بسمه تعالی
عباس حاجی نجاری
جهان اسلام در سالهای اخیر هزینه های زیادی را به دلیل اشتباهات استراتژیک گردانندگان نظام سلطه متحمل شده است.وقوع چندین جنگ در منطقه در سی وپنج سال گذشته واوج گیری اختلافات منطقه ای وتشدید رقابت های مذهبی وظهور وتقویت فرقه های افراطی تنها گوشه ای ازاین مصائب است .اما سهم نظام جمهوری اسلامی از توطئه ها و تهدیدات نظام سلطه در دوران اخیر در جهان کم نظیر وحتی بی نظیر است. پس از جنگ جهانی دوم، جهان در معرض رقابت دو قدرت غرب و شرق قرار گرفت. اگرچه مبنای فکری و ایدئولوژیک این دو نظام به ظاهر متفاوت و یکی مبتنی بر تفکر لیبرال دمکراسی و دیگری مبتنی بر تفکر مارکسیسم بود، اما خاستگاه این دو نظام غرب بود. این دو نظام هر یک به نوع مبانی با اندیشه تفکر دینی که مبتنی بر فطرت الهی انسان بود در تعارض بودند. مارکسیسم منکر خدا و فرا ماده بود وهیچ دینی را برنمی تافت ولیبرال دمکراسی نیز نقشی برای دین در عرصه زندگی اجتماعی انسان قائل نبود.
ظهور انقلاب اسلامی در سال های میانی نیمه دوم قرن بیستم نقشی اساسی در تحول در نظام دوقطبی داشت و پیام آن به سرعت مورد اقبال مسلمانان و مستضعفین جهان قرار گرفت. اما بعد فروپاشی بلوک شرق که انقلاب اسلامی نقشی اساسی در فروپاشی آن داشت، این تصور در غرب ایجاد شد که با حذف این قدرت معارض قادر خواهند بود که جهان را مبتنی بر دکترین نظام تک قطبی مدیریت کنند، اما ظهور و قدرت گیری نظام اسلامی این تصور را برهم زد و اکنون با گذر از سه دهه از آن زمان جهان در حال تجربه دوران چند قدرتی است که ایران اسلامی یکی از محورهای اصلی آن است.
نگرانی غرب از تأثیر و تثبیت قدرت انقلاب اسلامی سبب تحمیل پیچیده ترین فشارها و تهدیدها علیه ایران شد که توطئه تجزیه قومی، چند کودتا، گسترده ترین نمونه تروریسم، 8 سال جنگ و فلج کننده ترین تحریم اقتصادی مصداق آن است. اما ناکامی در مهار و فروپاشی انقلاب اسلامی، نظام سلطه را به بهره گیری از سناریوی جریان موازی برای مهار حرکت انقلاب اسلامی واداشت، ظهور پدیده القاعده و طالبان و اکنون داعش محصول این استراتژی است که سوگمندانه باید اذعان کرد که این استراتژی در سال های اخیر هزینه های زیادی را بر جهان اسلام تحمیل کرده است که تحمیل چندین جنگ؛ حمله به افغانستان و عراق، تلاش برای انحراف در مسیر بیداری اسلامی، بحران سوریه و بحران اخیر عراق محصول آن است، این روند تهدیدات زیر را برای منطقه خاورمیانه به دنبال داشته و دارد.
- تشدید تعارضات منطقه ای و به ویژه دامن زدن به اختلافات شیعه و سنی برای جلوگیری از وحدت و انسجام جهان اسلام
- تقویت گروه های تروریستی و تحت الشعاع قرار دادن امنیت جهان اسلام و حتی غرب
- تشدید رقابت های منطقه ای با هدف جلوگیری از تثبیت وتحکیم دولت های مستقل و قدرت های منطقه ای
- دامن زدن به جنگ نفت برای جلوگیری از تثبیت و تقویت قدرت اقتصادی کشورهای منطقه
- تضعیف پایگاه اسلام در جهان و جلوگیری از روند رو به رشد اقبال به سمت اسلام در جهان با بزرگنمایی و بازتاب اقدامات غیرانسانی گروه های تروریستی نظیر داعش، بوکوحرام و …
- تجزیه کشورهای اسلامی نظیر سودان و احمال تجربه عراق – لیبی – یمن و …
- غفلت مسلمانان از دشمن اصلی؛رژیم صهیونیستی و احیا و تقویت این رژیم
فرصت ها و ظرفیت های انقلاب اسلامی
اما به رغم حوادث تلخ گذشته و تهدیدات پیش رو مؤلفه های بسیاری را نیز می توان یافت که چشم انداز روشنی را پیش روی حرکت انقلاب اسلامی ترسیم می کند که می تواند زمینه ساز تثبیت جایگاه اسلام در جهان و به ویژه ایران اسلامی به عنوان یکی از قدرت های محوری جهان باشد.
ناکامی آمریکا در مدیریت تحولات منطقه خاورمیانه و تضعیف موقعیت اقتصادی و سیاسی این کشور در جهان همگان را به اذعان به شکست استراتژی آمریکا در آرایش جهان و مبتنی بر راهبردهای آمریکا واداشته است
اخیراً ریچارد هاس رئیس شورای روابط خارجی آمریکا وتحلیلگر برجسته بینالمللی با برشمردن بحرانهای عدیده بینالمللی، عصر حاضر را دوران بینظمی جهانی نامیده و عملکرد آمریکا در دوران پس از جنگ سرد را به عنوان یکی از مهمترین علل آن دانسته است.به گفته ریچارد هاس نامگذاری دورانهای تاریخی پیش از آنکه به سرانجام خود برسند، کاری دشوار است. دوران رنسانس تنها پس از پایان آن به این نام ملقب شد. اعصار تاریک پیش از آن نیز به همین ترتیب در پایان دوره خود نامگذاری شدهاند. علت آن را باید در غیرممکن بودن پیشبینی در خصوص پایداری و یا عدم پایداری روندهای مثبت و منفی آغاز شده در هر دوره جستجو کرد. با این توضیحات میتوان ادعا کرد که در حال حاضر در پایان یکی از دورههای تاریخی جهان و افول آن قرار داریم. این دوره ، دوران افول سلطه آمریکا است.ریچارد هاس در تبیین مدعای خود می نویسد:تحولات بنیادینی در عرصه جهانی صورت پذیرفته است. توزیع و پراکندگی قدرت در میان بازیگران دولتی و غیردولتی مختلف اعم از گروههای تروریستی و شبه نظامی و سازمانهای غیر دولتی یکی از مهمترین این دلایل محسوب میشود.. ریچارد هاس عملکرد ایالات متحده در مقام هژمونی را یکی دیگر از دلایلی میخواند که بینظمی را برای جهان به ارمغان آورده است. جنگ عراق در سال 2003 منجر به تشدید تنازعات مذهبی شیعه و سنی در منطقه شد. در سوریه نیز آمریکا مدعی شد که قصد دارد دولت بشار اسد را بر کنار کند و استفاده از تسلیحات شیمیایی را خط قرمز خود برای حمله به سوریه در سال گذشته معرفی کرد. با این وجود آمریکا در سوریه اقدام خاصی صورت نداد. در این شرایط خلاء امنیتی ایجاد شده در خاورمیانه منجر به ظهور و رشد گروه تروریستی داعش شد.
فرصتها وظرفیتهای انقلاب اسلامی در این عرصه را به شرح زیر می توان برشمرد
- شکست سناریوی شیعه هراسی؛ سناریوی شیعه هراسی محصول استراتژی مشترک آمریکاو مرتجعین منطقه است، چرا که این تفکر منشاء اصلی اوج گیری مقاومت و انزوای اسلام آمریکایی در منطقه و جهان معاصر بود. تأثیر انقلاب اسلامی در تحولات منطقه و به ویژه پیروزی مقاومت فلسطین و لبنان در جنگ های 33 روزه، 22 روزه و پنج روزه و اکنون 51 روزه، اقبال به سمت تفکر مقاومت با محوریت ایران را به دنبال داشت و راهبرد نظام سلطه در شکل گیری و تقویت اسلام وهابی – تکفیری به این دلیل بود، اما اکنون با روشن شدن ماهیت این جریان در ذهن جهانیان، عملاً این تفکر روند رو به زوال را طی می کند و در نقطه مقابل جایگاه ایران اسلامی در میان مسلمانان و دیگر ملل مسلمان جهان تقویت شده و می شود.
