | ابوذر روحی

خانه / اختصاصی هیأت / ویژه برنامه محرم | ابوذر روحی

اولین نوحه‌ای که ابوذر روحی خواند

از چه زمانی وارد عرصه مداحی شدید و در این زمینه چه اساتیدی را درک کردید؟

من زمانی که به تهران می‌آمدم، سی‌دی‌های حاج محمدرضا طاهری را می‌خریدم و تا تمام آن‌ها را گوش نمی‌دادم، نمی‌خوابیدم و بارها پشت رایانه خوابم می‌برد

پدر من مداح بود. زمانی که ۹ سال داشتم، برای اولین بار ایشان من را ترغیب کردند. بنا بود دسته عزاداری روز شهادت امام حسن(ع) برای نوجوان‌ها راه‌اندازی شود و تصمیم بود که یک مداح نوجوان در آن بخواند. پدرم به مسئولان برگزاری اعلام کرده بود که پسرم می‌خواند. با من شروع به تمرین کرد تا بتوانم در این مراسم مداحی کنم. یک نوحه‌ای را تمرین کردیم. این نوحه سروده آقای حسن‌زاده لیله کوهی بود که الآن هم در نجف ساکن هستند. نوحه با این بیت شروع می‌شد که «امشب نشسته بر قلب زهرا/ هم داغ فرزند هم داغ بابا» من این نوحه را در دسته خواندم و خیلی از مداحی کردن خوشم آمد. چند روز بعد یک برنامه دیگری بود که حتی بنا بود شبکه گیلان که تازه هم تاسیس شده بود، آن را پخش کند. من در آن مراسم مداحی کردم و بسیار به ادامه مسیر ترغیب شدم.

چند سال اول فقط در دسته‌ها با طبل و زنجیر مداحی می‌کردم و سمت هیأت نیامدم. تا اینکه در ۱۷ـ۱۶ سالگی عضو کانون مسجد شهدای شهر شدم که برای هیأت رزمندگان بود. تحت نظر کانون، هیأتی به نام عشاق الخمینی(ره) فعالیت داشت که من در آن جلسه ۳-۴ سال میان‌داری کردم. آن زمان یک شور به ما داده بودند که می‌خواندیم. تا تقریباً سال ۸۲ هیأت منتظران ظهور را تاسیس کردم که در ابتدا فقط هیأت بود و بعد تبدیل به قرارگاه فرهنگی شد که الآن همه جور کار در کنار مراسم در آن انجام می‌شود. به طور مثال سرود یکی از شخه‌های کار ما بود. کارهای فرهنگی و جهادی بسیاری تحت نظر همان هیأت انجام می‌شود.

در هیأت دسته راه می‌انداختیم و عزاداری می‌کردیم. به دستور پدرم مداحی را شروع کردم، ایشان در مجلس روضه می‌خواند و سینه‌زنی با من بود. وقتی من روضه را شروع کردم، پدرم فقط کنارم می‌نشست و الان حدود ۱۴-۱۵ سال فقط کنار من حضور دارند و دلگرمی من در کار هستند.ابوذر روحی در هیأت مکتب‌الزهرا(س)

ماجرای الگو گرفتن از حاج محمدرضا طاهری

نیمه شعبان امسال بود که اعلام کردید، در ابتدای شروع مداحی با نوحه‌های حاج محمدرضا طاهری خیلی مانوس بودید. در این‌باره هم توضیح می‌دهید؟

تمام مداحان که امروز از من خیلی بزرگ‌تر و معروف‌تر هستند، در دوران بچگی با صدای یک یا چند نفر مأنوس بودند و افرادی را به عنوان استاد اخلاق خود داشتند. بعد از آن نیمه شعبان حرف‌هایی بسیاری زده شد و گفتند مگر استاد از راه دور می‌شود؟ اما من دست همه را می‌بوسم. من پیش آیت‌الله مدنی کلاس اخلاق رفتم. برای مداحی هم استاد داشتم، علاوه بر پدرم، آقای آقاجانی به من آموزش دادند.

