امام زمان عليه السلام: أمّا وَجهُ الاِنتفاعِ بِي في غَيبَتي فَكَالاِنتِفاعِ بِالشَّمسِ إذا غَيَّبَها عَنِ الأبصارِ السَّحابُ چگونگى بهره مندى از وجود من در دوران غيبتم، همچون بهره اى است كه از خورشيد مى برند، آن گاه كه ابر آن را از ديدگان نهان مى كند. بحار الأنوار، ج 52، ص 92
امام زمان عليه السلام: إنّا غَيْرُ مُهْمِلينَ لِمُراعاتِكُمْ، وَ لاناسينَ لِذِكْرِكُمْ، وَلَوْلا ذلِك لَنَزَلَ بِكُمْ الْلَأواءُ وَاصْطَلَمَكُمْ الْأعْداءُ فـَاتـَّقـُوااللّه َ جَلَّ جـَلالُهُ ما در رعايت حال شما كوتاهى نمى كنيم و شما را فراموش نمى كنيم، اگر جز اين بود گرفتاريها بر شما فرود مى آمد و دشمنان، شما را ريشه كن مى كردند پس تقواى خداى بزرگ را پيشه خود سازيد. بحار الانوار، ج 53، ص 175
امام زمان عليه السلام: فَاعْلَمْ أنَّهُ لَيْسَ بَيْنَ اللّه ُ عَزَّوَجَلَّ وَ بَيْنَ اَحَدٍ قَرابَةٌ، وَمَنْ أنْكَرَنى فَلَيْسَ مِنّى وَسَبيلُهُ سَبيلَ ابْنِ نُوحٍ بدان كه ميان خداى متعال و بندگانش خـويـشى و قـرابـتى نيـست، و كسى كه مرا انكار كند از من نيست و راه او راه پسر نـوح است. كمال الدين و تمام النعمة، ج 2، ص 484
امام زمان عليه السلام: وَ لَوْ اَنَّ أشياعَنا وَ فَقَّهُمُ اللّه ُ لِطاعَتِهِ، عَلى اجْتِماعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فى الْوَفاءِ بِالْعَهْدِ عَلَيْهِمْ، لَما تأخَرَّ عَنْهُمُ الْيُمْنُ بِلِقائنا، وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمْ السَّعادَةُ بِمُشاهِدَتِنا، عَلى حقِّ الْمَعْرِفَةِ وَ صِدْقِها مِنْهُمْ بِنا، فَما يَحْبِسُنا عَنْهُمْ إلاّ ما يَتَّصِلُ بِنا مِمّا نُكْرِهُهُ اگر دلهاى شيعيان ما ـ كه خداوند آنان را براى اطاعت خودش موفق كند ـ در وفا كردن به پيمانشان يكى بود هرگز سعادت و ملاقات ما از آنان به تأخير نمى افتاد، بلكه سعادت ديدار با ما همراه با شناخت و صداقت براى آنان زود به دست مى آمد، چيزى جز كارهاى ناشايست آنان ما را از ايشان محبوس نمى سازد. بحارالانوار، ج 53، ص 177
امام زمان عليه السلام در نامه مباركش به سفير خود محّمد بن عثمان فرمود: وَ اَكْثِرُوا الدُّعآءَ بتَعْجيلِ الْفَرَجِ فَاِنَّ ذلِكَ فَرَجُكُمْ براى تعجيل فرج زياد دعا كنيد، چون همين دعا موجب فرج شماست. منتخب الأثر، ص 268
امام زمان عليه السلام: إنَّ لِي في إبنَةِ رَسولِ اللّه ِ اُسوَةٌ حَسَنةٌ دختر رسول خدا (فاطمه) براى من سرمشقى نيكو است. الغيبة، طوسى، ص 286
امام زمان عليه السلام: أنا خاتِمُ الأوصِياءِ، بي يُدفَعُ البَلاءُ مِن أهلي و شيعَتي من وصىّ آخرين ام ؛ به وسيله من بلا از خانواده و شيعيانم دفع مى شود. الغيبة، طوسى، ص 285