ج: اگر سرازیرى آب بهگونه اى باشد که جریان از بالا به پایین بر آن صدق کند، قسمت بالاى آن پاک است.
س ۷۱: آیا در شستن لباسهای نجس با آب کرّ و جاری، فشردن هم لازم است و یا این که بعد از زوال عین نجاست همین که آب آن را فرا گرفت، کفایت میکند.
ج: باید بنا بر احتیاط آن را فشار یا تکان دهند.
س ۷۲: آیا در تطهیر لباس متنجّس با آب کر و جاری، فشار دادن خارج آب لازم است یا با همان فشار داخل آب پاک میشود؟
ج: فشار یا تکان دادن داخل آب، کافى است.
س ۷۳: آیا گلیم یا فرش نجسی را که با آب لوله کشی متصل به منبع آب شهری شستشو میدهیم، به مجرد رسیدن آب لوله کشی به محل نجس، پاک میشوند یا باید آب غساله از آن جدا شود؟
ج: در تطهیر با آب لوله کشى، جدا شدن آب غساله شرط نیست، بلکه به مجرد رسیدن آب به مکان نجس، بعد از زوال عین نجاست و حرکت غساله از جاى خود به وسیله دست کشیدن بر فرش در هنگام اتصال آب، طهارت حاصل مىشود.
س ۷۴: حکم وضو و غسل با آبی که بهطور طبیعی غلیظ است چیست؟ مانند آب دریایی که بر اثر وجود املاح فراوان غلیظ شده است، مثل دریاچه ارومیه یا موارد دیگری که غلظت بیشتری دارند.
ج: مجرد غلظت آب به سبب وجود املاح، مانع از صدق عنوان آب مطلق بر آن نمىشود، و براى ترتب آثار شرعى آب مطلق، صدق عنوان آن در نظر عرف کافى است.
س ۷۵: آیا برای ترتب آثار کر بودن آب، علم به کر بودن آن واجباست یا این که بناء بر کر بودن آب کافی است؟ (مانند آب موجود در دستشوئیهای قطار و غیره)
ج: اگر حالت سابقه کر بودن آب احراز شود، بنا گذاشتن بر کر بودن آن جایزاست.
س ۷۶: در مسأله (۱۴۷) رساله امام خمینی(قدّسسرّه) آمده است: «در طهارت و نجاست به گفته کودک ممیز تا زمان بلوغ اعتنا نمیشود». این فتوا تکلیف دشواری است. زیرا بهطور مثال مستلزم این است که پدر و مادر تطهیر فرزندشان را پس از قضاء حاجت تا سن پانزده سالگی به عهده بگیرند. لطفاً وظیفه شرعی ما را بیان فرمایید.
ج: قول کودکى که در آستانه بلوغ است در اینباره معتبر است.
س ۷۷: گاهی به آب موادی اضافه میکنند که آن را به رنگ شیر در میآورد، آیا این آب مضاف است؟ حکم وضو و تطهیر با آن چیست؟
ج: آن آب حکم آب مضاف را ندارد.
س ۷۸: در تطهیر، چه فرقی بین آب کر و آب جاری است؟
ج: هیچ تفاوتى با هم ندارند.
س ۷۹: اگر آب شور جوشانده شود، آیا با آبی که از بخار آن بدست می آید، میتوان وضو گرفت؟
ج: اگر آب مطلق بر آن صدق کند، آثار آب مطلق را دارد.
س ۸۰: برای پاک شدن کف پا یا کفش، راه رفتن به مقدار پانزده گام شرط است. آیا این کار باید بعد از زوال عین نجاست صورت بگیرد یا پانزده گام رفتن با وجود عین نجاست کافی است؟ آیا پس از آنکه عین نجاست با پانزده گام از بین رفت، کف پا یا کفش پاک میشود؟
ج: کسى که بر اثر راه رفتن روى زمین، کف پا یا کفش او، نجس شده است هرگاه تقریباً به قدر ده قدم روى زمین خشک و پاک راه برود، کف پا و کفش او پاک مىشود مشروط به این که عین نجاست، زائل شود.
س ۸۱: آیا کف پا یا ته کفش با راه رفتن روی زمینی که آسفالت شده، پاک میشود؟
ج: زمینهاى آسفالت و یا آغشته به قیر، پاک کننده کف پا یا ته کفش نیستند.
س ۸۲: آیا آفتاب از مطهّرات است؟ اگر هست، شرایط مطهّریت آن چیست؟
ج: تابیدن آفتاب باعث طهارت زمین و همه اشیاء غیر منقول از قبیل ساختمان و چیزهایى که در آن بکار رفته مانند چوب، در، پنجره و مانند آن مىشود، به شرطى که عین نجاست قبلاً از آنها زائل شده باشد و در موقع تابش آفتابتر باشند و به وسیله آفتاب خشک شوند.
س ۸۳: لباسهای نجسی که در موقع تطهیر، آب را رنگین میکنند، چگونه پاک میشوند؟
ج: اگر رنگ دادن لباس باعث مضاف شدن آب نشود، لباسهاى نجس با ریختن آب بر آنها، پاک مىشوند.
س ۸۴: کسی که برای غسل جنابت آب را در ظرفی میریزد و در هنگام غسل قطرات آب به داخل ظرف میچکد، آیا موجب نجس شدن آب میگردد؟ و آیا مانع از تمام کردن غسل با آن آب میشود؟
ج: اگر آب از آن قسمت بدن که پاک است به داخل ظرف بچکد، پاک است و مانعى براى تمام کردن غسل با آن وجود ندارد.
س ۸۵: آیا تطهیر تنوری که با گِل آغشته به آب نجس ساخته شده است، امکان دارد؟
ج: ظاهر آن با شستن قابل تطهیر است و طهارت ظاهر تنور که خمیر به آن مىچسبد براى پختن نان کافى است.
س ۸۶: آیا روغن نجس با انجام فعل و انفعالات شیمیایی بر روی آن بهطوری که مادهی آن دارای خواص جدیدی شود، بر نجاست خود باقی میماند یا این که حکم استحاله را پیدا میکند؟
ج: براى تطهیر مواد نجس، مجرّد انجام فعل و انفعالات شیمیایى که خاصیت جدیدى به مواد ببخشد، کافى نیست.
س ۸۷: در روستای ما حمامی وجود دارد که سقف آن مسطح و صاف است و از آن قطرات حاصل از بخار آب بر سر استحمام کنندگان میچکد. آیا این قطرات پاک است؟ آیا غسل بعد از چکیدن این قطرات صحیح است؟
ج: بخار حمام و قطراتى که از سقف پاک مىچکد، محکوم به طهارت است، و چکیدن این قطرات بر بدن باعث نجاست آن نمىشود و به صحّت غسل ضرر نمىرساند.
س ۸۸: با توجه به اینکه بر اساس تحقیقات علمی، وزن آبهای فاضلابها در اثر اختلاط با مواد معدنی و آلودگی به میکرب ۱۰٪ بیشتر از وزن طبیعی آب است، اگر در اینگونه آبها در تصفیهخانهها تغییراتی به وجود آید و به وسیله عملیات فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی، مواد معدنی آلوده و میکروبها را از آن جدا سازند. بهطوری که بعد از تصفیه کامل از جهت فیزیکی (رنگ، بو، طعم) و از جهت شیمیایی (مواد معدنی آلوده) و از جهت بهداشتی (میکروبهای مضر و تخم انگلها) بمراتب بهداشتیتر و بهتر از آبهای بسیاری از نهرها و دریاها بویژه آبهایی که برای آبیاری استفاده مینمایند، گردد. آیا این آبها که قبل از تصفیه نجس هستند، با اعمال مذکور پاک شده و حکم استحاله بر آنها جاری میگردد یا آنکه پس از تصفیه هم محکوم به نجاست هستند؟
ج: در فرض مذکور با مجرد جداسازى مواد معدنى آلوده و میکربها و غیر آن از آبهاى فاضلابها، استحاله تحقق پیدا نمىکند. مگر این که عمل تصفیه با تبخیر آب و تبدیل دوباره بخار به آب، انجام شود.
احکام آبها
س: جایى که ساکن هستیم، بیشتر اوقات آب به واحد ما نمىرسد. مجبوریم موتور پمپ حبابى را دقیقاً سر راه لوله آب نصب کنیم، تا هرگاه آب ضعیف بود آنرا پمپاژ کند. مدتى است متوجه شدم که موتور داراى شیر یکطرفه است و هربار حباب خود را پر کرده و زمانى که آب را به بالا پمپاژ مىکند، توسط شیر یکطرفه خود، آب شهر را قطع مىکند در اینصورت آب لوله ما کُر است یا خیر؟
ج) اگر اتصال آن از آب شهرى قطع شود حکم آب کُر را ندارد مگر اینکه آب داخل لولهها و منبعى که بدان متّصل است، به اندازه کُر باشد.
س: اگر آب محلى از تانکر تأمین مىشود و کسى که در حال استفاده از آب است نداند که آیا مقدار آب تانکر کُر است یا نه چه حکمى دارد؟
ج: اگر به کُر بودن آن یقین داشته و شک دارد از کُر بودن افتاده باشد، بنا را بر کُر بودن بگذارد ولى اگر نمىدانسته کُر بوده یا نه، نمىتواند احکام کُر را بر آن جارى کند.
احکام تطهیر
س. اگر کسی کاشت ناخن انجام داده و به جهت عسر و حرج و یا عدم توانایی در برداشتن آن وظیفهاش وضو و غسل جبیرهای باشد، حال اگر لاک بر روی آن ناخن کاشته شده باشد، آیا موظف به برطرف کردن آن است یا خیر؟
ج. اگر به گونهای نیست که جزو ناخن محسوب شود، برای وضو و غسل جبیرهای باید آن لاک را بر طرف نماید.
س: در صورت نجس شدن فضاى داخل بینى، آن را چگونه باید تطهیر کرد؟
ج) داخل بینى تطهیر لازم ندارد و با زوال عین نجاست پاک مىشود.
س: در قسمت استریلیزاسیون (C.S.R)، پس از استریل چنانچه خونى در برخى از وسایل استریل شده مشاهده شود آیا همان لباس و وسیله نجس است یا تمام وسایل و لباسها محکوم به نجاست مىباشد؟
ج) اگر در موقع ملاقات وسایل طاهر، با وسایل نجس رطوبت سرایتکننده وجود نداشته باشد نجاست منتقل نمىشود.
س: اگر عصا، پاى مصنوعى، و لاستیکهاى چرخ ویلچر نجس باشند، آیا به وسیله زمین پاک مىشوند؟
ج) پاک شدن آن، محل اشکال است.
س: لباسها و وسایل اتاق عمل که نجس مىشوند، در قسمت استریلیزاسیون (C.S.R) با فشار و بخار آب تحت شرایط خاصى استریل مىگردند، آیا این وسایل، علاوه بر استریل شدن، پاک نیز مىشوند؟
ج) چیز نجس با بخار پاک نمىگردد.
س: آیا با راه رفتن روى کاشى و موزائیک و سرامیک هم پاى نجس پاک مىشود؟
ج) با راه رفتن روى کاشى و سرامیک، پاى نجس پاک نمىشود ولى با راه رفتن روى موزائیک ـ با رعایت شرایط ـ پاى نجس پاک مىشود.
س: آیا آبهایى که بواسطه باران در روى زمین جمع مىشود پاک کنندهى ته کفش پس از طى چند قدم مىباشد؟
ج) اگر موقع باریدن باران در آن آبها قدم بزنید، در صورتى که عین نجاست از آن برطرف شود، پاک مىشود.
س: اگر دندانها به وسیلهى موادى پر شده باشند که قابل جدا شدن از آنها نیستند، در صورتى که داخل دهان نجس شود، آیا نیاز به آبکشى آن وجود دارد یا به صرف زوال عین نجاست، پاک مىشود؟
ج) اگر جزو دندان محسوب شود، پس از زوال عین نجاست پاک مىشود و آب کشیدن لازم نیست.
س: افرادى که داراى دندان پر شده یا با روکش ثابت هستند، در صورتى که داخل دهانشان با خون نجس شود آیا با از بین رفتن خون دهانشان پاک مىشود یا نیاز به آب کشیدن دارد؟
ج) اگر بگونهاى باشد که جزو دندان طبیعى محسوب شود، حکم دندان طبیعى را دارد و آب کشیدن داخل دهان لازم نیست.
س: اگر سه بار دستمال مرطوب را روى محل نجس بکشیم آن قسمت پاک مىشود یا خیر؟
ج) اگر آب زیر دستمال جارى نشود پاک نمىشود.
س: کیفیت تطهیر زمینى را که محل خروج آب ندارد و ناچار محل رفت و آمد نیز هست بیان فرمایید.
ج) به یکى از دو نحو مىتوان کف اتاق را تطهیر نمود: ۱ـ آب لوله را به جاى نجس وصل کند بگونهاى که همه آن محل را فرا بگیرد، بعد آن غُساله را با پارچه و مانند آن جمع کند. ۲ـ آب قلیل را به جاى نجس بریزد که قهراً آب در گوشهاى جمع مىشود و باقى مىماند، سپس آب غُساله را با پارچه و مانند آن بردارد و دوباره آب بریزد و غُساله را با پارچه و مانند آن بردارد و پاک مىشود.
س: اگر لباس، پارچه و مانند اینها را با آب کر تطهیر کنیم و آب قبل از اینکه مضاف شود به آن برسد ولى آب جدا شده از آن مضاف باشد یا مثلاً آبى که درون ظرف بوده و لباس را در آن تطهیر کردهایم مضاف شده باشد آیا این آب مضاف شده نجس است؟ آبى که پس از فشردن از لباس جدا مىشود و مضاف است آیا نجس است؟ در این سؤال آیا فرقى دارد که لباس مذکور با آب کر تطهیر شده باشد یا با آب قلیل؟
ج) اگر لباس و پارچه و مانند آن قبل از رنگ پس دادن و آب را مضاف نمودن با آب کرّ تطهیر شود، کفایت مىکند اگرچه بعد از پاک شدن آب را مضاف نماید و پس از پاک شدن لباس، آبى که بعداً با رنگ پس دادنِ لباس مضاف مىشود، پاک است. این در صورتى است که با آب کرّ یا با آب لولهکشى لباس را تطهیر کنند ولى اگر قصد تطهیر لباس یا مانند آن با آب قلیل را داشته باشند چنانچه آب قلیل در موقع تطهیر لباس مضاف گردد آن لباس پاک نمىشود.
س: در فرض اینکه چیز نجس را با آب قلیل یک مرتبه باید شست تا پاک شود، براى یک مرتبه حساب شدن، آیا کافى است که بعد از زوال عین نجاست زیر آب قلیل، جریان آب ادامه یابد یا باید بعد از زوال عین نجاست آب قطع و دوباره وصل شود تا یک مرتبه حساب شود؟
ج) استمرار آب بعد از زوال عین، کافى است.
س: اگر بعضى از قسمتهاى فرش نجس باشد و انسان دقیقاً محل آنها را نداند آیا اگر شیئ خیسى با آن فرش ملاقات کند مىتواند بگوید آن شیئ نجس نشده است؟ چون محل دقیق نجاست فرش را نمىدانسته است؟
ج) در فرض مرقوم شیئ ملاقات کننده محکوم به طهارت است.
س: رنگ خون اگر بر لباس بماند ولى عین آن باقى نباشد، آیا پاک است؟
ج) در صورتى که جرم خون از بین برود و رنگ باقى بماند، پاک است هر چند با شستنهاى بعدى از بین برود و در این مورد ملاک نظر مکلف ولو با رجوع به عرف است.
س: آیا دندان پر شده در دهان جسم خارجى محسوب مىشود و اگر کسى با داشتن دندان پر شده دندان دیگر را بکشد باید با آب جارى دهان را پاک کند یا خیر؟ و اگر بچه باشد و نشود اینکار را کرد یا بزرگسال باشد و نداند، حکم چیست؟
ج) اگر به گونهاى است که جزو دندان طبیعى محسوب مىشود، حکم دندان طبیعى را دارد و آب کشیدن داخل دهان لازم نیست، و در مورد دندانى که کشیده شده همان قدر که عین نجاست از داخل دهان زایل شود، دهان پاک است؛ و در این مورد فرقى بین بچه و بزرگسال و جهلِ به حکم نیست.
س: چگونه مىتوان عسل، شیره و مانند آن را که در آن نجاستى افتاده پاک نمود؟
ج) اگر مایع نباشد، فقط همان قسمت نجس را با مقدارى از اطرافش بردارید و بقیهاش پاک است و اگر مایع باشد، قابل تطهیر نیست.
س: اگر یک قطره ادرار به بدن یا به لباس بچکد و آن را نجس کند به چه صورتى پاک مىشود؟
ج) با آب قلیل پس از زوال عین نجاست با دو بار شستن پس از خروج غُساله، پاک مىشود و با آب کر پس از زوال عین نجاست با یک بار شستن بطورى که آب به همه محل نجس برسد و از آنجا حرکت کند، پاک مىشود.
احکام تخلی
س ۸۹: عشایر بهخصوص در ایام کوچ کردن، آب کافی برای تطهیر در اختیار ندارند، آیا چوب و سنگریزه برای تطهیر مخرج بول کفایت میکند؟ آیا آنان میتوانند با این حال نماز بخوانند؟
ج: مخرج بول جز با آب پاک نمىشود. ولى نماز کسى که توانایى تطهیر بدن خود با آب را ندارد، صحیح است.
س ۹۰: حکم تطهیر مخرج بول و غائط با آب قلیل چیست؟
ج: براى طهارت مخرج بول با آب قلیل دو بار شستن بنا بر احتیاط لازم است، و براى طهارت مخرج غائط شستن تا مقدارى که عین نجاست و آثار آن از بین برود، لازم است.
س ۹۱: بر حسب عادت، نمازگزار باید بعد از بول کردن استبراء نماید. در عورت من زخمی وجود دارد که هنگام استبراء بر اثر فشار از آن خون جاری شده و با آبی که برای تطهیر استفاده میکنم مخلوط میشود و باعث نجاست بدن و لباسم میگردد. اگر استبراء نکنم احتمال دارد زخم زودتر بهبود یابد ولی با استبراء و فشاری که بر آن وارد میشود زخم باقی خواهد ماند و خوب شدن آن سه ماه طول خواهد کشید. خواهش میکنم بیان فرمایید که عمل استبراء را انجام بدهم یا خیر؟
ج: استبراء واجب نیست. و اگر موجب ضرر شود جایز هم نخواهد بود. البته اگر استبراء نشود و بعد از بول کردن رطوبت مشتبه خارج شود، حکم بول را دارد.
س ۹۲: گاهی بدون اختیار از انسان بعد از بول و استبراء رطوبتی خارج میشود که شبیه بول است. آیا این رطوبت نجس است یا پاک؟ اگر انسان بعد از مدتی بهطور اتفاقی متوجه این مسأله شود، نمازهای گذشتهاش چه حکمی دارد؟ آیا از حالا به بعد بر او واجب است در مورد خروج این رطوبت غیر اختیاری بررسی نماید؟
ج: اگر بعد از استبراء رطوبتى خارج شود که بول بودن آن مشکوک باشد، حکم بول را ندارد و محکوم به طهارت است، و بررسى و جستجو در اینباره لازم نیست.
س ۹۳: لطف بفرمایید در صورت امکان راجع به اقسام رطوبتی که گاهی از انسان خارج میشود، توضیح دهید.
ج: رطوبتى که گاهى بعد از خروج منى از انسان خارج مىشود، وذى نام دارد، و رطوبتى که بعضى از اوقات بعد از بول خارج مىشود، ودى نامیده مىشود، و رطوبتى که بعد از ملاعبه زن و مرد با یکدیگر خارج مىشود، مذى نام دارد. همه این رطوبتها پاک است و باعث نقض طهارت نمىشود.
س ۹۴: اگر کاسه توالتها در جهت مخالف سمتی که اعتقاد دارند قبله است، نصب شود و بعد از مدتی متوجه شویم که جهت کاسه با جهت قبله ۲۰ تا ۲۲ درجه تفاوت دارد. آیا تغییر جهت کاسه توالت واجب است یا خیر؟
ج: انحراف از قبله به مقدارى که انحراف از سمت قبله بر آن صدق کند، کافى است و اشکال ندارد.
س ۹۵: بر اثر بیماری در مجاری ادرار، بعد از بول و استبراء، ادرارم قطع نمیشود و رطوبت میبینم. برای معالجه به پزشک مراجعه نموده و به دستورات او عمل کردم ولی بیماریام معالجه نشد. وظیفه شرعی من چیست؟
ج: بعد از استبراء، به شک در خروج بول اعتنا نمىشود، و اگر یقین دارید که بول بهصورت قطره قطره از شما خارج مىشود، باید به وظیفه مسلوس که در رساله عملیه امام خمینى(قدّسسرّه) ذکر شده، عمل نمایید و تکلیفى زائد بر آن ندارید.
س ۹۶: کیفیت استبراء قبل از تطهیر مخرج غایط چگونه است؟
ج: تفاوتى بین استبراء قبل از تطهیر مخرج غائط و بعد از تطهیر آن، از نظر کیفیت وجود ندارد.
س ۹۷: استخدام در بعضی از شرکتها و مؤسسات مستلزم معاینات پزشکی است که گاهی مشتمل بر کشف عورت است. آیا این عمل در صورت نیاز جایز است؟
ج: کشف عورت در برابر شخص دیگر، هرچند لازمه استخدام باشد جایز نیست، مگر در مواردی که پزشک احتمال دهد فرد مراجعه کننده دچار بیماری خاصی است که استخدام وی با داشتن این بیماری ممنوع است و راهی برای احراز عدم ابتلا به این بیماری جز با معاینه مستقیم وجود نداشته باشد که فقط در این صورت جایز است.
س ۹۸: در هنگام تخلّی، مخرج بول با چند مرتبه شستن پاک میشود؟
ج: محل دفع بول بنا بر احتیاط واجب با دو مرتبه شستن با آب قلیل پاک مىشود.
س ۹۹: مخرج مدفوع را چگونه میتوان تطهیر کرد؟
ج: مخرج مدفوع را به دوگونه مىتوان تطهیر کرد: اول آنکه با آب بشوید تا نجاست زائل شود و پس از آن آب کشیدن لازم نیست. دوم آنکه با سه قطعه سنگ یا پارچه پاک و امثال آن، نجاست را پاک نماید و اگر با سه قطعه، نجاست زائل نشد با قطعات دیگرى آن را کاملاً پاک کند، و به جاى سه قطعه مىتواند از سه جاى یک قطعه سنگ یا پارچه استفاده کند.
احکام تخلی
س: رعایت جهت قبله در دستشویى قطار با توجه به تغییر مسیر آن مشکل است لطفاً حکم مسأله مذکور را بفرمایید و آیا بر مکلّف واجب است که جهت قبله را در آن مکان پیدا کند و بعد اقدام به رفع حاجت نماید؟
ج) اگر جهت قبله را ندانید، اشکال ندارد و تحقیق لازم نیست.
شرایط وضو
س: بعد از کار دستم را تمیز کرده و در آن مانعى ندیدم بعد از مدتى فهمیدم مانعى بر روى دست من بوده و من با آن نماز مىخواندم تکلیف چیست؟
ج) اگر احتمال مىدهید آن مانع بعد از وضو گرفتن واقع شده است، وضوهاى گذشته صحیح است ولى اگر بدانید مانع حین وضو بوده است، وضو و نمازى که با آن خواندهاید، باطل بوده است.
س: اگر در هنگام وضو گرفتن، ساعت را از دستمان خارج نکنیم ولى آن را چند بار بچرخانیم تا آب به سطح پوست برسد، براى وضو اشکالى دارد؟
ج) اگر آب به پوست مىرسد و از بالا به پایین شسته مىشود اشکال ندارد.
س: اکلیلهایى بر روى ناخنهاى پایم بود که در هنگام غسل واجب هر کار کردم نرفت و با همان اکلیلها غسل کردم اکنون که این اکلیلها رفته است آیا باید دوباره غسل خود را انجام دهم؟
ج) اگر در وقت غسل ازاله آن غیر ممکن یا حرجى بوده، در صورتى که روى آن دست تر کشیده باشید غسل شما جبیرهاى محسوب شده و صحیح است.
س: آیا در وضو در حالى که بر روى دست آب مىریزیم مىتوان با همان دست شیر آب را بست؟
ج) قبل از تکمیل شستن دست چپ اشکال ندارد ولى پس از آنکه وضو کامل شد و از شستن دست چپ فارغ شد اگر دست را به چیز مرطوب (مثل شیر آب) بگذارد و آب خارج وضو با آب وضو مخلوط شود، مسح سر و پا با آب خارج وضو و یا با آب مختلط صحیح نیست.
س: شخصى وضو گرفته و در نماز متوجه مىشود اکلیل بر صورتش مىباشد حکم نمازش چیست؟ و اگر بعد از نماز متوجه شود حکم نماز چیست؟ چون قبلش آرایش کرده بوده؟
ج) اگر یقین دارد که مانع، هنگام وضو بوده است فرقى بین قبل از نماز و بعد از نماز نیست و در هر صورت باید مانع را برطرف کرده و مجدداً وضو بگیرد و نماز خوانده شده را هم اعاده کند.
س: وضو گرفتن از آبهاى خنک مسجدالحرام و اطراف آن- که براى آشامیدن اختصاص دادهاند اعم از کلمنها و شیرها- چه حکمى دارد؟
ج) صحّت وضو با شک در اباحه آب براى وضو محل اشکال بلکه منع است.
س: آیا مسح بر موى مصنوعى جایز است؟
ج) اگر موى کاشته شده قابل برداشتن نبوده و یا ازاله آن مستلزم حرج و مشقّت باشد و با وجود موها، امکان مسح بر پوست سر نباشد، مسح روى همان موها کافى است.
س: آیا آثار باقیمانده از صابون بر روى دست مانع وضو و غسل است؟
ج) مجرّد وجود اثر صابون که بعد از خشک شدن اعضا ظاهر مىشود، ضررى به وضو یا غسل نمىرساند، مگر این که داراى جِرمى باشد که مانع از رسیدن آب به پوست مىشود.
س: آیا در باران مىشود وضو گرفت؟
ج) مانع ندارد مشروط بر اینکه قطرات بارانى که به اعضاى وضو مىرسد، با آن قصد وضو نماید و هنگام مسح، باران به کف دستها اصابت نکند.
س: آیا مىتوان عمداً کارى کرد که وظیفه، وضو و غسل جبیره شود مانند کاشت ناخن یا جراحى بینى که صرفاً به خاطر زیبایى انجام مىگیرد و ضرورتى ندارد؟ اگر جایز نیست، افرادى که داراى شغلهایى هستند که سبب ایجاد مانع مىشود و برطرف کردن آن برایشان مشقت دارد آیا در صورت امکان تغییر شغل، وظیفه دارند که آن را تغییر دهند؟ (مانند نقاشها که گاهى پشت بدنشان هم رنگى مىشود و باید کسى این مانع را برایشان برطرف کند و یا رنگ بگونهاى است که به راحتى برطرف نمىشود.)
ج) ایجاد مانعى که موجب تبدّل وظیفه وضو و غسل به وضو و غسل جبیرهاى مىشود، چنانچه در غیر وقت نماز باشد، مانع ندارد ولى در وقت نماز باید وضو یا غسل را انجام دهد سپس مبادرت به ایجاد مانع نماید، و افراد مشتغل به کارهایى که موجب ایجاد مانع مىشود (مانند نقاشى، یا گچکارى و امثال آن) چنانچه نتوانند در وقت وضو یا غسل آن مانع را برطرف کنند شستن روى همان مانع کفایت
س: اگر شخص وضو گیرنده در اثر عدم آگاهى هنگام شستن دستها و صورت به قصد وضو، اقدام به باز و بسته کردن شیر آب نماید؛ آنهم در موقعى که رطوبت (خیسى) روى شیر آب در مسح او تداخل نماید وضوى او باطل است. حکم نمازهایى که با این حالت خوانده شده چیست؟
ج) در حال حاضر تا یقین به بطلان وضو و نماز ندارد، محکوم به صحّت است و تکلیفى ندارد.
س: آیا وجود جرم در زیر ناخنها و یا بلندى ناخنها باعث بطلان وضو خواهد شد؟ ضمناً حکم نمازهاى خوانده شده چیست؟
ج) امور مذکور موجب بطلان وضو و نماز نیست.