متأسفانه خیلی از مداحان از این مسیر فاصله گرفتند. حتی بسیاری که در تراز انقلاب بودند، الان این کار را نمی‌کنند. از آن‌ها می‌پرسی چرا؟ می‌گویند مستمع خود را از دست می‌دهیم. این رفتارها به چه قیمت است، من نمی‌دانم

ماجرای آقای طاهری به یک عشق و علاقه بچگی برمی‌گردد و از راه دور من به ایشات ارادت داشتم و با نوحه‌های او دم‌خور بودم. بسیاری در ابتدای مداحی، نوحه‌های دیگران تقلید می‌کنند و من هم نوحه‌های ایشان را می‌خواندم. شعرهای حاج محمد را می‌خواندم و به قدری به او علاقه داشتم که حتی روضه خواندم هم شبیه او شده بود و اشعار روضه او را می‌خواندم. حتی بگویم نشستن من هم روی منبر شبیه او شده بود. یک علقه بسیاری وجود داشت که گفتم استاد من اوست و واقعاً من با او بزرگ شدم. من حرف حق را زدم اما بسیاری بد برداشت کردند.

من زمانی که به تهران می‌آمدم، سی‌دی‌های حاج محمد را می‌خریدم و تا تمام آن‌ها را گوش نمی‌دادم، نمی‌خوابیدم و بارها پشت رایانه خوابم می‌برد.

تلاش کردیم فراتر از هیأت، قرارگاه فرهنگی داشته باشیم

جلسه شما در لنگرود تنها یک مراسم نیست و یک قرارگاه فرهنگی است. چه کارها و برنامه‌هایی را در هیأت منتظران ظهور دارید؟

در هیأت عشاق الخمینی(ره) کانون بودیم، خیلی شور می‌خواندیم. آن دوران زمان مداحی‌های مرحوم سیدجواد ذاکر بود و نوحه‌های او را می‌خواندیم اما بزرگترها و میانسالان جلسه ارتباط نمی‌گرفتند. با اجازه از آن‌ها، هیأت جوان‌ها را تشکیل دادیم و آن‌ها هم حمایت کردند. ما هیأت منتظران ظهور را ایجاد کردیم که فقط جوان‌ها می‌آمدند، در ابتدا فقط ۷۰ نفر بودیم. خیلی از بچه‌هایی که در بدو تأسیس این هیأت با من بودند، هنوز هم در جلسه هستند. ۱۰ سال فقط هیأت داشتیم تا اینکه بعد از ۱۰ سال، ما قرارگاه فرهنگی را تأسیس کردیم. در ابتدا کارها را رسانه‌ای نمی‌کردیم و به بچه‌ها می‌گفتم دنبال دیده شدن نباشید و تنها برای کار تلاش کنید. به طور مثال از کارهای جهادی ما به خصوص در دوران کرونا حتی یک عکس هم وجود ندارد. اصلاً شاید کسی خبر نداشته باشد ما آن روزها در حسینیه ماسک تولید می‌کردیم و بیشترین تولید ماسک در شهرستان داشتیم.

هیأت ما در تمام مناسبت‌ها به خصوص جشن‌ها ایستگاه صلواتی برپا می‌کند و تلاش داریم مردم و رانندگان ماشین حتی اگر خبر ندارند فرضا امروز شهادت یا ولادت کدام امام است، با کار و تلاش ما باخبر شود. سعی کردیم در قرارگاه، فراتر از هیأت کار کنیم. از وقتی که باب سرود باز شد، تمام بچه‌های هیأت را درگیر سرود کردیم و واقعاً هم تا الان پای کارند. ما هم هیأت را داریم و هم کار فرهنگی انجام می‌دهیم و کار سرودهم داریم. از سوی دیگر کارهای جهادی هم داریم.

برخی مداحان از ترس ریزش مستمع از جهاد تبین فرار می‌کنند

مقام معظم رهبری از هیأت‌ها، جهاد تبیین را مطالبه کردند، در ماه محرم که هیأت‌ها بیشترین مخاطب خود را دارند، برای جهاد تبیین چه می‌توان کرد؟

زمانی که رهبر انقلاب درباره هیأت‌های سکولار فرمودند، معیار هیأت‌های انقلابی و غیرانقلابی مشخص شد. یک هیأت‌هایی، تراز اول انقلاب شدند و یک وزنه‌ای روی دوش آن‌ها آمد البته برخی هم بریدند البته دست همه را می‌بوسیم زیرا نوکر اهل بیت(ع) هستند اما حرف ولی جامعه نباید روی زمین بماند.

