خاندان رسالت و اهل بیت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم، از آن جا که به گواهی قطعی وانکار ناپذیر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم، عدل و همپا و هماوای قرآنند با حقیقت، محتوا و پیام قرآن، همگونی و سنخیت دارند.
حدیث ثقلین از جمله احادیث مهم مورد پذیرش اهل سنت و امامیه است.
در این حدیث، رسول خدا، ثمره تلاشهای طاقت فرسای خود در مسیر ایفای رسالت و هدایت خلق را، در دو یادگار گرانبها که پس از خود برجا گذاشته خلاصه کرده و گفته است: من دو شی ء گرانبها در میان شما باقی می گذارم: قرآن و اهل بیتم را، این دو هرگز از یکدیگر جدا نشوند تا در قیامت بر حوض کوثر، بر من وارد شوند… (1)
با توجه به مقام معنوی و الهی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم که کمترین خود خواهی و هوا و هوس در او راه نداشته و آنچه او می گفته در حقیقت مورد تأیید خداوند بوده و رأی و سخنی جز به اشاره و تأیید وحی اظهار نمی داشته است، (2) می توان بیقین اقرار کرد که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، خاندانش را بر اساس ملاحظات خویشاوندی و روابط نسبی و علایق مادی بشری، در کنار قرآن، بزرگترین معجزه خویش ننهاده است، بلکه قرین ساختن اهل بیت، با پیام وحی، از آن جهت بوده که میان آن دو هماهنگی و سنخیت وجود داشته است .
اگر خداوند قرآن را بدور از کمترین ضعف و کاستی و کجی و نادرستی فرو فرستاده، (3) اهل بیت را نیز از هر انحراف و گناه، پاک گردانیده و مصونیت بخشیده است. (4)
اگر قرآن، دارای حقایقی اصولی و محکم و نیز مسایلی متشابه (5) است که برای فهم آنها باید به منبعی الهی و آگاه به رموز وحی مراجعه کرد، اهل بیت، همان آگاهان و عالمانی هستند که مفسر قرآن و مبین احکام و پیامهای آنند. (6)
هر چند آیات قرآن، روشن و روشنگر است، ولی معنای روشنی مفاهیم قرآن، این نیست که تمامی مطالب و مفاهیم آن برای همه اندیشه ها آشکار و بی نیاز از توضیح باشد، چه، خداوند به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمان داده تا آیات وحی را برای مردم توضیح و تبیین کند. (7)
با این بیان، اهل بیت از آن جهت، قرین قرآن و جدایی ناپذیر از آن معرفی شده اند که پس از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به تبیین مفاهیم وحی و حقایق قرآن، برای توده ها بپردازند و این توان و شایستگی در همه اهل بیت رسالت (معصومین علیهم السلام) بوده است.چنانکه علی علیه السلام به سینه اش اشاره می کرد و می گفت: در اینجا دانشهای فراوانی است که کاش شاگردان شایسته ای می یافتم و این حقایق را بدانها می آموختم. (8)
آن چه پس از وفات رسول اسلام صلی الله علیه و آله و سلم برای جامعه اسلامی و خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، رخ نمود هرگز به آنان، مجال نداد تا آن گونه که می خواستند و می بایست، به نشر معارف قرآنی بپردازند .
جریانهای سیاسی حاکم بر جامعه، پس از رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم، سبب تفکیک قرآن از عترت در باور و اندیشه بخش عظیمی از مردم شد.قرآن بظاهر محور نظام دستوری دین و حکومت گردید، ولی چون نیازمند مفسر و مبین بود، باعث شد تا میدان تفسیر و تأویل بشدت گسترش یابد و چهره هایی در محافل علمی و دینی مطرح شدند که هرگز آیه ای در تطهیر آنان نازل نشده و سفارشی از ناحیه رسول خدا در تمسک به آنان نرسیده بود.از سوی دیگر، کسانی چون علی بن ابی طالب علیه السلام که با صدای رسا فریاد بر می آورد: سلونی قبل از تفقدونی، یعنی هر چه می خواهید از من بپرسید، قبل از این که مرا از دست بدهید، مهجور وناشناخته ماندند.
حسن بن علی علیه السلام، از سوی حکومت معاویه، تحت شدیدترین فشارهای روحی و اجتماعی قرار داشت و هرگز به او فرصت نشر معارف واقعی داده نشد.
حسین بن علی علیه السلام تحت فشار قرار گرفت که حکومت ضد دینی و ضد بشری یزید را بپذیرد و از آنجا که پذیرش حکومت وی را مایه نابودی اساس شریعت می دانست، از آن اجتناب کرد و در این راه به شهادت رسید.