کیفیت وضو
س. مقدم کردن مسح پای چپ بر مسح پای راست چه حکمی دارد؟
ج. جایز نیست.
س. اگر در بین وضو، از نیت ادامهی وضو منصرف شویم آیا میتوانیم بدون به هم خوردن موالات، وضو را ادامه دهیم و اگر بعضی از اعمال وضو را به حالت تردید در نیت انجام دهیم حکم چیست؟
ج. اگر قبل از آن که موالات به هم بخورد به نیّت اول خود برگردد و بقیه اعمال را به آنچه که با نیّت آورده بود، ضمیمه کند وضو صحیح است.
س. وضو گرفتن در شرایطی که شخص دیگری آب را بریزد و ما وضو بگیریم چه حکمی دارد؟
ج. اگر دیگری صرفاً آب را بریزد و شخص خودش شستن را انجام می دهد اشکال ندارد.
س. در مسح سر و پا، آیا مسح با سر انگشت کافی است یا میبایست با کف دست مسح نمود؟
ج. مسح با رطوبت باقیمانده در کف دست انجام می شود و فرقی بین سر انگشت و سایر کف دست نیست.
س: در هنگام وضو ریختن آب غیر وضو بر روى دست چه حکمى دارد؟
ج) مانع ندارد، و مىتواند به قصد وضو با آن آب، موضع را بشوید. آنچه اشکال دارد این است که با آب غیر وضو مسح کشیده شود.
س: یک پاى من قطع شده است و گاهى درون پاى مصنوعی، پایم زخم میشود و مقدار گسترش آن بیشتر از حد مجاز شرعى مى شود، آیا براى نماز و حج، حکم زخم بسته را دارد و مى توانم بدون اعتنا به آن اعمالم را بجا آورم یا باید پاى مصنوعى ام را درآورده و پایم را آب کشیده و بدون پاى مصنوعى اعمال حج یا نمازم را بجا آورم، در صورتى که بدون پاى مصنوعى دچار مشکل و مشقت مى گردم، تکلیف ما چیست؟
ج) اگر به گونهاى است که آب کشیدن براى بیشتر مردم یا براى خصوص شما سخت است، نسبت به تطهیر آن تکلیف و وظیفهاى ندارید در غیر این صورت باید تطهیر کنید، و لازم نیست پاى مصنوعى را از خود جدا کنید.
س: در خصوص وضو گرفتن براى بانوان بفرمائید آیا براى ریختن آب بر روى دست بانوان باید از جلوى آرنج بریزند و مردان از پشت آرنج چنانچه این موضوع رعایت نشود و زنان هم مانند مردان از پشت دست آب بریزند حکم چیست؟
ج) عمل مذکور براى زنان و مردان استحباب دارد، و اگر رعایت نشود وضو صحیح است.
س: آیا براى مسح پا، مسح بر انگشت شست کافیست؟
ج) اگر از سر انگشت شَست تا مفصل ساقِ پا کشیده شود کافى است.
س: ظاهراً بر حسب فتواى جنابعالى مسح پا باید تا مفصل کشیده شود. لطفاً توضیح فرمایید اگر شخصى مسح پا را تا روى برآمدگى مىکشیده است، آیا باید نمازهایى را که با این نوع وضو گرفتن خوانده است قضا نماید؟ آیا این شخص به تکلیف خود عمل نکرده است؟
ج) نسبت به گذشته محکوم به صحّت است و از این به بعد، تا مفصل، مسح نماید.
س: آیا چند بار کشیدن مسح باعث بطلان وضو مىشود؟
ج) اگر پس از خشک کردن موضع مسح باشد و به حدّ وسواس هم نرسد اشکال ندارد.
س: من فکر مىکردم که شستن دستها تا مچ کفایت مىکند چون مچ دست هنگام وضو خود به خود شسته مىشود. نمازهایى که به این ترتیب خواندهام چه حکمى دارد؟
ج) هر نمازى را که یقین دارید با وضوى ناقص خواندهاید (یعنى تا مچ دست را بیشتر نشستهاید)، باید آن نمازها را قضا کنید.
س: آیا رساندن آب به زیر ناخن در وضو واجب است؟
ج) اگر بیشتر از حدّ معمول بلند نباشد، لازم نیست.
س: آیا باید براى مسح پا حتماً انگشت شست مسح شود یا هر کدام از انگشتها کافى است؟
ج) در مسح پا، انگشت شست تعیّن ندارد و مسح بر هر یک از انگشتها تا اوّل ساق پا کافى است.
س: در صورتى که هنگام شستن عضوى مانند دست آب از خارج روى آن بریزد (یا از شیر آب و یا از عضو شسته شده) وضو چه حکمى دارد؟ آیا حکم مقدار کم و مقدار زیاد آب ریخته شده از خارج فرق دارد؟
ج) در بین شستنها اشکال ندارد ولى پس از تکمیل شستن دست چپ نباید به کف دستها آب خارج بریزد که ممکن است موجب اشکال در مسحها شود.
س: آیا با لاک روى ناخن پا مىتوان وضو گرفت؟ به شرط آنکه یکى از ناخنها لاک نداشته باشد.
ج) در فرض سؤال مانع ندارد.
س: اگر موى سر خیس باشد و وقت تنگ باشد به صورتى که وقت نباشد موى سر را خشک کرد و با همان حالت مسح سر را بکشیم آیا وضو صحیح مىباشد؟
ج) اگر سر طورى خیس باشد که رطوبت دست بر آن اثر نمىکند نباید به آن وضو اکتفا کند و باید تیمم هم بکند.
س: آیا کمک گرفتن از دیگرى براى وضو گرفتن، مثلاً نگهداشتن شیلنگ آب، اشکال دارد؟
ج) مانع ندارد هر چند کراهت دارد.
س: اگر هنگام وضو گرفتن دستمان به دمپایى یا شیر آب برخورد کند آیا با همین دست مىتوان مسح کرد یا باید از اول وضو را تکرار کرد اگر آرى نمازهایى را که بدین صورت خواندهام باید قضا کنم؟
ج) در فرض مرقوم وضو اشکالى ندارد بلى اگر مسح سر یا پا با رطوبت شیر آب یا جاى دیگر باشد، وضو صحیح نیست
احکام وضو
س ۱۰۰: به نیت طهارت برای نماز مغرب وضو گرفتم، آیا برای من با این وضو مسّ قرآن کریم و خواندن نماز عشا جایز است؟
ج: بعد از آنکه وضو بهطور صحیح محقّق شد، تا زمانى که باطل نشده است، انجام هر عمل مشروط به طهارت، با آن جایز است.
س ۱۰۱: کسی که در جلوی سرش موی مصنوعی گذاشته است و در صورت نگذاشتن آن به مشقت میافتد، آیا مسح بر موی مصنوعی برای او جایز است؟
ج: موى مصنوعى اگر به نحو کلاه گیس باشد، واجب است براى مسح آن را بردارد، ولى اگر موى مصنوعى بر پوست سرکاشته شده باشد و برداشتن آن از جلوى سر باعث عسر و حرجى شود که عادتاً قابل تحمل نیست، مسح بر روى آن مجزى است.
س ۱۰۲: شخصی گفته است که هنگام وضو فقط باید دو مشت آب بر صورت ریخته شود، و اگر بار سوم آب ریخته شود وضو باطل خواهد بود. آیا این سخن صحیح است؟
ج: شستن اعضاء در وضو، بار اوّل واجب و بار دوّم جایز و بیش از آن مشروع نیست لکن ملاک براى تعیین هر بار، قصد انسان است، پس اگر به قصد بار اوّل چند مرتبه آب بریزد اشکال ندارد.
س ۱۰۳: آیا در وضوی ارتماسی جایز است که چند بار دست و صورت را داخل آب کنیم یا این که فقط دوبار جایز است؟
ج: فقط دو بار مىتوان دست و صورت را وضوى ارتماسى داد بار اوّل واجب، و بار دوّم جایز است و بیش از آن، مشروع نیست. ولى در وضوى ارتماسى در مورد دستها باید قصد شستن وضوئى آنها هنگام خارج کردن آنها از آب باشد، تا بتوان از این طریق مسح را با آب وضو انجام داد.
س ۱۰۴: آیا چربیهایی که بهطور طبیعی در مو و صورت به وجود میآیند، مانع محسوب میشوند؟
ج: مانع محسوب نمىشود، مگر آنکه به حدّى باشد که مانع از رسیدن آب به پوست و مو گردد.
س ۱۰۵: مدت زمانی مسح پاهایم را از سر انگشتان انجام نمیدادم، بلکه فقط روی پا و مقداری از انگشتان را مسح میکردم؛ آیا این مسح صحیح بوده است؟ و در صورت عدم صحّت، نمازهایی را که خواندهام باید قضا کنم؟
ج: اگر مسح پا شامل سر انگشتان پا نباشد، وضو باطل و قضاى نمازهاى خوانده شده، واجب است. ولى اگر انسان شک داشته باشد که آیا هنگام مسح، از سر انگشتان پا مسح مىکرده است یا نه؟ در صورتى که مسأله را مىدانسته و احتمال مىدهد که از سر انگشتان مسح کرده باشد وضو و نمازهاى خوانده شده محکوم به صحّت هستند.
س ۱۰۶: بر آمدگی روی پا که هنگام مسح، دست باید تا آنجا کشیده شود، کدام است؟
ج: باید مسح پا را تا مفصل بکشند.
س ۱۰۷: وضو در مساجد و مراکز و ادارات دولتی که دولت در سایر کشورهای اسلامی بنا میکند، چه حکمی دارد؟
ج: جایز است و مانع شرعى ندارد.
س ۱۰۸: چشمهای است که سرچشمه آن در زمین ملکی شخصی قرار دارد. اگر بخواهیم آب آن را به وسیله لوله به منطقهای که چند کیلومتر با آن فاصله دارد، انتقال دهیم، باید لوله از زمینهای ملکی این شخص و افراد دیگر عبور نماید، آیا در صورت عدم رضایت مالکین زمینها، استفاده از آب چشمه برای وضو و غسل و سایر تطهیرات جایز است؟
ج: اگر چشمه، در کنار و خارج از ملک غیر، خود به خود جوشیده و قبل از جریان آن بر زمین، وارد لوله شده و به منطقه منظور هدایت شود در صورتى که استفاده از آب عرفاً تصرّف در ملک غیر محسوب نشود، اشکال ندارد.
س ۱۰۹: سازمان آب، نصب پمپ فشار و استفاده از آن را ممنوع اعلام کرده است، ولی در برخی از محلّهها فشار آب ضعیف است و ساکنان آن مجبورند که برای استفاده از آب در طبقات بالای ساختمانها از پمپ فشار استفاده کنند، با توجه به این مسأله به دو سؤال زیر پاسخ فرمایید؟
الف: آیا نصب پمپ فشار آب جهت استفاده از آب بیشتر از نظر شرعى جایز است؟ ب: در صورت عدم جواز استفاده از پمپ فشار آب، وضو و غسل با آبى که به وسیله پمپ جذب مىشود چه حکمى دارد؟ ج: در فرض سؤال، نصب و استفاده از پمپ فشار جایز نیست، و وضو و غسل با آبى که به وسیله پمپ به دست مىآید، محل اشکال است.
س ۱۱۰: نظر جنابعالی درباره وضو گرفتن قبل از داخل شد وقت نماز چیست؟ در پاسخ به یکی از استفتائات فرمودهاید که با وضویی که نزدیک اول وقت نماز گرفته میشود، میتوان نماز خواند. منظور شما از نزدیک اول وقت نماز، چه مقدار است؟
ج: ملاک صدق عرفى نزدیکى وقت نماز است، و اگر در آن وقت براى نماز وضو گرفته شود، اشکال ندارد.
س ۱۱۱: آیا شخصی که وضو میگیرد، مستحب است هنگام مسح قسمت پائین انگشتان پا یعنی جایی را که موقع راه رفتن با زمین تماس پیدا میکند، مسح نماید؟
ج: محل مسح پا عبارت است از روى پا از سر یکى از انگشتان تا مفصل ساق، و استحباب مسح پائین انگشتان پا ثابت نشده است.
س ۱۱۲: اگر شخص وضو گیرنده، هنگام شستن دستها و صورت به قصد وضو اقدام به باز و بسته کردن شیر آب نماید، این کار او چه حکمی دارد؟
ج: اشکال ندارد و به صحّت وضو لطمهاى نمىزند. ولى اگر بعد از فراغت از شستن دست چپ و قبل از مسح با آن، دستش را روى شیرى که خیس است بگذارد و آب وضوى دست با آب خارج از وضو مخلوط شود، صحّت مسح با رطوبتى که مختلط از آب وضو و آب خارج است، محل اشکال مىباشد.
س ۱۱۳: آیا برای مسح میتوان از غیر آب وضو استفاده کرد؟ و همچنین آیا مسح سر حتماً باید با دست راست و از بالا به پایین باشد؟
ج: مسح سر و پاها باید با رطوبتى که از آب وضو در دستها مانده، کشیده شود و اگر رطوبتى باقى نمانده باید از ریش یا ابرو رطوبت گرفته و مسح نماید و احتیاط آن است که مسح سر با دست راست باشد، ولى کشیدن مسح از بالا به پایین لازم نیست.
س ۱۱۴: بعضی از زنها ادعا میکنند که وجود رنگ روی ناخن مانع وضو نیست و مسح روی جوراب نازک هم جایز است. نظر شریف جنابعالی در اینباره چیست؟
ج: در صورتى که رنگ داراى جرم باشد، مانع از رسیدن آب به ناخن مىباشد و وضو باطل است و مسح بر جوراب هر قدر هم نازک باشد، صحیح نیست.
س ۱۱۵: آیا مجروحان جنگی که قطع نخاع شدهاند و قدرت نگهداری بول را ندارند، جایز است در نماز جمعه شرکت کرده و به خطبهها گوش دهند و با عمل به وظیفه شخص مسلوس، نماز جمعه و عصر را بخوانند؟
ج: شرکت آنان در نماز جمعه اشکال ندارد، ولى با توجه به اینکه بر آنان واجب است که بعد از وضو گرفتن بدون فاصله زمانى، شروع به خواندن نماز کنند، بنا بر این وضوى قبل از خطبههاى نماز جمعه در صورتى براى خواندن نماز جمعه کافى است که بعد از وضو حدثى از آنان سر نزند.
س ۱۱۶: شخصی که قادر بر وضو گرفتن نیست، فرد دیگری را برای انجام وضو به نیابت میگیرد و خودش نیت نموده و با دست خود مسح میکند و اگر قادر بر مسح نباشد نایب دست او را گرفته و با آن مسح مینماید. اگر از این کار هم عاجز باشد، نائب از دست او رطوبت گرفته و مسح میکند. حال، اگر این شخص دست نداشته باشد، چه حکمی دارد؟
ج: اگر این شخص کف دست نداشته باشد، براى مسح، رطوبت از ساعد او گرفته مىشود، و اگر ساعد هم نداشته باشد، رطوبت از ریش یا ابروى او گرفته شده و سر و پا با آن مسح مىشوند.
س ۱۱۷: در نزدیکی محل برگزاری نماز جمعه مکانی برای وضو گرفتن وجود دارد که تابع مسجد جامع است و پول آب آن از غیر بودجه مسجد پرداخت میشود. آیا شرکت کنندگان در نماز جمعه جایز است که از آن آب استفاده کنند؟
ج: چون آب آن براى وضو گرفتنِ همه نمازگزاران بهطور مطلق قرارداده شده است، استفاده از آن اشکال ندارد.
س ۱۱۸: آیا وضویی که قبل از نماز ظهر و عصر گرفته شده، برای خواندن نماز مغرب و عشا هم با علم به این که در این مدت هیچیک از مبطلات وضو از وی سرنزده است، کافی است؟ یا آنکه هر نمازی نیت و وضوی جداگانهای دارد؟
ج: براى هر نمازى وضوى جداگانه لازم نیست. با یک وضو تا زمانى که باطل نشده، مىتواند هر مقدار نماز که مىخواهد بخواند.
س ۱۱۹: آیا وضو گرفتن به نیت نماز واجب قبل از داخل شدن به وقت آن جایز است؟
ج: وضو گرفتن براى خواندن نماز واجب، اگر نزدیک داخل شدن به وقت آن باشد، اشکال ندارد.
س ۱۲۰: به علت فلج شدن هر دو پایم به کمک کفش طبی و عصای چوبی راه میروم، و چون به هیچ وجه بیرون آوردن کفش هنگام وضو برایم امکان ندارد، امیدوارم وظیفه شرعی مرا در رابطه با مسح هر دو پا بیان فرمایید.
ج: اگر بیرون آوردن کفش براى مسح پاها براى شما خیلى سخت و دشوار است، مسح بر روى کفش کافى و مجزى است.
س ۱۲۱: اگر بعد از رسیدن به مکانی تا چند فرسخی آن به جستجوی آب بپردازیم و آب آلوده و کثیفی را بیابیم، در این حالت تیمم برای ما واجب است یا وضو گرفتن با آن آب؟
ج: اگر آن آب پاک و مطلق باشد و استعمال آن ضررى نداشته باشد و خوف ضرر هم در بین نباشد، وضو واجب است و نوبت به تیمم نمىرسد.
س ۱۲۲: آیا وضو به خودی خود مستحب است؟ و آیا میتوان قبل از داخل شدن به وقت نماز به قصد قربت وضو گرفت و با همان وضو نماز خواند؟
ج: وضو به قصد طهارت از نظر شرعى مستحب و مطلوب است و خواندن نماز با وضوى مستحب جایز است.
س ۱۲۳: کسی که همیشه در وضویش شک میکند، چگونه میتواند به مسجد برود و نماز بخواند و به قرائت قرآن کریم و زیارت معصومین(علیهمالسلام) بپردازد؟
ج: شک در بقاى طهارت بعد از وضو اعتبار ندارد، و تا یقین به نقض وضو پیدا نکرده است مىتواند با آن نماز بخواند و قرآن قرائت کند و به زیارت برود.
س ۱۲۴: آیا در صحّت وضو شرط است که آب بر همه قسمتهای دست جریان پیدا کند یا آنکه کشیدن دست تر بر آن کافی است؟
ج: صدق شستن منوط به رساندن آب به تمام عضو است هرچند به وسیله دست کشیدن باشد. ولى مسح اعضاء با دست مرطوب به تنهایى کافى نیست.
س ۱۲۵: آیا در مسح سر، مرطوب شدن مو کافی است یا این که رطوبت باید به پوست سر هم برسد؟
ج: مسح سر را مىتواند بر روى پوست و یا موى قسمت جلوى سر بکشد، ولى اگر موى جاهاى دیگر سر در قسمت جلو جمع شده باشد یا موى جلوى سر به قدرى بلند باشد که بر روى صورت یا شانهها ریخته شده است، مسح بر آن کافى نیست و باید فرق سر را باز کرده پوست یا بن موها را مسح کند.
س ۱۲۶: کسی که از موی مصنوعی استفاده میکند مسح سر را چگونه انجام دهد؟ و وظیفه او راجع به غسل چیست؟
ج: اگر موى کاشته شده، قابل برداشتن نبوده و یا ازاله آن مستلزم ضرر و مشقت باشد و با وجود موها قدرت بر رساندن رطوبت به پوست سر نباشد، مسح بر روى همین موها کافى است، و غسل نیز همین حکم را دارد.
س ۱۲۷: ایجاد فاصله زمانی در شستن اعضاء هنگام وضو یا غسل، چه حکمی دارد؟
ج: فاصله زمانى (عدم موالات) در غسل اشکال ندارد. ولى در وضو اگر فاصله به مقدارى باشد که اعضاى قبلى خشک شوند، وضو باطل است.
س ۱۲۸: وضو و نماز کسی که پیدرپی از او باد به مقدار کم خارج میشود، چه حکمی دارد؟
ج: اگر نتواند وضوى خود را تا آخر نماز حفظ کند و تجدید وضو در اثناء نماز هم براى او خیلى دشوار باشد، مىتواند با هر وضویى یک نماز بخواند، یعنى براى هر نماز به یک وضو اکتفا کند، هرچند وضوى او در بین نماز باطل شود.
س ۱۲۹: بعضی از افرادی که در مجتمعهای مسکونی زندگی میکنند، از پرداخت هزینه خدماتی که از آنها استفاده میکنند از قبیل هزینه آب سرد و گرم، تهویه، نگهبانی و مانند آنها، خودداری میکنند. آیا روزه و نماز و سایر عبادات این افراد که بار مالی این خدمات را بدون رضایت همسایگان به دوش آنان میاندازند، از نظر شرعی باطل است؟
ج: هر یک از مشترکین از نظر شرعى به مقدارى که از امکانات مشترک استفاده مىکند، نسبت به هزینه خدمات مدیون است، و اگر از پرداختِ پول آب، امتناع کند، وضو و غسل او محل اشکال و بلکه باطل است.
س ۱۳۰: شخصی غسل جنابت نموده و بعد از گذشت سه تا چهار ساعت میخواهد نماز بخواند، ولی نمیداند غسلش باطل شده است یا خیر؟ اگر احتیاطاً وضو بگیرد، اشکال دارد یا خیر؟
ج: در فرض مذکور وضو واجب نیست، ولى احتیاط هم مانعى ندارد.
س ۱۳۱: آیا کودک نابالغ، محدث به حدث اصغر میشود؟ آیا میتوان قرآن را در دسترس او قرارداد تا آن را مسّ کند؟
ج: بله، با عارض شدن مبطلات وضو، کودک نابالغ هم محدث مىشود، ولى مس کتابت قرآن بر او حرام نیست و بر مکلّف واجب نیست او را از دست زدن به نوشته قرآن باز دارد.
س ۱۳۲: اگر عضوی از اعضای وضو بعد از شستن آن و قبل از اتمام وضو، نجس شود، چه حکمی دارد؟
ج: نجس شدن آن عضو، به صحّت وضو ضرر نمىرساند، ولى تطهیر آن عضو براى پاک شدن از نجاست به خاطر نماز واجب است.
س ۱۳۳: آیا بودن چند قطره آب بر روی پا هنگام مسح، برای وضو ضرر دارد؟
ج: واجب است که محل مسح از آن قطرات خشک شود تا هنگام مسح، رطوبت دست بر پا تأثیر بگذارد نه بر عکس.
س ۱۳۴: کسی که دست راست او از بالای مرفق قطع شده، آیا مسح پای راست از او ساقط است؟
ج: مسح پاى راست از او ساقط نمىشود، بلکه باید با دست چپ بر آن مسح کند.
س ۱۳۵: کسی که در اعضای وضوی او زخم یا شکستگی باشد، چه وظیفهای دارد؟
ج: اگر در اعضاى وضو زخم یا شکستگى است و روى آن باز باشد و آب براى آن ضرر ندارد، باید آن را بشوید و اگر شستن آن مضر است باید اطراف آن را بشوید، و احتیاط آن است که اگر کشیدن دست تر بر آن ضرر ندارد، دست تر بر آن بکشد.
س ۱۳۶: کسی که محل مسح او زخم است، چه وظیفهای دارد؟
ج: اگر نمىتواند روى زخم محل مسح دستِ تر بکشد باید به جاى وضو تیمم کند. ولى در صورتى که مىتواند پارچهاى روى زخم قرار دهد و بر آن دست بکشد، احتیاط آن است که علاوه بر تیمم، وضو نیز با چنین مسحى بگیرد.
س ۱۳۷: کسی که جاهل به بطلان وضویش است و بعد از وضو متوجه آن میشود، چه حکمی دارد؟
ج: اعاده وضو براى اعمال مشروط به طهارت، واجب است، و اگر با وضوى باطل نماز خوانده باشد، اعاده آن نیز واجب مىباشد.
س ۱۳۸: کسی که در یکی از اعضای وضویش زخمی وجود دارد که حتی اگر جبیره هم بر روی آن قرار دهد دائما از آن خون میآید، چگونه باید وضو بگیرد؟
ج: واجب است جبیرهاى را بر روى زخم بگذارد که خون از آن بیرون نمىآید، مثل نایلون.
س ۱۳۹: آیا خشک کردن رطوبت بعد از وضو مکروه است؟ در مقابل، آیا خشک نکردن آن مستحب است؟
ج: اگر دستمال یا پارچه معیّنى را مخصوص این کار قرار دهد، اشکال ندارد.
س ۱۴۰: آیا رنگ مصنوعی که زنها از آن برای رنگ کردن موی سر و ابروی شان استفاده میکنند، مانع از صحّت وضو و غسل است؟
ج: اگر صرفاً رنگ باشد و داراى جرمى نباشد که مانع از رسیدن آب به مو شود، وضو و غسل صحیح است.
س ۱۴۱: آیا جوهر از موانعی است که وجود آن بر روی دست باعث بطلان وضو میشود؟
ج: اگر جوهر داراى جرم بوده و مانع از رسیدن آب به پوست شود، وضو باطل است، و تشخیص این موضوع بر عهده مکلّف مىباشد.
س ۱۴۲: اگر رطوبت مسح سر به رطوبت صورت متصل شود، آیا وضو باطل میشود؟
ج: از آنجایى که مسح پاها باید با رطوبتى که از آب وضو در کف دو دست باقى مانده صورت بگیرد، لذا باید هنگام مسح سر، دست به قسمت بالاى پیشانى نرسد و با رطوبت صورت برخورد نکند تا این که رطوبت دست که هنگام مسح پا به آن نیاز دارد با رطوبت صورت مخلوط نشود.
س ۱۴۳: شخصی که وضویش نسبت به وضوی متعارف بین مردم وقت بیشتری میگیرد، برای یقین پیدا کردن به شستن اعضای وضو چه کاری باید انجام دهد؟
ج: باید از وسوسه اجتناب نماید، و براى این که شیطان از او ناامید شود، باید به وسوسهها اعتنا نکند و کوشش کند که همانند سایر اشخاص به مقدارى که از نظر شرعى واجب است، اکتفا نماید.
س ۱۴۴: بعضی از قسمتهای بدنم خالکوبی شده است، گفته میشود که غسل و وضو و نمازم باطل هستند و نمازی از من پذیرفته نمیشود. امیدوارم مرا در اینباره راهنمایی فرمایید.
ج: اگر خالکوبى مجرد رنگ باشد و یا در زیر پوست بوده و بر ظاهر پوست چیزى که مانع از رسیدن آب بر آن شود، وجود نداشته باشد، وضو و غسل و نماز صحیح است.
س ۱۴۵: اگر بعد از خروج بول، انسان استبراء کرد و وضو گرفت و سپس رطوبتی که مردد بین بول و منی است از او خارج شد، چه حکمی دارد؟
ج: در فرض سؤال، براى تحصیل یقین به طهارت از حدث، واجب است که هم غسل کند و هم وضو بگیرد.
س ۱۴۶: لطفاً تفاوت وضوی زن و مرد را بیان فرمایید.
ج: بین زن و مرد در افعال و کیفیت وضو فرقى نیست، جز این که براى مردها مستحب است که هنگام شستن آرنج از قسمت بیرونى آن شروع کنند و زنها از قسمت داخلى آن.
احکام وضو
س. کسی که قدرت بر مسح دو پا ندارد و خجالت میکشد برای مسح، از دیگران کمک بگیرد، آیا مسح از او ساقط است؟ و یا تیمم بدل از وضو هم لازم است؟
ج. اگر خجالت به حدّ حرج و مشقّت شدید نرسد، عذر محسوب نمی شود و باید برای مسح نایب بگیرد. و در غیر این صورت مسح پاها ساقط است و انجام تیمم نیز موافق احتیاط است.
س. بعد از وضو و قبل از نماز، چیزی در اعضاء وضو می بینم و در مانعیت آن چیز در اعضاء وضو شک می کنم، آیا با این وضو می توان نماز خواند؟
ج. اگر نداند موقع وضو بوده یا بعد پیدا شده، وضوی او صحیح است، ولی اگر بداند که در وقت وضو ملتفت آن مانع نبوده، احتیاط واجب آن است که دوباره وضو بگیرد. احکام وضو
س. میخواستم بدانم با لاک دائم (ژلیش) وضو باطل است یا خیر؟
ج. به طور کلی هر چیزی که جرمی دارد که مانع رسیدن آب به بدن و ناخن است، باید برطرف شود. و وضو و غسل با آن صحیح نیست و نتیجتاً نماز باطل است و نیز روزه اگر محدث به حدث اکبر بوده باطل است.