مجالسی که هیات‌های تراز اول انقلاب هستند، گوششان به حرف حضرت آقاست. امروز اگر صحبت از جهاد تبیین می‌شود، باید سریع بررسی کنیم که از چه زاویه‌ای وارد شویم و به تبیین بپردازیم. ماه محرم زمان مانور بچه‌ هیأتی‌هاست زیرا همه اقشار را به عنوان مخاطب خود دارند. البته متاسفانه برخی از مداحان جهاد تبیین را قبول ندارند و آن را تنها وظیفه‌ای روی دوش سخنران جلسه می‌دانند البته که او وظیفه دارد اما در بسیاری از شهرستان‌ها استقبال از سخنرانی کم شده است. بنابراین نمی‌توان مطلب را به گوش مستمع رساند. جوانان موقع روضه تازه وارد جلسه می‌شوند. پس تنها راه این است که مداح هم در نوحه و شعر خود به این موضوعات بپردازد.

بسیاری معتقدند نباید صریح حرف زد و باید در لفافه مطالب گفت. البته من مخالفم. چرا نباید صریح بگوییم؟ آیا این بخاطر همان ترس است یا واقعاً اگر صریح بگوییم کار می‌سوزد؟ من هنوز اینجای کار را متوجه نشده‌ام، ولی خودم سعی کردم صریح بگویم

این پرداختن چگونه باید باشد؟ نوحه‌ها باید رنگ و بوی ولایی داشته باشد. باید در نوحه تبیین را انجام داد. متأسفانه خیلی از مداحان از این مسیر فاصله گرفتند، حتی بسیاری که در تراز انقلاب بودند، الان این کار را نمی‌کنند. از آن‌ها می‌پرسی چرا؟ می‌گویند مستمع خود را از دست می‌دهیم. این رفتارها به چه قیمت است، من نمی‌دانم.

اگر قرار باشد، هیأت تراز انقلاب، کار انقلابی نکند، چه فایده‌ای دارد. در نوحه جای کار برای جهاد تبیین بسیار وجود دارد البته باید بگویم دوستان شاعر هم کم‌کاری می‌کنند. برخی از مداحان دوست دارند بخوانند اما دستشان خالی است و شعر ندارند. این تا جایی پیش رفته است که برخی مداحان خودشان دست به قلم شدند و دست و پاشکسته شعری برای جهاد تبیین می‌گویند تا حرف ولی روی زمین نماند.

در برخی از هیأت‌ها، محور اصلی سخنرانی است. در آنجا باید سخنران تبیین کند اما در بسیاری از مجالس مداح محور است، علاوه بر سخنران در آن جلسه مداح هم باید اقدام کند. در زمان انجمن حجتیه، خاطرم هست جلسه تا چند دقیقه نگه می‌داشتیم و نکاتی به مستمع می‌گفتیم الان هم می‌توان اگر شعر نداریم و دستمان خالیست در حساس‌ترین زمان جلسه را دقایق کوتاهی نگه داریم و یک نکته بگوییم.

مخاطب از من موضع صریح را می‌پذیرد شاید از دیگری نپذیرد

زمانی که بناست این مضامین تبیینی وارد نوحه شود، چه نکاتی را باید رعایت کرد که کار بیرون نزند و مستمع پس نزند؟

بزرگترهای فعال در هیأت‌های تراز انقلاب اسلامی، این حد و حدودها را مشخص کردند. بسیاری معتقدند نباید صریح حرف زد و باید در لفافه مطالب گفت البته من مخالفم. چرا نباید صریح بگوییم آیا این بخاطر همان ترس است یا واقعاً اگر صریح بگوییم کار می‌سوزد؟ من هنوز اینجای کار را متوجه نشدم ولی خودم سعی کردم صریح بگویم. سال قبل نوحه‌ای به عنوان جهاد تبیین خواندم که بسیار هم مورد استقبال قرار گرفت و حتی در کشورهای پاسکتان و هند هم ترجمه و منتشر شد. به نظر من نیاز به صریح‌گویی داریم. برخی به من می‌گویند صریح نگو اما مخاطب من این را می‌پسندد و از من می‌پذیرد. بله ممکن است فردی بگوید من در جایی هستم که مخاطب از من نمی‌پذیرد، او باید روش دیگری را در پیش بگیرد.