بنی امیه بر جان و مال و ناموس و دین مردم مسلط شدند.و زمینه چنان شد که فردی چون زین العابدین ناگزیر، معارف حقه را در قالب دعا و نیایش اظهار می کرد.در این میان، در عصر امام باقر علیه السلام، شرایط سیاسی جامعه به گونه ای تغییر یافت که آن حضرت توانست، مجمعی علمی تشکیل داده، به تعلیم و تربیت مردانی دانشمند و متعهد به ارزشهای شریعت بپردازد.
این است که وقتی صفحات تاریخ صدر اسلام مرور شود، در زندگی علمی امام باقر علیه السلام نام بسیاری از شاگردان آن حضرت و شخصیتهای ممتاز علمی جهان اسلام جلب نظر می کند.
با این همه، نباید تصور کرد که امام باقر علیه السلام آسوده و ایمن از محدودیتها و ممنوعیتهایی بوده است که حکومتها برای اهل بیت علیه السلام فراهم می آورده اند، بلکه بی تردید، جو حاکم بر زندگی امام باقر علیه السلام به شدت جو تقیه بوده است، زیرا با فرهنگ خاصی که در نتیجه حکومتهای ناصالح بر جامعه حاکم شده بود، کنار نهادن تقیه به منزله دست کشیدن از فعالیت علمی و دور ماندن از ترویج معارف اصولی دین بشمار می رفت.
باری، شرایط زمان، برای امام باقر علیه السلام و نیز امام صادق علیه السلام زمینه ای را فراهم آورد که سایر ائمه علیه السلام هرگز برایشان آماده نشد.آن شرایط مساعد، معلول سستی پایه های حکومت امویان بود.بحرانهای درونی نظام سیاسی در آن عصر، به حاکمان مجال نمی داد تا بر خاندان رسالت مانند حاکمان پیشین، فشار آورند و ایشان را منزوی سازند.بی تردید اگر همین زمینه برای هر یک از امامان علیه السلام فراهم می آمد، آنان قادر به تأسیس حوزه های بزرگ درسی بودند و عالمان و فقیهان بیشتری را پرورش می دادند.این زمینه مساعد، سبب شد تا امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام بیشترین آرای فقهی، تفسیری و اخلاقی را در کتب فقهی و حدیثی از خویش بر جای گذارند.
این چنین است که فردی چون محمد بن مسلم می تواند سی هزار حدیث از امام باقر علیه السلام (9) نقل کند.و شخصیتی چون جابر جعفی هفتاد هزار حدیث. (10)
در نزد عالمان امامیه، فقیه ترین فقیهان صدر اسلام شش نفرند که همه آنان از اصحاب امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام بوده اند.آنان عبارتند از: زرارة بن اعین، معروف بن خربوذ المکی، ابو بصیر الاسدی، فضیل بن یسار، محمد بن مسلم الطائفی و برید بن معاویة العجلی . (11)
شیخ الطائفة، ابو جعفر محمد بن حسن طوسی در کتاب رجال خویش، اصحاب و شاگردان امام باقر علیه السلام را که از آن حضرت نقل حدیث کرده اند 462 مرد و دو زن دانسته است.
در میان اصحاب و شاگردان امام باقر علیه السلام برخی از نظر اعتبار و وثاقت مورد اتفاق اهل سنت و امامیه اند، و دسته ای به دلیل گرایشهای عمیق شیعی، در دایره رجال اهل سنت قرار نگرفته، بلکه تنها مورد اعتماد امامیه می باشند.
برای ارائه نموداری فهرست گونه از شاگردان امام باقر علیه السلام با استفاده از چند منبع رجالی، نام گروهی از آنان را یادآور می شویم، بی این که ادعای استقصا داشته باشیم.