- روشن شدن ماهیت گروه های تکفیری و مبانی فکری آنان برای مسلمانان و دیگر ملل جهان به دلیل اقدامات غیر انسانی حاملان این تفکر
- شکست های میدانی جبهه استکبار و مرتجعین منطقه و روند تحولات سوریه و سپس عراق را می توان میدان واقعی تقابل حوزه نفوذ انقلاب اسلامی و هژمونی نظام سلطه قلمداد کرد. شکست جبهه متحد کشورهای غربی و عربی در سوریه و ناکامی ائتلاف فضایی در عراق در کنار پیروزی جبهه مقاومت در سوریه و پیشرفت های مهم شیعیان در عراق در مناطقی نظیر آمرلی، جرف الصخر و حفظ امنیت بغداد …. از دیگر گزار های آن است.
- انزوای رژیم صهیونیستی و رشد روحیه تقابل با صهیونیزم در جهان که توسط برخی رسانه های غربی به موج جدید صهیونیزم ستیزی در جهان تعبیر می شود ، از دیگر نشانه های این تحول است، این روند حتی به تغییر نگاه کاخ سفید و کشورهای اروپایی در حمایت از رژیم صهیونیستی انجامیده است که برخورد با وزیر دفاع رژیم صهیونیستی درسفر اخیر به آمریکا و با روند شناسایی دولت فلسطین توسط دولت های اروپایی و…. مصداق آن است.
- انقلاب اسلامی، دشمنان نظام اسلامی را وادار کرد که از قرارگاه های استراتژیک خود خارج شده، در میدان درگیر شوند. راهرد گذشته آنها این بود که در موقعیت استراتژیک خود باقی مانده و با درگیر کردن سرپنجه ها، منافع خود را پیش ببرند، اما روند مقاومت و راهبردهای دشمن آنها را به صحنه عمل کشاند و ضعف های استراتژیک آنها را روش ساخت
- انقلاب اسلامی دامنه های انتخاب استراتژیک دشمن را محدود و مدیریت کرد. این از طریق انسداد راهکارهای عملیاتی دشمن میسر شد. آمریکا قدرت فیزیکی بالایی دارد اما به رغم آن، درگیر شدن در یک منطقه محدود آنها را زمین گیر کرده است. 12 سال هزینه بی سر انجام در افغانستان 11 سال در عراق، 3 سال در سوریه و … ، سبب شده است که به رغم هزینه های سنگین انسانی و مادی آمریکا، ایران پیروز این میادین باشد. آمریکائیها اکنون در عراق و سوریه نه در زمین نه در صحنه عملیاتی و نه در عرصه حکومت، فرصتی برای اعمال قدرت ندارند. حضور آنها تنها در فضا به مانورهای هوایی خلاصه شده است.
- مرزهای انقلاب اسلامی اکنون تا شرق مدیترانه پیش رفته است و راهبرد انزوای ایران، به شکست رسیده است . اکنون مرزهای حضور انقلاب اسلامی بسیار فراتر از مرزهای جغرافیایی ایران است وحتی تا آمریکای لاتین گسترش یافته است
- توان سرپنجه های انقلاب اسلامی نظیر حزب الله و مقاومت فلسطین عملاً معادله تأمین امنیت رژیم صهیونیستی را به شکست رسانه است این عرصه در آینده ظرفیت خود را در عرصه های دیگر نظیر یمن – عراق نشان خواهد داد.
- امروز داعش به عنوان سرپنجه های اصلی غرب برای تغییر در منطقه به معضل اصلی آمریکا تبدیل شد که برای مقابله آن چاره ای نمی بینند و برای مهار آن دست به دامن ایران شده است.
- مدیریت مهار آمریکا قدرت خود را در منطقه از دست داده و دیگر اراده و توان تغییر در تحولات منطقه را ندارد، این به معنای آن است که مقاومت اسلامی جواب داده است.
- امروز بیش از آنکه ما به حل مسائل خود با آمریکا نیاز داشته باشیم، آمریکائی ها به ما نیاز دارند، ما از مرز موازنه نیازها گذشته ایم، اگرچه سوگمندانه باید اشاره کرد که برخی دولتمردان به این مهم شناخت نداشته و قدر آن را نمی دانند.
- نعمت بی بدیل رهبری انقلاب اسلامی که نقش اساسی در شکست راهبردهای دشمنان داشته و سبب شده است که تهدیدات و چالش های دشمنان علیه ایران اسلام در سال های اخیر به فرصت تبدیل شود. به گونه ای که به اذعان غربیها ،ایشان حتی استراتژی های نظام سلطه را نیز مدیریت می کنند.
بازدیدها: 249