س: آیا با وضویى که براى نماز صبح گرفته شده مىتوان نماز ظهر را اقامه کرد؟
ج) وقتى وضوى صحیح گرفتید (چه به قصد بجا آوردن نماز یا خواندن قرآن و دعا و یا به قصد طهارت)، تا وقتى که آن وضو باطل نشده است، مىتوانید اعمالى را که نیاز به وضو دارد انجام بدهید اگر چه شک در باطل شدن آن داشته باشید که در این صورت مىتوانید به شک اعتنا نکنید و بگویید وضویتان باقى است و باطل نشده است.
مبطلات وضو
س: به دلیل بیمارى و طبق دستورى که شما به من داده بودید در حین نماز چنانچه بادى از من خارج شود وضو مىگیرم. اما چنانچه بعد از اداى مقدارى از ذکر رکوع وضوى من باطل شود تکلیفم چیست ؟
ج) در فرض مرقوم، اگر مىتوانید در حال رکوع وضو بگیرید، وضو گرفته و پس از آن ذکر را اعاده کنید و اگر وضو در حال رکوع امکان ندارد، از رکوع برخاسته و وضو بگیرید و به سجده بروید، در این صورت نقصان ذکر رکوع مانعى ندارد.
س: شخصى هستم که نمىتوانم وضو خود را تا پایان نماز حفظ کنم (به علت باد معده) البته اگر تا پایان وقت نماز چندین بار وضو بگیرم و نماز بخوانم معمولاً مىتوانم نمازم را با وضوى سالم بخوانم. اما این کار مستلزم عسر و حرج زیادى است به طورى که علاوه بر خودم اطرافیان هم از نماز خواندن من خسته مىشوند و در واقع سختترین کار برایم نماز خواندن است. نماز اول وقت را نمىتوانم درک کنم و از مسجد و نماز جماعت هم محروم هستم حتى در بین نماز هم تمام توجهم به وضویم است؛ در واقع هیچ لذّتى از نماز خواندن نمىبرم لطفاً بفرمایید تکلیف من چیست؟ راهى وجود دارد که بتوانم در نماز جماعت شرکت کنم؟ بفرمایید نمازهاى قضاى خود را با این وضعى که دارم به چه شکلى بخوانم؟
ج) با فرض اینکه وضو گرفتن در بین نماز موجب عسر و حرج است براى هر نماز یک وضو بگیرید و فوراً مشغول نماز شوید و با رعایت این شرط مىتوانید هم در جماعت شرکت کنید و هم نماز قضا بخوانید و چنانچه مرض شما قابل علاج باشد، بنابر احتیاط واجب هر چند خرج داشته باشد، باید معالجه نمایید.
س: به علت داشتن سرطان روده مقعدم را برداشتهاند و روده را از بغل شکم بیرون آوردهاند. بر روى شکمم کیسهاى چسبدار تعبیه مىکنم که عمل دفع در داخل آن را انجام مىپذیرد. من هیچگونه کنترلى بر روده ندارم، حال تکلیف من نسبت به موارد زیر چگونه است: س۱: آیا با این کیسه نجس مىتوانم نماز بخوانم و در مسجد حاضر گردم و نماز جماعت بخوانم؟ س۲: در هنگام نماز به علت خم و راست شدن، روده بیشتر فعالیت داشته و مواد بیشترى از من دفع مىگردد، تکلیفم چیست؟ س۳: اگر در مسجد باشم و وضوخانه دور باشد و نتوانم تجدید وضو نمایم یا مورد سؤال واقع شوم تکلیفم چیست؟ س۴: آیا با این کیسه مىتوانم در مکانهاى مقدس مثل حرم پیغمبر (صلى الله علیه وآله) یا خانه کعبه یا حرمهاى شریف امامان وارد شوم؟ س۵: آیا با این کیسه مىتوانم غسل نمایم یا باید غسل ارتماسى نمایم؟
ج۱) اشکال ندارد. ج۲) در فرض سؤال براى هر نماز یک وضو کافى است. ج۳) ولو با مراجعه به منزل باید براى نماز دوم وضو بگیرید. ج۴) فى نفسه اشکال ندارد. ج۵) اگر برداشتن آن ممکن نباشد یا مشقت داشته باشد، باید غسل ترتیبى نمایید و با دست مرطوب به نیت غسل روى مانع بکشید و بنابر احتیاط تیمم بنمایید. جهت اطلاع بیشتر به توضیحالمسائل حضرت امام خمینى (قدس سره) از صفحه ۳۹ تا ۴۰ مراجعه نمایید.
س: وضو و نماز کسى که پى در پى و به مقدار کم از او باد خارج مىشود چه حکمى دارد؟
ج) اگر نمىتواند وضوى خود را تا آخر نماز حفظ کند و تجدید وضو در اثناء نماز هم براى او خیلى دشوار باشد، مىتواند با هر وضویى یک نماز بخواند، یعنى براى هر نماز به یک وضو اکتفا کند، هر چند وضوى او در بین نماز باطل شود.
مسائل متفرقه وضو
س: اگر کسى ناخن مصنوعى بکارد، براى وضو و غسلش چه باید بکند؟
ج) در صورت کاشت ناخن، براى وضو و غسل باید مانع ـ ولو با صرف هزینه ممکن ـ برطرف گردد و چنانچه میداند امکان برطرفکردن آن نیست و یا رفع آن با مشقّت غیر قابل تحمّل همراه بوده و یا ضرر قابل توجهى دارد، در وقت نماز باید وضو یا غسل را انجام دهد سپس مبادرت به این کار کند و وضو و غسلهاى بعدى را باید بهصورت جبیره انجام دهد(یعنى با دست مرطوب مانع را مسح نماید)؛ اما در صورتى که امکان برطرف کردن آن ـ ولو در روزهای بعد ـ باشد و برطرف نکند، وضو و غسل جبیره باطل خواهد بود.
س: شخصى دست راستش را بر اثر شکستگى گچ گرفتهاند لذا نمىتواند پاى راست و سر خود را مسح کند آیا مىتواند سر خود را با دست چپ و پاى راست را هم با دست چپ مسح کند یا این که باید نایب بگیرد؟
ج) اشکال ندارد با دست چپ مسح کند.
س: آیا مىشود با وضوى نماز صبح نماز ظهر را هم به جا آورد با توجه به اینکه نیت براى نماز صبح بوده است؟
ج) اگر وضو را باطل نکردهاید، اشکال ندارد.
س: اگر کسى احتمال بدهد یا یقین داشته باشد که در همراهى با یک گروه کوهنوردى، به جایى خواهد رسید که آبى براى طهارت و وضو پیدا نخواهد کرد و وقت نماز هم مىگذرد، آیا مىتواند به این برنامه کوهنوردى برود یا نباید برود؟ ضمنا این موضوع در اکثر برنامههاى کوهنوردى، وجود دارد.
ج) اگر قبل از وقت نماز عازم کوهنوردى شود، اشکال ندارد و چنانچه در وقت نماز آب براى وضو پیدا نکند و با تیمم نماز بخواند، مانع ندارد.
س: وضویى که به نیّت قرآن گرفته شده است، آیا با این وضو مىشود قبل از خواندن قرآن، نماز خواند؟
ج) اشکال ندارد.
س: آیا شخص مسلوس و مبطون که براى نماز وضو یا تیمم گرفته، بعد از نماز تا زمانى که از او بول یا غائط خارج نشده مىتواند قرآن را مسح نماید؟
ج) تا زمانى که از او حدث سر نزده باشد، با همان تیمم، مسح قرآن کریم اشکال ندارد.
مس اسماء و آیات الهی
س ۱۴۷: مسّ ضمیرهایی که به ذات باری تعالی بر میگردند مثل ضمیر جمله «بسمه تعالی» چه حکمی دارد؟
ج: ضمیر حکم لفظ جلاله را ندارد
س ۱۴۸: نوشتن اسم جلاله «اللّه» بهصورت «ا…» مرسوم شده است. کسانی که بدون وضو این کلمه را مسّ میکنند، چه حکمی دارند؟
ج: همزه و نقاط، حکم لفظ جلاله را ندارد، ومس آن بدون وضو، جایز است.
س ۱۴۹: در جایی که من کار میکنم در مکاتبات خود کلمه «اللّه» را بهصورت «ا…» مینویسند.آیا نوشتن الف و سه نقطه بهجای لفظ جلاله «اللّه» از نظر شرعی صحیح است؟
ج: از نظر شرعى مانعى ندارد.
س ۱۵۰: آیا جایز است به صرف احتمال مسّ لفظ جلاله «الله» توسط افراد بدون وضو، از نوشتن آن خودداری نموده و یا بصورت «ا…» نوشته شود؟
ج: مانعى ندارد.
س ۱۵۱: نابینایان برای خواندن و نوشتن از خط برجستهای معروف به خط بریل که با لمس انگشتان خوانده میشود، استفاده میکنند. آیا بر نابینایان واجب است که هنگام فراگیری قرآن کریم و مسّ اسماء طاهره که با خط برجسته بریل نوشته شده است، وضو داشته باشند یا خیر؟
ج: اگر نقاط برجسته علامت حروف هستند، حکم آن حروف را ندارند ولى اگر در نظر عرف آگاه بعنوان خط محسوب شوند در مس آنها رعایت احتیاط لازم است.
س ۱۵۲: مسّ اسمهایی از قبیل عبداللّه و حبیب اللّه بدون وضو چه حکمی دارد؟
ج: مسّ لفظ جلاله بدون وضو جایز نیست، اگر چه جزیى از یک اسم مرکب باشد.
س ۱۵۳: آیا جایز است که زن حائض گردنبندی را به گردن بیندازد که نام مبارک پیامبر(صلی الله علیه وآله) بر آن نقش شده است؟
ج: به گردن آویختن آن اشکال ندارد، ولى بنا بر احتیاط واجب است که اسم مبارک پیامبر(صلى الله علیه وآله) با بدن تماس نداشته باشد.
س ۱۵۴: آیا حرمت مسّ نوشتههای قرآن بدون وضو اختصاص به موردی دارد که در قرآن کریم باشد، یا شامل مواردی که نوشته قرآنی در کتاب دیگری یا تابلو یا دیوار و غیر آنها هم باشد، میگردد؟
ج: حرمت مسّ کلمات و آیات قرآنى بدون وضو اختصاص به قرآن کریم ندارد. بلکه شامل همه کلمات و آیات قرآنى مىشود، هرچند در کتاب دیگرى یا در روزنامه، مجله، تابلو، و غیر آنها باشد.
س ۱۵۵: خانوادهای به قصد خیر و برکت هنگام خوردن برنج از ظرفی استفاده میکنند که آیات قرآنی از جمله آیهالکرسی روی آن نوشته شده است. آیا این کار اشکال دارد؟
ج: اگر با وضو باشند و یا غذا را با قاشق از ظرف بر مىدارند، اشکال ندارد.
س ۱۵۶: آیا کسانی که به وسیله دستگاه تحریر اسماء جلاله یا آیات قرآنی و یا نامهای معصومین(علیهمالسلام) را مینویسند، باید در حال نوشتن آنها با وضو باشند؟
ج: این کار مشروط به طهارت نیست، ولى نوشتهها را نباید بدون وضو مسّ کرد.
س ۱۵۷: آیا مسّ آرم جمهوری اسلامی ایران بدون وضوء، حرام است؟
ج: اگر در نظر عرف، اسم جلاله محسوب و خوانده شود، مسّ آن بدون طهارت حرام است و در غیر این صورت اشکال ندارد، اگر چه احوط ترک مس آن بدون طهارت است.
س ۱۵۸: آیا چاپ آرم جمهوری اسلامی ایران بر روی اوراق اداری و استفاده از آن در مکاتبات و غیر آن، چه حکمی دارد؟
ج: نوشتن و چاپ لفظ جلاله یا آرم جمهورى اسلامى ایران اشکال ندارد، و احوط این است که احکام لفظ جلاله در آرم جمهورى اسلامى ایران هم رعایت شود.
س ۱۵۹: استفاده از تمبرهای پستی که بر روی آنها آیات قرآنی چاپ شده است، و یا چاپ لفظ جلاله و اسماء خداوند(عزّ وجلّ) و آیات قرآنی و یا چاپ آرم مؤسساتی که مشتمل بر آیاتی از قرآن کریم است، در روزنامهها و مجلات و نشریاتی که همه روزه منتشر میشوند، چه حکمی دارد؟
ج: طبع و نشر آیات قرآنى و اسماء جلاله وامثال آن اشکال ندارد، ولى بر کسى که به دستش مىرسد، واجب است که احکام شرعى آنها را رعایت نماید و از بىاحترامى و نجس کردن و مسّ بدون وضوى آنها خوددارى کند.
س ۱۶۰: در بعضی از روزنامهها اسم جلاله یا آیات قرآنی نوشته میشود، آیا پیچاندن غذا با آنها، یا نشستن بر آنها و یا استفاده از آنها به جای سفره و یا انداختن آنها در زباله، با توجه به مشکل بودن استفاده از راههای دیگر، جایز است یا خیر؟
ج: استفاده از این روزنامهها در مواردى که از نظر عرف، بىاحترامى شمرده شود جایز نیست و اگر بىاحترامى محسوب نشود اشکال ندارد.
س ۱۶۱: آیا مسّ نقش کلمات روی انگشترها، جایز است؟
ج: اگر از کلماتى باشد که شرط جواز مسّ آن طهارت است، مسّ آن بدون طهارت جایز نیست.
س ۱۶۲: انداختن چیزی که مشتمل بر نامهای خداوند است در نهرها و جویها چه حکمی دارد؟ آیا این عمل اهانت محسوب میشود؟
ج: اگر انداختن آنها در نهرها و جویبارها از نظر عرف اهانت محسوب نشود، اشکال ندارد.
س ۱۶۳: آیا هنگام انداختن اوراق امتحانی تصحیح شده در زباله یا آتش زدن آنها، باید اطمینان حاصل شود که نامهای خداوند و اسامی معصومین(علیهمالسلام) در آنها نباشد؟ آیا دور انداختن اوراقی که در یکی از دو طرف آن چیزی نوشته نشده است، اسراف محسوب میشود یا خیر؟
ج: فحص و بررسى لازم نیست و هنگامى که وجود اسماء جلاله در ورقه احراز نشود، انداختن آن در زباله اشکال ندارد. اما اوراقى که امکان استفاده از آن در صنعت کارتن سازى و مانند آن وجود دارد و یا بر یک طرف آن نوشته شده است و طرف دیگر آن قابل استفاده براى نوشتن است، سوزاندن و دور انداختن آنها به علت وجود شبهه اسراف، خالى از اشکال نیست.
س ۱۶۴: اسامی مبارکی که احترام آنها واجب و مسّ بدون وضوی آنها حرام است، کدامند؟
ج: مسّ اسماء و صفات مخصوص ذات بارى تعالى بدون وضو حرام است، و احوط الحاق نامهاى انبیاء عظام و ائمه معصومین(علیهمالسلام) به نامهاى خداوند متعال، در حکم مذکور است.
س ۱۶۵: راههای شرعی محو کردن اسماء مبارک و آیات قرآنی هنگام نیاز کدامند؟ سوزندان اوراقی که در آن اسم جلاله و آیات قرآنی نوشته شده است، هنگام ضرورت برای حفظ اسرار چه حکمی دارد؟
ج: دفن آنها در خاک و یا تبدیل آنها به خمیر به وسیله آب اشکال ندارد. ولى جواز سوزاندن آنها مشکل است و اگر بىاحترامى محسوب شود، جایز نیست، مگر در صورتى که اضطرار اقتضا کند و جدا کردن آیات قرآنى و نامهاى مبارک امکان نداشته باشد.
س ۱۶۶: قطعه قطعه کردن اسماء مبارکه و آیات قرآنی به مقدار زیاد بهطوری که حتی دو حرف آنها به هم متصل نمانده، و غیر قابل خواندن شوند، چه حکمی دارد؟ آیا در محو کردن اسماء مبارکه و آیات قرآنی و ساقط شدن حکم آنها، تغییر صورت خطی آنها با حذف و اضافه کردن حروف، کافی است؟
ج: تقطیع به نحو مذکور اگر بىاحترامى محسوب شود جایز نیست و در غیر این صورت نیز اگر موجب محو نوشته لفظ جلاله و آیات قرآنى نشود، کافى نیست، همچنان که تغییر صورت خطى کلمات با اضافه یا کم کردن بعضى حروف نیز باعث زوال حکم شرعى حروفى که به قصد نوشتن لفظ جلاله به کار رفتهاند، نمىشود. بلى، زوال حکم بر اثر تغییر حروف به نحوى که ملحق به محو حروف گردد، بعید نیست، هرچند احتیاط، اجتناب از مسّ آن بدون وضو است.
مس اسماء و آیات الهی
س: تایپ آیات قرآن یا اسامى معصومین و اسماءالله بدون وضو چه حکمى دارد به خصوص با توجه به اینکه روى دستگاه تایپ یا صفحه کلید کامپیوتر، حروف برجسته مىباشند؟
ج) اشکال ندارد.
س: آیا استفاده از نام ایلیا براى فرزند به عنوان یکى از تلفظهاى اسم امام على علیه السلام که مىگویند نام انجیلى و توراتى این امام بزرگوار مىباشد درست است؟
ج) اگر چه انتخاب چنین نامى جایز است ولى نام على موضوعیت دارد.
س: اگر بخواهیم کاغذى را پاره کنیم آیا لازم است که نسبت به نبودن اسماء متبرکه در داخل آن اطمینان حاصل کنیم؟
ج) لازم نیست.
س: یکى از مؤمنین در خارج از کشور اقدام به تأسیس شرکت تجارى به نام «یا زهرا (سلام الله علیها)» نمودهاند، نظر به اینکه این نام بر روى سربرگها، فاکتور فروش، کارت ویزیت، مهر شرکت درج مىشود و در بلاد غیراسلامى و در دست افراد غیرمسلمان قرار گرفته، ممکن است دور ریخته شود. آیا تأسیس شرکت با این نام هتک حرمت و بىاحترامى تلقى مىشود یا بلااشکال است؟
ج) اگر هتک حرمت نباشد، اشکالى ندارد و تشخیص آن بر عهده عرف است
س۱: استفاده از متن لاتین اسامى متبرکى که احترام آنها لازم است، براى شرکت یا مؤسسه چه حکمى دارد؟ س۲: استفاده از نام این مؤسسه به صورت فارسى و لاتین بر روى اجناس و کالاهایى که یکبار مصرف مىباشد چه حکمى دارد؟
ج۱) استفاده از عبارت و آرم مذکور، در مورد سؤال بهگونهاى که بىاحترامى و هتک حرمت محسوب نشود، اشکال ندارد. ج۲) اگر دور ریخته مىشود و در نتیجه بىاحترامى و هتک محقق مىگردد، جایز نیست.
س: در مواردى مشاهده مىشود بعضى از صنوف مانند رستورانها و آشپزخانهها جهت انجام تبلیغات خود در قالب نام و عنوان رستوران مبادرت به چاپ اسماء مقدس قرآن مانند «القرآن» و یا «ولى عصر علیه السلام» بر روى ظروفهاى یکبار مصرف و کیسهها و… مىنمایند. لذا با توجه به این که این ظروف و کیسهها و… پس از مصرف در سطلهاى زباله انداخته مىشود و اینکه حرمت اینگونه اسماء و کلمات باید ملاحظه شود، خواهشمند است تکلیف شرعى و دینى صاحبان این نوع صنفها و نیز مشتریان و مصرفکنندگان را در برخورد با فرض مذکور بیان فرمایید
ج) باید بهگونهاى عمل شود که موجب هتک حرمت اسماء مقدسه نشود.
س: مس پرده نمایش یا دیوار بدون وضو در هنگام نشان دادن آیات قرآن و یا اسماء جلاله و یا اسامى ائمه معصومین (علیهمالسلام) چه حکمى دارد؟
ج) اگر مسّ قرآن و اسم جلاله محسوب نمىشود، اشکال ندارد.
س: جهت مفروش نمودن مسجد حضرت على علیه السلام حدود ۴۰۰ متر فرش خریدارى شده که در حاشیه این فرشها «وقف مسجد علىعلیه السلام» نوشته شده که طبعاً مردم روى آن مىنشینند و پا مىگذارند استدعا داریم در این رابطه نظر مبارک را مرقوم فرمایید.
ج) نشستن و پا گذاشتن روى قسمتى که نام مبارک امیرالمؤمنین على بن ابیطالب(علیه السلام) بر آن مرقوم شده است هتک محسوب مىشود و جایز نیست.
س: سکهاى ده تومانى مزین به نام مبارک حضرت ثامن الحجج علیه السلام از جبیم افتاده و وارد چاه دستشویى شد؛ استدعا دارم وظیفه مرا در این شرایط که دستشوئى دیگرى در منزل نداریم و تمکّن مالى چندان مساعدى هم براى پر کردن چاه فعلى و حفر چاه مجدّد وجود ندارد، بهطور مستوفى بیان نمایید تا از وسوسههاى شیطانى رهایى یابم.
ج) اگر یقین پیدا کردید که سکه از بین رفته ولو با مراجعه به اهل فن، وظیفهاى ندارید و الا باید یا آنجا را تخلیه نموده و یا از آن استفاده ننمایید.
س: چنانچه نستجیر بالله تلفن همراه حاوى اطلاعات فوق به چاه توالت یا مخزن نجاسات بیفتد تکلیف چیست؟
ج) اگر هتک محسوب نمىشود، تکلیفى ندارید.
س: نظر مبارک خود را در خصوص امحاى اسماء جلاله با دستگاههاى خرد کن برقى جهت بهرهمندى ابلاغ فرمایید.
ج) در صورتى که عرفاً هتک و حرمت نباشد، منعى ندارد.
س: عکس کعبه و حرم مطهر ائمه (علیهم السلام) را که در کارت دعوتها استفاده مىشود را مىتوان دور انداخت؟
ج) اگر بىاحترامى محسوب شود، جایز نیست.
س. آیا حرمت مسَ آیات قرآنی شامل مثل زبان که عضو ظاهری بدن نیست هم میشود؟
ج. شامل اعضای باطنی هم میشود.
کیفیت غسل
س: آیا مىشود وسط غسل آن را رها کرد و بعد از مدتى (مثلاً ۴ ساعت) ادامه داد؟
ج) اشکال ندارد و تفاوتى میان مقدار فاصله نیست.
س: اگر کسى براى غسل واجب پارچهاى را به آب بزند و با آن تمام بدنش را (به ترتیب غسل) بشوید کافى است یا خیر؟ ضمناً اگر قبل از اتمام شستن عضوى در غسل عضو قبلى خشک شود اشکال دارد یا خیر؟
ج) اگر صدق شستن کند، کافى است و خشک شدن عضو قبلى اشکال ندارد.
س: آیا در اثناء غسل مىتوان دوباره نیّت همان غسل را کرد و از نو شروع کنیم؟
ج) اگر غسل باطل نبوده است، مشروع نیست مگر بخواهد احتیاط کند که در این صورت مىتواند در میان غسل دوباره اعضاى شسته شده را به نیّت غسل احتیاطاً بشوید به شرط آن که منجر به وسواس نشود.
س: آیا در غسل مانند وضو باید آب را از بالا به پایین ریخت؟
ج) لازم نیست.
س: در غسل کردن آیا باید آب روى بدن جارى شود یا این که میتوان دست را خیس کرده و با دست خیس غسل کرد؟ اگر جواب سؤال بالا مثبت است آیا باید ترى دست بیش از اعضاى غسل باشد؟
ج) ملاک، صدق شستن بدن به قصد غسل است و جریان آب بر بدن شرط نیست و باید طورى باشد که معلوم شود بدن بسبب آبِ غسل شسته شده است.
س: اگر شخصى در هنگام شستن طرف چپش در غسل ترتیبى شک کند که آیا مقدارى از طرف راستش را خوب شسته یا نه آیا باید دوباره غسل کند؟
ج) در فرض سؤال، به شک اعتنا ننموده و غسل صحیح است.
س: در اثر کهولت سن یا بعضى عوارض جسمى، قسمتى از ظاهر بدن بوسیله قسمتى از پوست بدن پوشیده شده، آیا باید براى غسل قسمتى که پوشیده شده را نیز بشویند یا جزء باطن محسوب مىشود و نیازى به شستن ندارد؟
ج) اگر جزو ظاهر بدن محسوب مىشود باید شسته شود و تشخیص آن موکول به نظر عرفى مکلّف است.
س: کسى که از اول قصد غسل کردن داشته باشد ولى هنگام شستن نیت غسل را فراموش کند بعد از شستن خودش، نیت به خاطرش بیاید چه حکمى دارد؟ یعنى غسلش صحیح است؟
ج) اگر از نیّت غسل برنگشته باشد به نحوى که هنگام شستن بدن اگر کسى از او مىپرسید چه مىکنید جواب مىداد دارم غسل مىکنم، غسلش صحیح است.
س: آیا مىتوان یک غسل را به چند نیّت انجام داد؟ مثلاً غسل روز جمعه و شهادت و جنابت را با هم انجام داد و یک غسل کنیم؟
ج) اشکال ندارد.
آداب و شرایط غسل
س: اگر شخصى غسل جنابت بر او واجب شده باشد و غسل را انجام داده باشد و بعد از اتمام یافتن غسل متوجه شود که مانعى بر روى بدن او وجود داشته باشد (تکهاى از منى) که آب به آنجا نرسد باید چه کارى انجام دهد.
ج) غسل او در فرض مرقوم ناقص است و باید مانع را از بدن برطرف کرده و محل را تطهیر نماید و سپس به نیّت تکمیل غسل، آن محل را آب بریزد و اگر در سمت راست بوده، مجدداً تمام سمت چپ را بنابر احتیاط واجب به نیّت غسل بشوید.
س: لطفاً بفرمایید کسانى که بمناسبت شغل و کار روزانه با انواع رنگها و روغنهایى که به دستانشان مىچسبد و معمولاً شستشوى آنها به سختى ممکن است و چه بسا شستن آنها با نفت و بنزین میسّر است و نتیجه این امر ضرر به دست است تکلیف این افراد براى وضو و غسل چیست؟
ج) در فرض مذکور باید به وظیفه جبیره عمل نمایند.
س: آیا در غسل چرکهایى که زیر ناخن پا است مانع آب است؟ (حتى مقدار کمى از آن)
ج) اگر ناخن از حدّ معمول بلندتر باشد و زیر آن مقدارى که از حدّ معمول بلندتر است چرکى باشد که مانع رسیدن آب به ناخن است، باید برطرف کند و اگر ناخن بلند نباشد، چرک زیر آن مانعى ندارد.
س: غسل در زیر باران صحیح است؟
ج) غسل ترتیبى اشکال ندارد و آب باران را هم جزو آب غسل حساب کنید.
س: آیا حدث اصغر در اثناى غسل باعث باطل شدن غسل مىگردد؟
ج) حدث اصغر در اثناى غسل به صحّت غسل ضرر نمىرساند و لازم نیست که غسل از ابتدا شروع شود، ولى در غسل جنابت چنین غسلى کفایت از وضو براى نماز و سایر اعمالِ مشروط به طهارت از حدث اصغر نمىنماید.
س. با توجه به مطالبی که در رساله جنابعالی در رابطه با برطرف کردن موانع رسیدن آب به اعضای وضو مطرح شده در مورد کسانی که مثلاً شغل آنها نقاشی است و خیلی از اوقات بعد از صرف وقت زیادى برای از بین بردن این موانع، پس از نماز متوجه میشوند که هنوز موانعِ کمی وجود دارد تکلیف چیست؟
ج) باید موانع را برطرف کنند و وضو بگیرند و اگر عسر و حرج باشد، مثل وضوی جبیره عمل کنند.
س: سربازى هستم که در یکى از پادگانها خدمت مىکنم، با توجه به اینکه براى ما استحمام محدودیت دارد حدود شش روز با عذر شرعى و تیمم نماز را به جا آوردم. آیا نماز من صحیح است یا نه؟
ج) با توجه به اینکه براى غسل حتماً لازم نیست که از حمام استفاده شود بلکه مىتوان با یک پارچ آب سر و گردن، بعد طرف راست و بعد طرف چپ بدن را غسل داد اگر واقعاً آبى براى غسل نبوده یا وقت براى غسل کافى نبوده، تیمم صحیح و نماز با آن هم بىاشکال است و الا کافى نیست.
س: خانمى صورتش آرایش دارد، بعد از انجام غسل متوجه مىشود که هنوز موارد آرایشى پاک نشده است. البته هنگام غسل کردن اصلاً یادش نبوده که صورتش آرایش دارد و بعداً متوجه مىشود، آیا غسل او درست است یا خیر؟
ج) در صورتى که مواد آرایشى مانع از رسیدن آب به بدن باشد، باید دوباره غسل کند.
س: براى کسى که در غسل طول مى دهد اما مىگوید من وسواس نشدهام بلکه براى اطمینان از رسیدن آب به همه جاى بدنم غسلم طول مىکشد چه نظرى دارید؟
ج) اگر از متعارف خارج باشد نباید اعتنا کند.
احکام غسل جنابت
س ۱۶۷: آیا شخص جنب میتواند در صورت تنگی وقت با تیمم و نجاست بدن و لباس نماز بخواند یا این که باید بعد از تطهیر و غسل، نماز را قضا نماید؟
ج: اگر وقت به مقدارى نیست که بدن و لباسش را تطهیر کند و یا لباس خود را عوض نماید و به علت سردى هوا و مانند آن نمىتواند نماز خود را برهنه هم بخواند، باید نماز را با تیمم بدل از غسل جنابت با همان لباس نجس بخواند. این نماز مجزى است و قضاى آن بر او واجب نیست.
س ۱۶۸: آیا رسیدن منی به داخل رحم بدون دخول، سبب جنابت زن میشود؟
ج: در این صورت جنابت محقق نمىشود.
س ۱۶۹: آیا بر زنان پس از انجام معاینات داخلی با وسائل طبی غسل واجب میگردد؟
ج: تا زمانى که منى خارج نشود، غسل واجب نیست.
س ۱۷۰: اگر دخول به مقدار حشفه صورت بگیرد، ولی منی خارج نشود و زن نیز به مرحله اوج لذت نرسد، آیا غسل فقط بر زن واجب است یا فقط بر مرد یا بر هر دو؟
ج: با تحقق دخول، ولو به مقدار حشفه، غسل بر هر دو واجب است.
س ۱۷۱: در مورد احتلام زنان، در چه صورتی غسل جنابت بر آنان واجب میشود؟ و آیا رطوبتی که هنگام ملاعبه و شوخی با همسر از آنان خارج میشود، حکم منی را دارد؟ و آیا بدون سست شدن بدن و رسیدن به اوج لذت، غسل بر آنها واجب میشود؟ بهطور کلی در زنان بدون نزدیکی، جنابت چگونه تحقق مییابد؟
ج: اگر زن به اوج لذت جنسى برسد و در آن حال مایعى از او خارج شود جنابت محقق شده و غسل بر او واجب مىشود و اگر شک کند که به این مرحله رسیده یا نه و یا شک در خروج مایع داشته باشد، غسل واجب نیست.
س ۱۷۲: آیا خواندن کتاب و یا دیدن فیلمهایی که موجب تحریک شهوت میشود، جایز است؟
ج: جایز نیست.
س ۱۷۳: اگر زن بعد از نزدیکی همسرش با وی، در حالی که منی در رحم او باقی مانده است، بلافاصله غسل نماید و بعد از غسل، منی از رحم خارج شود، آیا غسل او صحیح است؟ آیا منی خارج شده بعد از غسل، پاک است یا نجس و موجب جنابت مجدد میشود یا خیر؟
ج: غسل او صحیح است و رطوبتى که بعد از غسل از او خارج مىشود، اگر منى باشد نجس است، ولى اگر منى مرد باشد، باعث جنابت مجدد نمىشود.
س ۱۷۴: مدتی است که مبتلا به شک در غسل جنابت شدهام، بهطوری که با همسرم نزدیکی نمیکنم. با این حال حالتی غیرارادی به من دست میدهد که گمان میکنم غسل جنابت بر من واجب شده است و حتی هر روز دو یا سه بار غسل میکنم، و این شک مرا آزار میدهد، تکلیف من چیست؟
ج: با شک در جنابت حکم جنابت مترتب نمىشود، مگر این که رطوبتى از شما خارج شود که همراه با علامتهاى شرعى خروج منى باشد یا یقین به خروج منى داشته باشید.
س ۱۷۵: آیا غسل جنابت در حال حیض صحیح است، بهطوری که مسقط تکلیف زن جنب باشد؟
ج: صحّت غسل در فرض مذکور محل اشکال است.
س ۱۷۶: اگر زن در حال حیض، جنب یا در حال جنابت حایض شود، آیا بعد از پاک شدن از حیض هر دو غسل بر او واجب است؟ یا این که با حدوث جنابت در حال حیض، غسل جنابت بر او واجب نیست زیرا در موقع جنابت پاک نبوده است؟
ج: در هر دو صورت، علاوه بر غسل حیض، غسل جنابت هم واجب است، ولى جایز است که در مقام عمل، به غسل جنابت اکتفا کند، لیکن احوط این است که نیت هر دو غسل را بنماید.
س ۱۷۷: در چه صورتی حکم میشود که رطوبت خارج شده از مرد منی است؟
ج: اگر همراه با شهوت، جستن و سست شدن بدن باشد، حکم منى را دارد.
س ۱۷۸: گاهی اثر گچ یا صابون بعد از غسل کردن در اطراف ناخنهای دست و پا مشاهده میشود که در حمام هنگام غسل دیده نمیشد، ولی بعد از خروج از حمام و دقت، سفیدی صابون یا گچ آشکار میشود. در این حال تکلیف چیست؟ در حالی که بعضی از افراد هنگام غسل و وضو به این مسأله جاهل هستند و یا توجهی به آن ندارند و با فرض وجود اثر گچ یا صابون یقین به رسیدن آب به زیر آن حاصل نمیشود.
ج: مجرد وجود اثر گچ یا صابون که بعد از خشک شدن اعضاء ظاهر مىشود، ضررى به وضو یا غسل نمىرساند، مگر این که داراى جرمى باشد که مانع از رسیدن آب به بشره شود.
س ۱۷۹: یکی از برادران میگوید صحّت غسل مشروط به تطهیر بدن از نجاست، قبل از غسل است و اگر تطهیر آن از منی یا غیر آن در اثنای غسل باشد موجب بطلان غسل میشود. بر فرض صحّت گفته او و با توجه به این که من جاهل به این مسأله بوده ام، آیا نمازهای گذشته من باطل بوده و قضای آنها واجب است؟
ج: پاک بودن تمامی بدن قبل از غسل واجب نیست، بلکه پاک بودن هر عضوی هنگام غسل آن کافی است. بنا بر این اگر عضو، قبل از غسل آن، تطهیر شده باشد، غسل و نمازی که با آن خوانده شده، صحیح است. ولی اگر عضو نجس قبل از غسل آن تطهیر نشود، و با یک شستن بخواهد هم آن را پاک کند و هم غسل نماید، غسل باطل است و نمازی که با چنین غسلی خوانده، باطل و قضای آن واجب است.
س ۱۸۰: آیا رطوبتی که از انسان در حال خواب خارج میشود، حکم منی را دارد؟ با آنکه میدانیم هیچیک از علامتهای سهگانه (جستن، شهوت و سستی بدن) را ندارد و شخص هم متوجه آن نمیشود مگر وقتی که بعد از بیداری لباسهای زیر خود را مرطوب ببیند.
ج: اگر علائم سهگانه یا یکى از آنها وجود نداشته باشد و یا شک در آن باشد، حکم منى را ندارد مگر اینکه از راه دیگرى یقین کند که منى است.
س ۱۸۱: جوانی هستم که در خانواده فقیری زندگی میکنم و منی به دفعات زیاد از من خارج میشود و خجالت میکشم از پدرم تقاضای پول حمام بکنم، در خانه هم حمام نداریم. تقاضا میکنم مرا راهنمایی فرمایید.
ج: در انجام تکلیف شرعى، حیا معنى ندارد. حیا، عذر شرعى براى ترک واجب نیست. به هر حال اگر غسل جنابت براى شما امکان ندارد، وظیفه شما براى نماز و روزه، تیمم بدل از غسل است.
س ۱۸۲: اینجانب با مشکلی مواجه هستم، مشکل من این است که شستن بدنم، هرچند با یک قطره آب، برای بدنم ضرر دارد، حتی مسح هم همین طور است. هنگام شسستن بدنم ولو به مقدار کم، علاوه بر عوارض دیگر، تپش قلبم زیاد میشود، آیا با این وضعیت برای من جایز است با همسرم مقاربت نموده و برای چندین ماه تیمم بدل از غسل نمایم و با آن نماز خوانده و داخل مسجد شوم؟
ج: ترک مقاربت بر شما واجب نیست، و در صورت جنابت و معذور بودن از انجام غسل، وظیفه شرعى شما براى اعمال مشروط به طهارت، تیمم بدل از غسل جنابت است، و با آن تیمم داخل مسجد شدن و خواندن نماز و مسّ نوشته قرآن کریم و بقیه اعمالى که انجام آنها مشروط به طهارت از جنابت است، اشکال ندارد.
س ۱۸۳: استقبال قبله هنگام غسلِ واجب یا مستحب، واجب است یا خیر؟
ج: استقبال قبله در وقت غسل واجب نیست.
س ۱۸۴: آیا غسل کردن با غُساله حدث اکبر با توجه به قلیل بودن آب و طهارت بدن قبل از غسل، صحیح است؟
ج: در فرض مرقوم، غسل کردن با آن مانعى ندارد.
س ۱۸۵: اگر از کسی که مشغول غسل جنابت است، حدث اصغر سر بزند، آیا باید دوباره غسل نماید یا آنکه غسل را تمام کند و وضو بگیرد؟
ج: حدث اصغر در اثناى غسل به صحّت غسل ضرر نمىرساند و لازم نیست که غسل را از نو شروع کند، ولى چنین غسلى کفایت از وضو براى نماز و سایر اعمال مشروط به طهارت از حدث اصغر نمىکند.
س ۱۸۶: اگر رطوبت غلیظی که شبیه منی است و انسان آن را بعد از بول مشاهده میکند، بدون شهوت و اراده از انسان خارج شود، آیا حکم منی را دارد؟
ج: حکم منى بر آن مترتب نیست، مگر این که یقین به منى بودن آن حاصل شود یا این که هنگام خروج، علامتهاى شرعى منى را داشته باشد.
س ۱۸۷: کسی که غسلهای متعددی اعم از واجب یا مستحب بر ذمّه او باشد، آیا یک غسل، کفایت از غسلهای دیگر میکند؟
ج: اگر به نیت همه آنها یک غسل بجا آورد، کفایت مىکند و اگر در بین آنها غسل جنابت باشد و به نیت آن غسل کند، از بقیه غسلها هم کفایت مىکند. اگر چه احتیاط این است که همه آنها را نیّت نماید.
س ۱۸۸: غیر از غسل جنابت، آیا بقیه غسلها هم کفایت از وضو میکنند؟
ج: کفایت نمىکنند.
س ۱۸۹: به نظر شریف جنابعالی آیا در غسل جنابت جریان آب بر بدن شرط است؟
ج: ملاک، صدق شستن بدن به قصد غسل است و جریان آب بر بدن شرط نیست.
س ۱۹۰: کسی که میداند اگر با نزدیکی با همسرش خود را جنب کند، آبی برای غسل کردن نمییابد و یا وقت برای غسل و نماز ندارد، آیا میتواند با همسرش نزدیکی نماید؟
ج: در صورت عجز از غسل، اگر قدرت بر تیمم داشته باشد، مىتواند با همسرش نزدیکى کند.
س ۱۹۱: آیا در غسل جنابت مراعات ترتیب بین سر و سایر اعضای بدن کافی است یا این که باید بین طرف راست و چپ بدن هم ترتیب رعایت شود؟
ج: ترتیب بین دو طرف بدن با مقدم داشتن طرف راست بر چپ، بنا بر احتیاط واجب باید مراعات شود.
س ۱۹۲: آیا هنگام غسل ترتیبی مانعی دارد ابتدا پشت خود را شسته و بعد نیت غسل ترتیبی نموده و آن را بجا آورم؟
ج: شستن پشت و یا هر عضوی از اعضای بدن قبل از نیت غسل و شروع آن، اشکال ندارد. کیفیت غسل ترتیبی به این صورت است که بعد از تطهیر بدن باید نیت غسل نمود و اول سر و گردن را شست، و سپس بنابر احتیاط واجب طرف راست بدن و در مرحله سوم طرف چپ بدن باید شسته شود.
س ۱۹۳: آیا بر زن واجب است هنگام غسل، اطراف موهایش را هم بشوید؟ و آیا با توجه به این که آب به تمام پوست سر رسیده است، نرسیدن آب هنگام غسل به تمام مو، باعث بطلان غسل میشود؟
ج: بنا بر احتیاط واجب، باید تمام مو شسته شود.
احکام غسل جنابت
س: اگر انسان علم به جنب بودن خود نداشته باشد و چند روزى را با حالت جنب بگذراند و بعد از چند روز متوجه جنب بودن خود شود صحّت اعمال او نظیر نماز و… چه حکمى دارد؟
ج) در فرض مذکور تمام اعمالى که مشروط به طهارت بوده (از جمله نماز) باطل است و باید آنها را پس از انجام غسل جنابت اعاده یا قضا نماید.
س: هرگاه شخصى از راه حرام جنب شود، و بدن خود را با آبگرم تطهیر نماید، و به خاطر گرماى حمام مجدداً در حین تطهیر یا بعد از آن عرق کند آیا این عرق وى حکم عرق جنابت از حرام را دارد و اگر در این حال و بدون تطهیر مجدد، غسل کند غسل او چه حکمى دارد؟
ج) عرق بدن او در فرض سؤال تا غسل نکرده عرق جنب از حرام محسوب است که نجس نیست ولى نماز خواندن با آن بنابر احتیاط صحیح نیست، بنابراین اگر بعداً بدون تطهیر مجدد غسل کند، غسل او صحیح است.
احکام غسل باطل
س ۱۹۴: کسی که به سن تکلیف رسیده ولی جاهل به وجوب غسل و کیفیت آن بوده و بعد از گذشت مدتی در حدود ده سال متوجه مسأله تقلید و وجوب غسل بر او شده است، چه حکمی دارد؟ وظیفه او نسبت به قضای نمازها و روزههای گذشتهاش چیست؟
ج: قضاى نمازهایى که در حال جنابت خوانده، بر او واجب است، و همچنین قضاى روزه هم در صورتى که مىدانسته جنب است، ولى جاهل به وجوب غسل بر جنب براى روزه گرفتن بوده، بر او واجب است.
س ۱۹۵: جوانی بر اثر نادانی قبل از چهارده سالگی و بعد از آن، اقدام به استمناء میکرده که بر اثر آن از او منی خارج میشده، ولی نمیدانسته که خروج منی باعث جنابت میشود و باید برای نماز و روزه غسل کند، تکلیف او چیست؟ آیا برای مدتی که استمناء میکرده و منی از او خارج میشده، غسل بر او واجب است؟ آیا نماز و روزههای او از گذشته تا حال که در حال جنابت انجام گرفته باطل بوده و قضای آنها واجب است؟
ج: براى هرچند بار خروج منى اگر تا به حال غسل نکرده است یک غسل جنابت کافى است، و باید همه نمازهایى را که یقین دارد در حال جنابت خوانده است، قضا نماید. و اگر این عمل در شبهاى ماه رمضان انجام گرفته و جاهل به موضوع جنابت بوده، روزههاى او قضا ندارد و محکوم به صحّت است. ولى اگر عالم به خروج منى و جنابت بوده و نمىدانسته که براى صحّت روزه، غسل بر او واجب است، باید روزه همه روزهایى را که در حال جنابت گرفته است قضا نماید.
س ۱۹۶: شخصی که بعد از جنابت، غسل خود را بهطور باطل و اشتباه انجام میدهد، با توجه به جهل او به این مسأله، نمازهایی را که با این غسل میخواند، چه حکمی دارند؟
ج: نماز با غسل باطل، باطل است و باید اعاده یا قضا شود.
س ۱۹۷: به قصد انجام یکی از غسلهای واجب غسل کردم. پس از خروج از حمام شک کردم که آیا ترتیب را رعایت کردهام یا نه، و چون احتمال میدادم که نیّت ترتیب کافی است، دوباره غسل نکردم. اکنون در کارم متحیّر هستم، آیا قضای همه نمازهایی که خواندهام، واجب است؟
ج: اگر احتمال صحّت غسل را مىدهید و در وقت غسل متوجه انجام آنچه در صحّت غسل معتبر است بودهاید، چیزى بر عهده شما نیست. بله، اگر یقین به بطلان غسل پیدا کنید، قضاى همه نمازها بر شما واجب است.
س ۱۹۸: من غسل جنابت را به این ترتیب انجام میدادهام که ابتدا سمت راست بدن بعد سر و سپس قسمت چپ بدن را میشستم. در سؤال و تحقیق در این زمینه هم کوتاهی کردهام، نماز و روزهام چه حکمی دارند؟
ج: غسل به کیفیت مذکور باطل است و موجب رفع حدث نمىشود. لذا نمازهایى که با چنین غسلى خوانده شده، باطل و قضاى آنها واجب است. ولى روزهها با فرض اینکه معتقد به صحّت غسل بهصورت مذکور بودهاید و بقاى شما بر جنابت، عمدى نبوده است، محکوم به صحّت است.
س ۱۹۹: آیا خواندن سورههایی که سجده واجب دارند، بر جنب حرام است؟
ج: از جمله کارهایى که بر جنب حرام است، خواندن خصوص آیات سجده این سورهها است، ولى خواندن سایر آیات از این سورهها اشکال ندارد.
مسائل متفرقه غسل
س: اگر کسى ناخن مصنوعى بکارد، براى وضو و غسلش چه باید بکند؟
ج) در صورت کاشت ناخن، براى وضو و غسل باید مانع ـ ولو با صرف هزینه ممکن ـ برطرف گردد و چنانچه میداند امکان برطرفکردن آن نیست و یا رفع آن با مشقّت غیر قابل تحمّل همراه بوده و یا ضرر قابل توجهى دارد، در وقت نماز باید وضو یا غسل را انجام دهد سپس مبادرت به این کار کند و وضو و غسلهاى بعدى را باید بهصورت جبیره انجام دهد(یعنى با دست مرطوب مانع را مسح نماید)؛ اما در صورتى که امکان برطرف کردن آن ـ ولو در روزهای بعد ـ باشد و برطرف نکند، وضو و غسل جبیره باطل خواهد بود.
س: فردى که دچار بیمارى پیسى است در نماز و غسلهاى واجب چه باید بکند؟ آیا مىتواند براى بردن ثواب نماز اول وقت و ثواب نماز جماعت در نماز جماعت شرکت کند؟
ج) تکلیف او در نماز و غسلهاى واجب مثل سایر مکلفین است و اگر آب براى او ضرر دارد باید بجاى وضو و غسل تیمم نماید و شرکت در نماز جماعت براى چنین شخصى اشکال ندارد.
س: بیم داریم که در فصل سرما بر اثرغسل به بیمارى دچار شویم آیا باید غسل انجام دهیم و یا تیمم بدل از غسل کافى است؟
ج) در غسل، حمام رفتن و دوش گرفتن لازم نیست و اگر وقت براى نماز یا روزه تنگ نباشد موالات بین شستن سر و گردن و بقیه اعضاء لازم نیست، به هر حال اگر واقعاً خوف ضرر از نظر عرف قابل اعتنا باشد و امکان غسل در جاى مناسب هم نباشد، وظیفه تیمم است.
س: در اثناى غسل جنابت یکى از مبطلات وضو پیش مىآید، آیا در وسعت وقت مىتوان دوباره غسل کرد که احتیاج به وضو گرفتن مجدد نباشد و با همان غسل نماز خواند؟
ج) در فرض مرقوم باید وضو بگیرد و تجدید غسل تأثیرى ندارد.
احکام تیمم
س ۲۰۰: اگر چیزهایی مثل خاک، گچ، سنگ که تیمم بر آنها صحیح است، به دیوار چسبیده باشند، آیا تیمم بر آنها صحیح است یا آنکه حتماً باید بر روی زمین باشند؟
ج: در صحّت تیمم، بودن آنها بر روى زمین شرط نیست.
س ۲۰۱: در صورتی که جنب بر اثر عدم امکان رسیدن به حمام، چند روزی جنابتش استمرار داشته باشد، اگر بعد از نمازی که با تیمم بدل از غسل خوانده است، حدث اصغری از او سر بزند، آیا برای نماز بعدی باید دوباره تیمم بدل از غسل نماید؟ یا آنکه همان تیمم اول از جهت جنابت کفایت میکند، و برای نمازهای بعدی از جهت حدث اصغر وضو یا تیمم واجب است؟
ج: شخص جنب پس از آن که بهطور صحیح تیمم بدل از غسل جنابت کرد، اگر حدث اصغر از او سر بزند، تا زمانى که عذرِ شرعىِ مجوّز تیمم برطرف نشده است، بنا بر احتیاط واجب باید براى اعمال مشروط به طهارت، تیمم بدل از غسل نماید و وضو هم بگیرد و اگر معذور از وضو باشد باید تیمم دیگرى بدل از آن نماید.
س ۲۰۲: آیا تیمم بدل از غسل همان احکام قطعی و ثابت غسل را دارد؟ به این معنی که آیا با آن داخل مسجد شدن جایز است؟
ج: ترتیب همه آثار شرعى غسل بر تیمم بدل از غسل جایز است، مگر این که تیمم بدل از غسل به علت تنگى وقت باشد.
س ۲۰۳: شخصی که از مجروحین جنگی است و بر اثر قطع نخاع قادر به کنترل ادرار خود نیست، آیا میتواند به این دلیل که حمام رفتن برای او کمی مشقت دارد، برای انجام اعمال مستحبی مانند غسل جمعه و زیارت و غیر آنها تیمم بدل از غسل نماید؟
ج: صحّت تیمم بدل از غسل براى اعمالى که مشروط به طهارت نیست، مانند زیارت محل اشکال است، ولى انجام آن بجاى غسلهاى مستحبى در موارد عسر و حرج به قصد رجاء و مطلوبیت اشکال ندارد.
س ۲۰۴: کسی که فاقد آب است و یا استعمال آب برایش ضرر دارد، آیا در صورت تیمم بدل از غسل جنابت، داخل مسجد شدن و خواندن نماز جماعت برای او جایز است؟ قرائت قرآن کریم چه حکمی دارد؟
ج: تا زمانى که عذر مجوّز تیمم باقى است و تیمم او باطل نشده، انجام همه اعمال مشروط به طهارت براى او جایز است.
س ۲۰۵: رطوبتی از انسان در حال خواب خارج میشود و بعد از بیداری چیزی به یاد نمیآورد ولی لباس خود را مرطوب میبیند و وقت هم برای به یاد آوردن ندارد زیرا نماز صبح او قضا میشود. وظیفه انسان در این حالت چیست؟ چگونه نیت تیمم بدل از غسل نماید؟ حکم اصلی در اینباره چیست؟
ج: اگر مىداند که محتلم شده، جنب است و باید غسل کند و در صورت تنگى وقت باید بعد از تطهیر بدنش تیمم نموده و نماز بخواند و سپس در وسعت وقت غسل نماید، ولى در صورت شک در احتلام و جنابت، حکم جنابت بر آن جارى نمىشود.
س ۲۰۶: شخصی که چندین شب متوالی جنب شده، با توجه به این که در حدیث شریف آمده است که چند روز متوالی حمام رفتن انسان را ضعیف میکند، چه تکلیفی دارد؟
ج: غسل بر او واجب است، مگر این که استعمال آب براى او ضرر داشته باشد که در این صورت باید تیمم کند.
س ۲۰۷: من در یک وضعیت غیرطبیعی به سر میبرم، بهطوری که از من چند دفعه بدون اختیار در نوبتهای متعدد منی خارج میشود که خروج آن همراه با لذت نیست. وظیفه من درباره هر نماز چیست؟
ج: اگر غسل کردن براى هر نماز ضرر دارد و یا تکلیفِ خیلى دشوارى بر شماست، بعد از تطهیر بدن با تیمم نماز بخوانید.
س ۲۰۸: کسی که غسل جنابت را برای نماز صبح انجام نداده است و به اعتقاد این که اگر غسل کند، مریض میشود، تیمم کرده است، چه حکمی دارد؟
ج: اگر به اعتقاد او غسل برایش ضرر دارد، تیمم اشکال ندارد و نماز با آن صحیح است.
س ۲۰۹: کیفیت تیمم چگونه است؟ آیا فرقی بین تیمم بدل از وضو و غسل هست؟
ج: تیمم بدین ترتیب است: ابتدا باید نیت نماید و سپس کف هر دو دست را بر چیزى که تیمم بر آن صحیح است بزند و آن را به تمام پیشانى و دو طرف آن از جایى که موى سر مىروید تا ابروها و بالاى بینى بکشد، و سپس کف دست چپ را بر تمام پشت دست راست و کف دست راست را بر تمام پشت دست چپ، بکشد و احتیاط واجب این است که بار دیگر دستها را به زمین بزند و سپس کف دست چپ را بر پشت دست راست وکف دست راست را بر پشت دست چپ بکشد. این ترتیب در تیمم بدل از وضو و بدل از غسل یکسان است.
س ۲۱۰: تیمم بر سنگ گچ و آهک و پخته شده آنها و آجر چه حکمی دارد؟
ج: تیمم بر هر آنچه از زمین محسوب شود مانند سنگ گچ و سنگ آهک، صحیح است. و بعید نیست، تیمم بر گچ و آهک پخته و آجر و امثال آنها هم صحیح باشد.
س ۲۱۱: فرمودهاید چیزی که بر آن تیمم میشود باید پاک باشد، آیا اعضاء تیمم (پیشانی و پشت دستها) هم باید پاک باشند؟
ج: احتیاط آن است که در صورت امکان، پیشانى و پشت دستها پاک باشند و اگر فردى نتواند محل تیمم را تطهیر کند، بدون آن تیمم نماید؛ هرچند بعید نیست که طهارت در هر صورت شرط نباشد.
س ۲۱۲: اگر انسان نتواند وضو بگیرد و تیمم هم برای او امکان نداشته باشد، چه وظیفهای دارد؟
ج: اگر انسان نتواند براى نماز وضو بگیرد و تیمم هم ممکن نباشد، بنا بر احتیاط باید نماز را در وقت بدون وضو و تیمم بخواند و سپس با وضو یا تیمم قضا کند.
س ۲۱۳: من به بیماری پوستی مبتلا شدهام، بهطوری که هرگاه غسل میکنم پوست بدنم خشک میشود. حتی در صورت شستن دست و صورتم هم این خشکی به وجود میآید. بنا بر این مجبورم روغن به پوستم بمالم، در نتیجه هنگام وضو بهخصوص برای نماز صبح با مشکلاتی مواجه میشوم. آیا جایز است در نمازهای صبح به جای وضو تیمم کنم؟
ج: اگر استعمال آب براى شما ضرر داشته باشد، وضو گرفتن صحیح نیست، و باید به جاى آن تیمم کنید. و اگر ضرر ندارد و روغن مذکور مانع از رسیدن آب به اعضاى وضو نباشد، باید وضو بگیرید و اگر مانع است و مىتوانید روغن را پاک نموده و وضو بگیرید و سپس روغن بزنید، نوبت به تیمم نمىرسد.
س ۲۱۴: شخصی به خاطر تنگی وقت، نمازش را با تیمم خوانده است. بعد از فراغت از نماز برای او آشکار میشود که وقت برای وضو داشته است. نماز او چه حکمی دارد؟
ج: اعاده آن نماز بر او واجب است.
س ۲۱۵: ما در منطقه سردسیری زندگی میکنیم که نه حمام دارد و نه مکانی برای استحمام، وقتی در ماه مبارک رمضان به حالت جنابت از خواب بیدار میشویم، با توجه به این که غسل کردن جوانان در نیمه شب در برابر مردم با آب مشک یا حوض عیب شمرده میشود و آب هم در آن وقت سرد است، تکلیف ما برای روزه فردا چیست؟ آیا تیمم جایز است؟ در صورتی که غسل نکند، افطار کردن روزه آن روز چه حکمی دارد؟
ج: مجرد مشقّت یا عیب شمرده شدن اغتسال جوانان در نیمه شب، عذر شرعى محسوب نمىشود، بلکه مادامى که غسل، حرجى و موجب ضرر براى مکلّف نشود، غسل کردن به هرصورتى که امکان دارد واجب است، و در صورت حرج یا ضرر باید قبل از طلوع فجر تیمم کند و با تیمم بدل از غسل جنابت پیش از طلوع فجر روزهاش صحیح است، و اگر تیمم نکند روزهاش باطل است، ولى امساک در طول روز بر او واجب مىباشد.
احکام تیمم
س. من تا امروز تیمم را به این صورت انجام میدادم که فقط کف دو دست بدون انگشتان را بر پیشانی مسح میکردم وامروز فهمیدم که باید تا سر انگشتان باشد.تکلیف من نسبت به گذشته چه میشود؟
ج. نماز هایی که با تیمّم باطل خوانده شده است قضا شود.
س: کسى که کف دو دستش را طورى گچ گرفتهاند که نمىتواند براى تیمم دستها را به صورت کامل به زمین بزند، (قسمتهایى از کف دست با زمین برخورد نمىکند و فقط اطراف کف دست به زمین مىخورد) براى تیمم چه باید بکند؟
ج) اگر پشت دستها به زمین مىرسد باید با پشت دستها تیمم کند، و اگر پشت دست را هم گچ گرفته است بگونهاى که تمام آن به زمین نمىرسد، نوبت به تیمم با ذراعین است و احوط جمع بین تیمم با ذراعین و تیمم با بعض کف دست است.
س: آیا منظور از کشیدن کف دست بر پیشانى در تیمم تا سر انگشتان است یا فقط کف دست کافى است؟ همچنین بر پشت دستها؟
ج) کف دست به تنهایى کفایت نمىکند و کشیدن تا سر انگشتان لازم است، و نسبت به پشت دست هم باید تا سر انگشتان باشد.
س: آیا در صورتى که هنگام تیمّم دست تر باشد تیمم باطل است؟
ج) اگر روى سنگ تمیز تیمم مىکند که چیزى به دست نمىچسبد، اشکال ندارد.
س: تیمم به سنگ نماى ساختمان که بطور عمودى به دیوار نصب شده است صحیح یا خیر؟
ج) مانع ندارد.
س: تیمم بر شن مرطوب صحیح است یا نه؟
ج) اشکال ندارد.
س: معمولاً در زیر قالى که در اتاق پهن است گرد و خاکهایى جمع مىشود آیا تیمم با این نوع خاک صحیح است یا خیر؟
ج) تا امکان تهیهى خاک وجود دارد، تیمم بر گرد و غبار صحیح نیست مگر به اندازهاى باشد که عرفاً بر آن خاک صدق کند.
س: کوهنوردانى که براى فتح قلهها مىروند و بخاطر سردى فوقالعاده هوا وضو گرفتن آنها با عسر و حرج همراه بوده و از جمله موجب مریضى است، آیا جایز است تیمم نمایند؟ و اگر کوه پر از برف بوده و تیمم ممکن نباشد، تکلیف نماز و روزهشان چیست؟
ج) در فرض سؤال تیمم مانع ندارد و در صورت عدم دسترسى به چیزى که تیمم بر آن صحیح است احتیاط مستحب آن است که اعضاى وضو را با برف مسح کنند و با آن تیمم هم بکنند و بنابر احتیاط واجب نماز را در وقت آن به جا آورند و بعداً در زمان تمکن قضاى آن را هم بهجا آورند.
س: آیا بعد از تیمم بدل از غسل براى اداى نماز واجب وضو هم لازم است؟
ج) اگر بدل از غسل جنابت تیمم کند، لازم نیست براى نماز وضو بگیرد. ولى اگر بدل از غسلهاى دیگر تیمم کند، باید وضو بگیرد و اگر نتواند وضو بگیرد، باید تیمم دیگرى هم بدل از وضو بنماید.
احکام بانوان
س ۲۱۶: مادرم از ذریّه پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) است. آیا من نیز از سادات محسوب میشوم؟ آیا میتوانم عادت ماهیانهام را تا شصت سالگی، حیض قرار دهم و در آن ایام نماز و روزه خود را انجام ندهم؟
ج: تعیین سن یائسگى محل تأمل و احتیاط است؛ بانوان مىتوانند در این مسأله به مجتهد جامعالشرایط دیگر مراجعه نمایند.
س ۲۱۷: اگر زنی که به خاطر نذر روزه روز معیّنی روزهدار است، در حال روزه حیض شود، چه تکلیفی دارد؟
ج: روزهاش با عادت شدن، ولو در یک جزء از روز باشد، باطل مىشود و قضاى آن روز بعد از پاک شدن بر او واجب است.
س ۲۱۸: لکههایی که زن بعد از یقین به پاک شدن میبیند، با توجه به این که آن لکهها نه اوصاف خون را دارند و نه خون مخلوط با آب را، چه حکمی دارد؟
ج: اگر خون نباشد حکم حیض را ندارد، و اگر خون باشد اگر چه بهصورت لکههاى زرد رنگ و از ده روز تجاوز نکند همه آن لکهها محکوم به حیض است، و تشخیص این موضوع به عهده زناست.
س ۲۱۹: جلوگیری از عادت ماهیانه به وسیله دارو به خاطر روزه ماه رمضان چه حکمی دارد؟
ج: اشکال ندارد.
س ۲۲۰: اگر زنی در ایام بارداری به خونریزی کمی مبتلا شود ولی باعث سقط حمل او نگردد، آیا غسل بر او واجب میشود یا خیر؟ وظیفه او چیست؟
ج: خونى که زن در ایام باردارى مىبیند اگر صفات و شرایط حیض را داشته باشد، و یا در زمان عادت بوده و سه روز اگر چه در باطن استمرار داشته باشد خون حیض است و الا استحاضه خواهد بود.
س ۲۲۱: زنی دارای عادت ماهیانه معیّنی مثلاً هفت روز است، به علت گذاشتن دستگاه جلوگیری از حاملگی، هر بار دوازده روز خون میبیند. آیا خونی که از روز هفتم به بعد میبیند خون حیض است یا استحاضه؟
ج: اگر خون تا روز دهم قطع نشود، خونى که در ایام عادت مىبیند خون حیض است و باقى استحاضه خواهد بود.
س ۲۲۲: آیا جایز است زنی که در حال حیض و یا نفاس است داخل حرم امامزادگان(علیهمالسلام) شود؟
ج: جایز است.
س ۲۲۳: زنی که عمل کورتاژ (سقط جنین) را انجام داده، در حال نفاس است یا خیر؟
ج: بعد از سقط جنین ولو بهصورت علقه باشد اگر خونى را مشاهده کرد، محکوم به نفاس است.
س ۲۲۴: خونی که زن در سن یائسگی میبیند، چه حکمی دارد؟ و وظیفه شرعی او چیست؟
ج: محکوم به استحاضه است.
س ۲۲۵: یکی از راههای جلوگیری از حاملگیهای ناخواسته، استفاده از داروهای ضد حاملگی است. زنهایی که از این داروها استفاده میکنند لکههای خونی را در ایام عادت و غیر آن مشاهده میکنند. این لکهها چه حکمی دارد؟
ج: اگر این لکهها واجد شرایط شرعى حیض نباشد، حکم حیض را ندارد، بلکه محکوم به استحاضهاست.
احکام بانوان
س. خانمی مطلقه برای زود سپری شدن عدّه، اقدام به خوردن قرص هایی می نماید که موجب می شود خانم زودتر از موعد، عادت ماهیانه شود؛ در این حال عادت دوم ایشان در روز نهم شروع شده است. با توجه به اینکه فاصله حیض دوم ۱۰ روز نبوده است، آیا این امر صحیح است؟
ج. خوردن قرص های مذکور فی نفسه اشکال ندارد، ولی در فرض مذکور که خون دوم شرایط حیض را نداشته، کفایت از اتمام عده نمی کند.
س. زنی باردار بوده ولی جنین در رحم تشکیل نشده و چیزی شبیه تکه گوشت از وی دفع شده است ولی چون دفع به صورت کامل نبوده تکه هایی در رحم مانده و بعد از مدتی دفع شده و خونریزی ادامه یافته است. با توجه به خونریزی طولانی مدت آیا حکم استحاضه بر وی جاری است یا نفاس؟ حکم نماز و روزه او چیست؟
ج. اگر جنین ـ هر چند به طور ناقص ـ تشکیل شده است، از زمان خروج اولین جزء جنین، خونی که خارج می شود نفاس است و در صورتی که زن عادت معینی نداشته باشد خونی که تا ده روز بعد از خارج شدن آخرین جزء جنین می بیند نفاس است و در بین این دو مدت نیز نفاس محسوب می شود مگر این که ده روز در بین این مدت پاک باشد.
س: اینجانب در سن ۵۱ سالگى هستم بعد از وفات حضرت امام خمینى «قدس سره» حضرتعالى را به عنوان مرجع خود انتخاب کردهام، بعد از پنجاه سالگى به وظیفه مستحاضه عمل مىکنم ولى براى من از نظر جسمى مشکل ایجاد مىکند. آیا مىتوانم فقط در همین مسأله به مرجع دیگرى رجوع کنم که ایشان در مسائل یائسگى بعد از پنجاه سال را حیض حساب مىکند؟
ج) سن یائسگى (در زنان سیده ۶۰ سال قمرى است ولى سن یائسگى در زنان غیر سیده۵۰ سال قمرى)، محل تأمّل و احتیاط است، ولى اگر کسى بخواهد در این رابطه به مجتهد جایزالتقلیدى که فتوا در این مسأله دارد مراجعه کند، اشکال ندارد.
س: زنى که داراى عادت استحاضه است و پس از پاک شدن بر اثر ندانستن مسأله در هنگام غسل به جاى گفتن «غسل استحاضه» از جمله «غسل حیض» استفاده کند و پس از چند هفته متوجه قضیه گردد باید چه کند؟
ج) اگر نیت او غسل استحاضه بوده ولى در لفظ غسل حیض گفته است، غسل او اشکال ندارد.
احکام دوران عادت
س: آیا زن در ایام قاعدگى مىتواند غذاى نذرى درست کند؟
ج) مانع ندارد.
س: آیا زن حائض مىتواند به حسینیه، مراسم عزادارى و نمازخانه و… وارد شود؟
ج) رفتن به حسینیه و مراسم عزادارى مانع ندارد ولى مکث در مساجد، گذاشتن چیزى در مسجد و رفتن در مسجدالحرام و مسجد النبى جایز نیست.
س: مىگویند براى قران خواندن در حالت حیض باید وضو گرفت و قران خواند حال سوال من این است که مگر حیض وضو را باطل نمىکند در این حالت گرفتن و نگرفتن آن آیا فرقى هم مىکند و آیا این وضو صحیح مىباشد و علت آن چیست؟
ج) وضوى مذکور صحیح است و مستحب است زن حائض در وقت نماز، خود را از خون پاک نماید و پنبه و دستمال را عوض کند و وضو بگیرد و در جاى نماز رو به قبله بنشیند و مشغول ذکر و دعا و صلوات و تلاوت قرآن شود و در این وقت تلاوت قرآن مکروه نیست.
س: مىخواستم بدانم حکم زنى که حایض است و براى زیارت به مشهد مقدس رفته به چه نحو است؟ آیا مىتواند به زیارت بارگاه امام رضا (علیه السلام) برود یا نه؟
ج) بنابر احتیاط واجب در حرم آن حضرت (علیه السلام) یعنى زیر گنبد و اطراف ضریح مطهر، نمىتواند توقف نماید ولى توقف در رواقها و قسمتهاى متّصل به حرم آن حضرت (علیه السلام) اگر مسجد نباشد، مانعى ندارد.
س: پس از عمل جراحى براى خارج کردن رحم (بدلیل بیمارى) حکم خون مشاهده شده از لحاظ انجام فرائض عبادى چیست؟
ج) اگر خون جراحت باشد مثل سایر خونهایى است که از جراحت مىباشد و در غیر این صورت ممکن است خون حیض و یا استحاضه باشد.
س: اگر زن حائض در ماه رمضان، پیش از اذان صبح از حیض پاک شود، تکلیف او چیست؟
ج) اگر براى غسل وقت دارد، باید غسل کند و اگر وقت تنگ است، باید تیمّم کند و روزهاش صحیح است. اگر از روى عمد، غسل یا تیمم نکند، روزهاش باطل است و باید کفّاره بدهد.
س: اگر زن روزهدار در روز مثلاً یک ساعت به غروب خون حیض مشاهده کند، تکلیف روزهاش چگونه است؟
ج) روزه باطل میشود و باید بعد از ماه رمضان، قضا کند.
س: خانمى پس از هفت روز خون دیدن و هفت روز پاکى، مجدداً هفت روز دیگر خون مىبیند آیا این شخص مىتواند اقل طهر را با سه روز از خون دوم که نشانههاى حیض را دارد، کامل کند و مابقى را با وجود شرایط، حیض قرار دهد؟
ج) با فرض فاصله شدن کمتر از ده روز بین دو خون، خون دوم در هر صورت محکوم به استحاضه است.
س: برخى از خانمها دو سه روز قبل از ایام حیض ترشحاتى چرکین یا زرد رنگ مىبینند، وظیفهشان چیست؟
ج) اگر لکبینى محسوب مىشود و استمرار ندارد، حکم استحاضه را دارد.
س: بعضى از خانمهایى که قرصهاى جلوگیرى از باردارى مصرف مىکنند قبل از تمام شدن یک بسته کامل از این قرصها لکههاى خونى مىبینند که البته مداوم نیست، اینگونه از زنان وظیفهشان چیست؟ استمرار خون باید در داخل فرج باشد یا باید بیرون بیاید؟
ج) اگر لکبینى محسوب مىشود و استمرار ندارد، حکم استحاضه را دارد و استمرار در باطن کافى است.
س۱: آیا براى تحقق عادت وقتیه و عددیه تساوى دو حیض از جهت زمانى معتبر مىباشد؟ (بهطور مثال ماه اول ساعت ۸ صبح و پایان آن ساعت ۸ صبح روز هشتم ماه و ماه دوم هم بدینگونه باشد) س۲: در صورتى که تفاوت کم باشد حکم چگونه است؟ لطفاً بفرمایید تفاوت کم از حیث زمانى، باید چند دقیقه یا چند ساعت باشد تا به تحقق عادت (وقتیه یا وقتیه و عددیه) ضرر نزند؟
ج۱) گرچه براى تحقق عادت وقتیه و عددیه تساوى دو حیض از نظر عدد و وقت معتبر است ولى تفاوت کم همچون یکى دو ساعت مضرّ به آن نمىباشد. ج۲) از پاسخ قبل مشخص شد.
س: خانمى در ابتداى بلوغ به مدت حدود سه سال دوران قاعدگیش مشتمل بر سه روز بوده ولى بعد متوجه شده که در دو روز بعد ترشحاتى دارد که اگر چه مشخصات خون حیض را ندارد ولى مثل ایام پاکى او هم نیست و بناى دوران قاعدگىاش را بر پنج روز گذاشته است . پس از ازدواج این اتفاق باز هم تکرار شده و آن خانم حالا دوران قاعدگىاش را هفت روز مىداند ولى کماکان معتقد است که خون چند روز آخر، ویژگىهاى حیض را ندارد آیا باید در آن ایام دستورات حائض را انجام دهد و از محرمات پرهیز کند، یا همچنان به سپرى شدن هفت روز اکتفا نماید؟
ج) در فرض سؤال ترشحات مذکور اگر قبل از ده روز قطع نشود، حکم حیض را دارد و باید از محرمات پرهیز نماید.
س: خانمى در ابتداى بلوغ به مدت حدود سه سال دوران قاعدگیش مشتمل بر سه روز بوده ولى بعد متوجه شده که در دو روز بعد ترشحاتى دارد که اگر چه مشخصات خون حیض را ندارد ولى مثل ایام پاکى او هم نیست و بناى دوران قاعدگىاش را بر پنج روز گذاشته است . پس از ازدواج این اتفاق باز هم تکرار شده و آن خانم حالا دوران قاعدگىاش را هفت روز مىداند ولى کماکان معتقد است که خون چند روز آخر، ویژگىهاى حیض را ندارد آیا باید در آن ایام دستورات حائض را انجام دهد و از محرمات پرهیز کند، یا همچنان به سپرى شدن هفت روز اکتفا نماید؟
ج) در فرض سؤال ترشحات مذکور اگر قبل از ده روز قطع نشود، حکم حیض را دارد و باید از محرمات پرهیز نماید.
س۱: عادت ماهانه من هفت روز بوده است، اما به علت ابتلا به بیمارى «کیست»، بعد از ایام عادت ماهانهام تا روز دهم لک بینى دارم، در ماه رمضان بعد از روز هفتم روزههایم را مىگیرم و نمازهایم را با غسل مىخوانم اما از کسى شنیدم که گفت بعد از ماه رمضان باید آن سه روز را دوباره قضا کنم، در این مورد تکلیفم چیست؟ س۲: گاهاً پیش مىآید که چند روزى قبل از عادت ماهانه لکهبینى دارم (یعنى چند ساعتى لکه و بعد پاک مىشوم و بعد از یکى دو روز عادت مىشوم) در این روزها نماز خواندن چه حکمى دارد؟
ج۱) اگر لکبینى تا ده روز ادامه یافته و بعد پاک مىشوید، تمام ده روز محکوم به حیض است و نماز و روزه در آن ایام ساقط است و بعد از طهارت باید قضاى روزهها گرفته شود ولى اگر مربوط به خون قروح و جروح است، حکم حیض را ندارد و نیاز به غسل مجدد نیست و روزهها قضا ندارد. ج۲) حکم استحاضه را دارد.
س: در چند سال ابتداى بلوغم نسبت به وجوب غسل بعد از حیض آگاه بودم منتها نمیدانستم بعد از مشاهده لکههایی که اوصاف خون دارند قبل از ده روز باید دوباره غسلم را تجدید کنم و اصلاً گمان نمیکردم این کار اشکال داشته باشد تا اینکه استفتائات آقا را خواندم و به این مطلب پی بردم. حال در مورد نمازها و روزههایی که با این غسل خواندهام حیرانم، آیا همهشان دوباره باید مجدداً قضا شوند؟ آیا میتوانم بهجای قضا کردن کفارهی روزههایم را بدهم؟
ج) روزههایی را که در ایام دیدن لک گرفتهاید، قضا نمایید ولی روزههایی را که پس از قطع کامل خون بدون غسل گرفتهاید صحیح است و قضا ندارد ولى نمازهایی را که پس از قطع کامل حیض بدون غسل خواندهاید، باید قضا نمایید. ضمناً کفاره به جاى قضا کفایت نمىکند.
عبادات دوران عادت
س. آیا زن حائض میتواند غسل مستحبی مانند غسل جمعه انجام دهد؟
ج. مانع ندارد، بلکه مستحب می باشد.
س: آیا زن در حال استحاضه قلیله، مىتواند براى نماز جماعت وارد مسجد شود؟
ج) مانع ندارد.
س: آیا سجده زیارت عاشورا براى خانمهایى که عذر شرعى دارند، جایز است؟
ج) اشکال ندارد.
س: اگر زنى بعلت عدم اطمینان به پاکى از حیض, در سحر ماه رمضان غسل نکند و در بین روز متوجه شود که پاک شده بوده آیا تکلیفش در این روز امساک است؟
ج) در فرض سؤال باید نیت روزه کند ولى به احتیاط واجب باید قضاى آن را هم بگیرد.
س: اگر زنى داراى عادت ماهانه حیض باشد، آیا قرآن خواندن براى آن زن جایز است؟
ج) خواندن قرآن بهجز آیاتى که سجده واجب دارد براى حائض جایز است اگر چه کراهت دارد.
احکام اموات
س ۲۲۶: آیا در غسل و کفن و دفن اموات، مماثلت و همجنس بودن شرط است یا هر یک از زن و مرد میتواند امور میت دیگر را انجام دهد؟
ج: همجنس بودن با میّت فقط در غسل دادن او شرط است و در صورتى که غسل دادن میّت به وسیله همجنس او امکان دارد، غسل دادن به وسیله غیر همجنس صحیح نیست و غسل میّت باطل است. ولى در تکفین و تدفین همجنس بودن شرط نیست.
س ۲۲۷: امروزه در روستاها متعارف است که اموات را در منزل مسکونی غسل میدهند. گاهی میّت وصی نداشته و چند فرزند صغیر دارد. نظر مبارک راجع به این موارد چیست؟
ج: تصرّفات مورد نیاز براى تجهیز میّت از قبیل غسل و کفن و دفن، به مقدار متعارف، متوقف بر اذن ولى صغیر نیست و اشکال از جهت وجود فرزندان صغیر ایجاد نمىشود.
س ۲۲۸: شخصی بر اثر تصادف یا سقوط از ارتفاع فوت کرده است و جسد او خونریزی دارد، آیا باید منتظر ماند تا خون، خود به خود یا با وسائل پزشکی بند بیاید یا این که با وجود خونریزی جایز است اقدام به دفن او نمایند؟
ج: تطهیر بدن میّت قبل از غسل در صورت امکان واجب است، و اگر انتظار براى توقف خونریزى یا منع آن ممکن باشد، واجب است.
س ۲۲۹: استخوان مردهای که حدود چهل یا پنجاه سال از دفن آن میگذرد و مقبره او از بین رفته و تبدیل به میدان عمومی گردیده است، در اثر کندن نهری در آن میدان ظاهر شده است. آیا لمس کردن استخوانها برای دیدن آنها اشکال دارد؟ آیا استخوانها نجس هستند؟
ج: استخوان میّت مسلمانى که غسل داده شده است، نجس نیست؛ ولى دفن مجدّد آن زیر خاک واجب است.
س ۲۳۰: آیا برای انسان جایز است که پدر یا مادر و یا یکی از بستگان خود را در کفنی که برای خودش خریده است، کفن کند؟
ج: اشکال ندارد.
س ۲۳۱: یک تیم پزشکی برای انجام آزمایشها و تحقیقات پزشکی احتیاج دارند که قلب و بعضی از اعضای مرده را از جسد او جدا سازند و بعد از گذشت یک روز از انجام آزمایشها و مطالعات، اقدام به دفن آن کنند. امیدواریم لطف نموده به سؤالات زیر پاسخ فرمایید: ۱٫ آیا با توجه به این که امواتی که این آزمایشها بر روی آنها اعمال میشود از مسلمانان هستند، اقدام به این کار برای ما جایز است؟ ۲٫ آیا دفن قلب و بعضی از اعضای جسد جدای از بدن میّت جایز است؟ ۳٫ آیا با توجه به این که دفن جداگانه قلب و بعضی از اعضا مشکلات فراوانی برای ما ایجاد میکند، دفن آن اعضاء با بدن میّت دیگر جایز است یا خیر؟
ج: در صورتى که نجات نفس محترمه یا دستیابى به تجارب علوم پزشکى که جامعه به آن محتاج است، و یا شناسایى نوعى بیمارى که حیات مردم را تهدید مىکند، متوقف بر تشریح باشد، تشریح جسد میّت جایز است، لکن لازم است تا آنجا که استفاده از جسد غیر مسلمان امکان دارد، از جسد مسلم استفاده نشود. حکم شرعى اعضایى که از جسد مسلمان جدا شدهاند، این است که با بدن دفن شوند، و اگر امکان نداشت، دفن جداگانه آنها اشکال ندارد.
س ۲۳۲: اگر شخصی برای خودش کفنی بخرد و همیشه در وقت نمازهای واجب یا مستحب یا هنگام قرائت قرآن کریم، آن را پهن نموده و روی آن نماز و قرآن بخواند و هنگام مرگ از آن به عنوان کفن استفاده کند. آیا این عمل جایز است؟ آیا از نظر اسلام صحیح است که انسان کفنی را برای خود بخرد و بر آن آیات قرآنی بنویسد و از آن فقط هنگام تکفین استفاده نماید؟
ج: موارد مذکور اشکال ندارد.
س ۲۳۳: اخیراً جنازه زنی در یک قبر قدیمی که تاریخ آن به حدود هفتصد سال پیش بر میگردد، کشف شده است. این جنازه مشتمل بر اسکلت استخوانی عظیم کامل و سالمی است که بر جمجمه آن مقداری مو وجود دارد. به استناد گفتههای باستان شناسانی که آن را کشف کردهاند، جنازه متعلّق به یک زن مسلمان است. آیا جایز است این اسکلت استخوانی بزرگ و مشخص را از طرف موزه علوم طبیعی (بعد از بازسازی شکل قبر و قراردادن جنازه در آن) در معرض بازدید قرار داد تا موجب عبرت بازدید کنندگان از موزه علوم طبیعی گردد و یا با نوشتن آیات و احادیث مناسب باعث تذکر و موعظه دیدار کنندگان شود؟
ج: اگر ثابت شود که اسکلتِ استخوانى، متعلّق به بدن میّت مسلمان است، دفن فورى آن واجب است.
س ۲۳۴: گورستانی در روستایی وجود دارد که ملک خاص کسی نیست و وقف هم نشده است، آیا جایز است اهالی این روستا از دفن اموات شهر یا روستاهای دیگر یا میتی که وصیت کرده در آن قبرستان دفن شود، جلوگیری کنند؟
ج: اگر قبرستان عمومى مزبور ملک خاص کسى یا وقف خاص اهالى آن روستا نباشد، نمىتوانند از دفن اموات دیگران در آن قبرستان جلوگیرى کنند و اگر شخصى وصیت کرده است در آن دفن شود، واجب است طبق وصیت عمل شود.
س ۲۳۵: روایاتی وجود دارد دال بر این که پاشیدن آب بر قبور مستحب است، مانند روایاتی که در کتاب «لآلی الاخبار» ذکر شده است، آیا این استحباب مخصوص روز دفن میّت است یا اطلاق دارد، چنانچه نظر مؤلف «لآلی الاَخبار» چنین است؟ نظر جنابعالی در اینباره چیست؟
ج: پاشیدن آب بر قبر در روز دفن مستحب است و بعد از آن نیز به قصد رجاء اشکال ندارد.
س ۲۳۶: چرا میّت را شب دفن نمیکنند؟ آیا دفن میّت در شب حرام است؟
ج: دفن میّت در شب اشکال ندارد.
س ۲۳۷: شخصی بر اثر تصادف ماشین فوت کرده است، پس از غسل و کفن او را به قبرستان آوردند، ولی هنگام دفن متوجه شدند که تابوت و کفن آغشته به خونی است که از او جریان دارد، آیا عوض کردن کفن او در این حالت واجب است؟
ج: اگر شستن آن قسمت از کفن که به خون آغشته شده است یا بریدن و یا عوض کردن آن امکان داشته باشد، آن کار واجب است، ولى اگر امکان ندارد، دفن میّت به همان صورت جایز است.
س ۲۳۸: اگر سه ماه از دفن آن میّت با کفن آغشته به خون بگذرد، آیا نبش قبر در این حالت جایز است؟
ج: نبش قبر در فرض سؤال جایز نیست.
س ۲۳۹: از حضرتعالی تقاضا میکنیم به سه سؤال زیر پاسخ فرمایید. ۱٫ اگر زن حاملهای هنگام وضع حمل از دنیا برود، جنین موجود در رحم زن در موارد زیر چه حکمی دارد: الف: اگر روح به تازگی در او دمیده شده باشد (سه ماه یا بیشتر)، با توجه به این که احتمال مرگ جنین در صورت خارج کردن آن از رحم مادر بسیار زیاد است؟ ب: اگر عمر جنین هفت ماه یا بیشتر باشد؟ ج: اگر جنین در رحم مادر مرده باشد؟ ۲٫ اگر زن حامله هنگام وضع حمل بمیرد، آیا بررسی کامل مرگ و زندگی جنین بر دیگران واجب است؟ ۳٫ اگر زن حامله هنگام وضع حمل فوت کند و بچه در شکم او زنده بماند و شخصی بر خلاف متعارف با وجود زنده بودن جنین دستور دفن مادر با جنین را بدهد، نظر شما در اینباره چیست؟
ج: اگر جنین با مرگ مادرش فوت کند، و یا فوت مادر پیش از دمیده شدن روح در جنین باشد، خارج کردن آن از شکم مادر واجب نیست، بلکه جایز هم نیست. ولى اگر روح در او دمیده شده و در شکم مادرش که از دنیا رفته است، زنده باشد و احتمال زنده ماندنش تا زمان خارج کردن او از رحم مادر وجود داشته باشد، واجب است که سریعاً او را از شکم مادر خارج کنند، و تا وقتى که موت جنین در رحم احراز نشده است، دفن مادر همراه با جنین جایز نیست و اگر جنین زنده همراه مادرش دفن شد و حتى بعد از دفن هم احتمال زنده بودنش وجود داشته باشد، واجب است اقدام به نبش قبر و خارج کردن جنین زنده از شکم مادر نمایند. همچنین اگر حفظ حیات جنین در شکم مادرش متوقف بر دفن نکردن مادر باشد، ظاهر این است که تأخیر دفن مادر واجب است تا جان جنین حفظ شود، و اگر کسى بگوید دفن زن حامله با جنین زندهاى که در رحم او وجود دارد جایز است و دیگران به گمان صحّت نظر او اقدام به دفن نمایند و این کار منجر به مرگ بچه در داخل قبر شود، پرداختن دیه بر کسى که مباشر دفن بوده، واجب است، مگر این که مرگ جنین مستند به گفته آن شخص باشد که در این صورت دیه بر او واجب است.
س ۲۴۰: شهرداری برای استفاده بهینه از زمین، دستور داده است قبرها بهصورت دو طبقه ساخته شود. تمنّا میکنیم حکم شرعی آن را بیان فرمایید.
ج: جایز است که قبور مسلمانان در چندین طبقه ساخته شود، به شرطى که این کار سبب نبش قبر و هتک حرمت مسلمان نشود.
س ۲۴۱: کودکی در چاه سقوط کرده و مرده است. آب موجود در چاه مانع خارج کردن بدن او است، حکم آن چیست؟
ج: جسد کودک در همان چاه به حال خود رها مىشود و چاه قبر او خواهد بود و اگر چاه ملک شخصى کسى نباشد و یا مالک آن به مسدود کردن آن راضى باشد، تعطیل کردن چاه و بستن آن واجب است.
س ۲۴۲: در منطقه ما مرسوم است که مراسم سینهزنی و زنجیرزنی بهصورت سنتی آن فقط در عزاداری ائمه اطهار(علیهمالسلام) و شهدا و بزرگان دینی برگزار میشود. آیا برپایی این مراسم به خاطر در گذشت افرادی از نیروهای بسیج و یا از کسانی که به نحوی به حکومت اسلامی و این ملت مسلمان خدمات کردهاند، جایز است؟
ج: این عمل اشکال ندارد.
س ۲۴۳: با توجه به اینکه رفتن به قبرستان در شب مکروه است، اگر کسی با این اعتقاد که شبانه به قبرستان رفتن عامل مؤثری در تربیت اسلامی است، شبانه به قبرستان برود، چه حکمی دارد؟
ج: اشکال ندارد.
س ۲۴۴: آیا شرکت در تشیع جنازه و حمل آن برای زنان جایز است؟
ج: اشکال ندارد.
س ۲۴۵: در میان بعضی از عشایر معمول است که هنگام مرگ بعضی از اشخاص، با قرض، اقدام به خرید تعداد زیادی گوسفند میکنند تا همه کسانی را که در مراسم عزاداری شرکت مینمایند، اطعام کنند. این کار باعث ضرر فراوانی به آنها میشود، آیا تحمل این ضررها برای حفظ عادات و رسوم جایز است؟
ج: اگر اطعام از اموال ورثه بزرگسال و با رضایت آنها باشد، جایز است. ولى اگر این کار موجب بروز مشکلات و ضررهاى مالى مىشود از آن اجتناب شود و اگر انفاق از اموال میّت صورت بگیرد، بستگى به نحوه وصیت او دارد و بهطور کلّى در این گونه امور باید از اسراف و زیاده روى که موجب تضییع نعم الهى مىشود پرهیز گردد.
س ۲۴۶: اگر در زمان حاضر، شخصی در منطقهای بر اثر انفجار مین کشته شود، آیا احکام شهید را دارد؟
ج: سقوطِ تکلیف غسل و کفن شهید از احکام اختصاصى شهیدى است که در میدان جنگ کشته شود.
س ۲۴۷: برادران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که در محورهای شهرهای مرزی رفت و آمد میکنند، گاهی با کمینهایی که از طرف بعضی از عناصر ضد انقلاب اسلامی گذاشته میشود، مواجه میشوند که گاهی منجر به شهادت آنان میگردد. آیا غسل یا تیمم این شهدای عزیز واجب است یا این که آنجا میدان جنگ محسوب میشود؟
ج: اگر آن محورها و منطقه مزبور میدان جنگ بین گروه حق و گروه باطل و یاغى باشد، افرادى که از گروه حق در آنجا به شهادت مىرسند، حکم شهید را دارند.
س ۲۴۸: آیا کسی که واجد شرایط امامت در نماز جماعت نیست، جایز است امامت نماز میّت بر جنازه یکی از مؤمنین را عهدهدار شود؟
ج: بعید نیست که شرایط معتبر در جماعت و امامت جماعت در سایر نمازها در نماز میّت شرط نباشد، هرچند احوط این است که آن شرایط در نماز میّت هم رعایت شود.
س ۲۴۹: اگر مؤمنی در جایی از جهان در راه اجرای احکام اسلامی یا در تظاهرات و یا در راه اجرای فقه جعفری کشته شود، آیا شهید محسوب میشود؟
ج: چنین شهیدى اجر و ثواب شهید را دارد، ولى احکام تجهیز شهید اختصاص به کسى دارد که در میدان جنگ، هنگام درگیرى و در معرکه نبرد به شهادت رسیده باشد.
س ۲۵۰: اگر مسلمانی بر اساس قانون و تأیید قوه قضائیه به جرم حمل مواد مخدر به اعدام محکوم شود و حکم اعدام درباره او اجرا گردد: ۱٫ آیا نماز میّت بر او خوانده میشود؟ ۲٫ شرکت در مجلس عزا و قرائت قرآن کریم و مصیبت خوانی برای اهل بیت(علیهمالسلام) که برای او برگزار میشود، چه حکمی دارد؟
ج: مسلمانى که حکم اعدام درباره او اجرا گردیده است، حکم سایر مسلمانان را دارد و همه احکام و آداب اسلامى میّت در مورد او هم جارى است.
س ۲۵۱: آیا مسّ کردن استخوانی که همراه با گوشت است و از بدن انسان زنده جدا شده، موجب غسل مسّ میّت میشود؟
ج: دست زدن به عضوى که از بدن شخص زنده جدا شده است، غسل ندارد.
س ۲۵۲: آیا دست زدن به عضوی که از بدن انسان، مرده، جدا شده، غسل مسّ میت واجب میشود؟
ج: دست زدن به عضوى که از بدن مرده جدا شده، پس از سرد شدن و پیش از غسل دادن، در حکم دست زدن به بدن مرده است.
س ۲۵۳: آیا شخص مسلمان را باید هنگام احتضار رو به قبله خواباند؟
ج: شایسته است که شخص مسلمان را در حال احتضار به پشت و به سمت قبله بخوابانند، بهطورى که کف پاى او به جانب قبله باشد. بسیارى از فقهاء این عمل را برخود محتضر در صورتى که قادر باشد و بر دیگران، واجب دانستهاند و احتیاط در انجام آن ترک نشود.
س ۲۵۴: اگر هنگام کشیدن دندان مقداری از بافتهای لثه هم همراه آن کنده شود، آیا دست زدن به آنها موجب غسل مسّ میّت میشود؟
ج: مس آن موجب غسل مس میت نمىشود.
س ۲۵۵: آیا بر شهید مسلمانی که با لباسش دفن شده است، احکام مسّ میّت مترتب است؟
ج: با مسّ شهیدى که تغسیل و تکفین در حق او ساقط است، غسل مسّ میّت واجب نمىشود.
س ۲۵۶: اینجانب دانشجوی رشته پزشکی هستم. گاهی هنگام تشریح مجبور به مسّ جسد کسانیکه از دنیا رفتهاند میشویم و نمیدانیم که آن اموات مسلمان هستند یا خیر، و غسل داده شدهاند، یا خیر؟ ولی مسئولین میگویند که این اجساد غسل داده شدهاند. با توجه به این مطالب امیدواریم وظیفه ما نسبت به نماز و غیر آن را بعد از مسّ آن اجساد بیان فرمایید، و اینکه آیا بر اساس آنچه ذکر شد، غسل بر ما واجب میشود یا خیر؟
ج: اگر غسل دادن میّت، احراز نشود و شما در آن شک داشته باشید، با مسّ جسد یا اجزاء آن، غسل مسّ میّت بر شما واجب مىشود، و نماز بدون غسل مسّ میّت صحیح نیست. ولى اگر اصل غسل میّت احراز شود با مسّ جسد یا بعضى از اجزاى آن، غسل مسّ میّت واجب نمىشود، حتى اگر در صحّت غسل آن میّت شک داشته باشید.
س ۲۵۷: شهیدی که نام و نشانی او معلوم نیست، با تعدادی از اطفال در یک قبر دفن شده است. بعد از مدتی شواهدی به دست آمد حاکی از این که آن شهید اهل شهری که در آن دفن شده، نیست. آیا نبش قبر او جهت حمل جسد شهید به شهر خودش جایز است؟
ج: اگر بر اساس موازین و احکام شرعى دفن گردیده، نبش قبر وى جایز نیست.
س ۲۵۸: اگر آگاهی از داخل قبر و تصویر برداری تلویزیونی از آنچه در آن است، بدون کندن و خاکبرداری، ممکن باشد، آیا بر این عمل نبش قبر صدق میکند یا خیر؟
ج: بر تصویربردارى از بدن میتى که در قبر دفن شده است بدون کندن و نبش قبر و آشکار شدن جنازه، عنوان نبش قبر صدق نمىکند.
س ۲۵۹: شهرداری قصد دارد مقبرههای اطراف قبرستان را برای توسعه کوچهها، خراب نماید آیا این عمل جایز است؟ ثانیاً: آیا خارج کردن استخوانهای آن اموات و دفن آنها در مکانی دیگر جایز است؟
ج: تخریب قبور مومنین و نبش آنها جایز نیست، حتى اگر براى تعریض کوچهها باشد، و در صورت وقوع نبش قبر و آشکار شدن بدن میّت مسلمان یا استخوانهاى آن که هنوز پوسیده نشدهاند، واجب است دوباره دفن شوند.
س ۲۶۰: اگر شخصی بدون رعایت موازین شرعی اقدام به خراب کردن قبرستان مسلمانان کند، مسلمانهای دیگر در برابر او چه مسئولیتی دارند؟
ج: وظیفه دیگران در اینباره نهى از منکر با رعایت شرایط و مراتب آن است، و اگر در اثر تخریب قبور استخوان بدن میت مسلمان ظاهر شود واجب است آن را مجدّداً دفن نمایند.
س ۲۶۱: پدرم در حدود ۳۶ سال است که در قبرستان دفن شده است. اکنون به فکر افتادهام که با کسب اجازه از اداره اوقاف از آن قبر برای خودم استفاده کنم. آیا با توجه به وقفی بودن قبرستان، اجازه گرفتن از برادرانم در اینباره لازم است؟
ج: اجازه گرفتن از سایر ورثه میّت نسبت به قبرى که زمین آن وقف عام براى دفن اموات شده، شرط نیست. ولى قبل از تبدیل استخوانهاى میّت به خاک، نبش قبر براى دفن میّت دیگرى در آن جایز نیست.
س ۲۶۲: آیا راهی برای خراب کردن قبرستان مسلمانها و تبدیل آن به مراکز دیگر وجود دارد، توضیح دهید؟
ج: تغییر و تبدیل قبرستان مسلمانان که براى دفن اموات مسلمین وقف شده، جایز نیست.
س ۲۶۳: آیا نبش قبر و تبدیل قبرستانی که برای دفن اموات وقف گردیده، بعد از اخذ اجازه از مرجع تقلید جایز است؟
ج: در مواردى که نبش قبر و تبدیلِ قبرستانِ وقف شده براى دفن اموات جایز نیست، اجازه مرجع تقلید اثرى ندارد. و اگر از موارد استثناء باشد اشکال ندارد.
س ۲۶۴: مردی در حدود بیست سال پیش فوت نموده، چندی پیش هم زنی در همان روستا از دنیا رفت، اشتباهاً قبر آن مرد را حفر و زن رادر آن دفن کردند، با توجه به این که در داخل قبر هیچ اثری از جسد مرد مزبور وجود ندارد، وظیفه فعلی ما چیست؟
ج: در حال حاضر، با توجه به فرض سؤال، دیگران هیچ تکلیفى ندارند و مجرد دفن میّت در قبر میّت دیگر موجب جواز نبش قبر براى انتقال جسد به قبر دیگر نمىشود.
س ۲۶۵: در وسط خیابانی، چهار قبر وجود دارد که مانع ادامه جاده سازی هستند، از طرفی هم نبش قبر اشکال شرعی دارد. امیدواریم برای این که شهرداری مرتکب عمل خلاف شرعی نشود، وظیفه ما را بیان فرمایید.
ج: اگر احداث جاده متوقف بر حفر قبر و نبش آن نباشد و عبور جاده از روى قبرها امکان دارد، یا احداث جاده با وجود قبرها ضرورى و طبق قانون لازم باشد، احداث آن اشکال ندارد.
احکام اموات
س: لمس اعضایى که از میّت یا از بدن شخص زنده جدا شده چه حکمى دارد؟
ج) دست زدن به عضوى که از بدن مرده جدا شده در حکم دست زدن به بدن مرده است ولى دست زدن به عضوى که از بدن شخص زنده جدا شده است غسل ندارد
س: اگر در زمان حاضر، شخصى در غیر از میدان جنگ بر اثر انفجار بمب یا مینهاى باقى از جنگ یا با سلاح سرد به دست اشرار کشته شود، آیا در غسل و کفن حکم شهید را دارد؟
ج) حکم شهید معرکه را ندارد و غسل و تکفین وى واجب است
س. در غسل میت اگر مماثل نبود مثلاً زن فوت کرده و زن دیگری پیدا نمیشود و مرد محرمی هم وجود نداشته باشد و شوهر هم نیست اما مرد نامحرم موجود است، تکلیف چیست؟ آیا از روی لباس نامحرم میتواند غسل بدهد؟ آیا غسل ساقط میشود یا وظیفه تبدیل به تیمم میشود؟
ج. غسل ساقط می شود.
س. اگر میت شیعه را بر اساس فقه اهل سنت غسل و کفن کنند کفایت میکند؟
ج. اگر تمامی شرایط شرعی فقه شیعه مراعات شود و تقّیه در میان نباشد، فی نفسه مانع ندارد.
س. دو قلوهایی که برعکس به هم چسپیدهاند را بعد از فوت چگونه دفن کنند؟
ج. حکم به تخییر میشود.
خارج کردن پلاتین از بدن میت س. اگر در بدن میتی (پلاتین) وجود داشته باشد، آیا جایز است که با شکافتن بدن او آن را خارج سازند؟ (به سبب توریث)
ج. اگر هتک میت باشد، جایز نیست.
س. در صورتی که میت از ناخن مصنوعی استفاده کرده باشد و امکان کندن آن مقدور نیست تکلیف غسل چیست؟
ج. اگر قابل برداشتن نیست غسل داده شود و بعد از غسل احتیاطاً تیمم هم داده شود.
س: فرد محتضرى را که سنداژ شده است، باید رو به قبله قرار داد یا خیر؟
ج) طبق نظر مقام معظم رهبرى (دام ظله) رو به قبله کردن محتضر واجب نیست، اگر چه موافق احتیاط است.
س: با توجه به اینکه آناتومى از دروس رسمى دانشگاهى در رشته پزشکى مىباشد به نظر حضرتعالى لمس کردن استخوانهایى که مربوط به مردهها مىباشد جهت آموزش موجب وجوب غسل میت مىشود یا خیر؟
ج) اگر مربوط به مسلمانى باشد که او را غسل میّت داده باشند، غسل مس میّت لازم نیست و در غیر این صورت واجب است.
س: دست زدن به بدن بیمار یا مجروحى که به خاطر سرما، بدنش سرد گردیده است و ناگهان مىمیرد و سردى آن مربوط به قبض روح نمىباشد، چه حکمى دارد؟
ج) در فرض مرقوم، مس آن پس از مرگ غسل دارد.
س: شخصى در آب خفه شده و مدتى در آب مانده و بدنش متورم شده است در رابطه با غسل او چه باید کرد؟
ج) اگر با غسل دادن، اعضاى میّت متفرق و پراکنده نمىشوند، غسل دهند و اگر متفرق مىشود، تیمم دهند.
س: در اثر حادثه رانندگى، سر و سینه و شکم شخصى بکلى از بین رفته است او را چگونه باید غسل داد؟
ج) در فرض سؤال هر قسمتى که استخوان در آن باشد، آن را غسل دهند و در پارچهاى بپیچند و دفن کنند.
س: جنینى که بیش از چهار ماه داشته را به ناچار قطعه قطعه کرده و از رحم خارج کردهاند آیا لازم است آن قطعات غسل داده شود؟
ج) اگر استخوان نداشته باشد بنابر احتیاط به همان صورت در پارچهاى بپیچید و دفن کنید.
س: جسدى در اثر حادثه مجروح شده و با چسب و گچ نمىتوان جلوى خون را گرفت آیا صحیح است در چنین مواردى جسد را در کیسه پلاستیکى بگذاریم و از روى پلاستیک، لنگ و و پیراهن را بپوشانیم؟ چون بدون پلاستیک، کفن به خون آلوده مىشود؟
ج) اشکال ندارد.
س: آیا میّت را مىتوان غسل ارتماسى داد؟
ج) بنابر احتیاط واجب کفایت نمىکند.
س: در فرض فقدان آب براى غسل دادن میّت، آیا مىتوان او را تیمم دارد؟ اگر مىشود چگونگى تیمم دادن میّت را بفرمایید.
ج) اگر آب براى غسل دادن میت نباشد باید او را سه تیمم بدل از سه غسل با مراعات ترتیب بدهند، و بنابر احتیاط یک تیمم دیگر بدل از هر سه غسل بدهند اگر چه بنابر اقوىٰ این احتیاط لازم نیست. احتیاط ترک نشود، به اینکه تیمم هم با دست فرد زنده و هم در صورت امکان با دست خود میّت باشد، گرچه بعید نیست در صورت امکان فقط به دست میّت اکتفا بتوان کرد. و کیفیت تیمم بدین ترتیب است؛ ابتدا باید نیت نماید و سپس کف هر دو دست را بر چیزى که تیمم بر آن صحیح است بزند و آن را به تمام پیشانى و دو طرف آن از جایى که موى سر مىروید تا ابروها و بالاى بینى بکشد، و سپس کف دست چپ را بر تمام پشت دست راست و کف دست راست را بر تمام دست چپ، بکشد و احتیاط واجب این است که بار دیگر دستها را به زمین بزند و سپس کف دست چپ را بر پشت دست راست وکف دست راست را بر پشت دست چپ بکشد.
س: آیا غسّال مىتواند در موارد تیمم بدل از غسل، میت را با دستکش تیمم دهد؟
ج) نمىتواند.
س۱: اگر میتى که بدن و صورتش سوخته باشد را نتوانیم غسل ترتیبى بدهیم، آیا باید غسل ارتماسى بدهیم یا باید میت را تیمم بدهیم؟ س۲: اگر خواسته باشیم میتى را که صورت و بدنش سوخته تیمم بدهیم و کشیدن دست روى پیشانى میت امکانپذیر نباشد اگر دستمان را به عنوان تیمم روى پیشانى و بر پشت دو دست میت بگذاریم، کفایت مىکند یا نه؟ (کشیدن دست باعث جدا شدن پوست صورت میت مىشود.)
ج۱و۲) در فرض مرقوم اگر غسل ارتماسى ممکن باشد، غسل ارتماسى متعیّن است.
س: در غسل ارتماسى میت آیا باید مقدار آب به اندازه آب کر (۳۷۷ لیتر) باشد یا در آب قلیل هم اشکال ندارد؟
ج) با فرض عدم امکان غسل ترتیبى، میت را در آب کر یا جارى غسل ارتماسى دهند.
س: من دانشجوى پزشکى هستم. من باید هر روز استخوان انسانهاى مرده را لمس کنم. من مىدانم که مس بدن میت غسل مس میت دارد لکن آیا مس استخوان بدون گوشت به تنهایى هم غسل مس میت دارد؟
ج) مس استخوان مردهاى که غسل داده نشده موجب غسل مس میت است.
س: آیا لمس بدن میّت با دستکش موجب غسل مسّ میّت مىگردد؟
ج) تماس با دستکش موجب غسل مس میت نیست.
س: آیا مس زواید باقیمانده از مرده مانند عرق، خون و… موجب غسل مىشود؟
ج) صِرف مسّ عرق و خون میّت در صورتى که همراه با مسّ بدن او نباشد موجب غسل نمىشود و عرق میّت اگر قبل از غسل دادن میّت باشد، محکوم به نجاست است.
س: اگر جنین مادر قبل از اینکه روح در آن دمیده شود سقط گردد آیا باز هم غسل مسّ میت بر مادر واجب است؟
ج) اگر چهار ماه او تمام شده، مسّ آن، غسل مسّ میّت دارد ولى اگر کمتر از آن است، غسل مسّ میّت واجب نیست گرچه احتیاط مستحب است.
س: در محل ما چند وقتى است که مرسوم شده بالاى سر میّت، جهت شروع نماز میت، اذان یا اقامه یا یکى از آن دو را مىخوانند. آیا گفتن اذان یا اقامه در این مورد صحیح و جایز است؟ و دیگر اینکه بعضى اوقات بعد از اتمام نماز میت، اقدام به قرائت اذان مىنمایند آیا در این مورد جایز است و اگر به قصد رجاء در پایان نماز خوانده شود، چه حکمى دارد؟
ج) مشروعیت اذان و اقامه، قبل و بعد از نماز میّت ثابت نیست و مىتوانند قبل از نماز میّت سه بار بگویند: «الصلاه».
س: تکههاى گوشت و زوایدى را که در حین عمل از بیمار جدا مىگردد، چه باید کرد؟ آیا مىتوان آنها را به زباله دان ریخت و یا باید آنها را دفن نمود؟
ج) بنابر احتیاط باید آن را در پارچهاى پیچیده و دفن نمود.
س: آیا باید براى کودکى که در دوران جنینى مرده است، احکام میّت را جارى کرد؟
ج) اگر کمتر از چهار ماه دارد، در پارچهاى پیچیده شده و بدون غسل دفن مىگردد ولى براى جنین چهار ماهه به بالا باید احکام مزبور جارى شود. البته نماز میت ندارد.
س: حکم کسى که در ژاپن زندگى مىکند و همسرش نیز اهل این کشور مىباشد و تا آخر عمر در آنجا ساکنند در صورتى که فوت کنند چیست؟ زیرا در این کشور به هیچ وجه اجازه تدفین به سبک مسلمین داده نمىشود و فقط اجساد را مىسوزانند.
ج) اگر مسلمانى در آن بلد حضور ندارد که بتواند میت مسلمان را به دستور اسلامى تجهیز و دفن کند و تنها مسلمانى که در این باره حضور دارد نیز تمکن از اقدام به تجهیز و تدفین میّتِ مسلمان ندارد، تکلیف از او ساقط است، لیکن مجاز به مساعدت و تهیه مقدمات براى سوزاندن بدن میّت مسلمان نمىباشد.
س: آیا غسّال مىتواند تمام بدن میت یا بعض از آن (از ناف تا زانو) را در پلاستیک بپیچد و سپس کفن کند؟
ج) مانعى ندارد.
س۱: آیا در دفن دست یا پاى قطع شده، رو به قبله بودن شرط است؟ س۲: آیا بر عضو کامل جدا شده، مانند دست یا پا یا قلب، به تنهایى نماز میت واجب است؟
ج۱) استقبال شرط نیست. ج۲) اگر سینه یا مشتمل بر سینه باشد، نماز بر آن واجب است همچنین اگر بعضى از سینه که جایگاه قلب است، باشد، نماز واجب است.
س: در یک پروژه آبرسانى مخزن آب در گورستان قرار دارد و به جهت اینکه آب مشروب شهر از این مخزن تأمین خواهد شد در آینده مشکلات بهداشتى و پزشکى خواهد داشت نبش قبور و انتقال آن به محل مناسب چه حکمى دارد؟
ج) نبش قبر جایز نیست مگر آنکه بدن تبدیل به خاک شده باشد.
س: نبش قبر و انتقال اجساد چه حکمى دارد؟
ج) نبش قبر براى نقل به غیر مشاهد مشرفه جایز نیست و براى نقل به مشاهد مشرفه نیز اگر میت وصیت نکرده باشد اشکال دارد؛ اما اگر وصیت کرده باشد که او را در مشاهد مشرفه دفن کنند و از روى فراموشى یا جهل به وصیت و یا مخالفت با آن در جاى دیگر دفن شده باشد، مىتوانند نبش کنند و او را به مشاهد مشرفه انتقال دهند، البته در صورتى که بدن تغییر نیافته باشد و تا وقت دفن نیز به گونهاى تغییر نکند که موجب هتک میت و ایذاء زندهها باشد.
س۱: در هنگام دفن میتى استخوانهاى میت قبلى ظاهر گردیده است، استخوانها را باید چه کار کرد؟ آیا مىشود میت را آنجا دفن نمود؟ س۲: میتى در حال حیات وصیت نموده مرا در داخل قبر فلان بستگانم دفن نمایید، آیا جایز است؟
ج۱) استخوانهاى مذکور باید دفن شود و دفن میت در محل مذکور در صورتى که براى دفن مباح باشد و برخلاف مقررات نباشد، فى نفسه اشکال ندارد. ج۲) اگر بدن میت از بین رفته و خاک شده باشد، فى نفسه اشکال ندارد.
س: کندن قبرهاى اهل تسنن توسط شیعیان وبالعکس چگونه است؟
ج) کندن قبر براى اموات مسلمانان فى نفسه اشکال ندارد.
س: آیا جابجایى قبر بدون اینکه نبش شود و حتى با بررسى کارشناسان امر، آسیبى به سایر قبور هم وارد نشود، از نظر حضرتعالى جایز است یا نه؟
ج) در فرض مرقوم جابجایى قبر بدون تحقق نبش و هتک حرمت اشکال ندارد.
س۱: بیرون آوردن جنازه میت با توجه به مدت مدیدى که از دفن آن مىگذرد و انتقال آن به قبرستان دیگر چه حکمى دارد؟ س۲: امکان دارد از محل قبرستان خاکبردارى شود و در اثر خاکبردارى اجساد و بقایاى آنها نمایان گردند، در این صورت حکم شرعى چیست؟
ج۱و۲) نبش قبر و بیرون آوردن اجساد، جایز نمىباشد مگر آن که خود قبور با حفر اطراف آن و بتونریزى بدون آنکه مستلزم نبش قبر شود، منتقل گردد و در صورت خاکبردارى و رؤیت جسد باید فوراً دفن شود.
س: جهت تأمین آب شرب در محدودهاى که سد طراحى شده است سه روستا در زیر آب قرار مىگیرد و این سه روستا سه قبرستان دارند که هر سه در زیر آب خواهند رفت و براى این که مشکلاتى براى تأمین آب شرب نباشد کارشناسان بهداشت نظر دادهاند که باید تمامى قبور نبش و جنازهها یا باقىمانده آنها بیرون آورده شود و حدود سه متر از خاک کف قبر برداشته تا مشکل بهداشتى نداشته باشد لذا با توضیحاتى که عرض شد نظر مبارک خود را در باره جابجایى قبور و اجساد در آنها بیان فرمایید.
ج) تخریب قبور قدیمى که جسدهاى موجود در آنها تبدیل به خاک شدهاند اشکال ندارد ولى تخریب و نبش قبور غیرمندرس و آشکار کردن جسدهایى که هنوز تبدیل به خاک نشدهاند، جایز نیست البته اگر اجراى طرحهاى مذکور در آن مکان ضرورت اقتصادى و اجتماعى داشته باشد به طورى که چارهاى جز اجراى آنها نباشد و انتقال از آن مکان به مکان دیگر یا انحراف از قبرستان، کار سخت و مشکل و یا طاقتفرسایى باشد، ایجاد سد در آن مکان اشکال ندارد ولى واجب است قبرهایى که تبدیل به خاک نشدهاند با پرهیز از تحقق نبش قبر به مکان دیگرى انتقال داده شوند هر چند با کندن خاک موجود در اطراف قبر و انتقال آن به مکان دیگر بدون تحقق نبش قبر و اگر در اثناى کار جسدى آشکار شود واجب است به مکان دیگرى انتقال یابد و در آنجا دفن شود.
س: بیرون آوردن دندانهاى مرده که از جنس طلا هستند چه حکمى دارد؟
ج) چنانچه موجب هتک و بىحرمتى به او نباشد، اشکال ندارد.
س: آیا مىتوان در مجلس ترحیم شخصى که داراى فرزند صغیر است چیزى خورد؟
ج) در مالى که بچه صغیر در آن شریک است نمىتوان تصرف کرد مگر با اجازه قیّم شرعى آن کودک که به مصلحت او کار مىکند ولى اگر معلوم نیست که مخارج مجلس از اموال صغیر برداشته شده اشکال ندارد.
س: با فرض نبود امکانات پزشکى حکم زن حاملهاى که فوت نموده و معلوم نیست فرزند داخل رحم او چه وضعیتى دارد، چیست؟
ج) در صورتى که چهار ماه تمام شده باشد بدون احراز مرگ فرزند، دفن آن زن جایز نیست.
س: آیا انسان مىتواند براى ختم قرآن به نیابت از میّت اجیر شود در حالى که قبل از اجاره بخشى از آن را بدون نیت قرائت کرده و از این به بعد نسبت به قبل و بعد، نیت نیابت کند؟
ج) کافى نیست.
خون
س) بعضى اوقات روى صورت جوشهاى چرکى ظاهر مىشود آیا این آبى که در اثر ترکاندن آنها بیرون مىآید نجس است؟ اگر نجس باشد تکلیف نمازهاى خوانده شده و مکانهایى که با دستم در ارتباط بوده چیست؟
ج) اگر با خون همراه نباشد، نجس نیست.
س: خونى که پس از کشیدن دندان در محل آن باقى مىماند و روى دستمال اثر مىگذارد ولى آب دهان را رنگین نمىکند چه حکمى دارد؟ آیا غذا خوردن در این صورت اشکال دارد؟ یا ظرفى که با آن غذا مىخوریم نجس مىشود؟
ج) در فرض سؤال غذا خوردن اشکال ندارد و ظرف غذا هم مادامى که به خون آلوده نشده است، پاک است.
س: حکم عفونتهایى که از جوشها خارج مىشوند چه حکمى دارند؟
ج) اگر همراه با خون نباشد، پاک است.
خون باقى مانده در بدن حیوان ذبح شده
س: خونى که همراه گوشت و مرغى که از قصابى یا مرغ فروشى مىخریم چه حکمى دارد؟
ج) اگر ندانید از نوع خون پاک یا نجس است، محکوم به طهارت است.
س: اگر دهان انسان به واسطه خون داخل دهان و یا خارج از آن و یا حتى هر گونه نجس دیگر مثل شراب نجس شود ولى نجاسات مذکور با آب دهان مخلوط شود و از بین برود آیا آب دهان محکوم به طهارت است یا خیر؟ و حکم فرو بردن آن چیست؟
ج) محکوم به طهارت است و فرو بردن آن مانع ندارد.
س۱: بعد از کشیدن دندان اگر از آن محل خون جارى نباشد ولى اثر خون آن دستمال را آغشته کند، حال حکم غذا و آب دهانى که از فضاى دهان خارج مىشود، چیست؟ با این توضیح که غذا و آب دهان خارج شده خونى نباشد و ضمناً اگر برخى از دندانهاى این شخص ترمیم شده یا قاب گرفته شده باشد، حکم چیست؟ س۲: اگر داخل بینى شخص خون منجمد شده باشد حکم ترشحات داخل بینى که با این خون منجمد شده ملاقات داشته و از بینى خارج مىشود چیست؟
ج۱و۲) به طور کلى ملاقات در باطن موجب تنجس نمىشود، بنابراین غذا، آب دهان و ترشحات بینى که خارج مىشود در صورتى که آغشته به خون نباشد، پاک است.
س: آیا آب کشیدن داخل دهان بعد از خونریزى کم لثه و پس از پر کردن دندان لازم است؟
ج) لازم نیست.
بول و غائط و منی
س: آیا مدفوع پرندگانى که داراى نوک کج مىباشند مثل طوطى نجس است؟
ج) اگر از قسم حرام گوشت هم باشد فضله آن نجس نیست، وطوطى حلال گوشت نیست.
س: اینکه مىفرمایند رطوبت بعد از استبراء پاک مىباشد، فاصله زمانى بعد از استبراء تا دیدن رطوبت چقدر است؟
ج) فاصله خاصى معتبر نیست.
بخار آب نجس
س: از ظرفى که محتوى آب کمتر از کر باشد و با خون یا فرآوردههاى خونى نجس شده باشد و به جوش بیاید، آیا بخار آن پاک است؟ اگر با همین شرایط به جاى خون ادرار باشد، بخار آن پاک است یا نه؟
ج) بطور کلّى بخار چیز نجس، پاک مىباشد.
شک در نجاسات
س: آیا عرق جنب نجس است در غیر این صورت آیا مىشود با لباسى که با عرق جنب آلوده است مىشود نماز خواند؟
ج) پاک است و لکن احتیاط واجب آن است که با عرق جنب از حرام نماز خوانده نشود، بله اگر عرق موجود در لباس مذکور خشک شده و یا شسته شده باشد، نماز خواندن با آن مانع ندارد.
س: اگر عضوى از بدن انسان قطع شود ولى به وسیلهى پوست نازکى به بدن اتصال داشته باشد آیا آن عضو نجس است؟
ج) تا متصل باشد، نجس نیست.
س: با توجه به قاعدهاى که مىگوید متنجس سوم نجسکننده نمىباشد اگر کسى شک کند که شئ یا محلى متنجس دوم است یا متنجس سوم تکلیف چیست؟
ج) با شک در قلّت واسطه و سرایت نجاست، اصل بر طهارت ملاقىٰ است، اگر چه احتیاط خوب است.
س: آیا روغن مار نجس است؟ (روغن مارى که به منظور جلوگیرى از ریزش مو، به مو مالیده مىشود).
ج) پاک است ولى خوردن آن جایز نیست.
احکام متنجس
س: اگر لباسهاى پاک با لباسهاى نجس با هم در یک آب شسته شوند، لباسهاى پاک هم نجس مىشوند. حال اگر هر دو گروه لباسها به طور درست و صحیح با آب پاک شسته نشوند (و همچنان نجس بمانند) و بواسطه باد خشک شوند، اگر آن لباسهاى نجسى که بواسطه شسته شدن همراه لباسهاى نجس، نجس شده بودند با یک شىء تر تماس پیدا کنند، آیا آن شىء تر نجس مىشود؟
ج) اگر لباسهاى نجس اول در اثر تماس با عین نجس، نجس شدهاند، آن شئ تر سوم بنابر احتیاط واجب نجس مىشود ولى چیز دیگرى را نجس نمىکند.
س: اگر یک پارچه به علت مجاورت با عین نجس تغییر رنگ دهد ولى جِرم نجاست در آن مشاهده نشود (مثل آلودگى به آب انار) و با شستن زیاد (هرچه بیشتر شسته شود آلودگى بیشتر از بین مىرود) بتوان آن رنگ را از بین برد آیا قبل از شستن زیاد آن پارچه نجس است؟
ج) صِرف مجاورت بدون سرایتِ نجاست، موجب نجاست نیست و در فرض سرایت هم، چنانچه عین نجس موجود نباشد با یکبار شستن بوسیله آب کر و یا دوبار شستن با آب قلیل پاک مىشود.
س: اگر کودک دو و نیم ساله اقرار به نجس شدن جایى بنماید در صورتى که ما نیز شک داشته باشیم نظر شریف جنابعالى را خواستارم.
ج) قول کودک حجّت نیست.
س: آیا اگر چوب نجس شود دیگر پاک نمىشود؟ کوزه چطور؟
ج) اگر سطح ظاهرى چوب نجس شده باشد با شستن پاک مىشود و اگر نجاست به عمق آن رفته باشد، باید آن را در آب کُر گذاشت تا آب مطلق (غیر مضاف) به عمق آن برسد تا عمقش نیز پاک شود والا فقط ظاهر آن پاک مىشود و کوزه نیز همین حکم را دارد.
س: اگر قسمتى از یک لباس نجس شده باشد و انسان نداند که دقیقاً کجاى آن است و سپس جسم ترى به قسمتى از آن لباس برسد آیا نجس میشود یا خیر؟
ج) نجس نمىشود.
س: در هنگام شستشوى لباس با آب متصل به کر، آبى که موقع فشار دادن لباس از آن خارج مىشود، چه حکمى دارد؟
ج) اگر آب شیر متصل به کرّ به همه جاى لباس متنجّس برسد و پس از زوال عین نجاست از آن بریزد و از آن عبور کند و خارج شود، لباس پاک است و احتیاج به فشار دادن ندارد و چنانچه پس از خصوصیات ذکر شده لباس را فشار دهند، آبى که از آن مىریزد، پاک است.
احکام نجاسات
س ۲۶۶: آیا خون پاک است؟
ج: اگر از حیوانى باشد که خون جهنده دارد، نجس است.
س ۲۶۷: آیا خونی که بر اثر کوبیدن شدید سر به دیوار در عزای امام حسین(علیهالسلام) از سر انسان جاری و به سر و صورت شرکت کنندگان در مراسم عزاداری پاشیده میشود، پاک است یا خیر؟
ج: خون انسان در هر صورت نجس است.
س ۲۶۸: آیا اثر کم رنگ خون که بعد از شستن بر لباس باقی میماند، نجس است؟
ج: اگر عین خون نباشد و فقط رنگ آن باقى مانده باشد، پاک است.
س ۲۶۹: لکه خونی که گاهی در تخم مرغ یافت میشود، چه حکمی دارد؟
ج: محکوم به طهارت است، ولى خوردن آن حرام است.
س ۲۷۰: عرق جنب از حرام و عرق حیوان نجاست خوار چه حکمی دارد؟
ج: عرق شتر نجاست خوار نجس است، ولى عرق حیوانات دیگر نجاست خوار و همچنین عرق جنب از حرام بنا بر اقوى پاک است، لکن احتیاط واجب این است که با عرق جنب از حرام نماز خوانده نشود.
س ۲۷۱: آیا قطرات آبی که از بدن میّت قبل از غسل با آب خالص و بعد از غسل با آب سدر و کافور بر زمین میریزد، پاک هستند یا خیر؟
ج: تا زمانى که غسل سوم کامل نشده باشد، بدن میّت محکوم به نجاستاست.
س ۲۷۲: پوستی که گاهی از لبها، دستها و یا پاها جدا میشود، محکوم به طهارت است یا نجاست؟
ج: پوست نازکى که خود بخود از دستها، لبها، پاها و سایر قسمتهاى بدن جدا مىشود، محکوم به طهارت است.
س ۲۷۳: شخصی در جبهههای جنگ در وضعیتی قرار گرفت که مجبور به کشتن خوک و خوردن آن شد، آیا رطوبت بدن و آب دهان وی محکوم به نجاست است؟
ج: عرق بدن و آب دهان شخصى که گوشت حرام و نجس خورده، نجس نیست. ولى هر چیزى که با وجود رطوبت، با گوشت خوک برخورد کرده، محکوم به نجاست است.
س ۲۷۴: با توجه به این که در نقاشی و نقشهکشی از قلم مو استفاده میشود و نوع خوب و مرغوب آن غالباً از موی خوک ساخته شده و از کشورهای غیر اسلامی وارد و در دسترس همگان بهخصوص مراکز تبلیغی و فرهنگی قرار میگیرد، استفاده از این قلم موها چه حکمی دارد؟
ج: موى خوک نجس است و استفاده از آن در امورى که مشروط به طهارت است، جایز نیست. ولى استفاده از آن در امرى که مشروط به طهارت نیست، اشکال ندارد و اگر معلوم نباشد که قلم مو از موى خوک ساخته شده است یا خیر، استفاده از آن حتى در امورى هم که مشروط به طهارت است، اشکال ندارد.
س ۲۷۵: آیا خوردن گوشتی که از کشورهای غیر اسلامی وارد میشود حلال است؟ حکم آن از جهت طهارت و نجاست چیست؟
ج: تا تذکیه شرعى آن احراز نشود خوردن آن حرام است، ولى از نظر طهارت، اگر یقین به عدم تذکیه نباشد پاک است.
س ۲۷۶: در مورد چرم و اجزای حیوانی که از بلاد غیر اسلامی تهیه شده، نظر مبارک را مرقوم فرمایید.
ج: اگر احتمال دهید که حیوان ذبح اسلامى شده، پاک است و اگر یقین دارید که ذبح اسلامى نشده، محکوم به نجاست است.
س ۲۷۷: اگر لباس جنب با منی نجس شود، اولاً: حکم دست زدن به آن با وجود رطوبت چیست؟ ثانیاً: آیا جایز است جنب لباسهای خود را برای آب کشیدن به کس دیگری بدهد؟ آیا شخص محتلم باید نجس بودن لباسهایش را به کسی که میخواهد آنها را بشوید، اطلاع دهد؟
ج: منى نجس است و اگر با رطوبت مسریه با چیزى برخورد نماید، آن را نجس مىکند. و آگاه کردن کسى که لباس را مىشوید از نجاست لباس، لازم نیست. ولى صاحب لباس تا یقین به طهارت آن حاصل نکند، نمىتواند آثار طهارت بر آن مترتب سازد.
س ۲۷۸: اینجانب پس از بول، استبراء میکنم که همراه آن مایعی خارج میشود که بوی منی میدهد، آیا نجس است؟ وظیفه من نسبت به نماز چیست؟
ج: اگر به منى بودن آن یقین ندارید و خروج آن همراه با علامتهاى شرعى خروج منى نیست، حکم منى ندارد و پاک است.
س ۲۷۹: آیا فضله پرندگان حرام گوشت؛ مانند کلاغ و زاغ و عقاب و طوطی نجس است؟
ج: فضله پرندگان حرام گوشت نجس نیست.
س ۲۸۰: در رسالههای عملیه آمده است که مدفوع حیوانات و پرندگان حرام گوشت نجس است آیا مدفوع حیوانات حلال گوشت مانند، گاو، گوسفند و مرغ نجس است یا خیر؟
ج: مدفوع حیوانات حلال گوشت از پرندگان و غیره و همچنین مدفوع پرندگان حرام گوشت پاک است.
س ۲۸۱: اگر نجاستی در اطراف یا داخل کاسه دستشویی باشد و آن جا با آب کریا قلیل شسته شود ولی عین نجاست باقی بماند، آیا آن قسمتی که عین نجاست در آن نیست و آن آب به آنجا رسیده، پاک است یا نجس؟
ج: مکانى که به آن آب نجس نرسیده باشد، محکوم به طهارت است.
س ۲۸۲: آیا اگر مهمانی یکی از اثاثیههای میزبانش را نجس کند، مطلع کردن میزبان واجب است؟
ج: اطلاع دادن در غیر از خوردنى و آشامیدنى و ظرفهاى غذا، لازم نیست.
س ۲۸۳: آیا چیز پاکی که با متنجس برخورد نموده، نجس است یا خیر؟ در صورت نجس بودن، تا چند واسطه نجس است؟
ج: چیزى که با عین نجس تماس یافته و نجس شده است، اگر باز با چیزى که پاک است تماس پیدا کند و یکى از آنها تر باشد، آن چیز پاک را نجس مىکند، و باز این چیزى که بر اثر ملاقات با متنجس نجس شده است، اگر با چیز پاکى برخورد نماید، بنا بر احتیاط واجب آن را نجس مىکند، ولى این متنجس سوم هیچ چیزى را با ملاقات خود نجس نمىکند.
س ۲۸۴: آیا هنگام استفاده از کفشی که از پوست حیوان غیر مذکی ساخته شد، همیشه واجب است که پاها قبل از وضو شسته شوند؟ عدهای میگویند که در صورت عرق کردن پا در کفش، شستن آن واجب است، و تجربه شده که پا در هر کفشی به مقدار کم یا زیاد، عرق میکند. نظر جنابعالی در اینباره چیست؟
ج: اگر یقین دارد که کفش او از پوست حیوانى است که تذکیه نشده است و احراز شود که پا در کفشهاى مذکور عرق کرده، شستن پاها براى نماز واجب است، ولى در صورت شک در عرق کردن پاها یا شک در تذکیه حیوانى که کفش از پوست آن دوخته شده است، محکوم به طهارت است.
س ۲۸۵: کودکی که همیشه خود را نجس میکند، دستتر، آب دهان و باقیمانده غذایش چه حکمی دارد؟ کودکانی که دستتر خود را بر پاهایشان میگذارند، چه حکمی دارند؟
ج: تا زمانى که یقین به نجاست آن حاصل نشده، حکم به پاکى مىشود.
س ۲۸۶: من مبتلا به بیماری لثه هستم و طبق دستور پزشک باید همیشه آن را مالش دهم، این کار باعث سیاهی بعضی از قسمتهای لثهام میشود مثل این که خونی در داخل آن جمع شده باشد. هنگامی که دستمال کاغذی روی آن میگذارم رنگ دستمال قرمز میشود، لذا اقدام به شستن دهانم با آب کر میکنم، ولی خون منجمد، مدت زمانی باقی میماند و با شستن از بین نمیرود. بعد از قطع آب کر، آیا آبی که وارد دهان شده و به آن قسمتها رسیده و سپس از دهان خارج شده، محکوم به نجاست است یا این که جزء آب دهان محسوب میشود و محکوم به طهارت است؟
ج: محکوم به طهارت است، هرچند احتیاط اجتناب از آن است.
س ۲۸۷: سؤال من این است که آیا غذایی که خوردهام و با اجزای خون منجمد شده در لثه تماس پیدا کرده، نجس است یا خیر؟ در صورت نجس شدن، آیا فضای دهان بعد از فرو بردن غذا، نجس باقی میماند؟
ج: غذا در فرض مزبور محکوم به نجاست نیست و فرو بردن آن اشکال ندارد و فضاى دهان پاک است.
س ۲۸۸: مدتی است که شایع شده لوازم آرایشی را از ناف جنین که هنگام تولد از او جدا میکنند و یا از جنین مرده میسازند. ما گاهی از این لوازم استفاده کرده و حتی گاهی رژلب خورده میشود، آیا اینها نجس هستند؟
ج: شایعه دلیل شرعى بر نجس بودن لوازم آرایشى نیست، و تا نجاست آنها از راه شرعى احراز نشود، استفاده از آنها اشکال ندارد.
س ۲۸۹: از هر لباس یا پارچهای هنگام شستن، پرزهای ریزی میریزد که اگر به طشت نگاه کنیم آنها را میبینیم. وقتی که طشت پر از آب و متصل به آب شیر است، اگر لباس را داخل طشت فرو ببریم آب از اطراف آن سرازیر میشود. به علت وجود این تارها و پُرزهای ریز در آبی که از طشت به بیرون میریزد، از آن آب احتیاط کرده و همه جا را تطهیر میکنم. و یا وقتی لباسهای نجس بچهها را بیرون میآورم، همه جاهایی را که لباسها را در آنجا در آوردهام حتی اگر خشک هم باشد آب میکشم زیرا فکر میکنم تارها و پُرزهای ریز در آنجا افتادهاند. آیا این احتیاط لازم است؟
ج: لباسى که براى آب کشیدن در ظرفى گذاشته مىشود و آب لولهکشى روى آن ریخته شده و سراسر آن را فرا مىگیرد و از آن جدا شده و یا داخل آن جابجا مىشود، لباس و ظرف و آب و پرزهایى که از لباس جدا شده و بر روى آب دیده مىشود و همراه آب به بیرون مىریزد، همگى پاک هستند. پُرزها یا غبارى هم که از لباس نجس جدا مىشود پاک هستند، مگر این که یقین حاصل شود که از قسمت نجس جدا شدهاند، و به مجرد شک در اصل جدا شدن آن از لباس نجس یا نجس بودن محل آن، احتیاط لازم نیست.
س ۲۹۰: مقدار رطوبتی که باعث سرایت از چیزی به چیز دیگر میشود، چقدر است؟
ج: ملاک رطوبت مسریه این است که به مقدارى باشد که رطوبت هنگام برخورد از جسم مرطوب به جسم دیگر سرایت کند.
س ۲۹۱: لباسهایی که به خشکشوییها داده میشود از نظر طهارت چه حکمی دارد؟ لازم به تذکر است که اقلیتهای دینی (یهود ونصاری و…) هم لباسهای خود را برای شستشو و اتو کردن به این خشکشوییها میدهند و میدانیم که صاحبان این مکانها برای شستن لباسها از مواد شیمیایی استفاده میکنند.
ج: اگر لباسهایى که به خشکشویىها داده مىشود از قبل نجس نباشند، محکوم به طهارت هستند، و تماس آن با لباسهاى پیروان اقلیتهاى دینى (اهل کتاب) باعث نجاست نمىشود.
س ۲۹۲: آیا لباسهایی که با لباسشویی تمام اتوماتیک شسته میشود، پاک میگردد یا خیر؟ نحوه کار این لباسشوییها به این صورت است که در مرحله اول که لباس با آب مخلوط با پودر لباسشویی شسته میشود، مقداری از آب و کف پودر بر شیشه درب لباسشویی و نوار پلاستیکی اطراف آن پاشیده میشود، و در مرتبه دوم آب غساله شستشو کشیده شده ولی کف پودر، درب و نوار پلاستیکی اطراف آن را بهطور کامل میپوشاند. در مراحل بعدی ماشین لباسشویی لباسها را در سه نوبت با آب قلیل میشوید و از آن پس آب غساله بیرون کشیده میشود، امیدواریم توضیح بفرمایید، لباسهایی که به این ترتیب شسته شدهاند، پاک هستند یا خیر؟
ج: اگر بعد از زوال عین نجاست، آب متصل به لوله در داخل ماشین لباسشویی به لباسها و همه قسمتهای داخل ماشین برسد و از آن جدا و خارج شود، محکوم به طهارت است.
س ۲۹۳: اگر آب بر زمین یا در حوض یا حمامی که لباس در آن شسته میشود، ریخته شود و قطراتی از آن آب به لباس ترشح کند، آیا لباس نجس میشود یا خیر؟
ج: وقتی که آب بر مکان یا زمین پاکی بریزد، ترشح ناشی از آن هم پاک است و اگر شک داشته باشیم که آن مکان پاک است یا نجس، باز هم ترشح آن، پاک است.
س ۲۹۴: آبی که از ماشینهای حمل زباله شهری در خیابان میریزد و گاهی بر اثر شدت باد به لباس مردم پاشیده میشود، محکوم به طهارت است یا نجاست؟
ج: آب مزبور محکوم به طهارت است، مگر این که فردی یقین پیدا کند که آن آب بر اثر برخورد با نجس، نجس شده است.
س ۲۹۵: آیا آبهایی که در چالههای موجود در خیابانها جمع میشود، پاک است یا نجس؟
ج: این آبها محکوم به طهارت هستند.
س ۲۹۶: رفت و آمدهای خانوادگی با اشخاصی که به طهارت و نجاست در خوردن و آشامیدن و مانند آن اهمیت نمیدهند، چه حکمی دارد؟
ج: بهطور کلّی در مورد طهارت و نجاست، حکم دین اسلام این است که هر چیزی که یقین به نجاست آن نباشد، از نظر شرعی محکوم به طهارت است.
س ۲۹۷: استفراغ افراد زیر از جهت پاک یا نجس بودن، چه حکمی دارد؟ الف: طفل شیرخوار ب: طفلی که هم شیر میخورد و هم غذا ج: انسان بالغ
ج: در همه موارد پاک است.
س ۲۹۸: ملاقی شبهه محصوره چه حکمی دارد؟
ج: اگر با بعضی از اطراف تماس پیدا کند، حکم متنجس را ندارد.
س ۲۹۹: شخصی که دین او مشخص نیست و از کشور دیگری برای کار وارد کشور اسلامی شده و مغازه اغذیه فروشی دایر کرده و کار او فروش مواد خوراکی است، هنگام فروش، ماده غذایی با بدن او که رطوبت مسریه دارد تماس پیدا میکند، آیا باید از او درباره دینش سؤال کرد یا این که اصل پاک بودن اشیاء جاری میشود؟
ج: سؤال از دین او واجب نیست و اصلِ طهارتِ اشیاء نسبت به وی و چیزی که با وجود رطوبت با بدن او در تماس است، جاری میشود.
س ۳۰۰: اگر یکی از اعضای خانواده یا شخصی که به منزل انسان رفت و آمد دارد به طهارت و نجاست اهمیت ندهد و باعث نجس شدن گسترده خانه و اثاثیه آن شود بهطوری که شستن و آب کشیدن آنها ممکن نباشد، تکلیف اهل منزل دراین باره چیست؟ و با این فرض چگونه ممکن است که انسان پاک بماند، بهخصوص در نماز که پاکی شرط صحّت آن است؟ حکم شرعی در این مورد چیست؟
ج: تطهیر تمام خانه لازم نیست و برای صحت نماز، پاک بودن لباس نمازگزار و محل گذاشتن پیشانی کافی است. نجاست خانه و اثاثیه آن موجب اثبات تکلیف بیشتری بر انسان غیر از لزوم رعایت طهارت در نماز و خوردن و آشامیدن، نمیشود.
احکام مسکرات
س ۳۰۱: آیا مشروبات الکلی نجس است؟
ج: مشروبات مستکننده بنا بر احتیاط نجس است.
س ۳۰۲: آب انگوری که با آتش جوشیده شده و دو ثلث آن کم نشده است، ولی مستکننده نیست، چه حکمی دارد؟
ج: خوردن آن حرام است، ولى نجس نیست.
س ۳۰۳: گفته میشود که اگر مقداری غوره برای گرفتن آب آن جوشانده شود و همراه آن یک یا چند حبه انگور باشد، آنچه بعد از جوشاندن باقی میماند، حرام است. آیا این سخن صحیح است؟
ج: اگر حبههاى انگور بسیار کم باشد و آب آن در آب غوره مستهلک شود، بهطورى که آب انگور بر آن صدق نکند، حلال است. ولى اگر حبههاى انگور به تنهایى به وسیله آتش جوشانده شود، خوردن آن حرام است.
س ۳۰۴: امروزه از الکل که در واقع مسکراست برای ساخت بسیاری از داروها بهخصوص داروهای نوشیدنی، عطرها بویژه انواع ادکلنهایی که از خارج وارد میشوند، استفاده میکنند. آیا به افراد آگاه یا جاهل به مسأله اجازه خرید و فروش و استفاده و بهرهگیریهای دیگر از آنها را میدهید؟
ج: الکلهایى که معلوم نیست در اصل از اقسام مایعات مستکننده باشند، محکوم به طهارت هستند، و خرید و فروش و استعمال مایعاتى که با آنها مخلوط شدهاند اشکال ندارد.
س ۳۰۵: آیا استفاده از الکل سفید برای ضد عفونی کردن دست و لوازم پزشکی مثل دماسنج و غیر آن به خاطر استفاده از آنها در امور پزشکی و درمان توسط پزشک یا تیم پزشکی جایز است؟ الکل سفید همان الکل پزشکی است که قابل نوشیدن هم هست، آیا نماز خواندن با لباسی که یک یا چند قطره از این الکل بر آن ریخته شده، جایز است؟
ج: اگر از الکلى باشد که در اصل مایع نیست، هرچند مستکننده هم باشد، محکوم به طهارت است و نماز با لباسى که با این الکل برخورد کرده صحیح است و احتیاجى به تطهیر ندارد. ولى اگر از الکل مایع بالاصاله و بر حسب تشخیص اهل فن مستکننده باشد، بنا بر احتیاط نجس است و نماز با بدن یا لباسى که با آن برخورد کرده، موقوف بر تطهیر است؛ لیکن استفاده از آن جهت ضد عفونى کردن ادوات پزشکى و مانند آن اشکال ندارد.
س ۳۰۶: مادهای است به نام «کفیر» که در صنایع غذایی و داروسازی کاربرد دارد. هنگام تخمیر ۵٪ یا ۸٪ الکل در ماده بدست آمده بوجود میآید. این مقدار الکل سبب هیچ نوع مستی در مصرف کننده نمیشود. آیا از نظر شرعی استفاده از این ماده مانعی دارد یا خیر؟
ج: اگر الکل موجود در ماده بهدست آمده فىنفسه مستکننده باشد، بنا بر احتیاط نجس و حرام است، هرچند به علت کمى آن و مخلوط شدن با ماده به دست آمده، نسبت به مصرف کننده مسکر نباشد، ولى اگر شک داشته باشیم که فىنفسه مستکننده و یا در اصل مایع است، حکم متفاوت مىشود.
