استراتژی فرهنگی جبهه استکبار و راهبرد مقابله با آن | دکتر حاجی‌صادقی

خانه / مطالب و رویدادها / یادداشت و گفتگو / استراتژی فرهنگی جبهه استکبار و راهبرد مقابله با آن | دکتر حاجی‌صادقی

ویژه دهه فجر – ۲

استراتژی فرهنگی جبهه استکبار و راهبرد مقابله با آن

حجت‌الاسلام و المسلمین آقای دکتر حاجی‌صادقی

 

 مقام معظم رهبری(مدظله‌العالی):

 امروز دشمن بیشترین همّت خود را روی تهاجم فرهنگی گذاشته است… الان یک کارزار فکری و فرهنگی در کار است، هر کس بتواند بر این صحنه کارزار و نبرد تسلط یابد، خبرها را بفهمد، احاطه ذهنی داشته باشد و یک نگاه به صحنه بیندازد، برایش مسلّم خواهد شد که الان دشمن ازطُرق فرهنگی بیشترین فشار خود را وارد می آورد. (۱۲/۲/۱۳۶۹)

  مقدمه:

   تقابل و جنگ جبهه باطل به سردمداری استکبار با جبهه حق به رهبری انبیاء و مصلحان بزرگ یک سنت و قانون تبصره‌ناپذیر و همیشگی بوده و هست. وَ کَذلِکَ جَعَلْنا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا شَیاطینَ الْإِنْسِ وَ الْجِنْ انعام/۱۱۲ وَ کَذلِکَ جَعَلْنا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا مِنَ الْمُجْرِمینْ فرقان /۳۱

در پرتو همین پیکار و مبارزه است که انسان ها محک خورده و حقیقت و جوهره خود را آشکار می کنند. الَّذینَ آمَنُوا یُقاتِلُونَ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ وَ الَّذینَ کَفَرُوا یُقاتِلُونَ فی‏ سَبیلِ الطَّاغُوتْ نساء/۷۶

     با پیروزی انقلاب اسلامی و جهت گیری الهی و مردم سالاری دینی و گفتمان استکبارستیزی و مقاومت، تقابل و تضاد جبهه حقّ با محوریت انقلاب اسلامی با جبهه باطل به سردمداری مستکبران با محوریت آمریکا و صهیونیسم، آشکارتر و شفاف تر گردید و در عرصه های مختلف ظهور و بروز یافت؛ چراکه انقلاب اسلامی نمی توانست ظلم و زیاده خواهی استکبار را تحمل کند، چنانچه قدرت های استکباری موجودیت و دوام سلطه و استثمار و استعمار خویش را با وجود انقلاب اسلامی در خطر نابودی دیده و می بینند.

     در این بحث مهمترین و محوری ترین عرصه تهاجم و جنگ جبهه استکبار با جبهه انقلاب اسلامی در عصر حاضر و راهبرد مقابله با آن در شش بخش ارائه می شود.

۱- تشخیص محور اصلی جنگ

        از دشمن نباید انتظاری جز دشمنی، تهاجم و توطئه داشت اما مهم آن است که سنگرنشینان انقلاب و مجاهدان جبهه حق با بصیرت و هشیاری ضمن آمادگی همه جانبه، بتوانند در هر زمان و موقعیتی چالش اساسی و عرصه اصلی جنگ دشمن را که جبهه استکبار بر آن متمرکزگردیده تشخیص دهند و مراقب باشند در میدان های فرعی و عملیات های فریب مشغول و غافلگیر نشوند بلکه توان اصلی و اهتمام خود را در اصلی ترین صحنه و عرصه مبارزه و جنگ با استکبار و ایادیش بکار گیرند. حال این سوال مطرح است که اصلی ترین چالش و جنگ جبهه استکبار با جبهه انقلاب اسلامی در وضعیت فعلی انقلاب کدام است؟                           

۲- جنگ فرهنگی، اصلی‌ترین راهبرد جبهه استکبار  

        گرچه سردمداران استکبار بارها گفته و بُلُف زده اند که همه گزینه ها را در مقابل انقلاب اسلامی روی میز دارند [ و ما هم نباید از هیچ عرصه‌ای غفلت کنیم ] لکن درک صحیح از واقعیات موجود و شواهد خارجی به ما می‌گوید دشمن ناکام و شکست خورده در مقابله سختِ نظامی، اقتصادی، ترور و فیزیکی، بیشترین تمرکز و عملیات خود را به عرصه فرهنگ انقلاب اسلامی و جنگ با مبانی و اصول انقلاب اختصاص داده است.

       جبهه استکبار به خیال خود می خواهد روح و نرم افزار انقلاب را از آن بگیرد و موتور حرکت نظام اسلامی را خاموش کند تا زمینه و فرصت برای تهاجم های دیگر فراهم گردد.

۳- هدف‌گیری استکبار در جنگ فرهنگی

        در تهاجم فرهنگی و جنگ نرم هدف و جهت گیری جبهه استکبار زدن نقاط قوتِ جبهه انقلاب و فرهنگ تحرّک آفرین آن می باشد که مهمترین اهداف و نشانه گیری آنها در بمب باران فرهنگی موارد زیر است؛

۱-۳- اسلام ناب و انقلابی:

      استکبار می داند موتور و قوّه محرّکه انقلاب ما، اسلام ناب است که روحیه جهادی و انقلابی را در امت شکوفا و پر فروغ ساخته و عامل اصلی همه پیروزی ها، تبدیل تهدیدها به فرصت و عبور موفق از همه گردنه های سخت و فتنه ها و همینطور عامل مقاومت و ایستادگی جبهه انقلاب تعبد و تقید به اسلام ناب می باشد و لذا اسلام را هدف گرفته و به شیوه های مختلف می خواهند این موتور و نورافکن بصیرت افزا را خاموش کنند.

 

۲-۳- ولایت محوری:

    جبهه استکبار با این تحلیل که اولاً آنچه نمی گذارد موتور اسلام خاموش و تحریف شود ولایت است و ثانیاً ولایت بدون امت اقتدار و فرصت مبارزه ندارد و امت بی‌امام خطر ندارد و در مبارزه و جنگ با استکبار ثبات قدم نخواهد داشت ولی هرگاه امام و امت به هم متصل گردیدند و امت از فرماندهی و مدیریت جبهه انقلاب فرمانبری کامل داشتند، هیچ قدرتی را یارای مقابله با آنها نیست، تلاش می‌کنند پیوند و اتصال امت با ولایت را مورد تهاجم و حمله قرار دهند و با جدا کردن مردم از رهبری آنها را از جهاد و مبارزه باز دارند و بلکه در جبهه خود درآورده و پیاده نظام خویش سازند و لذا دومین هدف مورد حمله فرهنگی جبهه استکبار ولایت محوری است.