ماجرای شعر «پوتین خودش فرمانبر سیدعلی باشد»

در همین رویکرد نوحه‌‌های صریح، نوحه‌ای درخصوص پوتین داشتید که بسیار حاشیه‌ساز شد. ماجرای آن چه بود؟

امام جمعه شهر کناری ما که اصالتاً اهل لنگرود است و بسیار خوش‌منبر و خوش‌سخن است، با مشکلی مواجه شده بود و تحت هجمه سنگین بود. من در شهر جایگاهی به دست آورده بودم، خواستم برای حمایت از او در نماز جمعه شرکت کنم. آن روز نماز هم بسیار شلوغ بود و در حمایت از او بسیاری از بچه حزب‌اللهی‌ها آمده بودند. زمانی که به نماز رفتم، ایشان من را دید و اصرار کرد که دقایقی هم بخوانید. من چند خط برای شهدا خواندم و بعد این شعری که اشاره کردید.

این نشان می‌دهد او دلش در این دستگاه است. به فرموده مقام معظم رهبری دل این فرد، برای این جبهه است ما باید کاری کنیم که او در این جبهه‌ها باقی بماند. برخی از مشکلات معیشتی، اقتصادی و کوتاهی‌ها و همین بخور بخورهای مسئولان موجب شده که این افراد به سمت دیگری بروند

تقریبا یک ماه و نیم بعد از این ماجرا تازه جنگ روسیه و اوکراین آغاز شد. حتی آن زمان برای من ویزا گرفته بودند که بروم در روسیه و سلام فرمانده را بخوانم که بخاطر جنگ لغو شد. بعد از اینکه جنگ شد افراد این شعرخوانی من را تقطیع کردند و در فضای مجازی نشر دادند که گویی جنگ روسیه زیر نظر رهبر انقلاب است. هجمه بسیاری به من شد و حتی عده‌ای فتند بیانیه بده اما من سکوت کردم و الان ماجرا را شرح دادم. من تنها کاری که کردم شعر کامل را منتشر کردم. در این شعر من از افزایش قدرت جمهوری اسلامی و تاثیرگذاری رهبر انقلاب گفته بودم و شعر یک سیری داشت.

تا دست حق روی سر سیدعلی باشد/ این منطقه زیر پَر سیدعلی باشد

نازم به این سلطه که قلب آسیا/ در حلقه انگشتر سیدعلی باشد

از دشمنانش متحد می‌سازد این آقا/ امروز دنیا لشکر سیدعلی باشد

بشار اسد سرباز صفر ارتش آقاست/ پوتین خودش فرمانبر سیدعلی باشد

مضمون شعر را دقت نکردند و تقطیع شد. خود پوتین بارها اعلام کرده است که سخنان رهبر انقلاب را برایش ترجمه می‌کنند و او به دقت آن‌ها را می‌خواند. قصد آن‌ها تخریب بود و به متن شعر توجهی نداشتند. این شعر سروده آقای مروستی‌زاده بود. افراد سر این قضیه به من بسیار توهین کردند و حتی گفتند با پوتین محشور شوی!

دختری با راهنمایی ابوذر روحی چادری شد

از روز اول محرم قطعاً مانند هر سال افراد با ظاهرهای نامناسب به مجالس می‌روند، توصیه شما به هیأتی‌ها برای نوع برخورد با آنان چیست؟

اول بگویم این فضا قبلاً هم بود. در سال‌های گذشته بدحجاب می‌آمدند، امسال شاید بی‌حجاب بیایند و امسال پررنگ‌تر شده است. ما سه سال پیش در مجموعه هیأت‌ها اینجور افراد را نداشتیم که شرکت کنند. بدحجاب می‌آمد اما الآن پررنگ شده است. وظیفه ما جذب است. اگر آن فرد بی‌حجاب است، پس چرا به هیأت می‌آید؟ این نشان می‌دهد که او دل در گرو اهل بیت(ع) دارد. در جلسات شب‌های قدر تهران، خانم‌های بی‌حجاب بسیاری بودند که قرآن سر می‌گرفتند. این نشان می‌دهد او دلش در این دستگاه است. به فرموده مقام معظم رهبری دل این فرد، برای این جبهه است ما باید کاری کنیم که او در این جبهه‌ها باقی بماند. برخی از مشکلات معیشتی، اقتصادی و کوتاهی‌ها و همین بخور بخورهای مسئولان موجب شده که این افراد به سمت دیگری بروند.

وظیفه من در قبال این خانم‌ها و این آقایان چیست؟ ما در قبال همه آن‌ها مسئولیت داریم و باید کاری کنیم که جذب این دستگاه شوند. ولو اینکه آن فرد عاشق امام حسین(ع) که نماز نمی‌خواند، نمازخوان شود.

اگر محرم بتونیم تیر خلاص را بزنیم، کل سال آن‌ها را نگه داشتیم. باید در محرم آن کار را انجام بدهیم نه اینکه کاری کنیم که افراد رانده شوند. من چند روز پیش در یکی از شهرهای مازندران اجرا داشتم. دختر بی‌حجابی خیلی قشنگ شعرها را خواند. دهه هشتادی هم بود. شهردار را صدا کردم و گفتم به تعدادی از بچه‌ها هدیه دهیم. به برخی هم چادر هدیه دادیم. یکی از دخترهایی که صدا کردیم همان دختر بی‌حجاب بود. به او کارت هدیه‌ای دادیم و در گوشش گفتم اگر چادری بودی، به تو چادر هم هدیه می‌دادیم، چادر می‌گذاری؟ او گفت بله حاج آقا. من هم چادری به او هدیه دادم. بعداً یکی از مسئولان شهرستان پیام داد که این دختر از همان لحظه چادر به س کرد و حجاب خود را رعایت می‌کند و به همه می‌گوید من بخ خاظر فلانی چادری شدم. خُب اشکال ندارد. من بانی بودم و از این به بعد باید جذبش کنیم. در هیأت‌ها باید همین گونه رفتار کنیم. اگر هنر جذب را داشته باشیم، کار فرهنگی و هیأتی‌ها خواهد بود. اگر صرفاً به جلسه بیایند و روضه گوش دهند و سینه بزنند کار اصلی خود را انجام نداده‌ایم.اجرای سرود سلام فرمانده در مازندران

«سلام فرمانده» دین خود را به کشور ادا کرد

یکی از آثار ماندگار سرود در سال‌های اخیر به نام «سلام فرمانده» اتفاقات گسترده‌ای رقم زد. در این مسیر کار برای کودک به چه تجربه‌هایی رسیدید؟

اول اینکه من با فضای آهنگ غریبه بودم. دوست نداشتم و همیشه هم انتقاد می‌کردم البته هنوز هم به کارهایی که نوحه باشد و با آهنگ خوانده شود، انتقاد دارم. همان آثاری که به مداحی استودیویی مشهور است. تنها کاری که من در این ژانر انجام دادم برای شبکه استانی خودمان یک تیزر تولید کردم. اثری را در هیأت خوانده بودم که او خواست با کیفیتی بهتری در استودیو بخوانم تا به عنوان تیتراژ پخش شود. واقعاً با این فضا غریبه بودم و به عنوان کسی که برای بچه‌ها مداحی تدریس می‌کرد وارد آن شدم.

من خودم در ایام محرم، اصلاً در کار سرود وارد نمی‌شوم. البته تاکنون برخی از دوستان مانند مجتبی رمضانی در این حوزه وارد شدند و کارهایی خواندند که بسیار هم زیبا بود. اما کار در این حوزه در محرم سخت است

در دوران کرونا، برخی از پرستاران شهر ما درحال ترک کار بودند. پیشنهاد دادم یک کار فرهنگی برای پرستارها انجام دهیم تا حمایتی از آنان شود. کار به سمت سرود رفت و از من خواستند تا بسازم و بچه‌ها بخوانند. بعد به پیشنهاد دوستان خودم هم در این سرود همراه با بچه‌ها خواندم. آن زمان خیلی به ما انتقاد شد. این کار در بیمارستان اجرا شد و پرستارها استقبال کردند و بسیاری به کار برگشتند. حتی سرود ما را در استان‌های دیگر هم خواندند.