س ۳۰۷: ۱ـ آیا الکل اتیلیک نجس است یا خیر؟ (ظاهراً این الکل در همه مست کنندهها وجود دارد و سبب مستی است). ۲٫ ملاک نجس بودن الکل چیست؟ ۳٫ روشی که مستکننده بودن مشروب را ثابت کند، کدام است؟
ج: ۱٫ هر یک از اقسام الکل که مستکننده و در اصل مایع باشد، بنا بر احتیاط نجس است. ۲٫ ملاک نجاست الکل این است که مستکننده و در اصل مایع باشد. ۳٫ اگر خود مکلّف یقین نداشته باشد، خبردادن اهل خبره مورد اطمینان کافىاست.
س ۳۰۸: نوشابههای موجود در بازار که بعضی از آنها مانند کوکاکولا و پپسی کولا و… در داخل تولید میشوند و گفته میشود که مواد اصلی آنها از خارج وارد میگردد و احتمال دارد از الکل در آنها استفاده شده باشد، چه حکمی دارد؟
ج: پاک و حلال است، مگر این که مکلّف شخصاً یقین حاصل کند که آنها با الکل مست کنندهاى مخلوط اند که در اصل مایع است.
س ۳۰۹: آیا اساساً هنگام خرید مواد غذایی، لازم است تحقیق شود که فروشنده یا سازنده غیر مسلمان کالا آنها را لمس کرده و یا در ساخت آنها الکل بکار برده است یا خیر؟
ج: سؤال و تحقیق لازم نیست.
س ۳۱۰: اینجانب اقدام به ساخت «اسپری اتروپین سولفات» کردهام که الکل نقش اساسی در ترکیب فرمول دارویی آن دارد، بهطوری که اگر الکل به ترکیب مذکور اضافه نشود، ساخت آن اسپری ممکن نیست و از جهت عملی هم این اسپری ضد گازهای شیمیایی و جنگی اعصاب است که برای محافظت از نیروهای اسلام در برابر آنها کاربرد دارد. آیا از نظر جنابعالی استفاده از الکل به ترتیب مذکور در صنعت داروسازی، شرعاً جایز است؟
ج: اگر الکل مست کنندهاى باشد که در اصل مایع است، حرام و بنا بر احتیاط نجس است، ولى استفاده از آن به عنوان دارو در هیچ یک از حالات اشکال ندارد.
احکام مسکرات
س: عموى من بیمارى سختى به همراه درد کشنده و غیر قابل تحمل دارد که مربوط به مسائل مغزى و حملات قلبى است. بیمارى او در حد مرگ و کشنده است. دکتر وى توصیه کرده براى آرامش روزى دوبار «ویسکى*» با چاى بخورد. که باعث تخفیف درد مىشود. وى مىخواهد بداند آیا در این شرایط جایز است و اگر نه آیا در شرایطى که درد کشنده او را کاهش مىدهد باز هم جایز نیست.
ج) استفاده از هرگونه خوردنى یا نوشیدنىِ حرام، شرعاً جایز نیست مگر در موارد ضرورت علاج آن هم فقط به مقدار ضرورت، ولکن در روایات آمده است که: خداوند منان شفا را در خمر قرار نداده است. * نوعى نوشیدنى الکلى
س: آشامیدن نوشیدنىهایى که به نام ماء الشعیر وجود دارد، چه حکمى دارد؟
ج) ماء الشعیر طبّى پاک است و خوردن آن اشکال ندارد، و با آب جو (فقاع) که حرام است فرق دارد.
س. کاغذ و توتون برخی سیگارها را توی شراب میخوابانند و بعد از خشک شدن از آن استفاده میکنند، حکم استفاده از این سیگارها چیست؟
ج. اگر سیگار مذکور مسکر باشد و لو به مقدار زیاد آن، استفاده از آن مطلقاً حرام است.
س. آیا میتوان برای درمان مسمومیت، از الکل (اتانول) یا همان مشروبات الکلی به صورت تزریقی مصرف نمود؟
ج. بنابر احتیاط واجب استفاده از مسکرات به صورت تزریقی، فقط در صورتی که درمان منحصر در آن باشد، به مقدار ضرورت جایز است.
س: الکلهایى که به عنوان الکل صنعتى به رنگهاى مختلف (بىرنگ و قرمز) در کشور در مراکز مجاز تولید مىشود از نظر پاک بودن چه حکمى دارد؟ آیا تفاوتى بین آنها است؟
ج) اگر معلوم نیست که از الکلهاى مستکنندهاى باشند که در اصل مایع هستند، پاک مىباشند.
س: دارویى بنا به دستور بزشک به صورتم میزنم که داراى الکل است ولى با دارویى دیگر محلول شده که قابل خوردن نیست آیا این دارو نجس است؟
ج) اگر مىدانید الکلى که در آن دارو به کار رفته از نوع خوراکى بوده و در اصل مایع و مسکر بوده، بنابر احتیاط آن دارو نجس است و اگر نمىدانید، پاک است.
س: اگر خمر و یا الکل به وسیله علاجى تبدیل به سرکه شود، آیا آن سرکه پاک و حلال است یا نه؟
ج) میزان تحقق تبدیل به سرکه است خواه خودبخود تبدیل پیدا کند یا با علاج شیمیایى و مانند آن، همین که حقیقت سرکه تحقق پیدا کند، پاک و حلال است.
س: نظر به اینکه اغلب ماءالشعیرهاى وارداتى در کارخانجاتى تولید مىشوند که در همان خط تولید انواع نوشیدنىهاى الکلى و مسکر نیز تولید مىشود آیا مصرف اینگونه ماءالشعیرها از لحاظ شرعى ایراد دارد؟
ج) در صورتى که یقین به ملاقات ماءالشعیر با موضع نجس داشته باشید، استعمال آن جایز نیست.
س: حکم ماءالشعیر بدون الکل که در خارج تهیه مىشود و در اغلب با مقدار بسیار ناچیزى از الکل مثل ۰۱۰٪ الکل تهیه شده و مسکر نبودن آن محرز مىباشد چیست؟ اگر مقدار الکل از این هم کمتر باشد، چه؟ لازم به ذکر است که الکل موجود در این نوع آبجو به آن از بیرون تزریق نشده بلکه طى فرایند تخمیر خودبخود تولید مىشود و پس از آن تحت فشار از آن خارج شده و درصد ناچیزى که گفته شد در آن باقى مىماند.
ج) ماءالشعیر مذکور پاک و حلال است.
س: آیا خوردن الکل سفید و الکل زرد جائز است؟
ج) خوردن آنها جایز نیست.
س: ادکلنهایى که در آن از الکل مست کننده استفاده مىشود چه حکمى دارد؟
ج) استفاده از آنها اشکال ندارد و فرقى بین خارجى و داخلى آن نیست.
وسوسه و درمان آن
س ۳۱۱: چند سالی است که به بیماری وسواس مبتلا شدهام و این موضوع مرا بسیار عذاب میدهد، و روز به روز این حالت در من تشدید میشود تا جایی که در همه چیز شک میکنم و همه زندگیام بر پایه شک استوار گشته است. بیشترین شک من درباره غذا و اشیاء مرطوب است، به همین دلیل نمیتوانم مثل سایر مردم عادی زندگی کنم. وقتی داخل مکانی میشوم فوری جوراب هایم را از پای خود بیرون میآورم زیرا فکر میکنم جورابهایم عرق کرده و بر اثر تماس با نجس، نجس خواهند شد، حتی من بر سجاده هم نمیتوانم بنشینم. هر وقت بر آن مینشینم بر اثر وسوسه نفس از روی آن بلند میشوم تا مبادا پرزهای سجاده به لباسهایم بچسبد و مجبور به شستن آنها شوم. در گذشته چنین نبودم، اکنون از این کار هایم خجالت میکشم و همیشه دوست دارم کسی را در عالم رؤیا ببینم و مشکلاتم را با او در میان بگذارم و یا معجزهای رخ دهد و زندگیام را دگرگون نماید و به حالت گذشتهام برگردم. امیدوارم مرا راهنمایی فرمایید.
ج: احکام طهارت و نجاست همان است که در رسالههاى عملیه ذکر شده است. از نظر شرعى همه اشیاء محکوم به طهارت هستند، مگر مواردى که شارع حکم به نجاست آنها کرده و براى انسان هم یقین به آن حاصل شده است. در این صورت رهایى از بیمارى وسواس احتیاج به رؤیا و معجزه ندارد، بلکه باید مکلّف ذوق و سلیقه شخصى خود را کنار گذاشته و متعبد و مؤمن به دستورات شرع مقدس باشد و چیزى را که یقین به نجس بودن آن ندارد، نجس نداند. زیرا شما از کجا به نجاستِ در و دیوار و سجاده و سایر اشیایى که استفاده مىکنید، یقین پیدا کردهاید؟ چگونه یقین پیدا کردهاید که پرزهاى سجادهاى که بر روى آن راه مىروید یا مىنشینید، نجس هستند و نجاست آنها به جوراب و لباس و بدن شما سرایت مىکند؟ لذا در این صورت اعتنا به وسواس براى شما جایز نیست. مقدارى عدم توجه به وسوسه نجاست و تمرین عدم اعتنا به شما کمک خواهد کرد تا به خواست و توفیق خداوند خود را از وسواس نجات دهید.
س ۳۱۲: زنی هستم با تحصیلات عالی و دارای چندین فرزند، مشکلی که از آن رنج میبرم مسأله طهارت است. چون در خانوادهای متدین بزرگ شدهام، میخواهم همه تعالیم اسلامی را مراعات کنم. به علت داشتن فرزندان کوچک، همیشه با مسائل بول و غائط سر و کار دارم. هنگام تطهیر بول، ترشحات سیفون پراکنده شده و به پاها، صورت و حتی سرم برخورد میکنند و هر دفعه با مشکل تطهیر آن اعضاء مواجه هستم، و این باعث شده که در زندگی با سختیهای زیادی روبرو شوم. از طرفی هم نمیتوانم این امور را رعایت نکنم، زیرا مربوط به عقیده و دینم است. برای حل مشکل به پزشک روانشناس هم مراجعه کردم، ولی نتیجهای نگرفتم. بعلاوه موارد دیگری هم هست که از آنها رنج میبرم مثل غبار شیء نجس یا مراقبت از دستهای کودک که یا باید آنها را آب بکشم و یا از دست زدن بچه به اشیاء دیگر جلوگیری نمایم. با توجه به این که تطهیر شیء نجس برای من بسیار دشوار است ولی در همان وقت، شستن آن ظرفها و لباسها در صورتی که فقط کثیف باشند برایم راحت است. لذا از حضرتعالی میخواهم که با راهنماییهای خود زندگی را بر من آسان نمایید.
ج: ۱٫ از نظر شرع مقدس، در طهارت و نجاست، اصل بر طهارت اشیاء است. یعنى در هر موردى که کمترین تردیدى در نجس شدن آن براى شما حاصل شد، واجب است حکم به عدم نجاست کنید. ۲٫ کسانى که داراى حساسیت نفسانى شدیدى در مورد نجاست هستند (به این افراد در اصطلاح فقهى وسواسى گفته مىشود)، حتى اگر گاهى یقین به نجاست هم پیدا کردند، باید حکم به عدم نجاست کنند، مگر در مواردى که نجس شدن یک شىء را با چشمان خود ببینند، بهطورى که اگر فرد دیگرى هم آن را ببیند، یقین به سرایت نجاست پیدا کند، فقط در این موارد باید حکم به نجاست کنند. استمرار اجراى این حکم در مورد افراد مزبور تا زمانى است که این حساسیت بهطور کلى از بین برود. ۳٫ هر شىء یا عضوى که نجس مىشود، براى تطهیر آن، یکبار شستن با آب لولهکشى بعد از زوال عین نجاست کافى است. تکرار در شستن یا فرو بردن آن در آب لازم نیست، و اگر شىء نجس از قبیل پارچه و مانند آن باشد، باید به مقدار متعارف فشار داده شود تا آب از آن خارج گردد. ۴٫ از آنجایى که شما به این حساسیت شدید در برابر نجاست مبتلا هستید، باید بدانید که غبار نجس در هیچ صورتى نسبت به شما نجس نیست و نیز مراقبت از دستهاى کودک چه پاک باشد یا نجس و همچنین دقت در این که خون از بدن زائل شده یا خیر، لازم نیست. این حکم درباره شما تا زمانى که این حساسیت از بین نرفته، باقى است. ۵٫ دین اسلام داراى احکام سهل و آسان و منطبق با فطرت بشرى است، لذا آن را بر خود مشکل نکنید و با این کار باعث وارد شدن ضرر و اذیت به جسم و روحتان نگردید. حالت دلهره و اضطراب در این موارد زندگى را بر شما تلخ مىکند، و خداوند راضى به رنج و عذاب شما و کسانى که با شما ارتباط دارند، نیست. شکرگزار نعمت دین آسان باشید و شکر این نعمت، عمل بر اساس تعلیمات خداوند تبارک و تعالى است. ۶٫ این حالت یک وضعیت گذرا و قابل علاجى است. افراد بسیارى بعد از ابتلا به آن، با روش مذکور از آن نجات یافتهاند. به خداوند توکل نمایید و نفس خود را با همت و اراده آرامش ببخشید. انشاء الله موفق باشید.
وسوسه و درمان آن
س: اینکه حکم شده است که فرد وسواس نباید به شک خود اعتنا نماید آیا منظور هر نوع از شک مىباشد؟ آیا مىتوان به هر نوع از شک که براى فرد وسواس پیش مىآید (چه شک در طهارت و نجاست و چه غیر آن)، در حالى که براى افراد عادى و غیر وسواس این نوع از شکها عرفاً وجود ندارد و یا کمتر پیش مى آید اعتنا نکرد؟
ج) بله، هر نوع شکى را شامل مىشود.
احکام کافر
س ۳۱۳: بعضی از فقها اعتقاد به نجاست اهل کتاب دارند و بعضی دیگر به طهارت آنها، رأی جنابعالی چیست؟
ج: نجاست ذاتى اهل کتاب معلوم نیست. به نظر ما آنها محکوم به طهارت ذاتى هستند.
س ۳۱۴: آیا آن دسته از اهل کتاب که از جهت اعتقادی ایمان به رسالت خاتم النبیین(صلیالله علیه وآله) دارند، ولی بر اساس روش و عادتهای پدران و اجدادشان عمل میکنند، در طهارت حکم کافر را دارند یا خیر؟
ج: مجرد اعتقاد به رسالت خاتم النبیین(صلى الله علیه وآله) براى اجراى حکم اسلام در مورد آنان کافى نیست. ولى اگر از اهل کتاب محسوب شوند، محکوم به طهارت هستند.
س ۳۱۵: با جمعی از دوستان خانهای را اجاره کردیم و متوجه شدیم که یکی از آنها نماز نمیخواند. بعد از سؤال از وی، پاسخ داد که قلباً به خداوند تبارک و تعالی ایمان دارد، ولی نماز نمیخواند. با توجه به هم غذا بودن و ارتباط زیاد با وی، آیا باید او را نجس بدانیم؟
ج: مجرد ترک نماز و روزه و سایر واجبات شرعى باعث ارتداد مسلمان و کافر شدن و نجاست وى نمىگردد و تا زمانى که ارتداد وى احراز نشده است، حکم سایر مسلمانان را دارد.
س ۳۱۶: مقصود از اهل کتاب چه کسانی است؟ معیاری که حدود معاشرت با آنها را مشخص کند چیست؟
ج: مقصود از اهل کتاب هر کسى است که اعتقاد به یکى از ادیان الهى داشته و خود را از پیروان پیامبرى از پیامبران الهى(على نبینا وآله وعلیهمالسلام) بداند و یکى از کتابهاى الهى را که بر انبیاء علیهم السلام نازل شده، داشته باشند مانند یهود، نصارى، زرتشتىها و همچنین صابئین که بر اساس تحقیقات ما از اهل کتاب هستند و حکم آنها را دارند. معاشرت با پیروان این ادیان با رعایت ضوابط و اخلاق اسلامى اشکال ندارد.
س ۳۱۷: فرقهای وجود دارد که خود را «علیاللهی» مینامند، یعنی امیرالمومنین علی بن ابی طالب(علیهالسلام) را خدا دانسته و به دعا و طلب حاجت به جای نماز و روزه اعتقاد دارند. آیا اینها نجس هستند؟
ج: اگر اعتقاد داشته باشند که امیر المومنین على بن ابى طالب(علیهالسلام) خدا است «تعالى الله عن ذلک علوا کبیرا»، حکم آنها مانند غیر مسلمانهایى است که اهل کتاب نباشند، یعنى کافر و نجس مىباشند.
س ۳۱۸: فرقهای وجود دارد که خود را «علیاللهی» مینامند و معتقدند که حضرت علی(علیهالسلام) خدا نیست ولی کمتر از خدا هم نیست، این گروه چه حکمی دارند؟
ج: اگر قائل به شریکى براى خداوند واحد منان متعال نباشند، حکم مشرک را نخواهند داشت.
س ۳۱۹: آنچه را که از طرف شیعیان دوازده امامی برای امام حسین(علیهالسلام) یا اصحاب کساء(صلوات الله علیهم اجمعین) نذر میشود، آیا جایز است به مراکزی که محل اجتماع پیروان فرقه «علی اللهی» است داده شود، بنحوی که باعث احیاء این مراکز گردد؟
ج: اعتقاد به خدا بودن مولىالموحدین(علیه الصلوه والسلام) عقیده باطلى است و موجب مىشود که کسى که به آن اعتقاد دارد، از اسلام خارج گردد. کمک به ترویج این عقیده فاسد حرام است؛ بعلاوه مصرف مال نذرى در غیر مورد نذر جایز نیست.
س ۳۲۰: در اطراف منطقه ما و بعضی نواحی دیگر فرقهای وجود دارد که خود را اسماعیلیه مینامند و اعتقاد به امامت شش امام دارند، ولی به هیچیک از واجبات دینی و همچنین به ولایت فقیه معتقد نیستند. لذا امیدواریم جنابعالی روشن فرمایید که پیروان این فرقه نجس هستند یا پاک؟
ج: مجرد عدم اعتقاد آنان به شش امام دیگر از ائمه معصومین(علیهم السلام) و یا عدم اعتقادشان به واجبات دینى و احکام شرعى تا زمانى که به انکار اصل دین یا نبوت خاتم الانبیاء(علیه وآله الصلاه والسلام) منجر نشود، موجب کفر و نجاست نمىشود، مگر این که از آنها دشنام و اهانت به یکى از امامان معصوم(علیهم السلام) صادر شود.
س ۳۲۱: در منطقه محل تحصیل و سکونت ما اکثریت مطلق مردم کفّار بودایی هستند. اگر دانشجویی، خانهای را از آنها اجاره نماید، آن خانه از نظر طهارت و نجاست چه حکمی دارد؟ آیا شستن و تطهیر منزل ضرورت دارد؟ قابل ذکر است که بسیاری از خانههای این منطقه از چوب ساخته شده و قابل شستن نیست. هتلها و اثاثیه و لوازم موجود در آنها چه حکمی دارند؟
ج: تا یقین به تماس اشیاء مورد استفاده شما با دست و بدن مرطوب کافر غیر کتابى حاصل نشده، حکم به نجاست نمىشود. در صورت یقین به نجاست هم آب کشیدن در و دیوار منازل و هتلها و اثاثیه و لوازم موجود در آن واجب نیست. آنچه واجب است تطهیر اشیاء نجسى است که براى خوردن و آشامیدن و نماز خواندن مورد استفاده قرار مىگیرند.
س ۳۲۲: تعداد زیادی از مردم در خوزستان زندگی میکنند که خود را «صابئه» مینامند و ادعای پیروی از پیامبر خدا حضرت یحیی(علیهالسلام) را دارند و میگویند کتاب او نزد ما موجود است. نزد علمای ادیان ثابت شده که آنها همان صابئون هستند که در قرآن آمده است. لطفاً بیان فرمایید که این گروه از اهل کتاب هستند یا خیر؟
ج: گروه مذکور در حکم اهل کتاب هستند.
س ۳۲۳: آیا این گفته که اگر خانهای به دست کافر ساخته شده باشد، نجس است و نماز خواندن در آن مکروه میباشد، صحیح است؟
ج: نماز خواندن در آن خانه مکروه نیست.
س ۳۲۴: کار کردن نزد یهود و نصاری و فرقههای کافر دیگر و مزد گرفتن از آنها چه حکمی دارد؟
ج: کار کردن نزد کافر، فىنفسه اشکال ندارد، مشروط به این که آن کار از کارهاى حرام و خلاف مصالح عمومى اسلام و مسلمانان نباشد.
س ۳۲۵: در منطقهای که خدمت سربازی را انجام میدهم، عدهای از عشایر زندگی میکنند که پیرو فرقهای موسوم به اهل حق هستند. آیا استفاده از شیر و پنیر و کرهای که در اختیار آنها قرار دارد، جایز است؟
ج: اگر به اصول اسلام اعتقاد داشته باشند، در مسأله طهارت و نجاست، حکم سایر مسلمانان را دارند.
س ۳۲۶: اهل روستایی که من در آن تدریس میکنم، نماز نمیخوانند؛ زیرا از فرقه اهل حق هستند و ما مجبور به خوردن غذا و نان آنها هستیم. چون شب و روز در آن روستا اقامت داریم، آیا نمازهای ما اشکال دارد؟
ج: اگر توحید و نبوت و هیچیک از ضروریات دین اسلام را انکار نکنند و معتقد به نقصى در رسالت رسول اکرم(صلى الله علیه وآله) نباشند، حکم به کفر و نجاست آنها نمىشود. در غیر این صورت باید هنگام تماس با آنها یا خوردن غذاى آنان، مسأله طهارت و نجاست مراعات شود.
س ۳۲۷: یکی از بستگان ما که کمونیست است، به ما در دوران کودکی اموال و لوازم زیادی بخشیده است. در صورتی که عین آنها در حال حاضر موجود باشد، چه حکمی دارند؟
ج: اگر کفر و ارتداد او ثابت شود و در سن بلوغ و قبل از اظهار اسلام، کفر را پذیرفته باشد، اموال او حکم اموال سایر کفّار را دارد.
س ۳۲۸: لطفاً به سؤالات زیر پاسخ فرمایید: ۱٫ معاشرت و همنشینی و دست دادن دانشآموزان مسلمان با دانش آموزان پیرو فرقه گمراه بهائیت، اعم از این که دختر باشند یا پسر، مکلّف باشند یا غیر مکلّف، در داخل مدرسه یا خارج از آن، در دوران ابتدایی، متوسطه و پیش دانشگاهی، چه حکمی دارد؟ ۲٫ رفتار استادان و مربیان با دانشآموزانی که بهایی بودن خود را آشکار میکنند و یا یقین داریم که بهایی هستند، چگونه باید باشد؟ ۳٫ استفاده از وسایلی که همه دانشآموزان از آنها استفاده میکنند مانند شیر آب آشامیدنی، شیر توالت و آفتابه آن، صابون و مانند آن، با این که علم به مرطوب بودن دست و بدن داریم، چه حکمی دارد؟
ج: همه پیروان فرقه گمراه بهائیت محکوم به نجاست هستند و در صورت تماس آنها با چیزى، مراعات مسائل طهارت در رابطه با آنها، نسبت به امورى که مشروط به طهارت است، واجب است. ولى رفتار مدیران و معلمان و مربیان با دانشآموزان بهایى باید بر اساس مقررات قانونى و اخلاق اسلامى باشد.
س ۳۲۹: خواهشمندیم تکلیف مؤمنین را در برخورد با فرقه گمراه بهائیت و آثار حضور پیروان آن در میان جامعه اسلامی، بیان فرمایید.
ج: همه مؤمنین باید با حیلهها و مفاسد فرقه گمراه بهائیت مقابله نموده و از انحراف و پیوستن دیگران به آن جلوگیرى کنند.
س ۳۳۰: گاهی بعضی از پیروان فرقه گمراه بهائیت برای ما غذا یا چیز دیگری میآورند، آیا استفاده از آنها برای ما جایز است؟
ج: از هرگونه معاشرت با این فرقه ضالّه مضلّه، اجتناب نمایید.
س ۳۳۱: بهائیان بسیاری در اینجا کنار ما زندگی میکنند که رفت و آمد زیادی در خانههای ما دارند. عدهای میگویند که بهاییها نجس هستند و عدهای هم آنها را پاک میدانند. این گروه از بهاییها اخلاق خوبی از خود آشکار میکنند، آیا آنها نجس هستند یا پاک؟
ج: آنها نجس و دشمن دین و ایمانِ شما هستند، پس فرزندان عزیزم جدا از آنها بپرهیزید.
س ۳۳۲: آیا صندلیهای ماشین و قطاری که مورد استفاده مشترک مسلمانان و کافران است، با این که کفّار در بعضی از مکانها بیشتر از مسلمانها هستند و حرارت هوا باعث ترشح عرق و حتی سرایت رطوبت میشود، محکوم به طهارت است؟
ج: کافر اهل کتاب محکوم به طهارت است، و در هر صورت در مورد اشیاء مورد استفاده مشترک کفّار و مسلمین با عدم علم به نجاست، حکم به طهارت آنها مىشود.
س ۳۳۳: زندگی دانشجویی در خارج مستلزم ارتباط و معاشرت با کفّار است، در چنین موردی استفاده از مواد غذایی ساخت آنها مشروط بر این که مواد حرام مثل گوشت تذکیه نشده در آنها نباشد، ولی احتمال تماس دست مرطوب کافر با آنها داده شود، چه حکمی دارد؟
ج: مجرد احتمال تماس دست مرطوب کافر با مواد غذایى، براى وجوب اجتناب کافى نیست، بلکه تا یقین به تماس حاصل نشود، حکم به طهارت مىشود. کافر اگر از اهل کتاب باشد، نجس ذاتى نیست و تماس دست مرطوب او باعث نجاست نمىشود.
س ۳۳۴: اگر همه مخارج و هزینههای فرد مسلمانی که در سایه حکومت اسلامی زندگی میکند با کاربرای شخص غیر مسلمانی که روابط صمیمی با او دارد، تأمین شود، آیا جایز است با این فرد مسلمان روابط محکم و خانوادگی برقرار کرد و گاهی از غذای او استفاده نمود؟
ج: روابط مسلمانان با مسلمان مذکور اشکال ندارد. ولى اگر شخص مسلمان در اثر کار براى غیر مسلمان و ارتباط با وى خوف انحراف عقیدتى خود را داشته باشد، واجب است که این کار را ترک کند. دیگران هم باید او را نهى از منکر کنند.
س ۳۳۵: متأسفانه برادر همسرم به علل مختلف فاسد گردیده و از دین بهطور کامل برگشته است، تا جایی که به بعضی از مقدسات دینی اهانت میکند. در حال حاضر بعد از گذشت چند سال از ارتداد او از اسلام، طی نامهای اظهار کرده که به اسلام ایمان دارد، ولی نه نماز میخواند و نه روزه میگیرد. رابطه پدر و مادرش و بقیه افراد خانواده با وی چگونه باید باشد؟ آیا عنوان کافر بر او صدق میکند؟ آیا باید او را نجس محسوب کرد؟
ج: بر فرض ثبوت ارتداد قبلى وى، اگر بعد از آن توبه کرده باشد، محکوم به طهارت است و ارتباط پدر و مادر و سایر خانواده با وى اشکال ندارد.
س ۳۳۶: آیا اگر کسی بعضی از ضروریات دین مانند روزه و غیر آن را انکار کند، حکم کافر را دارد یا خیر؟
ج: اگر انکار هر یک از ضروریات دین به انکار رسالت یا تکذیب پیامبر اکرم اسلام(صلى الله علیه وآله) یا وارد کردن نقصى به شریعت منجر شود، باعث کفر و ارتداد است.
س ۳۳۷: آیا مجازاتهایی که برای مرتد و کفّار حربی وضع شده، از امور سیاسی و مسئولیتهای رهبری است یا این که مجازاتهای ثابتی تا روز قیامت هستند؟
ج: حکمِ شرعىِ الهى است.
بازدیدها: 4492