1 ابان بن ابی عیاش فیروز، تابعی
2 ابان بن تغلب ابو سعید البکری الجریری
3 ابراهیم بن الأزرق الکوفی
4 ابراهیم الجزیری (الجریری)
5 ابراهیم بن جمیل، برادر طربال الکوفی
6 ابراهیم بن حنان الأسدی الکوفی
7 ابراهیم بن صالح الانماطی
8 ابراهیم بن عبد الله الاحمری
9 ابراهیم بن عبید أبو غرة الانصاری
10 ابراهیم بن عمر الصنعانی الیمانی
11 ابراهیم بن مرثد الکندی الأزدی ابراهیم بن معاذ
13 ابراهیم بن معرض الکوفی
14 ابراهیم بن نصر بن القعقاع الجعفی
15 ابراهیم بن نعیم العبدی الکنانی
16 احمد بن عائد
17 احمد بن عمران الحلبی
18 اسحاق بن بشیر النبال
19 اسحاق بن جعفر بن علی
20 اسحاق بن عبد الله بن ابی طلحة المدنی
21 اسحاق بن الفضل بن یعقوب بن عبد الله بن الحرث…
22 اسحاق القمی
23 اسحاق بن نوح الشامی
24 اسحاق بن واصل الضبی
25 اسحاق بن یزید بن اسماعیل الطائی
26 اسحاق بن یسار مولی قیس بن مخرمة
27 اسرائیل بن غیاث المکی
28 اسلم بن ایمن التمیمی المنقری الکوفی
29 اسلم المکی القواس
30 اسماعیل بن ابی خالد
31 اسماعیل بن جابر الخثعمی
32 اسماعیل بن زیاد البزاز الکوفی الأسدی
33 اسماعیل بن سلمان الأزرق معروف به ابو خالد
34 اسماعیل بن عبد الخالق الجعفی
35 اسماعیل بن عبد الرحمان الجعفی الکوفی
36 اسماعیل بن عبد العزیز
37 اسماعیل بن الفضل بن یعقوب بن الفضل بن عبد الله
38 اسماعیل ابو احمد الکاتب الکوفی
39 اسماعیل معروف به ابو العلا از بنی قیس بن ثعلبه
40 اسید بن القاسم
41 اعین الرازی، معروف به ابو معاذ
42 انس بن عمرو الأزدی
43 ایوب بن ابی تمیة کیسان السجستانی العنبری البصری
44 ایوب بن بکر بن أبی علاج الموصلی
45 ایوب بن شهاب بن زید البارقی الأزدی
46 ایوب بن وشیکة
47 بدر بن الخلیل الأسدی، ابو خلیل الکوفی
48 برد الاسکاف الأزدی الکوفی
49 برد الخیاط برید بن معاویة العجلی، معروف به ابو القاسم.
51 بسام بن عبد الله الصیرفی، معروف به ابو عبد الله
52 بشار الاسلمی
53 بشار بن زید بن النعمان
54 بشر بن أبی عقبة المداینی
55 بشر، بیاع
56 بشر بن جعفر الجعفی، ابو الولید
57 بشر بن خثعم
58 بشر الرحال
59 بشر بن عبد الله بن سعید الخثعمی
60 بشر بن عبد الله الخثعمی الکوفی
61 بشر بن میمون الوابشی الهمدانی النبال الکوفی
62 بشر بن یسار
63 بشیر، ابو عبد الصمد بن بشر الکوفی
64 بشیر معروف به ابو محمد المستنیر الجعفی الأزرق
65 بشیر بن سلیمان المدنی
66 بکر بن أبی حبیبه
67 بکر بن حبیب الأحمسی البجلی الکوفی
68 بکر بن خالد الکوفی
69 بکر بن صالح
70 بکر بن کرب
71 بکرویة الکندی الکوفی
72 بکیر بن اعین بن سنسن الشیبانی الکوفی
73 بکیر بن جند بن الکوفی
74 بکیر بن حبیب الکوفی
75 تمیم بن زیاد
76 ثابت بن أبی ثابت
77 ثابت بن دینار ابو صیفه الأزدی
78 ثابت بن زائدة العکلی
79 ثابت بن هرمز ابو المقدام العجلی
80 ثویر بن أبی فاخته سعید بن جهمان غلام ام هانی
81 جابر بن عبد الله بن عمر بن حرام ابو عبد الله الانصاری
82 جابر بن یزید بن الحرث بن عبدیغوث الجعفی
83 جارود، معروف به ابو المنذر
84 جارود بن السری التمیمی السعدی الکوفی
85 جراح المداینی
86 جعدة بن ابی عبد الله
87 جعفر بن ابراهیم الجعفی
88 جعفر الأحمس
89 جعفر بن حکیم بن عباد الکوفی
90 جعفر بن عمرو بن ثابت أبی المقدام بن هرمز الحداد العجلی
91 جعفر بن محمد بن علی بن الحسین (امام صادق علیه السلام)
92 الحارث بن حصین الأزدی
93 الحارث بن شریح المنقری
94 الحارث بن المغیرة النصری
95 حبیب بن أبی ثابت الأسدی الکوفی
96 حبیب ابو عمرة الاسکاف
97 حبیب بن بشار الکندی
98 حبیب بن جری العبسی الکوفی
99 حبیب بن حسان بن الأشرس الأسدی
100 حبیب السجستانی
101 حبیب العبی الکوفی
102 حبیب بن المعلی السجستانی
103 حجاج بن ارطاة ابو ارطاة النخعی الکوفی
104 حجاج بن دینار الواسطی
105 حجاج بن کثیر الکوفی
106 حذیفة بن منصور بن کثیر ابو محمد الخزاعی
107 حسان بن مهران
108 الحسن بن أبی سارة النیلی الانصاری
109 الحسن بن حبیش الأسدی
110 الحسن الجعفی الکوفی
111 الحسن بن الحسن بن الحسن بن علی بن أبی طالب علیه السلام
112 الحسن بن رباط
113 الحسن بن زیاد البصری
114 الحسن بن زیاد الصیقل ابو محمد الکوفی
115 الحسن بن زیاد الصیقل
116 الحسن بن السری الکاتب
117 الحسن بن شهاب بن یزید البارقی الأزدی
118 الحسن بن صالح بن حی الهمدانی الثوری الکوفی
119 الحسن بن علی الأحمری الکوفی
120 الحسن بن عمار
121 الحسن بن عمار عامی
122 الحسن بن المغیرة
123 الحسن بن منذر
124 الحسن بن یوسف
125 الحسین بن ابتر الکوفی
126 الحسین بن أبی العلاء الخفاف
127 الحسین بن احمد المنقری
128 الحسین بن بنت ابی حمزة الثمالی
129 الحسین الجعفی ابو احمد الکوفی
130 الحسین بن حماد
131 الحسین بن عبد الله الأرجانی
132 الحسین بن عبد الله بن عبید الله بن العباس بن عبد المطلب
133 الحسین بن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب علیه السلام (برادر امام باقر علیه السلام)
134 الحسین بن مصعب
135 الحسین بن منذر
136 حفص الأعور الکوفی
137 حفص بن غیاث
138 حفص بن وهب الأفرعی
139 الحکم بن الصلت الثقفی
140 الحکم بن عبد الرحمان بن أبی نعیم البجلی
141 الحکم بن عتیبة ابو محمد الکوفی الکندی
142 الحکم بن المختار بن ابی عبیده
143 حکیم بن صهیب ابو صهیب الصیرفی ابو شبیب
144 حکیم بن معاویة
145 حماد بن ابی سلیمان الأشعری
146 حماد بن ابی العطارد الطائی الکوفی
147 حماد بن بشر الطنافی الکوفی
148 حماد بن بشر اللحام
149 حماد بن راشد الأزدی البزاز ابو العلاء الکوفی
150 حماد بن المغیرة
151 حمران بن أعین الشیبانی
152 حمزة، ابو الحسین اللیثی داماد ابو حمزة الثمالی
153 حمزة بن حمران بن أعین
154 حمزة الطیار
155 حمزة بن عطا الکوفی
156 خازم الاشل الکوفی
157 خالد بن ابی کریمة
158 خالد بن أوفی ابو الربیع العنزی الشامی
159 خالد بن بکار ابو العلاء الخفاف الکوفی
160 خالد بن طهمان الکوفی
161 خیثمة بن عبد الرحمان الجعفی الکوفی ابو عبد الرحمان
162 داود الأبزاری
163 داود بن ابی هند القشیری السرخی
164 داود بن حبیب ابو غیلان الکوفی
165 داود بن الدجاجی الکوفی
166 داود بن زید الهمدانی الکوفی
167 دلهم بن صالح الکندی الکوفی
168 دینار ابو عمرو الأسدی الکوفی
169 ربیع بن صبیح
170 ربیع العبسی الکوفی
171 ربیعة بن ابی عبد الرحمان، معروف به ربیعة الرأی
172 ربیعة بن ناجد بن کثیر ابو صادق الکوفی
173 رشید بن سعد المصری رفید بن مصقلة العبدی الکوفی
175 رفید غلام بنو هبیرة
176 زایدة بن قدامه
177 زرارة بن اعین الشیبانی
178 زرین الأبزاری
179 زرین الأنماطی
180 زکریا برادر المستهل، معروف به ابو یحیی
181 زکریا بن عبد الله النقاض الکوفی
182 زهیر المدائنی
183 زیاد بن أبی الحلال
184 زیاد بن أبی زیاد المنقری التمیمی
185 زیاد الأحلام، غلامی کوفی
186 زیاد الأسود
187 زیاد بن الأسود النجار
188 زیاد بن سوقه البجلی الکوفی
189 زیاد بن صالح الهمدانی الکوفی
190 زیاد بن عیسی ابو عبیدة الحذاء
191 زیاد المحاربی الکوفی
192 زیاد بن المنذر ابو الجارود الهمدانی العوفی الکوفی
193 زیاد غلام امام باقر علیه السلام
194 زیاد الهاشی
195 زید الآجری
196 زید بن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب علیه السلام (برادر امام باقر علیه السلام)
197 زید بن محمد بن یونس ابو اسامة الشحام الکوفی
198 زید الهاشی
199 سالم بن ابی حفصة
200 سالم الأشل
201 سالم الجعفی
202 سالم المکی
203 سدیف بن حکیم الصیرفی
204 سعد بن أبی عمرو الجلاب
205 سعد الحداد
206 سعد بن الحسن الکندی
207 سعد بن طریف
208 سکین المعدنی
209 سلام الجعفی
210 سلام بن سعد الأنصاری
211 سلام بن المستنیر
212 سلم بن بشر
213 سلمان بن خالد طلحی قمی (شاعر)
214 سلمة بن الاهثم
215 سلمة بن قیس الهلالی
216 سلمة بن کهیل
217 سلمة بن محرز
218 سلیمان بن محرز
219 سلیمان بن مروان عجلی
220 سلیمان، غلام طربال
221 سلیمان بن هارون العجلی سنان ابو عبد الله بن سنان
223 سورة بن کلیب بن معاویة الاسدی
224 شجرة، برادر بشیر النبال
225 صالح بن سهل الهمدانی
226 صالح بن عقبة
227 صالح بن میثم الکوفی
228 صامت
229 صلت بن الحجاج
230 ضریس
231 طاهر، غلام امام باقر علیه السلام
232 طربال
233 طلحة بن زید بتری
234 ظریف بن ناصح
235 عامر بن أبی الأحوص
236 عباد بن صهیب
237 عبد الجبار بن اعین الشیبانی، برادر زرارة بن اعین
238 عبد الحمید بن عواض الطائی
239 عبد الحمید الواسطی
240 عبد الرحمان، معروف به ابو خینمة
241 عبد الرحمان بن أعین برادر زرارة
242 عبد الرحمان بن سلیمان الأنصاری
243 عبد الرحیم القصیر
244 عبد الغفار بن القاسم الأنصاری، معروف به ابو مریم
245 عبد الله بن بکیر الهجری
246 عبد الله بن الجارود
247 عبد الله بن جریح
248 عبد الله بن الحسن بن الحسن بن علی بن ابی طالب علیه السلام
249 عبد الله بن زرعه
250 عبد الله بن دینار
251 عبد الله بن سلیمان
252 عبد الله بن شریک العامری
253 عبد الله بن عجلان
254 عبد الله بن عطاء المکی
255 عبد الله بن عمرو
256 عبد الله بن الغالب الأسدی (شاعر)
257 عبد الله بن محمد الأسدی
258 عبد الله بن محمد الجعفی
259 عبد الله بن المختار
260 عبد الله بن الولید الوصافی
261 عبد المؤمن بن القاسم، برادر ابو مریم الأنصاری
262 عبد الملک بن اعین الشیبانی برادر زرارة
263 عبد الکریم بن مهران
264 عبد الواحد بن المختار الأنصاری
265 عبید الله بن محمد بن عمر بن أمیر المؤمنین علیه السلام
266 عبیدة الخثعمی عبیدة السکسکی
268 عذافر بن عبد الله
269 عطیة أخو عرام
270 عطیة بن ذکوان
271 عطیة الکوفی
272 عقبة بن بشیر الأسدی
273 عقبة بن شعبة، معروف به ابو شبیة الأسدی
274 عقبة بن قیس مثیلة
275 عکرمة، معروف به ابو اسحاق
276 العلاء بن الحسین
277 العلاء بن عبد الکریم
278 علباء بن دراع الاسدی
279 علقمة بن محمد الحضرمی، برادر ابو بکر الحضرمی
280 علی بن أبی المغیرة الزبیدی الأزرق
281 علی بن حنظلة العجلی
282 علی بن رباط
283 علی بن سعید بن بکیر
284 علی بن عبد العزیز
285 علی بن عطیة
286 علی بن میمون، معروف به ابو الحسن الصایغ
287 عمار بن أبی الأحوص
288 عمر بن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب علیه السلام أبو حفص الأشراف
289 عمر بن شمر
290 عمر بن حنظلة
291 عمر بن هلال
292 عمران بن أبی خالد الفزاری
293 عمران
294 عمر و بن ابی بتان