۳-۳- گفتمان انقلاب اسلامی:

      جبهه استکبار که از جهت گیری و گفتمانِ مقاومت و ایستادگی و تبرّی علمی و عملی امت انقلابی به ستوه آمده است تلاش می کند با فشارها، تهدیدها و جنگ روانی جبهه انقلاب اسلامی را متقاعد و مجبور سازد که تغییر در گفتمان را پذیرفته و باور کند که در جهان فعلی، یگانه راه استمرار حیات و پیشرفت، همراهی و هم کلامی با کدخدای [ ادعایی ] جهان و کوتاه آمدن در برابر قدرت هایی است که مجامع جهانی و بین المللی را در اختیار دارند و لذا گفتمان مقاومت و سازش ناپذیری را هدف گرفته اند تا با شکستن آن زمینه را برای تحمیل خواسته های خود فراهم سازند.

۴-۳- ارزش های انقلاب:

       کارشناسان خبره اردوگاه استکبار با اعتراف به اینکه حضور آگاهانه و مقتدرانه سنگرنشینان انقلاب اسلامی و نظام ولایی، باورها و ارزش‌هایی مثل روحیه انقلابی و جهادی، شهادت طلبی و ایثارگری، اصالت دادن به معنویت و حیات اخروی و بی‌اعتنایی به زخارف دنیوی و جاذبه‌های مادی و در یک کلام خدامحوری به جای خودمحوری است، به دنبال آن هستند که این ارزش ها و اصول فکری را بزنند و رفاه طلبی را جایگزین شهادت طلبی، تجمل‌گرایی را به‌جای ایثارگری، دنیاگرایی را جایگزین آخرت گرایی، ابتذال فرهنگی و هواپرستی را جایگزین روحیه انقلابی و جهادی و لیبرالیسم غربی و تساهل و تسامح را به جای بندگی قرار دهند.

۵-۳- پیشرفت‌های علمی:

       مستکبرین با علم به اینکه بزرگترین عامل اقتدار و استقلال هر نظامی و برجسته ترین مصداق قدرت، علم و توانایی بهره‌گیری و به‌کارگیری طبیعت و انرژی در عرصه های مختلف می باشد، تلاش می‌کنند این قدرت بی منازع را در انحصار خود داشته و مانع پیشرفت های علمی و صنعتی و توانمندی جبهه انقلاب اسلامی شوند و لذا با علم به مسالمت‌آمیز بودن انرژی هسته‌ای و دیگر اقدامات علمی جمهوری اسلامی قاطعانه با آن مقابله کرده و آن را آماج حملات و تهاجم قرار داده اند.

۶-۳- حضور و نقش‌آفرینی مردم:

     جبهه صهیونیسم و استکباری به خوبی دریافته‌اند که آنچه جبهه انقلاب اسلامی را غیر قابل کنترل و آنها را از متوقف کردن حرکت سریع و با اقتدار جبهه حق ناتوان ساخته است، بصیرت، عزم و حضور مقتدرانه و قاطع امت و مجاهدت آنها می باشد و لذا یکی از محورها و هدف های تهاجم فرهنگی خود را ضربه زدن به انگیزه ها و حضور و مشارکت مردمیِ جبهه انقلاب اسلامی اختصاص داده اند و به خیال خود می خواهند مردم را در مقابل انقلاب اسلامی قرار دهند و انقلاب را به دست خود مردم آسیب پذیر نمایند.

۷-۳- بُعد جهانی انقلاب اسلامی:

     انقلاب اسلامی و جهت گیری آن محدود به مرزهای ایران اسلامی نمی باشد و در سطح جهانی و به ویژه کشورهای اسلامی با ایجاد بیداری و بصیرت، جبهه مقاومت و ایستادگی جهانی اسلامی را در مقابل جبهه استکبار ایجاد کرده و هر روز در این عرصه به پیش می رود و لذا مستکبرین با احساس خطر تلاش می‌کنند جبهه جهانی و مقاومت همگانی مسلمانان و مستضعفان را بشکنند و با به کارگیری تمام امکانات و ایادی خویش می خواهند مانع انسجام، اقتدار و سازماندهی جبهه بیداری و مقاومت جهانی گردند.

۴- راهبردهای عملیاتی جبهه استکبار

جبهه استکبار برای ضربه زدن و حمله به هدف‌هایی که ذکر شد برنامه ها و راهبردهای عملیاتی و اقدامات علمی و عملی فراوانی را در دستور کار خود قرار داده و تهاجم فرهنگی را در محورهای متنوعی دنبال نموده و می‌کند که به برخی از مهمترین آنها اشاره می‌کنیم.

۱-۴- احیاء سکولاریسم:

     مهمترین راهبرد استکبار برای خاموش کردن موتور حرکت جهادی و انگیزه آفرینِ انقلاب اسلامی احیاء و ترویج علمی و عملی سکولاریسم و محدود کردن اسلام به امور عبادی و فردی [تجربه شخصی] می باشد و لذا دین‌داری منهای انقلاب و اسلامی را که کاری به سیاه و سفید و خوب و بد زندگی اجتماعی و سیاسی ندارد و اصلاً وارد آن نمی‌شود رواج می دهند.

       وحدت متحجرینِ سنت گرا با سکولارهای روشنفکر و وابسته به غرب، محدود کردن امامت و ولایت به امور معنوی نه رهبری سیاسی، مخالفت با شریعت و احکام اسلامی، انکار ارزش‌های اسلامی در صحنه هایی مثل هنر و معماری، انکار رسالت و وظیفه دولتمردان و مسئولین نسبت به امور فرهنگی و دینی، غیر کارآمد معرفی کردن احکام اسلامی در عصر جدید، مضر دانستن وحدت دین و سیاست برای دین داری مردم و ده‌ها نمونه دیگر از مصادیق احیاء سکولاریسمی است که بوسیله انقلاب اسلامی در ایران سرنگون و در دنیا به چالش کشانده شد.

۲-۴- ترویج لیبرالیسم فرهنگی و ابتذال اخلاقی:

      برای اینکه انگیزه مبارزه، حضور تاثیرگذار و مقاومت را از سنگرنشینان انقلاب بگیرند تلاش می کنند با شعارهایی مثل آزادی، تساهل و تسامح فرهنگی و سیاسی، فمینیسم، شخصی معرفی کردن ناهنجاری‌های اجتماعی و عدم ورود حکومت در مقابله با آنها و … بی بندوباری و بی اعتنایی به ارزشهای اسلامی را رواج دهند و فرهنگ منحط غربی را جایگزین روحیه سلحشوری و انقلابی نموده، توان ایستادگی و مقاومت را از جبهه انقلاب سلب نمایند.

