هرکه دیدست تو را گفته که ماشاءالله
قامتت قامت سرو است و رُخت همچون ماه
نه فقط اهل زمین بلکه رسید از ملکوت
بانگ “لا حول و لا قوة الا باالله”
حافظ از روي تو گفتهست جهانگیر شود
هر که شد حُسن جمالش به ملاحت همراه
مادرت خیرِ نسا و پدرت خیرِ بشر
جز خدا نیست کسی از درجاتت آگاه
زور بازوی علی داری و شاهد دارم
بردهای جنگ جمل را تو به یک گوشه نگاه
تو کریمی و کرامت شده نازل از تو
دست از دامن لطف تو نگردد کوتاه
قلم و شاعر و دفتر همه حاجت دارند
این غزل نذر غریبی تو إنشاءالله
#سیدحسن_رستگار
شعرِ من، واژهی من، لُبِّ کلامم حسن است
شب سلامم حسن و صبح سلامم حسن است
با حسن زنده و با عشقِ حسن خواهم مُرد
حُسنِ مَطلع حسن و حُسنِ ختامم حسن است
هرکسی زنده به عشق است نَمیرد هرگز
زندهی عشقم اگر، رمزِ دوامم حسن است
مثلِ رودم که حَسن ذکرِ قعود است مرا
مثل کوهم که شب و روز قیامم حسن است
پدرم هرچه مرا نام نهادهست گذشت
من از این لحظه، از این ثانیه، نامم حسن است
سرِ من سبز، زبان سرخ، سرم هم برود
أیُّهاالناس! بدانید: امامم حسن است
#محسن_ناصحی
حرم ندارد و دل در غمش مقیمتر است
کسی که رأفتش از آسمان عظیمتر است
اگرچه جمله کریماند و شهره در کرماند
در این سلاله یکی از همه کریمتر است
علی که رفت همه کوفه شد یتیم، ولی
میان کوفه حسن از همه یتیمتر است
تو صلح کردی و بیغیرتان نفهمیدند
که راه صلح تو از جنگ، مستقیمتر است
به لطف صلح تو تا کربلا رسید حسین
قسم به نام خدایی که خود علیمتر است
دعا کن این جمعه آخرین “ولی” برسد
که حال دنیا از هر زمان وخیمتر است
#علی_سلیمیان
گدای لطف و جودِ مجتبی باشد، کرامت هم
فقیر و ریزهخوار خوانِ او باشد، سخاوت هم
حَسن صورت، حَسن سیرت، حَسن خَلق و حَسن خُلق است
که معنا عاجز است از حدّ توصیفش، عبارت هم
چنان افتادهام بر خاکِ پایِ مجتبی امروز
“که فردا برنخیزم، بلکه فردایِ قیامت هم”*
کجا او دوستان را از دعا محروم میسازد
دعا میکرد بهر آنکه بود اهل اهانت هم
ضمانت میکند دنیا و عقبای محبان را
که اینجا دستگیری میکند، آنجا شفاعت هم
#علی_مقدم
گستردهاند سفرهی دارالنعیم را
سوزاندهاند شعلهی داغ جحیم را
کوثر به جوش آمد و دریا خروش کرد
با خویش بُرد طعنهی تلخ عقیم را…!
با هر حسن حسن، حسناتم زیاد شد
طوری که محو کرده تمام بدیم را
از «من» الی «تو» در رمضان الکریمها
بگشودهاند صَد طرق مستقیم را
گویی برای بودن هم آفریدهاند
دست من و عبای امام کریم را
بر روی شانههای پیمبر کشیدهای
…تصویر شاعرانۀ سیب دو نیم را
شیعه بدون لطف امامش شکستنیست
آقای مهربان…! پدری کن یتیم را
ما با توأیم… با تو… وَ سوگند میخوریم
در روز حشر هم به تو پیوند میخوریم…
#یاسر_حوتی
یگانه ای و نداری شبیه و مانندی
که بی بدیل ترین جلوه خداوندی
معطل اند هزاران فرشته کاسه به دست
عسل بیاوری از آن لبی که می خندی
تویی که زینت افلاک بودی از اول
تویی که عرش خداوند را گلوبندی
برای غارت دلها شدند هم پیمان
دوچشم مست تو با ابروان پیوندی!
چقدر لحظه ی افطار با تو شیرین است
به غمزه ات رطبی و به خنده ات قندی
نمی شناخت رسول خدا سر ازپایش
نبوده هیچ زمانی به این خوشایندی
نوشته اند تو را از بهشت آوردند
نوشته اند ز عطری که می پراکندی
لبان فاطمه خندان و چشم مولا اشک
نوشته اند تو مولود اشک و لبخندی
برای خیل غلامان چه خوب مولایی!
برای حیدر و زهرا چه ناز فرزندی!
منم گدا که به دیدارت آرزومندم
تویی که پیش خدای خود آبرومندی
گدا که فرق ندارد تو سفره ات پهن است
درِ امید به روی کسی نمی بندی
#هادی_ملک_پور
مجموعه بهترین سرود های ولادت امام حسن علیهالسلام
بازدیدها: 0