295 عمر و بن ثابت
296 عمر و بن جمیع
297 عمر و بن خالد
298 عمر و بن خالد الواسطی
299 عمر و بن دینار المکی
300 عمرو بن رشید
301 عمرو بن سعید بن هلال الثقفی
302 عمرو بن عبد الله الثقفی
303 عمرو بن قیس الماصر
304 عمرو بن معمر بن أبی و شیکة
305 عمرو بن یحیی
306 عنبسة بن بجاد
307 عنبسة بن مصعب
308 عیسی بن أبی منصور القرسی
309 عیسی بن حمزة
310 عیسی بن اعین الشیبانی، برادر زرارة
311 عیسی الطحان
312 عیسی بن عمر
313 غالب أبو هذیل (شاعر کوفی) غالب جهنی
315 غیاث بن ابراهیم
316 فرات بن احنف
317 فضیل بن الزبیر الرسان
318 فضیل بن سعدان
319 فضیل بن شریح
320 فضیل بن عثمان الأعور المرادی
321 فضیل بن غیاث
322 فضیل بن میسرة
323 فضیل بن یسار بصری
324 فلیح بن أبی بکر الشیبانی
325 قاسم بن عبد الملک
326 قاسم بن محمد
327 قدامة بن سعید بن ابی زائدة
328 قیس بن الربیع
329 قیس بن رمانة الأشعری
330 کامل صاحب السابری
331 کامل بن العلاء
332 کامل النجار
333 کامل الوصافی
334 کثیر بن اسماعیل (النواء)
335 کمیت بن زید الأسدی
336 کیسان بن کلیب
337 کلیب بن معاویة الأسدی
338 کلیب بن معاویة الصیداوی
339 لیث بن أبی سلیم
340 لیث بن البختری المرادی
341 مالک بن أعین الجهنی
342 مالک بن عطیة
343 محمد بن أبی حمزة
344 محمد بن أبی سارة
345 محمد بن أبی منصور
346 محمد بن اسحاق المدنی
347 محمد بن أسلم الجبلی
348 محمد بن حمید
349 محمد بن رستم
350 محمد بن زید
351 محمد بن السایب الکلبی
352 محمد بن سعید بن غزوان
353 محمد بن سلیمان القرا
354 محمد بن شر الحضرمی
355 محمد الطیار غلام فزارة
356 محمد بن عجلان
357 محمد بن عجلان المدنی
358 محمد بن قیس الانصاری
359 محمد بن مروان البصری
360 محمد بن مروان الکلبی
361 محمد بن مسعود
362 محمد بن مسلم الثقفی الطحان الطائفی
363 محمد بن علی الحلبی
364 محمد بن الفضل الهاشمی
365 محمد بن یزید
366 محمد بن الیسع بن حمزة القمی مستهل بن عطاء الکوفی
368 مسعدة بن زیاد
369 مسعدة بن صدقة
370 مسکین
371 مسکین بن عبد الله
372 مسمع کردین، معروف به ابو یسار
373 معروف به خربوذ المکی
374 معمر بن رشید
375 معمر بن عطاء
376 معمر بن یحیی بن بسام دجاجی
377 المفضل بن ابی قرة
378 المفضل بن زید
379 المفضل بن قیس بن رمانة
380 المفضل بن مزید
381 مقاتل بن سلیمان
382 مقرن السراج
383 منهال بن عمرو الأسدی
384 منصور بن الولید الصیقل
385 منصور بن حازم
386 منذر بن أبی طریفة
387 منصور بن المعتبر
388 معاذ بن مسلم الهراء
389 موسی أبو الحسن الأشعری
390 موسی بن اشیم
391 موسی التمار
392 موسی بن خلیفة
393 موسی الخیاط
394 موسی بن زیاد
395 مهزم الأسدی
396 میسر بن عبد العزیز النخعی المدائنی
397 میمون البان
398 میمون القداح غلام بنی محزوم
399 ناحیة بن أبی عماره
400 نجم بن الحطیم (أبو حطیم العبدی)
401 نجم الطائی
402 نجیح بن مسلم
403 نصر بن مزاحم
404 نضر بن قراوش الخزاعی
405 نعمان الاحمسی
406 وردان أبو خالد الکابلی الأصغر
407 ورد بن زید الأسدی، برادر کمیت بن زید
408 ولید بن بشیر
409 ولید بن عروة الهجری
410 ولید بن القاسم
411 هارون الجبلی
412 هارون بن حمزة الغنوی
413 هاشم بن أبی هاشم
414 هاشم الرمانی
415 هلقام
416 هیثم النهدی، ابن أبی مسروق
417 یحیی بن أبی العلاء الرازی
418 یحیی بن أبی القاسم، معروف به ابو بصیر
419 یحیی بن السابق
420 یحیی بن القاسم الحذاء
421 یزید، معروف به ابو خالد الکناسی
422 یزید بن زیاد الکوفی
423 یزید بن عبد الملک الجعفی
424 یزید بن عبد الملک النوفلی
425 یزید بن محمد النیسابوری
426 یزید، غلام حکم بن أبی الصلت الثقفی
427 یعقوب بن شعیب الأزرق
428 یعقوب بن شعیب بن میثم الأسدی
429 یعقوب بن یونس پدر یونس بن یعقوب
430 یونس بن أبی یعقوب
431 یوسف بن الحارث
432 یونس بن خال أبی المستهل
433 یونس بن جناب
434 یونس بن المغیرة
باب الکنی (شاگردان امام باقر علیه السلام که نامشان با کنیه ثبت شده است)
435 ابو البلاد
436 ابو بشر
437 ابو حارم
438 ابو جعفر المدائنی
439 ابو الحجاج
440 ابو حسان الانماطی
441 ابو حسان العجلی
442 ابو خالد الفزاری
443 ابو شبیة الفزاری
444 ابو الصحاری
445 ابو صامت الحلوانی
446 ابو العلاء الخفاف
447 ابو عروة الأنصاری
448 ابو عمار
449 ابو عمر البزار
450 ابو عیینة
451 ابو لبید الهجری
452 ابو المأمون
453 ابو محمد
454 ابو مخلد الخیاط
455 ابو مرهف
456 ابو مسکین السمان
457 ابو موسی
458 ابو النعمان العجلی
459 ابو هارون
460 ابو هارون المکفوف
همچنین در مکتب امام ابو جعفر باقر العلوم-که درود فرشتگان بر او باد اصحابی نمونه و ممتاز پرورش یافتند که اینک به نام برخی از آنان اشاره می شود:
1-«ابان بن تغلب »:محضر سه امام را دریافته بود-امام زین العابدین و امام محمد باقر و امام جعفر صادق علیهم السلام-ابان از شخصیتهای علمی عصر خود بود و در تفسیر،حدیث،فقه، قرائت و لغت تسلط بسیاری داشت.والایی دانش ابان چنان بود که امام باقر علیه السلام بدو فرمود در مسجد مدینه بنشین و برای مردمان فتوی بده زیرا دوست دارم مردم چون تویی را در میان شیعیان ما ببینند.
ابان هر وقت به مدینه می آمد حلقه های درس می شکست و در مسجد جایگاه خطابه ی پیامبر را برای تدریس او خالی می کردند.
چون خبر درگذشت ابان را به امام صادق علیه السلام عرض کردند فرمود:به خدا سوگند مرگ ابان قلبم را به درد آورد.
2-«زراره »:دانشمندان شیعه میان پروردگان امام باقر و امام صادق علیهما السلام شش تن را برتر می شمرند و زراره یکی از آنهاست.امام صادق علیه السلام خود می فرمود:اگر«برید بن معویه »و«ابو بصیر»و«محمد بن مسلم »و«زراره »نمی بودند آثار پیامبری (معارف شیعه) از میان می رفت،آنان بر حلال و حرام خدا امینند.و باز می فرمود:«برید»و«زراره »و«محمد بن مسلم »و«احول »در زندگی و مرگ نزد من محبوبترین مردمانند.
زراره در دوستی امام چنان استوار بود که امام صادق علیه السلام ناگزیر شد برای حفظ جان او به عیبجویی و بدگویی او تظاهر کند و در پنهان بدو پیام داد اگر از تو بدگویی می کنم برای ایمن داشتن توست زیرا دشمنان،ما را به هر کس علاقمند ببینند به آزار او می کوشند…و تو به دوستی ما شهرت داری و من ناچارم چنین تظاهر کنم…زراره از قرائت و فقه و کلام و شعر و ادب عرب بهره ای گسترده داشت و نشانه های فضیلت و دینداری در او آشکار بود. (29)
3-«کمیت اسدی »:شاعری سر آمد بود و زبان گویایش در قالب نغز شعر در دفاع از اهل یت سخنان پر مغز می سرود،شعرش چنان کوبنده و رسواگر بود که پیوسته از طرف خلفای اموی تهدید به مرگ می شد.
باز گو کردن حقایق و به ویژه دفاع از اهل بیت پیامبر در آن زمان چنان خطرناک بود که جز مردان مرد جرات اقدام بدان نداشتند،و کمیت از قویترین چهره هایی است که در دوران حکومت اموی از مرگ نهراسید و تا آنجا که یارایش بود حق گفت و سیمای امویان را بر مردم آشکار ساخت.
کمیت در برخی از اشعار خویش امامان راستین را در برابر بنی امیه چنین معرفی می کند:
«آن راهبران دادگر همچون بنی امیه نیستند که انسانها وحیوانها را یکی بدانند،آنان همچون عبد الملک و ولید و سلیمان و هشام اموی نیستند که چون بر منبر نشینند سخنانی بگویند که خود هرگز عمل نمی کنند،امویان سخنان پیامبر را می گویند اما خود کارهای زمان جاهلیت را انجام می دهند» (30)
کمیت شیفته ی امام باقر علیه السلام بود و در راه این مهر خویشتن را فراموش می کرد،روزی در برابر امام و در مدح او اشعار شیوایی را که سروده بود می خواند،امام به کعبه رو کرد و سه بار فرمود: خدایا کمیت را رحمت کن آنگاه به کمیت فرمود صد هزار درهم از خاندانم برای تو جمع آوری کرده ام.
کمیت گفت:به خدا سوگند هرگز سیم و زر نمی خواهم،فقط یکی از پیراهنهای خود را به من عطا فرمایید.و امام پیراهن خود را به او داد.
روزی دیگر در خدمت امام باقر نشسته بود،امام به دلتنگی از زمانه این شعر بر خواند:
ذهب الذین یعاش فی اکنافهم لم یبق الا شاتم او حاسد
«رادمردانی که مردم در پناهشان زندگی می کردند رفتند و جز حسودان یا بدگویان کسی باقی نمانده است »
کمیت فورا پاسخ داد:
و بقی علی ظهر البسیطة واحد فهو المراد و انت ذاک الواحد
«اما بر روی زمین یکتن از آن بزرگمردان باقی است که هم او مراد جهانیان است و تو آن یکتن هستی.»
4-«محمد بن مسلم »:فقیه اهل بیت و از یاران راستین امام باقر و امام صادق علیهما السلام بود،چنانکه گفتیم امام صادق علیه السلام او را یکی از آن چهار تن به شمار آورده که آثار پیامبری بوجودشان پا بر جا و باقی است.
محمد کوفی بود و برای بهره گرفتن از دانش بیکران امام باقر علیه السلام به مدینه آمد و چهار سال در مدینه ماند.
«عبد الله بن ابی یعفور»می گوید به امام صادق علیه السلام عرض کردم گاه از من سئوالاتی می شود که پاسخ آن را نمی دانم و به شما نیز دسترسی ندارم،چه کنم؟
امام «محمد بن مسلم »را به من معرفی کرد و فرمود:چرا از او نمی پرسی
در کوفه زنی شب هنگام به خانه ی محمد بن مسلم آمد و گفت:همسر پسرم مرده است و فرزندی زنده در شکم دارد،تکلیف ما چیست؟
«محمد بن مسلم »گفت:بنابر آنچه امام باقر العلوم علیه السلام فرموده است باید شکم او را بشکافند و بچه را بیرون آورند،سپس مرده را دفن کنند.
آنگاه از زن پرسید مرا از کجا یافتی؟
زن گفت:این مساله را به نزد«ابو حنیفه »بردم و او گفت در این باره چیزی نمی دانم ولی به نزد محمد بن مسلم برو و اگر فتوایی داد مرا آگاه ساز…
دیگر روز محمد بن مسلم در مسجد کوفه «ابو حنیفه »را دید که در جمع اصحاب خویش همان مساله را طرح کرده می خواهد پاسخ را به نام خود به آنان بگوید!
«محمد»به طعنه سرفه یی کرد و ابو حنیفه دریافت و گفت «خدایت بیامرزد بگذار زندگی کنیم
پی نوشت ها:
1 مسند احمد 2/14، صحیح مسلم 7/122، سنن الترمذی 2/308، تاریخ البغدادی 8/443، مصابیح السنة 2/ .204
2 ما ضل صاحبکم و ما غوی*و ما ینطق عن الهوی*ان هو الا وحی یوحی*علمه شدید القوی
النجم/5 .2
3 قرانا عربیا غیر ذی عوج لعلهم یتقون
الزمر/ .28
4 انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا
الاحزاب/ .33
5 منه آیات محکمات هن أم الکتاب و اخر متشابهات.
.آل عمران/ .7
6 فاسئلوا اهل الذکر ان کنتم لا تعلمون
النحل/ .43
7 و انزلنا الیک الذکر لتبین للناس ما نزل الیهم و لعلهم یتفکرون
النحل/ .44
8 ان ههنا لعلما جما لو اصبت له حمله.نهج البلاغه.
9 بحار 11/ .83
10 اعیان الشیعة 4 ق، 2/28، ائمتنا 1/ .332
11 مناقب، ابن شهر آشوب 4/ .211
بازدیدها: 110