از قناتملک تا نشان ذوالفقار
پایگاه اطلاع رسانی هیات: «قاسم سلیمانی» در سال ۱۳۳۵ در روستای کوهستانی و دورافتاده قنات ملک در استان کرمان به دنیا آمد.
روزی که قاسم، سال 1335 در روستای قناتملک کرمان به دنیا آمد، دونالد ترامپ دهساله در نیویورک برای همکلاسیهایش قلدری میکرد و فکر نمیکرد 60 سال بعد کودکی از قناتملک مقابلش بایستد و حریفش باشد.
قاسم تا سیزده سال در روستا نفس کشید، اما باید میرفت کرمان تا خودش را برای مبارزات چهلسالهاش آماده کند. در کرمان درس خواند و کار کرد تا اینکه روحانی جوانی به نام کامیاب، سر راهش قرار گرفت و دست قاسم را در دست انقلابیون گذاشت. این روحانی که بعدها به دست منافقین ترور شد، قاسم سلیمانی را با امام خامنهای آشنا کرد و از قاسم، یک جوان انقلابی ساخت تا جایی که او یکی از رهبران تظاهرات خیابانی برای پایان دادن به حکومت پهلوی در کرمان بود.
پس از پیروزی انقلاب، به کارمندی در اداره آب کرمان اکتفا نکرد. عضویت افتخاری سپاه پاسداران را پذیرفت و با شروع جنگ در شهریور 59 برای یک مأموریت 15 روزه به جبهه رفت، اما این مأموریت هشت سال طول کشید.استعدادهای قاسم و تعهد و توانش در امور نظامی، از او یک فرمانده کارکشته و باانگیزه ساخت تا آنجا که خیلی زود یعنی در اواخر سال 1360 محسن رضایی حکم فرماندهی لشکر ثارالله را به او داد. قاسم سلیمانی در عملیات مختلفی مثل والفجر 8، کربلای 4، کربلای 5، تک شلمچه و… شرکت داشت و بهخوبی نقش یک فرمانده توانا را ایفا کرد.
آذرماه سال 60 برای اولین بار سردار مجروح شد؛ هم طعم زخمهای انفجار خمپاره گلوله را چشید و هم غم از دست دادن یاران همرزمش را حس کرد.
بالاخره جنگ تمام شد، ولی نه برای حاجقاسم رزمنده که برای او فقط جبهه دفاع، از غرب و جنوب، به شرق کشور جابهجا شد تا با قاچاقچیان مواد مخدر و دشمنانی که از مرز افغانستان به ایران میآمدند، رودررو شود. مبارزه موفق با اشرار شرق کشور نشان داد که سلیمانی یک گزینه شایسته برای فرماندهی نیروی قدس سپاه است. سال 1379 حکم انتصاب او از سوی امام خامنهای صادر شد.
سردار قاسم سلیمانی در جنگهای 33 روزه حزبالله نقش اثرگذاری داشت. به گفته سید حسن نصرالله: وی شریک کامل در آزادسازی لبنان در سال ۲۰۰۰ بود. در جنگ ۳۳ روزه در تهران بود و به هر شکلی بود به بیروت آمد و با ما زیر بمباران ماند.
هجوم داعش در خرداد 1393 به شمال عراق جبهه جدیدی روبهروی حاجقاسم گشود. مقابله با داعش در عراق و سوریه او را به یک قهرمان بزرگ و الگوی محبوب مقاومت تبدیل کرد. از این زمان، مجلات خارجی پر شد از عکسهای سردار سلیمانی و مطالبی که رشادتها و مهارتهایش را در جنگهای نامنظم تشریح میکردند.
نابودی تسلط داعش دستاورد بزرگ سردار سلیمانی بود که او را در سال 1397 به دریافت «ذوالفقار» یعنی بزرگترین مدال نظامی ایران از دست امام خامنهای مفتخر کرد. سلطهگران آمریکا و سردمداران آن، جماعت وحشی داعش را به منطقه خاورمیانه آورده بودند تا با ایجاد ناامنی، افزون بر داشتن بازاری بزرگ برای صدور اسلحه، آسودهخاطر سر سفره منابع و ذخایر خاورمیانه بنشینند، اما متلاشی شدن نقشهشان با نقش محوری سردار سلیمانی، سدی بزرگ روبهروی این رؤیای خام شد. حالا فرزند قناتملک، حریف نیویورکزادهاش را ضربهفنی کرده بود. این شکست برای آمریکا هم تحقیرآمیز بود و هم بسیار پرهزینه.
به شهادت رساندن قاسم سلیمانی که با هواپیمای مسافری معمولی جابهجا میشد و همیشه در میان مردم بود، کار سختی نبود اما دشمن که دشمنش را شناخته بود و جرئت نداشت رودرروی این دلاور مبارزه کند در ساعت 1 بامداد جمعه 13 دی 1398 ناجوانمردانه به شیر میدان شلیک کرد و باعث شد که سردار قاسم سلیمانی به شهید قاسم سلیمانی ارتقا یابد و در جهانی وسیعتر و با امکانات و تجهیزاتی بیشتر با نیویورکیزاده و دار و دستهاش مبارزه کند.
از 14 تا 18 دیماه، حضور میلیونها مسلمان که در فراق قهرمانشان، قلبی شکسته و چشمی به اشک نشسته داشتند، بزرگترین تشییعجنازه تاریخ ایران را بعد از رحلت امام خمینی رحمه الله علیه به سردار دلها اختصاص داد. جاودانهترین تصویرها از سوگ همه چهرههای متنوع و متفاوت ایران تا اشک جانسوز امام خامنهای، در مراسم «بدرقه تا بهشت» حاجقاسم رقم خورد.
«امام خامنهای عبای نماز شب خود را دادند تا حاجقاسم را با آن دفن کنند. آقا با این عبا ۱۴ سال نماز شب خواندهاند. این دومین عبای شب آقا بود که شهیدی با آن دفن میشد. اولین بار سر شهادت حاج احمد کاظمی بود.» این افتخار و این پیام را یکی از مسئولان و همرزمان سابق سردار منتشر کرد.
سردار، سفارش کرده بود که قبرش کنار مزار شهید محمدحسین یوسفالهی باشد؛ شهیدی که در خاطرات او، ردی پررنگ دارد. محمدحسین، رفیق خدا بود و از عرفای جبهه، از همانها که یکشبه ره صدساله را پیمودند. این سالک جوان، زیباترین نماز شبها را میخواند و مشکلات را با الهامهایی که به او میشد، حل میکرد. کتاب «حسین پسر غلامحسین» داستان زندگی اوست.
شهید سپهبد قاسم سلیمانی اکنون بهحکم قطعی قرآن زندهتر و زیبندهتر از گذشته میان ما حضور دارد؛ او امروز فقط یک فرمانده نیست که یک اسطوره بزرگ است؛ اسطوره مقاومت در برابر ظلم و ظالم، اسوه اخلاص و کار بیمنت برای خدا، سرمشق تلاش، سادهزیستی، شجاعت، نمونه مسئولیتپذیری، مجاهدت و خدمتگزاری به مردم و قهرمان مبارزه در راه آرمان، بی آنکه از «غیر خدا» ترسی داشته باشد.
بازدیدها: 0