۳-۴- نفوذ در حاکمیت:

          استکبار برای استحاله و آسیب پذیر کردن جبهه حقّ، نفوذ و به کار گرفته شدن عناصر منفعل و تحت فرمان خود در سطوح مختلف مدیریتی و به ویژه فرهنگی و آموزشی بیشترین بهره را می برد . احیاء جریان روشنفکریِ منفعل و وابسته به فرهنگ لیبرالیستی، بازگشت فراریان و فتنه‌گران و تصدی گری عناصر سکولار و فاقد روحیه جهادی و انقلابی در مناصب مدیریتی و دانشگاهی و جرأت و فرصت دادن به قلم بدستان غرب زده بخشی از استراتژی دشمنان برای نفوذ در حاکمیت و تغییر تدریجی جهت گیری و گفتمان جبهه انقلاب و به سازش کشاندن آن می باشد.

۴-۴- تلاش برای حاکمیّت دوگانه:

          کارگردانان  جبهه استکبار با آگاهی از نقش تعیین کننده ولایت و رهبری در هدایت و مدیریت جبهه انقلاب و با علم به اینکه ولایت محوری و انسجام امت بر تبعیت از رهبری متمرکز و واحد حرکت و پیشروی جبهه اسلام و حق را غیر قابل کنترل می‌کند تلاش می کنند با کاستن از میزان نفوذ رهبری و شخصیت سازی های کاذب و محوریّت دادن به برخی خواص غیر بصیر یا دنیا طلب، بخشی از مردم و گروه‌ها را از جبهه انقلاب جدا کنند و گفتمانی غیر گفتمان رهبری را رواج داده و جبهه انقلاب را گرفتار تشتت در رهبری نموده و وحدت و تمرکز ولایت فقیه را مخدوش کنند.

۵-۴- ترویج بی‌تفاوتی به آرمان‌ها و ارکان انقلاب:

        مهمترین عوامل مبقیه انقلاب اسلامی همان عوامل محدثه و ایجاد کننده آن می‌باشند و جبهه استکبار با تهاجم فرهنگی به آرمان ها و اصول انقلاب و القاء اینکه تحول اقتضائات زمانی، تغییر در اصول و مبانی را ضروری و اجتناب ناپذیر کرده، می‌خواهد ستون و ارکان جبهه انقلاب را متزلزل نماید و استقامت امت بر آنها را درهم بشکند و یا حدّاقل روحیه بی‌تفاوتی نسبت به آرمان ها و اهداف و جهت‌گیری‌های انقلابی را ترویج دهد و متاسفانه برخی از مجتهدنماهایی‌که تحت تاثیر فرهنگ دموکراسی غربی قرار گرفته اند به همراه روشنفکران وابسته بیشترین خدمت را به استکبار در این رابطه می‌کنند.

۶-۴- ایجاد تشدید اختلاف‌ها:

       از اقدامات و روش‌های همیشگی جبهه استکبار، ایجاد اختلاف و درگیر نمودن جبهه انقلاب و مسلمین به منازعات و اختلاف داخلی و غفلت و بازماندن از دشمن اصلی و توطئه های جبهه استکبار می باشد که متاسفانه با بی‌بصیرتی و غفلت برخی از مسلمانان در اکثر موارد موفق هم شده اند.  دامن زدن به اختلافات مذهبی، نژادی، قومیّت‌ها، جدائی حوزه های علمیه از دانشگاه‌ها و توجه افراطی به امور صنفی از مصادیق این راهبرد خطرناک مستکبران و مزدورانش می باشد؛ چرا که می دانند وحدت و انسجام جبهه حقّ آن را مقتدر و نفوذ ناپذیر می کند.

۷-۴- تطهیر چهره استکبار:

      در استعمار نو و فرانو مستکبرین برای اینکه بتوانند خواسته‌های خود را به راحتی بر ملّت ها تحمیل کنند، نیازمندآن هستندکه چهره ای مقبول، مردمی و حقّ به جانب داشته باشند و لذا علاوه بر موضع گیری ظاهری طرفداری از مردم با بکارگیری قلم به دستان مزدور و روشنفکران منفعل یا مرعوب تلاش می کنند چهره و ظاهر قدرت‌های استکباری را تطهیر و بَزَک کنند و آنها را دوست، طرفدار حقوق بشر و مدافع ملّت ها معرفی کنند و به جوانان این گونه القاء کنند که دست یابی به تمدن، آزادی، حقوق انسانی و رفاه عمومی جز از طریق همراهی و تبعیت از سیاست‌های قدرت های بزرگ امکان ندارد و با دوست نماییِ دشمنان انفعال را جایگزین مقاومت قرار دهند.

۸-۴- القاء تقابل‌های دروغین:

     از اقدامات فرهنگی جبهه استکبار ایجاد و القاء تضاد و تباین بین ارزش‌های انقلابی با تمدن و عقلانیت و رفاه عمومی است و اینکه برای بهره مندی از علم، عقلانیت، پیشرفت و آبادانی دنیا چاره‌ای ندارند جز این که از ارزش‌ها و آرمان‌ها کوتاه بیایند و از آنها دست بشویند؛ چرا که این‌ها قابل جمع نیستند.

      تعابیری مثل علم یا ایمان، تعقل یا تعبد، حقّ یا تکلیف، آزادی یا عبودیّت، دنیا یا آخرت، توسعه یا عدالت، پیشرفت یا استقلال و امثال آنها از جمله تحریف ها و القائاتی است که استکبار می خواهد وارد فرهنگ کشورهای اسلامی بنماید در حالی که در اسلام تمام این تقابل‌ها ساختگی و دروغ است و به جای ‘یا’ ، اسلام تعبیر ‘با’ دارد و هرگز آنها را مانعه الجمع نمی‌داند.

 

۹-۴- تضعیف نهادهای انقلابی:

       جنگ روانی و تضعیف نهادهای انقلابی [ اعم از حکومتی و مردمی] و کاستن از محبوبیت و تاثیرگذاری آنها از برنامه ها و اقدامات مستمرّ جبهه استکبار می باشد؛ چرا که این نهادها را سنگرنشین و حافظ انقلاب و نظام می دانند. حمله به شورای نگهبان که ضامن اسلامیّت قوانین و سلامت انتخابات می باشد و تهاجم به سپاه پاسداران که خط مقدم پاسداری از انقلاب را در عرصه های مختلف بر عهده دارد و بیش از همه تضعیف و تلاش برای منزوی کردن بسیج که تضمین‌کننده حضورِ سازماندهی شده و مقتدرانه مردم در دفاع از انقلاب و ارزش‌های آن می باشد، از جمله راهبردهای جبهه استکبار می باشد.