کار بعدی ما برای سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی بود که سرود «رفیق شهیدم» را ساختیم. آن زمان فضای مجازی آثار را حذف می‌کرد، به همین خاطر این کار دیده نشد. اثر بعدی ما «سلام فرمانده» بود که بسیار شنیده شد و بعد از آن «رفیق شهیدم» هم مورد استقبال قرار گرفت که عده‌ای تصور کردند، این اثر بعد از سلام فرمانده تولید شده است.

فضای کشور در حوزه کارهای دینی و مذهبی به یک بن‌بست رسیده بود و به یکباره آثار سرود مداحی موجب یک روح و نفس تازه به این جریان شد. هیأت فقط برای بچه مذهبی‌ها شده بود و باقی مردم با آن ارتباط کمتری داشتند و گویی همه منتظر یک جرقه بودند و اصلاً شخص ابوذر روحی و شخص سرود مهم نبود.

سرود فضای جدیدی برای آن‌ها ایجاد کرد. بعد از آن گروه‌های سرود احیا شدند و گروه‌ها و مداحان بسیاری پای کار آمدند. عزیزی می‌گفت سلام فرمانده یک نطفه پاک بود که ایجاد شد و موجب تحول در فضای کشور شد. امروز کارهای بسیار زیبایی در این ژانر تولید شده است. دشمن هم از سلام فرمانده و از ابوذر روحی و رفقای دیگر حذر ندارد بلکه دشمن از این اجتماعات پیش آمده که در ۴۴ سال انقلاب سابقه نداشت، می‌ترسد.

در اجتماعات سلام فرمانده دو صنف مذهبی و قشر خاکستری کنار هم قرار گرفتند و با هم یک کار انجام دادند و آن سرودخوانی بود. دشمن از این اتفاق ناراحت بود. احساس میکنم که این سرود دین خود را ادا کرد و موجب خوشحالی بسیاری از بزرگان شد.

اجرای سلام فرمانده در میان اهل سنت

خاطره‌ای از اجتماعات سلام فرمانده برای ما نقل کنید؟

در شهری برای اجرا سرود حضور پیدا کردم که صد در صد اهل سنت بودند. زمانی که خبردار شدم گفتم چرا من را دعوت کردید؟ اما فردای آن روز که به سالن رفتم، از جمعیت حاضر متعجب شدم. قبل از شروع خواندن سرود بغض کردم و اشک ریختم. واقعاً برای من عجیب بود که عشق به امام زمان(عج) در شهری که صد در صد از امام جمعه و جماعت تا مردم اهل سنت هستند، چگونه وارد شده است. این را فهمیدم که عشق امام زمان حد و مرز ندارد که دیدیم به کشورهای دیگر جهان هم رفت.

خودم در محرم وارد کار سرود نمی‌شوم

ژانر سرود مداحی این ظرفیت و قابلیت را دارد که در هیأت و فضای عزاداری محرم هم اجرا شود؟

فضای سرود مداحی، دو فضای متفاوت است که ادغام آن‌ها مدنظر مقام معظم رهبری است که اجرایی کردن آن سخت است و یک ظرافت خاصی نیاز دارد. به نظرم مقام معظم رهبری یک کد به مداحان دادند که اگر این را انجام دهید بسیار خوب است. من خودم در ایام محرم، اصلاً در کار سرود وارد نمی‌شوم. البته تاکنون برخی از دوستان مانند مجتبی رمضانی در این حوزه وارد شدند و کارهایی خواندند که بسیار هم زیبا بود. اما کار در این حوزه در محرم سخت است.

محرم فضای تربیتی خوبی برای کودکان است و باید برای جذب آنان تلاش کرد. باید آن را با کارهای دیگر جذب کنیم و بعد در ایام دیگر با سرود در این دستگاه نگه داریم.

منبع:فارس

بازدیدها: 0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *