حجت الاسلام والمسلمین سرلک
اَللَّهُمَّ صُنْ وَجْهِی بِالْیَسَارِ، وَ لاَ تَبْذُلْ جَاهِیَ بِالاْقْتَارِ، فَأَسْتَرْزِقَ طَالِبِی رِزْقِکَ، وَ أَسْتَعْطِفَ شِرَارَ خَلْقِکَ، وَ أُبْتَلَى بِحَمْدِ مَنْ أَعْطَانِی، وَ أُفْتَتَنَ بِذَمِّ مَنْ مَنَعَنِی، وَ أَنْتَ مِنْ وَرَاءِ ذلِکَ کُلِّهِ وَلِیُّ الاْعْطَاءِ وَ الْمَنْعِ; «إِنَّکَ عَلَى کُلِّ شَیْء قَدِیرٌ»
خداوندا آبرويم را با بى نيازى و غنا محفوظ دار و شخصيتم را بر اثر فقر ضايع مکن! مبادا از کسانى درخواست روزى کنم که آنها خود، از تو روزى مى طلبند و از افراد بدکردار و پست، خواستار عطوفت و بخشش گردم و سرانجام به ستودن آن کس که به من چيزى عطا کرده، مبتلا شوم (هر چند شايسته ستايش نباشد) و به نکوهش کردن آن کس که مرا محروم داشته گرفتار گردم، هر چند در خور نکوهش نباشد، اين در حالى است که تو در ماوراى همه اينها سرپرست و صاحب اختيار بخشش و منع هستى و تو بر هر چيز توانايى.
خطبه 225 نهج البلاغه که یک خطبه کوتاه است، متضمن فرازهایی از دعاهایی امیرالمومنین می باشد، نکته قابل توجه در دعاهای امیرالمومنین(ع) این است. انسان های کامل و اولیای خدا وقتی با خدا حرف میزنند بیکرانهترین مفاهیم را(چون محدودیتی ندارند) در قالب واژهها در می آورند، لذا دعاها یک منشور توحیدی و امامشناسی است، انسانها از افق این فرازهایی که در دعاها مطرح است میتوانند اندیشه حضرات معصومین و اولیای خدا صلوات الله علیهم اجمعین را تا حدود زیادی بفهمند و به خدا نزدیک شوند. به واقع دعا یک نوع خداشناسی و امامشناسی است، دستگاه تربیتی است که انسان را از خیلی از خلاءها، ضعفها و نقصهای خود نجات خواهد داد.
در این خطبه حضرت به خدا عرض میکنند “اللَّهُمَّ صُنْ وَجْهِي بِالْيَسَارِ” خدایا آبرو به من بده و آبرویم را هم با توانگری و توانایی و مکنت حفظ کن. این جنبه عمومی که در روایات دیگر هم داریم که فقر و نداری گاهی اوقات انسان را به پریشانی میکشاند، جزء خواستههای مومنین از خداوند متعال این است که دنیای آبادی داشته باشند، امکانات فراوانی داشته باشند، مگر این که در یک شرایط استثنایی این امکانات گرایشات قلبی آنها را متفاوت کند. به هر حال خواستن دنیای آباد، دنیای موسّع، خانه بزرگ، مرکب مناسب، شرایط زندگی مناسب، این ها چیزایی است که در زبان اولیا از خدای متعال بارها و بارها خواسته شده است.
در ادامه از خواستههای امیرالمومنین(ع) از خداوند باریتعالی این است که: به واقع دعا است، می فرماید: “وَ لَا تَبْذُلْ جَاهِي بِالْإِقْتَارِ” خدایا آبروی مرا با حفظ کن، چهرهی من را – طبق تعبیر دیگری که در خود نهج البلاغه در کلمات قصار است- با فقر زشت مکن. نداری چهره عمومی انسان را نزد دیگران کاهش میدهد و پایین می آورد، همه که با ملاک موحدانه با ما برخورد نمیکنند، امکانات مالی و خواستن شرایط مالی و مادی مشروط به این است که انسان را به غفلت نکشاند و این نه تنها بد نیست بلکه بسیار خوب است. “لَا تَبْذُلْ جَاهِي بِالْإِقْتَارِ” خدایا شخصیتم را با تنگدستی مشکن! انسانهایی که وضع مالی شان خوب نیست به صورت طبیعی در نگاه دیگران و در ارتباطشان با دیگران جایگاه معنوی و علمیشان دست کمتر گرفته میشود. امیرالمومنین از خدای متعال میخواهند که دنیای آبادی داشته باشند و از رهگذر آبادی دنیایی شان در نگاه دیگران جایگاه پایینی نداشته باشند.
به دنبال آن حضرت از خداوند باریتعالی میخواهند: خدایا آبروی مرا با توانگری و با دارایی و ثروت حفظ کن، به من امکانات بده، امکانات مادی به شرطی که انسان را به غفلت، غرور، خود برتر بینی، تبرّج، مباهات نابهجا، تفاخر ویرانگر نکشاند. حضرت از خدا می خواهند که چهره و شخصیت من را با تنگدستی مشکن. حال اگر اینطور شد چه اتفاقی میافتد؟ “فَأَسْتَرْزِقَ طَالِبِي رِزْقِكَ” واقعاً خیلی حرف عجیبی است، آن زمان ممکن است دست نیاز به سوی کسانی که خواهان روزی تو هستند دراز کنم. یعنی به آدم هایی محتاجتر از خودم روی بیاورم؟ این خیلی حرف عجیبی است خدایا مرا بینیاز کن به آدمهایی که تو باید روزی شان را برسانی. “أَسْتَعْطِفَ شِرَارَ خَلْقِكَ” ممکن است کار من به جایی برسد که در اثر نداری از آدمهایی بدکردار و مغرور که دیگران را ضعیف و کوچک می بینند و من برای تامین خواستههایم به گونهای با ایشان برخورد کنم که گویا میخواهم مهربانی آنها را به سمت خودم جلب کنم.
امیرالمونین(ع) میفرماید خدایا من را به این سمت مَبَر، نکند من با آدمهای بد از سر تواضع در بیایم که آن تواضع من را کوچکتر میکند، آنجا دیگر فروتنی نیست، فرومایگی است که انسان در برابر کسانی که امکانات مالی دارند خودش را کوچک کند. خودت من را بساز، خودت من را بنواز.
“وَ أُبْتَلَى بِحَمْدِ مَنْ أَعْطَانِي وَ أُفْتَتَنَ بِذَمِّ مَنْ مَنَعَنِي”؛ ممکن است این فقر نگاه انسانها را اینقدر معیوب کند؟ آدمهای همنوع خودشان را منشا خیر بدانند، آنها خود را مصدر خیر بدانند و از تو چشم بپوشند! اگر یک چنین اشتباه محاسباتی کنند آن وقت به ستایش کسانی که به آنها کمک میکنند و مذمت کسانی که به آنها کمک نمیکنند مبتلا میشوند، چون این فقر در نگاه او این معنا را دوانده که گمان میکند غیر از خدا کس دیگری رزاق است و اگر رزقش را نرساند مذمت میکند. بعضی از آدمها زمانی که پیش انسانهای پولدار و توانگر چاپلوسی و خودشان را کوچک میکنند، بیخودی ستایش بدون باور میکنند نسبت به خوبیهای آن شخص، اما اگر همان شخص روزی خواستههایش را تامین نکند شروع میکنند به بدگویی. امیرالمومنین ارواحنا فدا به خداوند متعال عرض میکنند خدایا آن امکاناتی را در اختیار من قرار بده که در این مسیر نابهجا قدم بر ندارم. این دعاها جنبه آموزشی و جنبه تبیینی برای ما دارد غیر از وجوه دیگری که به هر حال بزرگان راجع به دعای اهل بیت(ع) و دعای اولیا فرموده اند.
خط کلی این خطبه این است که در فضای مسائل اقتصادی و البته با یک تحلیل توحیدی – تربیتی امیرالمومنین(ع) مطالبشان را به خدای متعال عرض میکنند و می فرمایند خدایا به من امکاناتی بده که چهرهی من چهرهی فقیرانهای نباشد، من آبرویی داشته باشم از سر توانگری از سر توانایی مالی و مکنت و امکانات تا مبادا خدای ناکرده دست به سمت آدمهایی که ارزش دست دراز کردن ندارند دراز کنم، امیرالمومنین(ع) میفرماید خدایا کمکم کن تا در آن شرایط فکری به ستایش کسانی که به من کمک میکنند مبتلا نشوم یا مذمت کسانی که از من منع میکنند نکن و بعد می فرمایند در حالی که “وَ أَنْتَ مِنْ وَرَاءِ ذَلِكَ كُلِّهِ وَلِيُّ الْإِعْطَاءِ وَ الْمَنْعِ” خدایا تویی که سرپرست بخشیدن و محروم کردنی، خدایا دست توست که از همه آستینها بیرون آمده است، خدایا نکند حجاب نداشتن باعث شود من دست تو را نبینم. به تعبیر مولوی “از سببسازی او حیران شدم/و سببسوزیش سرگردان شدم/ دیدهای خواهم سبب سوراخکن/ تا سبب را برکند از بیخ و بن” خدایا نکند آن فقر باعث شود که من آن دیدهی سبب سوراخکن را نداشته باشم. انسان آمده است در این عالم که همه موجودات را آیت، نشانه و ابزار و جنود خدای متعال ببیند، همه اینها وقتی در آن نگاه موحدانه دیده شد آن وقت انسان در جایگاهی قرار میگیرد که روز به روز زندگیش رونق بیشتری میگیرد، امیرالمومنین(ع) اینجا میفرماید ممکن است فقر و نیاز انسان را به این خطای محاسباتی بکشاند که به غیر از اصالت تن دهد، به غیر خدای متعال ممکن است خدای نکرده یک وقتی کسی پشت این حجابها دست پر اقتدار و دست پر حکمت خدا را نبیند و ایمانش ضعیف شود.
در پایان این خطبه اشاره به این فراز از آیه شریفه میکنند که “إِنَّكَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ”، تویی که بر همه امور قدرت داری، غیر از تو احدی هیچ قدرتی ندارد، هرگز این هیچ بودن از باورمان فاصله نگیرد و نسبت به آن تردید نکنیم.
والسلام علیکم و الرحمه الله و برکاته
بازدیدها: 410