۱۰-۴- ناکارآمد معرفی کردن مقاومت:

         جبهه استکبار با روش هویج و چماق و تطمیع و تهدید می خواهد این گونه القاء کند که در عصر جدید گفتمان مقاومت و ایستادگی بر مواضع نمی تواند کشور و نظام را در مسیر پیشرفت و بهره مندی از رفاه عمومی و تعالی قرار دهد و در مقابل مذاکره و کوتاه آمدن در برابر سیاست های جهانی! (استکباری) حلّال تمام مشکلات و رافع تمام موانع می باشد. آنچه آمریکا و دولت های همراهش از مذاکره دنبال می‌کنند آن است که به ملت هایی که تحت تاثیر انقلاب اسلامی در مقابل استکبار به مقابله و مبارزه برخواسته اند، این گونه القاء نمایند که ببینید ایران پس از سی و پنج سال مقاومت و جنگ با آمریکا و صهیونیسم ناچار شد مذاکره و سازش را بپذیرد، پس شما هم حساب کار خود را بنمائید و بدانید پایان کا شما هم چیزی جز سازش و همراهی با ما نیست.

۱۱-۴- مقبولیت زدایی از نظام:

      از اقدامات برنامه‌ریزی شده دشمن و جبهه استکبار آن است که کارآمدی و میزان موفقیت نظام ولایی و انقلابی را کاهش بدهد و به تدریج بین مردم و حاکمیت و مدیران شکاف ایجاد کند و مردم را نسبت به مسئولین بی‌اعتماد سازد و نافرمانی مدنی را در اقشار مختلف پیاده کند و با کاهش مقبولیت مردمی زمینه را برای اقدامات و تهاجمات بعدی مهیا سازد و برای این کار از روش‌های مختلف استفاده می‌کند مانند ایجاد توقعات کاذب، بی‌اعتمادی به مسئولین، بزرگ نمایی مشکلات و نابسامانی‌ها، بهره برداری از لغزش‌ها و انحراف مدیران و مشغول کردن آنها به امور جناحی و …

۱۲-۴- هویّت زدایی:

      از شگردهای جبهه استکبار در تهاجم فرهنگی آن است که با هویّت زدایی و ترویج سبک زندگی غربی و تقلید از دیگران در عرصه های مختلفِ فردی، خانوادگی، اجتماعی، سیاسی، مدیریتی و چگونگی ارتباط با دیگران، بیگانگی نسبت به فرهنگ اسلامی و هویّت ملّی و اعتماد به نفس را در جبهه انقلابیون نهادینه ساخته و انفعال را جایگزین باور به اینکه می توانیم قرار دهد تا آنها را از درون آسیب پذیر و پیرو فرهنگ استکباری خویش سازد.

۱۳-۴- حمایت و پشتیبانی از جریان های معاند و ساختارشکن:

      استکبار بر اساس خوی استکباری و برتری طلبی، خود را کدخدا و ارباب جهان دانسته و دخالت آشکار و پنهان در امور داخلی کشورهای دیگر را حقّ خود می داند و به همان میزان که از حاکمان مستبد و تحت فرمان خویش حمایت می کند از گروهها، اشخاص و جریان های ساختارشکن که مقابل انقلاب و نظام ولایی قرار گرفته اند حمایت و پشتیبانی نموده و آنها را برای فتنه آفرینی و ایجاد مشکل و بحران آماده و مدیریت می کند که نمونه های فراوان آنرا در دوران انقلاب اسلامی شاهد بوده و هستیم و البته این اقدام از ناحیه آمریکا و صهیونیسم جای تعجب ندارد اما شگفتی و افسوس بر کسانی است که اربابی آنها را پذیرفته و دعوت کننده استکبار و مجریان نقشه های استکبار در کشورشان هستند.

۱۴-۴- نفاق جدید:

       جبهه استکبار که با بیداری و اقبال امت ها به اسلام و ارزش ها، مقابله مستقیم با جبهه حقّ و انقلابی را مفید و مؤثر نمی دانند با چهره منافقانه و طرح شعارهایی مثل دموکراسی، اصلاحات، دفاع از دین داری، اعتدال، آزادی، مبارزه با تروریسم، دفاع از حقوق بشر و امثال آن دخالت ها و اقدامات استکباری خود را توجیه نموده و در عین حال اهداف خویش را دنبال می کنند و این بخشی از سیاست ماکیاولی ( و به تعبیر حضرت امام خمینیw سیاست شیطانی ) آنها است که مذهب و اخلاق را در خدمت قدرت و سلطه تعریف می کنند.

۱۵-۴- تلاش برای منزوی جلوه دادن نظام ولایی:

        نظام ولایی و جمهوری اسلامی به عنوان مرکز و عامل اصلی بیداری اسلامی و پرچم دار جبهه استکبار ستیزی همواره مورد خشم و دشمنی نظام استکباری بوده و آنها این نگرانی را دارند که مُدل و الگوی نظام اسلامی در دیگر کشورها هم شکل بگیرد و لذا با تمام قدرت می کوشند آنرا در سطح جهانی منزوی نموده و به حاشیه ببرند تا مانع درخشش و تابیدن نور آن بر دیگر کشورها گردند و اگر نتوانستند لااقل مدل نظام ولایی را ولو به ظاهر هم شده منزوی معرفی کنند و با تعابیر دروغینی مثل اینکه جامعه جهانی مقابل ایران قرار دارد و یا با ایران هراسی، اسلام هراسی، تشیع هراسی، حاکمان کشورهای اسلامی و اگر توانستند مردم کشورها را در جبهه خود داخل و    سازمان دهی کنند و با استفاده از مجامع به ظاهر جهانی مانندسازمان ملل و سازمان های وابسته به آن انقلاب اسلامی و مدل جمهوری اسلامی را ناموفق جلوه دهند.

راهبرها و برنامه های دیگر جبهه استکبار

         آنچه ذکر شد تنها برخی از راهبردها و اقدامات جبهه استکبار در جنگ فرهنگی و تهاجم به نرم افزار انقلاب اسلامی بود و مصادیق دیگری از این راهبرد و تلاش ها وجود دارد که از چشم واقعیت بین و بصیر مردم و امت انقلابی ما پنهان نمی باشد مانند ایجاد مانع در مسیر پیشرفت های علمی، ایجاد گسست اجتماعی، تهاجم به مهندسی و ساختار نظام ولایی، جهانی سازی فرهنگ غربی، سوق دادن احساسات دینی به سوی عرفان های کاذب، ترویج فرهنگ مصرف گرایی و تجمل طلبی، بی اعتمادسازی به توانمندیهای داخلی، جداسازی فرهیختگان از همراهی با انقلاب، نارضاسازی و بالابردن سطح توقعات کاذب، تحریم و فشار برای شکستن مقاومت ملی، القاء این تفکر که کشور در لب پرتگاه قرار دارد و یگانه راه نجات سازش با غرب است و …

ابزارهای جبهه استکبار

         جبهه استکبار به سردمداری آمریکا و صهیونیسم برای تحقق راهبردهایی که ذکر شد و جنگ فرهنگی از تمام امکانات و ابزارها و فرصت ها استفاده می کند مانند رسانه های خبری وابسته به غرب، فعال نمودن اطاق های فکر استکباری، هنر و فیلم، نویسندگان و گویندگان مزدور، سازمان های بین المللی و منطقه ای، بکارگیری نیروهای عملیاتی و پشتیبانی فکری و مادی از پیاده نظام های داخلی، تبلیغات جهانی، بهره گیری از منابع مالی ثروت های کشورهایی که حاکمان آنها دست نشانده استکباری می باشند، عرصه کتاب و مطبوعات و …

میزان موفقیت جبهه استکبار

      اینکه جبهه استکبار با همه این برنامه ها و اقدامات چه میزان در جنگ فرهنگی و نرم می تواند موفق باشد، بستگی دارد به جبهه انقلاب اسلامی و آمادگی و واکنش و اقداماتی که انجام می دهد. جبهه انقلاب و اسلام می تواند با بصیرت، آمادگی علمی و عملی و اقدام به موقع تمام این تهدیدها و تهاجم ها را به فرصت و در راستای صدور فرهنگ انقلاب تبدیل کند که در بخش بعدی تحت عنوان جهاد فرهنگی به برخی از الزامات توفیق جبهه حقّ و انقلاب اسلامی می پردازیم.

۵- جهاد فرهنگی

            ضمن اذعان به خطرناک تر بودن جنگ فرهنگی و نرم لکن با روحیه جهادی و انقلابی و با بهره گیری از فرهنگ غنی اسلامی و بصیرت و آمادگی همه جانبه در مقابل جبهه استکبار و اعتماد به نفس می توان این عرصه از جنگ را هم به سود جبهه انقلاب اسلامی تمام کرد و استکبار را ناکام و مغلوب ساخت. راهبرد جبهه انقلاب اسلامی در مقابل جنگ فرهنگیِ استکبار عبارت است از جهاد فرهنگیو تقویت روحیه جهادی و مبارزاتی و الزامات آن با تکیه به آموزه های دینی و فرهنگ اسلامی.

      برای آشنایی با مؤلفه های جهاد فرهنگی و چگونگی مقابله با جنگ فرهنگیِ استکبار مهمترین الزامات جهاد فرهنگی را به صورت اختصار بیان می کنیم.

۱-۵- غفلت نکردن از دشمنی استکبار

      نخستین گام دشمن دیدن استکبار و غفلت نکردن از تقابل و جنگ همیشگی مستکبران با جبهه انقلاب می باشد. استکبار بر اساس خُلق و خوی استکباریش جز به تسلیم کردن امت ها و پذیرش سلطه مستکبرانه اش و حذف هر رقیبی راضی نمی باشد و در همان حالی که یک دست خود را برای مذاکره و دوستی دراز می کند با دست دیگر آنرا نقص و حمله می نماید.

      دشمن دیدن دشمن و سوء ظنّ به همه اقدامات او موجب هشیاری، حفظ روحیه مبارزاتی و فرهنگ جهادی و بازی نخوردن بوسیله وی می باشد.

     و این واقعیتی است که قرآن با تعابیر مختلفی مسلمانان را نسبت به آن آگاه کرده است گاهی سفارش می کند که شیطان ( و ایادیش ) را دشمن ببینند (إِنَّ الشَّیْطانَ لَکُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا فاطر/۶) گاهی خطاب به پیامبر(ص) و رهبری جامعه دینی می فرماید:  وَ لَنْ تَرْضى‏ عَنْکَ الْیَهُودُ وَ لاَ النَّصارى‏ حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ  بقره/۱۲۰ و گاهی بعد از تصریح به اینکه فتنه ( و جنگ نرم فرهنگی ) خطرناک تر و بزرگ تر از جنگ فیزیکی و قتل است خطاب به مؤمنین می فرماید جنگ جبهه کفر و استکبار تا زمانیکه اگر بتوانند شما را از دین و اصولتان جدا کنند، ادامه دارد.

وَ الْفِتْنَهُ أَکْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ وَ لا یَزالُونَ یُقاتِلُونَکُمْ حَتَّى یَرُدُّوکُمْ عَنْ دینِکُمْ إِنِ اسْتَطاعُوا بقره/۲۱۷

     دوست و اهل منطق و گفتگو دانستن استکبار – آنگونه که برخی افراد بی بصیرت و غافل خیال می کنند – موجب به خواب رفتن و غفلت گردیده و بیشترین فرصت را به جبهه استکبار می دهد و توطئه های او را توهم می نمایاند علی(ع) پس از انتقاد نسبت به غفلت مسلمانان از تهاجمات دشمن می فرماید: إنَّ أَخَا اَلْحَرْبِ اَلْأَرِقُ وَ مَنْ نَامَ لَمْ یُنَمْ عَنْهُ  نهج البلاغه نامه ۶۲   

 

 

 

۲-۵- درک صحیح از جنگ فرهنگی

      یکی از ویژگی های جنگ نرم و تهاجم فرهنگی آن است که جز برای انسانهای با بصیرت و هوشیار دیده نشده و لمس نمی گردد و دشمن چراغ خاموش و بی سروصدا حضور یافته و کار خود را می کند و مانند ویروسی عمل می کند که با احساس درد همراه نبوده و انگیزه درمان و مقاومت سازی را در مقابل خود ندارد.

     بعد از آگاهی از دشمنی استکبار، درک صحیح و تسلط کامل بر جنگ نرم و تهاجم فرهنگی و چگونگی آن، از مهمتریت الزامات و مقدمات جهاد فرهنگی و واکنش مناسب و شایسته می باشد و در مقابل غفلت و ناتوانی از دیدن و لمس کردن تهاجم غیرآشکارِ فرهنگی، فرصت پیش روی و ضربه زدن را به جبهه استکبار داده و چه بسا نیروهای غافلِ خودی را به پیاده نظام و مجری دشمن تبدیل می کند.

۳-۵ تقویت و تحکیم مبانی اعتقادی

     آنچه بیش و پیش از هرچیزی جبهه انقلاب و سنگر نشینان آن را در برابر جنگ فرهنگی، مصونیت می بخشد و نقشه ها و تجاوزات ناپیدای دشمن را بی اثر و دفع می کند، استحکام مبانی اعتقادی و ایمان راسخ و نفوذناپذیر می باشد.

