احساس مسئولیت اجتماعی
بسم رب الزهرا علیها السلام، پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام به مناسبت ایام شهادت مظلومانه دخت نبی مکرمه اسلام حضرت زهرا سلام اللّه علیها متن سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین پناهیان در حرم رضوی را تقدیم شما همراهان گرامی می کند:
یکی از مهمترین ویژگیهای حضرت زهرا(علیها السلام) احساس مسئولیت دربارۀ جامعه است
یکی از مهمّاتی که در تربیت فرزندانمان باید به آن توجه کنیم این است که به آنها یاد بدهیم «چگونه مسئولیتهای اجتماعی خودشان را بشناسند و دربارۀ جامعه و محیط اطراف خودشان احساس مسئولیت کنند.» این یک نبرد واقعی و جدّی است که بین ما و فرهنگ غرب وجود دارد. آنها در فیلمها و کارتونها و برنامههایی که پخش میکنند، میخواهند این را به افراد القاء کنند که هر کسی فقط به فکر خودش باشد و هر کسی در اندیشۀ تأمین منافع خودش باشد. این وضعیت کمکم منجر میشود به همین نتیجۀ جنایتکارانهای که شما در عالم میبینید.
اما فرهنگ ما در اینباره چه میگوید؟ مادر ما حضرت زهرا(علیها السلام) با این همه محبت و نفوذی که در دل ما دارد، به ما آموزش داده است که آدم باید برای جامعۀ خودش دل بسوزاند، برای جامعۀ خودش فریاد بزند، برای جامعۀ خودش جان بدهد. این احساس مسئولیت دربارۀ جامعه، یکی از مهمترین ویژگیهای حضرت زهرا(علیها السلام) است که برای ما الگو هستند.
حجاب یک احساس مسئولیت نسبت به جامعه است/ در فرهنگی که احساس مسئولیت اجتماعی مرده باشد، نمیشود حجاب را جا انداخت
مثلاً همین حجاب خانمها یک احساس مسئولیت نسبت به جامعه است. اگر یک خانمی بخواهد احساس مسئولیت نکند میگوید «به من چه؟! خُب نگاه نکنند!» ولی اگر بخواهد احساس مسئولیت کند، میگوید «نه؛ من هم باید رعایت کنم.» این یک احساس مسئولیت اجتماعی است. در فرهنگی که احساس مسئولیت اجتماعی مرده باشد، حجاب معنا ندارد و شما نمیتوانید حجاب را جا بیندازید؛ چه برای آقایان چه برای خانمها. اما در جامعهای که احساس مسئولیت زنده است،توضیحدادنِ حجاب کاری ندارد. کافی است بگویید «دیگران را رعایت کن، جامعهات را رعایت کن…»
اگر یکوقتی دیدید که در جامعۀ ما توجیهکردن خانمها یا آقایان برای حجاب سخت است، بدانید که در جامعۀ ما احساس مسئولیت اجتماعی مرده است. چون اگر احساس مسئولیت اجتماعی زنده باشد، این مسئله برای افراد، واضح است که «من باید دیگران را رعایت بکنم و نسبت به جامعهام یا نسبت به خانوادههای دیگر، باید نگران باشم»
حجاب یک مسئلۀ عقیدتی نیست، یک احساس مسئولیت اجتماعی است
خیلیها فکر میکنند حجاب یک مسئلۀ عقیدتی است و میگویند «حجاب یک مسئلۀ شخصی است!» اینها متوجه نیستند که حجاب مسئلۀ عقیدتی نیست؛ البته درست است که دین ما دستور به حجاب داده است اما یک عقلانیّتی پشت سرِ این دستور حجاب و پشت سر همۀ دستورات دین وجود دارد. عقلانیّت حجاب، مسئولیت اجتماعی است و الّا نماز قطعاً مهمتر از حجاب است. درحالیکه برای نماز، جلوی کسی را نمیگیرند که «آقا چرا نماز نخواندی؟!»
اینکه شما در خلوتِ خودت نماز بخوانی یا نخوانی به کسی ربطی ندارد. آن رابطۀ خصوصی شما با خداست. اما حجاب اینطوری نیست؛ از حیث مسئولیت اجتماعی است که یک دفعهای یک وضعیتی پیدا میکند که جامعۀ دینی به آن حساس میشود و حتی برایش قانون میگذارد.
مسئولیت اجتماعی، موضوعی است که همیشه باید خودمان را برایش تربیت کنیم
مسئولیت اجتماعی، موضوعی است که همیشه باید خودمان را برایش تربیت کنیم. یک نمونهاش را عرض کردم که مسئلۀ حجاب بود. یک نمونۀ دیگرش، رأیدادن است. مسئولیت اجتماعی موجب میشود که ما پای صندوقهای رأی برویم و نسبت به آدمهایی که انتخاب میکنیم، حساس باشیم. اگر مسئولیت اجتماعی نباشد-که در اکثر ملّتها نیست و خیلی تربیت دشواری هم هست- مردم بیتفاوت میشوند، وقتی بیتفاوت شدند، همین وضعی که شما میبینید در عالم پدید میآید؛ یک جهان پُر از ظلم.
ما در این چند جلسه، میخواهیم دربارۀ مسئولیت اجتماعی صحبت کنیم؛ به عنوان مقدمهساز ظهور امام زمان (ارواحنا له الفداه). مولای ما امام زمان (عج الله) نمیآید با دیکتاتوری حکیمانه جهان را اداره کند؛ یعنی به آدمها نمیفرماید که «شما در خانههایتان بنشینید، من خودم همۀ مسائل را حل میکنم! فوقش مسئولیتی هم اگر خواستید داشته باشید، دربارۀ خانوادۀ خودتان داشته باشید.» وقتی امام زمان(عج الله) تشریففرما بشوند، نمیفرمایند که «من با یاران خودم، همۀ مسائل شما را حل میکنم، شما دیگر لازم نیست به فکر مسائل اجتماعی باشید، دیگر نمیخواهد اخبار را گوش بدهید، نمیخواهد شورا راه بیندازید، نمیخواهد دربارۀ مسئولین جامعه حساس باشید، همۀ کارها را من با فرشتههای الهی درست میکنم!» خُب اگر بنا بود کارها اینطوری درست بشود، خودِ رسولخدا(صلی الله و علیه وآله وسلم) و امیرالمؤمنین(علیه السلام) این کار را انجام میدادند!
پیامبر(صلی الله و علیه وآله وسلم) و ائمۀ هدی(علیه السلام) حاضر نشدند کاری که جزء مسئولیت مردم بود انجام بدهند، لذا مظلوم واقع شدند
رسول خدا(صلی الله و علیه وآله وسلم) و امیرالمؤمنین(علیه السلام)، آن کاری که مردم باید بر اساس مسئولیت اجتماعیِ خود انجام میدادند ولی انجام ندادند، جایش را پر نکردند، و همین موجب غربت و مظلومیت ایشان شد. امام حسن(علیه السلام) و امام حسین(علیه السلام) هم حاضر نشدند به جای مردم، کارهایی که مسئولش خودِ مردم هستند، انجام بدهند. اگر رسول خدا(صلی الله و علیه وآله وسلم) بنا بود جای مسئولیتپذیری مردم، یک کارهایی انجام بدهند، اولین کاری که میکردند چه بود؟ آن کسانی که در کنار خانۀ کعبه همقسم شده بودند که نگذارند بعد از رسول خدا(صلی الله و علیه وآله وسلم) کار بهدست امیرالمؤمنین(علیه السلام) بیفتد، آنها را افشا میکردند و محکوم میکردند و زندان میکردند، اما این کار را نکردند. چرا رسولخدا(صلی الله و علیه وآله وسلم) این کار را نکردند؟ چون این کار جزو مسئولیت اجتماعی مردم بود.
یا رسولالله(صلی الله و علیه وآله وسلم)، خُب اگر شما این کار را انجام ندهی، میآیند درِ خانۀ دخترت فاطمۀ زهرا (علیها السلام) را آتش میزنند. میفرماید: این جزو مسئولیت مردم است، مردم خودشان باید بشناسند، مردم باید کنترل کنند، مردم باید قیام کنند. امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) هم غریب و مظلوم شدند چون آن کارهایی که مردم مسئولش بودند، انجام ندادند.
این جزء مسئولیتهای اجتماعی مردم است که جریان نفاق را بشناسند و افشا کنند
امام زمان (عج الله) هم وقتی تشریففرما بشوند، آن کاری که جزو مسئولیت مردم است، انجام نخواهند داد، بلکه خود مردم باید این مسئولیت را بپذیرند. در آیۀ قرآن آمده است که خدا پیامبران را فرستاد تا مردم برای قسط، خودشان قیام کنند. «لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسطِ»؛ نه اینکه پیامبر، خودش قسط را در جامعه اقامه کند. مردم خودشان باید این مسئولیت اجتماعیِ خودشان را اجرا کنند. پیامبر مردم را آگاه میکند و مردم خودشان باید قیام به قسط کنند؛ این مسئولیت اجتماعیِ مردم است.
این جزء مسئولیتهای اجتماعی مردم است که جریان نفاق را بشناسند و افشا کنند، این جزء مسئولیتهای اجتماعی ما مردم است که از مهمترین عامل تأمین امنیت و ثبات اجتماعی که «ولایت» است دفاع کنیم و اجازه ندهیم که غریب بماند و انواع مصلحتها به ایشان تحمیل بشود.
امام(ره): حضرت زهرا (علیها السلام) هم برای بانوان و هم آقایان الگو است
حضرت مهدی (عج الله) میفرمایند: «وَ فِی ابْنَةِ رَسُولِ اللَّهِ ص لِی أُسْوَةٌ حَسَنَة» (الغیبة (للطوسی)/ص 286) من به مادرم فاطمۀ زهرا تأسی میکنم. حضرت زهرا (علیها السلام) برای ما الگو هستند، ایشان به ما یاد دادند چگونه باید مسئولیت اجتماعی خود را انجام دهیم، ایشان نفرمودند: وضعیت جامعه به من چه ربطی دارد؟! اگر ایشان یکمقدار از این حرفها میزدند، نه بین در و دیوار مصدوم میشدند، نه به ایشان بیاحترامی میشد.
بعضیها میگفتند که حضرت زهرا(علیها السلام) الگویی برای بانوان است. حضرت امام(رحمة الله علیه) فرمودند که ایشان هم برای بانوان و هم آقایان الگو است… حتی اگر ایشان الگوی بانوان هم باشد، وقتی بانوان یک جامعه مثل حضرت زهرا(علیها السلام) احساس مسئولیت اجتماعی کنند، آقایان هم راه میافتند.
ویژگی مهم حضرت زهرا(علیها السلام) احساس مسئولیت اجتماعی ایشان بود. در ایام فاطمیه نباید صرفاً از مباحث اخلاق فردی حضرت زهرا(علیها السلام) سخن گفت؛ ایشان که بهخاطر اخلاق فردیشان شهید نشدند! آیا بهخاطر اینکه حضرت زهرا نماز میخواندند، ایشان را بهشهادت رساندند؟ آیا چون حجاب داشتند، ایشان را بهشهادت رساندند؟ آیا چون سبک زندگی زاهدانهای داشتند، ایشان را شهید کردند؟ البته ایشان از همهجهت برای ما الگو هستند. اما در ایام شهادت ایشان، جوانهای ما باید بدانند که اصل ماجرا چه بوده است و احساس مسئولیت اجتماعی حضرت زهرا(علیها السلام) در ایام فاطمیه باید بحث بشود.
یک نمونه از احساس مسئولیت حضرت زهرا(علیها السلام) این بود که چهل شبانهروز (شبها و روزها) میرفتند درِ خانۀ مهاجرین و انصار را میزدند و از آنها میخواستند برای یاری علی(علیه السلام) بیایند. با اینکه حضرت زهرا(علیها السلام) میدانستند اینها به میدان نخواهند آمد اما یکی یکی درِ خانههایشان را زدند و فرمودند که بیایید علی(علیه السلام) را یاری کنید، بیایید من را کمک کنید…
آیا ما حاضریم در ایام انتخابات، در محلههای خودمان یا در داخل آپارتمانی که هستیم، برویم درِ خانۀ همسایهها را بزنیم و با آنها صحبت کنیم؟ با آنها مهربانانه گفتگو کنیم و اگر توضیحی لازم است به آنها بگوییم و مشورت بدهیم؟
شما بچههیئتیها با اقامۀ مجالس عزا و مجالس شعائر اهلبیت(علیه السلام)، در واقع دارید کار عمومی انجام میدهید، ولی آیا کار چهره به چهره هم انجام میدهید؟ حضرت زهرا(علیها السلام) کار عمومی انجام دادند، اما در کنارش، کار چهره به چهره را رها نکردند، یعنی میرفتند با تک تک افراد، سخن میگفتند و آنها برای یاری حق دعوت میکردند.
آخرین کسی که درِ خانهاش را زدند، کسی بود به نام سعد. وقتی حضرت آمد دمِ در، سعد گفت: بله دختر پیغمبر، چه امری دارید؟ فرمود: حقّ من را گرفتند، شما برای کمک میآیی؟ سعد از حضرت زهرا پرسید: تا حالا در این چهل روز، کسی جوابَت را داده است؟ فرمود: «ما أجابَنی اَحَدٌ!» احدی به من جواب نداد. سعد بدبخت گفت: خب من هم نمیتوانم کاری بکنم، متأسفم!
شما وقتی میشنوید که مردم جواب رد دادند و حضرت با سکوت برگشت، دلتان آشفته میشود و غمگین میشوید. ولی امان از آن وقتی که آمدند درِ خانۀ حضرت، ایشان از پشت در صدا زد: من دختر پیغمبر شما هستم…
منبع: سایت حجت الاسلام پناهیان
معاونت خواهران هیئت رزمندگان اسلام
بازدیدها: 0