     ایمان استوار و خداباوری خردمندانه اولاً خدامحوری و خداحاضری و ناظری را به دنبال داشته و انسان مؤمن را در برابر وسوسه ها و القاءات شیطانی و انحرافی، مقاوم و نفوذناپذیر می کند و ثانیاً تلاش و مجاهدت او را در مسیر هدایت و صراط مستقیم و خدا قرار می دهد

إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ یَرْتابُوا وَ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ أُولئِکَ هُمُ الصَّادِقُونْ حجرات/۱۵

۴-۵- تحکیم و تجلی هر چه بیشتر ولایت محوری:

      وقتی برهان عقلی و نقلی و تجربه های متعدد و قطعی می گوید عامل اصلی و محوری تمام پیروزی ها و عبور از همه گردنه های سخت و فتنه ها از جمله جنگ نرم و تهاجمات فکری، پیوند عمیق امت با ولایت و رهبری می باشد[ که تجلی بخش ولایت خدا می باشد] و در مقابل علّت تمام ناکامی ها و آسیب پذیری مسلمانان، فاصله گرفتن و عدم وابستگی فکری و عملی با ولیّ خداست بنابراین به اقتضاء عقل و تجربه و بیش از همه آیات قرآن و روایات باید برای پیروزی در جنگ فرهنگی، ولایت محوری را در باور و عمل تقویت نمود و جبهه انقلاب را با محوریت و فرماندهی و رهبری ولی خدا استحکام و نفوذ ناپذیر کرد.

 

۵-۵- اعتماد به نفس و خودباوری

        جهاد فرهنگی و مقاومت در برابر فرهنگ های بیگانه و تهاجمی، بدون اعتماد به نفس و اتکال به فرهنگ بومی و اسلامی و نقاط قوت و ممتاز آن میسور نمی باشد. اعتقاد راسخ به اینکه با تکیه به مبانی، ارزش ها و تعالیم اسلامی می توانیم[ چنانچه تا بحال توانسته ایم] مسیر تعالی علمی و سعادت عملی را بپیمائیم و بهترین تمدن و سبک زندگی و مدیریت را پیاده کنیم و فرهنگ به بن بست رسیده غرب تاب و توان مقاومت در برابر فرهنگ غنی اسلام را ندارد، بزرگترین سرمایه و کارامدترین عامل حرکت آگاهانه، امید و شوق آفرین و عامل جرأت و جسارت می باشد و در مقابل خود باختگی در برابر فرهنگ های وارداتی و تحمیلی و انفعال در برابر زرق و برق و ظاهر فریبنده آنچه دیگران القاء می کنند موجب یاس و تقلید کورکورانه و مغلوب شدن در جنگ فرهنگی می گردد.

۶-۵- بصیرت افزایی:

     بصیرت روشن کننده فضا و قطب نمایی است که مانع لغزش و گُم کردن مسیر هدایت و تعال فردی، اجتماعی و سیاسی می گردد، بصیرت امت، بزرگترین دشمنِ استکبار و خنثی کننده فتنه ها و توطئه های آشکار و پنهان جبهه استکبار می گردد. و هرچه میزان بصیرت و قدرت تحلیل و تشخیص و ژرف نگری عمومی ارتقاء یابد، اقتدار جبهه انقلاب افزایش و عملیات ها و اقدامات فرهنگی و سیاسی جبهه استکبار بی اثرتر و غیر کارآمد می گردد بنابراین از بزرگترین وظایف رهبران، مدیران و فرماندهان و خواص جبهه حقّ و انقلاب است که با تلاش مجاهدانه و روحیه انقلابی نسبت به تعمیق و ارتقاء سطح بصیرت امت انقلابی در عرصه ها و ابعاد مختلف، مصونیت و آسیب ناپذیری جبهه انقلاب را افزایش دهند و تیغ های تبلیغاتی و فرهنگی او را کُند و بی اثر سازند.

۷-۵- تعالی معنوی

      آراستگی به فضایل و ارزشهای انسانی و متنعم بودن از لذت های معنوی اولاً مقاومت انسان در برابر جاذبه های دنیوی و لذت های ظاهری و آنچه لیبرالیسم فرهنگی به آن دعوت می کند را افزایش می دهد و ثانیاً روحیه سلحشوری و انقلابی و حضور مجاهدانه در همه صحنه های دفاع از جبهه حقّ و ایستادگی در برابر جنگ فرهنگی را ارتقا می بخشد و بلکه قدرت تاثیرگذاری و جاذبه جبهه انقلاب اسلامی و جهاد فرهنگی را بالا می برد که به قول شهید حجه الاسلام عبدا… میثمی که می گوید:

     ” توان ما به میزان امکانات در دست ما نیست بلکه توان ما به میزان اتصال ما به خداست”   

        تلاش برای تعالی معنوی امت اسلامی به ویژه جوانان تنها یک اقدام برای خودسازی آنها نمی باشد بلکه اهتمام به مهمترین نیاز و شرط جهاد فرهنگی و سنگر نشینی اسلام ناب در مقابل تهاجم گسترده و خطرناک جبهه استکبار می باشد.

۸-۵- استقامت بر اصول و گفتمان انقلاب اسلامی

       تغییر در تاکتیک ها و روش ها متناسب با اقتضاءات زمانی و حوادث جدید اجتناب ناپذیر و کاملاً معقول و مشروع است لکن تحوّل و تغییر در مبانی و ارکان انقلاب اسلامی و جهت گیری کلی گفتمان اصلی انقلاب پذیرفتنی نبوده و موجب خروج از صراط مستقیم و تضعیف جبهه انقلاب می گردد و لذا شفافیت و اصرار بر اصول و استقامت بر گفتمان مقاومت و تلاش برای نهادینه سازی آنها و تبیین صحیح اصول گرایی می تواند مانع توفیق یافتن جبهه استکبار در نفوذ و استحاله انقلاب گردد.

      اصولی مانند ماهیت دینی و اسلامی انقلاب، تولّی همراه با تبری و استکبار ستیزی، گفتمان مقاومت و سازش ناپذیری در برابر زیاده طلبی مستکبران، مردم سالاری دینی، دفاع از محرومان و مقابله با ظالمان و… هرگز نباید در ادبیات انقلاب اسلامی کم رنگ گردد.

۹-۵- اطلاع رسانی و تحلیل صحیح واقعیت ها

       جهاد فرهنگی در عین آرمان و اصول گرایی، مستلزم نگرش صحیح به واقعیات خارجی و تسلط بر شرایط و اقتضاءات زمانی و مکانی و تحلیل جامع و شایسته می باشد.

فراموش نکنیم که غفلت از واقعیات خارجی و شرایط و موقعیت های متفاوت و همینطور تحلیل ناصواب از حوادث، بارها مسلمانان ظاهربین و حتی برخی خواص و چهره های برجسته اما سطحی نگر را گرفتار لغزش و فاصله گرفتن از جبهه حق و ملازمت با ولی خدا گردیده است همانند کسانیکه به علیg گفتند حاضر نیستیم کنار تو با سپاه جمل و صفین مبارزه کنیم و یا کسانیکه در جریان فتنه ۸۸ دو طرف !!! را به مصالحه و کوتاه آمدن دعوت می کردند.

     احاطه و تحلیل صحیح از واقعیت ها مستلزم آن است که اولاً با اطلاع رسانی جامع و نشان دادن برنامه ها و نقشه های دشمنان مانع فریب خوردن امت انقلابی گردید و ثانیاً مراقب واقعیت سازی و صحنه آرایی های دشمنان و واقعیت نمایی خواسته ها و توطئه های جبهه استکبار بود.

 

 

 

۱۰-۵- حفظ و ارتقاء آمادگی همه جانبه و اقتدار ملی

      منابع دینی به ویژه قرآن به ما آموخته است که بزرگترین عامل بازدارنده جبهه استکبار از تعرض و تهاجم و مایوس کننده دشمنان آشکار و پنهان از ضربه زدن به جبهه اسلامی، آمادگی همه جانبه و توانمندی فکری و عملی داخلی است.

وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّهٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّکُمْ وَ آخَرینَ مِنْ دُونِهِمْ لا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ یَعْلَمُهُمْ انفال/۶۰

      به همان میزان که ضعف نشان دادن و انفعال به جبهه مقابل جرأت و جسارت حمله و تجاوز می دهد، پیشرفت های علمی و کسب آمادگی های روحی و تقویت توانمندیهای عملی و نمایش اقتدار ملی در عرصه های نظامی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی، یأس و اضطراب و ترس را در جبهه استکبار بیشتر ساخته و خواب راحت را از آنها می گیرد و لذا طاغوت ها و سردمداران جبهه استکبار تلاش می کنند مردم را تحقیر و تضعیف کنند تا فرمان آنها را ببرند و سلطه آنها را بپذیرند.قرآن در توصیف سمبل استکبار و استبداد فرعون می فرماید: فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطاعُوهْ  زخرف/۵۴

۱۱-۵- تعمیق و گسترش فرهنگ بسیجی

       گرچه بسیج در سنگر دفاع سخت از انقلاب اسلامی [همانند دفاع مقدس] درخشش بی بدیلی داشت و دارد اما بسیج یک نهاد نظامی صرف نیست بلکه یک فرهنگ، یک باور و منش و روش ویژه است، بسیج یک سبک زندگی در عرصه های مختلف فردی، خانوادگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است که با روحیه جهادی و انقلابی بزرگترین حماسه ها و شگفتی ها را خلق می کند بسیج تبلور حضور همراه با بصیرت و اقتدار و استقامت امت انقلابی و مشارکت مردمی است و در دفاع از انقلاب و ارزش های آن و دفع و رفع تهاجم های جبهه استکبار کارآمدترین و بیشترین نقش را ایفا کرده است و هرچه روحیه و فرهنگ بسیجی تعمیق و گسترش بیشتری یابد اقتدار فرهنگی، سیاسی و عملی جبهه حق افزون می گردد و جبهه استکبار را با تمام امکانات تبلیغاتی، رسانه ای و فرهنگی اش ناکام تر و  مغلوب تر می کند.

بسیج شجره طیبه الهی و بسیجی انسان مؤمن، بصیر، مجاهد، ولایت مدار، منضبط، غیور، خردمند، آزاد از قیود مادی و زمینی و سازش ناپذیری است که تجلی بخش آیات قرآنی همانند أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ  فتح/۲۹  إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونْ احقاف/۱۳ یُجاهِدُونَ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ وَ لا یَخافُونَ لَوْمَهَ لائِمْ مائده/۵۴  می باشد که در عین حال که خواب راحت و فرصت توطئه و فتنه گری رازا جبهه استکبار و ایادیش می گیرد، با خدمت صادقانه و محبت اسلامی و ترویج ارزش های الهی، امید و نشاط و روحیه خودباوری و اقتدار و تعاون را در جبهه خودی نهادینه می سازد و فرهنگ انقلابی و جهادی را استحکام و گسترش می دهد.

بنابراین بر همه مدیران و آنان که دغدغه پیروزی جبهه حق بر باطل را دارند لازم است که به دور از تعارف های ظاهری و لفظی در جهت تقویت و فراگیر شدن روحیه بسیجی تلاش کنند و مغلوب شانتاژ بازی و تبلیغات مسموم فریب و بازی خوردگان جبهه استکبار که چشم دیدن بسیج و بسیجی را ندارند، نگردند.

۱۲-۵- رصد و ممانعت از نفوذ عناصر دشمن

       از آنجا که جبهه استکبار در جنگ فرهنگی و تهاجم به نرم افزار انقلاب بیش از آنکه به امکانات و توانایی های خودش متکی باشد چشم به زمینه ها و عناصر نفوذی و مرعوب و منفعل در برابر فرهنگ غرب دارد، بصیرت و خردمندی انقلابی اقتضاء       می کند امت و بیش از آنها مسئولین و کارگزاران حکومتی با هوشیاری جریان نفوذ را رصد کرده و با قاطعیت جلوی حضور پیاده نظام جبهه استکبار و ماموران استحاله انقلاب را مسدود سازند و با شایسته سالاری ( آنهم با شاخص های اسلامی و انقلابی ) و به کار گرفتن عمار صفتان و نیروهای وفادار به انقلاب و نظام و مقاوم در برابر تطمیع ها، تهدیدها و فشارهای دشمنان مانع فرصت یافتن و موفقیت جبهه استکبار شوند و اجازه ندهند مجاهدان و آنان که مسئولیت را فرصت خدمت صادقانه می دانند منزوی و آنان که دنبال طعمه دنیوی و همراهی با استکبار می باشند میدان دار گردند.

۱۳-۵- شفاف نمودن مرز خودی از غیر خودی

       غیر آشکار بودن جنگ فرهنگی و نرم و هشیاری در برابر نقشه های خطرناک جبهه استکبار و جلوگیری از فرصت یافتن دشمن دوست نما و فتنه گران مدعی خیرخواهی و اصلاح طلبی، اقتضاء می کند شاخص ها و ویژگیهای نیروهای خودی و دوستان و همراهان واقعی جبهه انقلاب به صورت شفاف تبیین گردد و هممینطور شاخص ها و خصوصیات آنان که در جبهه استکبار قرار گرفته و غیرخودی می باشند در اختیار عموم مردم قرار گیرد تا مرزبندی ها و خطوط تقابل روشن گردد و دشمن، دوست دیده نشود و دوست، دشمن تصور نگردد.

       این سخن که باید افراد و گروهها را به یک چشم دید و به همه خوش گمان بود و نباید از خودی و غیر خودی سخن گفت، از هر کس باشد بازی کردن در پازل دشمن و باز کننده فضا و میدان برای حضور و اقدامات منافقانه جبهه استکبار است مگر می شود فتنه گران و آنان که دست در دست دشمن دارند را با مجاهدان در راه خدا و امت انقلابی یکسان دانست و به یک چشم نگریست؟!!

۱۴-۵- تحکیم وحدت ملی و انسجام اسلامی

       برای ناکام ساختن جبهه استکبار در اختلاف افکنی و هزینه نمودن توان نیروها و گروههای خودی به مناقشات داخلی و غفلت از دشمن اصلی و نقشه های شوم آن باید زمینه های اختلاف و تشتت را از بین بُرد و با تکیه بر مبانی مشترک وحدت ملی و انسجام اسلامی را تقویت نمود و البته تکلیف علماء مذاهب، رهبران جناح های سیاسی داخلی و شخصیت ها و خواص تاثیرگذار در این رابطه سنگین تر و حساس تر می باشد و بر آنان است که با محوریت رهبری حافظ و تقویت کننده یکپارچگی و وحدت امت باشند.

      مشغول شدن و پرداختن به تفاوت های مذهبی، نژادی، سیاسی و صنفی بهترین فرصت را به دشمنان اسلام و انقلاب می دهد و هر کس با هر توجبه و بهانه ای به دسته بندی و اختلافات دامن بزند یقیناً ابزار دست استکبار قرار گرفته و در جهت منافع دشمنان اسلام و ایران حرکت می کند.

۱۵-۵- استمداد از خدا و توکل بر او

       در کنار کسب آمادگی های فکری و عملی و بصیرت و استقامت و اهتمام به تمام مواردی که ذکر شد نباید غفلت کرد که اساسی ترین عامل پیروزی جبهه حق نصرت و عنایت الهی و بهره مندی مؤمنین از توفیق و هدایت خاص خدا می باشد چرا که به فرموده علیg هیچ تلاشی بدون توفیق الهی به جایی نمی رسد لا یَنْفَعُ اجْتِهادٍ بِغَیْرِ توفیق ْغررالکم

و هرچه پیوند و ارتباط جبهه حقّ بخدا بیشتر باشد و استمداد و توکل آنها افزونتر گردد توفیق و موفقیت آنها در جهاد فرهنگی بیشتر می شود و جبهه استکبار برای تاثیرگذاری بر افکار و اندیشه ها ناکام تر می گردد زیرا از یک طرف خدا  وعده داده که جنود شیطانی را بر موکلین راهی نیست  إِنَّهُ لَیْسَ لَهُ سُلْطانٌ عَلَى الَّذینَ آمَنُوا وَ عَلى‏ رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونْ نحل/۹۹ و از سوی دیگر  وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهْ طلاق/۳

این زبان قال و حال همیشگی جنود رحمانی و جبهه حق است که رَبَّنا أَفْرِغْ عَلَیْنا صَبْراً وَ ثَبِّتْ أَقْدامَنا وَ انْصُرْنا عَلَى الْقَوْمِ الْکافِرینْ بقره/۲۵۰

 

 

الزامات دیگر:

      الزامات جهاد فرهنگی محدود به آنچه ذکر شد نمی گردد و عوامل و زمینه های دیگری هم هستند که اهتمام به آنها بدون تردید پیروزی جبهه انقلاب اسلامی را بر جبهه استکبار تضمین می کنند که به فهرست آنها اکتفا نموده و آرزو می کنیم امت انقلابی ما همانند گذشته با بصیرت و مجهز شدن به این الزامات، مسیر پیروزی و حاکمیت بخشیدن دین خدا را ادامه دهند

۱- هدفمند و جهت دار کردن فعالیت های فرهنگی

۲- اهتمام به مراسم و شعائر دینی و انقلابی

۳- تشخیص اولویت ها و مشغول نشدن به امور قرعی و جزئی

۴- افشاء توطئه های دشمنان و نفاق های جدید

۵- خدمت رسانی صادقانه به مردم که انگیزه مشارکت آنها را افزایش می دهد

۶- آسیب شناسی مستمر نسبت به مسائل فرهنگی

۷- نهادینه کردن گفتمان مقاومت

۸- میدان دادن به نهادهای فرهنگی مردم پایه در عین هدایت و جهت دهی

۹-تبیین و اجرایی کردن سبک زندگی اسلامی در تمام عرصه ها

۱۰- تبیین عقلانی و تفسیر جامع از نظام ولایی و کار کرد آن در عصر حاضر

۱۱- اهتمام بیشتر به پیشرفت های علمی

۱۲- اهتمام هرچه بیشتر به فرهنگ دفاع مقدس

۱۳- هدایت فرهنگی و جهت دهی فعالیت های ورزشی و استفاده ازاین فرصت

۱۴- تولید برنامه های هنری و جاذبه دار که مردم را از اقبال به برنامه های بیگانه مستغنی سازد

۱۵- توجیه و اهتمام هرچه بیشتر به نهاد خانواده

۱۶- معرفی و ترویج الگوهای اسلامی و بومی به جای الگوهای وارداتی و غربی

۱۷- قاطعیت در اجرای قانون و مقابله با ناهنجاریهای اجتماعی و افساد

۱۸- توجه بیشتر به هفتاد هزار مسجد به عنوان مهمترین پایگاههای فرهنگی

۱۹- به چالش کشاندن و نقد فرهنگ لیبرالیسم و سکولاریسم

۲۰- تقویت و محوریت دادن به قرارگاه جنگ نرم

       امید است امت انقلابی و شگفتی ساز و مسئولین نظام و به ویژه سنگر نشینان خط مقدم دفاع و پاسداری از انقلاب اسلامی همچون گذشته شاکر و قدرشناس نعمت انقلابی که احیاء کننده اسلام ناب و حاکمیت الهی بوده، باشند و ضمن تسلط و احاطه کامل بر توطئه ها و تهاجم های دشمنان مخصوصاً استراتژی جنگ فرهنگیِ جبهه استکبار، با بصیرت و روحیه انقلابی و جهادی ودرک عمیق و به هنگام از تدابیر، هدایت ها و رهنمودهای مقام معظم رهبری (دام ظله العالی) در صحنه جنگ فرهنگی هم استکبار را ناکام و مأیوس ساخته و راهبرد جهاد فرهنگی و تحقق الزامات آن را مورد اهتمام بیشتری قرار دهند و امتیاز و برجستگی این امت را بر همه مردم و مسلمانان گذشته، بیش از پیش اثبات کنند و زمینه را برای نهضت ظهور و حکومت جهانی آخرین ذخیره الهی و بقیه الله الاعظم روحی له الفداء فراهم سازند.

رَبَّنا أَفْرِغْ عَلَیْنا صَبْراً وَ ثَبِّتْ أَقْدامَنا وَ انْصُرْنا عَلَى الْقَوْمِ الْکافِرینْ

آمین یا رَبَّ الْعالَمینْ

بازدیدها: 199

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *